چشم چرانی

داستان های زیبایی از نحوه کنترل و مدیریت نیروی قوی جنسی " داستان تحول شیخ رجبعلی خیاط

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که میدانید یکی از ویژگی هایی که انسان رو از حیوان جدا میکنه اینه که انسان میتونه
روی امیال خودش کنترل داشته باشه و مدیریت کنه و در مواقع لزوم بکار بگیره .

انسان باید افسار نیروی جنسی رو در دست داشته باشه نه اینکه نیروی جنسی افسار انسان رو بدست بگیره که میتونه ویران کننده باشه

این تاپیک داستان هایی زیبا از مدیریت و کنترل نیروی غریزه خواهیم گذاشت .

نقل قول پست ها ممنوع و حذف میکنم .
برای یکنواختی تاپیک

جوانی نزد عالمی آمد واز او پرسید:من جوان کم سن و سالی هستم اما آرزوهای بزرگی دارم و نمی توانم خود رااز نگاه کردن به دختران منع کنم، چاره ام چیست؟

عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را به سلامت به جای معینی ببرد و هیچ چیزاز کوزه نریزد. واز یکی از شاگردانش درخواست کرد او را همراهی کند واگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند.

جوان نیز شیر را به سلامت به مقصدرساند. و هیچ چیز از آن نریخت.

وقتی عالم از او پرسید چند دختر را در سر راهت دیدی؟
جوان جواب داد: هیچ، فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و در نزد مردم خوار و خفیف شوم.

عالم هم گفت: این حکایت انسان مؤمن است که همیشه خداوند را ناظر بر کارهایش میبیند و از روز قیامت و حساب و کتاب بیم دارد.

نگاه حرام؛ پیامدها و آسیب ها و راههای درمان آن

با سلام...
یکی از چیزهایی امروزه در بین همه ی جوانان ما مشکل خیلی بزرگی که نمی توانیم حلش کنیم نگاه حرام است.
چند تا سوال در مورد این موضوع:
چیکار کنیم که نگاه حرام نکنیم؟؟؟؟
چه جور نگاهی حرام است؟؟؟؟؟؟؟
آثار و عواقب نگاه حرام چسیت؟؟؟؟
خیلی ممنون از دوستانی که به این موضوع توجه کردند...
از استاد گرامی که به سوالات فوق پاسخ خواهند داد هم بسیار متشکرم...
التماس دعا...

باید به صورت خانم ها نگاه کنم؛ اما نمی دونم چطوری اینو مدیریت کنم؟!

سلام وعرض احترام
یکی از کاربران میخواستن سوالی رو بپرسن ولی مایل نبودن که با نام کاربری خودشون باشه

نقل قول:
سلام

بنده قصد ایجاد یک موضوع جدید دارم، اما ،چنانچه مقدور است، می خواهم با نام کاربری جنابعالی ارسال نمایم.

عنوان: باید به صورت خانم ها نگاه کنم؛ اما نمی دونم چطوری اینو مدیریت کنم؟!

سؤال: جایی کار می کنم که محیط مختلطه (مثلا کتابخونه). و باس تو صورت خانما نگاه کنم و باهوشون حرف بزنم. حتی خیلی وقتا رفت و آمدشون رو زیر نظر دارم (در مورد پسرا هم همینطوره).
کارم هم طوریه که نمی شه سپرد به هرکس و ناکسی، چون با اطلاعات شخصی دختر پسرا سروکار داره. منم چون آدم با اعتمادی(:Gig:)! بودم بهم گفتن بیام.
نمی تونم این کارو ول کنم (چون فک می کنم احساس وظیفه است).
ضمنا اگه با خانما صحبت می کنم یا بهشون نگاه می کنم، قصد خاصی ندارم فقط برا اینه که بتونم کنترلشون کنم. روی بضی خانما و آقایان هم دقیق نمی شم (چون می دونم آدمای خوبی اند و شناختمِشون)
همونطوری ک گفتم چون محیط مختلطه و شلوغه باس به نوع پوشش دختر پسرا نگاه کنم تا ببینم نیاز به تذکر دادن است یا خیر.

باور کنید اگه فردی مورد اطمینان پیدا می شد، این کارو می سپردم به او، ولی خب هنوز پیدا نشده.!!نمی دونم حالا چرا به من اعتماد کردند.

سؤال اینه که با این وضعیت چکار کنم؟

مرجع تقلیدم رهبری هستند.

برچسب: 

مقوله نگاه حرام : مبنایی صحیح نتیجه ای غلط

سلام:Gol::Gol:
چرا به نگاه حرام مبتلا می شویم؟
والله الموفق

کارشناس بحث : استاد

صنف آقا پسر ها: سه رذیله یک پسر جوان

..* به نظر شما سه رذیله ای که یک آقا پسر ممکنه داشته باشه چیه؟ *

قوانین صنف:
1- از بحث خارج نشید و فقط به بیان سه رذیله و دلیل وجود آن سه رذیله بپردازید :Sokhan: .(انشاء الله در پست دیگه ای به درمان و ریشه کنی اونها رسیدگی میکنیم):Gol:
2- ورود خانمها ممنوع نیست :Kaf: ،اما قرار نیست شکوائیه نامه یا دقّ دلی مطرح بشه ، بحث ما کاملا خالی از غرض و علمی می باشد
.:Gol:
3- صنف بندی فقط جهت حس خود مشارکتیه و دیگر هیچ :Labkhand: .:Gol:

امر به معروف تو اتوبوس(بد حجابی)-فلسفه قیام عاشورا!

بسم رب الحسین علیه السلام

از دوستم خداحافظی کردم ، ساک و وسایلم رو برداشتم و سوار اتوبوس شدم.از قم باید میومدم بوشهر...

