جمع بندی زنان چادری و وظیفه حضور در اجتماع
تبهای اولیه
حکایت مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را نه در هنگامه راهپیمایی 22 بهمن می توان سنجید و نه در کوچه ها و محله های سنتی شهر.
«کافی بود محو تماشای ویترین یک مغازه شوی و دستان کوچکت از دستان مادر رها شود، آن وقت برایت شروع سردرگمی بود، اندکی جلو می رفتی و مادر را می دیدی و صدایش می کردی، رویش را که بر می گرداند و قامتِ کوچکت را که با نگاهی آمیخته به تعجب می نگریست، آن موقع تو می ماندی و سکوت ناشی از یک شرمندگی کودکانه…» این حکایت زمانی است که می توانستی در پیاده روهای شهر قدم بزنی و آسوده خاطر فقط مغازه ها را بنگری بی آن که نگران از فرو رفتن تیرهای شیطانی به چشمان خود باشی، آری شاید بتوان گفت این روزها تنها سود پوشش های رنگارنگ و چسبان و کوتاه زنان سرزمین ما این است که کودکان کمتر مادران خود را اشتباه می گیرند.
حکایت مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را نه در هنگامه راهپیمایی بیست و دو بهمن می توان سنجید و نه در صحن و سرای امام رئوف و نه در کوچه ها و محله های سنتی شهر. مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را آن زمان در می یابی که به سینما می روی، به تئاتر، به مراکز بزرگ خرید، به جشنواره های هنری، به پیاده روهای خیابان های بالای شهر، به کوه و پارک های جنگلی و نشانی از زنان چادری نمی یابی، تو گویی که تمام زنان شهر چادر را به کناری نهاده اند، این چنین است که "باربارا اسلاوین” خبرنگاری که نام او را در جمع همکاران روزنامه های واشنگتن پست، نیویورک تایمز و اندیشکده علوم و امنیت بین الملل ( ISIS ) وابسته به اسرائیل می توان یافت در آخرین سفر خود به تهران از وضعیت امروزِ حجاب زنان ایرانی نسبت به گذشته ها ابراز رضایت می کند و در گزارشِ آخرین سفر خود به ایران در پایگاه تحلیلی المانیتور اینطور می نویسد که "این روزها در تهران دیگر زنان زیر پنجاه سال چادری کمتر به چشم میخورند”.
اما به راستی آیا واقعیت همین است که مشاهده می شود؟ آیا نسبت زنان چادری به دیگر خانم ها که البته آنان نیز در صورت رعایت حجاب اسلامی محترم و قابل تکریم هستند، این قدر کم و ناچیز شده است یا این که برخی از زنان چادری ترجیح می دهند فضای اجتماعی را به خصوص در فعالیت های فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی دربست تقدیم دیگران کنند و سپس خود نیز به جمع کسانی بپیوندند که از وضعیت بد حجاب در این اماکن گلایه مند هستند؟
حضور انبوه زنان چادری در اکران یک فیلم سینمایی
ممکن است استدلال شود که اجتناب حضور خانم های چادری در برخی فضاها به واسطه نامناسب بودن آن فضاهاست، اتفاقا همین عدم حضور این دسته از خانم ها یکی از دلایلی است که آن فضاها را نامناسب و جولانگاه بدحجابی کرده است. اگر برخی فضاها نامناسب است چه کسانی باید آن را درست کنند؟ آیا جز این است که همین زنان محجبه باید با حضور فعال و با نشاط و با جاذبه ی ناشی از رفتار رحمانی خویش ورق را برگردانند؟ آیا با در خانه نشستن اوضاع عوض می شود؟
در عرصه اجتماعی تکلیف بزرگی بر دوش زنانی است که چادر را با معرفت برگزیده اند و آن این است که با خودنمایی خویش در عرصه های اجتماعی مانع از شکل گیری انگاره ی ذهنی در اقلیت بودن زنان چادری در محیط های فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی شوند. این خودنمایی آن خودنمایی توأم با خودآرایی نیست که قطعا نکوهیده و مذموم است بالاخص برای زنان چادری، بلکه در واقع بالا نگاه داشتن عَلَم چادر مشکی در جامعه اسلامی و اثبات گزاره توانمندی زنان محجبه در عرصه های اجتماعی است. اتفاقی که تا کنون به دلایل متعددی تقریبا شکل نگرفته است و برخی فضاها را فقط زنان بدحجاب پر کرده اند و شاید هم این گونه بگوییم که برخی فضاها فقط زنان بدحجاب را جذب کرده اند تا جایی که اگر در مواردی نادر زنان چادری نیز مجال ورود یافته اند به دلیل سنگین بودن محیط ترجیح داده اند چادر خود را به کناری نهند و همرنگ جماعت شوند، دنیای سینما و بازیگری از آن دست فضاهایی است که تا کنون در بست دور از دسترس زنان محجبه باقی مانده است.
اما به راستی چه باید کرد؟ آیا جز این است که وظیفه اصلی در باب نهادینه کردن فرهنگ حجاب بر دوش خود خانم های محجبه است؟ آیا جز این است که تا کنون فریادها و مرثیه خوانی ها از اوضاع غیرقابل قبول حجاب در عمل تاثیری نداشته است؟ به نظر می رسد این روزها که لشگر بی حجابان و ساپورت پوشان خیابان های شهر را به تسخیر درآورده اند، زنان محجبه بیش از گذشته وظیفه دارند با رفتار آمیخته با محبت و تدبیر در محیط های اجتماعی بالاخص فضاهای فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی فعالیت کنند و توانمندی های خود را ارائه کنند، این فعالیت حتی اگر به صرفِ حضور و در سکوت کامل نیز باشد ارزشمند است، آن چنان که امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند: با سکوت مردم را به سوی ما دعوت کنید.
ما رو دعا کنید :Gol:
زنان چادری و وظیفه حضور در اجتماع
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر گرامی
دغدغه شما نسبت به وضعیت حجاب در جامعه قابل تحسین است و فرمایشتان هم تا حدود زیادی صحیح.
فقط یک نکته هست و آن هم اینکه خیلی اوقات خانمهای محجبه و به قول شما چادری، بعضی محیط ها و موقعیت ها را نمی پسندند و صرفنظر از اینکه چه کسانی این محیط را اشغال کرده اند، دوست ندارند که جزئی از این جمع باشند. ممکن است حتی هیچ اشکال شرعی و عرفی هم در این مسئله نباشد، ولی به هرحال خانم های چادری هم مثل بقیه حق انتخاب و آزادی عمل دارند و می توانند محل رفت و آمدشان را انتخاب کنند.
بهتر است مثال نزنم که هیچ گروه یا شخص خاصی مورد اشاره قرار نگیرد؛ ولی این یک واقعیت است که برخی جاها و برخی شرایط، شأن حضور یک خانم متدین و باوقار نیست؛ و تا اضطراری وجود نداشته باشد، بهتر است که وارد نشوند.
در غیر از اینها، من هم با فرمایش شما موافقم که هرچه افراد متدین (اعم از زن و مرد) موضع را رها کنند، فضا را بیشتر در اختیار دیگران قرار داده و کم کم حالتی ایجاد می شود که انگار این فضا کلا متعلق به افراد متدین نیست. در حالیکه خیلی فعالیت ها را می توان در عین حفظ
شؤونات مذهبی و دینی انجام داد.سلام. من اون موقعی که دانش آموز مدرسه بودم از نظر اخلاقی خیلی خیلی بهتر از موقعی بودم که در دانشگاه تحصیل کردم. یک سری داشته هام رو در دانشگاه از دست دادم و مخصوصا به لحاظ روحی و روانی بر من فشارهایی اومد، فشارهایی ک ناشی از حضور در محیط مختلط بود. البته این تقصیر دانشگاه نیست اصلا و ابدا اما من بدون آمادگی و برنامه وارد شده بودم. هر چند که در هر دو دوره چادری و با حجاب بودم و حتی مثلا در دوران دبیرستان با وجود چادری بودن نماز نمیخوندم اما از سال آخر دانشگاه شروع به نماز خوندن کردم.اما یک سری داشته های اخلاقیم رو از دست دادم.
