جمع بندی مذهب حسن بصری چه بوده است؟
تبهای اولیه
سلام
میخواستم بپرسم مذهب حسن بصری چه بوده است ؟
با تشکر ... :Rose:
با سلام
در مورد مذهب حسن بصری اتفاق نظر وجود ندارد برخی او را از معتزله و برخی او را از سران متصوفه میدانند همچنین برخی حسن را از قدریه و جبریه هم میدانند. اکنون به تبیین موضوع میپردازیم.
ابن ابی العوجاء که زمانی شاگرد حسن بصری بود و بعدها به زنادقه پیوست در مورد مذهب استاد سابقش میگوید او گاهی به جبریه و گاهی به قدریه متمایل میشد. ( کلینی اصول کافی ج 4 ص 197؛ ابنبابویه، التوحید، ج۱، ص۲۵۳، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم 1398)
عبدالرحمن بدوی حسن بصری را از پایه گذاران مرجئه میداند.( عبدالرحمان بدوی، تاریخالتصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۲، کویت ۱۹۷۸.)
برخی هم او را از سران سلسله صوفیه میدانند بسیارى از سلسلههاى تصوف، از جمله سهروردیان، طَیفوریان، مولویان و سلسلههاى صوفیه هند مثل چشتیان، به حسن بصرى منسوباند و نام او در شجرهنسب احمد غزالى، ابوبكر نسّاج، ابونجیب سهروردى، مجدالدین بغدادى و نجمالدین كبرى ذكر شده است. این سلسلهها شجرهنسب طریقتى خود را به حسن و از طریق او به امامعلى علیهالسلام میرسانند. (عطار، ص 31؛ افلاكى، ج 2، ص 998؛ عبدالرزاق كرمانى، ص 55؛ معصوم علیشاه، ج 2، ص59، 107،151،305)
اما در میان اهل سنت و شیعه دیدگاههای متفاوتی نسبت به حسن بصری وجود دارد. رجال اهل سنت احادیث او را قبول داشته و به او استناد میکنند. اما در بین شیعیان دیدگاههای مختلفی است که به آن اشاره میشود.
از چهار منبع متقدم رجال شیعه، نام حسن فقط در اختیار معرفة الرجال (ص 97ـ98) آمده كه مهمترین مستند رجالیان متأخر شیعه نیز همین مطلب كشّى است. متن مورد اشاره، حاوى سخنانى منسوب به فضلبن شاذان است، به مناسبت ذكر زهاد ثمانیه كه در آن حسن را نكوهش كرده است.
در میان علماى شیعه از جمله كسانى كه حسن را مردود و مذموم شمردهاند، فیضكاشانى (ج1، ص87)، محمدباقر مجلسى (1382ش، ج 2، ص 459ـ460)، محمدطاهر قمى (ص 146ـ 150) و آقامحمدعلى كرمانشاهى (ج 1، ص 67) بودهاند. كه نقد آنان ناظر به شهرت حسن بصرى به منش صوفیانه و پرهیز دادن مخاطبان از پیروى از وى بوده است. آنان با استناد به برخى گزارشها، داوریهاى منفى درباره حسن عرضه كرده و گاهى او را با عناوینى همچون معلمِ بدعت و ضلالت، مروّج رهبانیت، رئیس قدریان، منافق و دشمن على علیهالسلام، مذمت كردهاند.
در رفتار ناپسند او با حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روایات متعدد(سفینة البحار ج 1 ص 261-262) نقل شده به مضمونهای مختلف،
ابن ابی الحدید می گوید حسن بصری (یبغض علیّاً) دشمن می داشت حضرت علی (علیه السلام) را (ویذمّه) و ذم و ناسزا به آن حضرت (علیه السلام) می گفت ـ در روایت است(همان) که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیدند که (حسن) برای نماز وضوء می گیرد و وسواسی بود و آب بر اعضای وضوء زیاد می ریخت پس حضرت (علیه السلام) فرمودند آب زیاد ریخته ای حسن و اسراف کردی. او جواب داد به آن حضرت (علیه السلام) آن چه از خون این مسلمانان ریختی بیش از این آب بود ( تاآخر حدیث که خواهد آمد) و روایت شده که او از یاری حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سر باز زد (من المخذلین عن نصرته) و در روایت دیگر روایت کرد حمامه بن سلمة(همان) اینکه (حسن بصری) گفت که اگر علی (علیه السلام) حشف میخورد (نوعی خرما در مدینه) و در آنجا می ماند هر آینه بهتر بود برای او به آنچه در آن داخل شد.
