كوكو سيب زميني
يا كوكو لويبا
يا كوكو سبزي
يا كوكو بادمجان
يا كوكو كدو
يا كوكو هويچ
يا كوكو قارچ
يا كوكو اسفناج
يا كوكو تن ماهي
يا كوكو كالباس
يا كوكو سوسيس
يا كوكو تركيبي مثلا تن و سوسيس
يا...
اينها را در حجره تجربه كرده ام بعدا هم فهميدم در كتب آشپزي هم هست
سلام
من بیشتر پنجشنبه ها گربه میشم
تازه شام هم سوپ داریم
من تعجب میکنم!!!!!!
سلام
اگر همين را آلبر كامو گفته بود
همه براي هم پيامك مي كردند و در سر رسيدها درج مي كردند
تواضع و خاكي بودن سيب زميني را كسي نمي داند حتي سيب درختي متكبر صدر نشين هم با او بيگانه است
سلام اگر همين را آلبر كامو گفته ام همه برايم هم پيامك مي كردند و در سر رسيدها درج مي كردند
تواضع و خاكي بودن سيب زميني را كسي نمي داند حتي سيب درختي متكبر صدر نشين هم با او بيگانه است
احتمالا سیب زمینی گرون شده!
اینقد تحویلم گرفتین
البته بابام هویج نگرفته
امشب شام باید ماست بخوریم!
آيت الله صدوقي ظاهرا از گربه اي ناراحت ميشه با عصا دنبالش مي كنه كه فرار كند و گويا عصا به گربه هم خورده
حسابي ناراحت ميشوند و از فرزندشان مي خواهند كه گربه را پيدا كنه بياردش منزل و تا آخر عمرش به او رسيدگي و منزل براش محل امني باشه
سلام علیکم
پدرم بعد از بازنشستگی یه مدتی سوپری زده بودند
یه روز رفتم دم مغازه پدرم کارشان داشتم ،دیدم چند تا ظرف آب گذاشتند دم در کنار مغازه! از شون پرسیدم این ظرفها چیه؟
گفتند مغازه کناری رستوران است، دقت کردم دیدم گربه ها و زنبورها میروند آنجا از پس مانده های بیرون غذایی پیدا میکنند میخورند تشنه میشوند اما شیر آب مغازه داخل مغازه است و نمیتوانند آب بخورند و دنبال آب میگرند،این ظرفها را گذاشتم برای زنبور ها و گربه ها که دنبال آب نگردند!
اتفاقا همان موقع هم چند تا زنبور آمدند آب خوردند و رفتند....
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها
بزرگواري تذكر دادند
كه لطيفه هاي بلال در شأن شخصيت بزرگ اين يار عزيز و محبوب مسلمانان نيست و ممكن است اين مزاح به شخصيت اين بزرگوار لطمه بزند
بنده ضمن اين كه مي ابزار غلط كردم خودم را بيان مي كنم
از چنين تذكرات اخلاقي استقبال مي كنم
بنده كجا و شوخي با امثال اين بزرگان كه زير بدترين شكنجه ها در صدر اسلام مقاومت كردند و كلمه توحيد را زبانا و عملا گفتند كجا
اميدوارم حضرت بلال ببخشند اين جسارات را و شفاعت كنند از ما
سلام صادق جان
هنوز اون صداقت قديم داريد ها خوش به حالتون@};-
به شتر گفتند چرا گردنت كجه گفت من كجاي بدنم صاف و درسته كه اين ايراد را مي گيره
حالا اين حضرات كمپليتشون ايراد داره
داستان کوتاه
هشت ساله بودم که در یک میهمانی شبانه برای اولین بار با پدیده ای سرخ رنگ به نام "خرمالو" آشنا شدم...
نامبرده را شکافته و چشیدم...
شوربختانه خرمالوی مذکور به غایت گس بود و تا چند ساعت احساس می کردم گونه هایم در حال تجزیه شدن هستند..
در نهایت ؛
تجربه تلخ اولین کام از خرمالو،باعث شد که من سی سال این گردالی سرخ رنگ را به صورت یک طرفه تحریم کنم.
با اصرار فراوان همسرم،دیوار تحریم خرمالو ترک برداشت و من هم در سی و هشت سالگی به خرمالو یک فرصت تازه دادم...
خرمالو هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و چنان مزه ای را تجربه کردم که مجبور شدم خرمالو را از لیست سیاه بیرون آورده و ایشان را پس از لیمو ترش و توت فرنگی در "صدر مصطبه" بنشانم...
یک تجربه ی تلخ در هشت سالگی،باعث شد که سی سال از همه خرمالو ها متنفر باشم...
اولین تجربه های کودکی،شالوده ی ما را می سازند...
چه بسیارند باورها،هنجارها و اعتقاداتی که به خاطر ؛
تجربه طعم"گس" آن ها در کودکی،هنوز منفور ما هستند.
مواظب تجربه های گس فرزندان مون باشیم و آگاهشون کنیم...
[FONT="Tahoma"]داستان کوتاه
هشت ساله بودم که در یک میهمانی شبانه برای اولین بار با پدیده ای سرخ رنگ به نام "خرمالو" آشنا شدم...
نامبرده را شکافته و چشیدم...
شوربختانه خرمالوی مذکور به غایت گس بود و تا چند ساعت احساس می کردم گونه هایم در حال تجزیه شدن هستند..
در نهایت ؛
تجربه تلخ اولین کام از خرمالو،باعث شد که من سی سال این گردالی سرخ رنگ را به صورت یک طرفه تحریم کنم.
با اصرار فراوان همسرم،دیوار تحریم خرمالو ترک برداشت و من هم در سی و هشت سالگی به خرمالو یک فرصت تازه دادم...
خرمالو هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و چنان مزه ای را تجربه کردم که مجبور شدم خرمالو را از لیست سیاه بیرون آورده و ایشان را پس از لیمو ترش و توت فرنگی در "صدر مصطبه" بنشانم...
یک تجربه ی تلخ در هشت سالگی،باعث شد که سی سال از همه خرمالو ها متنفر باشم...
اولین تجربه های کودکی،شالوده ی ما را می سازند...
چه بسیارند باورها،هنجارها و اعتقاداتی که به خاطر ؛
تجربه طعم"گس" آن ها در کودکی،هنوز منفور ما هستند.
مواظب تجربه های گس فرزندان مون باشیم و آگاهشون کنیم...
من نمی دانم
که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
سهراب سپهری
من تعجب میکنم
که سیب زمینی چه کم از توت فرنگی دارد؟
و چرا در سبد هیچ کسی سیب زمینی نیست؟
خوب خدایی داریم و این شب های ماه مبارک رمضان، وقت بایگانی کردن پرونده هاست. هر روز هنگام افطار خداوند یک میلیون نفر را میآمرزد.* سر سفره افطار توجه داشته باشید یکی از دعاهای مستجاب، دعای روزه دار به هنگام افطار است.
برای خودتان، پدر ومادر، فرزندان، رفقا، دوستان، عزیزانتان و همه مسلمانان و مسئولان دلسوز مملکت دعا کنید. تو لب دریا هستی، هم برای خودت بردار، هم برای دیگران؛ چرا فقط یک جرعه خودت میخوری و میروی؟ حالا که دعایت مستجاب است، برای همه دعا کن.
دائم الپریود اگر روزهاي ماه مبارك رمضان تو خیابون دیدید کسی چیزی میخورد یا سيگار میکشد خدای نکرده فکر بد نکنیدها مثبتاندیش باشید و خوش بين. بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی یهودی است. بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی زرتشتی است. بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی ارامنه کاتولیک است. بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی ارامنه ارتودوکس است. بگید شاید به وقت آمریکا روزه میگیرد و الان به افق آنجا وقت افطار است. بگید پیر است و فرتوت. بگید باردار است و روزه براش ضرر داره.(حتي اگر مرد هم بود بگيد چون شايد تغيير جنسيت داده باشه و قيافهاش شبيه مردان است). بگید زخم معده داره. بگید بیماری استسقا داره. بگید اصلا این فرد در کما به سر میبرد و بیهوش است (راه رفتنش تو خیابان هم شاید مثل گوریل انگوری در خواب راه میرود) بگید شاید در ایام پریودی است. بگید شاید دائم الپریود است. بگید شاید مسافر است که براساس فتوای مرجعش نباید روزه بگیرید. بگيد دنيا را دار قرار نميدونه و خودش را مسافر بهحساب مياره. بگید شاید بچه شیر میدهد. بگید شاید دارو مصرف میکند. اگر هم دیدید کسی روزه گرفته بگید شاید غذا گیرش نیامدهاست. شاید رژیم لاغری دارد. شاید به دولت لج کرده و در اعتصاب غذا به ته ببخشید به سر میبرد. شاید...شاید هم واقعا کارش خدایی باشد و دستور خدا را انجام میدهد ما که نمیدونیم پس چرا پشت سر خلق الله حرف بزنیم؟[1]
به نظر بنده ما ياد گرفته ايم مباحث روان شناسي را در قالب خشك ارائه دهيم و با نمره گرفتن در كلاس و چاپ شدن مقالات در برخي مجالات شرطي سازي عامل و كلاسيك شده ايم. يعني كمتر كسي بين روان شناسان قبول دارد قلبا كه شعر يا رمان يا داستانك يا تمثيل يا شوخ طبعي اگر دقيق باشد بتواند موثر تر از بسياري از مقالات تكراري باشد كه كه از ليواني به ظرفي و از ظرفي به بشقابي كشيده مي شوند متن زیر با عنوان «شیوههای موثر تربیتی» از جمله سرودههای سعید نوری است بخوانيم:
بچه که بودم به من آموختند
فحش نباید بدهی گوسفند!