همینطور موقعی که سر کار در محیط مختلط رفتم بازهم نسبت به محیط دانشگاه یک سری چیزها رو از دست دادم. شاید از نظر ناظر بیرونی من هر سال نسبت به سال قبل خانم تر و باوقارتر و مومن تر شده باشم اما از نظر درونی میدونم که خیلی ضربه خوردم. حتی وقتی کلاس زبان میرفتیم و با اینکه در حال پیشرفت چشمگیر بودم و استادمان جوان بود هم همین بود و حتی من مستقیم ایشون رو نگاه نمیکردم و همیشه تمام حدود به شکل خوبی رعایت میشد و خبری از شوخی و خنده و حرف اضافه نبود.
به همین دلیل و اینکه میدونستم ممکنه این تلاطمهای درونی یکدفعه یک جایی بیرون بزنه و من پام رو اساسی اساسی کج بگذارم از ادامه تحصیل در محیط مختلط چشم پوشی کردم مخصوصا وقتی که من دکتری جایی قبول شدم که استاد راهنمایم یک فرد بسیار جوان بود. با اینکه یکبار به من گفت شما بر خلاف سایر خانمها برای من هیچ مشکلی درست نکردید و من خیلی از شما راضی بودم اما من خودم متوجه سقوط درونی خودم در ارتباط با این آقا شدم با اینکه هیچ هیچ نمود بیرونی نداشت. البته الان خیلی پشیمان هستم . خوب بالاخره یک سری از موفقیتهای اجتماعی انسان در تعامل با سایرین و شکوفا کردن استعدادهایش بدست میاد و من متاسفم که چرا یاد نگرفتم خودم رو کنترل کنم. البته باید بگم که این روحیات هیچ نمود بیرونی نداشته و من بخاطر پا پس کشیدن هام از حضور در برخی محیطها و بدست اوردن خیلی از پوزیشن ها از طرف دوستان و آشنایان به دلایلی واهی مثلا پشتکار نداشتن ، تنبل و راحت طلب بودن، خسیس بودن در خرج کردن پول برای کلاس و ... متهم می شدم.
گاهی اوقات متاثر میشم و فکر میکنم ایا بقیه خانمها هم در ارتباط با همکاران مردشان چنین روحیاتی را دارند یا نه و به این نتیجه میرسم که این منم که از این کمبودها دارم چون دخترهای متاهل و مجرد محجبه و حتی شل حجاب رو میبینم که مدام در حال تعامل با دیگران در محیطهای کاری و درسی هستند و اون معصومیت و پاکی خودشون رو حفظ کردن و در عین حال اینقدر مقتدر به نظر میان که گویا هرگز حتی یک سر سوزن هم فکر غیرعادی که ناشی از احساسات و غریزه باشه وارد مغزشون نشده، خوش بحالشون. بدتر از همه اینه که نمیتونم برای کسی از اطرافیان وقتی علت رو میپرسن توضیح بدم که علت نرفتن به کلاس فلان استاد چیه چون همه الحمدلله مریم مقدس هستند و تا به حال چنین مسایلی رو در ارتباط با خودشون تجربه نکردن. مثلا من همسر دکتر شهید شهریاری که خودشون هیات علمی هستن رو میدیدم یا همسر شهید قشقایی و ... که هم مومن هستند و هم متخصص رو میدیدم واقعا از خودم خجالت میکشیدم.
البته لازمه بگم که این افکار وسواسی نیست بلکه کاملا بصورن بروز یکباره است در یک لحظه است.
اگر کسی اینقدر ظرفیت روحی اش بزرگ است که میدونه در ارتباط با افراد مختلف و در محیطهای گوناگون به سرمایه و اندوخته معنوی وجودیش لطمه ایی وارد نمیشه و از این دست کمبودهای مزخرف اثری در او نیست مطمئن هستم در اون محیط موفق خواهد بود.
اینجا اولین چیزی که طرف میبینه ظاهر اون شخصه، و اگر خیلی پوشیده باشه شاید زده بشه
باسلام چرا از ظاهر پوشیده زده شدن؟
من خودم برخورد دانشجوها رو وقتی باهام برای اولین بار روبرو میشن دیدم حتی خیلی هاشون دوست ندارن سلام بدن ولی به مرور زمان دیگه اینطور نیستند
چیزی که من سعی کردم انجام بدم اینکه تا اونجاکه امکان داشته باهاشون ارتباط داشته باشم یعنی اونا فراری بودن من سر صحبت رو باهاشون باز کردم خیلی هاشون زیاد از نظر ظاهری عوض نشدن ولی این دیدگاه که یه چادری رو میبینند دیگه فراری نیستند حداقل میگن خب شاید اینم مثل اون یکی نباشه تو مشکلاتشون پیش قدم میشم که اگر امکانش باشه واسطه بشم مشکلشون حل بشه شاید خودش هم نیاد بگه خودم اقدام میکنم خیلی هاشون رو دیدم مثلا یکم مانتوش کوتاه بوده با اینکه کار ضروری هم داشته ولی در اولین برخورد اصلا ترسیدن بیان حرفشون رو بزنند نه از خود من بلکه با اون ذهنیتی که دارند که وای بازم این میخواد شروع کنه به موعظه ولی وقتی خودم پیش قدم میشم سعی هم میکنم تا اونجا که امکانش هست با خنده مهربانی شوخی پا پیش بزارم دیدگاه عوض میشه
خیلی هاشون هم که البته خیلی شدید نبوده رعایت نکردن حجابشون دیدم که چادری شدن نمیگم از رفتار من ولی مطمئنا نوع برخورد ها تاثیر میزاره من خودم تو خیلی از محیطهایی که خانمها چادری هستند راحت نیستم یک جور ژست میگیرند و رفتار میکنند که من خانم که حجاب هم دارم نمی تونم باشون راحت باشم و ارتباط برقرار کنم حالا چه برسه به یکی که ظاهر متفاوت داره
انقدر که خیلی مواقع خانمهای محجبه رو فقط دیدن که بگن چرا پس اینطوری چرا اینو پوشیدی چرا اینطور چرا اونطور
و یک موضوع اینکه نمیدونم چرا اصرار داریم تو هر جای دنیا خانمی یه کاری انجام داده تو یک محیطی بوده حتما خانمها ما هم تو اون عرصه ها خودی نشان بدن ولی از طرفی در وظایف اصلی که بر دوش خانمها هست خیلی ضعیف عمل میکنیم
و اصلا برامون ناراحت کننده نیست همین که یک دختر بچه در کشور اسلامی از حجاب و رعایت یک سری مسائل اطلاعاتی نداره به نظرتون کم کاری صورت نگرفته آیا این مادرانی که در عرصه های مختلف موفق هستند ولی یک بچه سالم نتونسته تحویل جامعه بده این خانم رو میشه گفت خانم موفقی هست
نمیدونم ولی نقش خانمها تو تربیت فرزندان انقدر کمرنگ شده با فعالیتهای حاشیه ای که ضربه ای که این کم رنگ شدنها خواهد زد مطمئنا بودنشون تو خیلی از محیط و شرایطها نخواهد زد
سلام. من اون موقعی که دانش آموز مدرسه بودم از نظر اخلاقی خیلی خیلی بهتر از موقعی بودم که در دانشگاه تحصیل کردم. یک سری داشته هام رو در دانشگاه از دست دادم و مخصوصا به لحاظ روحی و روانی بر من فشارهایی اومد، فشارهایی ک ناشی از حضور در محیط مختلط بود. البته این تقصیر دانشگاه نیست اصلا و ابدا اما من بدون آمادگی و برنامه وارد شده بودم. هر چند که در هر دو دوره چادری و با حجاب بودم و حتی مثلا در دوران دبیرستان با وجود چادری بودن نماز نمیخوندم اما از سال آخر دانشگاه شروع به نماز خوندن کردم.اما یک سری داشته های اخلاقیم رو از دست دادم.همینطور موقعی که سر کار در محیط مختلط رفتم بازهم نسبت به محیط دانشگاه یک سری چیزها رو از دست دادم. شاید از نظر ناظر بیرونی من هر سال نسبت به سال قبل خانم تر و باوقارتر و مومن تر شده باشم اما از نظر درونی میدونم که خیلی ضربه خوردم. حتی وقتی کلاس زبان میرفتیم و با اینکه در حال پیشرفت چشمگیر بودم و استادمان جوان بود هم همین بود و حتی من مستقیم ایشون رو نگاه نمیکردم و همیشه تمام حدود به شکل خوبی رعایت میشد و خبری از شوخی و خنده و حرف اضافه نبود.