در کتب «معتبره رجالیه» که از حال زهاد ثمانیه گفته شده است چهار نفر از اصحاب خاص حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شمرده اند و چهار نفر دیگر از دشمنان آن حضرت (علیه السلام) می شمارند که یکی از آنها حسن بصری است که به هر فرقه و طائفه ضاله ای که تابع هوای نفس و شیطان بودند تماس می گرفت با آنها هم مذهب و هم دین می شد و خود را برای ریاست می ساخت (که طریق ریاست طلبان دنیا به این است که بهر راه است خود را مهیا ریاست می نمایند) و رئیس قدریه بود.( معجم رجال خویی ج 4 ص 272)
روایتی دیگر بی حرمتی حسن بصری به حضرت علی علیه السلام اشاره شده است. اینکه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از فراغش از جنگ اهل بصره (جنگ جمل) مرور کرد به (حسن بصری) و او وضوء می گرفت. پس فرمود ای حسن وضوء را اسباغ کن و (مالیدن دست به اعضاء وضوء با دقت باشد) گفت حسن به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) هر آینه تو کشتی دیروز اشخاصی را که شهادت می دادند به شهادتین و نماز پنجگانه هم انجام می دادند و وضوء را هم اسباغ می کردند پس حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود (قد کان ما رأیت فما منعک ان تعین علینا عدوّنا) اگر تو این طور تصور می کردی پس چه چیز تو را مانع شد که کمک دشمنان ما بر علیه ما نکنی و بشورانی بر ما. حسن بصری گفت به تحقیق خارج شدم در روز اول پس غسل کردم و حنوط کردم و انداختم بر خود سلاحم را و من شک نداشتم که تخلف از اُم المؤمنین کفر است پس چون که رسیدم به مکانی از بصره که (خریبه) نام دارد منادی ندا کرد ای (حسن) برگرد پس بدرستی که قاتل و مقتول در آتشند پس از برگشتم در حال دهشت و خوف و همینطور در روز دوّم حضرت علی (علیه السلام) فرمودند راست می گوئی آیا می دانی آن ندا کننده که بود گفت نه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند آن ندا دهنده بردارت (شیطان) و (صدّقک) و راست گفت تو را اینکه قاتل و مقتول از آنان (اصحاب جمل) در آتش می باشند پس حسن گفت الآن شناختم که آن دسته مردم هلاک شدند.( سفینةالبحار ج 1 ص 262)
حتی در روایتی او مورد نفرین حضرت علی( علیه السلام) قرار گرفت که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلا م) آمد و حسن بصری وضوء می گرفت در (ساقیه) که نهر آب است حضرت فرمود وضوء را اسباغ کن ای جوان گفت هر آینه کشتی تو دیروز اشخاصی را که وضوء را اسباغ می کردند حضرت (علیه السلام) فرمودند تو بر آنها محزونی گفت بله حضرت (علیه السلام) فرمودند خداوند به طول انجامد حزن تو را بر آنها( همان) و در روایت دیگر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود آیا تو به این جنگ ناراحت شدی گفت بله حضرت (علیه السلام) فرمودند تا ابد ناراحت باشد (راوی) گوید او مهموم و مغموم و در هم پیچیده و عبوس بود تا مرد. ( همان)
در روایتی دیگر امده است زمانی که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بصره را فتح نمود جمع شدند مردم نزد آن حضرت (علیه السلام) و در میان آنان حسن بصری بود و با آنها کاغذها و الواح (پوست حیوان) بود و هر کلمه ای که حضرت امبرالمؤمنین (علیه السلام) تلفظ می نمود آن را می نوشتند پس فرمود مر حسن بصری را حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)به صدای بلند تو چه کار می کنی گفت (حسن بصری) ما می نویسیم آثار شما را تا حدیث کنیم به آن به بعد از شما فرمود حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) هر آینه برای هر قومی (سامری) می باشد و حسن بصری سامری این امت است لکن نمی گوید (لامساس) تماس نگیر ولکن می گوید (لا قتال) جنگ نباشد.(همان)
مبغوض بودن حسن بصری نزد امامان شیعه
اما نزد حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) که مقداری از روایات در این باره گذشت اما نزد امام دوم شیعیان حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) در روایت مفصلی که نوشت حضرت امام حسن بن علی (علیهما السلام) در جواب سؤال حسن بصری از او از (قدر) حضرت امام حسن (علیه السلام) فرمود اما بعد پس ما اهل بیت (علیه السلام) همینطور است محبوبیم نزد خدا و نزد اولیاء خدا ـ اما نزد تو و اصحاب تو اگر همینطوریم که تو گفتی (از فضیلت و برتری) پس چگونه مقدم نداشتی ما را و چرا بدل و مقدم کردی غیر ما را بر ما و قسم به جانم در قرآن مثل زده است برای مثل تو که می گوید آیا بدل کردید آن کسی پائین است از آنکه خیر می بود برای شما ـ و اما در کربلای امام حسین (علیه السلام) هم حاضر نشد. و اما حضرت علی بن الحسین (علیهما السلام) دید (حسن بصری) را که موعظه می کرد در منی حضرت (علیه السلام) بر او احتجاج کرد پس دیده نشد (حسن) را بعد از آن که مردم را موعظه کندـ و احتجاج حضرت (علیه السلام) به او این بود که چرا مردم را از طواف باز می داری ـ و دیگر احتجاج حضرت (علیه السلام) به او در وقتی بود که نزد حجرالاسود قصه و حکایت می گفت. و کلام حضرت باقر (علیه السلام) به او که روایت مفصل است آیا برای تو در بصره کسی هست که از او علم یادگیری (حسن) گفت نه حضرت (علیه السلام) فرمودند پس جمیع اهل بصره از تو علم می آموزند حسن گفت آری پس حضرت باقر (علیه السلام) فرمودند سبحان الله امر عظیم و چیز بزرگی را گردن گرفتی ( و ادعا می نمائی) این هم گفتار حضرات ائمه معصومین (علیهم السلام) در قدح و ذمّ او و مخالفت (حسن) با آنها خصوصا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) تا آخرحدیث.
این روایات در مورد ذم و نکوهش حسن بصری بود.
در مقابل، برخى از علماى متقدم و متأخر شیعه در مقام دفاع از حسن برآمده و روایات و تفاسیر او را معتبر شمردهاند. ابنبابویه در امالى، علاوه بر نقل روایات حسن، سخنانى از او درباره امام علیعلیهالسلام نقل كرده كه حاكى از اهمیت فراوان آنها در نظر ابنبابویه است، بیآنكه كمترین تعریضى درباره حسن داشته باشد. شریفِ مرتضى علمالهدى (قسم 1، ص 153، 161ـ162) نیز از حسن به نیكى یاد كرده و او را كثیرالعلم، بلیغالمواعظ، اسوه، پیشوا و یكى از متقدمان دانسته كه از تصریح به عدل خدا پروا نمینمود؛ وى از برخورد شجاعانه حسن با حجاج نیز، كه موجب شد حكم به قتل او بدهد، گزارشى آورده است. شیخطوسى در مقدمه تفسیر تبیان (ج 1، ص 6) ابنعباس و حسن و قَتاده (شاگرد حسن) را به ترتیب از مفسرانى شمرده كه در تفسیر قرآن «طریقهاى ممدوح و مذهبى محمود» داشتهاند. حسن در تفسیر او دومین نفر است كه از او بسیار نقل قول شده است. طبرسى نیز در تفسیر مجمعالبیان، همین شیوه را در پیش گرفته است. به گفته قاضى نوراللّه شوشترى (ج 2، ص 7) به نقل از یكى از مشایخش، رضیالدین علیبن طاووس حسن را مقبول میدانسته است. فتحاللّه كاشانى نیز در تفسیر فارسى منهج الصادقین (ج 1، ص 339ـ340، 469، 499، 502ـ503) در بسیارى از موارد، قبل یا بعد از نقل روایت و قولى از حسن، تصریح كرده كه قول و روایت او با آنچه از ائمه علیهمالسلام رسیده و مقبول شیعیان است یكى است. وى همچنین گزارش پارهاى از سخنان حسن در ستایش امام على علیهالسلام در برابر حجاج را آورده است. محمدتقى مجلسى نیز معتقد است كه حسن به امر امام على علیهالسلام در برخورد با زیاد و پسرش، عبیداللّه، و نیز حجاج تقیه كرده است ( مامقانى، ج 19، ص 10). همچنین محمدتقى شوشترى (ج 3، ص 197ـ202) از نامه حسن در رد جبریان یاد كرده و آن را ستوده و نوشته نیكوتر آن است كه وى را مردى نیك و پرهیزكار بدانیم و معتقد باشیم كه تقیه كرده است. محمدهادى معرفت (ج 1، ص 371ـ385) نیز شرح احوال حسن را به تفصیل و با لحنى پر از ستایش نوشته است و اتهاماتى را كه به وى وارد آوردهاند مردود شمرده است.
