اثبات
آیا سلمان فارسی وجود داشته است؟
ارسال شده توسط rezatahmasebi در چهارشنبه, ۱۳۹۲/۰۵/۳۰ - ۰۸:۰۱سلام.
یک محقق و تاریخ شناسی به نام ناصر پور پیرار یک نظریاتی را مطرح کرده از جمله:
1- کامل نبودن تخت جمشید و جعلی بودن پاسارگاد (مستند مجعولات مجلل و تخت گاه هیچ کس را دانلود کنید حتماً)
2- نو ساخته بودن دیوان حافظ وسعدی وفردوسی (نمیدونم به چه دلیلی )
3- عدم وجود خارجی سلمان فارسی
بند اول که درست و علمی هست.
با بند دوم هم کار نداریم.
اما بند سوم منو به شک انداخته.
دلایل ایشون بر عدم وجود سلمان را در لینک زیر دانلود کنید وبخونید و لطفاً با سند ومدرک جواب بدید تا به ایشون ارجاع بدیم.
حقیقت سلمان:
اثبات قادر بودن خداوند
ارسال شده توسط به من بیاموز در یکشنبه, ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ - ۱۷:۳۲بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام ، بنده دارم روی اسماء حسنی و خدا شناسی تحقیق میکنم و تا حدودی تونستم اول بودن ، آخر بودن ، باقی بودن ، عالم بودن و ... از اسماء خداوند رو براش دلیل پیدا کنم .
ولی با اینکه خودم شخصا اعتقاد دارم خداوند قادر مطلق هستش ولی نتونستم براش دلیل عقلی منطقی و روشن پیدا کنم ، هر چند با دیدن برخی مسائل یکم تونستم قادر بودن خداوند رو درک کنم ولی هنوز کامل نتونستم این مساله رو متوجه بشم .
لطفا بگین ما از کجا باید بدونیم که خداوند قادر مطلق هستش و هیچ امری نیست که خداوند اراده کنه به انجامش ولی از انجامش عاجز باشه ؟
در واقع اون واجب الوجودی که اثبات میشه چرا باید قادر مطلق باشه ؟
اثبات نبوت حضرت محمد (ص)
ارسال شده توسط به من بیاموز در دوشنبه, ۱۳۹۶/۰۴/۲۶ - ۱۳:۴۲سلام من هر چی تحقیق کردم نتونستم خدارو بشناسم و خدا بهم وجودش اثبات بشه ! حالا میخوام بدونم آیا راهی هست که با شناختن پیامبر و پی بردن به صدق سخنش خدارو باور کنیم ؟ یعنی از طریق پیامبر به خدا برسیم ؟ از طریق خدا به پیامبر نتونستم برسم الان دلیلمو میگم .
این طور که من تحقیق کردم و فهمیدم خداوند یک وجود بی نهایت هستش، وقتی گفته میشه بی نهایت یعنی اول و آخر نداره ...
بعد وجود دنیا هم یک وجود محدوده به گفته ی عده ای که در اون صورت نیازمند میشه یک وجود بی نهایت اونو به وجود بیاره ، ولی اگه این وجود بی نهایت بره اول و آخر این وجود محدود و اونو به وجود بیاره و از وجود ببره ، وجود بی نهایت چون اول و آخر نداره شامل حال این وجود محدود هم میشه !
یعنی با این حساب ما هم میشیم از خدا ! و وجود خداوند بدون وجود ما معنی نمیده :-s چیزی که دین به شدت ازش فراریه و اصلا چنین چیزی رو نمیخواد قبول کنه و من تقریبا میدونم چرا ! چون اون وقت تصمیم خداوند برای نبوت حضرت محمد وابسته به تصمیم ما موجودات میشه ولی از اون جایی که ما موجودات چنین تصمیمی نگرفتیم دیگه پیامبر نمیتونه بگه من از طرف خدا اومدم !
فقط در پاسخگویی اصرار دارم که جوری جواب بدید که ما بفهمیم فرض کنید دارید به یه بچه توضیح بدید.
چون من حدود هفت هشت سال پیش تازه دیپلم گرفتم اونم دیپلم کاردانش ... پس یه جوری جواب بدید همه بفهمیم و واقعا بفهمیم !
حالا میخوام بدونم با توجه به چنین مشکلاتی که در هنگام شناخت خداوند رخ میده، چطوری میتونیم با شناختن پیامبر پی به وجود خدا ببریم ؟ چطوری میتونیم اصلا مطمئن بشیم پیامبر راست میگه ؟
افشا کنیم تا شلاق بخوریم یا افشا نکنیم تا شلاق نخوریم؟
ارسال شده توسط و طاها در شنبه, ۱۳۹۵/۱۰/۲۵ - ۱۰:۱۰با سلام
سوال اصلی را با ذکر چند مثال بیان می کنم
مثال اول
قرار است یک نماینده مجلس شورای اسلامی یا نماینده مجلس خبرگان رهبری یا نامزد ریاست جمهوری، انتخاب شود.