بیادبی بوده از این خانه دور
حرف رکیکی نزنی بیشعور!
بچهٔ همسایه به من فحش داد
پند پدر- مادرم آمد به یاد
بر دهنش مشت ادب کوفتم
البته با غیظ و غضب کوفتم
شب که پدر قصهٔ ما را شنید
نوبت آموزهٔ دوم رسید
پای مرا بست به یک ریسمان
بر کفل و بر کف پایم زنان
گفت: نباید به کسی زور گفت
من چه کنم با توی گردن کلفت؟
بچه که بودم پدرم یاد داد
عشق بورزم به نبات و جماد
عشق به سوراخ ازن فیالمثل
عشق به بوی خوش زیربغل
عشق به هم نوع ولو دشمنت
عشق به هرکس شده حتی زنت!
عشق به مفرد به مثنی به جمع
عشق به اینها که رساندم به سمع
تربیتم سیر صعودی گرفت
هیکل من رشد عمودی گرفت
ریش و سبیلی به هم آمیختم
زشت شدم، تیغ زدم، ریختم
ریختم از صورت خود پشم را
باز عیان کرد پدر خشم را
فرصت اندرز و نصیحت نبود
چاره به جز فحش و فضیحت نبود
گفت پسر ریش تراشیدهای؟
نفله! مگر دختر ترشیدهای؟
کافر حربی شدهای ظاهراً
قرتی و غربی شدهای ظاهراً
بر سر این صورت صافت مباد
مورچهای میبکند بکس باد
صورت سیرابی بیریش تو
عین حرام است و نجس، دور شو
تا نشدی مؤمن و اهل ثواب
زیر پل و روی مقوا بخواب
رفتم و ریشم که به زانو رسید
برگشتم پیش پدر رو سپید
دید که تیشرت به تن کردهام
پارچهای زرت به تن کردهام
گفت: مگر پارچه کم داشتی
لخت و پتی آمدهای آشتی؟
اینکه شمایی پسر بنده نیست
کسوت کفار برازنده نیست
پیرهن و دکمهٔ تقوات کو؟
سبحه و انگشتر و اینهات کو؟
هیزم دوزخ شدهای نره خر
زود برو پیرهنی نو بخر
***
مختصری بود ز بسیارها
این همه مشتی است ز خروارها
منحنی تربیتم رشد کرد
حیثیت و شخصیتم رشد کرد
حاصل این شیوهٔ ارزنده من
این من خوش ذوق ولی بد دهن!
اگر روزهاي ماه مبارك رمضان تو خیابون دیدید کسی چیزی میخورد یا سيگار میکشد خدای نکرده فکر بد نکنیدها مثبتاندیش باشید و خوش بين.
سلام
مشکلی برای دستشویی خانه پدرم پیش آمده بود ، کسی آمد بررسی کرد گفت کل مسیر دستشویی تا چاه باید شکافته شود و دوباره کار شود. بنا را آوردیم ، گفت فلان مقدار مصالح تهیه کنید ، مزد هم فلان قدر است ، فقط یک صبحانه هم به من و کارگر بدهید.
از قضا آماده شدن مصالح ، کشید به امروز ( روز قبل از شروع ماه مبارک ، ما بهش میگیم روز پیشوا pishava) . قرار شد بنا فردا (روز اول ماه مبارک ) بیاد. نگران هیچ هزینه ای نبودم مگر اینکه قرار است در روز ماه مبارک ، در خانه پدرم صبحانه خورده شود.
خیلی توی فکر بودم. نهایتاً با بنای مذکور تماس گرفتم و خیلی محترمانه بعد از کلی تشکر و قربان صدقه رفتن ، گفتم ممکن است ما صبحانه ندهیم ، شما خودتان صبحانه بخورید ما پولش را بهتون بدیم؟ گفت باشه خودم میخرم. گفتم نه ، اصلا بیرون از خانه بخورید. توی خانه نخورید ، هر چی هم پولش بشه من در خدمتتون هستم. ایشون هم قبول کردند.
ضمناً به خانواده هم سفارش کردم اصلا آب و شربت و چایی و ... تعارف نکنید، اما اگر خودشان تقاضا کردند ، ناچاراً بهشون بدهید.
و ان شاء الله که فردا به خیر بگذره.
سلام
مشکلی برای دستشویی خانه پدرم پیش آمده بود ، کسی آمد بررسی کرد گفت کل مسیر دستشویی تا چاه باید شکافته شود و دوباره کار شود. بنا را آوردیم ، گفت فلان مقدار مصالح تهیه کنید ، مزد هم فلان قدر است ، فقط یک صبحانه هم به من و کارگر بدهید.
از قضا آماده شدن مصالح ، کشید به امروز ( روز قبل از شروع ماه مبارک ، ما بهش میگیم روز پیشوا pishava) . قرار شد بنا فردا (روز اول ماه مبارک ) بیاد. نگران هیچ هزینه ای نبودم مگر اینکه قرار است در روز ماه مبارک ، در خانه پدرم صبحانه خورده شود.
خیلی توی فکر بودم. نهایتاً با بنای مذکور تماس گرفتم و خیلی محترمانه بعد از کلی تشکر و قربان صدقه رفتن ، گفتم ممکن است ما صبحانه ندهیم ، شما خودتان صبحانه بخورید ما پولش را بهتون بدیم؟ گفت باشه خودم میخرم. گفتم نه ، اصلا بیرون از خانه بخورید. توی خانه نخورید ، هر چی هم پولش بشه من در خدمتتون هستم. ایشون هم قبول کردند.
ضمناً به خانواده هم سفارش کردم اصلا آب و شربت و چایی و ... تعارف نکنید، اما اگر خودشان تقاضا کردند ، ناچاراً بهشون بدهید.
و ان شاء الله که فردا به خیر بگذره.
اقليت يا اكثريت
گفت ديدم در ماه مبارك رمضان دارد آب مي خورد خواستم تذكر بدهم گفتم شايد از اقليت هاي مذهبي باشد
جلو رفتم و از او پرسيدم: ببخشيد شما از اقليت هاي مذهبي هستيد؟
دهانش را پاك كرد و گفت: خير، از اكثريت بي دين.:-o
..................
محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ص58.
اقليت يا اكثريت
گفت ديدم در ماه مبارك رمضان دارد آب مي خورد خواستم تذكر بدهم گفتم شايد از اقليت هاي مذهبي باشد
جلو رفتم و از او پرسيدم: ببخشيد شما از اقليت هاي مذهبي هستيد؟
دهانش را پاك كرد و گفت: خير، از اكثريت بي دين.
..................
محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ص58.
از ديد عرفاني
روزه گرفتن امري تشكيكي است
افرادي كه مبتلا به مفطرات روزه مي شوند روزه آنها باطل است
از ديد عرفان آنهايي كه مديريت ذهن و قلب را ندارد در كنار روزه معمولي روزه خوار هستند (ما هم جز اكثريت محروم از عرفان نباشيم؟)
اتفاقی نادر در مراسم سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع) شیوه اجرای مراسم امروز (سوم خرداد 95) دانشگاه امام حسین(ع) با حضور فرمانده معظم کل قوا، با اتفاقی نادر و جالب همراه بود.
به گزارش راسخون به نقل ازتسنیم، مراسم دانشآموختگی، تحلیف و اعطای درجه سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) پیش از ظهر امروز با حضور حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
در مراسمهای نظامی اینچنینی روال معمول بر این است که در هنگام سخنرانی فرمانده معظم کل قوا، تمام حاضرین در میدان به حالت نظم نظامی و "خبردار" حضور مییابند و بیانات سخنران را میشنوند، با این حال در جلسه امروز مقام معظم رهبری پیش از آغاز سخنرانی خود با لحنی صمیمانه از حاضرین خواستند جلوی جایگاه جمع شده و راحت بنشینند. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در این مراسم حدود 35 دقیقه به طول انجامید؛ علیرغم اصرار سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه برای جلوس ایشان بر روی صندلی، مقام معظم رهبری این موضوع را نپذیرفته و به صورت ایستاده سخنرانی کردند. ..............
بخاطر خستگی تمرین های روز های گذشته و اجرای برنامه در مدت اجرای این مراسم و همچنین گرمی هوا مقام معظم رهبری دستور دادند نیروها راحت بنشینند
اتفاقی نادر در مراسم سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع)
شوخ طبعیها و حکایات طلبگی: كدوم پزشكي روزه را در اين هوا تجويز مي كنه؟!! (انسان هاي دائم الپريود) شیوه اجرای مراسم امروز (سوم خرداد 95) دانشگاه امام حسین(ع) با حضور فرمانده معظم کل قوا، با اتفاقی نادر و جالب همراه بود.