به همین دلیل و اینکه میدونستم ممکنه این تلاطمهای درونی یکدفعه یک جایی بیرون بزنه و من پام رو اساسی اساسی کج بگذارم از ادامه تحصیل در محیط مختلط چشم پوشی کردم مخصوصا وقتی که من دکتری جایی قبول شدم که استاد راهنمایم یک فرد بسیار جوان بود. با اینکه یکبار به من گفت شما بر خلاف سایر خانمها برای من هیچ مشکلی درست نکردید و من خیلی از شما راضی بودم اما من خودم متوجه سقوط درونی خودم در ارتباط با این آقا شدم با اینکه هیچ هیچ نمود بیرونی نداشت. البته الان خیلی پشیمان هستم . خوب بالاخره یک سری از موفقیتهای اجتماعی انسان در تعامل با سایرین و شکوفا کردن استعدادهایش بدست میاد و من متاسفم که چرا یاد نگرفتم خودم رو کنترل کنم. البته باید بگم که این روحیات هیچ نمود بیرونی نداشته و من بخاطر پا پس کشیدن هام از حضور در برخی محیطها و بدست اوردن خیلی از پوزیشن ها از طرف دوستان و آشنایان به دلایلی واهی مثلا پشتکار نداشتن ، تنبل و راحت طلب بودن، خسیس بودن در خرج کردن پول برای کلاس و ... متهم می شدم.
گاهی اوقات متاثر میشم و فکر میکنم ایا بقیه خانمها هم در ارتباط با همکاران مردشان چنین روحیاتی را دارند یا نه و به این نتیجه میرسم که این منم که از این کمبودها دارم چون دخترهای متاهل و مجرد محجبه و حتی شل حجاب رو میبینم که مدام در حال تعامل با دیگران در محیطهای کاری و درسی هستند و اون معصومیت و پاکی خودشون رو حفظ کردن و در عین حال اینقدر مقتدر به نظر میان که گویا هرگز حتی یک سر سوزن هم فکر غیرعادی که ناشی از احساسات و غریزه باشه وارد مغزشون نشده، خوش بحالشون. بدتر از همه اینه که نمیتونم برای کسی از اطرافیان وقتی علت رو میپرسن توضیح بدم که علت نرفتن به کلاس فلان استاد چیه چون همه الحمدلله مریم مقدس هستند و تا به حال چنین مسایلی رو در ارتباط با خودشون تجربه نکردن. مثلا من همسر دکتر شهید شهریاری که خودشون هیات علمی هستن رو میدیدم یا همسر شهید قشقایی و ... که هم مومن هستند و هم متخصص رو میدیدم واقعا از خودم خجالت میکشیدم.
البته لازمه بگم که این افکار وسواسی نیست بلکه کاملا بصورن بروز یکباره است در یک لحظه است.
اگر کسی اینقدر ظرفیت روحی اش بزرگ است که میدونه در ارتباط با افراد مختلف و در محیطهای گوناگون به سرمایه و اندوخته معنوی وجودیش لطمه ایی وارد نمیشه و از این دست کمبودهای مزخرف اثری در او نیست مطمئن هستم در اون محیط موفق خواهد بود.
با سلام و عرض ادب
واقعا جای تحسین داره که شما به خاطر آلوده نشدن به گناه از خواسته هاتون چشم پوشی کردید
اما به نظر من می شد راه های دیگه ای رو انتخاب می کردید
این احساسات که درون شما هست مختص به شما نیست
انسان های زیادی هستن که حتی بعد از ازدواج با وجود تامین شدن از طرف همسر باز هم به دیگران گرایش دارن!
این حس غریضی و جسمی هست و به نظرم اگر وجود نداشت هیچ کس به ازدواج فکر نمی کرد !!!!!
نکته مهم این هست کا ما باید یاد بگیریم احساساتمون رو کنترل کنیم
و حجاب به یک زن این کنترل احساسات و رعایت عفاف رو دیکته میکنه
به شرطی که اهمیت حجاب و دلیل استفاده از اون رو درک کرده باشه
در واقع بر عکس این دیدگاه که می گن حجاب برای کنترل نگاه مرد هست
به نظر من حجاب وسیله ای برای کنترل احساسات بانوان هست
[="Teal"]
باسلام چرا از ظاهر پوشیده زده شدن؟من خودم برخورد دانشجوها رو وقتی باهام برای اولین بار روبرو میشن دیدم حتی خیلی هاشون دوست ندارن سلام بدن ولی به مرور زمان دیگه اینطور نیستند
چیزی که من سعی کردم انجام بدم اینکه تا اونجاکه امکان داشته باهاشون ارتباط داشته باشم یعنی اونا فراری بودن من سر صحبت رو باهاشون باز کردم خیلی هاشون زیاد از نظر ظاهری عوض نشدن ولی این دیدگاه که یه چادری رو میبینند دیگه فراری نیستند حداقل میگن خب شاید اینم مثل اون یکی نباشه تو مشکلاتشون پیش قدم میشم که اگر امکانش باشه واسطه بشم مشکلشون حل بشه شاید خودش هم نیاد بگه خودم اقدام میکنم خیلی هاشون رو دیدم مثلا یکم مانتوش کوتاه بوده با اینکه کار ضروری هم داشته ولی در اولین برخورد اصلا ترسیدن بیان حرفشون رو بزنند نه از خود من بلکه با اون ذهنیتی که دارند که وای بازم این میخواد شروع کنه به موعظه ولی وقتی خودم پیش قدم میشم سعی هم میکنم تا اونجا که امکانش هست با خنده مهربانی شوخی پا پیش بزارم دیدگاه عوض میشه
خیلی هاشون هم که البته خیلی شدید نبوده رعایت نکردن حجابشون دیدم که چادری شدن نمیگم از رفتار من ولی مطمئنا نوع برخورد ها تاثیر میزاره من خودم تو خیلی از محیطهایی که خانمها چادری هستند راحت نیستم یک جور ژست میگیرند و رفتار میکنند که من خانم که حجاب هم دارم نمی تونم باشون راحت باشم و ارتباط برقرار کنم حالا چه برسه به یکی که ظاهر متفاوت داره
انقدر که خیلی مواقع خانمهای محجبه رو فقط دیدن که بگن چرا پس اینطوری چرا اینو پوشیدی چرا اینطور چرا اونطورو یک موضوع اینکه نمیدونم چرا اصرار داریم تو هر جای دنیا خانمی یه کاری انجام داده تو یک محیطی بوده حتما خانمها ما هم تو اون عرصه ها خودی نشان بدن ولی از طرفی در وظایف اصلی که بر دوش خانمها هست خیلی ضعیف عمل میکنیم
و اصلا برامون ناراحت کننده نیست همین که یک دختر بچه در کشور اسلامی از حجاب و رعایت یک سری مسائل اطلاعاتی نداره به نظرتون کم کاری صورت نگرفته آیا این مادرانی که در عرصه های مختلف موفق هستند ولی یک بچه سالم نتونسته تحویل جامعه بده این خانم رو میشه گفت خانم موفقی هست
نمیدونم ولی نقش خانمها تو تربیت فرزندان انقدر کمرنگ شده با فعالیتهای حاشیه ای که ضربه ای که این کم رنگ شدنها خواهد زد مطمئنا بودنشون تو خیلی از محیط و شرایطها نخواهد زد
من عمدا ظاهر اون خانم رو با جزئیات گفتم که دوستان بتونن تصور کنن
عرض نکردم از هر محجبه ای ....
ایشون (به گمان من)زیادی پوشیده بودن و همین باعث حالا تنفر اون دختر شد و به قول خودش میگفت چرا در محیطی که خانومهان اون خانم بازم اینجوری پوشیده
بااینکه من بعد که منتقل کردم اون خانم گفت اتفاقا من روم کاملا باز بود ولی خب به نسبت بقبه باز هم تد چشم بود حجابش (محیط بیرون فقط نوک بیتی شون به زور دیده میشه و در جمع خانمها چادر تا روی پیشونیدو صورت بازه )
در مورد دانشجوهایی که بحث گردین هم عرص کردممن منظورم جذب در طی مدت و .... نیست
چون افرادی که باهاشون سروکار داریم بالاخره بعد مدتی اشنا میشن و خب اگر اخلاق خوبی داشته باشیم
اصلا دیگه به ظاهر کاری ندارن !!
