تلخ طبعي هاي طلبگي11
نويسنده كتاب بوسه بر دست مي گويد: در كتاب بوسه بر دست از كار و توليد و حمايت از كارگر و حقوق او سخن به ميان آمده است. در اين كتاب آمده است كه اگر مسؤولان با ندادن حقوق كارگران آن را به عنوان سرمايه استفاده كنند كارشان دزدي است. نيز بيان شده است كه پيامبر دست پينه بسته كارگري را مي بوسد آيا مسؤولي كه با دير دادن حقوق كارگر براي خود ماشين و ويلاي گران قيمت و... مي خرد انتظار دارد مورد تأييد پيامبر باشد؟ مسؤولي كه ديه حادثه كارگر در محيط كار را نمي دهد چه طور؟
اين كتاب بعد هفت هشت ماه چاپ هنوز مورد استقبال شركت ها و كارخانه هاي خصوصي و دولتي قرار نگرفته است. چون متأسفانه در اغلب موارد حقوق كارگران و كارمندان زحمتكش ناديده گرفته مي شود و هر چه آنها از حقوق و قوانين خود مطلع نباشد اين مسؤولان راحت تر هستند.
از همه بدتر اين كه مسؤلان دولتي هم از اين سنخ كتاب ها حمايت نمي كنند
به گزارش جهان نیوز، علامه جعفری میگفت تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو میبینی. نشونهشم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه من پیامتو بگیرم.
وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد، یه دفه دیدم داره میره. خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟ روشو که برگردوند دیدم زن من نیست. بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری!» حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه.
زنه دید انگار دستبردار نیستم دارم نگاش میکنم گفتش «نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادتم خرند.»
علامه میگن این داستانو برای مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه میخندید.
[quote=حامی;674437]طنز
مي كرد نه وي
ماسماليزيشن و پايان نامه نويسي
.............
زخم عميق بر پيكر پژوهش
روي تصوير كليك كنيد[/quote] خرگوش پایان نامه نویس و استاد راهنمایش / داستان طنز
یک روز آفتابی، خرگوش بیرون از لانه اش غرق در تایپ بود. در همین حین، روباهی او را دید. روباه: خرگوش به چه مشغولی؟
خرگوش: پایان نامه مینویسم.
روباه: جالبه، موضوع پایان نامت چی هست؟
خرگوش: در مورد اینکه یک خرگوش چطور می تونه یک روباه رو بخوره، کار می کنم.
روباه: احمقانه است، همه کس میدونند که خرگوش، روباه نمیخورد.
خرگوش: مطمئن باش که می تونند، من می تونم اینو بهت ثابت کنم، دنبال من بیا.
خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتی خرگوش به تنهایی از لانه خارج شده و به نوشتن خود مشغول شد.
در همین حال، گرگی از آنجا رد میشد.
گرگ : خرگوش چی مینویسی؟
خرگوش: دارم روی پایان نامم که یک خرگوش چطور می تونه یک گرگ رو بخوره، کار می کنم.
گرگ: تو که تصمیم نداری این مزخرفات رو چاپ کنی؟
خرگوش: البته که چاپ می کنم، می خواهی می تونم امکانشو بهت ثابت کنم؟
گرگ و خرگوش وارد لانه خرگوش شدند و باز خرگوش پس از مدتی به تنهایی برگشت و به کار خود ادامه داد
و اما در لانه ی خرگوش
در گوشه ای از لانه ی خرگوش، پوست و استخوان روباه و در سوی دیگر مو و استخوان گرگ ریخته بود
و در وسط لانه، شیر قوی پیکری دهان خود را تمیز می کرد.
نتیجه:
مهم نیست موضوع پایان نامه شما چیست!؟
اهمیتی ندارد که اطلاعات بدرد بخوری در پایان نامه گردآورده اید یا نه
مسئله ی اساسی پایان نامه این است: استاد راهنمای شما کیست؟!؟
مدتي قبل مهمان داشتيم
يكي از اقوام كه روحاني مسن است و بسيار معنوي به منزل ما امدند
كمي كه نشستند ايشان چند جمله اي گفتند و تذكراتي دادند
بعد گفت: اينها را كه گفتم در درجه اول براي خودم بود مبادا فردا قيامت جلوي من را بگيريد بگيد حاج آقا شما كه مي دانستيد چرا به ما نگفتيد؟!
مسئول پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له اعلام کرد:
[h=1]رونمایی از نرم افزار اندروید «تفسیر نمونه»[/h]
این نرم افزار شامل قرآن کریم، ترجمه و تفسیر نمونه می باشد که در محیطی ساده برای مطالعه ی بهتر و دسترسی سریعتر با فرمت اندروید مخصوص تلفن های همراه و تبلت ها بصورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار گرفته است
با توجه به نیازهای امروز و گسترش فن آوری های نو، عرضه معارف اسلامی در بستر فضای مجازی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
تفسیر نمونه که به اذعان عام و خاص به سبب داشتن متنی شیوا و روان، تفسیری کارگشاست و مورد اقبال گسترده عموم علاقمندان قرار گرفته است، می تواند در بستر فن آوری های نو، خلأ ارتباط ساده مخاطبان با قرآن کریم را از بین ببرد.
بدین جهت بر آن شدیم که این کتاب ارزشمند را در قالب نرم افزار اندروید -که به گواهی آمارها درصد قابل توجهی از مخاطبان را در برمی گیرد- عرضه کنیم.