به گزارش راسخون به نقل ازتسنیم، مراسم دانشآموختگی، تحلیف و اعطای درجه سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) پیش از ظهر امروز با حضور حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
در مراسمهای نظامی اینچنینی روال معمول بر این است که در هنگام سخنرانی فرمانده معظم کل قوا، تمام حاضرین در میدان به حالت نظم نظامی و "خبردار" حضور مییابند و بیانات سخنران را میشنوند، با این حال در جلسه امروز مقام معظم رهبری پیش از آغاز سخنرانی خود با لحنی صمیمانه از حاضرین خواستند جلوی جایگاه جمع شده و راحت بنشینند. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در این مراسم حدود 35 دقیقه به طول انجامید؛ علیرغم اصرار سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه برای جلوس ایشان بر روی صندلی، مقام معظم رهبری این موضوع را نپذیرفته و به صورت ایستاده سخنرانی کردند. ..............
بخاطر خستگی تمرین های روز های گذشته و اجرای برنامه در مدت اجرای این مراسم و همچنین گرمی هوا مقام معظم رهبری دستور دادند نیروها راحت بنشینند
روان شناسي تبليغ
اي خدا، رهبري كه دو دوره رياست جمهوري را تجربه كرده باشد و گذشته اي انقلابي و تبعيد و شكنجه و جانباز هم باشد و فقيه و... يعني تاريخ تجربه خواهد كرد؟
خوش به حال ملت ايران كه چنين مردي را تجربه كرده اند
آموزش نظامي بوديم حسابي خسته بوديم و دربه داغون بين سربازان. روحاني اي از گرد را رسيد و رفت جايگاه اصلا نپرسيد كه ما چه تمرين هايي داشته ام
خودشون زير سقف بودند و ما هم با كوله پشتي و اسلحه و قمقمه زير برق آفتاب.
خلاصه حاج آقا سخن مي راند و سربازان هم ناسزا
[FONT=comic sans ms]* مثل آقای خامنهای پیدا نمیکنید
من آقای خامنهای را بزرگ کردم؛(صحیفه امام، ج 15، ص 200)
(کسی) که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است؛(صحیفه امام، ج 14، ص 504)
سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب، متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام و عالم به دین سیاست.(صحیفه امام، ج 15، ص 504)
شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا، (در بین) رئیسجمهورها و سلاطین و امثال اینها، یک نفر را مثل آقای خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بنای قلبیاش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمیکنید. من ایشان را سالهای طولانی میشناسم و در آن زمانی که اول نهضت بود، ایشان وارد بود و به اطراف برای رساندن پیامها تشریف میبردند و بعد از این هم که این انقلاب به اوج خودش رسید، ایشان همهجا حاضر واقعه بود تا آخر و حالا هم هست. (او) یک نعمتی (است که) خدا به ما داده (است).(صحیفه امام، ج 17، ص 272)
[FONT=comic sans ms] چون خورشید روشنی میدهند
اینجانب که از سالهای قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تاکنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری میکنید، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، ازجمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی میدهید.(صحیفه امام، ج 20، ص 455)
انشاءاللهتعالی خداوند، امثال جنابعالی را که جز خدمت به اسلام نظری ندارید، در پناه خود حفظ فرماید.(صحیفه امام، ج 20، ص 452)
دائم الپریود
اگر روزهاي ماه مبارك رمضان تو خیابون دیدید کسی چیزی میخورد یا سيگار میکشد خدای نکرده فکر بد نکنیدها مثبتاندیش باشید و خوش بين.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی یهودی است.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی زرتشتی است.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی ارامنه کاتولیک است.
بزرگواري با واسطه به بنده پيام رساندند كه
چه لزومي داره اين عنوان در تاپيك بياد
بله حق با ايشان است و ويرايش كردم
بالاخره مي ترسم اين تذكرات شما بزرگواران سبب شود دير يا زود بنده هم آدم شوم
بزرگواري با واسطه به بنده پيام رساندند كه
چه لزومي داره اين عنوان در تاپيك بياد
بله حق با ايشان است و ويرايش كردم
بالاخره مي ترسم اين تذكرات شما بزرگواران سبب شود دير يا زود بنده هم آدم شوم
من پسر ذاتا بدي نيستم ولي گاهي شيطون گول مي زنه:-o
اين كه گاهي در نوشته هاي بنده بي ادبي نمود مي كند به خاطر نوع كار بنده است گاهي در مشاجرات خانوادگي و يا نوشته و ....اين بي ادبي ها روي مي دهد
در كل در فضاهايي كه بي ادبي زياد است مراقبت هاي اخلاقي هم زياد بايد بشود.
و خوشحالم كه در جمع خوبان اين سايت هستم و كه فرمودند و تعاونوا علي البر و التقوا8->
خوش به حال ملت ايران كه چنين مردي را تجربه كرده اند
رهبر من مردی از تبار زهراست همو که چفیه شهدا بر دوشش,
نشان جانبازی در دستش,
مرجعیت در سیره اش,
شجاعت در امورش,
تدبیر در کارهایش,
ساده زیستی در زندگی اش
و خلوص در عبادتش, متجلی است .
و اگر از سرهامان کوهها و از خونهامان دریاها بسازند, فرزندانمان در صفحات تاریخ نخواهند خواند:"خامنه ای تنها ماند."
صبح میام اسک دین میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و مشغول پست گذاشتن!$-)
ظهر میام اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زود تر انلاین شده!!@-)
شب میام یه سری بزنم به اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و باز داره ویرایش پست میکنه!!$-):D
اینو دیگه دیدم هنگ کردم موقع سحر هم دیشب باز حاج اقا حامی داشت پست میذاشت تو اسک دین و مشغول ویرایش اصلا نمیدونم سحری خوردن یا نه یادشون رفت!خخخخ!!!!!!!!!! :-o$-)=)) :!!
نوشته اصلی توسط حامی نمایش پست ها
بزرگواري با واسطه به بنده پيام رساندند كه
چه لزومي داره اين عنوان در تاپيك بياد
بله حق با ايشان است و ويرايش كردم
بالاخره مي ترسم اين تذكرات شما بزرگواران سبب شود دير يا زود بنده هم آدم شوم
حالا این عنوان های ضایع چیه انتخاب میکنید موقع سحری ادم هنگ میکند!؟!:-oفکر کنم همش برا بی خوابی و فعالیت زیاده تمرکز رو گرفته!! نمیدونم چرا همش باید عنوان ها یه ربطی به بانوان داشته باشه خب یکمی هم در شوخی هاتون از اقایون هم استفاده کنیدبد نیستااا!! گفتم یه وقت شیطون گولتون نزنه صبح میخواستم در همین تاپیک بگم عنوان را عوض کنید دیدم بزرگواری مثل اینکه قبل من زحمتش را کشیده تذکر را داده!!=))......
صبح میام اسک دین میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و مشغول پست گذاشتن!
ظهر میام اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زود تر انلاین شده!!
شب میام یه سری بزنم به اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و باز داره ویرایش پست میکنه!!
اینو دیگه دیدم هنگ کردم موقع سحر هم دیشب باز حاج اقا حامی داشت پست میذاشت تو اسک دین و مشغول ویرایش اصلا نمیدونم سحری خوردن یا نه یادشون رفت!خخخخ!!!!!!!!!!
سلام
بله بنده شبانه روز وقت هاي پراكنده اي را به تاپيك هام سر مي زنن
هوا گرم و تاپيك مثل گل است بايد آبياري كنم و علف هاي هرز را بكنم و سم پاشي كنم
بزرگواري با واسطه به بنده پيام رساندند كه
چه لزومي داره اين عنوان در تاپيك بياد
بله حق با ايشان است و ويرايش كردم
بالاخره مي ترسم اين تذكرات شما بزرگواران سبب شود دير يا زود بنده هم آدم شوم
مي گفت يه موقع به شوخي به دخترم گفتم اشتباه كرديد ي موقع عذرخواهي نكني ها
مي گفت: عذرخواهي كنم تا بگويي عذرخواهي چه فايده اي داره؟!!
...................
شما به من نگيد عذرخواهي چه فايده داريدهااااا
خسته نشويد تذكر بدهيد تا من از كارهاي بدم دست بردارم
شما به من نگيد عذرخواهي چه فايده داريدهااااا
خسته نشويد تذكر بدهيد تا من از كارهاي بدم دست بردارم
عذر خواهی خیلی هم فایده داره!
فایده های عذرخواهی:
1: چسب زدن به دل های شکسته!
2: نشانه بزرگواری و احترام فرد
3: بر طرف شدن دلخوری ها و ناراحتی ها..
4: فرد قبول میکند اشتباه کرده و خودش را اصلاح میکند
5:هزاران فواید دیگه....