اینکه خانمها کم کاری کردن در زمینه تربیت فرزندانشون بله بحثی توش نیس،بهترین کسی که میتونه این رو به فرزند یاد بده و نهادینه کنه مادره
اگر بخواین بگیم آموزش و پرورش و خیلی جاهای دیگه م جز خانواده کم کاری کردن ولی بحث این نیست
بحث اینه من و شما به عنوان یه خانم مذهبی چطور میتونیم دیگران رو هم دعوت کنیم؟!!
باید کنار کشید و راه رو برای انواع مدها و .... باز گذاشت یا به عنوان یک خانم چادری تبلیغ حجاب رو کرد؟!!!
اگر جواب تبلیغ حجاب هست خب ابتدا باید جدب بشه سوالم از کارشناس این بود توی زمونه ای که انواع جذابیت ها اومده جمع حجاب و زیبایی روش درستی برای تبلیغ هست یاخیر؟!!
چون بالاخره ابتدا طرف ظاهر و زیبایی های طاهری رو میبینه و شاید یه درصد تو دلش بخواد امتحان کنه و یا بگه به من هم میاد یانه،یا اصلا از اون تیپی که خانم محجبه داره خوشش بیاد (نه به معنای تحریک شدن،به معنای دوست داشتن )و بعد که این اتفاق بیفته و جذب میشه با بقیه امور هم آشنا بشه ....
البته منطورم از این جمله این بود که خب خانمهایی که بی حجابن با دیدن دخترانی که با حجاب ظارهر اراسته ای دارن و به نوعی بهشون میاد شاید جذب همین بشن درابتدا و بعد جدب چیزهای دیگه
خود من خانوم محجبه ای رو میبینم که حجابش بهش میاد و خوشگلتر شده خوشم میاد و فک میکنم اگر دخترخانمی که کمتر رعایت میکنه همچبن شخصی رو ببینه بیشتر و زودتر جدب مبشه تا یه خانم فوق العاده به لحاظ معنوی و .... در سطح بالا ولی حالا با ظاهری ساده تر ....
اصلا جمع زیبایی و حجاب ممکنه یا خودش یک راه غلطه؟!!!(چون باعث جلب توجه نامحرم میشه)[/]
اصلا جمع زیبایی و حجاب ممکنه یا خودش یک راه غلطه؟!!!(چون باعث جلب توجه نامحرم میشه)
شاید برای اونی که تو پله اول هست همین رنگ و وارنگی جذابیت باشه ولی باز هم اگر مفهوم واقعی از حجاب نداشته باشه مجذوب این ست بودن بشه و اگر همینجا رها بشه نتیجه نمیده
به نظر یه خانم که از اول حجاب رو داره درخودش تغییراتی ایجاد کنه که بقیه رو جذب کنه من قبولش ندارم ولی میشه اونی که برای شروع داره پیش میره رو با همین ست کردن اینا یکم اوردش تو راه البته باید تو زمینه های دیگه هم روش کار بشه
هر چند این پستها فکر کنم با موضوع تایپک مستقیم در ارتباط نباشه
[="Teal"]
شاید برای اونی که تو پله اول هست همین رنگ و وارنگی جذابیت باشه ولی باز هم اگر مفهوم واقعی از حجاب نداشته باشه مجذوب این ست بودن بشه و اگر همینجا رها بشه نتیجه نمیدهبه نظر یه خانم که از اول حجاب رو داره درخودش تغییراتی ایجاد کنه که بقیه رو جذب کنه من قبولش ندارم ولی میشه اونی که برای شروع داره پیش میره رو با همین ست کردن اینا یکم اوردش تو راه البته باید تو زمینه های دیگه هم روش کار بشه
هر چند این پستها فکر کنم با موضوع تایپک مستقیم در ارتباط نباشه :)
تشکر بابت پاسخ
هرچند منتظر شنیدن پاسخ کارشناس هستم
بله من هم عرض کردم ابتدا بااین رنگ و لعابها جذب و بعددبقیه راه ....
ضمن اینکهمن الان با گوشبم و نمیشه بخشی از متن رو نقل قول زد
ولی به نطر شما اینکه برای مثال پرسیدن
"""اما به راستی چه باید کرد؟ آیا جز این است که وظیفه اصلی در باب نهادینه کردن فرهنگ حجاب بر دوش خود خانم های محجبه است""""
با پرسش من در تناقضه؟!!!!!![/]
بسم الله الرحمن الرحیم
زنان چادری و وظیفه حضور در اجتماع
هر خانم چادری بنابر لزوم یا شغل یا نیاز و . . . در جامعه حضور پیدا می کند .
برای جواب دادن به این سوال باید بپرسیم در چه فضایی و بنابر چه لزومی باید حضور پیدا کنه ؟
هر وظیفه ای بنابر شرایط و موارد دیگر لزوم پیدا میکنه .
وقتی یک خانم هم چادری هست و هم ورزشکار => خب وظیفه اش این هست که با این شرایط هم در حد امکان چادرش رو تبلیغ کنه .
یا مثلا خانمی برای خرید در بازار حضور پیدا میکنه => وظیفه اش این میشه که با چادر حضور پیدا کنه .
خانم هایی که به چادر علاقه مند هستند در هر شرایطی و فعالیتی از ان استفاده میکنند .
[/HR]
من بخاطر پا پس کشیدن هام از حضور در برخی محیطها و بدست اوردن خیلی از پوزیشن ها از طرف دوستان و آشنایان به دلایلی واهی مثلا پشتکار نداشتن ، تنبل و راحت طلب بودن، خسیس بودن در خرج کردن پول برای کلاس و ... متهم می شدم.
بحث اینه من و شما به عنوان یه خانم مذهبی چطور میتونیم دیگران رو هم دعوت کنیم؟!!
باید کنار کشید و راه رو برای انواع مدها و .... باز گذاشت یا به عنوان یک خانم چادری تبلیغ حجاب رو کرد؟!!!
اگر جواب تبلیغ حجاب هست خب ابتدا باید جدب بشه سوالم از کارشناس این بود توی زمونه ای که انواع جذابیت ها اومده جمع حجاب و زیبایی روش درستی برای تبلیغ هست یاخیر؟!!
چون بالاخره ابتدا طرف ظاهر و زیبایی های طاهری رو میبینه و شاید یه درصد تو دلش بخواد امتحان کنه و یا بگه به من هم میاد یانه،یا اصلا از اون تیپی که خانم محجبه داره خوشش بیاد (نه به معنای تحریک شدن،به معنای دوست داشتن )و بعد که این اتفاق بیفته و جذب میشه با بقیه امور هم آشنا بشه ....
البته منطورم از این جمله این بود که خب خانمهایی که بی حجابن با دیدن دخترانی که با حجاب ظارهر اراسته ای دارن و به نوعی بهشون میاد شاید جذب همین بشن درابتدا و بعد جدب چیزهای دیگه
خود من خانوم محجبه ای رو میبینم که حجابش بهش میاد و خوشگلتر شده خوشم میاد و فک میکنم اگر دخترخانمی که کمتر رعایت میکنه همچبن شخصی رو ببینه بیشتر و زودتر جدب مبشه تا یه خانم فوق العاده به لحاظ معنوی و .... در سطح بالا ولی حالا با ظاهری ساده تر ....
اصلا جمع زیبایی و حجاب ممکنه یا خودش یک راه غلطه؟!!!(چون باعث جلب توجه نامحرم میشه)
عرض سلام مجدد
بسیار خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم از اینکه جوانان متدین و دقیقی در جامعه مان داریم که در مسائل دینی به دقت تأمل کرده و تمام تلاششان در جهت انجام تکلیف الهی به بهترین شکل ممکن است.
همین دقت هاست که انسان را مشمول توجهات خاص الهی کرده و ظرفیت تعالی را در انسان ایجاد می کند. وقتی انسان رضایت خداوند را به رضایت نفسش ترجیح دهد، دیگر حرف از ثواب و پاداش نیست؛ بلکه استحقاق ترفیع درجه و قدم گذاشتن به مراحل بالاتری از عبودیت را پیدا می کند. خصوصا اگر در این راه متضرر شده و مورد شماتت نادانان هم قرار گیرد. هرگز پروردگار مهربان سختی و رنج شما را نادیده نگرفته و اطمینان داشته باشید که به بهترین شکل برایتان جبران خواهد کرد. این بشارت خداوند برای بندگان مومنی ست که رضایت او را در نظر دارند:
اما در پاسخ به سوالتان، توجه بفرمایید که زیبائی و آراستگی، کاملا با تبرج متفاوت است. چیزی که بانوان از آن نهی شده اند، تبرج و خودنمائی در مقابل نامحرم است. خودنمائی می تواند به انحاء مختلف انجام شود و منحصر در نوع یا رنگ پوشش نیست. بعضی از انواع پوشش به خودی خود جلب توجه می کنند که تکلیفشان روشن است. اما با پوشش بسیار ساده هم می توان خودنمائی کرد. طبق صریح قرآن هر کسی به نفس خودش آگاه است و کاملا می تواند تشخیص دهد که آیا پوشش، رفتار و گفتارش همراه با تبرج هست یا نه.
