1- قالَ الرضا عليه السلام : الصَّلوةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَاللّهِ عَزَّوَ جَلَّ التَّسْبيحَ وَالتَّهْليلَ وَالتَّكْبيرَ (1) امام رضا (ع) فرمودند: فرستادن صلوات و تحيّت بر حضرت محمّد و اهل بيت آن حضرت عليهمالسلام در پيشگاه خداوند متعال ، پاداش گفتنسبحاناللّه ، لا إ له إ لاّاللّه ، اللّه اكبررادارد. 2- قالَ الرضا عليه السلام : لَوْخَلَتِ الاْ رْض طَرْفَةَعَيْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَساخَتْ بِاهْلِها (2) امام رضا (ع) فرمودند: چنانچه زمين لحظه اى خالى از حجّت خداوند باشد، اهل خود را درخود فرو مى برد. 3- قالَ الرضا عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِسِلاحِالاْ نْبياءِ، فَقيلَ لَهُ: وَ ما سِلاحُ الاْ نْبِياءِ؟ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّه ! فَقالَ عليه السلام : الدُّعاءُ (3) امام رضا (ع) فرمودند: بر شما باد به كارگيرى سلاح پيامبران ، به حضرت گفته شد: سلاحپيغمبران عليهم السلام چيست ؟ در جواب فرمود: توجّه به خداوند متعال ؛ و دعاكردن و از او كمك خواستن مى باشد.
4- قالَ الرضا عليه السلام : صاحِبُ النِّعْمَةِ يَجِبُ عَلَيْهِ التَّوْسِعَةُ عَلى عَيالِهِ (4) امام رضا (ع) فرمودند: هر كه به هر مقدارى كه در توانش مى باشد،بايد براى اهل منزل خود انفاق و خرج كند. 5- قالَ الرضا عليهالسلام : المَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهيرٌ وَ رَحْمَةٌ وَلِلْكافِرِ تَعْذيبٌ وَلَعْنَةٌ، وَ إ نَّ الْمَرَضَ لايَزالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتّى لايَكُونَ عَلَيْهِذَنْبٌ (5) امام رضا (ع) فرمودند: مريضى ، براى مؤ من سبب رحمت و آمرزش گناهانش مى باشد و براىكافر عذاب و لعنت خواهد بود. سپس افزودند: مريضى ، هميشه همراه مؤ من است تا آن كهاز گناهانش چيزى باقى نماند و پس از مرگ آسوده و راحت باشد. پي نوشتها: 1- امالى شيخ صدوق ص 68، بحارالا نوار: ج 91، ص 47، ضمن ح 2 2- علل الشّرايع : ص 198، ح 21 3- بصائرالدّرجات : جزء 6، ص 308، باب 8، ح 5 4- وسائل الشّيعة : ج 21، ص 540، ح 27807 5- بحارالا نوار: ج 78، ص 183، ح 35، ثواب الا عمال : ص 175 منبع: كتاب چهل داستان و چهل حديث از امام رضا عليه السلام
قال الامام علىّ بن موسى الرّضا صلواتاللّه و سلامه عليه : 1- مَنْ زارَ قَبْرَالْحُسَيْنِعليه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ، كانَ كَمَنْ زارَاللّهَ فَوْقَعَرْشِهِ (1) فرمود: هر مؤ منى كه قبر امام حسين عليه السلام را كنار شطّ فرات دركربلاء زيارت كند همانند كسى است كه خداوند متعال را بر فراز عرش زيارت كردهباشد. 2- كَتَبَ عليه السلام : ابْلِغْ شيعَتى : إنَّزِيارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اءلْفَ حَجَّةٍ، فَقُلْتُ لاِ بىجَعْفَرٍ عليه السلام : اءلْفُ حَجَّةٍ؟! قالَ: إ ى وَاللّهُ، وَ اءلْفُاءلْفِ حَجَّةٍ، لِمَنْ زارَهُ عارِفا بِحَقِّهِ (2) به يكىاز دوستانش نوشت : به ديگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زيارت قبر من معادل استبا يك هزار حجّ. راوى گويد: به امام جواد عليه السلام عرض كردم : هزار حجّ براىثواب زيارت پدرت مى باشد؟! فرمود: بلى ، هر كه پدرم را با معرفت در حقّش زيارتنمايد، هزار هزار يعنى يك ميليون حجّ ثواب زيارتش مى باشد.
3- قالَ عليه السلام : اءوَّلُ ما يُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَيْهِ،الصَّلاةُ، فَإ نْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاةُ صَحَّ ماسِواها، وَ إ نْ رُدَّتْ رُدَّماسِواها (3) فرمود: اوّلين عملى كه از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى گيرد نمازاست ، چنانچه صحيح و مقبول واقع شود، بقيه اعمال و عبادات نيز قبول مى گردد وگرنهمردود خواهد شد. 4- قالَ عليه السلام : لِلصَّلاةِاءرْبَعَةُ آلاف بابٍ (4) فرمود: نماز داراى چهار هزار جزء و شرط مى باشد. 5- قالَ عليه السلام : الصَّلاةُ قُرْبانُ كُلِّ تَقىٍّ (5) فرمود: نماز، هر شخص باتقوا و پرهيزكارى را - بهخداوند متعال - نزديك كننده است. پي نوشتها: 1- مستدرك الوسائل : ج 10، ص 250، ح 38 2- مستدرك الوسائل : ج 10، ص 359، ح 2. 3- مستدرك الوسائل : ج 3، ص 25، ح 4 4- تهذيب الا حكام : ج 2، ص 242، ح 957 5- وسائل الشّيعة : ج 4، ص 43، ح 4469 منبع: كتاب چهل داستان و چهل حديث از امام رضا عليه السلام
توضیحاتی درباره حديث (سلسلة الذهب )در نيشابور
مردم نيشابور مشتاق زيارت حضرت رضا (ع ) بودند. از حضرت تقاضا كردند اندكى توقف فرمايد تا چهره جذاب و متين آن يادگار رسول را ببينند. امام (ع ) در حالى كه لباس ساده اى بر تن داشت ، در برابر مردم قرار گرفت . مردم در ديدن آن حضرت بى تابانه فرياد شوق برداشتند. دو نفر از حافظان حديث بنام ابوذرعه و محمّد بن اسلم مردم را به سكوت دعوت مى كردند و كلمات درربار آن حضرت را براى مردم - با صداى بلند - بيان مى فرمودند. حضرت رضا عليه السلام حديثى را كه مربوط بهتوحيد و يگانگى ذات حق است بدين سان بيان فرمود:
كلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابىيعنى كلمه طيبه لا اله الا اللّه دژ استوار من است ، هر كس آن را بگويد در اين دژ استوار داخل مى شود، و اگر در آن وارد شد از عذاب روز رستاخيز در امان خواهد بود. و سپس هنگامى كه موكب آن حضرت مى خواست به راه افتد، براى تكميل اين سخن والا و ارزنده سر از هودج و كجاوه بيرون آورد.
مردم همه متوجه شدند كه امام (ع ) قصد بيان مطلبى فرموده است .
ديگر بار سكوت بر همه جا حكمفرما شد. امام (ع ) بدنبال حديث افزود:
و لكن بشرطها و انا من شروطهايعنى : و امّا به شرط و شروطش (و با اشاره به خود فرمود:) و من از شروط آن هستم . منظور امام از بيان حديث قدسى۱سه نكته بود:
اول آنكه با نقل نام پدران و اجداد خود كه هر كدام از ديگرى حديث را روايت كرده اند تا به پيغمبر اكرم (ص ) و اينكه آن حضرت از طريق جبرئيل امين از مقام ربوبى ، اين حديث را شنيده است پدران بزرگوار خود را كه همه امامان شيعه و خلفاى واقعى حق اند به مردم باز گفت و آنها را به ياد مردم آورد.
دوم آنكه ، موضوع يگانه پرستى و خدا پرستى را كه پايه همه اعتقادات است به ياد مردم آورد كه گول طاغوتهاى زمان و زورمندان طاغوت صفت نخورند.
سوم آنكه ، يگانه پرستى واقعى و خالى از شرك و روى و ريا مستلزم و همراه (ولايت ) اهل بيت (ع ) است و تا رهبرى عادلانه در جامعه مسلمانان برقرار نشود، بتها و بت نماها و طاغوتها نخواهند گذاشت توحيد در مسير درست قرار گيرد.
در تاريخ آمده است كه : هنگام نوشتن اين حديث مردم مشتاق آن چنان آمادگى داشتند كه 24 هزار قلمدان در اختيار گرفته بودند، تا در نوشتن كلمات گهربار فرزند پيغمبر (ص ) بكار گيرند۲ پی نشوت ها: ۱-حديثى كه از عالم ربوبيت بر قلب مقدس پيامبر (ص ) نازل شده باشد.
۲-حاج شيخ عباس قمى ، (( منتهى الامال )) ص 40 (بخش حالات حضرت رضا عليه السلام ).
منبع:کتاب چهارده اختر تابناک
وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پیامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.
2. پاداش نیكى پنهانى و سزاى افشا كننده بدى «أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَةً، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ.» :
پنهان كننده كار نیك [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشكاركننده كار بد سرافكنده است، و پنهان كننده كار بد آمرزیده است.
3. نظافت «مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِیاءِ التَّنَظُّفُ.»:
از اخلاق پیامبران، نظافت و پاكیزگى است.
4. امین و امین نما «لَمْ یَخُنْكَ الاَْمینُ وَ لكِنِ ائْتَمَنْتَ الْخائِنَ.»:
امین به تو خیانت نكرده [و نمیكند] و لیكن [تو] خائن را امین تصوّر نموده اى.
5. مقام برادر بزرگتر «أَلاَْخُ الاَْكْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ.»:
برادر بزرگتر به منزله پدر است.
6. دوست و دشمن هر كس «صَدیقُ كُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ.»:
دوست هر كس عقل او، و دشمنش جهل اوست.
7. نام بردن با احترام «إِذا ذَكَرْتَ الرَّجُلَ وَهُوَ حاضِرٌ فَكَنِّهِ، وَ إِذا كَانَ غائِباً فَسَمِّه.»:
چون شخص حاضرى را نام برى [براى احترام] كنیه او را بگو و اگر غائب باشد نامش را بگو.
8. بدى قیل و قال «إِنَّ اللّهَ یُبْغِضُ الْقیلَ وَ الْقالَ وَ إضاعَةَ الْمالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ.»:
به درستى كه خداوند، داد و فریاد و تلف كردن مال و پُرخواهشى را دشمن میدارد.
9. ویژگیهاى دهگانه عاقل «لا یَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فیهِ عَشْرُ خِصال: أَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ. وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ. یَسْتَكْثِرُ قَلیلَ الْخَیْرِ مِنْ غَیْرِهِ، وَ یَسْتَقِلُّ كَثیرَ الْخَیْرِ مِنْ نَفْسِهِ. لا یَسْأَمُ مِنْ طَلَبِ الْحَوائِجِ إِلَیْهِ، وَ لا یَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ. أَلْفَقْرُ فِى اللّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْغِنى. وَ الذُّلُّ فىِ اللّهِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الْعِزِّ فى عَدُوِّهِ. وَ الْخُمُولُ أَشْهى إِلَیْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ. ثُمَّ قالَ(علیه السلام): أَلْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرَةُ؟ قیلَ لَهُ: ما هِىَ؟ قالَ(علیه السلام): لا یَرى أَحَدًا إِلاّ قالَ: هُوَ خَیْرٌ مِنّى وَ أَتْقى.» :
عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این كه ده خصلت را دارا باشد :
1ـ از او امید خیر باشد.
2ـ از بدى او در امان باشند.
3ـ خیر اندك دیگرى را بسیار شمارد.
4ـ خیر بسیار خود را اندك شمارد.
5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود.
6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود.
7ـ فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد.
8ـ خوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد.
9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد.
10ـ سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى؟ به او گفته شد: چیست؟ فرمود: احدى را
ننگرد جز این كه بگوید او از من بهتر و پرهیزكارتر است.
10. نشانه سِفله «سُئِلَ الرِّضا(علیه السلام) عَنِ السِّفْلَةِ فَقالَ(علیه السلام):مَنْ كانَ لَهُ شَىْءٌ یُلْهیهِ عَنِ اللّهِ.»:
از امام رضا(علیه السلام) سؤال شد: سفله كیست؟فرمود: آن كه چیزى دارد كه از [یاد] خدا بازش دارد.
11. ایمان، تقوا و یقین «إِنَّ الاِْیمانَ أَفْضَلُ مِنَ الاٌِسْلامِ بِدَرَجَه، وَ التَّقْوى أَفْضَلُ مِنَ الاِْیمانِ بِدَرَجَة وَ لَمْ یُعطَ بَنُو آدَمَ أَفْضَلَ مِنَ الْیَقینِ.»:
ایمان یك درجه بالاتر از اسلام است، و تقوا یك درجه بالاتر از ایمان است و به فرزند آدم چیزى بالاتر از یقین داده نشده است.
12. میهمانى ازدواج «مِنَ السُّنَّةِ إِطْعامُ الطَّعامِ عِنْدَ التَّزْویجِ.»:
اطعام و میهمانى كردن براى ازدواج از سنّت است.
13. صله رحم با كمترین چیز «صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء، وَ أَفْضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأَذى عَنْها.»:
پیوند خویشاوندى را برقرار كنید گرچه با جرعه آبى باشد، و بهترین پیوند خویشاوندى، خوددارى از آزار خویشاوندان است.
14. سلاح پیامبران «عَنِ الرِّضا(علیه السلام) أَنَّهُ كانَ یَقُولُ لاَِصْحابِهِ: عَلَیْكُمْ بِسِلاحِ الاَْنْبِیاءِ، فَقیلَ: وَ ما سِلاحُ الاَْنْبِیاءِ؟ قالَ: أَلدُّعاءُ.»:
حضرت رضا(علیه السلام) همیشه به اصحاب خود می فرمود : بر شما باد به اسلحه پیامبران، گفته شد: اسلحه پیامبران چیست؟ فرمود: دعا.
15. نشانه هاى فهم «إِنَّ مِنْ عَلاماتِ الْفِقْهِ: أَلْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ، وَ الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أَبْوابِ الْحِكْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ یَكْسِبُ الَْمحَبَّةَ، إِنَّهُ دَلیلٌ عَلى كُلِّ خَیْر.»:
از نشانه هاى دین فهمى، حلم و علم است، و خاموشى درى از درهاى حكمت است. خاموشى و سكوت، دوستی آور و راهنماى هر كار خیرى است.
16. گوشه گیرى و سكوت «یَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ تَكُونُ الْعافِیَةُ فیهِ عَشَرَةَ أَجْزاء: تِسْعَةٌ مِنْها فى إِعْتِزالِ النّاسِ وَ واحِدٌ فِى الصَّمْتِ.»:
زمانى بر مردم خواهد آمد كه در آن عافیت ده جزء است كه نُه جزء آن در كناره گیرى از مردم و یك جزء آن در خاموشى است.
17. حقیقت توكّل «سُئِلَ الرِّضا(علیه السلام): عَنْ حَدِّ التَّوَكُّلِّ؟ فَقالَ(علیه السلام): أَنْ لا تَخافَ أحَدًا إِلاَّاللّهَ.»:
از امام رضا(علیه السلام) از حقیقت توكّل سؤال شد.
فرمود: این كه جز خدا از كسى نترسى.
18. بدترین مردم «إِنَّ شَرَّ النّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ وَ جَلَدَ عَبْدَهُ.»:
به راستى كه بدترین مردم كسى است كه یاری اش را [از مردم] باز دارد و تنها بخورد و زیردستش را بزند.
19. زمامداران را وفایى نیست «لَیْسَ لِبَخیل راحَةٌ، وَ لا لِحَسُود لَذَّةٌ، وَ لا لِمُـلـُوك وَفاءٌ وَ لا لِكَذُوب مُرُوَّةٌ.»:
بخیل را آسایشى نیست و حسود را خوشى و لذّتى نیست و زمامدار را وفایى نیست و دروغگو را مروّت و مردانگى نیست.
20. دست بوسى نه! «لا یُقَبِّلُ الرَّجُلُ یَدَ الرَّجُلِ، فَإِنَّ قُبْلَةَ یَدِهِ كَالصَّلاةِ لَهُ.»:
كسى دست كسى را نمبوسد، زیرا بوسیدن دست او مانند نماز خواندن براى اوست.
21. حُسن ظنّ به خدا «أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللّهِ، فَإِنَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّهُ بِاللّهِ كانَ عِنْدَ ظَنِّهِ وَ مَنْ رَضِىَ بِالْقَلیلِ مِنَ الرِّزْقِ قُبِلَ مِنْهُ الْیَسیرُ مِنَ الْعَمَلِ. وَ مَنْ رَضِىَ بِالْیَسیرِ مِنَ الْحَلالِ خَفَّتْ مَؤُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أَهْلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللّهُ دارَ الدُّنْیا وَ دَواءَها وَ أَخْرَجَهُ مِنْها سالِمًا إِلى دارِالسَّلامِ.»:
به خداوند خوشبین باش، زیرا هر كه به خدا خوشبین باشد، خدا با گمانِ خوشِ او همراه است، و هر كه به رزق و روزى اندك خشنودباشد، خداوند به كردار اندك او خشنود باشد، و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشد، بارش سبك و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دارالسّلامِ بهشت رساند.
22. اركان ایمان
«أَلاْیمانُ أَرْبَعَةُ أَرْكان: أَلتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ وَ التَّسْلیمُ لاَِمْرِاللّهِ، وَ التَّفْویضُ إِلَى اللّهِ.»:
ایمان چهار ركن دارد :
1ـ توكّل بر خدا
2ـ رضا به قضاى خدا
3ـ تسلیم به امر خدا
4ـ واگذاشتن كار به خدا.
23. بهترین بندگان خدا
«سُئِلَ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ خِیارِ الْعبادِ؟ فَقالَ(علیه السلام):أَلَّذینَ إِذا أَحْسَنُوا إِسْتَبْشَرُوا، وَ إِذا أَساؤُوا إِسْتَغْفَرُوا وَ إِذا أُعْطُوا شَكَرُوا، وَ إِذا أُبْتِلُوا صَبَرُوا، وَ إِذا غَضِبُوا عَفَوْا.»:
از امام رضا(علیه السلام) درباره بهترین بندگان سؤال شد.
فرمود: آنان كه هر گاه نیكى كنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند، و هر گاه عطا شوند شكر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر كنند، و هر گاه خشم كنند درگذرند.