از کمک راننده پرسیدم حاجی جای من کجاست؟ گفت اون صندلی...

رفتم نشتستم سرجام،چندثانیه بعدمتوجه شدم صندلی جلوی من یک خانومه وکنارش هم شوهرش نشستن.

یک خانوم بد حجاب....!!!

نگاهم رو از رو به رو دزدیدم و یک نگاهی به شوهره کردم دیدم یه سی و چند سالیش هست!

سرم رو انداختم پایین...

تو دو راهی امر به معروف کردن و نکردن گیر کردم.شرایط نشون میداد امر به معروفم بی اثره،

سرمو انداختم پایین.کمی گذشت.گردنم درد گرفت ، به خودم گفتم یعنی 17ساعت میخوای

سرت پایین باشه؟!؟!؟! تو ماشین هم که خوابت نمیبره.پس چیکار کنم؟!؟!

آهان! یه فکر بکر! کلاهی که داشتمو برادشتم گذاشتم رو صندلی جلویی!

آخیش!کلاه جلو دیدمو گرفت و دیگه موهای خانومه رو نمیدیدم.الحمد لله...

چند دقیقه ای گذشت و ما هم چشمون رو به گذر جاده دوخته بودیم.در همین حال حس کردم تو زاویه دیدم

یه عالمه مو میبینم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!نهههههههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تا حالا شنیده بودم اما از نزدیک ندیده بودم!خدااااا!!!!!!!!!!!!!! باورم نمیشه!!!!!!!!!

خانومه رو سریش رو کامل در آورده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ماه محرم!!!!!!!!!!!

دیگه جای تعلل نبود. زدم رو شونه مرده که جلوم بود گفتم حاجی به خانومت بگو روسریشو سرش کنه!!!

یه نگاهی به من کرد بعد به خانومه گفت میگه رو سریتو سرت کن!اونم سریع جمع کرد بساطشو...

کلاه رو دوباره گذاشتم بالا.ولی نه،انگار خانومه لج کرده بود.ظاهرا قضیه کلاه رو فهمیده بود!

اون قدر سرشون تکون داد تا کلاه افتاد.پیش خودم گفتم هنوز منو نشناختی،کلاه رو گذاشتم بالا با دست

محکم گرفتمش!!گفتم حالا تا دلت میخواد تکون بخور....

تو همین احوالات بودیم که اتوبوس برای شام توقف کرد.رفتیم پایین.

یه گوشه وایسادم واسه خودم که یه بنده خدایی اومد کنارم گفت چرا در اتوبوس رو بستن،بیرون سرده

بریم تو.... ، گفتم باز میکنن الان ، خلاصه کنم،سر صحبت باز شد ، کمی آشناش شدیم و منم خودمو معرفی

کردم و مشغول صحبت شدیم،از قضا وقتی میخواستیم بریم سر جاهامون بشینیم این بردار جدیدمون

گفت،حاجی بیا پیش من بشین من صندلی بغلیم خالیه!!!!!!از تنهایی بدم میاد....

تو دل خودم گفتم: خدا یا شکرت....! از شر اون زنه "گناهکاره موجب گناه" خلاصمون کردی....

الحمد لله الحمد لله الحمد لله

***
امام حسین علیه السلام در وصيت نامه و سخنراني خويش فرمودند:
مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و طبق سيره و روش جدم و پدرم علي بن ابي طالب رفتار كنم...

و نيز فرمودند:
خدايا! همانا تو می دانی که آنچه از ما سر زد به خاطر دنيانبودبلكه هدف مااين بودكه نشانه هاي دينت را به
جاي خود برگردانيم و سرزمين تو را اصلاح كنيم...
(تحف العقول , ص 416-417)

****

قسمتی اززیارت ناحیه مقدسه(سوگواره حجة بن الحسن-عج-بر جد بزرگوارش حسین بن علی-علیه السلام-) :

سلام بر آن بدن های چاک چاک و آغشته به خون...
سلام بر آن لب های خشکیده...
سلام بر آن اعضای تکه تکه شده...
سلام بر آن سرهای بالای نیزه رفته...
سلام بر آن کشته شده ی مظلوم...
سلام بر آن نوگل شیرخوار....
سلام بر آن گونه ی خاک آلود...

*****
شرمنده طولانی شد
التماس دعا


نگاه---تاملي بر مساله نگاه خانم ها به آقايان و آقايان به خانم ها

با سلام

خدمت همه دوستان

چند روزيه از طرف كارشناس محترم اخلاق جناب عرفان عزيز
تايپكي كليد خورده است با عنوان سه رذيله مهم اقا پسرها و همچنين در ادامه سه رذيله دختر خانم ها

در تايپك اول معمولا دختر خانم ها شركت كرده اند و عمده رذيله اي كه براي اقا پسرها نوشته اند
نگاه كردن است

بنده قبلا هم ناراحتي هايي از طرف خانم ها در مورد نگاه اقايان به انها شنيده بودم و اين انگيزه اي شد تا اين تايپك را كليد بزنيم

موضوع بحث:

نگاه اقايان به خانم ها و از طرفي نگاه خانم ها به اقايان

سوالات:

-- آيا نگاه اقايان براي خانم ها ازار دهنده است؟؟

-- خانم ها چه نگاههاي را ازار دهنده معنا مي كنند؟؟ همه نگاهها را؟؟

-- و يا نه نگاههاي معنا دار؟؟

-- در اين نگاه كردن آيا خانم ها بي تقصيراند؟؟


و البته در ادامه سوالات بيشتري از طرف اقايان مطرح مي كنيم

منتظر نظرات دوستان مي نشينيم

بسم الله.............