اما در مورد دعوت به حجاب، درست است که ظاهر و لباس اشخاص، خیلی اوقات باعث جذب یا دفع دیگران می شود، اما تمام این جاذبه یا دافعه، مربوط یه زیبائیِ هماهنگ کردن رنگ و یا استفاده از مدل های خاص و جدید نیست. آراستگی، نظافت و مرتب بودن تاثیرش بیشتر و بالاتر است، در عین اینکه توجه افراد مریض را هم جلب نمی کند.
در کنار اینها، توجه بفرمایید که توجه به ظاهر، در عین اینکه تاثیرگذار و قدم اول است، اما نتیجه مقطعی و کوتاه مدتی دارد. به این معنی که اگر کسی در یک جلسه فقط تحت تاثیر ظاهر شما جذب حجاب شود، به راحتی در برخورد با نفر بعدی که این درصد از آراستگی و زیبائی را ندارد، دفع خواهد شد. مراعات کردنِ اموری مثل حجاب در جامعه، در مرحله بعدی، نیازمند فرهنگ سازی، ایجاد انگیزه و تفهیمِ چرائی آن است. بانوئی که به واقع با فلسفه حجاب و پوشش آشنا شود، نه تنها آن را باعث بزرگی و کرامت خودش می داند، بلکه در لغزش گاه ها هم دچار انحراف و مشکل نشده و با کمال میل از تبرج و خودنمائی دوری خواهد کرد. بنابراین اگر طبق فرمایش امام صادق (علیه السلام) هر کدام از شیعیان مصداق و نمونه ای از یک مومن واقعی باشند، نه تنها خودشان به سعادت می رسند، بلکه جامعه اسلامی را هم به سمت هدایت و کمال سوق خواهند داد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «مَعاشِرَ الشِّيعَةِ، كونوا لنا زَينا و لا تكونوا علَينا شَينا، قولوا لِلناسِ حُسنا، و احفَظُوا ألسِنَتَكُم، و كُفُّوها عنِ الفُضولِ و قَبيحِ القَولِ؛ اى گروه شيعه! مايه زینت ما باشيد و باعث عيب و ننگ نباشيد. با مردم نيكو سخن بگوييد و زبانهايتان را نگه داريد و از زياده گويى و سخن زشت، بازشان داريد. (۲)و نکته دوم هم اینکه درست است که به بانوان دستور داده شده که خودنمائی نداشته و از پوشش هایی که آنها را مورد اشاره قرار می دهد دوری کنند، اما این بدان معنا نیست که استفاده از هر نوع رنگ یا مدلی ممنوع باشد. رنگ های بسیاری هستند که به هیچ وجه مصداق تبرج نبوده و می توانید به راحتی استفاده کنید. اگر کسی در این مورد هم دچار مشکل شد، باید به پزشک مراجعه کند! قرار نیست تمام بار مسئولیتِ عفاف جامعه به دوش خانمها باشد. هر کسی در گرو عمل خودش است و به همان نسبت که خانمها موظف به حفظ حجاب و داشتن پوشش مناسب هستند، آقایان هم از رها کردن چشم و ذهنشان به هر چیز و هر جائی نهی شده اند. عفاف یک مسئله درونی ست و فقط مختص بانوان نیست.
پی نوشت:
۱. سوره نحل، ۹۷
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، ج ۱۰، ص ۲۰۸
[="Teal"]
عرض سلام مجدد
بسیار خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم از اینکه جوانان متدین و دقیقی در جامعه مان داریم که در مسائل دینی به دقت تأمل کرده و تمام تلاششان در جهت انجام تکلیف الهی به بهترین شکل ممکن است.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند، پاداش خواهيم داد.» (۱)
همین دقت هاست که انسان را مشمول توجهات خاص الهی کرده و ظرفیت تعالی را در انسان ایجاد می کند. وقتی انسان رضایت خداوند را به رضایت نفسش ترجیح دهد، دیگر حرف از ثواب و پاداش نیست؛ بلکه استحقاق ترفیع درجه و قدم گذاشتن به مراحل بالاتری از عبودیت را پیدا می کند. خصوصا اگر در این راه متضرر شده و مورد شماتت نادانان هم قرار گیرد. هرگز پروردگار مهربان سختی و رنج شما را نادیده نگرفته و اطمینان داشته باشید که به بهترین شکل برایتان جبران خواهد کرد. این بشارت خداوند برای بندگان مومنی ست که رضایت او را در نظر دارند:اما در پاسخ به سوالتان، توجه بفرمایید که زیبائی و آراستگی، کاملا با تبرج متفاوت است. چیزی که بانوان از آن نهی شده اند، تبرج و خودنمائی در مقابل نامحرم است. خودنمائی می تواند به انحاء مختلف انجام شود و منحصر در نوع یا رنگ پوشش نیست. بعضی از انواع پوشش به خودی خود جلب توجه می کنند که تکلیفشان روشن است. اما با پوشش بسیار ساده هم می توان خودنمائی کرد. طبق صریح قرآن هر کسی به نفس خودش آگاه است و کاملا می تواند تشخیص دهد که آیا پوشش، رفتار و گفتارش همراه با تبرج هست یا نه.
اما در مورد دعوت به حجاب، درست است که ظاهر و لباس اشخاص، خیلی اوقات باعث جذب یا دفع دیگران می شود، اما تمام این جاذبه یا دافعه، مربوط یه زیبائیِ هماهنگ کردن رنگ و یا استفاده از مدل های خاص و جدید نیست. آراستگی، نظافت و مرتب بودن تاثیرش بیشتر و بالاتر است، در عین اینکه توجه افراد مریض را هم جلب نمی کند.
در کنار اینها، توجه بفرمایید که توجه به ظاهر، در عین اینکه تاثیرگذار و قدم اول است، اما نتیجه مقطعی و کوتاه مدتی دارد. به این معنی که اگر کسی در یک جلسه فقط تحت تاثیر ظاهر شما جذب حجاب شود، به راحتی در برخورد با نفر بعدی که این درصد از آراستگی و زیبائی را ندارد، دفع خواهد شد. مراعات کردنِ اموری مثل حجاب در جامعه، در مرحله بعدی، نیازمند فرهنگ سازی، ایجاد انگیزه و تفهیمِ چرائی آن است. بانوئی که به واقع با فلسفه حجاب و پوشش آشنا شود، نه تنها آن را باعث بزرگی و کرامت خودش می داند، بلکه در لغزش گاه ها هم دچار انحراف و مشکل نشده و با کمال میل از تبرج و خودنمائی دوری خواهد کرد. بنابراین اگر طبق فرمایش امام صادق (علیه السلام) هر کدام از شیعیان مصداق و نمونه ای از یک مومن واقعی باشند، نه تنها خودشان به سعادت می رسند، بلکه جامعه اسلامی را هم به سمت هدایت و کمال سوق خواهند داد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «مَعاشِرَ الشِّيعَةِ، كونوا لنا زَينا و لا تكونوا علَينا شَينا، قولوا لِلناسِ حُسنا، و احفَظُوا ألسِنَتَكُم، و كُفُّوها عنِ الفُضولِ و قَبيحِ القَولِ؛ اى گروه شيعه! مايه زینت ما باشيد و باعث عيب و ننگ نباشيد. با مردم نيكو سخن بگوييد و زبانهايتان را نگه داريد و از زياده گويى و سخن زشت، بازشان داريد. (۲)و نکته دوم هم اینکه درست است که به بانوان دستور داده شده که خودنمائی نداشته و از پوشش هایی که آنها را مورد اشاره قرار می دهد دوری کنند، اما این بدان معنا نیست که استفاده از هر نوع رنگ یا مدلی ممنوع باشد. رنگ های بسیاری هستند که به هیچ وجه مصداق تبرج نبوده و می توانید به راحتی استفاده کنید. اگر کسی در این مورد هم دچار مشکل شد، باید به پزشک مراجعه کند! قرار نیست تمام بار مسئولیتِ عفاف جامعه به دوش خانمها باشد. هر کسی در گرو عمل خودش است و به همان نسبت که خانمها موظف به حفظ حجاب و داشتن پوشش مناسب هستند، آقایان هم از رها کردن چشم و ذهنشان به هر چیز و هر جائی نهی شده اند. عفاف یک مسئله درونی ست و فقط مختص بانوان نیست.