خسته نشويد تذكر بدهيد تا من از كارهاي بدم دست بردارم
.....انشالله
چشم حتما !نگران نباشید استاد ،شاگرد استاد سمیع یعنی من همیشه مراقب پست های شما هست و به نکات اخلاقی توجه میکنه! خیالتون راحت! مشکلی بود حتما میگم!:)@};-
صبح میام اسک دین میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و مشغول پست گذاشتن!
ظهر میام اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زود تر انلاین شده!!
شب میام یه سری بزنم به اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و باز داره ویرایش پست میکنه!!
اینو دیگه دیدم هنگ کردم موقع سحر هم دیشب باز حاج اقا حامی داشت پست میذاشت تو اسک دین و مشغول ویرایش اصلا نمیدونم سحری خوردن یا نه یادشون رفت
اللهم صل علی محمد و آل محمد
وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿٥١﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٥٢﴾
با سلام
فکر نمیکنم این ایه ای که نوشتید ربطی به تعریف های من که همراه با شوخی هست ( با توجه به عنوان تاپیک )از استاد حامی برای اینکه اینقدر زحمت میکشن و همش انلاین هستن و پست میذارن بلکه مشکل جوونا حل شه داشته باشه!
انشالله خدا هممونو هدایت کنه..بهتر هست که ادم ها قبل بیان هرچیزی چه در دنیای مجازی چه حقیقی قدری فکر کنند و بعد بنویسند ! سهراب اینجا خیلی قشنگ میگه : چشم هارا باید شست جور دیگر باید دید
نمیدونم چرا همش باید عنوان ها یه ربطی به بانوان داشته باشه خب
[FONT="] كار حسابي مادر خانم من
[FONT="]گفت ديدم مادر خانمم آبهايي را كه در سينك ظرف شويي است و براي شستن وسايل و ظروفي استفاده كرده است كه مايع ظرف شويي نياز ندارد را براي آب دادن به گل ها استفاده مي كند. مي گفت اين كار حسابي را از زندگي دكتر حسابي ياد گرفتم. ما هم مي توانيم از اين نمونه كارها بكنيم و جلوي اسراف را بگيريم. قبل از گرم شدن آب حمام چه قدر آب هدر مي روند. مي توانيم آن را در دبهاي بريزيم و براي آب دادن به گل ها يا آفتاب يا ....استفاده كنيم. اگر در كشور ما همه اين كار را بكنيم خيلي به روستاها و شهرهاي كم آب كم شده است و اسراف هم نشده است و خداوند هم راضي است. [FONT="]
ولي مراقب باشيد به جا باشه
آخه يكي به يكي گفت چرا غيبت مي كني؟
گفت به اين دليل غيبت نكردم تو چرا به من تهمت مي زني كه غيبت مي كنم.
چشم ..من حرفام با شوخیه چون عنوان تاپیک اینه! وگرنه من کوچیک تر از اونی هستم که برای استادم جناب حامی عیب وایراد بگیرم! ......بعدش بقیه بیان برامون ایه بنویسن !خخخخ:)
نمیدونم چرا همش باید عنوان ها یه ربطی به بانوان داشته باشه خب یکمی هم در شوخی هاتون از اقایون هم استفاده کنید
مهماني از ملكوت
امروز يه دختر بچه از فاميل منزل ما هستند. امسال سال اولش است روزه مي گيرد. كمي بي تابي مي كنه ولي مصمم هست كه روزه بگيره. ضمن تشويق بهش گفتم عمو اگر مي بيني داري خيلي اذيت ميشه روزه تو بخور. خدا هم دلش نمي خواد اذيت بشي.
خواستم بگم اگر همه روزه هاتو بگيري يه جايزه بهت مي دم ديدم
اين كار من هزار و يك اشكال پيدا مي كند. بزرگترينش اينه كه بهش بگم بايد حتما روزه بگيري در حالي كه اگر به جايي روزه براش ضرر داشته باشه بايد روزه شو بخوره.
ميگه عمو خواستي از اتاقت بياي بيرون ياالله بگو ي موقع من حواسم نيست رو سري ندارم
...
بالاخره دنيا دو روزه مي گويند زمستون ميره و روسياهيش به ذغال مي مونه.
روزه تمرين بسيار غني براي خودكنترلي و تقويت اراده است چيزي كه در كل زندگي نيازش داريم
گفت ديدم مادر خانمم آبهايي را كه در سينك ظرف شويي است و براي شستن وسايل و ظروفي استفاده كرده است كه مايع ظرف شويي نياز ندارد را براي آب دادن به گل ها استفاده مي كند. مي گفت اين كار حسابي را از زندگي دكتر حسابي ياد گرفتم. ما هم مي توانيم از اين نمونه كارها بكنيم و جلوي اسراف را بگيريم. قبل از گرم شدن آب حمام چه قدر آب هدر مي روند. مي توانيم آن را در دبهاي بريزيم و براي آب دادن به گل ها يا آفتاب يا ....استفاده كنيم. اگر در كشور ما همه اين كار را بكنيم خيلي به روستاها و شهرهاي كم آب كم شده است و اسراف هم نشده است و خداوند هم راضي است.
امروز يه دختر بچه از فاميل منزل ما هستند. امسال سال اولش است روزه مي گيرد. كمي بي تابي مي كنه ولي مصمم هست كه روزه بگيره.
راستي
تو كربلا بچه هاي خردسال چه كردند؟
اونا كه اميدي نداشتند كه به آب برسند و سيراب بشوند
ما بچه ها را تشويق مي كنيم و دلداري مي دهيم شرايط را برايشان فراهم مي كنيم كه اذيت نشوند مي گويد سحر غذاي خوب بخوريد. تو هواي گرم نرويد
كسي منزلشون آتش نمي زنه
كسي تو خارهاي و سنگ هاي بيابان دنبالشون نمي دود و سيلي به گوششان نمي زند
با سلام
فکر نمیکنم این ایه ای که نوشتید ربطی به تعریف های من که همراه با شوخی هست ( با توجه به عنوان تاپیک )از استاد حامی برای اینکه اینقدر زحمت میکشن و همش انلاین هستن و پست میذارن بلکه مشکل جوونا حل شه داشته باشه!
انشالله خدا هممونو هدایت کنه..بهتر هست که ادم ها قبل بیان هرچیزی چه در دنیای مجازی چه حقیقی قدری فکر کنند و بعد بنویسند ! سهراب اینجا خیلی قشنگ میگه : چشم هارا باید شست جور دیگر باید دید
مذاكرات ايران آمريكا
از ديد بنده اين مذاكرات شبيه توبه گربه است در اين داستان است (به آقاي ظريف نگيدها آخه خيلي دلش ظريف و شكننده است)
مثنوي
اي خردمند عاقل و دانا
قصه موش و گربه برخوانا
قصه موش و گربه مظلوم
گوش کن همچو در غلطانا
از قضاي فلک يکي گربه
بود چون اژدها به کرمانا
شکمش طبل و سينه اش چو سپر
شير دم و پلنگ چنگانا
از غريوش به وقت غريدن
شير درنده شد هراسانا
سر هر سفره چون نهادي پاي
شير از وي شدي گريزانا
بخوانيم ادامه را:
مثنوي
اي خردمند عاقل ودانا
قصه موش و گربه برخوانا
قصه موش و گربه مظلوم
گوش کن همچو در غلطانا
از قضاي فلک يکي گربه
بود چون اژدها به کرمانا
شکمش طبل و سينه اش چو سپر
شير دم و پلنگ چنگانا
از غريوش به وقت غريدن
شير درنده شد هراسانا
سر هر سفره چون نهادي پاي
شير از وي شدي گريزانا
روزي اندر شرابخانه شدي
از براي شکار موشانا
در پس خم مي نمود کمين
همچو دزدي که در بيابانا
ناگهان موشکي ز ديواري
جست بر خم مي خروشانا
سر به خم برنهاد و مي نوشيد
مست شد همچو شير غرانا
گفت کو گربه تا سرش بکنم
پوستش پر کنم ز کاهانا
گربه در پيش من چو سگ باشد
که شود روبرو بميدانا
گربه اين را شنيد و دم نزدي
چنگ و دندان زدي بسوهانا
ناگهان جست و موش را بگرفت
چون پلنگي شکار کوهانا
موش گفتا که من غلام توام
عفو کن بر من اين گناهانا
گربه گفتا دروغ کمتر گوي
نخورم من فريب و مکرانا
ميشنيدم هرآنچه ميگفتي
آروادين قحبه مسلمانا
گربه آنموش را بکشت و بخورد
سوي مسجد شدي خرامانا
دست و رو را بشست و مسح کشيد
ورد ميخواند همچو ملانا
بار الها که توبه کردم من
ندرم موش را بدندانا
بهر اين خون ناحق اي خلاق