ما می دانیم که او مرتکب فلان ظلم ها یا جرائم شده است یا فلان اعمال و رفتار منافقانه را دارد و ...
اما این موارد از حیث شرعی قابل اثبات در دادگاه نیستند.
آیا اگاه کردن دیگران از جرم و ظلم و فساد مالی فلان نماینده، تا زمانی که شرعا اثبات نشود، تهمت و غیبت محسوب می شود ؟
مثال دوم
فرض کنید مردی کودک ازاری می کند اما به گونه ای این کار را انجام می دهد که از حیث شرعی قابل اثبات نباشد.
آیا آگاه کردن دیگران از جرم و ظلم او، تا زمانی که شرعا اثبات نشود، تهمت و غیبت محسوب می شود ؟
مثال سوم
امام حسین علیه السلام، چیزهایی به یزید نسبت می داد که قابل اثبات نبود و مردم مدینه نیز بعدا برای کشف حقیقت، گروه حقیقت یاب به شام فرستادند تا حقیقت اثبات شود.
آیا اگاه کردن دیگران از جرم یزید تا زمانی که شرعا اثبات نشود، تهمت و غیبت محسوب می شود ؟
در مثال های فوق
اگر این اگاه کردن، حرام نباشد آیا طرف مقابل می تواند به جرم تهمت و غیبت، ما را مجازات کند ؟ مثلا به جرم اینکه ما به فلانی تهمت لواط زدیم، به ما حد جاری کنند یا به جرم اینکه به فلانی اتهام فساد مالی زدیم ما را مجازات کنند ؟
آیا مردم وظیفه دارند در مقابل کسانی که بدون اثبات قضائی مطالبی را جهت آگاهی نشر می دهند، مقابله کنند ؟ (آن افراد و اطرافیان به این امر علم دارند و فکر می کنند انجام وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر است اما افرادی که مقابله می کنند فاقد این علم هستند و فکر می کنند دارند تهمت و غیبت می شنوند ... )
یعنی امکان دارد از یک طرف ما وظیفه ی شرعی داشته باشیم مردم را از وجود مفسدان، اگاه کنیم و از یک سو مردم وظیفه داشته باشند نسبت به این افراد، مقابله کنند یا توسط شاکی به جرم این آگاهی بخشی ( که عنوان تهمت دارد چون در دادگاه قابل اثبات نیست ) توسط دادگاه اسلامی مورد مجازات ( مثلا شلاق و ... ) قرار بگیریم ؟
و ...
برهان وجوب و امکان
ارسال شده توسط mn6040 در پنجشنبه, ۱۳۹۴/۱۰/۲۴ - ۱۸:۱۷با سلام اگر ثابت شود ملاک احتیاج اشیا حدوث ان هاست نه امکان ایا برهان وجوب وامکان رد میشود
استدلالی در باب تعریف کردن طبقات بهشت!!!
ارسال شده توسط امین ناچیز در چهارشنبه, ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ - ۲۱:۰۰بسم الله الرحمن الرحیم
--------------------------------------------------------
امام صادق(ع): «لما ابیت فانه أمر بین الأمرین. لا جبر و لا تفویض.»
بنا بر حدیث ارزشمند امام صادق (ع) ، نه جبر است و نه اختیار.
--------------------------------------------------------
روز قیامت است و شخصی قرار شده که به جهنم برود چرا که گناهانی کرده و باید پاک گردد. او این ادعا را مطرح میکند که
ادعا:
من اگر جای حضرت آدم بودم هیچگاه آن میوه ی ممنوعه را نمیخوردم.
--------------------------------------------------------
با توجه به ادعای فوق دو حالت داریم.
یا مدّعی همچون حضرت آدم سیب را میخورد. یا نمیخورد!
اگر بخورد، با استقراء میگوییم که پس هر کسی در شرایط حضرت آدم بود، و تفکرات او را داشت و در کل، همان شرایط را داشت که در واقع شروط لازم برای برقراری ادعاست، آن سیب را میخورد پس جبر بود که حضرت آدم سیب را بخورد!
اگر نخورد، پس ادعا ی فرد درست بوده و شخص نباید به جهنم برود!
پس نتیجه میگیریم در صورت مطرح کردن این ادعا، مشکلی پیش می آید.
اگر فرد راست میگوید و واقعا ادعایش صحت دارد، پس این عدالت نیست چون شرایط منجر به گناه کردن فرد میشود که این دخالت جبر در اختیار است. پس فرد نباید راست بگوید(ادعای فرد از روی بیچارگیست و فرد دنبال فرار از عذاب است پس این ادعای دروغ را مطرح میکند).
پس به اجبار به حالت دوم میرویم یعنی فرد سیب را میخورد!