در این نرم افزار متن کامل قرآن کریم به همراه ترجمه و تفسیر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی) با قابلیت های زیر وجود دارد:
1- قابلیت مرتب سازی سوره های بر اساس ترتیب نزول؛ تعداد آیات؛ شماره سوره و حروف الفبا
2- قابلیت جستجو در عناوین سوره ها برای دسترسی سریع به سوره
3- قابلیت جستجوی پیشرفته در متن، ترجمه و تفسیر قرآن
4- قابلیت جستجوی کلمات در صفحات تفسیر هر آیه
5- نگهداری آخرین مطالعه و قابلیت نشان گذاری آیات
خواهشمند است هر گونه انتقاد و یا پیشنهاد خود را از طریق رایانامه [email]it@makarem.ir[/email] اعلام بفرمایید.
شما می توانید از طریق بخش تماس با ما نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با ما درمیان گذارید. دریافت نرم افزار
برای بازدید و دریافت سایر محصولات می توانید به بخش نرم افزارها مراجعه نمایید.
مراحل خودتربیتی یا مرابطه اسلامی یکی از دقیق ترین راه برای خودسازی و تقویت قدرت اراده و اجرایی کردن برنامه های زندگی است.
که شامل مراحل زیر است:
1- مشارطه: از اول صبح با خود عهد (کتبی یا شفاهی) می کند که کاری را انجام دهد یا ترک کند.
2- مسارعه: بعد از تصميم بدون فاصله آن را اجرا كنيم.
3- مراقبه: در طول روز بر حسن اجرای شرط خود مراقبت دارد.
4- محاسبه: شب حساب و کتاب می کند که چقدر موفق بوده و چقدر در برنامه کاهلی داشته است
5- معاتبه: اگر موفق بوده خود را تشویق کلامی و اگرناموفق بوده خود را تنبیه کلامی می کند
6- معاقبه: مرحله ای شدیدتر از معاتبه و سرزنش است در رفتار خود را تشویق یا تنبیه( انفاق، روزه، و..) می کند. تذکر:
این برنامه با دقیق ترین برنامه هایی که روان شناسان برای کنترل خود و تقویت اراده داده اند همخوانی دارد.
یعنی این شانسه ما داریم . . . .
تنها سودی که رشته ی تحصیلیم تا الان داشته این بوده که ؛ هر بار میرم تو اشپز خونه بابام میگه : مهندس یه ۲ تا چایی بیار بخوریم !
مي گفت معمم شدن ما هم بركات عجيبي داره
هر جا مي روم مانند آهنربا هستم با اين تفاوت كه گداها دورم جمع مي شوند
زیبا ترین سلام دنیا طلوع خورشید است، آنرا بدون غروبش تقدیمتان میکنم
دوستان سلام
من یه مدت مدیدی میرم. نه ناراحت نشید اصلا مسئله شما نبودید، موضوع کاملا خونوادگیه!
خلاصه میدونید هر اومدنی یک رفتنی داره. اما مرگ حقه ولی حقیقت تلخه! (یکی حرفامو واسم ترجمه کنه؟!)
در نبودم مبادا نسبت به اینجا بی رمق بشید. بیایید مدیر سایت هست، بچه ها صبح تا شب اینجان خوش میگذره.
چرا گریه میکنید؟ بخند آها بخند ، بلندتر .... آ ماشا الله ... خوب دیگه بسه. کوکو سبزی خوردی لای دندونتو تمیز کن.
خلاصه بچه ها من قدر اینجارو می دونم. اما پتانسیل استفاده کردنشو ندارم. میرم تا کسب کنم و برگردم
بزرگترین تراژدی زندگی انسانی اینه که :داشته هامون رو قدر ندونستیم ، اما میخوایم نداشته ها رو بدست بیاریم ...
اگر ملاک رو روی این بذاریم که یک دوست خوب تو رو بخدا نزدیک می کنه. یکدفعه می بینیم که چقد دوست تو این سایت داریم
از شهید علی اصغر پازوکی گرفته تا استاد حامی که با تاپیکاش انقلابی به پا کرد.
دیگه نفسای آخرمه :
گاهی باید فرو ریخته شوی برای بنای جدید. حاج آقا دولابی چه زیبا می فرمود: آنجا که گنجایش داری(جوانی و خامی) آنقدر آزمایش می شوی تا آماده شوی.
منم با عشق و منت کشیدن از خلق خدا خیلی چیزای گرانبهایی به دست آوردم که به هیچ قیمتی به کسی نمی فروشمش.
خلاصه بدی خوبی از ما دیدید به پای خودتون(چه زرنگم!) حلال کنید!
.
.
.
رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز / میبرم جسمی و جان در گرو توست هنوز :Gol:
[FONT="Tahoma"]
سلام
بگو خدايا به حق شوخ طبعي هاي حامي من را قبول كن
بعدش بي خيالي طي كن قبول بشي يا نشي:Nishkhand:
سلام اینکه عملی نیست :Ghamgin:
جامعه مدرسین و طلاب به من نیاز دارد
من استعدادی نا شکوفته هستم
انقلابی دیگر به پا خواهم کرد
خداوکیلی طلبه با این اعتماد به نفس تو حوزه پیدا میشه ؟ :Nishkhand:
از بين طلابي كه سال قبل امتحان دادند افرادي را پيدا كنيد و بپرسيد محور امتحانات شفاهي چيه؟
ولي يك چيز مهم است
من جايي مسؤول بودم طلاب براي گرفتن پژوهش مي آمدند
يكي مي آمد به او مي گفتم از پس اين كار بر مي آيي؟ اين قدر منّ و منّ و... مي كرد كه واقعا ترديد مي كردم كه مي تواند يا نه
ولي ديگري مي آمد با لبخند با ما صحبت مي كرد وقتي مي پرسيدم از پس اين كار بر مي آيي مي گفت خب مشكل است ولي از تجربه شما و ديگران استفاده مي كنم و تلاش مي كنم ان شاالله تا كار خوبي از آب درآيد
خب
در سؤالات شفاهي خيلي وارفته نباشيد
آقاي قرائتي مي فرمود
به شما حجره می دهیم:
سالهای اول طلبگی ام در قم ، خواستم درمدرسه علمیه آیت الله گلپایگانی قدس سره حجره بگیرم و درس بخوانم . گفتند: به کسانی که لباس روحانیت نپوشیده اند حجره نمی دهند . خودم خدمت ایشان رسیدم ، فرمودند: شما که لباس ندارید معلوم است که درس خواند ه اید. به ایشان عرض کردم گرچه به من حجره نمی دهید ، ولی اجازه بدهید یک مثال بزنم ! اجازه فرمودند:
عرض کردم: می گویند شخصی در کاشان به حمام رفت ، وقتی لباسهایش را بیرون آورد همه به او گفتند: اَه اَه ، چه آدم کثیفی ! وقتی این برخورد را دید دوباره لباسهایش را پوشید تا از حمام بیرون برود ، گفتند: کجا می روی: گفت: می روم حمام تا بیایم حمام! حال حکایت شماست که می گویید برو دس بخوان ، برو روحانی شو بعد بیا اینجا روحانی شود.وقتی این مثال را زدم ایشان خیلی خندیدند و فرمودند: به شما حجره می دهیم.
