آيا عفت و حجاب صحيح مانع ازدواج است ؟
تبهای اولیه
بىترديد آنچه مطرح شد، مشكل بسيارى از جوانان جوياى آرامش عصر حاضر است؛ هر چند گروهى جرأت پرسيدن و چاره جويى ندارند. احساس مسؤوليت شما خواهر گرامى قابل تقدير و تحسين مىنمايد. ناگفته پيداست، پرداختن به علل و عوامل وضع موجود در حوصله اين چند سطر نمىگنجد. آنچه مسلم است و شما نيز در نامهتان به آن اشاره كردهايد، سبب مهم بىحوصلگى، خستگى، نداشتن شور و اشتياق به درس و برنامههاى مختلف، احساس تنهايى و عدم تأمين يكى از نيازهاى اساسى است. روان شناسان بر اين باورند كه انسان در هر مرحلهاى از حيات خويش به محبت نياز دارد و علاقهمند است ديگران دوستش بدارند. اين نياز، پس از سن بلوغ، تبلور فزونتر مىيابد و لزوم ارتباط با جنس مخالف آشكار مىگردد. تنها راه قابل قبول ابراز محبت و برقرارى دوستى ميان زن و مرد، ازدواج است. پس ازدواج پاسخ يكى از نيازهاى اساسى انسان در مرحلهاى خاص از زندگى است. با ازدواج كانونى ايجاد مىشود كه در آن زن و مرد احساس آرامش مىكنند؛ انگيزه ادامه زندگى مىيابند و بىحوصلگى، خستگى، و احساس تنهايىشان از ميان مىرود. نياز به امنيت خاطر، نياز به معاشرت، نياز به درد دل كردن، نياز به تشويق و تمجيد، نياز به مقبوليت و جلب توجّه و نياز به محبت در سايه ازدواج تأمين مىشود. اين نيازها، اگر به درستى و به موقع ارضا نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند، نابسامانىها و زيانهاى فراوان پديد مىآورند. بنابراين، ازدواج از عوامل اصلى آرامش و سكون و تعادل است. ازدواج به زندگى زن و مرد جهت مىبخشد و مرد و زن نگران، مضطرب و سركش را رام ساخته، اسباب حفظ سلامت تن و روانشان را فراهم مىآورد. ويل دورانت، دانشمند معروف مغرب زمين، درباره ازدواج مىنويسد: «اگر راهى پيدا شود كه ازدواج در سالهاى طبيعى انجام گيرد، بيمارىهاى روانى و فحشا، احساس تنهايى و گوشهگيرى ناپسند و انحرافات جنسى كه زندگى را لكه دار كرده است، تا نصف تقليل خواهد يافت.»
پس وقتى انسان، از نظر زيستى و فكرى و روانى و اجتماعى براى ايفاى نقش همسرى آمادگى پيدا مىكند، هرگونه احساس و رفتار ازدواج گريزى بىدليل است. به تعويق انداختن غير منطقى اين امر مهم، آرامش فكرى و بهداشت روانى را از ميان مىبرد و به تدريج احساس نا امنى، نگرانى و اضطراب را بر فرد چيره مىسازد. اين همان حقيقتى است كه چهارده قرن قبل قرآن با بيانى ساده، عميق و پر معنا در آيه صد و هشتاد و نهم اعراف1 بيان داشته است.
بنابراين، پيمودن طريق رشد، نيل به كمال انسانى و تقرب به ذات حق تعالى در گرو ارضاى نيازهاى غريزى و فطرى انسان است؛ به شرط آن كه تأمين آنها از طريق صحيح و مورد تأييد عقل، شرع و عرف صورت گيرد. از طرف ديگر، قرآن، در آيه سى و دوم سوره نور2 به مردم دستور مىدهد مردان و زنان بىهمسر را همسر دهند. بنابراين، مىتوان طرح و برنامه ريزى و تلاش در جهت ازدواج جوانان را از وظايف خانوادهها، جامعه و مسؤولان فرهنگى اقتصادى و اجتماعى دانست.
طبيعى است، در اين گستره، هر كس مسؤوليت خاصى دارد. خانوادهها بايد با اجتناب از تشريفات، كاهش سطح انتظارات و فراهم كردن امكانات اوليه در اين راه گام بردارند و جامعه و نهادهاى اجتماعى با ايجاد تسهيلات مالى و غيره.
