آیین

***** کلاس اخلاق *****

انسان تشنه محبّت و احترام و تکریم است . اگر به مردم محبت کنید، خوش اخلاق و دارای حُسن معاشرت باشید و شخصیت آن‌ها را مورد احترام و تکریم قرار دهید، چیزی جز محبّت درو نخواهید کرد. دوست دارید مردم چگونه با شما رفتار کنند، همان گونه با مردم رفتار کنید. علی (ع)می فرماید: نفس خویش را بین مردم وخود میزان قرار بده ، آن را برای مردم دوست بدار که برای خود دوست داری و برای دیگران به چیزی بی میل باش که نسبت به خود بی‌میلی.(1) سجایای اخلاقی و صفات انسانی ، رمز کامیابی و موفقیت و بهترین وسیله سازگاری با اجتماع است .
حُسن خلق می‌تواند آدمی را در نظر مردم ، عزیز و محبوب نماید و موجبات آسایش مادی و معنویش را فراهم آورد. روزی پیامبر اکرم (ص)سوار بر مرکبی بود و می‌خواست از جنگلی بگذرد. مردی رکاب حضرت راگرفت و گفت : عملی را به من بیاموز. حضرت فرمود: آن گونه که دوست داری مردم با تو رفتار نمایند، با مردم رفتارکن و آن چه را که برای خود مایل نیستی ، برای مردم نیز مایل نباش.(2)
حضرت روزی به عموها و عموزادگان خویش فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب ! شما نمی‌توانید با ثروت وسرمایه‌های خود محیط وسیع و پرمهری رابه وجود آورید که همه مردم را در بر گیرد و به این وسیله دل‌های آنان را به سوی خود متوجه سازید. پس با چهره گشاده با آنان برخورد نمایید و به این وسیله محبّت شان را به سوی خود جلب کنید».(3).
علی (ع)می فرماید: «من تألّف الناس احبّوه؛(4) کسی که در معاشرت با مردم از در محبّت و دوستی وارد شود مردم دوستدار وی خواهند شد».
امام باقر(ع)فرمود: «گشاده رویی در برخوردهای اجتماعی ، مایه جلب محبت مردم و نزدیکی به خداوند است ، باچهره عبوس و رخسار گرفته با مردم رو به رو شدن موجب جلب دشمنی آن‌ها و دوری از رحمت پروردگار است».(5)
گشاده رویی و خوش اخلاقی ، هدیه الهی است که خداوند به بندگان خود عطا فرمود. خداوند در بیان صفات پسندیده و برگزیده پیامبر(ص)می فرماید: «انّک لعلی خلق عظیم؛(6) تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری».
امام صادق (ع)می فرماید: «خوش اخلاقی دو گونه است : برخی به صورت فطری و ذاتی خوش اخلاق هستند، به گونه ای که گشاده رویی جزء طبیعت آن‌ها می‌شود ولی در عده ای دیگر، اکتسابی و بسته به نیت و اراده آن‌ها است».
اسحق بن عمار از اصحاب امام صادق (ع) می‌گوید: از حضرت پرسیدم: کدام یک نسبت به دیگری برتری دارد؟فرمود: «صفت فطری با سرشت آدمی ترکیب شده و صاحبش به طور طبیعیت نمی‌تواند به غیر آن موصوف باشد، ولی اخلاق اکتسابی از راه مجاهدت و بردباری به دست آمده است و هر صفت پسندیده ای که با کوشش و صبر به دست آید، بر صفت طبیعی برتری دارد.(7)
میزان علاقه مردم به ما، به میزان محبّت و دلسوزی و خدمتی بستگی دارد که ما نسبت به آن‌ها روا می‌داریم .اگرچه ممکن است به خاطر وضع و جو کاذب اجتماعی و فرهنگی ، مدتی مردم در غفلت قرار گیرند و خادم را ازخائن تشخیص ندهند، ولی قدر ناشناسی دوام و ثبات ندارد.
محبّت و مهربانی اگر با انگیزه خدایی نباشد، دوام و بقا ندارد، چرا که هر کسی برای هدفی با کسی دوست می‌شودو طبعاً طرف مقابل به دلیلی دوستی را می‌پذیرد و وقتی به اهداف نرسیدند و توقعاتشان برآورده نشد، دلزدگی پیدامی شود و گاهی دوست جالب تری از راه می‌رسد و طرف مقابل رها می‌شود. قرآن کریم عامل گرایش و علاقه مردم به پیامبر(ص)را نرم خویی و مهربانی و دلسوزی حضرت معرفی می‌کند و می‌فرماید: «ای پیامبر! به برکت رحمت الهی در برابر مردم نرم و مهربان شدی و اگر تندخو و سنگ دل بودی ، از اطراف تو پراکنده می‌شدند».(8)
از این آیه استفاده می‌شود ابتدا باید اسباب جلب رحمت الهی را فراهم ساخت . نور رحمت الهی وقتی ذهن وقلب و وجود آدمی را روشن ساخت و او را در برابر فرامین الهی خاضع و خاشع نمود و عبد و تسلیم محض حضرت حق گشت ، محبوب خدا می‌شود و خدا دوستدار او می‌گردد. کسی که محبوب خدا گردد، خداوند محبت او را در دل هر مؤمنی ایجاد می‌کند؛ یعنی محبوب انسان‌های شریف و ملائکةالله می‌گردد و مورد علاقه و مطاع همه تسبیح گویانِ خدا، در دل دریاها و آفاق آسمان‌ها و گستره زمین می‌شود.
امام صادق (ع)می فرماید: «کسی که می‌خواهد با نداشتن قوم و خویش ، عزیز و محترم باشد و با نداشتن ثروت ،غنی و بی نیاز گردد، و با نداشتن مقام شامخ اجتماعی ، دارای ابهت و عظمت باشد، باید خویشتن را از ذلت گناه وناپاکی ، به عزّت اطاعت الهی منتقل نماید».(9)