همچنین برخی از علماى شیعه كسانى همچون محمدباقر خوانسارى (ج 3، ص34) و على علیارى تبریزى (ج 3، ص 71) و عبداللّه مامقانى (ج 19، ص 13ـ16) نیز با استناد به روایت سلیمبن قیس هلالى (ج 2، ص 558ـ559) كه حاكى از ندامت حسن و توبه در آخر عمرش است اظهار كردهاند كه حسن نخست در راه هدایت نبود و بعدآ مستبصر شد و به پیروان مذهب حق پیوست.
نتیجه
اقوال مختلف را تبیین و تشریح نمودیم اما در اخر قول برخی از علمای شیعه را نقل کردیم که شیعه بودن و عدم تشیع او مورد بحث است و هر کدام از دو قول طرفدارانی دارد.
سلام
هر کس در طول زندگی تغییراتی دارد ، مهم آخر اوست .
در شرایط وحشتناک قرن اول ودوم هجری به سختی میتوان بحکمی قطعی دست یافت .
به سخنان حسن بصری در مورد امام علی ع دقت کنید :
«یونس بن عبید، قال: سألت الحسن، قلت: یاأباسعید! إنک تقول: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) وإنک لم تدرکه؟ قال: یا ابن أخی! لقد سألتنی عن شیء، ما سألنی عنه أحد قبلک، ولولا منزلتک منی ما أخبرتک، إنی فی زمان کما تری (وکان فی عمل الحجاج) کل شئ سمعتنی أقول: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله)، فهو عن علی بن أبی طالب، غیر أنی فی زمان لا أستطیع أن أذکر علیاً. [۲] یونس بن عبید از حسن بصری پرسید؟ چگونه میگویی: پیامبر اکرم فرمود، در حالی که او را درک نکردی؟ حسن به یونس میگوید: چیزی را سؤال کردی که کسی از من نپرسیده، هر کجا شنیدی گفتم: (قال رسول الله)، بدان حدیث از حضرت علی (علیه السلام) است، ولی چون در زمانی (دوران حکومت حجاج) به سر میبرم که نمیتوانم نام حضرت علی (علیه السلام) را ببرم، آن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل میکنم.» مزی تهذیب الکمال
به حسن بصری گفتند:« عدهای می گویند تو از مقام علی علیه السلام میکاهی و ارادتی به او نداری.»
حسن بصری در جمع یارانش ایستاد و گفت:« تصمیم داشتم در را به روی خود ببندم تا مرگم فرا رسد، ولی به من خبر رسیده که برخی از شما گمان کرده اید که من از مقام بهترین شخص پس از پیامبر می کاهم. او همنشین پیامبر و زداینده غصه های او در سختیها و مشکلات بود. او کشنده قهرمانان کفار در میدان نبرد و کسی بود که قرآن را با متانت و وقار میخواند و به آن عمل میکرد، از علم و دانش بهره فراوانی داشت و از توان و خشم خویش در مسیر اطاعت پروردگارش بهره میگرفت. بر سختی ها و تلخی های جنگ صبر می کرد و در گرفتاریها و مشکلات شکرگزار خدا بود.
علی پسر عمو و برادر دلسوز پیامبر بود. پیامبر فقط او را برادر خویش قرار داد و سر خویش را تنها نزد او امانت نهاد. او از کودکی تا بزرگی در حضور پیامبر جهاد میکرد، در کنار او میجنگید و دشمنان او را در راه دین خدا و دفاع از آن میکشت. او به پیمان پیامبرش وفادار بود. هیچ کس نمیتوانست مانع او شود و هیچ نیرویی نمی توانست او را از مسیر مستقیم منحرف سازد.
پیامبر با رضایت از او از دنیا رفت. او آگاهترین مسلمانان و پیشتاز آنها در اسلام بود. در افتخارات و فضایل نظیری نداشت و در جنگاوری و دلاوری بی نمونه بود. نفس خویش را از شهوات باز میداشت، در همه حال برای رضای خدا کار میکرد، خاشعانه به نماز میایستاد، خود را از لذتها بازمیداشت و دامن خود از تعلقات دنیایی برچیده بود. علی با اخلاقی پاک و خاندانی بزرگوار از سنتهای پیامبر پیروی کرد.»بحار الانوار
حدثنا خلف بن خليفة عن حجاج بن دينار عن معاوية بن قرة قال كنت أنا والحسن جالسين نتحدث إذ ذكر الحسن عليا فقال أراهم السبيل وأقام لهم الدين إذا اعوج .
الكتاب: الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار
المؤلف: أبو بكر بن أبي شيبة، عبد الله بن محمد بن إبراهيم بن عثمان بن خواستي العبسي (المتوفى: 235هـ)
المحقق: كمال يوسف الحوت
الناشر: مكتبة الرشد - الرياض
حسن بصری در پاسخ کسی که از او درباره امام سؤال کرده بود گفت: راه درست را به مردم نمایاند و زمانی که دین به کجی گراییده بود، آن را راست کرد.
با سلام از شرکت در بحث ممنونم به هر حال در مورد شخصیت تاریخی حسن بصری نظر قاطعی در مذهب وی وجود ندارد برخی بر تشیع و برخی بر غیر شیعی بودن او نظر دارند
با سلام از شرکت در بحث ممنونم به هر حال در مورد شخصیت تاریخی حسن بصری نظر قاطعی در مذهب وی وجود ندارد برخی بر تشیع و برخی بر غیر شیعی بودن او نظر دارند
صحبت آخرتون درباره حسن بصری ناقصه ظاهرا میشه تصحیح بفرمایین؟
با سلام
با توجه به پستهای قبلی که مطرح کردم در مورد مذهب حسن بصری نمیتوان به نظر قاطعی رسید برخی او را شیعی و برخی غیر شیعه میدانند از میان این افراد علما و اندیشمندان و صاحب نظران متعددی به مذهب حسن بصری پرداختند که هر دو قول را شامل میشود اما اگر خوش بینانه نگاه کنیم میتوان قول کسانی که معتقد بودند حسن بصری در اواخر عمر مذهب حقه را پذیرفت و به سلیم بن قیس هلالی مستند کرده بودند را قابل توجه بدانیم.