امّا اگر به هر دليلى خانوادهها، افراد، مسؤولان، نهادها و ديگران به وظيفه خويش عمل نكنند يا امكانات و موقعيت به آنها اجازه فعاليت ندهد، شما و ديگر جوانان چه بايد بكنيد؟ آيا انسان مىتواند براى رسيدن به آرامش روانى و تأمين يكى از نيازهاى اساسىاش به هر اقدامى دست بزند؟ آيا بايد براى پيدا كردن شريك زندگى، از بسيارى هنجارهاى صحيح و مورد پسند عرف و عقل و شرع دست كشيد و در هر محل و كوى و برزن در پى اين و آن دويد؟ به عبارت ديگر، آيا مىتوان براى به دست آوردن آرامش روانى آرامش خود را از ميان برد!! بىترديد پاسخ منفى است؛ ولى بهتر آن است به تجربههاى تلخ جوانانى كه گمان مىكردند مىتوان با زير پا گذاشتن عفت و حجاب و ساير هنجارهاى پذيرفته شده جامعه و مورد تأكيد دين به آرامش رسيد و به همسر دلخواه دست يافت ، توجّه كنيم. يكى مىنويسد:
«... آرى، اكنون دريافتهام پسر غريبهاى كه در كوچه و بازار با دخترى طرح آشنايى مىريزد، قصد ازدواج با او ندارد و سرانجام دوستىهاى خيابانى چيزى جز ندامت و رسوايى نيست.» ديگرى براى ما نوشته است: «... اكنون پى بردهام حتّى پستترين پسرها دنبال سنگينترين و باوقارترين دخترها مىگردند.» بنابراين، راهى كه ديگران پيش گرفتهاند نه مورد تأييد علم و تجربه دانشمندان جديد است و نه عقل و شرع و عرف جامعه مىپذيرد. از طرف ديگر، تجربههاى تلخ و اندوهبار بسيارى از جوانان شكست خورده و پشيمان نادرستى اين روش را ثابت مىكند. همه بر اين باورند كه بيشتر اين روابط و عشقها به ازدواج نمىانجامد؛ و اگر به ازدواج انجامد، پس از مدتى به طلاق مىكشد؛ و چنانچه به طلاق منجر نشود، زندگى آرام و سالم به ارمغان نمىآورد؛ زيرا خاطره روابط نامشروع گذشته سبب از ميان رفتن آرامش روحى مىشود؛ به طور ناخودآگاه فرد را رنج مىدهد و نمىگذارد واقعاً به همسرش عشق ورزد.
در نتيجه ازدواجى كه بايد آرامش به ارمغان آورد، تهديد كننده آرامش خواهد شد. ممكن است بپرسيد. افرادى چون من چگونه مشكل خود را حلّ كنيم؟ براى رسيدن به پاسخ، توجّه به نكات زير ضرورت دارد:
الف) حتّى المقدور روزى يك ساعت ورزش كنيد تا انرژى زائد بدنتان كاستى پذيرد.
ب) اگر توان جسمى داريد، هفتهاى يك يا دو روز روزه بگيريد.
ج) انديشههاى خويش را كنترل كنيد و از فكر كردن درباره مسائل جنسى بپرهيزيد.
د) مراقب نگاههايتان باشيد و به روابط افراد متأهل با يكديگر و چهره و اندام جنس مخالف و فيلمهاى تحريك كننده نگاه نكنيد.
ه') اوقات فراغت خود را با شركت در برنامههاى مختلف جمعى علمى، فرهنگى، دينى و انجام دادن كارهاى شخصى، هنرى، علمى پر كنيد. بكوشيد هيچ گاه بيكار و تنها نباشيد.
و) در انتخاب دوستان صميمى و هم اتاقى تان دقّت كرده، با افراد متين، باوقار، با عفت، متدين و با ادب و نزاكت ارتباط داشته باشيد و در فرصتهاى آزاد درباره مسائل علمى، تحصيلى، اخلاقى، دينى گفتوگو كنيد.
ز) سعى كنيد نمازهاى روزانه را اول وقت و حتّى المقدور به جماعت بخوانيد.
ح) پس از نماز صبح، آياتى از قرآن را تلاوت كنيد؛ در معانىاش بينديشيد و براى حلّ مشكلات خود، از خداوند متعال يارى جوييد.
اميدواريم، ضمن رعايت راهكارهاى ارائه شده، همسرى شايسته بيابيد و زندگى اى شاد و سعادتمند در انتظارتان باشد.
