جمع بندی منحصر به فرد بودن قرآن و اعجاز قرآن
تبهای اولیه
منحصر به فرد بودن قرآن و اعجاز قرآن
درود!
سوال:
پدر من یه پیامبر بوده و معجزهش هم خود من هستم.
اگه میتونین شبیه من رو بیارین میتونین ادعای پدر من رو رد کنین و دینی که آورده رو جعلی بدونین در غیر این صورت این بحث تمام شده محسوب میشه
منحصر به فرد بودن چیزی شرط لازم برای معجزه بودن اون چیز هست، اما شرط کافی نیست.
برچسب:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
پدر من یه پیامبر بوده و معجزهش هم خود من هستم. اگه میتونین شبیه من رو بیارین میتونین ادعای پدر من رو رد کنین و دینی که آورده رو جعلی بدونین در غیر این صورت این بحث تمام شده محسوب میشه منحصر به فرد بودن چیزی شرط لازم برای معجزه بودن اون چیز هست، اما شرط کافی نیست.بله کاملا درست فرموده اید که منحصر به فرد بودن چیزی شرط کافی برای معجزه بودن نیست، مجزه از چند جهت با مثالی که مطرح شده متفاوت است: اول: اول این که این عجز و ناتوانی در همانند آوری شامل حال خود آن پدر هم میشود، یعنی آن پدر خودش هم نمی تواند دقیقا فرزندی ین فرزند پیشینش بیاورد در حالی که در معجزه چنین عجزی وجود ندارد، یعنی پیامبران توان تکرار معجزه را دارند، همانطور که موسی(ع) چندین بار عصایش را تبدیل به معجزه کرده و عیسی(ع) بارها بیماران را شفا میداد. دوم: نکته دوم اینکه در کتب کلامی آمده است که معجزه امری است که مردم باید از انجام مثل آن هم عاجز باشند، در حالی که در مثال مذکور چنین نیست، چرا که هر پدری توان ایجاد فرزندی دارد که دیگران از ایجاد عین آن عاجز هستند، یعنی همه توان انجام مثل این فعل را دارند. این تفاوت ها به خاطر تناسب ژنتیکی بین پدر و مادر است. بنابراین این پدر کاری نکرده است که سایر پدران از انجام آن عاجز باشند. این تفاوت هم نشأت گرفته از یک قدرت اختیاری نیست تا فضیلت محسوب شده و علامت تلقی گردد، بلکه نشأت گرفته از یک علل طبیعی به نام زنتیک است که مختص این پدر نیست. سوم: تفاوت سوم این است که معجزه باید خارق العاده باشد، در حالی که کار اصلا پدر خارق العاده نیست. باید دقت کنید که حتی اگر کسی کاری انجام دهد که دیگران از انجام آن عاجز هستند، تا زمانی که انجام آن از طریق خارق العاده نباشد معجزه تلقی نمیشود حتی اگر دیگران نتوانند آن را انجام دهند. بنابراین مثلا کسی که رکورد جهان در وزنه برداری و دو و مانند آن را می شکند هرگز این کار او معجزه حساب نمیشود، چون این توان به صورت بالقوه در همه افراد بشر هست، و او از طریق کار کردن و تمرین و طرق طبیعی به چنین قدرتی دست یافته است که با پیمودن سایر انسان ها هم این قدرت به صورت نسبی متناسب با تلاش و ظرفیت، برای ایشان هم محقق میشود. این برتری ها را کسی معجزه نمی داند.
Sayuri said in تشکر.
تشکر. میشه بفرمایید دقیقا چه چیزی در قرآن خارق العاده محسوب میشه؟سلام دنیز گرامی گاهی نکات ادبی سوره ها برای ما واضح نیستند. به طور مثال تاپیک زیر را مطالعه بفرمائید: http://askdin.com/thread/%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%AF-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F اما این رو از کارشناسان محترم می پرسم که چه دلیلی داریم که تحدی یک مبارزه طلبی ادبی بوده باشد؟ با تشکر
سلام فروردین گرامی
گاهی نکات ادبی سوره ها برای ما واضح نیستندفکر نمیکنم نکته ادبی نشون دهنده اعجاز یا حقانیت یک کتاب باشه.
http://askdin.com/thread/%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%B3%D8%AF-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9Fبه طور اجمالی نگاهی به این تاپیک انداختم. بحث طولانی ای رو در پیش گرفته بودن ولی متاسفانه جواب همه سوالات داده نشده بود و بعضی از پاسخ ها از نظر من چندان قانع کننده و منطقی نبودن. هرچند ترجیح میدم بدون توجه به نکات ادبی و آرایه و امثالهم، طرز قانع کننده ی اثبات حقانیت قرآن رو بفهمم. ممنون از شما.
میشه بفرمایید دقیقا چه چیزی در قرآن خارق العاده محسوب میشه؟ببینید ابعاد اعجاز قرآن کریم مفصل است و باید در تاپیک مستقل بحث شود که البته تاپیک های متعددی در این خصوص وجود دارد، اما آنچه که در این خصوص برای درک بهتر باید عرض کنم این است که در معجزه یک فعل از طریق غیر طبیعی اتفاق می افتد و این مهم است. مثلا اگر کسی دل کوه را خالی می کرد و یک شتر جاسازی می کرد و بعد با انفجار شتر را از دل کوه خارج می کرد اگرچه ظاهر کارش همان کار حضرت صالح(ع) بوده است اما چون مقدمات آن مقدمات طبیعی بوده هرگز معجزه محسوب نمیشد. در قرآن ما باید توجه کنیم که تمام آن ابعادی که به عنوان معجزه بیان میشود از اعجاز ادبی، سبک و اسلوب جدید، اعجاز علمی، اعجاز غیبی و مانند آن وقتی به این اضافه میشود که پیامبر(ص) هرگز در ادبیات شاگردی نکرده است، در مکتب ادبا و شعرای عرب شرکت کرده است، هرگز دست به قلم حتی نبرده است، هرگز پای تاریخ نویسان ننشسته است، وقتی چنین شخصی چنین کتابی بیاورد یعنی مقدمات هم علاوه بر محتوی اعجازآمیز هستند. روشن است که حافظ و سعدی و فردوسی و مولوی و هوگو و شکسپیر و سایر ادبای جهان همگی در این رشته شاگردی کرده و عمری را صرف کرده اند تا نوآوری داشته یا آثاری فاخر خلق کرده اند، اما قرآن علاوه بر اینکه اسلوب آن کاملا جدید و حتی از خطبه های خود پیامبر(ص) متفاوت است، اما مهمتر این است که آورنده ی آن هرگز مسیر طبیعی برای آگاه شدن در این حوزه را طی نکرده است.
جمع بندی
_______________________
پرسش:
آیا منحصر به فرد بودن چیزی شرط لازم برای معجزه بودن آن چیز هست؟ مثلا میتوان گفت پدر من هم یک پیامبر بوده و معجزه اش هم خود من هستم. اگر میتوانید شبیه من را بیاورید، و ادعای پدر من را رد کنید، در غیر این صورت این بحث تمام شده محسوب میشود.
پاسخ:
منحصر به فرد بودن چیزی شرط کافی برای معجزه بودن نیست، معجزه از چند جهت با مثالی که مطرح شده متفاوت است:
اول:
اول این که در مثال فوق این عجز و ناتوانی در همانند آوری شامل حال خود آن پدر هم میشود، یعنی آن پدر خودش هم نمی تواند دقیقا فرزندی عین فرزند پیشینش بیاورد در حالی که در معجزه چنین عجزی وجود ندارد، یعنی پیامبران توان تکرار معجزه را دارند، همانطور که موسی(علیه السلام) چندین بار عصایش را تبدیل به معجزه کرده و عیسی(علیه السلام) بارها بیماران را شفا میداد.
دوم:
نکته دوم اینکه که معجزه امری است که مردم باید از انجام هم سنخ آن نیز عاجز باشند، در حالی که در مثال مذکور چنین نیست، چرا که هر پدری توان ایجاد فرزندی دارد که دیگران از ایجاد عین آن عاجز هستند، یعنی همه توان انجام مثل این فعل را دارند. این تفاوت ها به خاطر تناسب ژنتیکی بین پدر و مادر است. بنابراین این پدر کاری نکرده است که سایر پدران از انجام آن عاجز باشند. این تفاوت هم نشأت گرفته از یک قدرت اختیاری نیست تا فضیلت محسوب شده و علامت تلقی گردد، بلکه نشأت گرفته از یک علل طبیعی به نام زنتیک است که مختص این پدر نیست.
سوم:
تفاوت سوم این است که معجزه باید خارق العاده باشد، در حالی که کار اصلا پدر خارق العاده نیست. باید دقت کنید که حتی اگر کسی کاری انجام دهد که دیگران از انجام آن عاجز هستند، تا زمانی که انجام آن از طریق خارق العاده نباشد معجزه تلقی نمیشود حتی اگر دیگران نتوانند آن را انجام دهند. بنابراین مثلا کسی که رکورد جهان در وزنه برداری و دو و مانند آن را می شکند هرگز این کار او معجزه حساب نمیشود، چون این توان به صورت بالقوه در همه افراد بشر هست، و او از طریق کار کردن و تمرین و طرق طبیعی به چنین قدرتی دست یافته است که با پیمودن سایر انسان ها هم این قدرت به صورت نسبی متناسب با تلاش و ظرفیت، برای ایشان هم محقق میشود. این برتری ها را کسی معجزه نمی داند.