با سلام
آنچه را یافتم تقدیم دوستان میکنم
[=Nassim][=Nassim]علامه حلی که از مفاخر سرشناس و صاحب مراتب علمی است، می فرماید:
[=Nassim][=Nassim]«حسن بصری از اعداء اهل بیت عصمت و طهارت است.» (10)
[=Nassim][=Nassim]فضل بن شاذان شخصیت نادرالوجود عالم اسلام، شاگرد تربیت شده حضرت امام هادی عَلَیْهِ السَّلَام می فرماید:
[=Nassim][=Nassim]«او به هر طایفه به مقتضای هوی و هوس ایشان همراهی نمود و آن [روش] را وسیله ی
[=Nassim][=Nassim][=Nassim]کسب ریاست دنیوی می کرد و با این حال رئیس قدریه بود.» (11)
[=Nassim][=Nassim]علامه طبرسی در کتاب معروف خود «احتجاج» به مقابله ی کفرآمیز حسن بصری با علی عَلَیْهِ السَّلَام اشاره نموده، می گوید:
[=Nassim][=Nassim]«حسن کسی بود که با اهل هر فرقه به آنچه دوست داشتند مماشات می کرد و برای ریاست، رنگ عوض می کرد و رئیس قدریه بود». (12)
[=Nassim][=Nassim]عمادالدین طبری می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]حسن بصری از دشمنان علی و فرزند او بود و در روز عاشورا علاوه بر این که حسین عَلَیْهِ السَّلَام را یاری نکرد از او دوی گزید و همراه لشکریان شام بود» (13)
[=Nassim][=Nassim]علامه سید نعمت الله جزایری از مفاخر و مشاهیر عالم تشیع، در شرح تهذیب طوسی به مناسبت از این که از صوفیه ذکری به میان می آید، می فرماید:
[=Nassim][=Nassim]«صوفیه دشمنان دین هستند و از آغاز بدعت هایی در دین گذارده و هم اکنون اثرات بدعت های نامبردگان باقی است؛ عده ای از آنها از قبیل حسن بصری و سفیان ثوری و امثال ایشان که در روزگار ائمه طاهرین می زیسته اند، با آنها طرف نقیض بودند و پس از عصر غیبت با اعلام دین، که علماء اهل بیت اند، به ضدیت برخاستند و اخبار بسیاری در لعن و طرد نامبردگان رسیده، مخصوصاً مردم را به اجتناب از آنها خوانده اند.» (14)
[=Nassim][=Nassim]علامه عارف شیخ بهایی که از اکابر بزرگان نوابغ جهان اسلام است، در کتاب کشکول، برخورد حسن بصری با امام سجاد عَلَیْهِ السَّلَام را نقل کرده اند.
[=Nassim][=Nassim]علامه میر سید حسین نواده ی دختری محقق ثانی معاصر با شاه عباس دربارهی حسن بصری مورد سؤال قرار می گیرد، می فرماید:
[=Nassim][=Nassim]«شکی در این نیست که این حسن، غیر حسن (مجتبی) است، واجب است لعن او؛ او اشد اعداء است.» (15)
[=Nassim][=Nassim]
[=Nassim][=Nassim]علامه مجلسی در [=Nassim]مورد حسن بصری به انحرافات او اشاره نموده، نسبت به او نقل می نماید. (16) عیناً نقل کرده است که علی عَلَیْهِ السَّلَام او را سامری خوانده (17) و به چند ماجرای طولانی بین حسن بصری و امام سجاد و امام باقر علیهما السلام اشاره نموده، فرموده دلالت بر شقاوت حسن بصری دارد (18)
[=Nassim][=Nassim]امام محمد باقر عَلَیْهِ السَّلَام فرمود:
[=Nassim][=Nassim]اگر حسن خواهد به جهت راست برود و اگر خواهد به جانب چپ، علم یافت نمی شود مگر نزد ما اهل بیت عَلَیْهمُالسَّلَام. (19)
[=Nassim][=Nassim]علامه ملا محسن فیض کاشانی – قدس الله روحه العزیز - حسن بصری را منافق و مبغض علی امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام شناخته و این که حضرت او را سامری خوانده است.
[=Nassim][=Nassim](20)
[=Nassim][=Nassim]علامه شیخ حر عاملی می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«حسن بصری از جمله کسانی است که صوفیان فریبش را خورده اند.
[=Nassim][=Nassim]وی از خط اهل بیت و از پیروی آنان سربرتافته است.» (21)
[=Nassim][=Nassim]علامه محدث قمی در تحقیق پیرامون زهاد ثمانیه، او را از جمله چهار زاهد باطل می دانند. (22)
[=Nassim][=Nassim]علامه حاج میرزا حبیب الله خویی، شارح نهج البلاغه نسبت به حسن بصری بر این عقیده است، جواب نامه حضرت امام حسن عَلَیْهِ السَّلَام به حسن بصری دلیل طعن بر او و اتباعش می باشد.» (23)
[=Nassim][=Nassim]جای دیگر می فرماید آنچه درباره ی امام سجاد عَلَیْهِ السَّلَام و حسن بصری نقل شده است، نشان سوء حال حسن می باشد.
[=Nassim][=Nassim](24)
[=Nassim][=Nassim]و با «کان اعداء آل محمد کالحسن البصری و سفیان ثوری و ابی هاشم الکوفی» (25) آخرین حرف را دربارهی او می زند.