شما اینجا بمانید.
: می گویند شخصی در کاشان به حمام رفت ، وقتی لباسهایش را بیرون آورد همه به او گفتند: اَه اَه ، چه آدم کثیفی ! وقتی این برخورد را دید دوباره لباسهایش را پوشید تا از حمام بیرون برود ، گفتند: کجا می روی: گفت: می روم حمام تا بیایم حمام! حال حکایت شماست که می گویید برو دس بخوان ، برو روحانی شو بعد بیا اینجا روحانی شود.وقتی این مثال را زدم ایشان خیلی خندیدند و فرمودند: به شما حجره می دهیم.
شما اینجا بمانید.
خیلی باحال بود :ghash:[FONT=Times New Roman]:shad:
.
منم خیلییییییییی خندیدم :shad: :ghash: هنوزم دارم می خندم :ghash: :ghash: خدا پدر و مادرت رو بیامرزه.. :ghash:
[FONT="Tahoma"]از بين طلابي كه سال قبل امتحان دادند افرادي را پيدا كنيد و بپرسيد محور امتحانات شفاهي چيه؟
ولي يك چيز مهم است
من جايي مسؤول بودم طلاب براي گرفتن پژوهش مي آمدند
يكي مي آمد به او مي گفتم از پس اين كار بر مي آيي؟ اين قدر منّ و منّ و... مي كرد كه واقعا ترديد مي كردم كه مي تواند يا نه
ولي ديگري مي آمد با لبخند با ما صحبت مي كرد وقتي مي پرسيدم از پس اين كار بر مي آيي مي گفت خب مشكل است ولي از تجربه شما و ديگران استفاده مي كنم و تلاش مي كنم ان شاالله تا كار خوبي از آب درآيد
خب
در سؤالات شفاهي خيلي وارفته نباشيد
آقاي قرائتي مي فرمود
به شما حجره می دهیم:
سالهای اول طلبگی ام در قم ، خواستم درمدرسه علمیه آیت الله گلپایگانی قدس سره حجره بگیرم و درس بخوانم . گفتند: به کسانی که لباس روحانیت نپوشیده اند حجره نمی دهند . خودم خدمت ایشان رسیدم ، فرمودند: شما که لباس ندارید معلوم است که درس خواند ه اید. به ایشان عرض کردم گرچه به من حجره نمی دهید ، ولی اجازه بدهید یک مثال بزنم ! اجازه فرمودند:
عرض کردم: می گویند شخصی در کاشان به حمام رفت ، وقتی لباسهایش را بیرون آورد همه به او گفتند: اَه اَه ، چه آدم کثیفی ! وقتی این برخورد را دید دوباره لباسهایش را پوشید تا از حمام بیرون برود ، گفتند: کجا می روی: گفت: می روم حمام تا بیایم حمام! حال حکایت شماست که می گویید برو دس بخوان ، برو روحانی شو بعد بیا اینجا روحانی شود.وقتی این مثال را زدم ایشان خیلی خندیدند و فرمودند: به شما حجره می دهیم.
شما اینجا بمانید.
سلام خیلی ممنون
من اینقدر ضایعم که اگه یه سوال در مورد گذشتم بپرسن از بدو تولد تا الان هر چی گناه کردمو لو میدم :Ghamgin:
سلام اینکه عملی نیست
جامعه مدرسین و طلاب به من نیاز دارد
من استعدادی نا شکوفته هستم
انقلابی دیگر به پا خواهم کرد
خداوکیلی طلبه با این اعتماد به نفس تو حوزه پیدا میشه ؟
سلام
خب اگر اعتمادتان تا اين حد است بايد برويد تنظيم باد:khandeh!:
حاج اقا حامی امروز جواب ازمون حوزه میاد
یه زنگ بزنید حوزه همدان از من شفاهی نگیرن:Ghamgin::Sokhan:
خیالت راحت، تو مصاحبه حوزه هر ننه قمری رو قبول میکنند، یه چند نفرو که خودم سراغ دارم هیچ جا راشون نداده بودند اومدن رفتند حوزه!!!:ok:
دیگه هرچی باشی از اونایی که من میشناختم بیقتر که نیستی!:khandeh!:
سلام خیلی ممنون
من اینقدر ضایعم که اگه یه سوال در مورد گذشتم بپرسن از بدو تولد تا الان هر چی گناه کردمو لو میدم
سلام
فيلم مارمولك از جهاتي بدك نبود ي جاش واقعا به من چسبيد مي گفت: خريت خودت را گردن خدا مينداز بز مجه.
ما گاهي خريت خود را گردن خدا مي اندازيم ( البته ببخشيد دور از ساحت شما)
خدا ستارالعيوب است گناه ما به خودمان و خداي خودمان مربوط است لاغير. و به اندازه كافي براش نزد خدا شرمنده ايم و خدا هم قربونش برم گفته بي خيال باش شتر ديدم نديدم ولي ادامه راه را درست برو
دروغ گفتن بد است ولي هر راستي را نبايد گفت.