من تصدق دهم دو من نانا
آنقدر لابه کرد و زاري کردي
تا بحدي که گشت گريانا
موشکي بود در پس منبر
زود برد اين خبر بموشانا
مژدگاني که گربه تائب شد
زاهد و عابد و مسلمانا
بود در مسجد آن ستوده خصال
در نماز و نياز و افغانا
اين خبر چون رسيد بر موشان
همه گشتند شاد و خندانا
هفت موش گزيده برجستند
هر يکي کدخدا و دهقانا
برگرفتند بهر گربه ز مهر
هر يکي تحفه هاي الوانا
آن يکي شيشه شراب به کف
وان دگر بره هاي بريانا
آن يکي طشتکي پر از کشمش
وان دگر يک طبق ز خرمانا
آن يکي ظرفي از پنير به دست
وان دگر ماست با کره نانا
آن يکي خوانچه پلو بر سر
افشره آب ليمو عمانا
نزد گربه شدند آن موشان
با سلام و درود و احسانا
عرض کردند با هزار ادب
کاي فداي رهت همه جانا
لايق خدمت تو پيشکشي
کرده ايم ما قبول فرمانا
گربه چون موشکان بديد بخواند
رزقکم في السماء حقانا
من گرسنه بسي بسر بردم
رزقم امروز شد فراوانا
روزه بودم به روزهاي دگر
از براي رضاي رحمانا
هرکه کار خدا کند بيقين
روزيش ميشود فراوانا
بعد از آن گفت پيش فرمائيد
قدمي چند اي رفيقانا
موشکان جمله پيش ميرفتند
تنشان همچو بيد لرزانا
ناگهان گربه جست بر موشان
چون مبارز به روز ميدانا
پنج موش گزيده را بگرفت
هر يکي کدخدا و ايلخانا
دو بدين چنگ و دو بدانچنگال
يک به دندان چو شير غرانا
آندو موش دگر که جان بردند
زود بردند خبر به موشانا
که چه بنشسته ايد اي موشان
خاکتان بر سر اي جوانانا
پنج موش رئيس را بدريد
گربه با چنگها و دندانا
موشکانرا از اين مصيبت و غم
شد لباس همه سياهانا
خاک بر سر کنان همي گفتند
اي دريغا رئيس موشانا
بعد از آن متفق شدند که ما
مي رويم پاي تخت سلطانا
تا بشه عرض حال خويش کنيم
از ستم هاي خيل گربانا
شاه موشان نشسته بود به تخت
ديد از دور خيل موشانا
همه يکباره کردنش تعظيم
کاي تو شاهنشهي بدورانا
گربه کرده است ظلم بر ماها
اي شهنشه اولم به قربانا
سالي يکدانه ميگرفت از ما
حال حرصش شده فراوانا
اين زمان پنج پنج ميگيرد
چون شده تائب و مسلمانا
درد دل چون به شاه خود گفتند
شاه فرمود کاي عزيزانا
من تلافي به گربه خواهم کرد
که شود داستان به دورانا
بعد يکهفته لشگري آراست
سيصد و سي هزار موشانا
همه با نيزه ها و تير و کمان
همه با سيف هاي برانا
فوج هاي پياده از يکسو
تيغ ها در ميانه جولانا
چونکه جمع آوري لشگر شد
از خراسان و رشت و گيلانا
يکه موشي وزير لشگر بود
هوشمند و دلير و فطانا
گفت بايد يکي ز ما برود
نزد گربه به شهر کرمانا
يا بيا پاي تخت در خدمت
يا که آماده باش جنگانا
موشکي بود ايلچي ز قديم
شد روانه به شهر کرمانا
نرم نرمک به گربه حالي کرد
که منم ايلچي ز شاهانا
خبر آورده ام براي شما
عزم جنگ کرده شاه موشانا
يا برو پاي تخت در خدمت
يا که آماده باش جنگانا
گربه گفتا که موش گه خورده
من نيايم برون ز کرمانا
ليکن اندر خفا تدارک کرد
لشگر معظمي ز گربانا
گربه هاي براق شير شکار
از صفاهان و يزد و کرمانا
لشگر گربه چون مهيا شد
داد فرمان به سوي ميدانا
لشگر موشها ز راه کوير
لشگر گربه از کهستانا
در بيابان فارس هر دو سپاه
رزم دادند چون دليرانا
جنگ مغلوبه شد در آن وادي
هر طرف رستمانه جنگانا
آنقدر موش و گربه کشته شدند
که نيايد حساب آسانا
حمله سخت کرد گربه چو شير
بعد از آن زد به قلب موشانا
موشکي اسب گربه را پي کرد
گربه شد سرنگون ز زينانا
الله الله فتاد در موشان
که بگيريد پهلوانانا
موشکان طبل شاديانه زدند
بهر فتح و ظفر فراوانا
شاه موشان بشد به فيل سوار
لشگر از پيش و پس خروشانا
گربه را هر دو دست بسته بهم
با کلاف و طناب و ريسمانا
شاه گفتا بدار آويزند
اين سگ روسياه نادانا
گربه چون ديد شاه موشانرا
غيرتش شد چو ديگ جوشانا
همچو شيري نشست بر زانو
کند آن ريسمان به دندانا
موشکان را گرفت و زد بزمين
که شدندي به خاک يکسانا
لشگر از يکطرف فراري شد
شاه از يک جهت گريزانا
از ميان رفت فيل و فيل سوار
مخزن تاج و تخت و ايوانا
هست اين قصه عجيب و غريب
يادگار عبيد زاکانا
سلام
من بیشتر پنجشنبه ها گربه میشم
تازه شام هم سوپ داریم
من تعجب میکنم!!!!!!
کوکو سیب زمینی هم هست
سلام
اگر همين را آلبر كامو گفته بود
همه براي هم پيامك مي كردند و در سر رسيدها درج مي كردند
تواضع و خاكي بودن سيب زميني را كسي نمي داند حتي سيب درختي متكبر صدر نشين هم با او بيگانه است
احتمالا سیب زمینی گرون شده!
اینقد تحویلم گرفتین
البته بابام هویج نگرفته
امشب شام باید ماست بخوریم!
سلام علیکم
پدرم بعد از بازنشستگی یه مدتی سوپری زده بودند
یه روز رفتم دم مغازه پدرم کارشان داشتم ،دیدم چند تا ظرف آب گذاشتند دم در کنار مغازه! از شون پرسیدم این ظرفها چیه؟
گفتند مغازه کناری رستوران است، دقت کردم دیدم گربه ها و زنبورها میروند آنجا از پس مانده های بیرون غذایی پیدا میکنند میخورند تشنه میشوند اما شیر آب مغازه داخل مغازه است و نمیتوانند آب بخورند و دنبال آب میگرند،این ظرفها را گذاشتم برای زنبور ها و گربه ها که دنبال آب نگردند!
اتفاقا همان موقع هم چند تا زنبور آمدند آب خوردند و رفتند....
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها
بزرگواري تذكر دادند
كه لطيفه هاي بلال در شأن شخصيت بزرگ اين يار عزيز و محبوب مسلمانان نيست و ممكن است اين مزاح به شخصيت اين بزرگوار لطمه بزند
بنده ضمن اين كه مي ابزار غلط كردم خودم را بيان مي كنم
از چنين تذكرات اخلاقي استقبال مي كنم
بنده كجا و شوخي با امثال اين بزرگان كه زير بدترين شكنجه ها در صدر اسلام مقاومت كردند و كلمه توحيد را زبانا و عملا گفتند كجا
اميدوارم حضرت بلال ببخشند اين جسارات را و شفاعت كنند از ما
[quote=صادق;809889]
سلام صادق جان
هنوز اون صداقت قديم داريد ها خوش به حالتون@};-
به شتر گفتند چرا گردنت كجه گفت من كجاي بدنم صاف و درسته كه اين ايراد را مي گيره
حالا اين حضرات كمپليتشون ايراد داره
▪️یک معما واسه باهوشا
دختری به اداره ای رفت و پس از پر کردن فرم در قسمت مشخصات اینگونه نوشت:
نام :RRR
نام خانوادگی:Ali Ali Ali Ali Ali
محل تولد:○○○○○○○○
مسؤول پذيرش پس از دیدن فرم آن را پاره کردند. اما دختر بعد ها اعتراض کرد که من فرم را درست پر کرده بودم.
آیا می توانید بگویید مشخصات دختر چه بود؟
پاسخ
نام : ستاره
نام خانوادگی : پنجعلی
محل تولد : هشتگرد
آقا امروز يه احاديثي ديدم نوشته بود خدا سه چيز رو دوست داره...
كم خوابی
كم حرفی
كم خوری
ديدم اين سه تا خصلت, خصلت تلگرامی هاست...
گفتم همه دوستان رو به بهشتی بودنشون مژده بدم
داستان کوتاه
هشت ساله بودم که در یک میهمانی شبانه برای اولین بار با پدیده ای سرخ رنگ به نام "خرمالو" آشنا شدم...
نامبرده را شکافته و چشیدم...
شوربختانه خرمالوی مذکور به غایت گس بود و تا چند ساعت احساس می کردم گونه هایم در حال تجزیه شدن هستند..
در نهایت ؛
تجربه تلخ اولین کام از خرمالو،باعث شد که من سی سال این گردالی سرخ رنگ را به صورت یک طرفه تحریم کنم.