24. تحقیر فقیر
«مَنْ لَقِىَ فَقیرًا مُسْلِمًا فَسَلَّمَ عَلَیْهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَى الاَْغْنِیاءِ لَقَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ الْقِیمَةِ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبانُ.»:
كسى كه فقیر مسلمانى را ملاقات نماید و بر خلاف سلام كردنش بر اغنیا بر او سلام كند، در روز قیامت در حالى خدا را ملاقات نماید كه بر او خشمگین باشد.
25. عیش دنیا
«سُئِلَ الاِْمامُ الرِّضا(علیه السلام): عَنْ عَیْشِ الدُّنْیا؟ فَقالَ: سِعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الُْمحِبّینَ.»:
از حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره خوشى دنیا سؤال شد. فرمود: وسعت منزل و زیادى دوستان.
26. آثار زیانبار حاكمان ظالم
«إِذا كَذَبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إِذا جارَ السُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةُ، وَ إِذا حُبِسَتِ الزَّكوةُ ماتَتِ الْمَواشى.»: زمانى كه حاكمان دروغ بگویند باران نبارد، و چون زمامدار ستم ورزد، دولت، خوار گردد. و اگر زكات اموال داده نشود چهارپایان از بین روند.
27. رفع اندوه از مؤمن
«مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِن فَرَّجَ اللّهُ عَنْ قَلْبِهِ یَوْمَ القِیمَةِ.»:
هر كس اندوه و مشكلى را از مؤمنى برطرف نماید، خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.
28. بهترین اعمال بعد از واجبات
«لَیْسَ شَىْءٌ مِنَ الاَْعْمالِ عِنْدَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بَعْدَ الْفَرائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ.»:
بعد از انجام واجبات، كارى بهتر از ایجاد خوشحالى براى مؤمن، نزد خداوند بزرگ نیست.
29. سه چیز وابسته به سه چیز «ثَلاثَةٌ مُوَكِّلٌ بِها ثَلاثَةٌ: تَحامُلُ الاَْیّامِ عَلى ذَوِى الاَْدَواتِ الْكامِلَةِ وَإِسْتیلاءُ الْحِرْمانِ عَلَى الْمُتَقَدَّمِ فى صَنْعَتِهِ، وَ مُعاداةُ الْعَوامِ عَلى أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ.»:
سه چیز وابسته به سه چیز است :
1ـ سختى روزگار بر كسى كه ابزار كافى دارد،
2ـ محرومیت زیاد براى كسى كه در صنعت عقب مانده باشد،
3ـ و دشمنىِ مردم عوام با اهل معرفت.
30. میانه روى و احسان «عَلَیْكُمْ بِالْقَصْدِ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ الْبِرِّ مِنَ الْقَلیلِ وَ الْكَثیرِ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى یَعْظُمُ شِقَّةَ الـتَّمْرَةِ حَتّى یَأْتِىَ یَوْمَ الْقِیمَةِ كَجَبَلِ أُحُد.»:
بر شما باد به میانهروى در فقر و ثروت، و نیكى كردن چه كم و چه زیاد، زیرا خداوند متعال در روز قیامت یك نصفه خرما را چنان بزرگ نماید كه مانند كوه اُحد باشد.
31. دیدار و اظهار دوستى با هم
«تَزاوَرُوا تَحابُّوا وَ تَصافَحُوا وَ لا تَحاشَمُوا.»:
به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
32. راز پوشى در كارها
«عَلَیْكُمْ فى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمانِ فى أُمُورِ الدّینِ وَ الدُّنیا فَإِنَّهُ رُوِىَ «أَنَّ الاِْذاعَةَ كُفْرٌ» وَ رُوِىَ «الْمُذیعُ وَ الْقاتِلُ شَریكانِ» وَ رُوِىَ «ما تَكْتُمُهُ مِنْ عَدُوِّكَ فَلا یَقِفُ عَلَیْهِ وَلیُّكَ».:
بر شما باد به رازپوشى در كارهاتان در امور دین و دنیا. روایت شده كه «افشاگرى كفر است» و روایت شده «كسى كه افشاى اَسرار میكند با قاتل شریك است» و روایت شده كه «هر چه از دشمن پنهان میدارى، دوست توهم بر آن آگاهى نیابد».
33. پیمان شكنى و حیله گرى
«لا یَعْدُمُ المَرْءُ دائِرَةَ السَّوْءِ مَعَ نَكْثِ الصَّفَقَةِ، وَ لا یَعْدُمُ تَعْجیلُ الْعُقُوبَةِ مَعَ إِدِّراءِ الْبَغْىِ.»:
آدمى نمیتواند از گردابهاى گرفتارى با پیمان شكنى رهایى یابد، و از چنگال عقوبت رهایى ندارد كسى كه با حیله به ستمگرى می پردازد.
34. برخورد مناسب با چهار گروه
«إِصْحَبِ السُّلْطانَ بِالْحَذَرِ، وَ الصَّدیقَ بِالتَّواضُعِ، وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعامَّةَ بِالْبُشْرِ.»:
با سلطان و زمامدار با ترس و احتیاط همراهى كن، و با دوست با تواضع و با دشمن با احتیاط، و با مردم با روى خوش.
35. رضایت به رزق اندك
«مَنْ رَضِىَ عَنِ اللّهِ تَعالى بِالْقَلیلِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِىَ اللّهُ مِنْهُ بِالْقَلیلِ مِنَ الْعَمَلِ.»:
هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل كم او راضى باشد.
36. عقل و ادب
«أَلْعَقْلُ حِباءٌ مِنَ اللّهِ، وَ الاَْدَبُ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الأَدَبَ قَدَرَ عَلَیْهِ، وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ یَزْدِدْ بِذلِكَ إِلاّ جَهْلاً.»:
عقل، عطیّه و بخششى است از جانب خدا، و ادب داشتن، تحمّل یك مشقّت است، و هر كس با زحمت ادب را نگهدارد، قادر بر آن میشود، امّا هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمیشود.
37. پاداشِ تلاشگر
«إِنَّ الَّذى یَطْلُبُ مِنْ فَضْل یَكُفُّ بِهِ عِیالَهُ أَعْظَمُ أَجْرًا مِنَ الُْمجاهِدِ فى سَبیلِ اللّهِ.»:
به راستى كسى كه در پى افزایش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره كند، پاداشش از مجاهد در راه خدا بیشتر است.
38. به پنج كس امید نداشته باش «خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فیهِ فَلا تَرْجُوهُ لِشَىْء مِنَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ:مَنْ لَمْ تَعْرِفَ الْوَثاقَةَ فى أُرُومَتِهِ، وَ الكَرَمَ فى طِباعِهِ، وَ الرَّصانَةَ فى خَلْقِهِ، وَ النُّبْلَ فى نَفْسِهِ، وَ الَْمخافَةَ لِرَبِّهِ.»:
پنج چیز است كه در هر كس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به او نداشته باش :
1ـ كسى كه در نهادش اعتماد نبینى،
2ـ و كسى كه در سرشتش كَرم نیابى،
3- و كسى كه در آفرینشش استوارى نبینى،
4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نیابى،
5ـ و كسى كه از خدایش ترسناك نباشد.
39. پیروزىِ عفو و گذشت
«مَا التَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ إِلاّ نُصِرَ أَعْظَمُهُما عَفْوًا.»:
هرگز دو گروه با هم روبه رو نمیشوند، مگر این كه نصرت و پیروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بیشترى داشته باشد.
40. عمل صالح و دوستى آل محمّد «لا تَدْعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الاِْجْتِهادَ فِى الْعِبادَةِ إِتِّكالاً عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّد(علیهم السلام) وَ لا تَدْعُوا حُبَّ آلِ مُحَمَّد(علیهم السلام)لاَِمْرِهِمْ إِتِّكالاً عَلَى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لا یُقْبَلُ أَحَدُهُما دُونَ الاْخَرِ.»:
مبادا اعمال نیك را به اتّكاى دوستى آل محمّد(علیهم السلام) رها كنید، و مبادا دوستى آل محمّد(علیهم السلام) را به اتّكاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ كدام از این دو، به تنهایى پذیرفته نمیشود.
ابراهيم بن عباس گويد: «هيچ گاه نديدم که از (امام) رضا عليهالسلام چيزي پرسيده شود، جز اين که آن سؤال را پاسخ ميداد. در ميان عالمان پيشين و دانشمندان معاصر او را کسي را آگاهتر از وي نيافتم. مأمون با پرسشهاي گوناگون او را ميآموزد و او از عهدهي پاسخ تمامي آنها بر ميآمد. تمامي سخن و جواب و شواهد مثال او از قرآن بود. در هر سه روز يک مرتبه قراء قرآن را به پايان ميبرد و ميفرمود: «اگر بخواهم ميتوانم آن را در کمتر از سه روز هم ختم نمايم، اما هزگز از آيهاي نميگذرم جز اين که در آن ميانديشم که دربارهي چه و چه هنگام نازل گشته است، و از اين لحاظ است که هر سه روز يک مرتبه قرآن را ختم مينمايم.»
قال الکاظم عليهالسلام لأصحابه «اشهدوا أن ابني هذا، وصيي و القيم بأمري و
امام کاظم عليهالسلام به اصحاب خود فرمود: «گواه باشيد که اين پسرم (امام رضا عليهالسلام) وصي و سرپرست و جانشين بعد از من ميباشد، کسي که من ديني از او بر گردن دارم، آن را از اين پسرم بگيرد، کسي که من به او وعدهاي دادهام، انجام آن را از او بخواهد و کسي که ناگزير از ملاقات با من است، از راه نامهنگاري با او با من پيوند برقرار سازد.»
حديث 22
قال أبو الحسن عليهالسلام: «ان ابني عليا أکبر ولدي و أبرهم عندي و أحبهم
الي و هو ينظر معي في الجفر؛ و لم ينظر فيه الا نبي أو وصي نبي.»[الکافي، 312-311/1.]
امام موسي کاظم عليهالسلام فرمود: «همانا علي پسر بزرگم نزد من از همه فرزندانم نيکوکارتر و محبوبتر است. او با من در جفرمي نگرد و حال آنکه در جفر جز پيامبر يا وصي پيامبر نميتواند بدان بنگرد.»
حديث 23
قال جعفر بن محمد الصادق عليهالسلام: «يخرج ولد من ابني موسي اسمه اسم
أميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام الي أرض طوس، و هم بخراسان، يقتل فيها بالسم، فيدفن فيها غريبا، من زاره عارفا بحقه أعطاه الله تعالي أجر من أنفق من قبل الفتح و قاتل.»[ بحارالانوار، 286/49. ]
امام جعفر صادق عليهالسلام فرمود:»فرزندي از پسرم موسي که همنام اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام است، به جانب سرزمين طوس در خراسان ميرود و در آن جا با زهر کشته شده و غريبانه دفن ميشود، کسي که او را با شناخت حق وي (به اينکه آن حضرت اما واجب الاطاعة است) زيارت کند، خداي تعالي پاداش کسي را که قبل از پيروزي، انفاق نموده و جنگيده است به وي عطا مينمايد.»
حديث 24
قال زياد القندي: دخلت علي أبي ابراهيم عليهالسلام و عنده ابنه أبوالحسن عليهالسلام فقال: «يا زياد هذا ابني کتابه کتابي و کلامه کلامي و رسوله رسولي، و ما قال فالقول قوله.»[اعلام الوري / 316.] .
زايد قندي گويد: خدمت امام کاظم عليهالسلام رسيدم، در حالي که پسرش ابوالحسن (امام رضا) عليهالسلام نزد ايشان بود. سپس فرمود: «اي زياد، اين پسرم نوشتهاش نوشتهي من، سخنش سخن من، فرستادهاش فرستادهي من است و هر چه گويد، سخن، سخن اوست.»
حديث 25
عن الرضا عليهالسلام أنه قال له رجل من أهل خراسان: يا ابن رسول الله رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله في المنام کأنه يقول لي: کيف أنتم اذا دفن في أرضکم بعضي فاستخفظتم و ديعتي و غيب في ثراکم نجمي؟ فقال له الرضا عليهالسلام: «أنا المدفون في أرضکم،و أنا بضعة من نبيکم، و أنا الوديعة و النجم، ألا فمن زارني و هو يعرف ما أوجب الله تبارک و تعالي من حقي و طاعتي، فأنا و آبائي شفعاؤه يوم القيامة، و من کنا شفعاءه يوم القيامة نجا و لو کان عليه مثل وزر الثقلين الجن و الأنس.»[بحارالانوار، 32 / 102] .
مردي خراساني به امام رضا عليهالسلام عرض نمود: اي فرزند رسول خدا، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را در خواب ديدم که به من فرمود: «چگونه است حال شما آن هنگام که فردي از (خاندان) من در سرزمين شما دفن گردد و شما به حفظ اين امانت من اهتمام نماييد و ستارهي من در خاک شما پنهان گردد؟» امام رضا عليهالسلام فرمود: «من هستم که در سرزمين شما دفن ميگردم؛ من پارهي تن پيامبر شما هستم؛ و منم آن امانت و ستاره، آگاه باشيد کسي که مرا زيارت کند، در حالي که بداند که خداي تبارک و تعالي (اداي) حق و پيروي مرا واجب ساخته است، من و پدرانم روز قيامت شفيعان او خواهيم بود، و کسي که ما روز قيامت شفيع او باشيم (از آتش دوزخ) رهايي مييابد، هر چند بار گناهان جن و انس بر او باشد.»
حديث 26
قال أبوالحسن موسي عليهالسلام في حديث: «من زار قبر ولدي علي و بات عنده ليلة کان کمن زار الله في عرشه. قيل: کمن زار الله في عرشه؟ فقال: نعم. اذا کان يوم القيامة کان علي عرش الرحمن أربعة من الأولين، و أربعة من الآخرين، فاما الأربعة الذين هم من الأولين: فنوح، و ابراهيم، و موسي، و عيسي عليهمالسلام و أما الأربعة من الآخرين: محمد و علي و الحسن و الحسين عليهمالسلام، ثم يمد الطعام فيقعد و معنا زوار قبور الأئمة، ألا أن أعلاهم درجة و أقربهم حبوة زوار قبر ولدي عليهالسلام» [وسائل الشيعة / 443 / 10] .
امام موسي کاظم عليهالسلام در ضمن حديثي فرمود: «کسي که قبر فرزندم علي عليهالسلام را زيارت کند و شبي را نزد او به سر برد، مانند کسي است که خداوند را در عرش زيارت کرده است.» راوي (از روي تعجب) گفت: مانند کسي که خدا را در عرش زيارت کرده است؟ حضرت فرمود: «آري، چون روز قيامت شود، چهار نفر از پيشينيان و چهار نفر از پسينيان بر عرش خداي رحمان قرار ميگيرند. چهار نفر پيشينيان نوح و ابراهيم و موسي وعيسي عليهمالسلام هستند و چهار نفر پسينيان محمد و علي وحسن و حسين عليهمالسلام؛ بعد از آن خوان طعام گسترده ميشود و زائران قبور ائمه عليهمالسلام به (گرد) آن مينشينند؛ بدانيد که (در ميان زائران قبور ائمه عليهمالسلام) مقام زائران قبر فرزندم از همه بلندتر و پر ارجتر است.»
حديث 27
عن أبياصلت الهروي قال: کنت عند الرضا عليهالسلام فدخل عليه قوم من أهل قم فسلموا عليه فرد و قربهم، ثم قال لهم: «مرحبا بکم و أهلا، فأنتم شيعتنا حقا، يأتي عليکم زمان تزورون فيه تربتي بطوس، ألا فمن زارني و هو علي غسل خرج من ذنوبه کيوم ولدته أمه.» [وسائل الشيعة، 446 / 10.] .
اباصلت هروي گويد: خدمت امام رضا عليهالسلام بودم که گروهي از مردم قم وارد شدند و سلام نمودند. حضرت پاسخ آنها را فرمود و ايشان را نزديک خويش جاي داد. سپس فرمود: «آفرين بر شما! شما شيعيان راستين ما هستيد، زماني بر شما فراميرسد که خاک (قبر) مرا در طوس ميکنيد، آگاه باشيد کسي که مرا در حالي که غسل نموده باشد زيارت کند، از گناهانش پاک ميشود، مانند روزي که از مادر زاييده شده است.»
حديث 28
عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني قال: «قلت: لأبي جعفر عليهالسلام: قد تحيرت بين زيارة قبر أبيعبدالله عليهالسلام و بين زيارة قبر أبيک عليهالسلام بطوس، فما تري؟ فقال لي: مکانک، ثم دخل و خرج و دموعه تسيل علي خديه، فقال: زوار أبيعبدالله عليهالسلام کثيرون، و زوار قبر أبي عليهالسلام بطوس قليلون.» [وسائل الشيعة، 442 / 10.] .
عبدالعظيم حسني گويد: به ابوجعفر (امام جواد عليهالسلام) گفتم: من در ترديدم که به زيارت قبر اباعبدالله الحسين عليهالسلام مشرف شوم يا به زيارت قبر پدرتان در طوس، نظر شما چيست؟ فرمود: در جاي خود باش» سپس (حضرت) وارد (خانه) شد و پس (از اندکي) بيرون آمد در حالي
پس (از اندکي) بيرون آمد در حالي که اشک از گونههايش جاري بود، فرمود: زائران اباعبدالله عليهالسلام بسيارند و زائران قبر پدرم در طوس اندک.» .
حديث 29
عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني قال: سمعت محمد بن علي الرضا عليهالسلام يقول: «ما زار أبي عليهالسلام احد فأصابه أذي من مطر أو برد أو حر الا حرم الله جسده علي النار.»[ وسائل الشيعة، 439 / 10.] .
(حضرت) عبدالعظيم حسني از امام محمد تقي عليهالسلام نقل ميکند که فرمود: «کسي که به زيارت پدرم نائل شود، و (در راه زيارت) به او آزاري مانند باران يا سرمايي يا گرمايي برسد، جز اين نيست که خداوند پيکرش را بر آتش (دوزخ) حرام مينمايد.»
حديث 30
عن عبدالعظيم الحسني قال: سمعت علي بن محمد العسکري عليهالسلام يقول: «أهل قم و أهل آبة مغفور لهم لزيارتهم لجدي علي بن موسي الرضا عليهماالسلام بطوس، ألا و من زاره فأصابه في طريقه قطرة من السماء حرم الله جسده علي النار.» [عيون اخبار الرضا عليهالسلام، 260 / 2.] .
(حضرت) عبدالعظيم حسني گويد: از امام علي النقي عليهالسلام شنيدم که فرمود: «مردم قم و آبه .