خیالت راحت، تو مصاحبه حوزه هر ننه قمری رو قبول میکنند، یه چند نفرو که خودم سراغ دارم هیچ جا راشون نداده بودند اومدن رفتند حوزه!!!
دیگه هرچی باشی از اونایی که من میشناختم بیقتر که نیستی!
البته الان با گذشته فرق دارد
امروز در مصاحبه ها در برخي از مدارس حتي آزمون شخصيت و باليني و مصاحبه روان شناختي و اخلاقي و هوش هم مي گيرند
و واقعا داو طلب ها همگي از استعداد بالايي مانند من برخوردارند:khandeh!:
سلام
فيلم مارمولك از جهاتي بدك نبود ي جاش واقعا به من چسبيد مي گفت: خريت خودت را گردن خدا مينداز بز مجه.
ما گاهي خريت خود را گردن خدا مي اندازيم ( البته ببخشيد دور از ساحت شما)
خدا ستارالعيوب است گناه ما به خودمان و خداي خودمان مربوط است لاغير. و به اندازه كافي براش نزد خدا شرمنده ايم و خدا هم قربونش برم گفته بي خيال باش شتر ديدم نديدم ولي ادامه راه را درست برو
دروغ گفتن بد است ولي هر راستي را نبايد گفت.
نخیرم اصلا اینطور نیست
منو بیچاره کردن با اون سوال پرسیدنشون . آخرشم قبولم نکردن دیگه :Narahat:
خخخخخخ
دیگه ببینید شما چی هستید که به درد اونا هم نخوردید!:Khandidan!:
شوخی میکنم، یه وقت ناراحت نشید؟
بالاخره بعضی حرفا رو که نمیشه جدی گفت باید به شوخی بیان کرد:Nishkhand:
البته الان هم در حوزه ممكن است فرزند شمر در آزمون قبول شود و فرزند امام هادي عليه السلام رد شود
به هرحال آزمونگرها كه معصوم نيستند كه
چون فرزند شمر خوب بوده و برادر امام حسن عسگري، جعفر كذاب، بد بوده
سلام
الان که احتمال میدم مسئول فنی و کامپیوتری حوزه بد قولی کرده گفته بودن نتایجو امروز میگن اما هنوز خبری نشده
یه جا هم مسئول اینترنت و کامپیوترشون فکر کرده بود شنبه 25 میشه همه رو سردرگم کرده بود نوشته بودن شنبه 25 اردیبهشت جوابا میاد:ghash::vamonde:ما و از ساعت دوازده شب تاحالا کاشتن الان (ساعت 12 امشب)میگن امیرحسین کذاب قبول شده دیگه یا فرزند صادق شمررد شده قاطی کردیم دادش بگید دیگه
اتفاقا این فیلم از لحاظ نور و تصویر و مناظر جزء فیلم های با کیفیته و من کمتر فیلمی رو دیدم که اینجوری قشنگ ساخته شده باشه
جلوه های بصریش که خیلی قشنگ بود و آدم از فیلمبرداریش هم لذت میبرد.
مدتی بود دچار بی هویتی و پوچی شده بودم. از همه چیز و همه کس بدم میامد ، امید به آینده هم نداشتم. پیش هر روانشناسی هم رفتم جواب نگرفتم. به توصیه یکی از دوستان نامهای به یکی از علما نوشتم و مشکلم را گفتم. جواب خیلی خلاصهای داده بود، نوشته بود فقط ترکیه. من هم بارام را بستم چند هفتهای رفتم آنتالیا و استانبول برگشتم خیلی حالم خوب شده بود نامه رو که دوباره خوندم دیدم نقطه تزکیه کمرنگ بوده ندیدم. خدا پدرش رو بیامرزه ::Khandidan!:
سی تفسیر از یک آیه آیت الله سید محسن حکیم(ره)نقل می کنند:روزی در منزل آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی رضوان الله علیه جمعی ازفحول ازفضلای حوزه ی نجف جمع بودند از جمله:سید اسمائیل صدر،سید حسن صدرو حاج میرزا حسین نوری طاب ثراهم. آخوند ملا فتحعلی این آیه ی شریفه را تلاوت فرمود:«وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطيعُکُمْ في کَثيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْکُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَيْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» [1] سپس بخش «حبّب الیکم» را انتخاب وبه تفصیل در باره آن سخن گفت ،و تفسیرش را بیان فرمود.بزرگان حاضر ابتداء مقداری توضیح خواستند،وقتی تفسیر روشن آیه بدست آمد،خیلی برای حاضران شگفت آور بود،ودر این تعجب بودندکه چرا خودشان نتوانسته اند، این معنا به این زیبائی و روشنی را از آیه ی شریفه بدست آورند. فردا نیز همین جمع باز به نزد ایشان حاضر آمدند. دوباره همان آیه شریفه طرح و با تفسیری تازه تفسیر شد. باز هم ازایشان توضیح بیشتر خواستند، و سرانجام حیرت زده ازاین که چرا خودشان نتوانسته اند آن معنا را از آیه بفهمند باقی ماندند. روز سوم و روز چهارم تا سی روز هر روز تفسیر تازه ای از همان آیه و جمله طرح می شد، و هر روز حاضران از آن چه از آیه قابل فهم بود، و دلیل کافی داشت، و آن ها به آن متفرس نشده بودند، باشگفتی و حیرت مجلس را ترک می گفتند.