با اصرار فراوان همسرم،دیوار تحریم خرمالو ترک برداشت و من هم در سی و هشت سالگی به خرمالو یک فرصت تازه دادم...
خرمالو هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و چنان مزه ای را تجربه کردم که مجبور شدم خرمالو را از لیست سیاه بیرون آورده و ایشان را پس از لیمو ترش و توت فرنگی در "صدر مصطبه" بنشانم...
یک تجربه ی تلخ در هشت سالگی،باعث شد که سی سال از همه خرمالو ها متنفر باشم...
اولین تجربه های کودکی،شالوده ی ما را می سازند...
چه بسیارند باورها،هنجارها و اعتقاداتی که به خاطر ؛
تجربه طعم"گس" آن ها در کودکی،هنوز منفور ما هستند.
مواظب تجربه های گس فرزندان مون باشیم و آگاهشون کنیم...
خبر فوری
علما اعلام کردند
چون امسال قوت غالب مردم ایران درماه مبارک؛ اینترنت می باشد...
لذا فطریه مؤمنین، براساس گیگابایت محاسبه و منظور می گردد.
در رساله ها نحوه محاسبه اینگونه آمده✍✍
دارندگان وایمکس چهار گیگ
دارندگان +adsl سه گیگ
دارندگان رایتل دو گیگ
دارندگان ایرانسل یک گیگ
به ازای هرنفر پرداخت میکنند.
دارندگان اینترنت مخابرات، همراه اول، ايرانسل و.... به دلیل افتضاح بودن خدمات، از پرداخت فطریه معافند
من نمی دانم
که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
سهراب سپهری
من تعجب میکنم
که سیب زمینی چه کم از توت فرنگی دارد؟
و چرا در سبد هیچ کسی سیب زمینی نیست؟
ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎل ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ، ﺭﻭﺯﻩ ﻣﯿ ﮕﯿﺮﯼ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﻩ
ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺎ ﮐﺪﻭﻡ ﭘﺰﺷﮑ ﺭﻭﺯﻩ ﺭﻭ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﺮﺩﻩ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﻫﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺩﮐﺘﺮﺍ ﺟﻮﺍﺑﺖ ﻣﯿ ﮑﻨﻦ،ﺷﻔﺎﺕ ﻣﯿﺪﻩ
پیشاپیش حلول ماه رمضان مبارک باد
aramesh_pooya@
https://telegram.me/aramesh_pooya
هلال ماه نو
خنجر مزن بر قلب زارم
تو می دانی که من در انتظارم
تو رفتی آمدی یک سال دیگر
ولی من
یک خبر از او ندارم....
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
⚜بر گرفته از سخنراني هاي آيت الله ناصري⚜
دعا كردن
خوب خدایی داریم و این شب های ماه مبارک رمضان، وقت بایگانی کردن پرونده هاست. هر روز هنگام افطار خداوند یک میلیون نفر را میآمرزد.* سر سفره افطار توجه داشته باشید یکی از دعاهای مستجاب، دعای روزه دار به هنگام افطار است.
برای خودتان، پدر ومادر، فرزندان، رفقا، دوستان، عزیزانتان و همه مسلمانان و مسئولان دلسوز مملکت دعا کنید. تو لب دریا هستی، هم برای خودت بردار، هم برای دیگران؛ چرا فقط یک جرعه خودت میخوری و میروی؟ حالا که دعایت مستجاب است، برای همه دعا کن.
پ ن: روضه الواعظین و بصیرة المتعظین، ج2، ص347.
كانال رسمي آيت الله ناصري
https://telegram.me/joinchat/CWy-zT5T683tsP-pYE8pLA
Naseri_ir@
دائم الپریود
اگر روزهاي ماه مبارك رمضان تو خیابون دیدید کسی چیزی میخورد یا سيگار میکشد خدای نکرده فکر بد نکنیدها مثبتاندیش باشید و خوش بين.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی یهودی است.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی زرتشتی است.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی ارامنه کاتولیک است.
بگید شاید از اقلیتهاي مذهبی ارامنه ارتودوکس است.
بگید شاید به وقت آمریکا روزه میگیرد و الان به افق آنجا وقت افطار است.
بگید پیر است و فرتوت.
بگید باردار است و روزه براش ضرر داره.(حتي اگر مرد هم بود بگيد چون شايد تغيير جنسيت داده باشه و قيافهاش شبيه مردان است).
بگید زخم معده داره.
بگید بیماری استسقا داره.
بگید اصلا این فرد در کما به سر میبرد و بیهوش است (راه رفتنش تو خیابان هم شاید مثل گوریل انگوری در خواب راه میرود)
بگید شاید در ایام پریودی است.
بگید شاید دائم الپریود است.
بگید شاید مسافر است که براساس فتوای مرجعش نباید روزه بگیرید.
بگيد دنيا را دار قرار نميدونه و خودش را مسافر بهحساب مياره.
بگید شاید بچه شیر میدهد.
بگید شاید دارو مصرف میکند.
اگر هم دیدید کسی روزه گرفته بگید شاید غذا گیرش نیامدهاست.
شاید رژیم لاغری دارد.
شاید به دولت لج کرده و در اعتصاب غذا به ته ببخشید به سر میبرد.
شاید...شاید هم واقعا کارش خدایی باشد و دستور خدا را انجام میدهد ما که نمیدونیم پس چرا پشت سر خلق الله حرف بزنیم؟[1]
...................................
1-منبع محمدحسين قديري، شوخ طبعی های طلبگی، ص204
بنگيريد
شیوههای موثر تربیتی
به نظر بنده ما ياد گرفته ايم مباحث روان شناسي را در قالب خشك ارائه دهيم و با نمره گرفتن در كلاس و چاپ شدن مقالات در برخي مجالات شرطي سازي عامل و كلاسيك شده ايم. يعني كمتر كسي بين روان شناسان قبول دارد قلبا كه شعر يا رمان يا داستانك يا تمثيل يا شوخ طبعي اگر دقيق باشد بتواند موثر تر از بسياري از مقالات تكراري باشد كه كه از ليواني به ظرفي و از ظرفي به بشقابي كشيده مي شوند متن زیر با عنوان «شیوههای موثر تربیتی» از جمله سرودههای سعید نوری است بخوانيم:
بچه که بودم به من آموختند
فحش نباید بدهی گوسفند!
بیادبی بوده از این خانه دور
حرف رکیکی نزنی بیشعور!
بچهٔ همسایه به من فحش داد
پند پدر- مادرم آمد به یاد
بر دهنش مشت ادب کوفتم
البته با غیظ و غضب کوفتم
شب که پدر قصهٔ ما را شنید
نوبت آموزهٔ دوم رسید
پای مرا بست به یک ریسمان
بر کفل و بر کف پایم زنان
گفت: نباید به کسی زور گفت
من چه کنم با توی گردن کلفت؟
بچه که بودم پدرم یاد داد
عشق بورزم به نبات و جماد
عشق به سوراخ ازن فیالمثل
عشق به بوی خوش زیربغل
عشق به هم نوع ولو دشمنت
عشق به هرکس شده حتی زنت!
عشق به مفرد به مثنی به جمع
عشق به اینها که رساندم به سمع
تربیتم سیر صعودی گرفت
هیکل من رشد عمودی گرفت
ریش و سبیلی به هم آمیختم
زشت شدم، تیغ زدم، ریختم
ریختم از صورت خود پشم را
باز عیان کرد پدر خشم را
فرصت اندرز و نصیحت نبود
چاره به جز فحش و فضیحت نبود
گفت پسر ریش تراشیدهای؟
نفله! مگر دختر ترشیدهای؟
کافر حربی شدهای ظاهراً
قرتی و غربی شدهای ظاهراً
بر سر این صورت صافت مباد
مورچهای میبکند بکس باد
صورت سیرابی بیریش تو
عین حرام است و نجس، دور شو
تا نشدی مؤمن و اهل ثواب
زیر پل و روی مقوا بخواب
رفتم و ریشم که به زانو رسید
برگشتم پیش پدر رو سپید
دید که تیشرت به تن کردهام
پارچهای زرت به تن کردهام
گفت: مگر پارچه کم داشتی
لخت و پتی آمدهای آشتی؟
اینکه شمایی پسر بنده نیست
کسوت کفار برازنده نیست
پیرهن و دکمهٔ تقوات کو؟
سبحه و انگشتر و اینهات کو؟
هیزم دوزخ شدهای نره خر
زود برو پیرهنی نو بخر
***
مختصری بود ز بسیارها
این همه مشتی است ز خروارها
منحنی تربیتم رشد کرد
حیثیت و شخصیتم رشد کرد
حاصل این شیوهٔ ارزنده من
این من خوش ذوق ولی بد دهن!
https://telegram.me/zendegiearam110
سلام
مشکلی برای دستشویی خانه پدرم پیش آمده بود ، کسی آمد بررسی کرد گفت کل مسیر دستشویی تا چاه باید شکافته شود و دوباره کار شود. بنا را آوردیم ، گفت فلان مقدار مصالح تهیه کنید ، مزد هم فلان قدر است ، فقط یک صبحانه هم به من و کارگر بدهید.