به جهت زيارت جدم علي بن موسي الرضا عليهماالسلام در طوس گناهانشان آمرزيده شده. آگاه باشيد کسي که آن حضرت را زيارت کند و در راه (زيارت) او قطرهاي (باران) از آسمان بر او فروبارد، خداوند پيکرش را بر آتش (دوزخ) حرام ميکند.»
حديث 31
عن عبدالله بن الصلت عن رجل من أهل بلخ قال: «کنت مع الرضا عليهالسلام في سفره الي خراسان فدعا يوما بمائدة له فجمع عليها مواليه من السودان و غيرهم فقلت: جعلت فداک لو عزلت لهؤلاء مائدة فقال: مه، ان الرب تبارک و تعالي واحد و الأم واحد و الأب واحد و الجزاء بالأعمال.» [بحارالانوار، 101 / 49. ] .
عبدالله بن الصلت از مردي از اهل بلخ نقل ميکند که گفت: «در طول مسير مسافرت امام رضا عليهالسلام به خراسان، من در خدمت ايشان بودم، روزي غذا طلبيد و (پس از گستراندن سفره) غلامان سياه خود ديگران را بر سر آن گرد آورد. گفتم: فدايت شود، بهتر بود که (سفره) غذاي آنان را جدا مينموديد. فرمود: ساکت باش، پروردگار تبارک و تعالي يکي است، مادر يکي است، پدر يکي است و پاداش به کردار است.»
حديث 32
عن علي بن أسباط قال سألت أباجعفر عليهالسلام: ما لمن زار أباک بخراسان؟ قال: «الجنة و الله، الجنة و الله.» [وسائل الشيعة، 437 / 10.] .
علي بن اسباط گويد: از ابوجعفر (امام جواد) عليهالسلام پرسيدم: کسي که پدرتان را در خراسان زيارت کند، چه (پاداشي) خواهد داشت؟ فرمود: به خدا قسم بهشت، به خدا قسم بهشت.»
حديث 33
قال رسول الله صلي الله عليه و آله: «ستدفن بضعة مني بأرض خراسان لا يزورها مؤمن الا أوجب الله له الجنة و حرم جسده علي النار.»[الوافي، 1551 / 14] .
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «به زودي پارهي تن من در سرزمين خراسان دفن ميشود که هيچ مؤمني او را زيارت نميکند، مگر اين که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و پيکرش را بر (آتش) دوزخ حرام ميسازد.»
حديث 34
قال الامام الجواد عليهالسلام: «ضمنت لمن زار قبر أبي الرضا عليهالسلام بطوس عارفا بحقه الجنة علي الله تعالي.»[وسائل الشيعة، 437 / 10] .
امام جواد عليهالسلام فرمود: «کسي که قبر پدرم رضا عليهالسلام را در طوس با شناخت حق او (به اينکه حضرتش امام واجب الاطاعة است) زيارت کند، من نزد خداي تعالي بهشت را براي او ضمانت ميکنم.»
حديث 35
قال الرضا عليهالسلام: «ما زارني أحد من أوليائي عارفا بحقي الا شفعت فيه يوم القيامة.»[وسائل الشيعة، 434 / 10] .
امام رضا عليهالسلام فرمود: «هيچ يک از دوستانم مرا با آگاهي به حقم (که امام واجب الاطاعه هستم) زيارت نميکند مگر اين که روز قيامت او را شفاعت خواهم کرد.»
حديث 36
قال الرضا عليهالسلام: «من شد رحله الي زيارتي أستجيب دعاؤه و غفرت له ذوبه، فمن زارني في تلک البقعة کان کمن زار رسول الله صلي الله عليه و آله، و کتب الله له ثواب ألف حجة مبرورة و ألف عمرة مقبولة، و کنت أنا و آبائي شفعاءه يوم القيامة، و هذه البقعة روضة من رياض الجنة، و مختلف الملائکة، لا يزال فوج ينزل من السماء و فوج يصعد، الي أن ينفخ في الصور.»[بحارالانوار، 44/ 102] .
امام رضا عليهالسلام فرمود: «کسي که بار سفر به سوي من بربندد دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده ميشود، پس کسي که مرا در آن مکان زيارت کند، مانند کسي است که
رسول خدا صلي الله عليه و آله را زيارت کرده باشد، خداوند براي او پاداش هزار حج و عمرهي پذيرفته شده مينويسد و من و پدرانم شفيعان او روز قيامت خواهيم بود؛ اين بقعه بوستاني از بوستانهاي بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است؛ آن گونه که گروهي از آسمان فرو ميآيند و گروهي بالا ميروند، تا اين که در صور دميده شود.»
حديث 37
قال الامام موسي بن جعفر عليهماالسلام في حديث: «و لقد رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله في المنام و أميرالمؤمنين عليهالسلام معه... ثم وصفه لي رسول الله صلي الله عليه و آله فقال: علي ابنک الذي ينظر بنور الله و يسمع بتفهيمه و ينطق بحکمته، يصيب و لا يخطيء و يعلم و لا يجهل، قد مليء حلما و علما...»[بحارالانوار، 11 - 12/ 49.] .
امام موسي بن جعفر عليهماالسلام ضمن حديثي فرمود: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليهالسلام را به همراه آن حضرت در خواب ديدم... سپس رسول خدا صلي الله عليه و آله وي (امام رضا عليهالسلام) را براي من توصيف نمود و فرمود: «علي پسر توست که نور خدا ميبيند و به تفهيم الهي ميشنود و بر
پايهي حکمت او سخن ميگويد، او راه راست ميپويد و به خطا نميرود، دانشمندي است که (علمش) به جهل نميگرايد و لبريز از بردباري و دانش گرديده است.»
حديث 38
قال رسول الله صلي الله عليه و آله في حديث في فضائل الأئمة المعصومين عليهمالسلام: «من أحب أن يلقي الله ضاحکا مستبشرا فليتول علي بن موسي الرضا عليهالسلام... فهؤلاء مصابيح الدجي و أئمة الهدي و أعلام التقي، من أحبهم و تولاهم کنت ضامنا له علي الله تعالي بالجنة.»[بحارالانوار، 296 / 36.] .
رسول خدا صلي الله عليه و آله در ضمن حديثي در بيان فضائل يکايک ائمه معصومين عليهمالسلام فرمود: «کسي که دوست بدارد خندان، خداوند را ملاقات کند، بايد محبت و ولايت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام را داشته باشد... اينان (ائمه اطهار عليهمالسلام) چراغهاي تاريکي و امامام هدايتگر و نشانههاي تقوا هستند، کسي که ايشان را دوست بدارد و بهرهمند از ولايت آنان گردد، من نزد خداي تعالي بهشت را براي او ضمانت ميکنم.»
حديث 39
قال يعقوب بن اسحاق النوبختي: «مر رجل بأبي الحسن الرضا عليهالسلام فقال له: أعطني علي قدر مروتک، قال: لا يسعني ذلک، فقال: أعطني علي قدر مروتي. قال: أما اذا فنعم. ثم قال: يا غلام أعطه مائتي دينار.»[بحارالانوار، 100 / 49. ] .
يعقوب بن اسحاق نوبختي گويد: «مردي خدمت امام رضا عليهالسلام آمد و عرض کرد: به من به اندازهي جوانمرديت بخشش نما. فرمود: نميتوانم چنان کنم. گفت: (پس) به اندازهي جوانمردي من بخشش نما. فرمود: اکنون ميتوانم. سپس فرمود: اي غلام به او دويست دينار بده.»
حديث 40
قال ابراهيم بن العباس: «ما رأيت أباالحسن الرضا عليهالسلام جفا أحدا بکلمة قط و لا رأيته قطع علي أحد کلامه حتي يفرغ منه، و ما رد أحدا عن حاجة يقدر عليها، و لا مدرجله بين يدي جليس له قط و لا رأيته شتم أحدا من مواليه و مماليکه قط، و لا رأيته تفل، و لا رأيته يقهقه في ضحکه قط، بل کان ضحکه التبسم، و کان اذا خلا و نصب مائدته أجلس معه علي مائدته مماليکه و مواليه حتي البواب السائس، و کان عليهالسلام قليل النوم بالليل کثير السهر، يحيي أکثر لياليه من أولها الي الصبح، و کان کثير الصيام فلا يفوته صيام ثلثة أيام في الشهر، و يقول: ذلک صوم الدهر. و کان عليهالسلام کثير المعروف و الصدقة في السر و أکثر ذلک يکون منه في الليالي المظلمة، فمن زعم أنه رأي مثله في فضله فلا تصدق.»[عيون اخبار الرضا، 184 / 2. ] .
ابراهيم بن عباس گويد: «نديدم که هرگز ابوالحسن الرضا عليهالسلام با سخني به کسي ستمي روا دارد، و نديدم که سخن کسي را قطع کند تا اينکه کلامش را به پايان برد و نه آن که از برآوردن حاجت نيازمندي سرباز زند. او هرگز در برابر همنشيني نه پايش را دراز ميکرد و نه به چيزي تکيه ميداد. همچنان که نديدم يکي از زيردستان و زير خريدانش را هرگز دشنام دهد، و نديدم که آب دهان (بر زمين) اندازد و صدا به خنده بلند سازد، بلکه خندهاش به صورت تبسم بود. چون در خلوت خانه سفرهي غذا ميگستراندند، زيردستان وغلامانش -و حتي مأمور اصطبل - را همراه خود بر سر سفره مينشاند. آن حضرت کم خواب و بسيار شب زندهدار بود، اکثر شبها را از ابتدا تا صبح به عبادت ميگذراند، بسيار روزه ميداشت و روزهي سه روزه .
را از دست نميداد و ميفرمود: اين (روزهي اين سه روز معادل) روزهي يک عمر است؛ کار نيکو بسيار ميکرد و صدقهي نهاني بسيار ميداد، که البته اکثر اينها در شبهاي تاربود؛ پس اگر کسي پندارد که کسي را در فضيلت همتاي او ديده است، تو باور مکن.»
سورة آل عمران 1- العيّاشى بإسناده عن مرزبان القمى، قال: سألت أباالحسن عليه السلام عن قول الله (شهد الله أنّه لاإله إلّا هو و الملائكة و أولوا العلم قائماً بالقسط). قال: هو الامام. 2- الصدوق عن أبى العبّاس محمّد بن ابراهيم بن إسحاق الطالقانى رضيالله عنه قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن سعيد الكوفى، قال: حدّثنا علىّ بن الحسن بن علىّ بن فضال، عن أبيه، قال: قلت لأبى الحسن الرضا عليه السلام: لِمَ سُمّى (الحواريّون) الحواريّين؟ قال: أمّا عند الناس فإنّهم سمّوا حواريّين لأنّهم كانوا قصّارين يخلصون الثياب من الوسخ بالغسل و هو اسم مشتقّ من الخبز الحوار، و أمّا عندنا: فسمّى الحواريّون: الحوار لأنّهم كانوا مخلصين فى أنفسهم، و مخلصين لغيرهم من أوساخ الذنوب بالوعظ و التذكير، قال: فقلت له: لِمَ سُمّى النّصاري؟ قال: لأنّهم كانوا من قرية إسمها ناصرة من بلاد الشام نزلتها مريم و نزلها عيسي عليه السلام بعد رجوعهما من مصر. 3- العيّاشى عن إسماعيل بن همّام عن أبى الحسن عليه السلام فى قول الله (مسوّمين) قال: العمائم اعتمّ رسول الله صلّي الله عليه و آله فسدلها من بين يديه و من خلفه. 4- الحميرى عن الرضا عليه السلام قال: و كان جعفر عليه السلام يقول: والله لايكون الّذى تمدّون إليه أعناقكم حتّي تميّزون و تمحّصون، ثمّ يذهب من كلّ عشرة شىء و لايبقي منكم إلّا الأنزر، ثمّ تلا هذه الآية (أم حسبتم أن تدخلوا الجنّة و لمّا يعلم الله الّذين جاهدوا منكم و يعلم الصابرين). 5- العيّاشى عن أبى الحسن الرضا عليه السلام أنّه ذكر قول الله (هم درجات عند الله) قال: الدّرجة ما بين السماء إلي الأرض. 6- علىّ بن إبراهيم قال: حدّثنى أبى عن الحسين بن خالد، عن الرضا عليه السلام فى قوله تعالي (اصبروا و صابروا و رابطوا) قال: إذا كان يوم القيامة ينادى مناد: أين الصابرون؟ فيقوم فئام من الناس، ثمّ ينادى: أين المتصبّرون؟ فيقوم فئام من الناس، قلت: جعلت فداك و ما الصابرون؟ قال: الصابرون علي أداء الفرائض، و المتصبّرون علي اجتناب المحارم.
* * *
سوره آل عمران (3)1- عياشي به اسنادش از مرزبان قمي روايت كرده است كه گفت: از حضرت رضا (ع) درباره آيه (خداوند و ملائكه و صاحبان علم شهادت مي دهند كه خدايي جز او نيست و بر پا دارنده عدل است)1 سؤال كردم، فرمود: مقصود (از أولوا العلم ) امام است 2. 2- صدوق از ابوالعباس محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني(رض ) از احمد بن محمد بن سعيد كوفي، از علي بن حسن بن علي بن فضال، از پدرش روايت كرده است كه گفت: به ابوالحسن الرضا(ع) عرض كردم: چرا (حواريون)3 را به اين نام خوانده اند؟ فرمود: از نظر عامه مردم، علت نامگذاري آنان به حواريون آن است كه اين عده گازر بودند و لباسها را با شستشو از چرك و كثافت پاك و تميز مي كردند، و اين نامي است كه از الخبز الحوار (نان سفيد) گرفته شده است، اما از نظر ما علتش اين است كه اين عده هم خود پاك بودند و هم ديگران را با موعظه و نصيحت از چرك و آلودگيهاي گناهان پاك مي كردند، راوي گويد: عرض كردم: نصارا را چرا نصارا گفته اند؟ فرمود: چون از روستايي به نام ناصره در بلاد شام بودند كه مريم و عيسي(ع) پس از بازگشت از مصر در اين آبادي سكنا گزيدند4. 3- عياشي از اسماعيل بن همام از ابوالحسن الرضا(ع) روايت كرده است كه آن حضرت در تفسير (نشان كنندگان)5 فرمود: (اين نشان ) عمامه هايي بوده كه رسول خدا(ص ) (يكي از آنها را) به سر بست و دنباله هاي آنها را از جلو و پشت سرش آويزان كرد6. 4- حميري از حضرت رضا(ع) روايت كرده است كه فرمود: جعفر(ع) مي فرمود: به خدا سوگند آن چيزي كه به سويش گردن مي كشيد (و آرزويش را داريد) تحقق پيدا نمي كند تا آن گاه كه كاملا آزموده شويد و سره و ناسره گرديد، تا جايي كه اكثريت حذف شويد و از هر ده نفر شما تعداد اندكي باقي ماند. حضرت آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود (آيا پنداشتيد داخل بهشت مي شويد بدون آنكه خداوند امتحان كند و آنان كه جهاد در دين كرده و آنها كه در سختيها صبر كردند مقامشان را بر عالمي معلوم گرداند)7. 5- عياشي از حضرت ابوالحسن الرضا(ع) روايت كرده است كه آن بزرگوار آيه (آنها درجاتي نزد خدا دارند)8 را خواند و فرمود: اندازه درجه به اندازه فاصله آسمان تا زمين است 9. 6- علي بن ابراهيم، از پدرش، از حسين بن خالد ، از حضرت رضا(ع) روايت كرده است كه آن حضرت درباره آيه (صبر كنيد و ديگران را دعوت به صبر كنيد و مراقب باشيد)10 فرمود: چون روز قيامت شود، ندا دهنده اي ندا دهد: كجايند صابران؟ پس گروهي از مردم برمي خيزند. سپس ندا دهد: كجايند متصبران؟ گروهي ديگر بر مي خيزند، عرض كردم: فدايت شوم، صابران كيستند؟ فرمود: صابران كساني هستند كه در انجام فرايض و واجبات شكيبايي مي ورزند، و متصبران آنانند كه در اجتناب از حرامها شكيبايي را به جان مي خرند11.
منبع حديث
1- آل عمران / 18. 2- تفسير عيّاشى 1/ 166. 3- اشاره به آيه 52 از سوره آل عمران. 4- علل الشرايع 80-81. 5- آل عمران / 125. 6- تفسير عيّاشى1/ 196- 197. 7- قرب الإسناد 369، آيه در سوره آل عمران / 142. 8- آل عمران / 163. 9- تفسير عيّاشى 1/ 205. 10- آل عمران / 200. 11- تفسير قمّى 1/ 129.
أحزاب
متن حديث
سورة الأحزاب (33) الصدوق حدّثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمدانى رضى الله عنه قال: حدّثنا علىّ بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن علىّ بن معبد عن الحسين بن خالد، قال: سألت أباالحسن علىّ بن موسي الرضا عليه السلام عن قول الله عزّوجلّ (إنّا عرضنا الأمانة علي السّموات والأرض و الجبال فأبين أن يحملنها)، فقال: الأمانة الولاية من ادّعاها بغير حقّ فقد كفر.
* * *
سوره احزاب (33) صدوق از احمد بن زياد بن جعفر همداني(رض) از علي بن ابراهيم بن هاشم، از پدرش، از علي بن معبد، از حسين بن خالد روايت كرده است كه گفت از ابوالحسن علي بن موسي الرضا(ع) درباره اين سخن خداي عزّوجلّ (ما امانت را به آسمان و زمين عرضه كرديم اما آن دو از پذيرش آن خودداري كردند)1 سؤال كردم، فرمود: مقصود از امانت، ولايت است. هر كس بناحق آن را ادعا كند كافر است2.
منبع حديث
1- احزاب / 72. 2- عيون اخبار الرضا 1/ 306.
أحقاف
متن حديث
سورة الأحقاف (46) الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن إبراهيم بن إسحاق الطالقانى رضى الله عنه قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن سعيد الهمدانىّ قال: حدّثنا علىّ بن الحسن بن فضّال عن أبيه، عن أبى الحسن الرضا عليه السلام، قال: إنّما سمّى (أولوا العزم) أولى العزم لأنّهم كانوا أصحاب العزائم و الشرائع، و ذلك أنّ كلّ نبىّ كان بعد نوح عليه السلام كان علي شريعته و منهاجه و تابعاً لكتابه إلي زمان إبراهيم الخليل عليه السلام، و كلّ نبىّ كان فى أيّام إبراهيم و بعده كان علي شريعة إبراهيم و منهاجه و تابعاً لكتابه إلي زمن موسي عليه السلام، و كلّ نبىّ كان فى زمن موسي و بعده كان علي شريعة موسي و منهاجه و تابعاً لكتابه إلي أيّام عيسي عليه السلام، و كلّ نبىّ كان فى أيّام عيسي و بعده كان علي منهاج عيسي و شريعته، و تابعاً لكتابه إلي زمن نبينا محمّد صلّي الله عليه و آله، فهؤلاء الخمسة هم أولوا العزم، و هم أفضل الأنبياء و الرسل، و شريعة محمّد صلّي الله عليه و آله لاتنسخ إلي يوم القيامة و لانبىّ بعده إلي يوم القيامة فمن ادّعي بعده نبيّناً أو أتي بعد القرآن بكتاب فدمه مباح لكلّ من سمع ذلك منه.