ایشان فرموده بود:گاهی احساس می کنم در دلم باز شده ودر آن مفاهیم قرآنی سرازیر شده است. در آن هنگام به شاگردانی که ممکن بود در کنار ایشان باشند، می فرمود : بنویسید.آن ها می نوشتند. هر چه می فرمود، فهم و تفسیر قرآن بود، همان نکات بدیع بود که گفته شد. ناگاه ممکن بود سخن ایشان قطع شود. می فرمود: آن دری که باز شده بود، بسته شد. ذلک فضل الله یوتیه من یشاء
[/HR] [FONT=Times New Roman][1][FONT=Times New Roman] حجرات/ [FONT=Times New Roman]و بدانید که رسول خدا در میان شماست ( پس شما باید گوش به فرمان او باشید و )، اگر او در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند مسلّما در سختی و هلاکت می افتید ، و لکن خدا ایمان را محبوب شما نمود و آن را در دل هایتان بیاراست ، و کفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان مبغوض کرد ( تا از هلاکت نجات یابید ) چنین کسانی هستند که ره یافته اند. منبع
نمایشگاه بود پر رنگ و نامی
صبوری کن مده از کف تو جامی
از این زهد و از اجبار کم گو
قناعت پیشه کن ای مرد حامی
تلخ طبعي هاي طلبگي11
نويسنده كتاب بوسه بر دست مي گويد: در كتاب بوسه بر دست از كار و توليد و حمايت از كارگر و حقوق او سخن به ميان آمده است. در اين كتاب آمده است كه اگر مسؤولان با ندادن حقوق كارگران آن را به عنوان سرمايه استفاده كنند كارشان دزدي است. نيز بيان شده است كه پيامبر دست پينه بسته كارگري را مي بوسد آيا مسؤولي كه با دير دادن حقوق كارگر براي خود ماشين و ويلاي گران قيمت و... مي خرد انتظار دارد مورد تأييد پيامبر باشد؟ مسؤولي كه ديه حادثه كارگر در محيط كار را نمي دهد چه طور؟
اين كتاب بعد هفت هشت ماه چاپ هنوز مورد استقبال شركت ها و كارخانه هاي خصوصي و دولتي قرار نگرفته است. چون متأسفانه در اغلب موارد حقوق كارگران و كارمندان زحمتكش ناديده گرفته مي شود و هر چه آنها از حقوق و قوانين خود مطلع نباشد اين مسؤولان راحت تر هستند.
از همه بدتر اين كه مسؤلان دولتي هم از اين سنخ كتاب ها حمايت نمي كنند
ctrl+c
به گزارش جهان نیوز، علامه جعفری میگفت تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو میبینی. نشونهشم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف میزنه من پیامتو بگیرم.
وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد، یه دفه دیدم داره میره. خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟ روشو که برگردوند دیدم زن من نیست. بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری!» حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه.
زنه دید انگار دستبردار نیستم دارم نگاش میکنم گفتش «نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادتم خرند.»
علامه میگن این داستانو برای مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه میخندید.
ctrl+v
[quote=حامی;674437]طنز
مي كرد نه وي
ماسماليزيشن و پايان نامه نويسي
.............
زخم عميق بر پيكر پژوهش
روي تصوير كليك كنيد[/quote]
خرگوش پایان نامه نویس و استاد راهنمایش / داستان طنز
خرگوش: پایان نامه مینویسم.
روباه: جالبه، موضوع پایان نامت چی هست؟
خرگوش: در مورد اینکه یک خرگوش چطور می تونه یک روباه رو بخوره، کار می کنم.
روباه: احمقانه است، همه کس میدونند که خرگوش، روباه نمیخورد.
خرگوش: مطمئن باش که می تونند، من می تونم اینو بهت ثابت کنم، دنبال من بیا.
خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتی خرگوش به تنهایی از لانه خارج شده و به نوشتن خود مشغول شد.
در همین حال، گرگی از آنجا رد میشد.
گرگ : خرگوش چی مینویسی؟
خرگوش: دارم روی پایان نامم که یک خرگوش چطور می تونه یک گرگ رو بخوره، کار می کنم.
گرگ: تو که تصمیم نداری این مزخرفات رو چاپ کنی؟
خرگوش: البته که چاپ می کنم، می خواهی می تونم امکانشو بهت ثابت کنم؟
گرگ و خرگوش وارد لانه خرگوش شدند و باز خرگوش پس از مدتی به تنهایی برگشت و به کار خود ادامه داد
و اما در لانه ی خرگوش
در گوشه ای از لانه ی خرگوش، پوست و استخوان روباه و در سوی دیگر مو و استخوان گرگ ریخته بود
و در وسط لانه، شیر قوی پیکری دهان خود را تمیز می کرد.
نتیجه:
مهم نیست موضوع پایان نامه شما چیست!؟
اهمیتی ندارد که اطلاعات بدرد بخوری در پایان نامه گردآورده اید یا نه
مسئله ی اساسی پایان نامه این است: استاد راهنمای شما کیست؟!؟
مدتي قبل مهمان داشتيم
يكي از اقوام كه روحاني مسن است و بسيار معنوي به منزل ما امدند
كمي كه نشستند ايشان چند جمله اي گفتند و تذكراتي دادند
بعد گفت: اينها را كه گفتم در درجه اول براي خودم بود مبادا فردا قيامت جلوي من را بگيريد بگيد حاج آقا شما كه مي دانستيد چرا به ما نگفتيد؟!
مسئول پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له اعلام کرد:

[h=1]رونمایی از نرم افزار اندروید «تفسیر نمونه»[/h]
این نرم افزار شامل قرآن کریم، ترجمه و تفسیر نمونه می باشد که در محیطی ساده برای مطالعه ی بهتر و دسترسی سریعتر با فرمت اندروید مخصوص تلفن های همراه و تبلت ها بصورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار گرفته است
با توجه به نیازهای امروز و گسترش فن آوری های نو، عرضه معارف اسلامی در بستر فضای مجازی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
تفسیر نمونه که به اذعان عام و خاص به سبب داشتن متنی شیوا و روان، تفسیری کارگشاست و مورد اقبال گسترده عموم علاقمندان قرار گرفته است، می تواند در بستر فن آوری های نو، خلأ ارتباط ساده مخاطبان با قرآن کریم را از بین ببرد.