پىنوشت:
1. سن ازدواج در جامعه كنونى، با توجّه به وضعيت فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى، بالا است. بنابراين، زياد نگران به تأخير افتادن آن نباشيد. اين مشكل بسيارى از جوانان كشور است كه اميدواريم با تدابير لازم در دراز مدّت حلّ شود. 2. مطمئن باشيد با حفظ شؤون اخلاقى و دينى و رعايت وقار، متانت و حجاب كامل بهتر خواهيد توانست خود را از دام خطا و گناه حفظ كنيد. بىترديد جوانان غيرتمند و اهل زندگى و هم شأن شما سراغ افرادى چون شما خواهند آمد و براى ازدواج از شانس بيشترى برخورداريد. پس در حفظ متانت و وقار خود بيشتر دقّت كنيد. 3. چنانچه در دانشگاه يا شهرستان محل سكونتتان مركز يا كانون ازدواج مورد اعتماد وجود دارد، به آنجا مراجعه و شرايط خود را براى ازدواج ارائه كنيد تا اسباب ازدواجتان فراهم گردد. تأكيد مىشود آن مركز بايد كاملاً شناخته شده، مورد اعتماد و تأييد مسؤولان رسمى دانشگاه باشد. 4. به منظور كاهش موقت اين نياز غريزى و پيشگيرى از سقوط در دام گناه و لغزشهاى احتمالى، رعايت نكات زير سودمند است: 1. «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها...». 2. «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ...».
احساس مسؤوليت شما خواهر گرامى قابل تقدير و تحسين مىنمايد.
با سلام به گمنام محترم و تشکر ،به آیدی بنده توجه کنید
با سلام به گمنام محترم و تشکر ،به آیدی بنده توجه کنید
سلام
معذرت بابت اشتباهی که پیش آمد:Gol:
اینکه عفت و حجاب در ازدواج چه نقشی داره را بذاریم کارشناسان جواب بدند؛ ولی آنچه که مسلم هست اینه که هیچ وقت یه دختر از حجاب و عفت خودش ضرر نمی کنه.
خواهرم تو به خاطر خدا عفت خودت را حفظ کن؛ و در همه حال تقوا را پیشه کن ؛ خداوند هم از فضل خودش تو را بی نیاز می کنه.
یا علی
اگه بی ربط بود حذفش کنید!
جدیداً تو فیلما دارن اینو نشون میدن، تازه کاش فقط مانعی برای ازدواج بود، افراد با حجاب را بی اخلاق و تند خو نشان میدهند، و جالب اینکه همون فرد با رنگ عوض کردن، هم خوش برخورد وخوش اخلاق میشه و هم ازدواج میکنه:Narahat az:
خیر
عفت و حجاب صحیح هیچگاه تحت هیچ شرایطی مانع از ازدواج نیست.اتفاقا برعکس داشتن حجاب تعیین کننده ی سلامت روح و روان افراد است و نیز وقتی یک فرد حجاب کامل خود را در دوران مجردی حفظ میکند لذت و شیرینی ازدواج را بیشتر حس میکند.اما گاهی هم دیده شده است مخصوصا در بین دختر خانوم ها که میگویند من دوست ندارم تا آخر عمر دست هیچ مردی به من بخوره. که این سخن آنان نوعی تعصب و حیای بیش از حد محسوب میشودکه نه اسلام ان را بذیرفته نه افراد نوعی
آيا عفت وحجاب صحيح مانع از ازدواج است ؟
مطمئنم خودتان می دانید که جوابش منفی است.جواب حقیقیش منفی است.اما متاسفانه در جامعه فعلی ما واقعیت این است که دختران با حجاب به نوعی محجور واقع شده اند. چون روشهای سنتی ازدواج یعنی معرفی های خانوادگی ومجالس خاص خانمها که راهی برای شناخت ومعرفی دختران بوده بسیار کمرنگ شده. لذا مردان هم که به طور طبیعی باید به جاذبه های ظاهری خانمها برای ازدواج توجه کنند ومتاسفانه دختر مورد نظر خود را در جامعه پیدا کنند متاسفانه در دختران با حجاب جاذبه ای نمی بییند! واگر می دیدند جای اعتراض داشت چون اصلا حجاب برای همین است! پس اشکال در حجاب نیست در روش انتخاب همسر در جامعه فعلی ماست.
جامعه ای که بدون توجه به نیازهای وا قعی آدمهایش مثلا مدرن وغربی شده.بدون تهیه پیش نیازهایش وکور کورانه راه تقلید فرهنگ غرب را در پیش گرفته ومتاسفانه لنگ لنگان وناقص ! همچنان دارد این راه راطی میکند.حالا عاقبتش چه خواهد شد خدا می داند.
البته روشن نشده که دقیقا هدف این سوال چیست.آیا قصد ازدواج داریدونمی توانید دختر مناسب را پیدا کنید؟ یا مشکل مربوط به یک دختر ی از اقوام شماست؟ اگر واضح تر بفرمایید شاید به حول وقوه الهی بتوانیم راهی پیذا کنیم.