* * *
سوره احقاف (46) صدوق از محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني(رض) از احمد بن محمد بن سعيد همداني، از علي بن حسن بن فضال، از پدرش، از ابوالحسن الرضا(ع) روايت كرده است كه فرمود: (پيامبران) (اولوا العزم)1 را اولوا العزم ناميدهاند چون صاحب دين و شريعت (مستقل) بودند. هر پيامبري كه بعد از نوح(ع) آمد بر شريعت و آيين او و تابع كتاب آن حضرت بود تا زمان ابراهيم خليل(ع)، هر پيامبري هم كه در زمان ابراهيم و بعد از او بود از شريعت و آيين ابراهيم و كتاب او پيروي ميكرد، تا زمان موسي(ع)، هر پيامبري كه در زمان موسي و بعد از او بود از شريعت و راه او تبعيت ميكرده و پيرو كتاب او بود تا زمان عيسي(ع) هر پيامبري هم كه در زمان عيسي و بعد از او ظهور كرد بر راه و شريعت عيسي و كتاب او بود تا زمان پيامبر ما محمد(ص). اين پنج نفر پيامبران اولوا العزم هستند و از همه پيامبران و رسولان برترند. شريعت محمد تا روز قيامت منسوخ نميشود و پس از او تا روز قيامت پيامبري نخواهد آمد. بنابر اين، پس از آن حضرت هر كس ادعاي نبوت كند، يا بعد از قرآن كتابي بياورد، ريختن خونش بر هر كس كه چنين ادعايي را از او بشنود، مباح است2.
منبع حديث
1- أحقاف 46/ 35. 2- علل الشرائع 122- 123.
إنسان
متن حديث
سورة الإنسان(الدهر) (76) أحمد بن أبى عبدالله البرقى عن أبيه عن معمّر بن خلّاد عن أبى الحسن الرضا عليه السلام فى قول الله عزّوجلّ (و يطعمون الطعام علي حبّه مسكيناً) قال: قلت: حبّ الله، أو حبّ الطّعام؟ قال: حبّ الطعام.
* * *
سوره انسان(دهر) (76) احمد بن ابي عبداللّه برقي، از پدرش، از معمّر بن خلاّد روايت كرده است كه گفت: از ابوالحسن الرضا(ع) درباره آيه (و غذا را با اينكه آن را دوست دارند به مسكين اطعام مي كنند)1 سؤال كردم: مقصود از (آن را دوست دارند) خدا را دوست دارند يا غذا را؟ فرمود: يعني غذا را2.
منبع حديث
1-دهر / 8. 2- المحاسن 397.
بلد
متن حديث
سورة البلد (90) البرقى عن أبيه عن معمّر بن خلّاد قال: كان أبوالحسن الرضا عليه السلام إذا أكل اُتى بصحفة، فتوضع قرب مائدته، فيعمد إلي أطيب الطعام ممّا يؤتى به، فيأخذمن كلّ شىء شيئاً فيوضع فى تلك الصّحفة، ثمّ يأمر بها للمساكين ثمّ يتلو هذه الآية (فلا اقتحم العقبة) ثمّ يقول: علم الله عزّوجلّ أن ليس كلّ إنسان يقدر علي عتق رقبة، فجعل لهم سبيلاً إلي الجنّة بإطعام الطّعام.
* * *
سوره بلد (90) برقي از پدرش، از معمّر بن خلّاد روايت كرده است كه گفت: حضرت ابوالحسن الرضا(ع) وقتي ميخواست غذا بخورد، قدحي ميآوردند و نزديك سفره ايشان ميگذاشتند، حضرت دست ميبرد و از هر يك از بهترين و لذيذترين غذاهايي كه برايش آورده بودند مقداري بر ميداشت و در آن قدح ميگذاشت و ميفرمود آن را به مستمندان بدهند، آنگاه اين آيه را تلاوت ميكرد (پس به بلندي گردنگاه در نيامد)1 سپس ميفرمود: خداي عزّوجلّ ميدانست كه همه افراد قادر به آزاد كردن بنده نيستند، از اين رو، اطعام كردن (فقرا) را راهي براي رسيدن آنان به بهشت قرار داد2.
منبع حديث
1- بلد /11. 2- محاسن 392.
بينه
متن حديث
سورة البيّنة (98) الكلينى عن علىّ بن محمّد عن بعض أصحابه عن أحمد بن محمّد بن أبى نصر، قال: دفع إلي أبوالحسن عليه السلام مصحفاً و قال: لاتنظر فيه، ففتحته و قرأت فيه: (لم يكن الّذين كفروا) فوجدت فيها اسم سبعين رجلاً من قريش بأسمائهم و أسماء آبائهم، قال: فبعث إلىّ: ابْعث إليّ بالمصحف.
* * *
سوره بيّنه (98) كليني از علي بن محمد، از يكي از هم اصحابش از احمد بن محمد بن ابي نصر روايت كرده است كه گفت: ابوالحسن(ع) مصحفي به من داد و فرمود: در آن نگاه مكن، اما من آن را گشودم (و نبودند آنان كه كافر شدند) را خواندم، و در آن نام هفتاد مرد از قريش را كه نام آنها و پدرانشان ذكر شده بود، يافتم، ابن ابي نصر گويد: حضرت به من پيغام فرستاد كه: مصحف را به من برگردان1.
منبع حديث
1- اصول كافى2/ 631؛ آيه در سوره بيّنه /1.
جمعه
متن حديث
سورة الجمعة (62) الصدوق عن الفقيه المروزى عن أبى بكر النيسابورى عن الطائى عن أبيه عن الرضا عليه السلام عن أبيه عن جعفر بن محمّد قال: السّبت لنا، و الأحد لشيعتنا، و الاثنين لبنى اُميّة، و الثلاثاء لشيعتهم، و الأربعاء لبنى العباس، و الخميس لشيعتهم، و الجمعة لسائر الناس جميعاً، و ليس فيه سفر، قال الله تعالي (فإذا قضيت الصلوة فانتشروا فى الأرض و ابتغوا من فضل الله) يعنى يوم السبت.
* * *
سوره جمعه (62) صدوق از فقيه مروزي، از ابوبكر نيشابوري، از طائي، از پدرش، از حضرت رضا، از پدر بزرگوارش، از جعفر بن محمد(ع) روايت كرده است كه فرمود: روز شنبه متعلق به ماست، يكشنبه متعلق به شيعيان ما، دوشنبه متعلق به بنياميه، سهشنبه متعلق به پيروان آنها، چهارشنبه متعلق به بني عباس، پنجشنبه متعلق به پيروان آنها، و جمعه متعلق به بقيه مردمان است، و در جمعه سفر كردن روا نيست، خداي تعالي فرموده است (پس هنگامي كه نماز جمعه تمام شد در زمين پراكنده شويد و فضل خداوند را بجوييد)1 مقصود (از پراكنده شدن و مسافرت در زمين و پرداختن به كسب و كار) روز شنبه است2.
منبع حديث
1- جمعه /10. 2- عيون اخبار الرضا 2/ 42 - 43.
جن
متن حديث
سورة الجنّ (72) علىّ بن إبراهيم قال: حدّثنى أبى عنالحسين بن خالد، عن أبى الحسن الرضا عليه السلام، قال: (المساجد) الأئمّة عليهم السلام.
* * *
سوره جنّ (72) علي بن ابراهيم از پدرش، از حسين بن خالد، از حضرت ابوالحسن الرضا (ع) روايت كرده است كه فرمود: (مساجد) ائمّه(ع) هستند1.
منبع حديث
1- تفسير قمّى 2/ 390، و آيه در سوره جنّ / 18.
حج
متن حديث
سورة الحجّ (22) الحميرى عن البزنطى، قال: و سألت الرضا عليه السلام عن قول الله تعالي (ليقضوا تفثهم و ليوفوا نذورهم) قال: تقليم الأظفار، و طرح الوسخ عنك، و الخروج من الإحرام، (و ليطوّفوا بالبيت) طواف الفريضة.
* * *
سوره حجّ (22) حميري از بزنطي روايت كرده است كه گفت: از حضرت رضا(ع ) درباره آيه (سپس تفث خود را انجام دهند و نذرهاي خويش را أدا كنند) سؤال كردم، فرمود: تفث به معناي گرفتن ناخنها، زدودن چرك و كثافت از خود، و بيرون آمدن از احرام است ، (و بر آن خانه طواف كنند)1 مقصود طواف واجب است 2.
منبع حديث
1- حج / 29. 2- قرب الإسناد 358.
طور
متن حديث
سورة الطور (52) علىّ بن إبراهيم قال: أخبرنا أحمد بن إدريس عن أحمد بن محمّد عن ابن أبى نصر عن الرضا عليه السلام قال: (أدبار السّجود) أربع ركعات بعد المغرب و (إدبار النجوم) ركعتان قبل صلاة الصبح.
* * *
سوره طور (52) علي بن ابراهيم از احمد بن ادريس، از احمد بن محمد، از ابن ابي نصر، از حضرت رضا(ع) روايت كرده است كه فرمود: مقصود از (عقبهاي سجود)1 چهار ركعت (نافله) بعد از مغرب است و مراد از (پشت كردن ستاره ها)2 دو ركعت (نافله) پيش از نماز صبح 3.
منبع حديث
1- ق /40. 2- طور / 49. 3- تفسير قمّى2/ 333.
غاشيه
متن حديث
سورة الغاشية (88) ابن شهر آشوب مرسلاً عن الرضا عليه السلام فى قوله (و إلي الجبال كيف نصبت) قال: الأوصياء.
* * *
سوره غاشيه (88) ابن شهر آشوب مرسلاً از حضرت رضا(ع) روايت كرده است كه آن بزرگوار درباره آيه شريفه: و به كوهها كه چگونه برافراشته شده است)1 فرمود: مقصود از كوهها اوصياء هستند2.
منبع حديث
1- غاشيه / 19. 2- مناقب ابن شهرآشوب1/ 373.
ق
متن حديث
سورة ق (50) علىّ بن إبراهيم قال: أخبرنا أحمد بن إدريس عن أحمد بن محمّد عن ابن أبى نصر عن الرضا عليه السلام قال: (أدبار السّجود) قال: أربع ركعات بعد المغرب و (إدبار النجوم) ركعتان قبل صلاة الصبح.
* * *
سوره ق (50) علي بن ابراهيم از احمد بن ادريس، از احمد بن محمد، از ابن ابي نصر، از حضرت رضا(ع) روايت كرده است كه فرمود: مقصود از (عقبهاي سجود)1 چهار ركعت (نافله) بعد از مغرب است و مراد از (پشت كردن ستاره ها)2 دو ركعت (نافله) پيش از نماز صبح 3.
منبع حديث
1- ق /40. 2- طور / 49. 3- تفسير قمّى2/ 333.
مؤمنون
متن حديث
سورة المؤمنون (23) الصدوق قال: حدّثنى محمّد بن عمر الجعابى قال: حدّثنا أبو محمّد الحسن بن عبدالله الرازى، قال: حدّثنى سيّدى علىّ بن موسي الرضا عليه السلام عن أبيه عن آبائه عن علىّ عليه السلام فى قوله عزّوجلّ (أولئك هم الوارثون*الّذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون) فى نزلت.
* * *
سوره مؤمنون (23) صدوق از محمد بن عمر جعابي، از ابومحمد حسن بن عبدالله رازي روايت كرده است كه گفت: سرورم علي بن موسي الرضا(ع) از پدر بزرگوارش از پدران گراميش، از علي (ع ) برايم حديث كرد كه آن حضرت فرمود: آيه (اينان همان وارثانند، همانان كه پرديس را به ارث مي برند و در آن جاويدانند)1 درباره من نازل شده اشت 2.
منبع حديث
1- مؤمنون / 10-11. 2- عيون اخبار الرضا 2/ 65.
واقعه
متن حديث
سورة الواقعة (56) الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن عمر الجعابي، قال: حدّثنى أبو محمّد الحسن بن عبدالله الرازى، قال: حدّثنى سيّدى علىّ بن موسي الرضا عليه السلام عن أبيه عن آبائه عن علىّ عليه السلام، قال: (و السابقون السابقون) فىّ نزلتْ.
* * *
سوره واقعه (56) صدوق از محمد بن عمر جعابي، از ابومحمد حسن بن عبداللّه رازي روايت كرده است كه گفت: سرورم علي بن موسي الرضا(ع) از پدرش، از پدرانش، از علي(ع) روايت كرد كه فرمود: (و السابقون و السابقون)1 درباره من نازل شد2.
و من أراد أن يأمن وجع السفل و لايضرّه شىء من أرياح البواسير فليأكل سبع تمرات هيرون بسمن بقر و يدهن أنثييه بزئبق خالص.
* * *
پيشگيري از بواسير هر كس مي خواهد كه از ابتلا به درد مقعد مصون بماند و بواسير نگيرد هفت دانه خرماي برنيك با روغن گاو تناول كند، و بيضه هاي خود را با سيماب خالص چرب نمايد.
پيشگيري از ترك لبها
متن حديث
و من أراد أن لاتشقق شفتاه و لايخرج فيها ناسور فليدهن حاجبيه.
* * *
پيشگيري از ترك لبها هر كس مي خواهد كه لبهايش نتركد و زخم نشود ابروهاي خود را چرب كند.
پيشگيري از درد گوش
متن حديث
و من أراد أن لايشتكى أذنه فليجعل فيها عند النوم قطنة.
* * *
پيشگيري از درد گوش هر كس مي خواهد كه به گوش درد دچار نشود هنگام خواب قدري پنبه در گوش خود بگذارد.
پيشگيري از درد مثانه
متن حديث
و من أراد أن لايشتكى مثانته فلايحبس البول و لو علي ظهر دابته.
* * *
پيشگيري از درد مثانه هر كس مي خواهد كه درد مثانه نگيرد، ادرارش را حبس نكند، حتي اگر سوار بر مركب خود است.
ازدياد عقل
متن حديث
و من أراد أن يزيد فى عقله فلايخرج كلّ يوم حتّي يلوك علي الريق ثلاث هليلجات سود مع سكّر طبرزد.
* * *
ازدياد عقل هر كس مي خواهد كه عقلش زياد شود هر روز ناشتا سه دانه هليله سياه با شكر طبرزد (نبات ) بجود.
جلوگيري از ترك ناخن
متن حديث
و من أراد أن لاتشقّق أظفاره و لاتفسد فلايقلم أظفاره إلّا يوم الخميس.
* * *
جلوگيري از ترك ناخن هر كس مي خواهد كه ناخنهايش ترك نخورد و خراب نشود فقط روزهاي پنجشنبه ناخن بگيرد.
جلوگيري از سنگ مثانه و...
متن حديث
و من أراد أن يأمن الحصاة و عسر البول فلايحبس المنى عند نزول الشهوة و لايطيل المكث علي النساء.
* * *
جلوگيري از سنگ مثانه و عسر البول هر كس مي خواهد از ابتلا به سنگ (مثانه ) و عسر البول ايمن بماند در هنگام انزال، مني خود را حبس نكند و مدت جماع را طول ندهد.
گياه كاسنى
متن حديث
قالَ (عليه السلام): إنَّ فِى الْهِنْدِباءِ شِفاءٌ مِنْ ألْفِ داء، ما مِنْ داء فى جَوْفِ الاْنْسانِ إلاّ قَمَعهُ الْهِنْدِباءُ
* * *
فرمود: گياه كاسنى شفاى هزار نوع درد و مرض است، كاسنى هر نوع مرضى را در درون انسان ريشه كن مى نمايد.
1- خويشاوند را پيوند ده ، اگر چه با يک جرعه آب باشد.
2- هرگز به اميد دوستي آل محمد (ص) عمل صالح و عبادت خدا را ترک نکنيد و همچنين دوستي آل محمد و تسليم شدن در مقابل امرشان را به اميد عبادتتان رها نکنيد. زيرا هيچيک از اين دو بدون ديگري قبول نميشود.
3- آن کس که همه روزه به حساب خود رسيدگي نکند، و نيک و بد خود را نشناسد از ما نيست.
4- مال جمع نميشود مگر با پنج خصلت: بخل شديد، آرزوي دراز، حرص زياد، قطع رحم، مقدم داشتن دنيا بر آخرت.
5- خداي رحمت کند بندهاي را که امر ما را زنده کند، گفته شد چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: علم ما را ياد بگيرد و به ديگران ياد بدهد.
6- در حالي که هنوز اشتهايتان باقي است ، دست از طعام خوردن بکشيد.
7- در هنگام غذا خوردن ، از سبک ترين غذاها «چون سوپ و آش» شروع کنيد تا معده و مزاج تحمل آن را داشته باشد .
8- هيچ بندهاي حقيقت ايمان را به کمال نرساند مگر اينکه در وي سه خوي باشد : در دين، دانش عميق داشته باشد و در زندگاني خوب، اندازه نگهدارد و بر مصيبتها و مشکلات شکيبا باشد.
9- عبادت (تنها) نماز و روزه زياد نيست ، بلکه عبادت (پرارزش) تفکر بسيار دربارهي پروردگار است .
10- و هر کس از خدا توفيق بخواهد و خود کوشش نکند خود را ريشخند نموده است.
11- و هر کس خود را دورانديش شمارد و بيباکي کند خود را استهزاء کرده است.
12- بکوشيد که روزگارتان چهاربخش باشد بخشي ويژه خداوند براي راز و نياز با او ، بخشي براي کار زندگاني بخشي براي رفت و آمد و همنشيني با دوستان مورد اطمينان آنها که عيبهايتان را به شما شناسانند و در نهان نيز در دوستي مخلص باشند، و بخشي هم براي تفريحات و لذات مشروعتان اختصاص دهيد که به اين بخش بر قسمتهاي ديگر توانا ميشود.
13- و هر کس از خدا بهشت بخواهد و بر سختيها و مشکلات استقامت و شکيبائي نورزد خود را فريب داده است .
14- و هر کس از آتش جهنم خدا پناه برد و هوسهايش را رها نکند خود را مسخره کرده است.
15- و هر کس خدا را ياري کند و به ديدارش سبقت نگيرد خود را استهزاء نموده است .
16- خداوند قيل و قال و ضايع کردن مال و پرسش بسيار (و بيمورد) را دشمن ميدارد.
17- محبت کردن با مردم نصف عقل است.
18- سختترين کارها سه چيز است : انصاف و حقگويي اگر چه عليه خود باشد در همه حال بياد خدا بودن .
19- با برادران ايماني در اموال مواسات کردن.
20- مواسات : به همديگر کمک کردن با مال.
21- شخص با سخاوت از غذايي که مردم برايش آماده کردهاند ميخورد تا ديگران نيز از غذايي که او آماده ميسازد بخورند.
22- قرآن کلام و سخن خداست از آن نگذريد و هدايت را در غير آن نجوئيد که گمراه ميشويد .
23- خداوند گفتگوي (بيهوده) و نابود ساختن دارايي و پرسش بسيار را دشمن ميدارد.
24- هر کس با زبانش آمرزش بخواهد و در دل پشيمان نباشد خود را مسخره کرده است .
25- براي انسان سزاوار نيست که عطر و بوي خوش را در هر روز ترک کند، اگر هر روز بر آن دست نيافت . يک روز در ميان ، و اگر يک روز در ميان نيز به آن دست نيافت در هر هفته، از بوي خوش بهرهمند شود و آن را ترک ننمايد.
26- همانا خداوند قيل و قال (کشمکش لفظي بيمورد) و تباه نمودن ثروت، و تقاضا کردن بسيار را دشمن دارد.
27- کار نيک و کوشش در انجام عبادت را به خاطر تکيه بر حب آل محمد (ص) رها نسازيد.
28- مؤمن تا سه خصلت نداشته باشد. مؤمن حقيقي نيست که عبارتند از :
1- سنتي از پروردگارش
2- سنتي از پيغمبرش
3- سنتي از امامش ، اما سنت خدا پردهپوشي است و اما سنت امامش ، صبر کردن در سختي و پريشاني است .
29- کسي که به روزي اندک از خداوند خشنود باشد خداوند از او به عمل کم، خشنود خواهد شد.
30- انس گرفتن حساب نشده (و بدون کنترل) با مردم ، شخصيت انسان را از بين ميبرد.
31- زماني بر مردم ، ميآيد ، که عافيت و آرامش ، در آن زمان در ده بخش است . نه بخش آن در دوري از مردم (و گوشهگيري) است . و يک بخش آن، سکوت است .
32- مرد زير زبانش پنهان است و چون سخن بگويد شناخته ميشود.
33- تدبير و انديشه پيش از انجام کار تو را از پشيماني ايمن ميدارد.
34- همنشيني با اشرار و بدکاران موجب بدبيني نسبت به نيکان و درستکاران ميشود .
35- دشمني با بندگان خدا بر توشهاي است براي آخرت.
36- شخصي که قدر و منزلت خويش را بشناسد هلاک نميگردد.
37- هديه کينهها را از دلها ميزدايد.
38- در قيامت آن کس به من نزديکتر است که در دنيا خوش اخلاقتر و نسبت به خانوادهي خود نيکوکارتر باشد.
39- کسي که به مسلماني خيانت کند از ما نيست .
40- مؤمن چون خشمگين شود خشمش او را از رعايت حق بيرون نميبرد.
41- هيچ بندهاي نيست که زيارت کند قبر مؤمني را و بخواند نزد آن قبر سورهي انا انزلنا را هفت دفعه مگر آنکه خداوند او و صاحب قبر را ميآمرزد.
42- هر کس بيايد سر قبر برادرش و دستش را بر قبر بگذارد و هفت دفعه سورهي انا انزلنا را بخواند در امان خواهد بود روز قيامت.
43- تجديد وضو براي نماز عشاء محو ميکند معصيتي را که از گفتن نه بخدا قسم و آري (و الله) در طي سخن پيدا ميشود.
44- از حضرت رضا (ع) روايت شده که رسول خدا (ص) نهي فرمودند که شخص در حال تخليه جواب کسي را دهد يا حرف بزند تا آنکه فارغ شود.
حسن بن علي الوشا گفت : داخل شدم بر حضرت رضا و جلوي او ابريقي بود ميخواست مهيا شود براي نماز پس نزديک رفتم آب بريزم که حضرت وضو بگيرد قبول نکرد و ممانعت کرد پس عرض کردم آيا منع ميکني که آب بريزم بر دستهاي شما و کراهت داري از آنکه من اجر ببرم؟
فرمود: تو اجر ببري و من گناه کنم و زر و يال ببرم، گفتم چطور به چه علت؟ فرمود : نشنيدي خداي در قرآن کريم فرموده : (فمن کان يرجو)
45- هر کس براي رضاي خدا، برادر و دوستي اختيار کند براي خود خانهاي در بهشت خواهد داشت.
46- حضرت رضا (ع) در تفسير آيهي مبارکهي «فاصفح الصفح الجميل» پس عفو کن عفو نيکو فرمود يعني بخشودن بدون عقاب و خطاب و سخن درشت گفتن.
47- از حضرت رضا (ع) روايت شده که فرمود: آيا ميداني چرا اسماعيل به «صادق الوعد» ناميده شد . (در قرآن کريم)
راوي گويد گفتم نه فرمود: با مردي وعده گذاشت و براي وفاي به وعده خود يک سال منتظر نشست (در محل وعده و رفيقش فراموش کرده بود و تا يکسال از آنجا عبور نکرد).
48- حضرت رضا (ع) : همانا خضر از آب زندگاني آشاميد و او زنده است و نميميرد تا نفحهي صور (قيامت) و او ميآيد نزد ما و بر ما سلام ميکند و صوتش را ميشنويم و لکن شخص او را نميبينيم و او هر جا اسمش بر زبان ذکر ميشود و هر کس از شما نام وي را به زبان ذکر کند بايد بر او سلام کند.
49- هر که خودش را مشهور به عبادت کرد پس وي را مورد تهمت بدانيد بر دينش زيرا خداي عزوجل شهرت در عبادت و لباس شهرت را مکروه دارد و دوست ندارد سپس فرمود: خداي عزوجل فقط بر مردم در شبانهروز هفده رکعت نماز واجب کرد هر که آن را انجام داد از چيز ديگر مورد مؤاخذه و پرسش واقع نميشود و رسول خدا (ص) نوافل را بر آنها افزود براي آنکه چنانچه نقصاني در آنها روي داد بوسيلهي نوافل کامل شود و خداوند بر زيادي نماز و روزه عذاب نميکند و لکن عذاب ميفرمايد آن را که برخلاف سنت عمل کرد.
50- بيماري براي مؤمن پاک شدن از گناه و رحمت است و براي کافر عذاب و لفته است و پيوسته مرض براي مؤمن ميماند تا اينکه بر او گناهي نباشد.
51- نيکوکاران بدين جهت نيکوکار ناميده شدهاند که به پدران و فرزندان و برادران خوبي کردند.
52- عبدا... ابان گفت : به حضرت رضا (ع) عرض کردم دعا کن براي من و بندگانت فرمود بخدا قسم هر پنجشنبه اعمال آنها را بر خدا عرضه ميدارم .
53- اعمال بندگان چه خوب و چه بد بر سول خدا (ص) عرضه خواهد شد.
54- حضرت رضا (ع) از پدران خود از اميرالمؤمنين (ع) روايت کرده که فرمود: دوستت را دوست بدار به طور معتدل نه بحد افراط زيرا ممکن است روزي با تو دشمن شود و با دشمنت نيز دشمني کن به طور معتدل زيرا ممکن است روزي با تو دوست شود.
55- روشن کردن چراغ پيش از غروب آفتاب فقر را ميبرد.
-56البته امر به معروف و نهي از منکر بکنيد و گرنه بر شما حکومت خواهد کرد و عامل خواهد شد بدهاي شما سپس خوبان شما دعا ميکنند و مستجاب نخواهد شد .
57- هر که حق سپاسي نعمت مخلوق را بجاي نياورد سپاس خداي را بجاي نياورده .
58- آدم سخي غذاي مردم را ميخورد تا غذايش را بخورند و آدم بخيل از غذاي مردم نميخورد تا از غذايش نخورند.
59- چون يکي از شما بيمار شد بايد به مردم اذن دهد بر او وارد شوند زيرا هيچ کس نيست مگر آنکه براي او دعاي مستجابي هست.
60- خميازه کشيدن از شيطان و عطسه نمودن از خداي عزوجل است.
61- امام رضا (ع) فرمود: ايمان ، باور و تعهدي به قلب ، و گفتاري به زبان و عمل به جوارح و ارکان است (و) ايمان جز اين چنين نميباشد.
62- از حضرت رضا (ع) روايت شده که حضرت باقر (ع) فرمود: هر کس از شيعيان ما مبتلا شد به بلائي پس صبر کرد خداوند مينويسد براي او مانند اجر هزار شهيد.
63- از حضرت رضا (ع) در مورد قول خداوند (فمن يردا... ان يهديد يشرح صدره للاسلام.) فرمود هر کس خدا اراده کند که او را هدايت کند به واسطهي ايمانش در دنيا بسوي بهشتش و دار کرامتش در آخرت شرح صدر به او عطا ميکند. براي آنکه تسليم خدا شود و به او وثوق پيدا کند و سکون و آرامش بيابد به آنچه خدا به او وعده فرمود از ثواب و پاداش نيکش تا آنکه به او اطمينان يابد.
64- حضرت رضا (ع) : زماني که امت من در مورد امر به معروف و نهي از منکر کار را به گردن ديگران بيندازند و هر شخصي يا دستهاي به انتظار بنشيند که ديگران آن کار را انجام دهند در اين صورت بايد در انتظار فرا رسيدن عذاب الهي گرفتار شدن به يک زندگي نکبتبار باشند.
65- بلند خواندن بسم ا... الرحمن الرحيم در تمام نمازها مستحب است.
66- از حضرت رضا (ع) از پدرانش از علي (ع) روايت شده که فرمود: رسول خدا (ص) نماز سفر با ما خواند پس در رکعت اول سورهي حمد و در رکعت دوم سورهي توحيد خواند سپس فرمود قرائت کردم براي شما ثلث قرآن و ربع قرآن را .
67- فرمود: هر کس بگويد لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم خدا بواسطهي اين ذکر از او دفع کند نود قسم از بلا دنيا را که آسانترين آنها خناق است.
خناق: ديفتري ، درد گلو.
68- فرمود: هر کس ماري بکشد مثل اين است که کافري را کشته.
69- فرمود: پولي که از فروش سگ گرفته شود حرام است و حرام منجر به آتش خواهد شد.
70- هر کس براي حفظ مالش کشته شود شهيد است .
71- خمس از تمام مال يک دفعه واجب ميشود نه بيشتر .
72- نبايد اقتدا کرد در نماز مگر بکسي که ولايت اهل بيت عصمت را دارا باشد.
73- حسن بن جهم گفت از حضرت رضا (ع) شنيدم فرمود: هيچ مؤمني در حق ما مديحهاي نگفت مگر آنکه خداوند براي او شهري در بهشت بنا ميکند که هفت دفعه از دنيا وسيعتر است زيارت ميکند وي را در آن شهر هر فرشته مقرب و هر پيغمبر مرسلي.
74- و فرمود براي هر امامي عهد و پيماني است در آزاد کردن دوستان و شيعيانش و اينکه از تمام وفاي به عهد زيارت کردن قبور ايشان است،
پس هر کس آنان را زيارت کند از روي ميل و تصديق به آنچه در آن راغبند. ميباشند امامان آنها شفيعان ايشان در روز قيامت.
75- حضرت رضا (ع) در نامهي خود به مأمون نوشت:
دوست داشتن اولياء خداي عزوجل واجب است و همچنين دشمن داشتن دشمنان ايشان و تبري جستن از ايشان و از پيشوايانشان.
76- حضرت رضا (ع) : بزودي من مظلومانه کشته خواهم شد پس هر کس مرا با معرفت به حق زيارت کند خداوند گناهان متقدم و متأخر وي را بيامرزد.
77- خداي شراب را حرام کرد براي آنچه در آن است از فساد و از جهت تغيير دادن عقلهاي آنهايي را که آن را ميآشامند و وا ميدارد آنان را بر انکار کردن خداي عزوجل و نسبت دروغ به خدا و رسول دادن و مفاسد ديگر که بر آن مترتب است و آدمکشي و نسبت ناروا دادن.
78- به اشخاص بيگناه و زنا کردن و خودداري نکردن از کارهاي حرام پس به همين جهت ما حکم کرديم که هر مست کنندهي از مشروبات حرام است و محرم است و محرم براي آنکه پايان کار و عاقبت آن با عاقبت شراب يکي است پس هر کس به خدا و قيامت ايمان دارد و ما را دوست دارد و دم از دوستي ما ميزند بايد از آن اجتناب و دوري کند.
79- راوي گفت به حضرت رضا (ع) عرض کردم ابنداود از شما نقل کرده که فرموديد ، شرابخوار کافر است ، فرمود: راست گفته من گفتم آن را.
80- سليمان بن جعفر گفت به حضرت رضا (ع) عرض کردم چه ميفرمايي در آشاميدن آب جو؟ فرمود آن شرابي است مجهول اي سليمان آن را نياشام و مخور بدان اي سليمان اگر حکم با من بود و خانه مال من بود بخورندهاش تازيانه ميزدم و فروشندهاش را ميکشتيم .
81- محمد بن سنان گفت: از حضرت رضا (ع) سئوال کردم از آب جو، فرمود به آن نزديک مشو که آن از اقسام خمر است .
82- معمر بن خلاء روايت کرده که در حضور حضرت رضا (ع) نام مردي را به زبان آورد و گفت او رياست را دوست ميدارد.
حضرت فرمود: او گرگ بسيار حريص در ميان گلهي گوسفندي که شبانان از آن گله دور شدهاند، آن قدر ضرر ندارند، که رياست براي دين مسلمانان زيان دارد.
83- هر کس از مؤمني دفع هم و غم نمايد خدا در قيامت هم و غم او را برطرف ميکند.
84- حسن بن جهم گفت از حضرت رضا (ع) سئوال کردم ، گفتم فدايت شوم حد و اندازهي توکل چيست ؟ فرمود: اينکه با خدا از احدي نترسي گفتم فدايت شوم اندازهي تواضع چيست ؟ فرمود با مردم طوري رفتار کني که دوست داري با تو رفتار کنند، گفتم فدايت شوم ميل دارم بدانم که من نزد شما چگونه هستم فرمود بنگر ببين من در نزد تو چگونه هستم .
85- حضرت رضا (ع) فرمود گنجي که خدا در قرآن فرموده: و کان تحته کنز لهما يقين به مرگ دارد چگونه شاد ميشود ، و عجب دارم براي کسي که به قضا و قدر يقين دارد چگونه اندوهناک ميشود.
86- حضرت رضا (ع) : خدا به يکي از پيمبران وحي فرمود: هرگاه اطاعت کني من خشنود ميشوم ، و چون خشنود شدم برکت ميدهم و نيست براي برکت من پاياني و چون معصيت کني خشمگين شوم و چون خشمگين شوم لعن و طرد ميکنم و لعنت من تا پشت هفتم از فرزند خواهد رسيد .
87- هر کس آيةالکرسي را موقع خواب بخواند از مرض فلج باک نداشته بخواست خدا و هر که آن را بعد از هر نماز بخواند زيان به او نخواهد رسانيد صاحب سم (موجودات زهرآگين).
88- عمل حج و عمره نيست ميکنند فقر و گناهان را همچنان که کورهي آهنگري زنگار آهن را از بين ميبرد .
89- هر که خدا را به مخلوقش تشبيه کند او مشرک است و هر که به خدا نسبت دهد چيزي را که از آن نهي شده است کافر است.
90- خداي عزوجل به يکي از پيمبران وحي فرمود که : هرگاه اطاعت شوم راضي گردم و چون راضي شوم برکت دهم و برکت من بيپايان است و هرگاه نافرماني شوم خشم گيرم و چون خشم گيرم لعنت کنم و لعنت من تا هفت پشت برسد.
91- هر کسي به مؤمني گشايشي دهد، خداوند روز قيامت دلش را گشايش دهد.
92- امام رضا (ع) فرمود: مردي که سه سال از عمرش باقي ماند صله رحم ميکند ، خدا عمرش را 30 سال قرار ميدهد و خدا هر چه خواهد ميکند.
93- کسي که جز به روزي زياد قناعت نکند، جز عمل بسيار بسش نباشد و هر که روزي اندک کفايتش کند، عمل اندک هم کافيش باشد.
94- وشاء گويد: شنيدم امام رضا (ع) ميفرمود: عيسي بن مريم صلوات ا... عليه به حواريين گفت :اي بنياسرائيل ! بر آنچه از دنيا از دست شما رفت افسوس مخوريد، چنانکه اهل دنيا چون به دنياي خود رسند، بر اين از دست داده خود افسوس نخورند.
95- به حضرت رضا (ع) عرض شد. شما چنين سخني ميگوئيد و از شمشير خون ميچکد (يعني با وجود اينکه هارون آماده کشتن مخالفين خود است شما دعوي امامت داريد ؟!) حضرت فرمود: خدا را بياباني است از طلا که آن را با ناتوانترين مخلوقش يعني مورچه نگهداشته است و اگر شتر خراساني آهنگ آن کند بدان نرسد.
96- عبادت به نماز و روزه بسيار نيست ، همانا عبادت انديشيدن در امر خداي عزوجل است .
97- از نشانههاي فهميدن دين خويشتنداري و خاموشي است .
98- محمد بن فضيل گويد : به امام رضا (ع) عرضه کردم : زمين بدون امام باقي ماند؟ فرمود: نه، گفتم براي ما از حضرت صادق (ص) روايت شده که زمين بدون امام باقي نباشد مگر اينکه خداي تعالي بر اهل زمين يا بر بندگان خشم گيرد، فرمود: نه، باقي نماند، در آن صورت فرو رود.
99- ابن ابينصر گويد: از حضرت رضا (ع) راجع به قول خداي عزوجل اي گروندگان از خدا باک داشته باشيد و با صادقان باشيد . پرسيدم ، فرمود: صادقان همان امامان و باوردارندگان اطاعت ايشانند.
100- بشار واسطي گفت نوشتم به حضرت رضا (ع) يکي از خويشان من که بدخلق است از من درخواست کرده با وي وصلت کنم ، فرمود اگر بدخلق است وصلت مکن اين روايت عام است يعني نهي فرموده از آن که دختر بدهي به مرد بدخلق و از ازدواج با زن بدخلق، يکي از صفات حميده و خصال پسنديده خلق نيکو است.
101- فرمود خداي تعالي نسبت به زنان و دختران مهربانتر است تا مردان و هيچ مردي دل زني را که با او نسبت و قرابت دارد شاد نميکند مگر آن که خداي تعالي او را در قيامت شاد خواهد کرد.
102- فرمود: خوردن انار، در آب مرد ميافزايد و فرزند را نيکو ميگرداند.
103- فرمود از خوش صورتان درخواست خير کنيد زيرا کارهاي آنها شايستهتر است که نيکو باشد .
104- همانا خاموشي (کنترل زبان) دري از درهاي حکمت است ، و موجب جلب دوستي ميشود و راهنماي هرگونه نيکي است.
105- دوست هر انساني ، عقل اوست ، و دشمن هر انساني ناداني اوست .
106- دوستي با مردم، نيمي از عقل است.
107- اباصلت هروي گفت خدمت حضرت رضا (ع) بودم جماعتي از اهل قم بر او وارد شدند و سلام کردند حضرت جواب داد و آنان را به خود نزديک کرد سپس به آنها فرمود:
آفرين بر شما، شما شيعيان حقيقي ما ميباشيد بر شما زماني خواهد آمد که در آن زمان خاک من را در طوس زيارت خواهيد کرد بدانيد هر کس غسل کند و زيارت کند مرا بيرون خواهد شد از گناه مانند روزي که مادر او را زائيده است .
108- حضرت رضا (ع) : هر کس من را زيارت کند با دوري خانه و مزارم يعني راه دوري را بپيمايد در قيامت در سه جا به سوي او خواهم آمد تا وي را از ترسهاي قيامت برهانم .
وقتي نامهي اعمال بدست راست و چپ او داده ميشود ، و در پل صراط و نزد ميزان که اعمال را ميسنجد.
109- زيارت نميکند مرا هيچ يک از دوستان من ، با معرفت به حق من ، مگر آنکه در روز قيامت از او شفاعت خواهم کرد.
110- نزديکترين موقع بنده به خداي عزوجل وقتي است که در سجده باشد براي آنکه در قرآن کريم فرمود: سجده کن و نزديک شو.
111- محمد بن عرفه گفت: حضرت رضا به من فرمود : واي بر تو اي پسر عرفه عملي کنيد که در آن ريا نباشد و به منظور شنيدن مردم انجام نشده باشد زيرا هر کس براي غير خدا عمل کند خدا او را وا ميگذارد به آن کس که براي او عمل کرده (يعني خدا مهمات وي را کفايت نميکند)
واي بر تو کسي عملي نکرد مگر آنکه خدا او را با آن عمل برگردانيد اگر خوب بود خوب و اگر بد بود بد خواهد ديد.
112- هر کس با فقير مسلماني برخورد کند و بر او سلام کند، برخلاف سلامي که به شخص توانگر مينمايد ، يعني با بياعتنائي ، خداي عزوجل را در قيامت ملاقات ميکند، در حالي که بر او خشمگين است.
113- هر کس قائل به «جبر» است به او از زکوة چيزي ندهيد ، و شهادت آنها را هيچوقت نپذيريد.
114- صلهرحم کن اگر چه به يک شربت آب باشد و بهترين صلهي رحم آزار نرساندن به رحم است و صلهي رحم موجب طول عمر و موجد محبت در خانواده ميباشد .
114- محمد بن سنان از حضرت رضا (ع) مسائلي پرسيد و حضرت در جواب او نوشت :
115- علت نماز آن است که نماز اقرار کردن است به پروردگاري خداي عزوجل و بيمانند بودن او ، و ايستادن است جلوي خداي بزرگ جل جلاله با حالت ذلت و مسکنت و سئوال و خضوع و اعتراف و درخواست گذشت و عفو از گناهان گذشته و صورت نهادن بر زمين همه روز براي بزرگداشت و تعظيم نسبت به خداي عزوجل و اينکه بياد خدا بوده و او را فراموش نکند و حال سرکشي براي وي دست ندهد با حال حضوع باشد و اظهار ذلت نمايد و راغب و طالب زيادتي در امور دين و دنيا باشد.
116- حسن بن محبوب گويد: از حضرت رضا (ع) راجع بقول خداي عزوجل پرسيدم (آيه 33- سوره 4) همه را در ترکه پدران و مادران و خويشان ، بستگاني قرار دادهايم و کساني را که با آنها دست (بيعت يا پيمان) دادهاند (بهره آنها را بدهيد) حضرت فرمود: مقصود ائمه (ع) باشند که خداي عزوجل پيمان شما را با ايشان بسته است .
117- همانا کردار نيک و بد بندگان به رسول خدا (ص) عرضه ميشود .
118- احمد بن ابي عبدا... گويد: از حضرت رضا (ع) پرسيدم که ذوالفقار شمشير رسول خدا (ص) از کجا آمد؟ فرمود: جبرئيل (ع) آن را از آسمان آورد و زيور آن از نقره بود و آن نزد من است .
119- احمد بن عمر گويد: از امام رضا (ع) دربارهي قول خداي عزوجل (خدا شما را امر ميکند که امانتها را به صاحبانش رد کنيد) (52 سورهي 4) پرسيدم، فرمود: ايشان ائمه از آل محمد (ص) ميباشند که بايد هر امامي امانت امامت را به امام بعد از خود بسپارد به ديگري ندهد و از امام هم دريغ ندارد.
120- امام رضا (ع) : تواضع و فروتني آنست که به مردم آن را بدهي که دوست داري، همان را به تو دهند. در حديث ديگر راوي حديث گفت : تواضع مراتبي دارد. از آن جمله شخص قدر شخصيت خودش را بداند و آن را در جايي که شايستهاش ميباشد با دلي سالم فرود آورد. دوست نداشته باشد به کسي چيزي دهد مگر آنچه خواهد به او داده شود اگر از کسي بدي ديد اثر بدي آنرا با نيکي دفع کند و خشم خود را فرو خورد، از مردم گذشت کند زيرا خداوند نيکوکاران را دوست ميدارد.
121- ابن ابينصر گويد: به حضرت امام رضا (ع) عرض کردم : آنکه جاحد (امر امانت) باشد از خاندان شما با ديگران برابر است ؟ فرمود: براي جاحد از خاندان ما دو گناه و براي نيکوکاران دو ثواب است .
جاحد : انکار کننده، انکار کنندهي حق کسي با علم به آن - محمد بن فضيل گويد : از حضرت رضا (ع) اين آيه را پرسيدم : بگويم به کرم و رحمت خدا بايد شادمان باشند که آن را از آنچه جمع ميآورند بهتر است - 58 سوره 10- فرمود به ولايت محمد و آل محمد (بايد شادمان باشند) که آن بهتر است از دنيايي که آنها جمع ميکنند.
122- فضيلت نماز جماعت بر فرادي بيست و چهار برابر است.
123- هرگاه در نماز زياد سهو کردي نمازت را تمام کن و اعاده نکن .
اعاده : از سر گرفت
124- شخص مغبون که در معامله گول خورده نه نزد مردم ستوده است و نه اجر و ثوابي عايد وي ميگردد.
125- عياشي گفت از حضرت رضا (ع) کسب تکليف کردم دربارهي مقدار خرج کردن براي اهل و عيال فرمود اندازه بين دو مکروه است گفتم معناي دو مکروه را نميدانم فرمود: خداي تعالي کراهت دارد اسراف در مال و ولخرجي و او همچنين کراهت دارد تنگ گرفتن بر زن و فرزند را و حد اعتدال را ستوده است و آيه مزبور را تلاوت فرمود.
1- در تمام شئون زندگي بايد حد اعتدال را رعايت کرد و از افراط و تفريط برحذر بود آيات متعدده در قرآن کريم بر اين امر دلالت دارد از جمله اين آيه مبارکه، و لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها و اتبغ بين ذلک سبيلا
2- کلوا و اشربوا و لا تسرفوا.
126- فرمود: هيچ بندهاي فائدهاي نبرد که بهتر از زن خوب باشد که وقتي شوهرش او را ميبيند شاد ميشود و در غياب شوهر ناموس خود و مال شوهر را حفظ ميکند.
127- هر کس شب را صبح کند و به کارهاي مسلمانان اهميتي ندهد و بياعتنا باشد مسلمان نيست .
128- هر کس براي پدرش حج کند پس از مرگ او خداوند براي پدرش ثواب يک حج مينويسد و براي خودش آزادي از آتش را.
129- فرمود: بيايد بر مردم زماني که در آن زمان دل مؤمن آب ميشود همانطور که قلچ (ارزيز) در آتش آب ميشود و اين نيست مگر بواسطهي آنچه ميبيند از بلا و گرفتاري و بدعتها در دين نميتوانند آن را تغيير دهند.
131- راوي گفت براي حضرت رضا مهماني آمد و نشست نزد او و با ايشان قسمتي از شب را مشغول مذاکره و گفتگو بود پس چراغ عيب پيدا کرد مرد مهمان دستش را دراز کرد چراغ را اصلاح کند حضرت مانع شد و حضرت به تنهايي چراغها را اصلاح کرد و فرمود ما مهمان را به کار وا نميداريم .
132- محمد طائي از حضرت رضا (ع) روايت کرده که مردي حضرت علي را دعوت کرد به منزلش ، حضرت فرمود با سه شرط اين دعوت را ميپذيرم .
1- آنکه از خارج منزل چيزي تهيه نکني.
2- آنچه در منزل موجود است از ما مضايقه نکن.
3- به عيال و فرزندانت اجحاف نکن که از حق آنها کم کني براي پذيرايي مهمان، مرد سه شرط را پذيرفت و حضرت علي هم دعوت را قبول کرد.
133- حضرت رضا (ع) از پدران خود روايت کرده که مردي از علي سئوال کرد خواب چند قسم است:
حضرت علي فرمود خواب بر چهار قسم ميباشد پيغمبران به پشت ميخوابند و چشمهاشان نميخوابد متوقفاند براي نزول وحي خداي عزوجل.
و مؤمن به پهلوي راست ميخوابد رو به قبله.
و پادشاهان و شاهزادگان به طرف پهلوي چپشان ميخوابند تا آنچه خوردهاند بر آنها گوارا شود.
134- فرمود: خدا زنا را حرام کرد براي مفاسدي که بر آن قربت است از قتل نفس و از بين رفتن انساب ، و ترک تربيت اطفال و ضايع شدن ارث و مانند اينها از مفاسد ديگر .
135- جدال و مراء در کتاب خدا کفر است.
136- بذل و بخشش مکن براي برادرانت به قدري که زيان آن بر تو بيش از سودش براي آنان باشد .
يعني در دوستي و احسان به برادران و دوستان افراط مکن و رعايت اعتدال را بنماي .
137- مال جمع نميشود مگر با پنج خصلت :
1- با بخل شديد
2- آرزوي دور و دراز
3- و حرص و آزي که بر آدمي چيره گردد
4- و قطع رحم يعني گسستن از خداي خويش
5- و اختيار کردن دنيا را بر آخرت .
138- هر کس براي نماز اذان و اقامه بگويد دو صف ملائکه پشت سرش نماز ميخوانند پس اگر اقامه گفت بدون اذان در طرف راستش يک فرشته و در طرف چپش نيز يک فرشته نماز ميخوانند سپس فرمود غنيمت بدان دو صف فرشته را.
139- از حضرت رضا (ع) راجع به قبر فاطمه (س) پرسيدم ، فرمود: در خانه خود بخاک سپرده شد، سپس چون بنياميه مسجد را توسعه دادند جزء مسجد شد .
140- پسر منصور گويد: شبي خدمت امام رضا (ع) رسيدم و او در گوشهاي از خانه بود ، پس دستش را بلند کرد، مثل اينکه در خانه ده چراغ باشد (روشن و منور گشت آنگاه مرد ديگري اجازه تشرف گرفت ، حضرت دستش را بينداخت و به او اجازه داد .
141- ابراهيم بن موسي گويد : راجع به طلبي که از امام رضا (ع) داشتم ، اصرار و پافشاري ميکردم و او مرا وعده ميداد. يک روز که به استقبال والي مدينه ميرفت ، من همراهش بودم . نزديک قصر فلان رسيد و در سايه درختان فرود آمد . من هم فرود آمدم و شخص سومي با ما نبود.
عرض کردم : قربانت، عيد نزديک است و به خدا که من درهم و غير درهمي ندارم ، حضرت با تازيانهاش به سختي به زمين خراش داد، سپس دست برد و شمش طلائي از آنجا برداشت و فرمود اين را بهره خود ساز و آنچه ديدي پنهان دار.
142- حضرت رضا (ع) فرمايد: اميرالمؤمنين (ع) ميفرمود : خوشا به حال کسي که عبادت و دعايش را براي خدا خالص کند و دلش را آنچه چشمش ميبيند مشغول ندارد و به آنچه گوشش ميشنود ، ياد خدا را فراموش نکند و براي آنچه به ديگري داده شده اندوهگين نشود .
143- علي ابن موسي الرضا امام هشتم (ع) از پدرش موسي ابن جعفر بن محمد از محمد بن علي از علي بن الحسين از حسين بن علي بن ابيطالب از پيغمبر (ص) از جبرئيل از ميکائيل از اسرافيل از لوح از قلم گفت : خداي تبارک و تعالي ميفرمايد: ولايت علي بن ابيطالب (ع) قلعه و دژ محکم من است و هر کس در قلعه و دژ من در آيد از آتش من در امان است.
144- حضرت رضا (ع) از پدرانش عليهمالسلام فرمود که رسول خدا (ص) به علي (ع) فرمود : با علي سه چيز به تو داده شده است که به من داده نشده. گفتم : يا رسول الله آن چيست ؟ فرمود: پدر زني که من ندارم، همسري چون فاطمه داري و من ندارم، و فرزنداني چون حسن و حسين به تو داده شده که به من عطا نگرديده است .
145- بر شخص متمکن و صاحب نعمت واجب است که بر اهل و عيالش توسعه بدهد.
146- شايسته است براي مرد که بر اهل و عيالش توسعه بدهد در امر معاش تا آرزوي مرگش را ننمايد .
147- شايسته و سزاوار است که شخص مؤمن در زمستان از قوت و خوراک عائلهاش بکاهد و بر وسائل سوختنشان بيفزايد.
148- وقتي فرمانداران و متصديان امور دروغ بگويند باران قطع ميشود و چون سلطان جور و ستم کند .ارکان دولت سست و متزلزل ميشود ، و هرگاه زکوة داده نشود ، چارپايان ميميرند.
149- هر مست کنندهاي حرام است و هر چيزي انسان را از خود بيخود کند حرام است و آب جو حرام است .
150- خداوند هيچ پيغمبري را مبعوث نفرمود مگر آنکه شراب را تحريم کرد و اقرار کرد به بداء زيرا خدا آنچه ميخواهد ميکند.
151- بداء: ظاهر شدن ، پيدا شدن رأي ديگر در کاري يا امري .
لقاء ربه الي آخر آيه . يعني هر کس مشتاق لقاء پروردگارش است بايد عمل صالح کند و در عبادت پروردگار احدي را شرکت ندهد و اکنون من وضو ميگيرم براي نماز و آن عبادت است پس ميل ندارم کسي در آن با من شرکت کند.
152- در بدن رگي هست به نام رگ عشاء پس اگر شخص شام نخورد تا صبح بر او نفرين ميکند و ميگويد خدا تو را گرسنه نگه دارد چنانکه مرا گرسنه نگاهداشتي و خداي تو را تشنه نگه دارد چنانکه مرا تشنه نگه داشتي پس هيچ يک از شما شام خوردن را ترک نکند اگر چه به لقمه نان يا به شربتي آب باشد .
153- هر کس در منزلش غذا بخورد و چيزي از آن به زمين ريخت و افتاد پس آن را ميل کند، و هر کس در صحرا يا خارج منزل غذا بخورد و چيزي بر زمين ريخت بايد آن را بگذارد براي پرنده و درنده .
154- هرگاه انسان آذوقهي سال خود را ذخيره کند پشتش سبک و خودش راحت ميشود.
155- پيوسته براي مؤمن همسايهاي باشد که وي را آزار رساند.
156- فرمود خداوند ابراهيم را خليل خود کرد براي آنکه او هيچگاه سائلي را محروم و رد نکرد و به جز خدا از احدي حاجتي نخواست.
157- صفوان از حضرت رضا (ع) روايت کرده که روزي غلام آن حضرت بر وي داخل شد ، حضرت فرمود: آيا امروز چيزي انفاق کردي؟ غلام گفت نه بخدا قسم حضرت فرمود و سپس از کجا خدا به ما عوض ميدهد انفاق کن اگر چه يکدرهم باشد.
158- صدقه بده چيزي هر چند کم باشد زيرا هر چيزي که خدا اراده شود به آن اگر چه کم باشد بعد از آنکه نيت در آن راست و درست باشد بزرگ است. خداي تعالي ميفرمايد: هر که مثقال ذرهاي کار نيک انجام دهد ثمرهاش را خواهد ديد و هر کس مثقال ذرهاي کار بد کند نتيجهاش را مشاهده خواهد کرد.
159- پادشاهان بر مردم حکومت ميکنند و علم بر پادشاهان حاکم است، و کافي است تو را از علم که از خداي بترسي و کفايت ميکند تو را از جهل و ناداني که به سبب علمت داراي صفت ناپسند عجب و خودستاني شوي.
160- جايز نيست براي مسلمان که مسلماني را بترساند.
161- مؤمن برادر است براي مؤمن و براي پدر و مادرش .
162- ملعون است ملعون است کسي که به برادرش تهمت بزند.
163- ملعون است ملعون است کسي که به برادرش در موقع لزوم و حاجت نصيحت نکند.
164- ملعون است ملعون است کسي که محجوب از برادرش شود.
165- يعني هنگامي که براي حاجتي به او مراجعه نمايد و او خودش را مخفي کند و راه ندهد.
166- ملعون است ملعون است کسي که غيبت برادرش را نمايد.
167- هيچ بندهي مؤمني نيست که دعا کند براي مردان و زنان مؤمن و مسلمان از زنده و مردهي آنها مگر آن که خداي تعالي مينويسد براي او به عدد هر مؤمن و مؤمنان حسنه از آغاز بعثت آدم تا قيام قيامت.
168- عبادت و بندگي خداي متعال به زيادي نماز و روزه نيست بلکه عبادت تفکر و انديشه کردن در امر خداي عزوجل ميباشد.
169- حضرت رضا از پدرش موسي بن جعفر روايت کرده که حضرت صادق (ع) فرمود: چه بسيار کساني هستند که خنده لغو و بيجهت در دنيا ميکنند زياد و در نتيجه در قيامت بسيار گريه خواهند کرد.
170- و چه بسيار کساني هستند که در دنيا از خوف خدا گريانند بر گناه خود و در قيامت در بهشت خندان و شادي آنان بسيار است.
171- ايمان عبارتست از اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح. - هيچ قولي درست نيست مگر آنگاه که با عمل همراه باشد . هنرمند بودن به گفتار نيست . دو صد گفته چون نيم کردار نيست. و هيچ عملي تحقق نمييابد مگر آنگاه که با نيت همراه باشد و هيچ نيت درست نيست مگر وقتي که با سنت پيغمبر (ص) موافق باشد.
172- هيج عملي محقق نميشود مگر با نيت.
173- عقيق فقر و نفاق را از بين ميبرد.
174- از حضرت رضا منقول است که حضرت صادق (ع) ميفرمود انگشتر ياقوت به دست کنيد زيرا آن فقر را از بين ميبرد.
175- سزاوار نيست که مرد استعمال بوي خوش را هر روز ترک کند سپس اگر نتوانست پس يکروز در ميان اگر نتوانست پس در هر روز جمعه و ترک نکند آنرا.
176- سه چيز از سنن پيمبران مرسل است . استعمال عطر ، و کوتاه کردن مو و نزديک شدن و هم خوابي با حلال خود.
177- حضرت رضا از پدرانش نقل ميکند که فرمودهاند: ايمان به من نياورده آنکه کلام من را براي خود تفسير کرده.
178- هر کس رد کند متشابه قرآن را به محکمش به صراط مستقيم هدايت شده (چون آنان که اهليت دارند ميتوانند معاني متشابهات قرآن را در محکمات پيدا کنند) .
179- سپس فرمودند در اخبار ما نيز مانند قرآن محکم و متشابه وجود دارد سپس معاني اخبار متشابه را از محکم آن دريابيد و درک کنيد و بدون مراجعه به محکمات از اخبار متشابه پيروي نکنيد پس گمراه شويد.
180- شيعهي ما کسانياند که تسليم فرمان مايند و گفتار ما را ميگيرند و عمل مينمايند ، و با دشمنان ما مخالفند پس هر کس اين چنين نباشد ، از ما نيست .
181- هر که بنشيند در مجلسي که در آن امر ما زنده شود دل او نميميرد روزي که در آن روز دلها ميميرد.
182- عبدا... دهقان گفت داخل شدم بر حضرت عليهالسلام پس به من فرمود معناي آيهي و ذکر اسم ربه فصلي چيست ؟ گفتم هر وقت اسم پروردگارش را ببرد برخيزد و نماز بگذارد پس فرمود در اين صورت خداي عزوجل تکليف شاق و دشوار کرده است. گفتم فدايت شوم پس چه معني دارد؟ فرمود هر وقت اسم پروردگارش را ببرد يا بياد آرد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد.
183- هر کس نتواند عملي انجام دهد که کفارهي گناهانش شود پس بايد زياد صلوات بفرستد بر محمد و آل او زيرا صلوات گناهان را منهدم و نابود ميکند.
184- حضرت رضا (ع) از حضرت صادق (ع) نقل ميکند که فرمود:
نجات مؤمن در نگهداشتن زبانش است.
185- هر که ساکت شد نجات يافت.
186- بيشتر گناهان فرزند آدم در زبان اوست .
187- از دعا کردن ملول و خسته مشو زيرا دعا نزد خدا منزلتي دارد، و بر تو باد بر صبر و شکيبايي و طلب کردن مال حلال، و صلهي رحم و پيوستن با خويشاوندان و بپرهيز و دوري کن از اينکه در مقام کشف کار مردم برآئي و در کار ديکران کنجکاوي کني سپس همانا ما اهل بيت صلهي رحم بجاي ميآوريم با خويشاوندان که با ما قطع مراوده کرده و محبت ميکنيم با کسي که به ما بدي کردهاند پس به خدا قسم در آن کار فرجام نيک و حسن عاقبت را ميبينيم .
188- کسي که کار نيک و عمل خيري را انجام داده به طور خفاء که کسي از آن باخبر نشده برابري ميکند با هفتاد حسنه (براي آنکه ريا در آن حاصل نشده و خالص براي خدا انجام شده). و آنکه گناهي مرتکب شده آن را به ديگران اعلام کند و شيوع پيدا کند اين چنين کسي مخذول و سرشکسته و خوار و رسوا خواهد شد. و آن کسي که گناهي را که از ديگران پوشيده بدارد آمرزيده خواهد شد.
189- مثل استغفار چون برگ درختي است که در حال حرکت باشد و بريزد و کسي که از گناه استغفار کند به زبان و در عمل مرتکب آن گناه باشد مانند کسي است که پروردگار خود را استهزاء کرده است.
190- عجب از کسي است که نوميد ميشود و حال آنکه با او محو کننده هست ، گفتند محو کننده چيست؟ فرمود استغفار.
191- حضرت رضا از قول اميرالمؤمنين ميفرمايد: معطر کنيد خود را بوسيله استغفار و طلب آمرزش کنيد از خدا تا بوي گناهان شما را مفتضح و رسوا نکند.
192- هفت چيز بدون هفت چيز از قبيل مسخره و استهزاء است ، هر کس به زبان استغفار کند ليکن دلش پشيمان نباشد خودش را مسخره کرده است و هر کس از خدا درخواست توفيق کند ليکن جديت و کوشش نکند خود را مسخره کرده و هر کس از خدا تقاضاي بهشت کند و بر سختيها صبر ننمايد خود را مسخره کرده و هر کس ياد مرگ کند و خودش را آماده ننمايد خود را مسخره کرده و هر کس ذکر خدا بگويد ليکن مشتاق لقاي خدا نباشد خود را مسخره کرده.
193- مؤمن نميباشد مگر آنکه در وي سه خصلت باشد.
1- آنکه سر نگهدار باشد.
2- با مردم مدارا کند.
3- هنگام گرفتاري و سختيها صابر و شکيبا باشد.
194- خداي عزوجل امر فرمود به سه چيز مقرون به سه چيز ديگر امر فرمود به نماز و زکوة پس هر کس نماز بخواند و زکوة ندهد نمازش قبول نيست و امر فرمود به سپاسگزاري از خودش و پدر و مادر.
پس هر کس سپاس حق پدر و مادر را نگه ندارد سپاس حق خدا را نيز بجاي نياورده و امر فرمود به تقوي و پرهيزگاري و ترس خدا و صلهي رحم بجاي آوردن پس هر کس صلهي رحم نکند ترس خداي را بر دل ندارد.
195- رجاء بن ابي الضحاک گفت: حضرت رضا (ع) چون صبح ميشد ، نماز صبح را ميخواند و پس از سلام نماز در جاي نماز خود مينشست و تسبيح و تمجيد ، و تکبير ميگفت و صلوات بر پيغمبر ميفرستاد تا آفتاب طلوع کند.
196- سجده کردن بعد از نماز واجب سپاسگزاري خداي عزوجل است در برابر توفيقي که نصيب بنده شد از انجام دادن نماز واجب و کمترين چيزي که کفايت ميکند در سجدهي شکر اين است که سه دفعه گفته شود (شکرالله)
197- شايسته و سزاوار است براي مرد چون صبح کند پس از تعقيب پنجاه آيه از قرآن بخواند.
198- چون وقت نماز شد فوري نماز بگذار زيرا تو نميداني بعد چه پيش ميآيد.
199- نماز در اول وقت افضل است.
200- از گوشت حيوانات وحشي ، و گاو، زياد خوردن ، باعث ناراحتي عقل ، سرگرداني فهم ، کوتاهي ذهن و زيادي فراموشي ميشود.
201- هر قدر بدن سالم و نيرومند باشد، عقل و روح نيز سالم خواهد بود، چنانکه گفتهاند : عقل سالم در بدن سالم است.
202- هر کس هنگامي که از خانهاش بيرون ميرود ده بار سورهي قل هو الله احد بخواند پيوسته در حفظ خداوند و نگهداري او است تا بخانهاش برگردد.
203- حضرت رضا (ع) از پدرانش گفت رسول خدا (ص) فرمود راستي خداوند هر گناهي را ميآمرزد مگر گناه کسي را که آئيني بنيان گذارد، يا مزد کارگري را غصب نموده نپردازد و يا مردي آزاد را بفروشد و يا مهريهي زن را انکار کند.
204- همانا که خداوند تبارک و تعالي مؤمن را از نور خويش آفريده و آنان را (در نگارخانه) رحمت خود رنگآميزي فرموده ، و از آنان به ولايت ما (اهل بيت) پيمان گرفته است . پس مؤمن برادر مؤمن است بخاطر (يکي بودن) پدر و مادرشان، چه پدرش نور و مادرش رحمت است لذا از حقيقت بيني و زيرکي و فراست مؤمن بپرهيزد ، چه او با نوري رباني که از آن آفريده شده است مينگرد.
205- ايمان يک درجه بالاتر از اسلام است و تقوي يک درجه بالاتر از ايمان و يقين يک درجه بالاتر از تقوي و ميان بندگان چيزي کمتر از يقين تقسيم نشده.
206- امام رضا (ع) فرمود: در يکي از جنگلها جماعتي را نزد رسول خدا (ص) بردند فرمود: اين مردم چه کسانند؟ گفتند : يا رسول ا... مؤمنيناند.
فرمود: ايمان شما در چه پايه است؟ گفتند بردباري هنگام بلا و سپاسگزاري زمان نعمت و رضاي بقضاء خدا. رسول خدا (ص) فرمود: اينها صفات خويشتن داران دانشمنداني است که از کثرت دانش به پيغمبران نزديک شدهاند، اگر چنانکه گفتيد هستيد، پس ساختماني را که در آن سکونت نميکنيد نسازيد و چيزي را که نميخوريد گرد نياوريد ، و از خدائي که به سويش بازگشت ميکنيد پروا نمائيد.
207- حضرت رضا (ع) فرمود: مثل استغفار (و ريختن گناهان به سبب آن) چون برگي است بر درختي که (در فصل پائيز آن درخت) بجنبد و آن برگ بريزد و کسي که از گناهي استغفار کند و باز آن را انجام دهد مانند کسي است که پروردگار خود را مسخره کند.
208- دعاي بنده در پنهاني ، يک دعايش برابر با هفتاد دعاي آشکار است.
209- حضرت رضا (ع) فرمود: علي بن الحسين (ع) فرمود: همانا دعا و بلا تا روز قيامت با هم رفاقت کنند، و همانا دعاء برگرداند بلاء را که به سختي ابرام شده است .
210- دعا بلائي را که نازل شده و آنچه نازل نشده دفع کند.
211- حضرت رضا (ع) هميشه با اصحاب خود ميفرمود: بر شما باد با اسلحهي پيمبران به او عرض شد: اسلحهي پيمبران چيست ؟ فرمود: دعا است.
212- عباس غلام حضرت رضا (ع) گويد: شنيدم آن حضرت (ع) ميفرمود: پنهان کنندهي کار نيک (کردارش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکارا کنندهي کار بر مخذول است و پنهان کنندهي کار بد آمرزيده است .
213- مخذول : بيبهره، سرافکنده، کسي که از ياري کردن به او خودداري کنند.
214- حضرت رضا (ع) فرمود: هر چند بندگان گناهان تازهاي را که سابقه نداشته ايجاد کنند خدا براي آنها بلاهائي را که سابقه نداشته ايجاد کند.
215- فرمود نظر کردن به ذريه ما عبادت است، راوي ميگويد: گفتم نظر کردن به امامان از نسل شما يا نظر کردن به ذريه پيغمبر (ص)؟
216- فرمود: بلکه نگاه کردن به تمام ذريهي پيغمبر اکرم (ص) عبادت است تا زماني که از روش پيغمبر منحرف نشوند و پس از ثوابي که کردهاند مرتکب گناهي نشده باشند.
217- وشا گفت از حضرت رضا (ع) سئوال کردم از آيهي شريفه و علامات فرمود علامات مائيم و نجم (ستاره) رسول خدا است.
218- فرمود خانهاي که در آن محمد نام باشد صبح و شام اهل آن خانه به خير و خوبي خواهد گذشت.
219- از حضرت رضا (ع) سئوال کردند از محل قبر حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: در خانهي خودش دفن شد پس وقتي بنياميه مسجد را بزرگ کردند و بر مسجد افزودند در مسجد قرار گرفت .
220- حضرت رضا (ع) در نامهي خود به مأمون نوشت .
دوست داشتن اوليا خداي عزوجل واجب است و همچنين دشمن داشتن دشمنان ايشان و تبري جستن از ايشان و از پيشوايانشان.
[FONT=Microsoft Sans Serif]1.مؤمن ، مؤمن واقعي نيست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتي از [FONT=Microsoft Sans Serif]پروردگارش و سنتي از پيامبرش و سنتي از امامش . اما سنت پروردگارش ، [FONT=Microsoft Sans Serif]پوشاندن راز خود است ، اما سنت پيغمبرش ، مدارا و نرم رفتاري با مردم است ، [FONT=Microsoft Sans Serif]اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستي و پريشان حالي است
[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]اصول کافي ، ج 3 ، ص (339)
[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]2.پنهان کننده کار نيک ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکار کننده
[FONT=Microsoft Sans Serif]کار بد سرافکنده است ، و پنهان کننده کار بد آمرزيده است
[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]اصول کافي ، ج 4 ، ص (160)
[FONT=Microsoft Sans Serif]3.از اخلاق پيامبران ، نظافت و پاکيزگي است .