پی‌نوشت‌ها:
1. محمد تقی فلسفی، در مکتب اهل بیت، ج 1، ص 57.
2. همان .
3. همان ، ج 2 ص 131.
4. همان ، ص 130.
5. همان ، ص 136.
6. قلم (68) آیه 4.
7. محمد تقی فلسفی ، در مکتب اهل بیت ، ج 2، ص 132.
8. آل عمران (3) آیه 159.
9. گفتار فلسفی ، ج 2، ص 113.

***** کلبه شعر آیینی *****

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

پس از یک ماه بندگی و در استانه عید بندگی این پیشنهاد از سوی یکی از کار بران شعر دوست وذوق مند مطرح شد که کلبه شعر ایجاد گردد
تا اهل ذوق و هنر شعری استعداد های هنری وذوقی خودر ا در این کبله به نمایش گذاشته و زمینه شکوفای استعداد های نهفته علاقه مندانه فراهم گردد .
ومهم تر از همه از این طریق در نشر معارف وحیانی ( آموزه های قران وعترت ) با رویکر زیبا شناسی در قالب شعر زیبای های معنوی عرضه گردد .
به پاس این آرزوی و در پاسخ به در خواست آن گرامی این تاپیک از هم اکنون پذیرای کلمات موزون واشعار زیبای شما شاعران ذوقمند است .
البته سعی کنید حتی الامکان از دست رنج خود تان در این کلبه انفاق نماید .

دین پیامبر صلی الله علیه و آله و پدارن ایشان قبل از اسلام

سلام
می‌خواستم ببینم پیامبر قبل از اینکه به پیامبری مبعوث بشن و هم‌چنین آباء و اجداد ایشون پیرو چه دینی بودند؟
با توجه به اینکه آخرین فرستاده حضرت عیسی بودند آیا موظف به پیروی از آیین ایشون بودند؟ به تعبیر دیگه آباء و اجداد پیامبر مسیحی بودند؟

مذهب حسن بصری چه بوده است؟

انجمن: 

سلام

میخواستم بپرسم مذهب حسن بصری چه بوده است ؟

با تشکر ... :Rose:

✿●▫ آیین نوروز و دین اسلام ▫●✿ صــــوتـــــی

انجمن: 

:Gol: آیین نوروز و دین اسلام :Gol:
................................................................

با توجه به اینکه در آستانه سال جدید هستیم همراه با آقای طاهر رضی نگاهی داریم به نوروز در دین اسلام



روز اول فروردین ماه در ایران و برخی دیگر از کشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ایرانیان این روز را از زمان‌های قدیم، روزی مهم در زندگی خود می‌دانستند. نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود، پیام آور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوباره طبیعت و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است.
نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بی‌جان جانی تازه می‌گیرد، ایرانیان نیز با خانه تکانی و پوشیدن لباس نو و ... سعی می‌کنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن می باشد و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.


چند پرسش در موضوع فطرت؟؟؟ منتظر می مانم؟؟؟

با سلام و درود:Gol:

چند سؤال اساسی که در بین برخی دانشجویان هم دوره ما مطرح است، امیدوارم که اساتید و کارشناسان عزیز بتوانند جواب آنها را مستنداً بیان کنند.

آنگونه که به ما از ابتدا گفته اند یکی از راه های خداجوئی انسان، فطرت است؛ اما:

اولاً این مطلب، فطرت خداجوئی چگونه قابل اثبات است؟ آیا بجز راه نقل از راه عقلی هم قابل اثبات است؟

ثانیاً اگر چنین است، آیا وجود فطرت خداجوئی در انسان، برای هدایت بشر کافی نبوده و با این تفصیل، بعثت انبیاء الهی برای هدایت بشر کاری غیر ضروری و یا حتی بیهوده و عبث نبوده است؟

ثالثاً اگر این مطلب، یعنی صدور فعل بیهوده (بعثت انبیاء)، برای خدا ثابت شود؟؟؟ چگونه با حکیم بودن خداوند که از ثوابت اعتقادات ماست، قابل جمع است؟؟؟

ممنون از لطف تون:Gol: