جمع بندی من چه نیازی به امام زمان (عج) دارم؟
تبهای اولیه
سلام............کلیپی از یکی از اساتید دیدم. ایشان گفتند: (( من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟؟؟)) ایشان این را گفتند ولی جواب را ندادند. حالا من بر اساس همین سوال میخوام بدونم که واقعا با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟
سلام............کلیپی از یکی از اساتید دیدم. ایشان گفتند: (( من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟؟؟)) ایشان این را گفتند ولی جواب را ندادند. حالا من بر اساس همین سوال میخوام بدونم که واقعا با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟
باسلام وتشکر
گرچه نیاز انسان به امام برای امور یاد شده نیست بفرض هم باشد همان امور هم در پرتوی وجود امام زمان نصیب عالم وآدم می شود .
در تحلیل جامع مسله باید گفت :
اولا انسان موجودی خردمند و مختار و در عین حال کمال جو است. از این رو و با توجه به کمی آگاهی نیاز به هادی و راهنما دارد، تا او را در مسیر کمال و تعالی هدایت و راهنمایی کند . هادیان بشر گاهی در کسوت پیامبر و نبی و زمانی در کسوت امام اند.
طبق قانون ثابت و ضروری هدایت عمومی، هر نوع آفرینش از راه تکوین و آفرینش به سوی کمال و سعادت ، هدایت و رهبری میشود. نوع انسان نیز که یکی از انواع آفرینش است، از کلیت این قانون عمومی مستثنی نیست . از راه غریزه واقع بینی و تفکر اجتماعی در زندگی خود به روشی خاص باید هدایت شود که سعادت دنیا و آخرتش را تامین نماید .
باید اعتقادات و وظایف عملی را درک نموده ، روش زندگی خود را با آن ها تطبیق کند تا سعادت و کمال انسانی خود را به دست آورد.
راه درک این برنامه زندگی که به نام دین نامیده میشود ، راه عقل نیست، بلکه راه دیگری است به نام وحی و نبوت که در برخی از پاکان جهان بشریت به نام انبیا یافت میشود، پیامبران که وظایف انسانی مردم را به وسیله وحی از جانب خدا دریافت داشته، به مردم میرسانند تا در اثر به کار بستن آن ها تامین سعادت کنند. روشن است که این دلیل، چنان که لزوم و ضرورت چنین درکی را در میان افراد بشر به ثبوت میرساند، هم چنین لزوم و ضرورت پیدایش افرادی را که پیکره دست نخورده این برنامه را حفظ کنند و در صورت لزوم به مردم برسانند ، به ثبوت میرساند.
چنان که از راه عنایت خدایی لازم است اشخاصی پیدا شوند که وظایف انسانی را از راه وحی درک نموده، به مردم تعلیم کنند، هم چنان لازم است که این وظایف انسانی آسمانی برای همیشه در جهان انسانی محفوظ بماند . در صورت لزوم به مردم تعلیم شود، یعنی پیوسته اشخاصی وجود داشته باشند که دین خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم به مصرف برسد.
کسی که متصدی حفظ و نگاهداری دین آسمانی است و از جانب خدا به این سمت اختصاص یافته، امام نامیده میشود. بنابراین به همان دلیل که انسان برای حیات معنوی و به دست آوردن معارف وحیانی نیاز به پیامبر دارد، به همان دلیل نیاز به امام دارد ، چون انسان موجود مکلف است . تکالیف دینی خود را از طریق پیامبر و بعد از آن از طریق امام معصوم به دست میآورد و راه دیگری برای آن وجود ندارد.
در اين ميان مناظره هشام با برخي از عالمان اهل سنت شنيدني است. هشام ميگويد: روزي نزد عمرو بن عبيد، عالم اهل بصره رفتم. به او گفتم : مسافرم. اجازه دهيد سؤالي از شما داشته باشم، اجازه داد . گفتم : چشم داريد؟ گفت : اين سؤال است كه ميپرسي؟ گفتم :سؤالات من از همين نوع است. گفت: گرچه سؤال احمقانهاي است، ولي بپرس. سؤال خود را مجددا تكرار كردم. گفت: بلي چشم دارم. گفتم: با آن چكار ميكنيد؟ گفت: رنگ ها را ميبينم. سؤال كردم: آيا زبان داريد؟ گفت: بلي. گفتم :با آن چكار ميكنيد؟ گفت: طعم غذا را ميچشم. سؤال كردم: قلب داريد؟ گفت: بلي. گفتم: با آن چكار ميكنيد؟ گفت: هرچه حواس پنجگانه درك كند ، با آن تمييز و تشخيص ميدهم. گفتم: آيا اين حواس از قلب تو بينياز نيست؟ گفت: هر گاه حواس در درك آنچه مييابند، دچار اشتباه شود ، به قلب مراجعه ميكند و مشكل دركشان را برطرف ميسازند. به او گفتم :پس خدا قلب را براي برطرف كردن شك و اشتباه درك حواس پنجگانه آفريده، پس چگونه خداوند بندگان خود را بدون امام و راهنما رها كند كه هنگام حيرت، شك و اختلاف به او مراجعه نكنند؟
او سكوت كرد و چيزي نگفت. (1) بنابراين معلوم ميشود كه نياز انسان به امام معصوم كم تر از نياز اعضا و حواس او به قلب نيست. اگر انسان در زندگي به قلب نياز دارد ، در امور حيات معنوي به امام معصوم نيازمند است.
دوم: نیاز انسان به امام معصوم (ع) در ساحت امامت و هدایت باطنی اعمال اوست . امام همچنان که نسبت به ظاهر اعمال بشر پیشوا و راهنماست ، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر میکند.
بسیار اتفاق میافتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند ، در حالی که به گفته خود عامل نباشد، ولی هرگز در انبیا و امامان معصوم (ع) که هدایت و رهبریشان به امر خداست، این حالت تحقق پیدا نمیکند. ایشان به راهی که هدایت میکنند و رهبری آن را بر عهده دارند، خود نیز عاملاند. به سوی حیات معنوی میباشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند ،هدایت دیگران را به دست او نمیسپارد . هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست.
بنابراین امام معصوم که نه تنها در ساحت ظاهر بلکه در ساحت باطنی و حیات معنوی نیز رهبر بشر است و حقایق اعمال با رهبری او سیر میکند، انسان به وجود چنین فرد معصوم و هدایتگر نیاز مبرم دارد، زیرا ولایت و رهبری باطنی اعمال بر عهده اوست . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق میدهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این گونه امور تفاوتی ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها پوشيده است. (2)
سوم: امام معصوم نه تنها برای آدمیان در ساحت تشریعی و اموری نظیر هدایت ظاهری و باطنی که به تفصیل بیان شد، مورد نیاز است ،بلکه وجودش در نظام آفرینش لازم است و عالم و آدم به او نیازمندند، از این رو در آموزههای دینی در این باب آمده:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظهای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا میکند ».
بر اساس این گونه روایات که تعدادشان زیاد است(5) به دست میآید که نیاز عالم و آدم به وجود امام از نیاز آن ها به هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا تنها موجودات زنده از حیات ساقط میگردند، ولی با نبود امام عالم از هستی ساقط میشود.
از این رو در برخی دعاها درباره وجود مقدس حضرت مهدی آمده:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء؛(6)
سپس حجت جانشین، قائم منتظر مهدی که امید جهانیان به اوست، آن که عالم به برکت فیض وجود او باقی است . در پرتوی وجود او مردم روزی می خورند. آسمان و زمین استوار و برقرار است».
بنابراین از هر نظر انسان نیازمند امام است . بدون امام نظام هستی در هر دو ساحت تکوین و تشریع دچار مشکل است ،بلکه از هم فرو خواهد پاشید.
پینوشتها:
1. کلینی ،كافي ج1، ص170، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
2. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 119 تا 152، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش.
3. کافی ج 1، ص 179، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
4. همان .
5. همان .
6.مفاتیح الجنان، ص 156.
سلام
واقعا بنده نمیفهمم کارشناس محترم چی میگن ساحت باطن دیگه چیه؟!
سوال واضحه شما بفرمایید کار حضرت (عج) چیه؟(دقیق و مصداقی)
آیا ایشان مسئول پاسخ گویی به شبهات هستند؟
آیا ایشان مسئول بیان احکام هستند؟
آیا ایشان مسئول تشکیل حکومت اند؟
آیا ایشان مسئول هدایت ملت های غیر مسلمان به اسلام هستند؟
دقیقا بفرمایید ایشان نسبت به فردی که الان در شهری از شهر های برزیل به دنیا اومده وظیفشون چیه ؟(دقیقا لطفا)
کدومش و دقیقا چه کاری انجام میدن؟
لطفا کلی گویی نکنید
یا حق
اقا ان شاءالله میان وحکومت جهانی وخدایی تشکیل میدن....
مردم رو به دین اسلام تشویق میکنند...عدالت در سراسر جهان پخش میشه....ارامش وامنیت برقرار میشه...انسان می تونه به سیر وسلوک بپرذازه..کاری که امامان وانبیا کردن وایشون میان جهانی کنن....
درصورتی که اکنون درهان پر ازظلم وستم وبی عدالتی بی امنیتی وبی قراری و....هست ایا نیازی نیست به حضور امام؟
سلام............کلیپی از یکی از اساتید دیدم. ایشان گفتند: (( من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟؟؟)) ایشان این را گفتند ولی جواب را ندادند. حالا من بر اساس همین سوال میخوام بدونم که واقعا با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟
سریع: هدف خداوند گسترش دین اسلام در تمام دنیا و به تمام زوایا بود که بدلایلی محقق نشد که این امر توسط امام عصر (علیه السلام) انجام می شود...حالا چه من بخواهم و چه نخواهم!:Cheshmak:
سلام
واقعا بنده نمیفهمم کارشناس محترم چی میگن ساحت باطن دیگه چیه؟!
سوال واضحه شما بفرمایید کار حضرت (عج) چیه؟(دقیق و مصداقی)
آیا ایشان مسئول پاسخ گویی به شبهات هستند؟
آیا ایشان مسئول بیان احکام هستند؟
آیا ایشان مسئول تشکیل حکومت اند؟
آیا ایشان مسئول هدایت ملت های غیر مسلمان به اسلام هستند؟
دقیقا بفرمایید ایشان نسبت به فردی که الان در شهری از شهر های برزیل به دنیا اومده وظیفشون چیه ؟(دقیقا لطفا)
کدومش و دقیقا چه کاری انجام میدن؟لطفا کلی گویی نکنید
یا حق
باسلام وتشکر .
کاربر گرامی پاسخ جامع ودقیق است ولی برای درک آن باید کمی دقت نماید .
برای کمک به درک بهتر از جواب قبل در این نوبت باید گفت :
1_ مردا از ساحت باطن در نوبت قبل توضیح داد شده ولی مزید بر آن چه قبلا بیان شده باید گفت :
نقش امام گاهی فراتر از امور تشریعی ساحت تکوینی را نیز در بر میگیرد. بسیاری از روایات که ضرورت وجود امام و حجت را مطرح نموده ،تنها ناظر به هدایت ظاهر آن ها نیست بلکه ساحت تکوین را نیز در بر میگیرد مثلا اگر در روایت پیش گفته تصریح گردیده اگر امام نباشد ، زمین متلاشی میشود، ناظر به قلمرو تکوینی امامت و حجت است . بر اساس این نگاه است که ضرورت حجت در عالم به خوبی به دست می آید . معلوم می شود که ضرورت وجود حجت و امام از ضرورت وجود هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا و اکسیژن تنها موجودات زنده از میان می روند، ولی اگر حجت و امام نباشد، جهان با تمام موجودات آن از هستی ساقط خواهد شد. (1)
حکیم بزرگ معاصر علامه طباطبایی درباره ضرورت امام و حجت در ساحت تکوین نکته شنیدنی دارد و گفته است: وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست، امام چنان که راهنمایی صورت ظاهری مردم را به عهده دارد ، ولایت و رهبری باطنی اعمال را به عهده دارد . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم میکند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می دهد. پس امام همان طور که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنماست، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می کند. این جاست که معلوم می شود حضور و غیبت جسمانی امام در ضرورت وجود او تاثیری ندارد . چه بسا از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد . وجودش پیوسته لازم است گر چه در برخی زمان ها از چشم جسمانی مردم پنهان است. (2)
2_ حضرت همه موارد یاد شده در پرسش در زمان غیبت به طور غیر مستقیم وغیر محسوس بر عهده ولی در زمان حضور مثل زمان سایر ائمه ع به طور محسوس عهده دار خواهد شد .
3_ آن بچه که هم اکنون در شهری برزیل ویا هر جای دیگر بدنیا آمده در پرتوی وجود امام از فیض وجود ونعمت های الهی بهره مند است گرچه او از این حقیقت خبر ندارد .
مثل آن که فرد کور ونابینا از برکات گوناگون آفتاب استفاده می کند گرچه او بدلیل کوری توفیق دیدن آفتاب را ندارد .
پی نوشتها:
1. انسان کامل از نگاه امام خمینی، ص 73.
2. شیعه در اسلام ،ص 121 و 152.
یک سوال از دوستان منتقد حضرت هارون ع در او چند روزی که خلافت ظاهری نداشتند چی کار کردند؟؟بیکار نشسته بودند بالاخره ایشون هم پیامبرند و هم خلیفه !!
این سوال را جواب دهید
دوم :
در نظر همه کار هایی به چشم می آیند که واقعا کرده باشند حالا وقتی ما نمی بینیم به چشممون نمی آد
و هم چنین این شبهه قبلا پرسیده شده اگر سرچ کنید فائده امام زمان عج می آید
در ضمن استاد صادق جواب دادند ولی گویا مثل اینکه احادیث کار ساز نبوده است
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظهای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا میکند ».
اين انسان کامل روح عالم هستي است
قوام عالم هستي
اسم جامع الهي در آن تجلي کرده است
فائده امام غائب چيست؟
یک از موثقین از بزرگان صاحبدل برای من نقل کرد :اقای طباطبایی در سنین جوانی یا میانسالی یک سال تابستان با اهل و عیالش امده بود که در اطراف تهران یک دهاتی است که چند روزی ان جا باشند ظاهرا بچه هاش ازش یک میوه ای می خواند
ایشون کاسه بدست می گیره و در اون دهات راه می افته ویک مشکل فلسفی خیلی شدیدی هم مدت ها داشته که حل نمی شده
همون طور کاسه به دست می بینه یک جوان دهاتی سوار بر مرکبی هست رسید روبروی ایشون به هر حال سلام و علیک کردند و بی مقدمه اون مشکل فلسفی ایشون را حل کرد در اون ساعت می گوید گرم بودم خیلی توجه نکردم وقتی اون جوان رفت و میوه ای را تهیه کردیم دید دکون داری بود گفتم:شما یک جوان با سوادی دارید کجاس خانه اش؟؟گفت کجا ؟؟ گفتم همین ده گفت باسواد وجود ندارد
این طور برداشت کردم که از بعضی چیزا این طور اسرار ممکن است با امام زمان مربوط باشد و یک بار ماموریت داشته باشند بیاند به یک نفر یک چیزی بگند و دیگه هم در اون منطقه نیاند
حاج علی بغدادی تصرف کردند حضرت را نشناخت ولی یک طرف به حال خودش گذاشتند می گه آقا فلان کس رفته مشهد زیارتش قبوله ؟؟اصلا چیزی که از غیر امام زمان نمی شه پرسید تمام تو زبانش گذاشتند همه را پرسید بعد گفت ای داد بیداد اینکه امام زمان بود
سوال:
یکی از اساتید گفتند:من که درسم رو میخونم، دانشگاه هم میرم، شغل هم پیدا میکنم. دیگه چه نیازی به امام زمان دارم؟میخوام بدونم که با این شرایط چه نیازی به امام دارم؟؟؟
پاسخ:
باسلام وتشکر
گرچه نیاز انسان به امام برای امور یاد شده نیست بفرض هم باشد همان امور هم در پرتوی وجود امام زمان نصیب عالم وآدم می شود .