[FONT=Microsoft Sans Serif]تحف العقول ، ص (466)
[FONT=Microsoft Sans Serif]4.امين به تو خيانت نکرده ( و نمي کند ) و ليکن ( تو ) خائن را امين تصور نمودي
[FONT=Microsoft Sans Serif]تحف العقول ، ص (466)
[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]5.برادر بزرگتر به منزله پدر است
[FONT=Microsoft Sans Serif]6.دوست هرکس عقل او ، و دشمنش جهل اوست
[FONT=Microsoft Sans Serif]تحف العقول ، ص (467)
[FONT=Microsoft Sans Serif]7.دوستي با مردم ، نيمي از عقل است . [FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]تحف العقول ، ص (467)
8.به درستي که خداوند ، سر و صدا و تلف کردن مال و پر خواهشي را دوست ندارد تحف العقول ، ص (467) 9.عقل شخص مسلمان تمام نيست ، مگر اين که ده خصلت را دارا باشد : از او اميد خير باشد ، از بدي او در امان باشند ، خير اندک ديگري را بسيار شمارد ، خير بسيار خود را اندک شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانش طلبي خسته نشود ، فقر در راه خدايش از توانگري محبوبتر باشد ، خواري در راه خدايش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامي را از پرنامي خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمي چيست و چيست دهمي ! به او گفته شد : چيست ؟ فرمود : احدي را ننگرد جز اين که بگويد او از من بهتر و پرهيزگارتر است تحف العقول ، ص (467) 10.از امام رضا ( ع ) سؤال شد : سفله کيست ؟ فرمود : آن که چيزي دارد که از ( ياد ) خدا بازش دارد تحف العقول ، ص (466) 11.ايمان يک درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا يک درجه بالاتر از ايمان است ، و به فرزند آدم چيزي بالاتر از يقين داده نشده است تحف العقول ، ص (469) 12.اطعام و ميهماني کردن براي ازدواج از سنت است تحف العقول ، ص (469) 13پيوند خويشاوندي را برقرار کنيد گرچه با جرعه آبي باشد ، و بهترين پيوند خويشاوندي ، خودداري از آزار خويشاوندان است تحف العقول ، ص (469) 14.حضرت رضا ( ع ) هميشه به اصحاب خود مي فرمود : بر شما باد به اسلحه پيامبران ، گفته شد : اسلحه پيامبران چيست ؟ فرمود : دعا اصول کافي ، ج 4 ، ص (214) 15.از نشانه هاي دين فهمي ، حلم و علم است ، و خاموشي دري از درهاي حکمت است . خاموشي و سکوت ، دوستي آور و راهنماي هر کار خيري است
16.زماني بر مردم خواهد آمد که در آن عافيت ده جزء است ، که نه جزء آن در کناره گيري از مردم ، و يک جزء آن در خاموشي است تحف العقول ، ص (470) 17.از امام رضا ( ع ) از حقيقت توکل سؤال شد . فرمود : اين که جز خدا از کسي نترسي تحف العقول ، ص (469) 18.به راستي که بدترين مردم کسي است که ياري اش را ( از مردم ) باز دارد و تنها بخورد و زير دستش را بزند تحف العقول ، ص (472) 19.بخيل را آسايشي نيست ، و حسود را خوشي و لذتي نيست ، و زمامدار را وفايي نيست ، و دروغگو را مروت و مردانگي نيست تحف العقول ، ص (473) 20.کسي دست کسي را نمي بوسد ، زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن براي اوست تحف العقول ، ص (473) 21.به خداوند خوشبين باش ، زيرا هرکه به خدا خوشبين باشد ، خدا با گمانخوش او همراه است ، و هرکه به رزق و روزي اندک خشنود باشد ، خداوند به کردار اندک او خشنود باشد ، و هرکه به اندک از روزي حلال خشنود باشد ، بارش سبک و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنيا و دوايش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دار السلام بهشت رساند تحف العقول ، ص (472) 22.ايمان چهار رکن است : توکل بر خدا ، رضا به قضاي خدا ، تسليم به امر خدا ، واگذاشتن کار به خدا تحف العقول ، ص (469) 23.از امام رضا درباره بهترين بندگان سؤال شد . فرمود : آنان هرگاه نيکي کنند خوشحال شوند ، و هرگاه بدي کنند آمرزش خواهند ، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند ، و هرگاه بلا بينند صبر کنند ، و هرگاه خشم کنند . درگذرند تحف العقول ، ص (469) 24.کسي که فقير مسلماني را ملاقات نمايد و بر خلاف سلام کردنش بر اغنيا بر او سلام کند ، در روز قيامت در حالي خدا را ملاقات نمايد که بر او خشمگين باشد عيون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص (52) 25.از حضرت امام رضا ( ع ) درباره خوشي دنيا سؤال شد . فرمود : وسعت منزل و زيادي دوستان بحار الانوار ، ج 76، ص (152)
26.زماني که حاکمان دروغ بگويند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ، دولت ، خوار گردد ، و اگر زکات اموال داده نشود چهار پاپان از بين روند
(بحار الانوار ، ج 73، ص (373) 27.هر کس اندوه و مشکلي را از مؤمني برطرف نمايد ، خداوند در روز قيامت اندوه را از قلبش برطرف سازد اصول کافي ، ج 3 ، ص (268) 28.بعد از انجام واجبات ، کاري بهتر از ايجاد خوشحالي براي مؤمن ، نزد خداوند بزرگ نيست بحار الانوار ، ج 78، ص (347) 29.بر شما باد به ميانه روي در فقر و ثروت ، و نيکي کردن چه کم و چه زياد ، زيرا خداوند متعال در روز قيامت يک نصفه خرما را چنان بزرگ نمايد که مانند کوه احد باشد بحار الانوار ، ج 78، ص (346) 30.به ديدن يکديگر رويد تا يکديگر را دوست داشته باشيد و دست يکديگر را بفشاريد و به هم خشم نگيريد بحار الانوار ، ج 78، ص (347) 31.بر شما باد راز پوشي در کارهاتان در امور دين و دنيا . روايت شده که " افشاگري کفر است " و روايت شده " کسي که افشاي اسرار مي کند با قاتل شريک است " و روايت شده که " هرچه از دشمن پنهان مي داري ، دوست تو هم بر آن آگاهي نيابد " بحار الانوار ، ج 78، ص (347) 32.آدمي نمي تواند از گردابهاي گرفتاري با پيمان شکني رهايي يابد ، و از چنگال عقوبت رهايي ندارد کسي که با حيله به ستمگري مي پردازد بحار الانوار ، ج 78، ص (349) 33.با سلطان و زمامدار با ترس و احتياطهمراهي کن ، و با دوست با تواضع ، و با دشمن با احتياط، و با مردم با روي خوش بحار الانوار ، ج 78، ص (356) 34.هر کس به رزق و روزي کم از خدا راضي باشد ، خداوند از عمل کم او راضي باشد بحار الانوار ، ج 78، ص (356) 35.عقل ، عطيه و بخششي است از جانب خدا ، و ادب داشتن ، تحمل يک مشقت است ، و هر کس با زحمت ادب را نگهدارد ، قادر بر آن مي شود ، اما هر که به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمي شود بحار الانوار ، ج 78، ص (342)
36.به راستي کسي که در پي افزايش رزق و روزي است تا با آن خانواده خود را اداره کند ، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است بحار الانوار ، ج 78، ص (339) 37.پنج چيز است که در هر کس نباشد اميد چيزي از دنيا و آخرت به او نداشته باش : کسي که در نهادش اعتماد نبيني ، و کسي که در سرشتش کرم نيابي ، و کسي که در خلق و خوي اش استواري نبيني ، و کسي که در نفسش نجابت نيابي ، و) کسي که از خدايش ترسناک نباشد تحف العقول ، ص (470) 38.هرگز دو گروه با هم روبه رو نمي شوند ، مگر اين که نصرت و پيروزي با گروهياست که عفو و بخشش بيشتري داشته باشد تحف العقول ، ص (470) 39.مبادا اعمال نيک و تلاش در عبادت را به اتکاي دوستي آل محمد ( ع ) رها کنيد ، و مبادا دوستي آل محمد ( ع ) و تسليم براي آنان را به اتکاي عبادت از دست بدهيد ، زيرا هيچ کدام از اين دو به تنهايي پذيرفته نمي شود بحار الانوار ، ج 78، ص (347) 40.عبادت پر روزه داشتن و نماز خواندن نيست ، و همانا عبادت پر انديشه کردن در امر خداست تحف العقول ، ص (466)
امام رضا (ع) : ابوصلت هروی گوید شنیدم که امام (ع) میفرمود : (( خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می سازد )) پرسیدم امر شما چگونه زنده میشود ؟ فرمود علوم و احادیث و معارف ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند کرد. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30
امام رضا (ع) : بدانید که تسلیم اوامر الهی بودن در راس طاعت و بندگی حق تعالی قرار دارد خواه انسان فلسفه و دلیل امر و دستور حق تعالی را بفهمد و به عمقش پی ببرد و خواه از آن چیزی نفهمد و از درکش عاجز باشد. بحارالانوار جلد 17 صفحه 209
امام رضا (ع) : هرگاه مردم گناهان تازه ای را که سابقه نداشته و مرتکب آن نمی شده اند انجام دهند خداوند هم بلاهای نو به نو و جدیدی را که سابقه نداشته برای ایشان ایجاد میکند. اصول کافی جلد 3 صفحه 250
امام رضا (ع) : از قول امیرالمومنین (ع) فرمودند : ای کسی که اعمال زشت و ناروا میکنی خنده دندان نما مکن وای کسی که عمر به بد کرداری گذرانی از بلای شبانه ایمن مباش. کافی جلد 4 صفحه 403
امام رضا (ع) : عمل زنا گناهش از آدم کشی و قتل نفس بیشتر است زیرا شخص قاتل جز مقتول کسی را فاسد نگرداند ولی شخص زناکار با این کارش نسلی را تا روز قیامت فاسد میگرداند. تفسیر جامع جلد 4 صفحه 461
امام رضا (ع) : علی بن جعفر گوید شخصی از امام (ع) پرسید در کدام قسمت از سوره فاتحه اشاره به امیرالمومنین (ع) گشته حضرت در پاسخ فرمودند : در آیه (( اهدنا الصراط المستقیم )) چه آنکه جناب امیرالمومنین (ع) بهترین راه شناخت حق تعالی و وسیله معرفت به پروردگار است. تفسیر جامع جلد 6 صفحه 234
مردی از اهل بلخ می گوید : در سفری که علی بن موسی الرضا (ع) به خراسان می رفت من با آن حضرت بودم. روزی در کنار سفره خود تمام نوکرها و غلامان سیاه و سفید را برای صرف غذا جمع کرد. عرض کردم بهتر بود برای غلامان و نوکرها سفره جداگانه ای می گستردند ، حضرت فرمود : ساکت باش ، خدای همه یکی است ، مادر و پدر همه یکی است ، پاداش و کیفر هرکس بسته به طرز عمل اوست. الحدیث جلد 1 ص 67
حضرت رضا (ع) : علم گنجينههاي كمال است و كليدهاي آن گنجينهها پرسش كردن است. الحديث جلد 2 صفحه 12
یاسر خادم گوید : از حضرت رضا (ع) شنیدم که می فرمود : وحشت بارترین مواقع برای این مردم ، سه مورد است : روز ولادت که از شکم مادر خارج می شود و دنیا را می بیند . روزی که می میرد و عالم بعد از مرگ و اهل آنرا مشاهده می کنند ، و روزی که دوباره زنده می شوند ، به صحنه قیامت قدم می گذارند و احکامی را مشاهده می کنند که در دنیا ندیده اند . و خداوند سلامت حضرت یحیی را در این سه روز اخبار نموده و حضرت مسیح در این سه روز (مرحله ) برای خویشتن سلامت خواسته . الحدیث جلد 2 صفحه
امام رضا (ع) : کسی که میخواهد عزیزترین مردم باشد باید در نهان و آشکار تقوای خدا را پیشه سازد.
امام رضا (ع) : هرکس خودش را از ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست. سفینة البحار
امام رضا (ع) : کسی که بار سفر ببندد و به زیارت من بیاید ، دعای او مستجاب و گناهش بخشوده میشود. عیون الاخبار الرضا (ع)
امام رضا (ع) میفرمایند : رسول خدا (ص) فرمودند : ستارگان مایه امنیت اهل آسمانند ، و اهل بیت من مایه امنیت اهل زمین. بحارالانوار جلد 23 صفحه 19
حضرت امام رضا (ع) فرمودند : روزگاری نخواهد گذشت که سرزمین طوس محل رفت و آمد شیعیان و زائران من میگردد ، هرکس مرا در غُربتم ( سرزمین طوس ) زیارت کند ، گناهانش آمرزیده میشود ، و در قیامت همراه و هم رتبه من خواهد بود. وسائل الشیعه جلد 10
حضرت امام رضا (ع) فرمودند : هرکس از شیعیانم مرا زیارت کند در حالی که عارف به حق من باشد ، در قیامت شفیع او خواهم بود. عیون الاخبار الرضا (ع)
حضرت امام رضا (ع) فرمودند : در خراسان بقعه ای است که زمانی خواهد رسید که محل رفت و آمد فرشتگان گردد ..... هرکس مرا در آنجا زیارت کند ، همانند کسی است که حضرت رسول (ص) را زیارت کرده باشد ، و خداوند متعال ثواب هزار حج و عُمره قبول شده به او عطا میفرماید و من و پدرانم در قیامت شفیع او خواهیم بود. بحارالانوار
امام رضا (ع) از پدر بزرگوارشان و آن حضرت از امام صادق (ع) و ایشان از پدران بزرگوارشان (ع) از امیر مومنان نقل فرموده است که فرمودند : (( شما را به نماز و پاسداری از آن سفارش می کنم ، زیرا نماز بهترین عمل و ستون دین شماست )) بحارالانوار
امام رضا (ع) : نماز ، وسیله تقرب هر پرهیزکار به خداوند متعال است. بحارالانوار
امام رضا (ع) فرمود : کار نیک و تلاش در عبادت را به امید عشق به آل محمد (ص) رها نکنید ؛ عشق آل محمد (ع) و پذیرش فرمان اینان را به امید عبادت ترک مگویید که هیچ یک از این دو بی یکدیگر پذیرفته نمیشود. بحارالانوار
امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : هرکس دوست دارد که به دستاویز محکمی چنگ زند ، باید به دوستی و وِلای علی و اهل بیتم ، چنگ زند. عیون الاخبار الرضا (ع)
امام رضا (ع) به نقل از امام حسین (ع) فرمود : هرکس دوست دارد اجل او به تاخیر افتد و روزی اش زیاد شود ، بر او باد بر صله رحم و ارتباط با خویشاوندان. عیون الاخبار الرضا (ع)
امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : دعاء ، خود اسلحه و ابزار کار مومن و ستون دین و روشنی آسمانها و زمین است پس بر شما باد به دعا کردن و در آن اخلاص ورزید. عیون الاخبار الرضا (ع)
امام رضا (ع) به نقل از امیرمومنان علی (ع) فرمود : هرکس روزگار را سرزنش کند و از دست آن بنالد خود همواره مورد نکوهش واقع خواهد شد. عیون الاخبار الرضا (ع)
امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : درشتخویی و بداخلاقی ، عمل آدمی را تباه میسازد ، آن گونه که سرکه عسل را تباه میکند. عیون الاخبار الرضا (ع)
امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : رجب ، ماه گرانقدر خداست که در آن ، رحمت را بر بندگانش فرو می ریزد. مسند الامام الرضا (ع)
1- در شگفتم که چگونه کسی که دنیا را آزموده و تغییرات آن را به چشم خود دیده باز دل به دنیا می بند . 1
2- ادب نتیجه تحمل سختی است ، هر که سختی را تحمل کند به ادب دست یابد . 2
3- در برابرقدرتمندان محتاط ، در برابر دوستان فروتن ، در برابر دشمنان مراقب و در برابر مردمان گشاده رو باش . 3
4- هر کهکار زشت دیگران را بر ملا کند خوار می گردد و هر که آنرا بپوشاند خدایش می آمرزد . 4
5- از بد اخلاقی بپرهیزید زیرا بد اخلاق بدون تردید در آتش است . 5
6- عبادت ، بسیاری روزه و نماز نیست و همانا عبادت ، اندیشه زیاد نمودن در امر خداست . 6
7- (هنگامي که از پدر بزرگوارش سخن به ميان آمد)، فرمودند : هيچ خردي با خرد آن حضرت برابري نمي کرد با اين حال گاه با يکي از غلامان سياه خود مشورت مي کرد به ايشان عرض شد : با چنين کسي مشورت مي کني؟ فرمودند: چه بسا که خدای تبارک و تعالي (نظر درست را) بر زبان او جاري کند. 7
8- امام رضا (ع) فرمودند : مردي اميرالمؤمنين (ع) را به ميهماني دعوت کرد . حضرت علي (ع) فرمودند: مي پذيرم به شرط اين که سه قول به من بدهي . آن شخص پرسيد آن هاچيستند؟ حضرت فرمودند: از بيرون چيزي براي من تهيه نکني، حاضري خانه ات را از من دريغ نکني و به زن و فرزندانت اجحاف ننمايي . مرد گفت هر چه شما بفرماييد . پس علي بن ابي طالب (ع)دعوت او را پذيرفت. 8
9- نيكي به پدر و مادر واجب است اگر چه آنها مشرك باشند ، البته در جائي كه اطاعت از آنها موجب معصيت و نافرماني پروردگار شود، نبايد فرمانبرداري نمود . 9
10- تواضع درجاتى دارد : يكى از آنها اين است كه انسان اندازه خود را بشناسد و با طيب خاطر ، خود را در آن جايگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همانگونه رفتار كندكه انتظار دارد با او رفتار كنند ، اگر بدى ديد آن را با خوبى جواب دهد ، خشم خود را فروخورد و از مردم درگذرد، و خداوند نيكوكاران را دوست دارد. 10
11- شیخ صدوق از حضرت رضا ( ع ) نقل می کند که در دعای خود می گفت : " خدایا من برائت می جویم بسوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را ادعا می کنند که حق و حد ما نیست . خدایا من برائت می جویم به سوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را می گویند که ما درباره خود نمی گوئیم . خدایا خلق و امر از توست . ما تنها بندگی تو می کنیم و از تو کمک می خواهیم . خدایا تو خالق ما و پدران ما هستی ، ... خدایا ما بندگان تو و فرزندان بندگان تو هستیم و برای خود مالک هیچ سود و زیانی نیستیم و اختیار مرگ و زندگی و برانگیخته شدن خود را نداریم .11
12- كسى كه امير المؤمنين را از مرز عبوديت خدا فراتر برد،از شمار كسانى است كه مورد خشم خدايند و از گمراهان است.12
13- در شگفتم از كسي كه بندگان را با ثروت خويش مي خرد تا رهايشان كند ، چگونه با خوش اخلاقي خويش آزادگان را نمي خرد .13
14- زياني که دو گرگ گرسنه به گله گوسفندي بي چوپان مي زنند از زيان رياست طلبي در دين مسلمانان بيش تر نيست . 14
15- از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو امتهای گذشته را نابود کرده است . 15
زیرنویسها : 1- عَجِبْتُ لِمَنِ اخْتَبَرَ الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ اِلَیْهَا - بحار الانوار/ج 75/ص450 2- اَلْاَدَبُ کُلْفَةٌ فَمَنْ تَکَلَّفَ الْاَدَبَ قَدَرَ عَلَیْهِ - اصول کافی 1/ ص 24 3- اصْحَبِ السُّلْطَانَ بِالْحَذَرِ وَ الصَّدِیقَ بِالتَّوَاضُعِ وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ وَ الْعَامَّةَ بِالْبِشْرِ - بحارالأنوار/ج71/ ص167 4- اَلْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ - میزان الحکمة، ج 2، ص 988 5- اِیَّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلْقِ فَاِنَّ سَیِّئَ الْخُلْقِ فِی النَّارِ لامَحَالَةَ - عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج 1/ 34 6- لَیْسَتِ الْعِبَادَةُ کَثْرَةُ الصِّیَامِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فِی أَمْرِ اللهِ - تحف العقول/ص442 7- قال الإمام الرضا(ع) (لما ذکر عنده أبوه): کان عقله لا توازي به العقول و ربما شاور الاسود من سودانه، فقيل له: تشاور مثل هذا؟! فقال: إن الله تبارک وتعالي ربما فتح علي لسانه.مکارم الأخلاق، ج 2، ص 99 8- قال الإمام الرضا (ع) : دعا رجل أمير المؤمنين (ع) فقال له: قد أجبتك علي أن تضمن لي ثلاث خصال، قال: وما هي يا أمير المؤمنين؟ ... عيون أخبار الرضا - عليه السلام -، ج 2، ص 42، ح 138 9- قال الامام الرضا (ع) : برّ الوالدين واجبٌ و ان كان مُشركين و لا طاعةُ لهما في معصية الخالق ... تفسير صافي، ج 2، ص 37 10- اَلتَّواضُعُ دَرَجاتٌ: مِنْها أَنْ يَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ فَيُنْزِلَها مَنْزِلَتَهابِقَلْبٍ سَليمٍ، لايُحِبُّ أَنْ يَأْتىَ إِلى أَحَدٍ إِلاّ مِثْلَ مايُؤْتى إِلَيْهِ، إِنْ رَأى سَيِّئَةً دَرَأَهابِالْحَسَنَةِ، كاظِمُ الْغَيْظِ عافٍ عَنِ النّاسِ، وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ؛- کتاب: چهل چلچراغ (چهل چهل حديث) > حدیث شماره : 300139 11- اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756 12- مَن تَجاوَزَ بأميرِ المؤمنينَ عليهالسلام العُبوديَّةَ فهُو مِن المَغضوبِ علَيهِم ومِنَالضالِّينَ - بحار الأنوار : 25 / 274/ 20 منتخب ميزان الحكمة : 432 13- عَجِبْتُ لِمَنْ يَشْتَرِي الْعَبيدَ بِمالِهِ فَيُعْتِقُهُم كَيْفَ لا يَشْتَرِي الاَحْرارَ بِحُسْنِ خُلقِهِ. - فقه الرضا، ص 354 14- ما ذِئبانِ ضارِيانِ في غَنَمٍ قَد تَفَرَّّقَ رُعاتُها بِاَضَرَّ في دينِ المُسلِمٍ مِن طَلَبِ الرّياسَة. - بحار الأنوار، ج 73، ص 145 15- اِیَّاکُمْ وَ الْحِرْصَ وَ الْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ - بحار الانوار/ 75/ 346
امام رضا عليه السلام مى فرمايد: هفت چيز بدون هفت چيز ديگر، مسخره است :
1. هر كس با زبان استغفار كند ولى در قلب استغفار نكند، خود را مسخره كرده .
2. هر كس از خدا توفيق بخواهد و كوشش ننمايد، خود را مسخره كرده .
3. هر كس هوشيارى و احتياط در زندگى بطلبد ولى بى مبالاتى كند، خود را مسخره نموده .
4. هر كس از خدا بهشت بخواهد و بر مشكلات عبادت صبر نكند، خود را مسخره كرده .
5. هر كس از آتش جهنم به خدا پناه برد ولى خواسته هاى نا مشروع دنيا را ترك ننمايد، خود را مسخره نموده .
6. و هر كس به ياد خدا باشد ولى سرعت براى ديدارش نگيرد خود را مسخره كرده .(در بحارالانوار هفتمى ذكر نشده است .)بحارالانوار جلد 78، ص 356.