[=Nassim][=Nassim]عماد طبری مورخ نامور و سرشناس، پس از نقل افعال و اعمال قبیح حسن بصری می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«مخالفان (خلافت و امامت ائمه طاهرین) چون نام حسن و حسین علیهما السلام برند جهت
[=Nassim][=Nassim]تَََحقیر، الف و لام را طرح کنند و چون نام حسن بصری را برند با الف و لام گویند برای (این که) حسن بصری از جمله دشمنان رسول بود.» (26)
[=Nassim][=Nassim]روزی گفت:
[=Nassim][=Nassim]إِنَّ عُثْمَانَ قَتَلَهُ کُفَّارٌ وَ خَذَلَهُ الْمُنَافِقُونَ
[=Nassim][=Nassim]به درستی که عثمان را کفار کشتند و منافقان او را خوار کردند
[=Nassim][=Nassim]و باز گفته است که:
[=Nassim][=Nassim]«لَمْ یَکُنْ بِالمَدینه یَوْمَ قُتِلَ عُثْمَانُ أِلَّا قَاتِل أَوْ خَاذِل؟؛
[=Nassim][=Nassim]نبود در مدینه روزی که عثمان را کشتند مگر کشنده یا خوار کننده
[=Nassim][=Nassim]و جمله مهاجر و انصار را به کفر نفاق منسوب کرده.
[=Nassim][=Nassim]حاصل که اگر ایشان را محبت بودی این عداوت نبود و ناچار که دوست دوست بود اینجا بر عکس است و حسن بصری از علی و حسن و حسین عَلَیْهمُالسَّلَام تخلف کرد و به واقعه ی کربلا چون وقوف یافت با قتیبه بن مسلم و لشکر حجاج به خراسان رفت. (27)
[=Nassim][=Nassim]علامه خوانساری (میر سید محمد باقر خوانساری اصفهانی) رجال شناس محقق در حق حسن بصری می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«حسن دین خدا را نابود ساخت و آیین رسول او را ریشه کن نمود و احکام او را تغییر داد و شرایع اسلام را عوض کرد. حسن از مرام اموی ها پیروی کرد و با شدت هر چه تمام تر به خواسته های شوم آنها کمک نمود و شجره ی خبیثه دوستی آنان را در دل (خود وَ) تابعانش پرورش می داد. هم اکنون اشعری مذهبان، هنوز از عقیده های فاسد او دست برنداشته اند.
[=Nassim][=Nassim]آری او بنیان حق را با تیشه بد باطنی خود از بن برانداخت و آتش باطل را دامن زد و بالاخره آنقدر آثار شوم و نکبت بار از او به جا مانده که ما را
[=Nassim][=Nassim]شمارش آنها خسته می کند.» (28)
[=Nassim][=Nassim]خلاصه کلام او درباره ی حسن بصری نسبت به علی امیرالمؤمنین این است:
[=Nassim][=Nassim]«بدیهیست حسن انسان شایسته ای نبوده، لعن او واجب است و او از همه ی مخالفان بیشتر با علی مخالفت می نمود.» (29)
[=Nassim][=Nassim]آیت الله العظمی شیخ الشریعه اصفهانی – متوفی 1339 - در رساله «قاعده لا ضرر» حسن بصری را از راوایان حدیث اهل سنت می داند.
[=Nassim][=Nassim]آیت الله علامه محدث حاج سید علی میلانی – دام ظله - در جواب سؤالی از محضرشان شده است مرقوم داشته اند:
[=Nassim][=Nassim]«بسمه تعالی
[=Nassim][=Nassim]سلام علیکم مرحوم علامه بی نظیر سید میر حامد حسین صاحب کتاب عبقات الانوار در کتاب «استقصاء الافهام» راجع به حسن بصری بحث کرده، روایت احتجاج و غیر آن را که حسن بصری به حضرت امیر عَلَیْهِ السَّلَام عرض کرده:
[=Nassim][=Nassim]«قتلت الْوَفَا مِمَّنْ کَانَ یُسْبِغُ الْوُضُوءَ »
[=Nassim][=Nassim]و نفرین حضرت را، نقل نموده و نیز از آن حضرت روایت « سَامِرِیُّ هَذِهِ الْأَمَهْ » را روایت کرده و از بعضی بزرگان چون شیخ حر عاملی آورده اند که حسن بصری از دشمنان امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام بوده است.
[=Nassim][=Nassim]المیلانی» (30)
[=Nassim][=Nassim]عارف زاهد حاج میرزا علی اکبر نهاوندی که کشف و کراماتی از او نقل شده است و ماجرای اقامه نمازشان در صحن مطهر علی امیرالمؤمنین، به اصرار آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی مشهود است که موقع اقامه گفتن ندای غیبی می شنود. (31)
[=Nassim][=Nassim]دربارهی زهاد ثمانیه تحقیق داشته، به حسن بصری که می رسند می نویسند:
[=Nassim][=Nassim]«از آن چهار نفر مذموم، حسن بن ابی الحسن بصری است.» (32)
[=Nassim][=Nassim]علامه ذوفنون وحید بهبهانی می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«بدی حال حسن بصری نزد فقهاء و اعیان شیعه اظهر و اشهر است از بدی فرعون و شیطان». (33)
[=Nassim][=Nassim]علامه مدرس میرزا محمد علی رجال شناس
[=Nassim][=Nassim]مورد اعتماد، آنجا که از «زهاد ثمانیه» نام می برد، معتقد است:
[=Nassim][=Nassim]«چهار تن اول حقاً و صرفاً از زهاد اتقیاء و از اصحاب امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام و چهار تن دیگر باطل و از زهاد اشقیاء و مخالف آن حضرت و زهد ظاهری و ورع صوری ایشان محض راه تدلیس و تلبیس و شیطنت و مردم فریبی بوده است.» (34)
[=Nassim][=Nassim]زهاد ثمانیه عبارتند از:
[=Nassim][=Nassim]1 - ربیع بن خثیم،
[=Nassim][=Nassim]2 - هرم بن حیان عبدی،
[=Nassim][=Nassim]3 - اویس قرنی،
[=Nassim][=Nassim]4 - عامر بن عبد بن قیس،
[=Nassim][=Nassim]5 - عبدالله بن ثوب،
[=Nassim][=Nassim]6 - مسروق بن اجدع،
[=Nassim][=Nassim]7 - حسن بصری،
[=Nassim][=Nassim]8 - اسود بن یزید (برید یا بریر) (35)
[=Nassim][=Nassim]حسن بصری را از جمله زهاد اشقیاء نام می برد.