پی نوشت:
۱. سوره نحل، ۹۷
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، ج ۱۰، ص ۲۰۸
سلام استاد
تشکر بابت پاسخ
دو سوال پیش اومد واسم که از اینکه زیاد با موضوع تاپیک در ارتباط نیست عذرخواهی میکنم ولی ممنون میشم جواب رو بفرمایید
فرمودید ملاک تشخیص خود خانم ها هستن ،ولی خب اینجا تفاوت در نگاه هست، خیلی از خانومها چیزهایی رو استفاده میکنن که از نطر خودشون و یا دوستانشون فقط بیشتر بهشون میاد ولی از نظر جنس مخالف شاید اینطور نباشه،آیا اینجا باید به تشخیص خودمون عمل کنیم یا همینکه متوجه نگاه متفاوتی شدیم دیگه نباید استفاده کرد؟!!
دومین سوال اینه که فرمودین جذب اگر به واسطه ظاهر صورت بگیره دفعه بعد که اون ظاهر نباشه ممکنه تبدیل به دفع بشه و به قول معروف ای برادر سیرت زیبا بیار ...
ولی من عرضم این بود که اگر برای مثال بخوایم خانمی رو در سطح جامعه و یا یه محیطی جذب مثلا مسجد کنیم خب در مرحله اول که قطعا اون حالا متوجه ویژگی ذاتی افراد نمیشه و آشنایی در کار نیست که بخواد رابطه ای برقرار کنه شاید با یک رفتار خوب و ظاهری اراسته بتونه جذب محیطی بشه که در ادامه اون اهداف دیگری که از این دعوت مدنظره طی زمان طولانی تری به دست بیاد
آیا این روش درستی هست و میشه روش حساب کرد یاخیر؟!!
اگر باز دوستان اعتراضی نمیکنن یک اشاره کوچیک کنم
توی سفر زیارتی ای که قبل از عید نصیب شد ،
می دیدیم که حتی برخورد خانمهای مسن هم با یکی از دوستان که حالا اون ظاهر خوش آب و رنگ تری داشت نسبت به بقیه که ساده تر بودند و فقط صرفا مشکی پوش بودن،خیلی متفاوته
رفتار محبت امیز، لطافت مهربانی و .... در همه بچه ها به عقیده من یکسان بود ولی اون خب با استفاده از حجاب زیباتری تونسته بود افراد رو به سمت خودش بیشتر جذب کنه
جوری که گاهی حتی سراغش رو از بقیه میگرفتن و یا میگفتند به اون خانمی که این مشخصات رو داشت هم سلام برسونید
و خیلی ها مخصوصا دخترایی که سنین پایین تر بودند به نطر من جذب حجاب زیباترش شده بودن و من فکر میکنم خیلی جواب میده ولی خب قطعا نگاههایی رو در پی داره ....[/]
ببخشید ترگل جان یک سوال. اصلا چرا چادری ها باید تلاش کنند تا کسی را با پوشش خود به دین جذب کنند؟ هر کس که مثلا در سن 30 سالگی هست مطمئنا یک عقبه تربیتی 30 ساله در پشت تمام رفتارها و تصمیماتش هست، حالا چرا من چادری باید تمام تلاشم رو بکنم و با آراسته کردن خودم سعی در تغییر نظر او به دین داشته باشم؟ من فکر میکنم صرف نظر از اینکه تیپ زیبا ی یک چادری نگاه حرامی رو به خودش جذب میکنه یا نه، این روش تبلیغ دین درست نیست.
چرا چادری ها از روشهای دیگه دین رو تبلیغ نکنند؟ مثلا یک موقعیت کاری خوب براشون بوجود اومده و با کمال میل اون رو در اختیار دختر همسایه بدحجابمان بگذارند، یا مثلا در حال رانندگی با ماشین شخصی هستند و در مسیر افراد بد حجاب و پیرزن پیرمردهای منتظر رو هم سوار کنند، یا اینکه گاهی از پولشون مایه بگذارند و همکارانشون رو به بستنی یا عصرانه دعوت کنند یا براشون بدون چشمداشت روسری گران قیمت بخرند، یا به دوست بدحجابشون بدون چشمداشت مالی در کارهای درسی کمک کنند، بدون توقع بازگرداندن به همسایه بدحجابشان یا به همسفرانشان در یک سفر طولانی پول قرض بدن ، بلیط سینماشون رو بدن به زوج بد حجابی که بلیط گیرشون نیامده، جای پارک ماشینشون رو بدن به آقایی که قیافه مذهبی نداره و در عوض خودشون دوساعت به دنبال جای پارک بعدی باشن، یکبار که سوار تاکسی هستند کرایه مسافران هم مسیر رو که اصلا نمیشناسنشون و بد حجاب هستن صلواتی حساب کنن و .... .
البته که 90 درصدشون از این کارها نمیکنن چون راحت ترین و کم خرج ترین چیزی که دم دست زنها هست زیباییشون هست که فکر میکنن با استفاده از اون میتونن دل همسرشون، همسایه شون و ... رو بدست بیارند در حالی که همیشه همیشه این اخلاق خوب هست که دلها رو به هم وصل میکنه. اون دختری که روسری رنگی میپوشه و همه سراغش رو میگیرن خود بخود از صحنه محو میشه اگر یک خانم با وقار بخشی از توان مالی یا زمانی یا آبرویی خودش رو برای حل مشکلات یا راحتی همسفران و همکاران و .. بکار بگیره.
حتی اگر چادریها از توان مالی و .. خودشون برای افراد مایه بگذارند و نتونن نتیجه لازم رو بگیرن دیگه این مسئولیت رو ندارن که از زیبایی خودشون هم برای جلب شخص خرج کنند. اون افراد بد حجاب و ..، اگر عقل داشته باشند با ارشادات عقلی به دین جذب میشن نه با دیدن رنگ صورتی و سبز و آب و ساق دستهای پولک دار و گلدوزی و تور دار یا چادرهای فلان مارک متری 200 تومنی یا صورت فلان طور و کفش چرم طبیعی!
[="Teal"]
ببخشید ترگل جان یک سوال. اصلا چرا چادری ها باید تلاش کنند تا کسی را با پوشش خود به دین جذب کنند؟ هر کس که مثلا در سن 30 سالگی هست مطمئنا یک عقبه تربیتی 30 ساله در پشت تمام رفتارها و تصمیماتش هست، حالا چرا من چادری باید تمام تلاشم رو بکنم و با آراسته کردن خودم سعی در تغییر نظر او به دین داشته باشم؟ من فکر میکنم صرف نظر از اینکه تیپ زیبا ی یک چادری نگاه حرامی رو به خودش جذب میکنه یا نه، این روش تبلیغ دین درست نیست.چرا چادری ها از روشهای دیگه دین رو تبلیغ نکنند؟ مثلا یک موقعیت کاری خوب براشون بوجود اومده و با کمال میل اون رو در اختیار دختر همسایه بدحجابمان بگذارند، یا مثلا در حال رانندگی با ماشین شخصی هستند و در مسیر افراد بد حجاب و پیرزن پیرمردهای منتظر رو هم سوار کنند، یا اینکه گاهی از پولشون مایه بگذارند و همکارانشون رو به بستنی یا عصرانه دعوت کنند یا براشون بدون چشمداشت روسری گران قیمت بخرند، یا به دوست بدحجابشون بدون چشمداشت مالی در کارهای درسی کمک کنند، بدون توقع بازگرداندن به همسایه بدحجابشان یا به همسفرانشان در یک سفر طولانی پول قرض بدن ، بلیط سینماشون رو بدن به زوج بد حجابی که بلیط گیرشون نیامده، جای پارک ماشینشون رو بدن به آقایی که قیافه مذهبی نداره و در عوض خودشون دوساعت به دنبال جای پارک بعدی باشن، یکبار که سوار تاکسی هستند کرایه مسافران هم مسیر رو که اصلا نمیشناسنشون و بد حجاب هستن صلواتی حساب کنن و .... .