از قضا آماده شدن مصالح ، کشید به امروز ( روز قبل از شروع ماه مبارک ، ما بهش میگیم روز پیشوا pishava) . قرار شد بنا فردا (روز اول ماه مبارک ) بیاد. نگران هیچ هزینه ای نبودم مگر اینکه قرار است در روز ماه مبارک ، در خانه پدرم صبحانه خورده شود.
خیلی توی فکر بودم. نهایتاً با بنای مذکور تماس گرفتم و خیلی محترمانه بعد از کلی تشکر و قربان صدقه رفتن ، گفتم ممکن است ما صبحانه ندهیم ، شما خودتان صبحانه بخورید ما پولش را بهتون بدیم؟ گفت باشه خودم میخرم. گفتم نه ، اصلا بیرون از خانه بخورید. توی خانه نخورید ، هر چی هم پولش بشه من در خدمتتون هستم. ایشون هم قبول کردند.
ضمناً به خانواده هم سفارش کردم اصلا آب و شربت و چایی و ... تعارف نکنید، اما اگر خودشان تقاضا کردند ، ناچاراً بهشون بدهید.
و ان شاء الله که فردا به خیر بگذره.
البته بنده شناخت دقيقي از ايشان ندارم ولي فعلا به سخن نگاه مي كنم نه به شخص( و الان أنظرُ الي الشعر لا الي الشاعر)
اقليت يا اكثريت
گفت ديدم در ماه مبارك رمضان دارد آب مي خورد خواستم تذكر بدهم گفتم شايد از اقليت هاي مذهبي باشد
جلو رفتم و از او پرسيدم: ببخشيد شما از اقليت هاي مذهبي هستيد؟
دهانش را پاك كرد و گفت: خير، از اكثريت بي دين.:-o
..................
محمدحسين قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ص58.
از ديد عرفاني
روزه گرفتن امري تشكيكي است
افرادي كه مبتلا به مفطرات روزه مي شوند روزه آنها باطل است
از ديد عرفان آنهايي كه مديريت ذهن و قلب را ندارد در كنار روزه معمولي روزه خوار هستند (ما هم جز اكثريت محروم از عرفان نباشيم؟)
بنگريد
توكل همراه با واقع بيني
قصّه شنيدم که جواني عَزَب
از مرض عشق شبي کرد تب
ديد که کار دلش از کف شده
بهر? او رنج مضاعف شده
رفت و به گوش پدر آواز داد
شرح غم انگيزي از آن راز داد:
چون بدهم شرح ز حالات او
عاجزم از وصف کمالات او
گرچه پي مدرک مامايي است
«در همه کاريش توانايي است»!
صاحب شش قطعه مدال جودو
«خاله شکردونه» ي کانال دو!
وقت ز کف مي رود و گشته دير
لطف کن از بهر من او را بگير!»
اي که تبت رد شده حال از چهل
اين تب و تاب از سر پوکت بهل!
مگذر از اين بادي? پرخطر
الحذر از عشق بُتان الحذر!
چون شوي از مشکل مسکن رها؟
اين تو و اين رهن و اجاره بها!
قيمت اجناس نديدي هنوز
طعم گراني نچشيدي هنوز
سفره ي خالي چو ببيني عيان
عشق خودت را ننمايي بيان...»
نعره زد و رو به خيابان نهاد
روز دگر سر به بيابان نهاد
اتفاقی نادر در مراسم سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دانشگاه امام حسین(ع)
شیوه اجرای مراسم امروز (سوم خرداد 95) دانشگاه امام حسین(ع) با حضور فرمانده معظم کل قوا، با اتفاقی نادر و جالب همراه بود.
به گزارش راسخون به نقل ازتسنیم، مراسم دانشآموختگی، تحلیف و اعطای درجه سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) پیش از ظهر امروز با حضور حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
در مراسمهای نظامی اینچنینی روال معمول بر این است که در هنگام سخنرانی فرمانده معظم کل قوا، تمام حاضرین در میدان به حالت نظم نظامی و "خبردار" حضور مییابند و بیانات سخنران را میشنوند، با این حال در جلسه امروز مقام معظم رهبری پیش از آغاز سخنرانی خود با لحنی صمیمانه از حاضرین خواستند جلوی جایگاه جمع شده و راحت بنشینند. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در این مراسم حدود 35 دقیقه به طول انجامید؛ علیرغم اصرار سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه برای جلوس ایشان بر روی صندلی، مقام معظم رهبری این موضوع را نپذیرفته و به صورت ایستاده سخنرانی کردند. ..............
بخاطر خستگی تمرین های روز های گذشته و اجرای برنامه در مدت اجرای این مراسم و همچنین گرمی هوا مقام معظم رهبری دستور دادند نیروها راحت بنشینند
به گزارش راسخون به نقل ازتسنیم، مراسم دانشآموختگی، تحلیف و اعطای درجه سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) پیش از ظهر امروز با حضور حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
در مراسمهای نظامی اینچنینی روال معمول بر این است که در هنگام سخنرانی فرمانده معظم کل قوا، تمام حاضرین در میدان به حالت نظم نظامی و "خبردار" حضور مییابند و بیانات سخنران را میشنوند، با این حال در جلسه امروز مقام معظم رهبری پیش از آغاز سخنرانی خود با لحنی صمیمانه از حاضرین خواستند جلوی جایگاه جمع شده و راحت بنشینند. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در این مراسم حدود 35 دقیقه به طول انجامید؛ علیرغم اصرار سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه برای جلوس ایشان بر روی صندلی، مقام معظم رهبری این موضوع را نپذیرفته و به صورت ایستاده سخنرانی کردند. ..............
بخاطر خستگی تمرین های روز های گذشته و اجرای برنامه در مدت اجرای این مراسم و همچنین گرمی هوا مقام معظم رهبری دستور دادند نیروها راحت بنشینند
روان شناسي تبليغ
اي خدا، رهبري كه دو دوره رياست جمهوري را تجربه كرده باشد و گذشته اي انقلابي و تبعيد و شكنجه و جانباز هم باشد و فقيه و... يعني تاريخ تجربه خواهد كرد؟
خوش به حال ملت ايران كه چنين مردي را تجربه كرده اند
آموزش نظامي بوديم حسابي خسته بوديم و دربه داغون بين سربازان. روحاني اي از گرد را رسيد و رفت جايگاه اصلا نپرسيد كه ما چه تمرين هايي داشته ام
خودشون زير سقف بودند و ما هم با كوله پشتي و اسلحه و قمقمه زير برق آفتاب.
خلاصه حاج آقا سخن مي راند و سربازان هم ناسزا
[FONT=comic sans ms]* مثل آقای خامنهای پیدا نمیکنید
من آقای خامنهای را بزرگ کردم؛(صحیفه امام، ج 15، ص 200)
(کسی) که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است؛(صحیفه امام، ج 14، ص 504)
سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب، متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام و عالم به دین سیاست.(صحیفه امام، ج 15، ص 504)
شما اگر گمان بکنید که در تمام دنیا، (در بین) رئیسجمهورها و سلاطین و امثال اینها، یک نفر را مثل آقای خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بنای قلبیاش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمیکنید. من ایشان را سالهای طولانی میشناسم و در آن زمانی که اول نهضت بود، ایشان وارد بود و به اطراف برای رساندن پیامها تشریف میبردند و بعد از این هم که این انقلاب به اوج خودش رسید، ایشان همهجا حاضر واقعه بود تا آخر و حالا هم هست. (او) یک نعمتی (است که) خدا به ما داده (است).(صحیفه امام، ج 17، ص 272)
[FONT=comic sans ms] چون خورشید روشنی میدهند
اینجانب که از سالهای قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تاکنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری میکنید، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، ازجمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی میدهید.(صحیفه امام، ج 20، ص 455)
انشاءاللهتعالی خداوند، امثال جنابعالی را که جز خدمت به اسلام نظری ندارید، در پناه خود حفظ فرماید.(صحیفه امام، ج 20، ص 452)
بزرگواري با واسطه به بنده پيام رساندند كه
چه لزومي داره اين عنوان در تاپيك بياد
بله حق با ايشان است و ويرايش كردم
بالاخره مي ترسم اين تذكرات شما بزرگواران سبب شود دير يا زود بنده هم آدم شوم
من پسر ذاتا بدي نيستم ولي گاهي شيطون گول مي زنه:-o
اين كه گاهي در نوشته هاي بنده بي ادبي نمود مي كند به خاطر نوع كار بنده است گاهي در مشاجرات خانوادگي و يا نوشته و ....اين بي ادبي ها روي مي دهد
در كل در فضاهايي كه بي ادبي زياد است مراقبت هاي اخلاقي هم زياد بايد بشود.
و خوشحالم كه در جمع خوبان اين سايت هستم و كه فرمودند و تعاونوا علي البر و التقوا8->
رهبر من مردی از تبار زهراست
همو که چفیه شهدا بر دوشش,
نشان جانبازی در دستش,
مرجعیت در سیره اش,
شجاعت در امورش,
تدبیر در کارهایش,
ساده زیستی در زندگی اش
و خلوص در عبادتش, متجلی است .