[=Nassim][=Nassim]ملا محمد طاهر قمی درباره ی حسن بصری می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«بدان که حسن بصری غریق در بدعت و ضلالت و مقتدای ارباب شقاوت است.» (36)
[=Nassim][=Nassim]فقیه مجاهد میرزای قمی - رحمه الله علیه - وجود احمد غزالی و حسن بصری در شجره های صوفیه را دلیل بر بی اعتباری آن می داند.» (37)
[=Nassim][=Nassim]علامه محدث رجال شناس حج شیخ علی نمازی شاهرودی علیه الرحمه در رجال خود از آنچه دربارهی سحن بصری گفته شده، نتیجه گرفته است که وی از اهل بیت عَلَیْهمُالسَّلَام منحرف بود و عقائد صحیحی نداشته است.
[=Nassim][=Nassim]ایشان می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«کَانَ مُنْحَرِفًا عَنْ أَهْلِ الْبَیْتِ مَذْمُومًا عِنْدَهُمْ وَ کَانَ مِخْلَطٌ فِی عَقَائِدِه» (38)
[=Nassim][=Nassim]و در جلد دوم مستدرک سفینه مذمت های او را نقل کرده است.
[=Nassim][=Nassim]علامه محدث هاشم معروف الحسنی که از محققان و حدیث شناسان متخصص در رجال می باشند، حسن بصری را از جمله کسانی می داند که در احادیث تدلیس، فریب کاری فراوان کرده است.
[=Nassim][=Nassim](39)
[=Nassim][=Nassim]و او را استاد فرقه سازانی مانند عمرو بن عبید و واصل بن عطاء [=Nassim]ی داند. (40)
[=Nassim][=Nassim]آیت الله حاج سید حسن صدر معاصر میرزای شیرزای کتابی به نام بنیان گذاران فرهنگ اسلام را تدوین نموده، با این که به بنیان گذاران فقه و علم الحدیث و کلام از عصر رسول خدا اشاره کرده، نامی از حسن بصری نمی برد.
[=Nassim][=Nassim]خطیب محقق مجاهد مدافع حقوق شیعه سلطان الواعظین شیرازی، حسن بصری را از دام گستران دانسته، معتقدند:
[=Nassim][=Nassim]«درباره ی آیات و احادیث إعمالِ نظر شخصی می نمود، رای خویش را صائب دانسته، موجب اضلال جمعی از مردم بی خرد شد و سبب فتح باب در إعمال نظر شخصی در مقابل اهل بیت گردید» (41)
[=Nassim][=Nassim]در اثر دیگر خود او را از علماء اهل سنت معرفی کرده (42) و آنجا نام عده ای را به عنوان مخالف ائمه می برد، درباره ی حسن بصری اشاره دارد که از مخالفان فقیهی ایشان بوده است.» (43)
[=Nassim][=Nassim]استاد محقق مصطفوی مترجم بزرگوار احتجاج طبرسی، درباره ی حسن بصری می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«در جنگ جمل و صفین، خود را کنار کشیده و مردم را نیز از یاری امیرالمؤمنین منحرف می کرد. او یکی از زهاد ثمانیه است.
[=Nassim][=Nassim]حسن بصری روی غرور و عجب که مورد ابتلای اغلب زهاد و مقدسین است، از خانواده ی پیغمبر که مرکز علم و معرفت بودند منحرف شده و از مشرب حقیقت و عرفان آنان محروم گردید.» (44)
[=Nassim][=Nassim]استاد محقق علی دوانی که از رجال شناسان و مورخان معاصر به شمار می روند، می نویسند:
[=Nassim][=Nassim]«حسن بصری از علماء و زهاد عامه است و با دشمنی با علی امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام معروف است.
[=Nassim][=Nassim]او رئیس قدریه است.» (45)
[=Nassim][=Nassim]محقق مدقق اسماعیل انصاری زنجانی که برای نخستین بار در فشار شدید دوره ی قبل از انقلاب، کتاب شریف و مقدس سلیم بن قیس را به چاپ رسانید
[=Nassim][=Nassim]و چه ناراحتی ها را تحمل نمودند می نویسند:
[=Nassim][=Nassim]«حسن بصری از مخالفین امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام در جنگ های جمل و صفین و نهروان بود و به حضرت اعتراض می کرد چرا خون های مسلمین را به زمین می ریزد؟» (46)
[=Nassim][=Nassim]نویسنده محقق مرحوم داود الهامی پس از بحث جامع و تحقیقی که پیرامون غریبه بودن تصوف با تشیع دارد و موضوعات گوناگونی را از حسن بصری نقل می کند که بی اعتقادی او را نسبت به علی امیرالمؤمنین به اثبات می رساند، می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«اهل سنت حسن بصری را از زهاد شمرده اند و در تذکره و نفحات برای وی کراماتی ذکر کرده اند؛ ولی علامه ی حلی و سایر علمای شیعه، عموماً او را فاسد العقیده و ریا کار می دانند.» «او نه تنها در جنگ ها به امام یاری نکرد، بلکه به امام اعتراض و ایراد می کند که چرا با مسلمانان جنگ می کند و خون آنان را می ریزد.» (47)
[=Nassim][=Nassim]دکتر فرج اله عفیفی در اثر خود حسن بصری را از مخالفین اهل بیت می داند که با حاکمان بنی امیه نظیر حجاج بن یوسف ثقفی ارتباط نزدیک داشته است.
[=Nassim][=Nassim](48)
[=Nassim][=Nassim]نویسنده ی جوان و فاضل آقای سید محمد حسین فقیه ایمانی، حسن بصری را در زمره دشمنان علی عَلَیْهِ السَّلَام می داند و جاری شدن سلسله از حضرت به وسیله حسن را فتنه صوفیه می داند و متذکر می شود که چنین ادعایی از جمله روش های تخریب ولایت خاندان رسالت است تا حقایق را با اباطیل مخلوط سازند.» (49)
[=Nassim][=Nassim]پژوهشگر مجاهد آقای حاج شیخ محمد مردانی می نویسد:
[=Nassim][=Nassim]«باید توجه نمود در کتب شیعه نه تنها از حسن بصری به نیکی یاد نشده، بلکه مطالبی از ائمه اطهار عَلَیْهمُالسَّلَام مخصوصاً از حضرت علی عَلَیْهِ السَّلَام نقل گردیده که خیانت حسن بصری
[=Nassim][=Nassim]را آشکار می نماید.» (50)
[=Nassim][=Nassim]آیت الله علامه سید حامد حسین اللکهنوی
[=Nassim][=Nassim]حسن بصری از مشهورترین ائمه و بزرگان فقهاء و محدثین نزد عامه – اهل سنت- شمرده می شود. عامه او را به ارزشمندترین توصیفات و عظیم ترین از فضائل توصیف کردند. با این همه توصیات عامه نسبت به حسن بصری، بنابر اعتقاد خود عامه، حسن محکوم به کفر است؛ چون او معتقد بود که شر از جانب خداست و هر کسی که قائل به این حرف شود، نزد عامه کافر است.