بدین جهت بر آن شدیم که این کتاب ارزشمند را در قالب نرم افزار اندروید -که به گواهی آمارها درصد قابل توجهی از مخاطبان را در برمی گیرد- عرضه کنیم.
در این نرم افزار متن کامل قرآن کریم به همراه ترجمه و تفسیر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی) با قابلیت های زیر وجود دارد:
1- قابلیت مرتب سازی سوره های بر اساس ترتیب نزول؛ تعداد آیات؛ شماره سوره و حروف الفبا
2- قابلیت جستجو در عناوین سوره ها برای دسترسی سریع به سوره
3- قابلیت جستجوی پیشرفته در متن، ترجمه و تفسیر قرآن
4- قابلیت جستجوی کلمات در صفحات تفسیر هر آیه
5- نگهداری آخرین مطالعه و قابلیت نشان گذاری آیات
خواهشمند است هر گونه انتقاد و یا پیشنهاد خود را از طریق رایانامه [email]it@makarem.ir[/email] اعلام بفرمایید.
شما می توانید از طریق بخش تماس با ما نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با ما درمیان گذارید.
دریافت نرم افزار
برای بازدید و دریافت سایر محصولات می توانید به بخش نرم افزارها مراجعه نمایید.
تاریخ انتشار : « 1394/02/12 »
مراحل خودتربیتی یا مرابطه اسلامی یکی از دقیق ترین راه برای خودسازی و تقویت قدرت اراده و اجرایی کردن برنامه های زندگی است.
که شامل مراحل زیر است:
1- مشارطه: از اول صبح با خود عهد (کتبی یا شفاهی) می کند که کاری را انجام دهد یا ترک کند.
2- مسارعه: بعد از تصميم بدون فاصله آن را اجرا كنيم.
3- مراقبه: در طول روز بر حسن اجرای شرط خود مراقبت دارد.
4- محاسبه: شب حساب و کتاب می کند که چقدر موفق بوده و چقدر در برنامه کاهلی داشته است
5- معاتبه: اگر موفق بوده خود را تشویق کلامی و اگرناموفق بوده خود را تنبیه کلامی می کند
6- معاقبه: مرحله ای شدیدتر از معاتبه و سرزنش است در رفتار خود را تشویق یا تنبیه( انفاق، روزه، و..) می کند.
تذکر:
این برنامه با دقیق ترین برنامه هایی که روان شناسان برای کنترل خود و تقویت اراده داده اند همخوانی دارد.
ي روز حامي ميره كويت
سوار تاكسي ميشه
ميخواد بگه همين جا پياده مي شوم يادش ميره به عربي چي بايد بگه
كمي فكر مي كنه مي بينه ماشين يك كيلومتر از مقصد دور شد
سريع داد مي زنه يا ايها السائق: صــــدق الـله عـلي العــلي العـــــــظيم
وقتي پياده ميشه تازه يادش افتاد كه بايد ي چيزي تو اين مايه مي گفت: قيف، قوف، قاف، قف:khandeh!:
هر كي از لطيفه بالا مرد خونش با من نيست برود از مدير فرهنگي يا مدير سايت بگيرد:Nishkhand:
مي گفت معمم شدن ما هم بركات عجيبي داره
هر جا مي روم مانند آهنربا هستم با اين تفاوت كه گداها دورم جمع مي شوند
زیبا ترین سلام دنیا طلوع خورشید است، آنرا بدون غروبش تقدیمتان میکنم
(یکی حرفامو واسم ترجمه کنه؟!)
خوش میگذره.
دوستان سلام
من یه مدت مدیدی میرم. نه ناراحت نشید اصلا مسئله شما نبودید، موضوع کاملا خونوادگیه!
خلاصه میدونید هر اومدنی یک رفتنی داره. اما مرگ حقه ولی حقیقت تلخه!
در نبودم مبادا نسبت به اینجا بی رمق بشید. بیایید مدیر سایت هست، بچه ها صبح تا شب اینجان
چرا گریه میکنید؟ بخند آها بخند ، بلندتر .... آ ماشا الله ... خوب دیگه بسه. کوکو سبزی خوردی لای دندونتو تمیز کن.
خلاصه بچه ها من قدر اینجارو می دونم. اما پتانسیل استفاده کردنشو ندارم. میرم تا کسب کنم و برگردم

بزرگترین تراژدی زندگی انسانی اینه که :داشته هامون رو قدر ندونستیم ، اما میخوایم نداشته ها رو بدست بیاریم ...
اگر ملاک رو روی این بذاریم که یک دوست خوب تو رو بخدا نزدیک می کنه. یکدفعه می بینیم که چقد دوست تو این سایت داریم
از شهید علی اصغر پازوکی گرفته تا استاد حامی که با تاپیکاش انقلابی به پا کرد.
دیگه نفسای آخرمه :
گاهی باید فرو ریخته شوی برای بنای جدید. حاج آقا دولابی چه زیبا می فرمود: آنجا که گنجایش داری(جوانی و خامی) آنقدر آزمایش می شوی تا آماده شوی.
منم با عشق و منت کشیدن از خلق خدا خیلی چیزای گرانبهایی به دست آوردم که به هیچ قیمتی به کسی نمی فروشمش.
خلاصه بدی خوبی از ما دیدید به پای خودتون(چه زرنگم!) حلال کنید!
.
.
.
رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز / میبرم جسمی و جان در گرو توست هنوز :Gol:
حاج اقا حامی امروز جواب ازمون حوزه میاد
یه زنگ بزنید حوزه همدان از من شفاهی نگیرن:Ghamgin::Sokhan:
سلام
بگو خدايا به حق شوخ طبعي هاي حامي من را قبول كن
بعدش بي خيالي طي كن قبول بشي يا نشي:Nishkhand:
سلام اینکه عملی نیست :Ghamgin:
جامعه مدرسین و طلاب به من نیاز دارد
من استعدادی نا شکوفته هستم
انقلابی دیگر به پا خواهم کرد
خداوکیلی طلبه با این اعتماد به نفس تو حوزه پیدا میشه ؟ :Nishkhand:
از بين طلابي كه سال قبل امتحان دادند افرادي را پيدا كنيد و بپرسيد محور امتحانات شفاهي چيه؟
ولي يك چيز مهم است
من جايي مسؤول بودم طلاب براي گرفتن پژوهش مي آمدند
يكي مي آمد به او مي گفتم از پس اين كار بر مي آيي؟ اين قدر منّ و منّ و... مي كرد كه واقعا ترديد مي كردم كه مي تواند يا نه
ولي ديگري مي آمد با لبخند با ما صحبت مي كرد وقتي مي پرسيدم از پس اين كار بر مي آيي مي گفت خب مشكل است ولي از تجربه شما و ديگران استفاده مي كنم و تلاش مي كنم ان شاالله تا كار خوبي از آب درآيد
خب
در سؤالات شفاهي خيلي وارفته نباشيد
آقاي قرائتي مي فرمود
به شما حجره می دهیم:
سالهای اول طلبگی ام در قم ، خواستم درمدرسه علمیه آیت الله گلپایگانی قدس سره حجره بگیرم و درس بخوانم . گفتند: به کسانی که لباس روحانیت نپوشیده اند حجره نمی دهند . خودم خدمت ایشان رسیدم ، فرمودند: شما که لباس ندارید معلوم است که درس خواند ه اید. به ایشان عرض کردم گرچه به من حجره نمی دهید ، ولی اجازه بدهید یک مثال بزنم ! اجازه فرمودند:
عرض کردم: می گویند شخصی در کاشان به حمام رفت ، وقتی لباسهایش را بیرون آورد همه به او گفتند: اَه اَه ، چه آدم کثیفی ! وقتی این برخورد را دید دوباره لباسهایش را پوشید تا از حمام بیرون برود ، گفتند: کجا می روی: گفت: می روم حمام تا بیایم حمام! حال حکایت شماست که می گویید برو دس بخوان ، برو روحانی شو بعد بیا اینجا روحانی شود.وقتی این مثال را زدم ایشان خیلی خندیدند و فرمودند: به شما حجره می دهیم.
شما اینجا بمانید.
خیلی باحال بود :ghash:[FONT=Times New Roman]:shad:
.
منم خیلییییییییی خندیدم :shad: :ghash: هنوزم دارم می خندم :ghash: :ghash: خدا پدر و مادرت رو بیامرزه.. :ghash:
سلام خیلی ممنون
من اینقدر ضایعم که اگه یه سوال در مورد گذشتم بپرسن از بدو تولد تا الان هر چی گناه کردمو لو میدم :Ghamgin:
سلام
خب اگر اعتمادتان تا اين حد است بايد برويد تنظيم باد:khandeh!:
خیالت راحت، تو مصاحبه حوزه هر ننه قمری رو قبول میکنند، یه چند نفرو که خودم سراغ دارم هیچ جا راشون نداده بودند اومدن رفتند حوزه!!!:ok:
دیگه هرچی باشی از اونایی که من میشناختم بیقتر که نیستی!:khandeh!:
سلام
فيلم مارمولك از جهاتي بدك نبود ي جاش واقعا به من چسبيد مي گفت: خريت خودت را گردن خدا مينداز بز مجه.
ما گاهي خريت خود را گردن خدا مي اندازيم ( البته ببخشيد دور از ساحت شما)
خدا ستارالعيوب است گناه ما به خودمان و خداي خودمان مربوط است لاغير. و به اندازه كافي براش نزد خدا شرمنده ايم و خدا هم قربونش برم گفته بي خيال باش شتر ديدم نديدم ولي ادامه راه را درست برو
دروغ گفتن بد است ولي هر راستي را نبايد گفت.
نمونه اش شما مگه نه
البته الان با گذشته فرق دارد
امروز در مصاحبه ها در برخي از مدارس حتي آزمون شخصيت و باليني و مصاحبه روان شناختي و اخلاقي و هوش هم مي گيرند
و واقعا داو طلب ها همگي از استعداد بالايي مانند من برخوردارند:khandeh!:
من حوزوی نیستم و لکن حوزویان را دوست میدارم:Nishkhand:
این آزمون شخصیت و بالینی چیچی هست؟!:Gig:
جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو
گر نخواهی کبر را رو بیتکبر خاک شو
:Cheshmak:
خودتون را دست كم نگيريد
حوزوي نيستيد ننه قمر كه هستيد:khandeh!:
:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:
نخیرم اصلا اینطور نیست
منو بیچاره کردن با اون سوال پرسیدنشون . آخرشم قبولم نکردن دیگه :Narahat:
خخخخخخ
دیگه ببینید شما چی هستید که به درد اونا هم نخوردید!:Khandidan!:
شوخی میکنم، یه وقت ناراحت نشید؟
بالاخره بعضی حرفا رو که نمیشه جدی گفت باید به شوخی بیان کرد:Nishkhand:
بله، تو این یه مورد با شما نقطه اشتراک دارم:khandeh!:
يعني هم من و هم شما قبول داريم كه ننه قمر هستيد
آفرين علم منطق مسلط هستيد و من خبر نداشتم:Kaf::Kaf:
سلام
الان که احتمال میدم مسئول فنی و کامپیوتری حوزه بد قولی کرده گفته بودن نتایجو امروز میگن اما هنوز خبری نشده
یه جا هم مسئول اینترنت و کامپیوترشون فکر کرده بود شنبه 25 میشه همه رو سردرگم کرده بود نوشته بودن شنبه 25 اردیبهشت جوابا میاد:ghash::vamonde:ما و از ساعت دوازده شب تاحالا کاشتن الان (ساعت 12 امشب)میگن امیرحسین کذاب قبول شده دیگه یا فرزند صادق شمررد شده قاطی کردیم دادش بگید دیگه
نخیر، نقطه اشتراک همون ننه قمر بودنه، نه قبول داشتن اون، اون سری هم گفتم شما نیاز به ادبیات درمانی دارید گوش ندادید!:ok:
با ممبراین امریکایی چه کنم به نظرتون؟؟؟
[SPOILER]
[/SPOILER]
[SPOILER]جهت شفای ذهن منحرفت صلوات بفرست :Black (9): [/SPOILER]
برنامه ریزی حوزه اینقدر دقیقه که فعلا جوابشون نیومده
نکنه جوابا رو گم کردید
اتفاقا این فیلم از لحاظ نور و تصویر و مناظر جزء فیلم های با کیفیته و من کمتر فیلمی رو دیدم که اینجوری قشنگ ساخته شده باشه
جلوه های بصریش که خیلی قشنگ بود و آدم از فیلمبرداریش هم لذت میبرد.