در تحلیل جامع مسئله باید گفت :
اولا انسان موجودی خردمند و مختار و در عین حال کمال جو است. از این رو و با توجه به کمی آگاهی نیاز به هادی و راهنما دارد، تا او را در مسیر کمال و تعالی هدایت و راهنمایی کند . هادیان بشر گاهی در کسوت پیامبر و نبی و زمانی در کسوت امام اند.
طبق قانون ثابت و ضروری هدایت عمومی، هر نوع آفرینش از راه تکوین و آفرینش به سوی کمال و سعادت ، هدایت و رهبری میشود. نوع انسان نیز که یکی از انواع آفرینش است، از کلیت این قانون عمومی مستثنی نیست . از راه غریزه واقع بینی و تفکر اجتماعی در زندگی خود به روشی خاص باید هدایت شود که سعادت دنیا و آخرتش را تامین نماید .
باید اعتقادات و وظایف عملی را درک نموده ، روش زندگی خود را با آن ها تطبیق کند تا سعادت و کمال انسانی خود را به دست آورد.
راه درک این برنامه زندگی که به نام دین نامیده میشود ، راه عقل نیست، بلکه راه دیگری است به نام وحی و نبوت که در برخی از پاکان جهان بشریت به نام انبیا یافت میشود، پیامبران که وظایف انسانی مردم را به وسیله وحی از جانب خدا دریافت داشته، به مردم میرسانند تا در اثر به کار بستن آن ها تامین سعادت کنند. روشن است که این دلیل، چنان که لزوم و ضرورت چنین درکی را در میان افراد بشر به ثبوت میرساند، هم چنین لزوم و ضرورت پیدایش افرادی را که پیکره دست نخورده این برنامه را حفظ کنند و در صورت لزوم به مردم برسانند ، به ثبوت میرساند.
چنان که از راه عنایت خدایی لازم است اشخاصی پیدا شوند که وظایف انسانی را از راه وحی درک نموده، به مردم تعلیم کنند، هم چنان لازم است که این وظایف انسانی آسمانی برای همیشه در جهان انسانی محفوظ بماند . در صورت لزوم به مردم تعلیم شود، یعنی پیوسته اشخاصی وجود داشته باشند که دین خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم به مصرف برسد.
کسی که متصدی حفظ و نگاهداری دین آسمانی است و از جانب خدا به این سمت اختصاص یافته، امام نامیده میشود. بنابراین به همان دلیل که انسان برای حیات معنوی و به دست آوردن معارف وحیانی نیاز به پیامبر دارد، به همان دلیل نیاز به امام دارد ، چون انسان موجود مکلف است . تکالیف دینی خود را از طریق پیامبر و بعد از آن از طریق امام معصوم به دست میآورد و راه دیگری برای آن وجود ندارد.