[=Nassim][h=2]پی نوشتها:[/h]
[=Nassim][=Nassim](10) - تحفه الاخیار / ص149 پاورقی به نقل از نهج الحق.
[=Nassim][=Nassim](11) - اختیار معرفه الرجال / ج2 / ص97 و بنیان رفیع / ص292.
[=Nassim][=Nassim](12) - رجال کشی / ص97.
[=Nassim][=Nassim](13) – اسرار الامامه / ص399.
[=Nassim][=Nassim](14) - ترجمه روضات الجنات فی احوال علماء و السادات / ج3 / ص 262 - 263.
[=Nassim][=Nassim](15) - بنیان رفیع / ص 293.
[=Nassim][=Nassim](16) - بحارالانوار / ج7 / ص137.
[=Nassim][=Nassim](17) - بحارالانوار / ج42 / ص141 - 142.
[=Nassim][=Nassim](18) - عین الحیات / ص 579.
[=Nassim][=Nassim](19) - همان / ص579.
[=Nassim][=Nassim](20) - محجه البیضاء / ج1 / ص 87.
[=Nassim][=Nassim](21) - اثنی عشریه / صص171 - 173.
[=Nassim][=Nassim](22) - هدیه الاحباب / ص147.
[=Nassim][=Nassim](23) - منهاج البراعه / ج14 / ص7.
[=Nassim][=Nassim](24) - همان ماخذ / ج14 / ص8.
[=Nassim][=Nassim](25) - همان مأخذ / ج3 / ص 247.
[=Nassim][=Nassim](26) - کامل بهایی / ج2 / باب 20 / ص 85 -
[=Nassim].
[=Nassim][=Nassim](27) - همان / ص 86.
[=Nassim][=Nassim](28) - ترجمه روضات الجنات فی احوال العلماء و سادات / ج3 / ص 258.
[=Nassim][=Nassim](29) - همان مدرک پیشین.
[=Nassim][=Nassim](30) - حسن بصری از واقعیت تا افسانه / ص 65 - 66.
[=Nassim][=Nassim](31) - کرامت دلبران در حدیث دیگران / ص 102.
[=Nassim][=Nassim](32) - بنیان رفیع در حالات خواجه ربیع / ص 292.
[=Nassim][=Nassim](33) - خیراتیه / ج1 / ص 67.
[=Nassim][=Nassim](34) - ریحانه الادب / ج2 / ص 395.
[=Nassim][=Nassim](35) - همان / ج1 / ص167.
[=Nassim][=Nassim](36) - تحفه الاخیار / ص 145.
[=Nassim][=Nassim](37) - سه رساله در نقد عرفان، تصحیح حسین لطفی / ص111.
[=Nassim][=Nassim](38) - مستدرک الوسایل / ج2 / ص 356.
[=Nassim][=Nassim](39) - اخبار و آثار ساختگی، ترجمه آقای حسین صابری / ص83 - 84.
[=Nassim][=Nassim](40) - شیعه در برابر معتزله و اشاعره / ص 161 - 163.
[=Nassim][=Nassim](41) - گروه رستگاران / ج2 / ص 15 - 16.
[=Nassim][=Nassim](42) - شب های پیشاور / چاپ جدید / ص462 و 906.
[=Nassim][=Nassim](43) - همان / ص 936.
[=Nassim][=Nassim](44) - ترجمه احتجاج طبرسی / ج1 / ص11 پارقی.
[=Nassim][=Nassim](45) - مفاخر اسلام / ص 149 پاورقی.
[=Nassim][=Nassim](46) - اسرار آل محمد، چاپ جدید / ص603 پاورقی.
[=Nassim][=Nassim](47) - موضع تشیع در برابر تصوف / ص 113.
[=Nassim][=Nassim](48) - صوفیان و حدیث سازی / ص 88 و 161.
[=Nassim][=Nassim](49) - خرقه مستوجب آتش.
[=Nassim][=Nassim](50) - مناظرات و مکاتبات / ص 92.
[=Nassim]
[/HR]
سوال:
حسن بصری چه مذهبی داشت؟
پاسخ:
حسن بصری از شخصیت های خاکستری تاریخ و کلام است در مورد مذهب او نظر قاطعی وجود ندارد. او را معتزلی، صوفی، جبری و قدری می پندارند. اکنون مذهب او را بررسی میکنیم.
یکی از شاگردان حسن بصری ابن ابی العوجاء است وی زمانی در کسوت شاگردی حسن بصری بود که بعدها به زنادقه تغییر عقیده داد. او در مورد مذهب و عقیده استادش او را گاهی متمایل به جبریه و گاهی، قدریه میداند.[1]
عبدالرحمان بدوی در کتاب تاریخ التصوف الاسلامی او را از موسسین مرجئه میداند.[2]
برخی بر این باروند که حسن بصری از مشایخ و اقطاب سلسله های صوفی بزرگ و مطرح اسلامی است از جمله : سهروردیان، طیفوریان، مولویان و چشتیان. سلسله های مذکور نسب طریقتی خویش را به حسن بصری و از طریق او به حضرت علی علیه السلام میرسانند.[3]
اما در میان اهل سنت و شیعه دیدگاه های متفاوتی نسبت به حسن بصری وجود دارد. رجال اهل سنت احادیث او را قبول داشته و به او استناد میکنند. اما در بین شیعیان دیدگاه های مختلفی است که به آن اشاره میشود.
در میان علماى شیعه از جمله كسانى كه حسن را مردود و مذموم شمردهاند، فیضكاشانى[4]، محمدباقر مجلسى[5]، محمدطاهر قمى[6]و آقامحمدعلى كرمانشاهى[7] بودهاند.