خب شما هنوز تعیین نکردین شیرینی قبولیتون چی میدین !؟!؟:Gig:
مدتی بود دچار بی هویتی و پوچی شده بودم. از همه چیز و همه کس بدم میامد ، امید به آینده هم نداشتم. پیش هر روانشناسی هم رفتم جواب نگرفتم. به توصیه یکی از دوستان نامهای به یکی از علما نوشتم و مشکلم را گفتم. جواب خیلی خلاصهای داده بود، نوشته بود فقط ترکیه. من هم بارام را بستم چند هفتهای رفتم آنتالیا و استانبول برگشتم خیلی حالم خوب شده بود نامه رو که دوباره خوندم دیدم نقطه تزکیه کمرنگ بوده ندیدم. خدا پدرش رو بیامرزه ::Khandidan!:
این جواب تعیین کننده نیست
ازمون شفاهی اگه قبول شدم ، اون موقع سر شیرینی بحث میکنیم
خب علی الحساب کیک خامه با پاستیل بدین . براتون دعا کنیم :/
شما صد میلیون بانک برنده بشی کیک خامه ای با پاستیل نمیدین
بحث نکنین . به ضررتونه . کسایی قبول نشدن . تنها دلیلش بحث کردن سر پاستیل بوده
فقط لطفا طرح خرسی صورتی باشه . دعاش بهتر جواب میده:/
فقط یک کلیک نیاز دارید تا به اوج یک شوخی پی ببرید.
شوخی هم از این قرار است که نشان میدهد این همه ادم تو اسکدین هستیم همه خواب بودیم و خبر نداشتیم.
[h=1]عکس/ مراسم سالگرد ارتحال آیت الله بهجت [/h]
سی تفسیر از یک آیه
آیت الله سید محسن حکیم(ره)نقل می کنند:روزی در منزل آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی رضوان الله علیه جمعی ازفحول ازفضلای حوزه ی نجف جمع بودند از جمله:سید اسمائیل صدر،سید حسن صدرو حاج میرزا حسین نوری طاب ثراهم. آخوند ملا فتحعلی این آیه ی شریفه را تلاوت فرمود:«وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطيعُکُمْ في کَثيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْکُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَيْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» [1]
سپس بخش «حبّب الیکم» را انتخاب وبه تفصیل در باره آن سخن گفت ،و تفسیرش را بیان فرمود.بزرگان حاضر ابتداء مقداری توضیح خواستند،وقتی تفسیر روشن آیه بدست آمد،خیلی برای حاضران شگفت آور بود،ودر این تعجب بودندکه چرا خودشان نتوانسته اند، این معنا به این زیبائی و روشنی را از آیه ی شریفه بدست آورند. فردا نیز همین جمع باز به نزد ایشان حاضر آمدند. دوباره همان آیه شریفه طرح و با تفسیری تازه تفسیر شد. باز هم ازایشان توضیح بیشتر خواستند، و سرانجام حیرت زده ازاین که چرا خودشان نتوانسته اند آن معنا را از آیه بفهمند باقی ماندند. روز سوم و روز چهارم تا سی روز هر روز تفسیر تازه ای از همان آیه و جمله طرح می شد، و هر روز حاضران از آن چه از آیه قابل فهم بود، و دلیل کافی داشت، و آن ها به آن متفرس نشده بودند، باشگفتی و حیرت مجلس را ترک می گفتند.
ایشان فرموده بود:گاهی احساس می کنم در دلم باز شده ودر آن مفاهیم قرآنی سرازیر شده است. در آن هنگام به شاگردانی که ممکن بود در کنار ایشان باشند، می فرمود : بنویسید.آن ها می نوشتند. هر چه می فرمود، فهم و تفسیر قرآن بود، همان نکات بدیع بود که گفته شد. ناگاه ممکن بود سخن ایشان قطع شود. می فرمود: آن دری که باز شده بود، بسته شد. ذلک فضل الله یوتیه من یشاء
[/HR] [FONT=Times New Roman][1][FONT=Times New Roman] حجرات/ [FONT=Times New Roman]و بدانید که رسول خدا در میان شماست ( پس شما باید گوش به فرمان او باشید و )، اگر او در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند مسلّما در سختی و هلاکت می افتید ، و لکن خدا ایمان را محبوب شما نمود و آن را در دل هایتان بیاراست ، و کفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان مبغوض کرد ( تا از هلاکت نجات یابید ) چنین کسانی هستند که ره یافته اند.
منبع