جمع بندی مشکلات زندگی ما آزمایش است یا عذاب

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکلات زندگی ما آزمایش است یا عذاب

سلام - میخواستم چجوری بفهمم مشکلاتم آزمایش است یا عذاب
ما یه جایی خوندیم خداوند مشکلات بر مردم یا قومی برای ازمایش فرستاد انها فکر کردن عذاب کردیم .....
با توجه به سوال من مشکلاتی در زندگی دارم میبینم نمیتوان تشخیص داد و بی سابقه است و لعنتیه
و فکر میکنم دستکاری ما است و مردم چنین مشکلم ندارن میبینم خوارم میکنه و یا سحرم کردن و.... نمیدونم این دفعاتی 7 یا 9 بار هرچند بار از خدا خواستم چیزی از این مشکلاتم به من بگوید نمیگوید و هیچی نمیگه . هیچی بعضی وقتا راحت میشم نگفته و بعضی وقتا به دید مردم که مشکلم ندارن ناراحت شدید میشوم
داغوونم شما درباره اش چی میگیین ....

با نام الله

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]باسلام
مشکلاتی که برای انسان پیش می آید دلیل و علت های متفاوتی می تواند داشته باشد.
گاه نتیجه مستقیم یک عمل ماست، گاه نتیجه غیر مستقیم و بافاصله یک عمل است و گاه به واسطه ابتلائاتی است که خداوند برای تکامل روح ما در طول زندگی برایمان در نظر گرفته است.
گاهی انسان در اثر کاری که انجام میدهد، سریعا نتیجه اش را می بیند و گاه نتیجه آن بعدا برای او روشن میشود.
مثلا وقتی به فقیری کمک میکنیم، اولین نتیجه ای که مشاهده میکنیم، خوشحالی درونی و ارامشی است که از این راه نصیب ما میشود ولی نتیجه اخروی کاری که کردیم، میتواند بیشتر از این باشد و برخی از نتایج آن در قالب های دیگری در همین دنیا به ما برسد. گاه باعث توفیق انسان در کارهایی میشود که گمان نمی کردیم انجام ان برایمان ممکن باشد.
برعکس این مسئله نیز اتفاق می افتد. گاه انسان در طول زندگی خود کارهایی بدی را انجام میدهد که نتیجه انرا زود می بیند. اما برخی از نتایج کارهایی که انجام میدهیم، مدتی بعد و حتی گاه سالها بعد برای انسان پیش می آید. مثلا در اثر یک برخورد نادرست به پدر و مادر خود، عاقبت به خیر نمی شویم و آن موقع است که نمی دانیم در اثر چه گناهی به این بدی دچار شده ایم.
البته تعیین انواع و مقدار تاثیری که اعمال نیک و بد در یکدیگر دارد، در حیطه علم ما انسانهانیست و تنها از طریق وحی و سخنان معصومین، بخشی از انها به دست میاید و نمیتوان قاعده کلی را برای ان بیان کرد[1].
البته سختی ها و راحتی هایی که در زندگی خود می بینیم، منحصر در نتایج اعمال ما نیست، بلکه برخی از این موارد، خودش جهت تکامل روح ماست.
خداوند متعال در طول زندگی ما انسانها، برایشان موقعیت های سختی و راحتی زیادی را فراهم میکند که انسان در نتیجه عملکردهای مثبت و منفی ای که دارد، میتواند عیار روح خودش را بالاتر ببرد.
گاهی نیز سختی هایی که به انسان میرسد و یا راحتی ای که به انسان میرسد، عامل دیگری دارد. این موارد، نه نتیجه مستقیم و غیر مستقیم اعمال ماست و نه برای آزمایش ما. بلکه به جهت دیگری است. مثلا انسان نیکوکاری که گناهی در زندگی اش انجام نمیدهد، برخی از سختی هایی که در زندگی بر او وارد میشود، به جهت ابتلاء و تکامل روح او نیست بلکه به جهت افزایش یافتن درجه در سرای جاویدان اوست. البته علت و حکمت این مسئله را فقط خداوند میداند و در مقابل برخی راحتی هایی که به انسان میرسد، به خاطر ابتلاء و تکامل روح او در اثر انجام کارهای خوب نیست بلکه آن شخص در اثر کارهای ناپسند به اندازه ای از پستی روح رسیده است که خداوند متعال دیگر با او کاری ندارد و او را به خودش واگذارکرده است. این مسئله را استدراج میگویند. استدراج به این معناست که شخص در اثر کارهای ناپسند به خودش واگذار شده است و خداوند با نعمتهای پی در پی، او را به خودش واگذار میکند و او نیز بیشتر در بدبختی خودش فرو می رود.
خداوند متعال در قران کریم به این مسئله اشاره کرده و فرموده است: كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به زودى آنها را اندك اندك از جايى كه نفهمند (به هلاك دنيا و عذاب آخرت) غافلگير مى‏كنيم.
«وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ»[2]

به عبارت دیگر هنگامى كه انسان گناه مى‏كند از سه حال بيرون نيست، يا خودش متوجه مى‏شود و باز مى‏گردد، و يا خداوند تازيانه «بلا» بر او مى‏نوازد تا بيدار شود، و يا شايستگى هيچ يك از اين دو را ندارد، خدا به جاى بلا نعمت به او مى‏بخشد و اين همان «عذاب استدراج» است.
تا اینجا عواملی که باعث به وجود آمدن سختی ها و راحتی هایی در زندگی دنیایی ما میشود را بر شمردیم، اما همانطور که بیان شد، نمیتوان به صورت یک قاعده کلی بیان کرد که نعمت یا سختی مشخصی که در زندگی بر انسان وارد میشود، نتیجه اعمالش است یا به خاطر ازمایش و تکامل روح اوست.
همانطور که در آیه بالا بیان شده است، کسی نمیداند که این بلاهایی وخوشی هایی که برای انسان پیش می آید نتیجه اعمال اوست یا حکمت دیگری دارد و او نیز هیچ گاه علت و حکمت این امور را به کسی نمی گوید. انسان است که خودش با تامل می تواند دریابد که چه کرده است که« بل الانسان علی نفسه بصیرة»[3] ایا شایسته نعمتهایی که به او داده شده هست یا نه؟ آیا گناهی کرده که بعد از آن توبه واقعی نکرده باشد یا نه؟
بهترین راه این است که انسان مراقب اعمال و رفتار خود باشد و اگر به گناهی دست زد، فورا توبه کند و در صدد توجیه آن و علت تراشیدن برای آن نباشد بلکه به سادگی دل خود را به خداوند متعال متوجه کند و به سوی او توبه کند که او بخشنده و مهربان است.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif]. اموزش عقائد، محمد تقی مصباح یزدی، ص470[1]

[=microsoft sans serif]. سوره اعراف، ایه 182[2]

[=microsoft sans serif]. سوره قیامت، ایه 14[3]

[=microsoft sans serif]

با سلام خیلی ممنونم از جوابگویی تان
من میبینم وقتی از خدا چیزی بخوام مدت کوتاه دستش میدیم معلومه گناه کردیم و شکر گزاری کافی نیست باید خشمش نیاوریم درسته
استدراج هم قبلا تو انجمن شنیدم بازم ازتون ممنونم و من الحمدا... اینطوری نیستم من فشار میده و دنیا نارحتم میکنه وقتی گناه کنم برخلاف سایر کسی اینحور باشه وقتی گناه کنه چیزی براشون ضرر نمیافته و هیچی من گرفتار شدیدی وقتی گناه کردن دارم و ....................................

پرسش:
جایی خوانده ام که خداوند مشکلاتی برای آزمایش مردم فرستاد ولی آن ها فکر کردند عذاب الهی است
حال می خواستم بفهمم مشکلاتی که در دنیا دارم آیا آزمایش هست یا عذاب؟

پاسخ:
مشکلاتی که برای انسان پیش می آید دلیل و علت های متفاوتی می تواند داشته باشد.
گاه نتیجه مستقیم یک عمل ماست، گاه نتیجه غیر مستقیم و با فاصله یک عمل است و گاه به واسطه ابتلائاتی است که خداوند برای تکامل روح ما در طول زندگی برایمان در نظر گرفته است.
گاهی انسان در اثر کاری که انجام می دهد، سریعا نتیجه اش را می بیند و گاه نتیجه آن بعدا برای او روشن می شود.
مثلا وقتی به فقیری کمک می کنیم، اولین نتیجه ای که مشاهده می کنیم، خوشحالی درونی و آرامشی است که از این راه نصیب ما می شود ولی نتیجه اخروی کاری که کردیم، می تواند بیشتر از این باشد و برخی از نتایج آن در قالب های دیگری در همین دنیا به ما برسد. گاه باعث توفیق انسان در کارهایی می شود که گمان نمی کردیم انجام آن برایمان ممکن باشد.
بر عکس این مسئله نیز اتفاق می افتد. گاه انسان در طول زندگی خود کارهای بدی را انجام می دهد که نتیجه آن را زود می بیند. اما برخی از نتایج کارهایی که انجام می دهیم، مدتی بعد و حتی گاه سال ها بعد برای انسان پیش می آید. مثلا در اثر یک برخورد نادرست با پدر و مادر خود، عاقبت به خیر نمی شویم و آن موقع است که نمی دانیم در اثر چه گناهی به این بدی دچار شده ایم.
البته تعیین انواع و مقدار تاثیری که اعمال نیک و بد در یکدیگر دارد، در حیطه علم ما انسان ها نیست و تنها از طریق وحی و سخنان معصومین، بخشی از آن ها به دست می آید و نمی توان قاعده کلی را برای آن بیان کرد.
(1)
البته سختی ها و راحتی هایی که در زندگی خود می بینیم، منحصر در نتایج اعمال ما نیست، بلکه برخی از این موارد، خودش جهت تکامل روح ماست.
خداوند متعال در طول زندگی ما انسان ها، برایشان موقعیت های سختی و راحتی زیادی را فراهم می کند که انسان در نتیجه عملکردهای مثبت و منفی ای که دارد، می تواند عیار روح خودش را بالاتر ببرد.
گاهی نیز سختی هایی که به انسان می رسد و یا راحتی ای که به انسان می رسد، عامل دیگری دارد. این موارد، نه نتیجه مستقیم و غیر مستقیم اعمال ماست و نه برای آزمایش ما. بلکه به جهت دیگری است. مثلا انسان نیکوکاری که گناهی در زندگی اش انجام نمی دهد، برخی از سختی هایی که در زندگی بر او وارد می شود، به جهت ابتلاء و تکامل روح او نیست بلکه به جهت افزایش یافتن درجه در سرای جاویدان اوست. البته علت و حکمت این مسئله را فقط خداوند می داند و در مقابل برخی راحتی هایی که به انسان می رسد، به خاطر ابتلاء و تکامل روح او در اثر انجام کارهای خوب نیست بلکه آن شخص در اثر کارهای ناپسند به اندازه ای از پستی روح رسیده است که خداوند متعال دیگر با او کاری ندارد و او را به خودش واگذار کرده است. این مسئله را استدراج می گویند. استدراج به این معناست که شخص در اثر کارهای ناپسند به خودش واگذار شده است و خداوند با نعمت های پی در پی، او را به خودش واگذار می کند و او نیز بیشتر در بدبختی خودش فرو می رود.
خداوند متعال در قرآن کریم به این مسئله اشاره کرده و فرموده است:
«وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ»؛ كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به زودى آن ها را اندك اندك از جايى كه نفهمند (به هلاك دنيا و عذاب آخرت) غافل گير مى‏ كنيم.(2)

به عبارت دیگر هنگامى كه انسان گناه مى‏ كند از سه حال بيرون نيست، يا خودش متوجه مى‏ شود و باز مى‏ گردد، و يا خداوند تازيانه «بلا» بر او مى‏ نوازد تا بيدار شود، و يا شايستگى هيچ يك از اين دو را ندارد، خدا به جاى بلا نعمت به او مى‏ بخشد و اين همان «عذاب استدراج» است.
تا این جا عواملی که باعث به وجود آمدن سختی ها و راحتی هایی در زندگی دنیایی ما می شود را بر شمردیم، اما همان طور که بیان شد، نمی توان به صورت یک قاعده کلی بیان کرد که نعمت یا سختی مشخصی که در زندگی بر انسان وارد می شود، نتیجه اعمالش است یا به خاطر آزمایش و تکامل روح اوست.
همان طور که در آیه بالا بیان شده است، کسی نمی داند که این بلاهایی و خوشی هایی که برای انسان پیش می آید نتیجه اعمال اوست یا حکمت دیگری دارد و او نیز هیچ گاه علت و حکمت این امور را به کسی نمی گوید. انسان است که خودش با تامل می تواند دریابد که چه کرده است که «بل الانسان علی نفسه بصیرة»؛ بلكه انسان خود بر [نيك و بد] خويشتن بينا است.(3) آیا شایسته نعمت هایی که به او داده شده هست یا نه؟ آیا گناهی کرده که بعد از آن توبه واقعی نکرده باشد یا نه؟
بهترین راه این است که انسان مراقب اعمال و رفتار خود باشد و اگر به گناهی دست زد، فورا توبه کند و در صدد توجیه آن و علت تراشیدن برای آن نباشد بلکه به سادگی دل خود را به خداوند متعال متوجه کند و به سوی او توبه کند که او بخشنده و مهربان است.

____________
(1) آموزش عقائد، محمد تقی مصباح یزدی، ص470.
(2) اعراف/ 182.
(3) قیامت/ 14.

موضوع قفل شده است