در آن صورت با استقراء اثبات میشود که هر کسی جای حضرت آدم بود آن سیب را میخورد که این هم باز خلاف عدالت است چون حضرت آدم بخاطر این کارش مجازات میشود در صورتی که مجبور بوده که آن سیب را بخورد(البته داریم این گونه فرض میکنیم که وقتی یک گناه را همه ی احتمالاتمان انجام میدهند، پس آن گناه جبر بوده و باید در آن شرایط، مکان یا زمان انجام میشده)
پس به یک بن بست رسیدیم.
حدیث امام صادق(ع) با این استدلال صحتش اثبات میشود چرا که در صورتی که جبر و یا اختیار باشد در قضاوت اعمال، عدالت رعایت نمیشود.
اما این که چیزی بینشان باشد در مسئله ای همچون مسئله ی حضرت آدم که بین ای ندارد، امکان پذیر نیست. یعنی چیزی بین جبر و اختیار وجود ندارد.
گویی نه جبر است و نه اختیار و نه هیچ چیز دیگر. که دوباره هم این جمله منطقی نیست و امکان پذیر نیست، در صورتی که نتیجه گیری هایش درست بوده است.
:Gig:
شبهه: اولین چیزی که خدا خلق کرد، قبلش چطور بود؟
ارسال شده توسط momo55 در جمعه, ۱۳۹۲/۱۰/۲۷ - ۲۰:۴۰سلام عزیزان
من تازگیا با 1 شبهه روبرو شدم چیز مسخره ای هست ولی باز شبهست دیگه
لطفا دونه دونه به سوالات من جواب بدید
1.اولین چیزی که خدا خلق کرد چه بود ؟
2.قبل از اینکه خدا اولین چیز را خلق کند چیزی را خلق نکرده بود ؟
پس خدا قبل از اینکه چیزی رو خلق کنه . نعوذبه الله چیکار میکرد ؟
خوب میگیم n کارو میکرد . خوب قبل از اینکه n کارو بکنه ؟ n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n.n میلیارد ها بارم بگیم باز یه جا تموم میشه . باز یه جایی میرسه که خدا نعوذ به الله هیچ کاری نمیکرد . پس یعنی تو 1 زمانی به وجود امده .
این سوال منظورش اینه که خدا هم یه زمانی به وجود امده !
ببخشید میدونم سوالی بی معنی هست . ولی ممنون میشم جواب بدید
اثبات دین (اثبات قرآن و نبوت بدون توقف بر یکدیگر)
ارسال شده توسط StonePB در پنجشنبه, ۱۳۹۳/۰۸/۰۱ - ۱۴:۲۱سلام و وقت بخیر
من از هر کی سوال پرسیدم می گم از کجا معلوم حضرت محمد پیامبر الهی بوده می گه ببین قرآن چقد ایجاز داره ( همه ی ایجازه قرآنو می دونم ولی سواله من یه چیز دیگست ) می گم ثابت کن این قرآنه با ایجاز از قبل بوده و تحریف نشده می گه پیامبر گفته این قرآن تحریف نمیشه تو قرآنم گفته تحریف نمی شه پیامبرم معصومه دروغ که نمیگه پس تحریف نشده . باز می گم از کجا معلوم پیامبر معصومه ؟ می گه قرآنو ببین ایجاز ...
لطفا شما پیامبرو بدونه قرآن اثبات کنید
تحریف نشدنه قرآنو هم بدونه پیامبر .
خلاصه طبق هم نباشن که گنگ میشه .
اثبات وجود خدا به زبان ساده
ارسال شده توسط منتظر تنها در چهارشنبه, ۱۳۹۳/۰۷/۰۹ - ۱۴:۲۴روزى مردى خدمت امام جعفر صادق (ع) رفت و عرض کرد: اى پسر رسول خدا، خدا را برایم ثابت کن .
امام به او فرمود: آیا تا به حال مسافرت رفته اى؟ مرد عرض کرد: بله
امام فرمود: سوار کشتى شده اى؟ مرد گفت: بله
امام فرمود: آیا تاکنون اتفاق افتاده که کشتى شما غرق شود و کشتى دیگرى براى نجات شما موجود نباشد و تو نیز شنا بلد نباشى که بتوانى خودت را نجات دهى؟ مرد گفت: بله
امام فرمود: آن موقع به چه چیز امید دارى؟ مرد عرض کرد: وقتى از همه جا مایوس و ناامید مى شدم و مى فهمیدم که دیگر کسى نیست مرا نجات دهد ته قلبم نورى مى تابید و امیدوار مى شدم که دستى از غیب بیرون آید و مرا نجات دهد.
امام لبخندى زد و فرمود: همان نیرویى که امیدوار بودى ترا نجات دهد، در حالى که هیچ وسیله اى براى نجات تو باقى نمانده بود همان خداست که در نامیدى ها و بلاها به داد انسان مى رسد و او را نجات مى دهد.
قلب سلیم ج 1، ص 209