البته که 90 درصدشون از این کارها نمیکنن چون راحت ترین و کم خرج ترین چیزی که دم دست زنها هست زیباییشون هست که فکر میکنن با استفاده از اون میتونن دل همسرشون، همسایه شون و ... رو بدست بیارند در حالی که همیشه همیشه این اخلاق خوب هست که دلها رو به هم وصل میکنه. اون دختری که روسری رنگی میپوشه و همه سراغش رو میگیرن خود بخود از صحنه محو میشه اگر یک خانم با وقار بخشی از توان مالی یا زمانی یا آبرویی خودش رو برای حل مشکلات یا راحتی همسفران و همکاران و .. بکار بگیره.حتی اگر چادریها از توان مالی و .. خودشون برای افراد مایه بگذارند و نتونن نتیجه لازم رو بگیرن دیگه این مسئولیت رو ندارن که از زیبایی خودشون هم برای جلب شخص خرج کنند. اون افراد بد حجاب و ..، اگر عقل داشته باشند با ارشادات عقلی به دین جذب میشن نه با دیدن رنگ صورتی و سبز و آب و ساق دستهای پولک دار و گلدوزی و تور دار یا چادرهای فلان مارک متری 200 تومنی یا صورت فلان طور و کفش چرم طبیعی!
سلام
خب این کارهایی که شما گفتین اولا خیلیاش نیاز به هزینه تقریبا زیادی داره ثانیا واقعا فکر میکنم خیلی شعاریه و در عمل کمتر کسیه که اجرایی ش کنه
ممکنه شما از روی ترحم و نه به بهانه تبلیغ حجاب،پیرزنی رو سر راه سوار کنید و یا با خودتون بگید فعلا وقت دارن برای گشتن دنبال پارک و جای پارک رو بدین به اولین نفری که اونجاس (یعنی مذهبی باشه نمیدین؟!!!) و یا همکاری که تیپ مذهبی نداره ولی انقدر ارزش داره که بخواین روسری گرون قیمتی بدین که بعد نندازه دور و یا برداشت دیگه ای نکنه ولی قطعا تا زمانیکه ضرورتی پیش نیاد و یا اون لحظه حس ترحم و .... نباشه اینکارا رو اکثرا انجام نمیریم
مگه اینکه همیشه نیت مون کمک به دیگران باشه و همیشه از لحاط روحی اماده باشیم
چون بالاخره این حجم از فداکاری نیازمند خودسازی هست و خودخواهی خبلی از آدمها دلیلی برای انجام ندادنش ...
ولی این مطلب رو که کسی برای تبلیغ حجاب از زیبایی ش خرج کنه و .... قبول ندارم
من فقط به ظاهر زیبا اشاره نکردم گفتم رفتار و برخورد خوب همراه با آراستگی برای تاثیر گداری بیشتر
اون خانم اگر برخوردش خوب نبود قطعا ظاهرش برای هم جنساش مهم نبود ولی برخوردش به همراه ظاهرش باعث تاثیر گذاری بیشتر شد (البته به عقیده من)[/]
فرمودید ملاک تشخیص خود خانم ها هستن ،ولی خب اینجا تفاوت در نگاه هست، خیلی از خانومها چیزهایی رو استفاده میکنن که از نطر خودشون و یا دوستانشون فقط بیشتر بهشون میاد ولی از نظر جنس مخالف شاید اینطور نباشه،آیا اینجا باید به تشخیص خودمون عمل کنیم یا همینکه متوجه نگاه متفاوتی شدیم دیگه نباید استفاده کرد؟!!سلام استاد
تشکر بابت پاسخ
دو سوال پیش اومد واسم که از اینکه زیاد با موضوع تاپیک در ارتباط نیست عذرخواهی میکنم ولی ممنون میشم جواب رو بفرمایید
علیکم السلام و رحمه الله
در این مورد ملاک عرف متدین است. یعنی منش عملى و ذهنیاتِ برخاسته از اسلام، که در بین متدینین (به دور از افراط و تفریط) وجود دارد.
اگر شما پوشش تان در نظر عرف متدین جلب توجه کننده نباشد، می توانید استفاده کنید و گناهی هم بر شما نیست.
این در مورد شرایط عادی ست؛ اما اگر متوجه نگاه متفاوتی شدید، تکلیف هم متفاوت است که در این مورد می توانید حکم شرعی را از همکاران محترم انجمن فقه و احکام شرعی، با توجه به مرجع تقلیدتان سوال کنید.
اگر برای مثال بخوایم خانمی رو در سطح جامعه و یا یه محیطی جذب مثلا مسجد کنیم خب در مرحله اول که قطعا اون حالا متوجه ویژگی ذاتی افراد نمیشه و آشنایی در کار نیست که بخواد رابطه ای برقرار کنه شاید با یک رفتار خوب و ظاهری اراسته بتونه جذب محیطی بشه که در ادامه اون اهداف دیگری که از این دعوت مدنظره طی زمان طولانی تری به دست بیاد
آیا این روش درستی هست و میشه روش حساب کرد یاخیر؟!!
ببینید همه ما در درجه اول نسبت به خودمان مسئولیت داریم. قرآن می فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ….؛اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى رساند...» (۱)
شما در درجه اول باید مراقب باشید که حجابتان برای خودتان سودمند باشد و خودتان را از خطرات و گناه حفظ کند. بنابراین به خودتان مراجعه کنید. اگر با زیبا کردن پوشش تان، طبق موازین شرعی و عرفی، می توانید هم خودتان را از معرض گناه حفظ کرده و هم دیگران را جذب کنید، بسیار هم عالی ست و حتما اینکار را انجام دهید. اما اگر به هر نحوی پرداختن به این نوع مسائل ممکن است شما را ولو اندکی در معرض لغزش قرار دهد، قاعدتا عقل سلیم چنین چیزی را نمی پذیرد.
توجه بفرمایید که لغزش فقط به معنای افتادن در گناه نیست، گاهی اوقات زاویه گرفتن از مسیر صحیح، در وهله اول آنقدر ناچیز است که بدون دقت و مراقبت های خاص ممکن است حتی دیده هم نشود؛ اما به مرور، انسان در دام توجیه و تطهیر کردن نفسش افتاده و کم کم دچار مشکلات بزرگتر خواهد شد.
اگر حس می کنید که با پرداختن به دیگران، ممکن است از خودتان غافل شوید، هیچوقت چنین کاری را انجام ندهید. هزینه کردن از معنویت خودتان، برای هدایت دیگران، به هیچ وجه درست نبوده و چیزی نیست که خداوند از شما بخواهد. هر کسی در گرو عمل خودش است و خداوند هر کسی را بخواهد به روش خودش هدایت خواهد کرد.
«...كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ؛ …آنچه مشركان را به آن مى خوانى، بر ايشان دشوار آيد، خداوند هركس را بخواهد به راه خويش برمى گزيند و هركس را كه روى به درگاه او آورد، به سوى خويش هدايت مى كند.» (۲)
پی نوشت ها:
۱. سوره مائده، ۱۰۵
۲. سوره شوری، ۱۳
پرسش: آیا نسبت خانم های چادری به دیگر خانم ها، اینقدر کم شده که خانم های چادری ترجیح می دهند فضاهای فرهنگی، ورزشی، هنری و تفریحی را ترک کرده و فقط از وضعیت بدِ حجاب در این اماکن گله مند باشند؟ آیا همین عدم حضور آنان نیست که این فضاها را برای بدحجابی مناسب کرده است؟ آیا نباید همین خانم های محجبه با حضور فعال و با جذبه های ناشی از رفتار رحمانی، ورق را برگردانده و این فضاها را مناسب کنند؟ اگر بخواهند چنین کاری را انجام دهند، آیا استفاده از جاذبه های ظاهری، مثل زیبا کردن پوشش، کار مناسبی است؟ با توجه به اینکه اگر پوشش زیبا شود، همزمان هم خانم ها و هم آقایان را مجذوب خواهد کرد.