در اين ميان مناظره هشام با برخي از عالمان اهل سنت شنيدني است. هشام ميگويد: روزي نزد عمرو بن عبيد، عالم اهل بصره رفتم. به او گفتم : مسافرم. اجازه دهيد سؤالي از شما داشته باشم، اجازه داد . گفتم : چشم داريد؟ گفت : اين سؤال است كه ميپرسي؟ گفتم :سؤالات من از همين نوع است. گفت: گرچه سؤال احمقانهاي است، ولي بپرس. سؤال خود را مجددا تكرار كردم. گفت: بلي چشم دارم. گفتم: با آن چكار ميكنيد؟ گفت: رنگ ها را ميبينم. سؤال كردم: آيا زبان داريد؟
گفت: بلي. گفتم :با آن چكار ميكنيد؟ گفت: طعم غذا را ميچشم. سؤال كردم: قلب داريد؟ گفت: بلي. گفتم: با آن چكار ميكنيد؟ گفت: هرچه حواس پنجگانه درك كند ، با آن تمييز و تشخيص ميدهم. گفتم: آيا اين حواس از قلب تو بينياز نيست؟ گفت: هر گاه حواس در درك آنچه مييابند، دچار اشتباه شود ، به قلب مراجعه ميكند و مشكل دركشان را برطرف ميسازند.
به او گفتم :پس خدا قلب را براي برطرف كردن شك و اشتباه درك حواس پنجگانه آفريده، پس چگونه خداوند بندگان خود را بدون امام و راهنما رها كند كه هنگام حيرت، شك و اختلاف به او مراجعه نكنند؟
او سكوت كرد و چيزي نگفت. (1) بنابراين معلوم ميشود كه نياز انسان به امام معصوم كم تر از نياز اعضا و حواس او به قلب نيست. اگر انسان در زندگي به قلب نياز دارد ، در امور حيات معنوي به امام معصوم نيازمند است.
دوم: نیاز انسان به امام معصوم (ع) در ساحت امامت و هدایت باطنی اعمال اوست . امام همچنان که نسبت به ظاهر اعمال بشر پیشوا و راهنماست ، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر میکند.
بسیار اتفاق میافتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند ، در حالی که به گفته خود عامل نباشد، ولی هرگز در انبیا و امامان معصوم (ع) که هدایت و رهبریشان به امر خداست، این حالت تحقق پیدا نمیکند. ایشان به راهی که هدایت میکنند و رهبری آن را بر عهده دارند، خود نیز عاملاند. به سوی حیات معنوی میباشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند ،هدایت دیگران را به دست او نمیسپارد . هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست.
بنابراین امام معصوم که نه تنها در ساحت ظاهر بلکه در ساحت باطنی و حیات معنوی نیز رهبر بشر است و حقایق اعمال با رهبری او سیر میکند، انسان به وجود چنین فرد معصوم و هدایتگر نیاز مبرم دارد، زیرا ولایت و رهبری باطنی اعمال بر عهده اوست . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق میدهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این گونه امور تفاوتی ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها پوشيده است. (2)
سوم: امام معصوم نه تنها برای آدمیان در ساحت تشریعی و اموری نظیر هدایت ظاهری و باطنی که به تفصیل بیان شد، مورد نیاز است ،بلکه وجودش در نظام آفرینش لازم است و عالم و آدم به او نیازمندند، از این رو در آموزههای دینی در این باب آمده:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظهای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا میکند ».
بر اساس این گونه روایات که تعدادشان زیاد است(5) به دست میآید که نیاز عالم و آدم به وجود امام از نیاز آن ها به هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا تنها موجودات زنده از حیات ساقط میگردند، ولی با نبود امام عالم از هستی ساقط میشود.
از این رو در برخی دعاها درباره وجود مقدس حضرت مهدی آمده:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء؛(6)
سپس حجت جانشین، قائم منتظر مهدی که امید جهانیان به اوست، آن که عالم به برکت فیض وجود او باقی است . در پرتوی وجود او مردم روزی می خورند. آسمان و زمین استوار و برقرار است».
بنابراین از هر نظر انسان نیازمند امام است . بدون امام نظام هستی در هر دو ساحت تکوین و تشریع دچار مشکل است ،بلکه از هم فرو خواهد پاشید.
پینوشتها:
1. کلینی ،كافي ج1، ص170، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
2. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 119 تا 152، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش.
3. کافی ج 1، ص 179، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
4. همان .
5. همان .
6.مفاتیح الجنان، ص 156.