و اگر از سرهامان کوهها و از خونهامان دریاها بسازند, فرزندانمان در صفحات تاریخ نخواهند خواند:"خامنه ای تنها ماند."
درد و بلاي ايشان تو سر مسؤولان مرفه بي درد و اختلاس كنندگان نامرد و مسؤولان دو رو بخورد
آمين
حامی دائم الانلاین!!::D
صبح میام اسک دین میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و مشغول پست گذاشتن!$-)
حالا این عنوان های ضایع چیه انتخاب میکنید موقع سحری ادم هنگ میکند!؟!:-oفکر کنم همش برا بی خوابی و فعالیت زیاده تمرکز رو گرفته!! نمیدونم چرا همش باید عنوان ها یه ربطی به بانوان داشته باشه خب یکمی هم در شوخی هاتون از اقایون هم استفاده کنیدبد نیستااا!! گفتم یه وقت شیطون گولتون نزنه صبح میخواستم در همین تاپیک بگم عنوان را عوض کنید دیدم بزرگواری مثل اینکه قبل من زحمتش را کشیده تذکر را داده!!=))......ظهر میام اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زود تر انلاین شده!!@-)
شب میام یه سری بزنم به اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و باز داره ویرایش پست میکنه!!$-):D
اینو دیگه دیدم هنگ کردم موقع سحر هم دیشب باز حاج اقا حامی داشت پست میذاشت تو اسک دین و مشغول ویرایش اصلا نمیدونم سحری خوردن یا نه یادشون رفت!خخخخ!!!!!!!!!! :-o$-)=)) :!!
سلام
از انتقاد سوزنده سازنده شما متشكرم
به قول سیب زمینی : من تعجب میکنم!!
صبح میام اسک دین میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و مشغول پست گذاشتن!
ظهر میام اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زود تر انلاین شده!!
شب میام یه سری بزنم به اسک دین باز میبینم حاج اقا حامی زودتر انلاین شده و باز داره ویرایش پست میکنه!!
اینو دیگه دیدم هنگ کردم موقع سحر هم دیشب باز حاج اقا حامی داشت پست میذاشت تو اسک دین و مشغول ویرایش اصلا نمیدونم سحری خوردن یا نه یادشون رفت!خخخخ!!!!!!!!!!
سلام
بله بنده شبانه روز وقت هاي پراكنده اي را به تاپيك هام سر مي زنن
هوا گرم و تاپيك مثل گل است بايد آبياري كنم و علف هاي هرز را بكنم و سم پاشي كنم
@};-@};-@};-@};-
حکایت بعضی ها....
مي گفت يه موقع به شوخي به دخترم گفتم اشتباه كرديد ي موقع عذرخواهي نكني ها
مي گفت: عذرخواهي كنم تا بگويي عذرخواهي چه فايده اي داره؟!!
...................
شما به من نگيد عذرخواهي چه فايده داريدهااااا
خسته نشويد تذكر بدهيد تا من از كارهاي بدم دست بردارم
عذر خواهی خیلی هم فایده داره!
.....انشاللهفایده های عذرخواهی:
1: چسب زدن به دل های شکسته!
2: نشانه بزرگواری و احترام فرد
3: بر طرف شدن دلخوری ها و ناراحتی ها..
4: فرد قبول میکند اشتباه کرده و خودش را اصلاح میکند
5:هزاران فواید دیگه....
چشم حتما !نگران نباشید استاد ،شاگرد استاد سمیع یعنی من همیشه مراقب پست های شما هست و به نکات اخلاقی توجه میکنه! خیالتون راحت! مشکلی بود حتما میگم!:)@};-
داشتم رد می شدم گفتم یه پست هم اینجا بذارم تا ملت مستفیض بشن .
آمار پستهامم بره بالا شاید هم مشهور بشم .
سلام
آقا حامی الان جون ندارم چیزی بگم
ولی میخواستم بهت یک چیزی بگم
ولی فقط این در توانم هست که بگم
من تعجب میکنم!!!
بگم بگم راه انداختی!!!(خودم)
با سلام
فکر نمیکنم این ایه ای که نوشتید ربطی به تعریف های من که همراه با شوخی هست ( با توجه به عنوان تاپیک )از استاد حامی برای اینکه اینقدر زحمت میکشن و همش انلاین هستن و پست میذارن بلکه مشکل جوونا حل شه داشته باشه!
انشالله خدا هممونو هدایت کنه..بهتر هست که ادم ها قبل بیان هرچیزی چه در دنیای مجازی چه حقیقی قدری فکر کنند و بعد بنویسند ! سهراب اینجا خیلی قشنگ میگه : چشم هارا باید شست جور دیگر باید دید
*هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد*
چشم حتما !نگران نباشید استاد ،شاگرد استاد سمیع یعنی من همیشه مراقب پست های شما هست و به نکات اخلاقی توجه میکنه! خیالتون راحت! مشکلی بود حتما میگم!
ولي مراقب باشيد به جا باشه
آخه يكي به يكي گفت چرا غيبت مي كني؟
گفت به اين دليل غيبت نكردم تو چرا به من تهمت مي زني كه غيبت مي كنم.:-o
[FONT="] كار حسابي مادر خانم من
[FONT="]گفت ديدم مادر خانمم آبهايي را كه در سينك ظرف شويي است و براي شستن وسايل و ظروفي استفاده كرده است كه مايع ظرف شويي نياز ندارد را براي آب دادن به گل ها استفاده مي كند. مي گفت اين كار حسابي را از زندگي دكتر حسابي ياد گرفتم. ما هم مي توانيم از اين نمونه كارها بكنيم و جلوي اسراف را بگيريم. قبل از گرم شدن آب حمام چه قدر آب هدر مي روند. مي توانيم آن را در دبهاي بريزيم و براي آب دادن به گل ها يا آفتاب يا ....استفاده كنيم. اگر در كشور ما همه اين كار را بكنيم خيلي به روستاها و شهرهاي كم آب كم شده است و اسراف هم نشده است و خداوند هم راضي است. [FONT="]
چشم ..من حرفام با شوخیه چون عنوان تاپیک اینه! وگرنه من کوچیک تر از اونی هستم که برای استادم جناب حامی عیب وایراد بگیرم! ......بعدش بقیه بیان برامون ایه بنویسن !خخخخ:)
مهماني از ملكوت
امروز يه دختر بچه از فاميل منزل ما هستند. امسال سال اولش است روزه مي گيرد. كمي بي تابي مي كنه ولي مصمم هست كه روزه بگيره. ضمن تشويق بهش گفتم عمو اگر مي بيني داري خيلي اذيت ميشه روزه تو بخور. خدا هم دلش نمي خواد اذيت بشي.
خواستم بگم اگر همه روزه هاتو بگيري يه جايزه بهت مي دم ديدم
اين كار من هزار و يك اشكال پيدا مي كند. بزرگترينش اينه كه بهش بگم بايد حتما روزه بگيري در حالي كه اگر به جايي روزه براش ضرر داشته باشه بايد روزه شو بخوره.
ميگه عمو خواستي از اتاقت بياي بيرون ياالله بگو ي موقع من حواسم نيست رو سري ندارم
...
بالاخره دنيا دو روزه مي گويند زمستون ميره و روسياهيش به ذغال مي مونه.
روزه تمرين بسيار غني براي خودكنترلي و تقويت اراده است چيزي كه در كل زندگي نيازش داريم
گفت ديدم مادر خانمم آبهايي را كه در سينك ظرف شويي است و براي شستن وسايل و ظروفي استفاده كرده است كه مايع ظرف شويي نياز ندارد را براي آب دادن به گل ها استفاده مي كند. مي گفت اين كار حسابي را از زندگي دكتر حسابي ياد گرفتم. ما هم مي توانيم از اين نمونه كارها بكنيم و جلوي اسراف را بگيريم. قبل از گرم شدن آب حمام چه قدر آب هدر مي روند. مي توانيم آن را در دبهاي بريزيم و براي آب دادن به گل ها يا آفتاب يا ....استفاده كنيم. اگر در كشور ما همه اين كار را بكنيم خيلي به روستاها و شهرهاي كم آب كم شده است و اسراف هم نشده است و خداوند هم راضي است.
راستي
تو كربلا بچه هاي خردسال چه كردند؟
اونا كه اميدي نداشتند كه به آب برسند و سيراب بشوند
ما بچه ها را تشويق مي كنيم و دلداري مي دهيم شرايط را برايشان فراهم مي كنيم كه اذيت نشوند مي گويد سحر غذاي خوب بخوريد. تو هواي گرم نرويد
كسي منزلشون آتش نمي زنه
كسي تو خارهاي و سنگ هاي بيابان دنبالشون نمي دود و سيلي به گوششان نمي زند
سلام بر رقيه سلام الله عليها
*هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد*
سلام بر شما
چرا نارحت مي شويد مزاح كردند با شما