گرگ
پیراهن حضرت یوسف و گرگ
ارسال شده توسط صادقیه در شنبه, ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ - ۱۹:۲۵چرا برادران یوسف به پدر گفتند گرگ یوسف راخورده وپیراهن خونی به اونشان دادنداگرگرگ کسی راخوردمگر پیراهن برای او باقی می گذارد؟
خبرنگاری و دروغ
ارسال شده توسط reza64 در چهارشنبه, ۱۳۹۸/۰۲/۰۴ - ۰۷:۵۳
سلام
امام راحل (قدس سره) می فرمودند: «گاه می توان براى حفظ نظام، برخى از واجبات را نیز ترک کرد.»
آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟
آیا خبرنگار نیز می تواند براى حفظ نظام به دروغ متوسّل شود؟
اخلاق گوسفندی یا سگی؟
ارسال شده توسط Ysp.r.f در دوشنبه, ۱۳۹۷/۰۸/۰۷ - ۰۵:۳۹[="Navy"]سلام علیکم اما "شیر"، حاکمان و پادشاهانی هستند که دوست دارند بر هر کسی مسلط باشند و ظلم کنند، ولی احدی در برابر فسادشان ایستادگی نکند". اما "گرگ"، تجار و کسبهای هستند که در وقت خریدن جنس، آن را مذمّت میکنند تا ارزانتر بخرند، ولی برای فروش، آن را میستایند تا گران بفروشند". اما "روباه"، کسانی هستند که دین را وسیلهای برای دنیایشان قرار دادهاند و آنچه را به زبان میآورند در دل قبول ندارند". اما "خوک"، مردانی که شبیه زن هستند و رفتار زنانه دارند و همچنین کسانی که ذلیل و اسیر شهوتند و به هرعمل زشتی که دعوت میشوند پاسخ مثبت میدهند". اما "سگ"، انسان بد زبان و فحاش است به طوری که مردم از ترس زبانش او را احترام میکنند.(در واقع کسی که جلوی زبانش را نمیگیرد و حرفهای زشت از دهانش بیرون میآید و مردم از ترس آن که مبادا به آنها فحاشی یا بد زبانی کند او را احترام کنند و یا اینکه در منزل همیشه سروصدا میکند و سر زن و بچههایش داد و فریاد میکشد! این شخص گرچه در ظاهر شکل آدم است ولی در باطن سگ است و خوی و خصلت آن را دارد و در روز قیامت به صورت سگ وارد محشر میشود". و اما "گوسفند"، شخص با ایمانی است که مانند گوسفند افراد شرور موی او را میبُرند و گوشت او را میخورند و استخوانش را میشکنند".
ابتدا روایت مربوطه امام سجاد ع رو میگذاریم:
زرارة بن اوفی گوید روزی خدمت امام زین العابدین (ع) رسیدم، حضرت فرمودند: ای زرارة مردم زمان ما شش طبقهاند: " شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند"!
و اما سوال بنده
فعلا کاری به این نداریم که این روایت درباره چه زمانی هست یا نیست.
بصورت کلی اگر بخوایم همه اخلاقیات رو رعایت کنیم ، هرکس هرچی گفت ببخشیم و مثلا اگر توهین کرد با توهین جواب ندیم ، تندی نکنیم ، با زیردست مهربان باشیم (و با بالا دست هم که جرئت نداریم احترام نگذاریم) به قول معروف همه سوار ما میشن. به قول این روایت ، مانند گوسفندی خواهیم بود که هرکس هر رفتاری خواست با ما انجام میده و چون مقابله به مثل در شان ما نیست و از اخلاق اسلامی به دور است نمیتونیم جواب بدیم یا تندی کنیم.
از طرفی اگر بخوایم کمی تند برخورد کنیم طوری که دیگران حساب کار دستشون بیاد و بفهمن ما کسی نیستیم که بشه هرجوری باهامون برخورد کرد و به قولی از ما بترسن هم در این روایت تشبیه شدیم به سگ !
ممکنه کسی بگه باید طوری رفتار کرد که از سر احترام با ما خوب برخورد کنند. این خارج از موضوع سوال ماست ، سوال درباره کسانی هست که احترام سرشون نمیشه. معمولا اگر احترام هم بگذارن از سر دلسوزی و ترحم هست یعنی میگن چه گوسفند مظلومی هست گناه داره اذیتش نکنیم...
از طرفی اگر بخوایم اخلاق رو همه جا رعایت کنیم مخصوصا در سخن گفتن ، نتیجه این میشه که مومن به عنوان یک موجود پخمه ای که هرکس هرچی بخواد میگه بهش و هر بلایی سر میارن و او فقط اخلاق رعایت میکنه (همون گوسفند وارگی)
چه باید کرد؟ راه درست چیه؟
نظر خودم : با هرکس باید مثل خودش رفتار کرد. اگر کسی رفتار سگی داشت نباید بگیم پیامبر و ائمه فلان طور برخورد میکردند بلکه باید مثل خودش سگی باهاش برخورد کرد. حتی اگر احتمال دادیم که اینطور خواهد بود باید بصورت پیشدستانه طوری برخورد کنیم که حساب کار دستش بیاد ، بفهمه که ما کسی نیستیم که هرجوری بشه باهامون رفتار کرد
همچنین بنظرم لازمه با زیر دست ، هر از گاهی تندی کنیم تا همیشه احترام ما را داشته باشه ، ولی هیچ وقت بهش زور نگیم.
به نظرم رعایت اخلاق مهم هست ولی حفظ شان و شخصیت بعنوان یک مسلمان بسیار بسیار مهمتر است. یک مسلمان نباید گوسفند و تو سری خور باشه در جامعه...[/]
بگو مرگ بر امریکا...(آزموده را آزمودن خطاست!)
ارسال شده توسط خانوم شمالی در سهشنبه, ۱۳۹۲/۰۹/۲۶ - ۱۸:۰۸

ما لحظه ای به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد و این اولین اصل مذاکرات ماست. آمریکا آزموده ای است که آزمودن مجدد آن خطاست و حرکت به همراه خوش بینی به این دولت مستکبر اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ما.
قدیم تر ها یک اصطلاحی داشتند که می گفتند "آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود" حالا ریشه ی این جمله ی درست و صحیح و حکیمانه کجاست اهالی فن می دانند اما انصافا حقیقت را گفته اند قدمای ما ...سیاست غربی پدر و مادر ندارد! نه تنها پدر و مادر که انصاف و ادب و قانون و قول و قرار هم سرش نمی شود. سیاست غربی را اگر بخواهیم ترجمه کنیم می شود (( هرکسی یا با ماست یا اینکه بمیرد بهتر است چون که با ما نیست!)) . حال با این قانون جنگل مدرن جهان، ما می خواهیم که یک بازی دو سر برد داشته باشیم. میز مذاکره را می چینیم و بازی را آغاز می کنیم، محل مذاکرات ژنو سرد زمستانی است. وزیر خارجه ما همه هنر دیپلماسی و تجربه اش را به کار می گیرد و تلاش می کند تا چهره ی صلح طلب و اهل مذاکره ی جمهوری اسلامی را بار دیگر اثبات کند. وزرای شش کشور از پایتخت ها خودشان را می رسانند به مذاکرات و طولی نمی کشد که تلاش نتیجه می دهد و ایران و شش کشور به توافق می رسند. مدتی بعد که کنگره بر خلاف متن توافقنامه نام چند نفر و چند شرکت را به لیست تحریم ها اضافه می کند. میز مذاکره ی دو سر برد دیگر نمی لرزد و نمی ارزد! چون دیگر وجود خارجی ندارد چنین میزی! آمریکا کلا برای دنیا خوب ژست می گیرد. آمریکا رژیمی است که رئیس جمهورش می تواند میان کودکان یک مهد کودک لبخند بزند و به آنها هدیه بدهد و در همان لحظه تنفگدارش سینه ی کودکی آسیایی را بشکافد. آمریکا دولتی است که حاضر است ننگ نقض توافق نامه جهانی را به جان بخرد اما پنجه سیطره ی صهیونیست ها را روی صورتش داشته باشد. آمریکا می خواهد هم دندان گرگ را داشته باشد هم و لبخند ملیح دیپلماسی را ! آمریکا کلا خوب نقش بازی می کند.
این جمله رهبر که مدتها پیش توسط ایشان ایراد شد، بند اصلی مذاکرات ماست! اگر آمریکا توافق نامه خودش را دارد ما هم عهدنامه خودمان را داریم. بالای کاغذ توافق نامه نوشته ایم "ما به آمریکا هیچ اعتمادی نداریم".حال اگر بعضی ها اصرار دارند این مسیر طی شده را دوباره طی کنند و انتهایش با چنگ و دندان خون آلود گرگ ها مواجه بشوند حرفی نیست، ما ضرری نمی کنیم ازین مسیر اما امیدواریم که بعد از معلوم شدن دست چدنی زیر دستکش مخملی باز صحبت قابل اعتماد بودن آمریکا را نکنند! دهان و دندان توهین کننده ی به ایران را باید شکست و روی پای خود ایستاد. رهبر انقلاب، دیپلمات نیست که جایی حرفی بزند و جایی دیگر چیز دیگری اراده کند، انقلابی است! اراده ما در عمل ماست. ما در عمل نیز به آمریکا باید بی اعتماد باشیم، اراده و عزم ملت ایران را نه قطعنامه قطع کرد و نه توافقنامه ای که توسط کشوری "عهدشکن" امضا شده است. جمهوری اسلامی ایران در عین پایبندی به تعهدات بین المللی مسیر خود را خواهد پیمود، هرچند حقیقتا پاسخ این سوال مجهول است که اصلا چه لزومی دارد وقتی طرف روبروی ما میز مذاکره را شکسته است و کلا بنای اعتماد به ما حتی رئیس جمهور محترم مان را ندارد، ما تعهدی به این مذاکرات داشته باشیم و یا ادامه بدهیم اعتماد سازی یک طرفه را ؟ وقتی طرف مقابل ما هیچگاه قابل اعتماد نبوده است.ما لحظه ای به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد و این اولین اصل مذاکرات ماست. آمریکا آزموده ای است که آزمودن مجدد آن خطاست و حرکت به همراه خوش بینی به این دولت مستکبر اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ما، چگونه اعتماد کنیم به دولتی که همزمان با مذاکرات ژن ایرانی را فریبکار بداند، پنج دقیقه بعد از توافق از حفظ تحریم ها سخن بگوید و چند روز بعد از توافق رسما بگوید که به رئیس جمهور ایران بدبین است ؟؟؟
و چه خوش مثالی زد پیر جماران که اینها مثل گرگ هایی اند که حتی به خودشان هم اعتماد ندارند!
گرگ ها قابل اعتماد نیستند...