پاسخ: بسیار خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم از اینکه جوانان متدین و دقیقی در جامعه مان داریم که در مسائل دینی به دقت تأمل کرده و تمام تلاششان در جهت انجام تکلیف الهی به بهترین شکل ممکن است. همین دقت هاست که انسان را مشمول توجهات خاص الهی کرده و ظرفیت تعالی را در انسان ایجاد می کند. وقتی انسان رضایت خداوند را به رضایت نفسش ترجیح دهد، دیگر حرف از ثواب و پاداش نیست؛ بلکه استحقاق ترفیع درجه و قدم گذاشتن به مراحل بالاتری از عبودیت را پیدا می کند. خصوصا اگر در این راه متضرر شده و مورد شماتت نادانان هم قرار گیرد. هرگز پروردگار مهربان سختی و رنج هیچکدام از بندگان صالحش را نادیده نگرفته و به بهترین شکل برایشان جبران خواهد کرد. این بشارت خداوند برای بندگان مومنی ست که رضایت او را در نظر دارند:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند، پاداش خواهيم داد.» (۱)
این فرمایش شما که خانم ها باید در جامعه حضور داشته، و نباید میدان را خالی کنند، تا حدود زیادی صحیح است. فقط یک نکته هست و آن هم اینکه خیلی اوقات خانمهای محجبه و به قول شما چادری، بعضی محیط ها و موقعیت ها را نمی پسندند و صرفنظر از اینکه چه کسانی این محیط را اشغال کرده اند، دوست ندارند که جزئی از این جمع باشند. ممکن است حتی هیچ اشکال شرعی و عرفی هم در این مسئله نباشد، ولی به هرحال خانم های چادری هم مثل بقیه حق انتخاب و آزادی عمل دارند و می توانند محل رفت و آمدشان را انتخاب کنند.
بهتر است مثال نزنم که هیچ گروه یا شخص خاصی مورد اشاره قرار نگیرد؛ ولی این یک واقعیت است که برخی جاها و برخی شرایط، شأن حضور یک خانم متدین و باوقار نیست؛ و تا اضطراری وجود نداشته باشد، بهتر است که وارد نشوند.
در غیر از اینها، من هم با فرمایش شما موافقم که هرچه افراد متدین (اعم از زن و مرد) موضع را رها کنند، فضا را بیشتر در اختیار دیگران قرار داده و کم کم حالتی ایجاد می شود که انگار این فضا کلا متعلق به افراد متدین نیست. در حالیکه خیلی فعالیت ها را می توان در عین حفظ شؤونات مذهبی و دینی انجام داد.
در عین حال چند نکته مهم است که باید دقت شود. اول اینکه زیبائی و آراستگی، کاملا با تبرج متفاوت است. چیزی که بانوان از آن نهی شده اند، تبرج و خودنمائی در مقابل نامحرم است. خودنمائی می تواند به انحاء مختلف انجام شود و منحصر در نوع یا رنگ پوشش نیست. بعضی از انواع پوشش به خودی خود جلب توجه می کنند که تکلیفشان روشن است. اما با پوشش بسیار ساده هم می توان خودنمائی کرد. طبق صریح قرآن هر کسی به نفس خودش آگاه است و کاملا می تواند تشخیص دهد که آیا پوشش، رفتار و گفتارش همراه با تبرج هست یا نه.
اما در مورد دعوت به حجاب، درست است که ظاهر و لباس اشخاص، خیلی اوقات باعث جذب یا دفع دیگران می شود، اما تمام این جاذبه یا دافعه، مربوط یه زیبائیِ هماهنگ کردن رنگ و یا استفاده از مدل های خاص و جدید نیست. آراستگی، نظافت و مرتب بودن تاثیرش بیشتر و بالاتر است، در عین اینکه توجه افراد مریض را هم جلب نمی کند.
نکته بعدی اینکه توجه به ظاهر، در عینِ تاثیرگذاری، قدم اول است و نتیجه مقطعی و کوتاه مدتی دارد. به این معنی که اگر کسی در یک جلسه فقط تحت تاثیر ظاهر شما جذب حجاب شود، به راحتی در برخورد با نفر بعدی که این درصد از آراستگی و زیبائی را ندارد، دفع خواهد شد. مراعات کردنِ اموری مثل حجاب در جامعه، در مرحله بعدی، نیازمند فرهنگ سازی، ایجاد انگیزه و تفهیمِ چرائی آن است. بانوئی که به واقع با فلسفه حجاب و پوشش آشنا شود، نه تنها آن را باعث بزرگی و کرامت خودش می داند، بلکه در لغزش گاه ها هم دچار انحراف و مشکل نشده و با کمال میل از تبرج و خودنمائی دوری خواهد کرد. بنابراین اگر طبق فرمایش امام صادق (علیه السلام) هر کدام از شیعیان مصداق و نمونه ای از یک مومن واقعی باشند، نه تنها خودشان به سعادت می رسند، بلکه جامعه اسلامی را هم به سمت هدایت و کمال سوق خواهند داد.
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «مَعاشِرَ الشِّيعَةِ، كونوا لنا زَينا و لا تكونوا علَينا شَينا، قولوا لِلناسِ حُسنا، و احفَظُوا ألسِنَتَكُم، و كُفُّوها عنِ الفُضولِ و قَبيحِ القَولِ؛ اى گروه شيعه! مايه زینت ما باشيد و باعث عيب و ننگ نباشيد. با مردم نيكو سخن بگوييد و زبانهايتان را نگه داريد و از زياده گويى و سخن زشت، بازشان داريد. (۲)
همچنین توجه بفرمایید که همه ما در درجه اول، نسبت به خودمان مسئولیت داریم. قرآن می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ….؛اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى رساند...» (۳)
پس شما در درجه اول باید مراقب باشید که حجابتان برای خودتان سودمند باشد و خودتان را از خطرات و گناه حفظ کند. برای این منظور، به خودتان مراجعه کنید. اگر با زیبا کردن پوشش تان، طبق موازین شرعی و عرفی، می توانید هم خودتان را از معرض گناه حفظ کرده و هم دیگران را جذب کنید، بسیار هم عالی ست و حتما اینکار را انجام دهید. اما اگر به هر نحوی پرداختن به این نوع مسائل ممکن است شما را ولو اندکی در معرض لغزش قرار دهد، قاعدتا عقل سلیم چنین چیزی را نمی پذیرد.
روشن است که لغزش فقط به معنای افتادن در گناه نیست، گاهی اوقات زاویه گرفتن از مسیر صحیح، در وهله اول آنقدر ناچیز است که بدون دقت و مراقبت های خاص ممکن است حتی دیده هم نشود؛ اما به مرور، انسان در دام توجیه و تطهیر کردن نفسش افتاده و کم کم دچار مشکلات بزرگتر خواهد شد. اگر حس می کنید که با پرداختن به دیگران، ممکن است از خودتان غافل شوید، هیچوقت چنین کاری را انجام ندهید. هزینه کردن از معنویت خودتان، برای هدایت دیگران، به هیچ وجه درست نبوده و چیزی نیست که خداوند از شما بخواهد. هر کسی در گرو عمل خودش است و خداوند هر کسی را بخواهد به روش خودش هدایت خواهد کرد.
«...كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ؛ …آنچه مشركان را به آن مى خوانى، بر ايشان دشوار آيد، خداوند هركس را بخواهد به راه خويش برمى گزيند و هركس را كه روى به درگاه او آورد، به سوى خويش هدايت مى كند.» (۴)
در کنار تمام اینها، درست است که به بانوان دستور داده شده که خودنمائی نداشته و از پوشش هایی که آنها را مورد اشاره قرار می دهد دوری کنند، اما این بدان معنا نیست که استفاده از هر نوع رنگ یا مدلی ممنوع باشد. رنگ های بسیاری هستند که به هیچ وجه مصداق تبرج نبوده و می توانید به راحتی استفاده کنید. اگر کسی در این مورد هم دچار مشکل شد، باید به پزشک مراجعه کند! قرار نیست تمام بار مسئولیتِ عفاف جامعه به دوش خانمها باشد. هر کسی در گرو عمل خودش است و به همان نسبت که خانمها موظف به حفظ حجاب و داشتن پوشش مناسب هستند، آقایان هم از رها کردن چشم و ذهنشان به هر چیز و هر جائی نهی شده اند. عفاف یک مسئله درونی ست و فقط مختص بانوان نیست.
پی نوشت:
۱. سوره نحل، ۹۷
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، انتشارات دارالحدیث، قم، ج ۱۰، ص ۲۰۸
۳. سوره مائده، ۱۰۵
۴. سوره شوری، ۱۳