در رفتار ناپسند او با حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روایات متعدد[8]نقل شده به مضمونهای مختلف،
ابن ابی الحدید می گوید: حسن بصری (یبغض علیّاً) دشمن می داشت حضرت علی (علیه السلام) را (ویذمّه) و ذم و ناسزا به آن حضرت (علیه السلام) می گفت ـ
در روایت است(همان) که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیدند که (حسن) برای نماز وضوء می گیرد و وسواسی بود و آب بر اعضای وضوء زیاد می ریخت پس حضرت (علیه السلام) فرمودند: آب زیاد ریخته ای حسن و اسراف کردی. او به آن حضرت (علیه السلام)جواب داد: آن چه از خون این مسلمانان ریختی بیش از این آب بود ( تاآخر حدیث که خواهد آمد)
و روایت شده که او از یاری حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سر باز زد (من المخذلین عن نصرته) و در روایت دیگر روایت کرد حمامه بن سلمة(همان) اینکه (حسن بصری) گفت که اگر علی (علیه السلام) حشف میخورد (نوعی خرما در مدینه) و در آنجا می ماند هر آینه بهتر بود برای او به آنچه در آن داخل شد[9].
مرحوم خویی در معجم خود، حسن بصری را دشمن حضرت علی (علیه السلام) و رییس قدریه میداند.[10]
روایتی دیگر بی حرمتی حسن بصری به حضرت علی (علیه السلام) اشاره شده است. اینکه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از فراغش از جنگ اهل بصره (جنگ جمل) مرور کرد به (حسن بصری) و او وضوء می گرفت. پس فرمود ای حسن وضوء را اسباغ کن و (مالیدن دست به اعضاء وضوء با دقت باشد) گفت حسن به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) هر آینه تو کشتی دیروز اشخاصی را که شهادت می دادند به شهادتین و نماز پنجگانه هم انجام می دادند و وضوء را هم اسباغ می کردند پس حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود (قد کان ما رأیت فما منعک ان تعین علینا عدوّنا) اگر تو این طور تصور می کردی پس چه چیز تو را مانع شد که کمک دشمنان ما بر علیه ما نکنی و بشورانی بر ما. حسن بصری گفت: به تحقیق خارج شدم در روز اول پس غسل کردم و حنوط کردم و انداختم بر خود سلاحم را و من شک نداشتم که تخلف از اُم المؤمنین کفر است پس چون که رسیدم به مکانی از بصره که (خریبه) نام دارد
منادی ندا کرد: ای (حسن) برگرد پس بدرستی که قاتل و مقتول در آتشند پس از آن برگشتم در حال دهشت و خوف و همینطور در روز دوّم
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: راست می گوئی آیا می دانی آن ندا کننده که بود گفت: نه
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آن ندا دهنده بردارت (شیطان) و (صدّقک) و راست گفت تو را اینکه قاتل و مقتول از آنان (اصحاب جمل) در آتش می باشند پس حسن گفت الآن شناختم که آن دسته مردم هلاک شدند.[11]
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) درمورد وی فرمود: هر آینه برای هر قومی (سامری) می باشد و حسن بصری سامری این امت است لکن نمی گوید (لامساس) تماس نگیر ولکن می گوید (لا قتال) جنگ نباشد.[12]
با این احوال برخی معتقدند وی به مسیر حقیقت بازگشت. از این رو برخی از علمای شیعه با استناد به روایت سلیمبن قیس هلالى[13] كه حاكى از ندامت حسن و توبه در آخر عمرش است اظهار كردهاند كه حسن نخست در راه هدایت نبود و بعدآ مستبصر شد و به پیروان مذهب حق پیوست.
شیخطوسى در مقدمه تفسیر تبیان، ابنعباس و حسن و قَتاده (شاگرد حسن) را به ترتیب از مفسرانى شمرده كه در تفسیر قرآن «طریقهاى ممدوح و مذهبى محمود» داشتهاند.[14]
همچنین محمدتقى شوشترى[15] از نامه حسن در رد جبریان یاد كرده و آن را ستوده و نوشته نیكوتر آن است كه وى را مردى نیك و پرهیزكار بدانیم و معتقد باشیم كه تقیه كرده است. محمدهادى معرفت نیز شرح احوال حسن را به تفصیل و با لحنى پر از ستایش نوشته است و اتهاماتى را كه به وى وارد آوردهاند مردود شمرده است.[16]
نتیجه
اقوال مختلف را تبیین و تشریح نمودیم اما در آخر قول برخی از علمای شیعه را نقل کردیم که شیعه بودن و عدم تشیع او مورد بحث است و هر کدام از دو قول طرفدارانی دارد.
کلیدواژه: حسن بصری، تصوف، تسنن، تشیع، علمای اسلام
منابع
[1] . کلینی اصول کافی ج 4 ص 197؛ ابنبابویه، التوحید، ج۱، ص۲۵۳، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم 1398)
[2] . عبدالرحمان بدوی، تاریخالتصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۲، کویت ۱۹۷۸.)
[3] . عطار، ص 31؛ تذكرةالاولیاء، چاپ محمد استعلامى، تهران 1378ش؛ عبدالرزاق كرمانى، تذكره در مناقب حضرت شاه نعمة اللّه ولى، ص 55، چاپ ژان اوبن، تهران: انجمن ایرانشناسى فرانسه در تهران، 1361ش؛
[4] . فیض کاشانی، المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء، ج 1 ص 87، چاپ علیاكبر غفارى، بیروت 1403/1983
[5] . مجلسی، بحارالانوار، ج 2 ص 459-460، بیروت 1403ق
[6] . محمد طاهر قمی، تحفة الاخیار، ص 146-150، چاپ داود الهامى، قم 1369ش
[7] . محمدعلى كرمانشاهى، خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه، ج 1 ص 67، چاپ مهدى رجائى، قم 1412؛
[8] . شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 1 ص 261-262 ، چاپ سنگى نجف 1352ـ1355، چاپ افست تهران (بیتا.)؛
[9] . ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
[10] . معجم رجال خویی ج 4 ص ،272 الثقافة الاسلامیه قم1371
[11] . محدث قمی، سفینة البحار، ج 1 ص 262 نشر اسلام قم بی تا
[12] . همان محدث قمی
[13] . سُلیمبن قیس هلالى، كتاب سُلیمبن قیس الهلالى، ج 2 ص 599، چاپ محمدباقر انصاریزنجانى، قم 1384ش
[14] . شیخ طوسی، التبیان، ج 1 ص 6 ، جامعه مدرسین قم 1413ش
[15] . شوشتری قاموس الرجال، ج3 ص 197-202، نشر اسلامی، تهران، 1431
[16] . محمدهادى معرفت، التفسیر و المفسرون فى ثوبهالقشیب، ج1 ص 371-385، مشهد 1418ـ1419