نسخ چیست ؟
تبهای اولیه
نسخ ، عبارت از «صرف نظر كردن از يك حكم شرعى پيشين ، به خاطر يك حكم شرعى پسين است ; به شرطى كه از لحاظ معنايى ميان اين دو حكم ; تنافر ، ناسازگارى بيّن و آشكار وجود داشته باشد يا بر نسخ آن اجماع يا نص معتبرى ، داشته باشيم .»
لزوم نسخ : نيازهاى انسان ، گاه با تغيير زمان و شرايط محيط دگرگون مى شود و گاه ثابت و برقرار است . با توجه به قانون تكامل انسان و جامعه ـ بخصوص در هنگام شروع انقلابهاى اجتماعى و عقيدتى ـ گاه برنامه اى مفيد و سازنده و گاه ناكارامد است ; بنابراين ، لزوم دگرگونى برنامه ها در مقطعهاى مختلف زمانى ، روشن به نظر مى رسد . نسخ ، هيچگونه منافاتى با حكمت خداوند ندارد ; زيرا:
1 . احكام ، تابع مصلحتها و مفسده هايند . همانطور كه ممكن است ساعت معين ، روز معين و هفته معين ، در مصلحت فعل تأثير داشته باشد ، سال و سالها هم امكان دارد در مصلحت فعل مؤثر باشد ; مثل اينكه مصلحت براى مسلمانان در يك زمان (به خاطر ضعف نيرو) عفو و گذشت از منافقان و كفار است ، و در زمان ديگر ، مصلحت (به خاطر داشتن تجهيزات و نيرو) جهاد با آنان مى باشد .
2 . درست است كه ظاهر حكم وضع شده به وسيله شارع ، دوام و استمرار است ، ولى در واقع خود شارع محدوديت زمانى آن حكم را مى داند و به خاطر مصالحى مثل آماده كردن مردم براى اطاعت و انقياد ، و تسهيل و تخفيف در عبادات ، زمان پايان يافتن حكم را براى مردم ابلاغ نكرده است ; بنابراين ، نسخ منافاتى با علم و حكمت خداى متعال ندارد ; علاوه بر اينكه دقت در آيات منسوخ ، وجود قراينى را ثابت مى كند كه حاكى از موقتى بودن حكم است .
3 . در وضع احكام به وسيله آيات قرآن ، هدفهاى مختلفى دنبال مى شود كه يكى از آنها تشريع حكم است كه با نسخ ، حكم از بين مى رود ; ولى هدفهاى ديگر ، مثل اعجاز آيات ، تلاوت آيات و در برخى موارد به عنوان سند تاريخى ـ در موردى كه شأن نزول خاصى داشته باشد ـ به حال خود باقى مى مانند .
بيشتر مفسران قائل به نسخ در قرآن مى باشند ; امّا در نوع نسخ (نسخ حكم و تلاوت ; نسخ تلاوت نه حكم ، نسخ حكم نه تلاوت ) اختلاف نظر دارند . علماى شيعه ، فقط نوع اخير (نسخ حكم نه تلاوت ) را پذيرفته اند ; ولى در تعداد آيات منسوخ هم اتفاق نظرى ديده نمى شود ; و بيشتر آنها فقط هشت مورد را كه بر نسخشان دليل قطعى و اجماع وجود دارد پذيرفته اند . آياتى كه نسخ شدند عبارتند از: 1 . آيه نجوا ; (مجادله ، 12) 2 . عدد مقاتلين ; (انفال ، 65) 3 . آيه امتاع ; (بقره ، 240) 4 . آيه جزاى فحشا ; (نساء ، 15) 5 . آيه توارث به ايمان ; (انفال ، 72) 6 . آيات صفح و عفو ; (جاثيه ، 14) 7 . آيات معاهده ; (نساء ، 89) 8 . آيات تدريجى بودن تشريع قتال . براى آگاهى بيشتر به تفسير البيان مراجعه شود .
در پاسخ به اینکه نسخ چیست و مراد از نسخ در قرآن چه نوع نسخی است و هدف از نسخ چیست به چند نکته اشاره می کنیم.
الف: معنی نسخ
نسخ در لغت به معناي از بين بردن و در منطق شرع , تغيير دادن حكمي و جانشين ساختن حكم ديگر به جاي آن است , مثلاً مسلمانان ابتدا مدت شانزده ماه به سوي بيت المقدس نماز مي خواندند, پس از آن دستورتغيير قبله صادر شد.
ب: انواع نسح
1) نسخ حقيقي: نظر و رأي جديد حاصل شود و رأي قبلي را باطل كند. لازمه اين معنا، ضعف و جهل قانون گذار است كه يقيناً اين معنا با علم بي پايان خداوند منافات داشته و از ساحت مقدّس پروردگار به دور است.
2) نسخ مجازي: حكم از همان آغاز محدود به زمان خاصي بوده كه خداوند به آن آگاه است؛ هر چند مردمان نسبت به آن جاهل بوده و اين گمان را داشتهاند كه حكم دائمي است. نسخ به اين معنا هيچ اشكالي نداشته و با علم خدا و مصلحت الهي منافاتي ندارد؛ زيرا مدت حكم از اوّل موقتي و محدود بوده و سپري شدن دوران آن، به عنوان نسخ بعداً اعلان مي شود.[1]
ج: اهداف نسخ حکم
1- احكام خداوند غالباً براي پياده نمودن آن توسط بندگان است كه در سايه انجام آن، فايده هايي نصيب انسانها مي گردد، ولي در بعضي موارد احكام امتحاني است؛ يعني هدف، آزمايش و امتحان افراد و يا اتمام حجت است، كه بعد از برآورده شدن هدف، نسخ مي گردد. چنين نسخي بر خلاف حكمت نبوده و عدم آگاهي معنا نميدهد، مانند آيه نجوا در سوره مجادله (آيه 12) كه هدف از قرار دادن حكم اوّل، آزمايش مردم بود و به سبب اين آيه فضيلت اميرالمؤمنين ثابت شد.
2- نيازهاي انسان گاه با تغيير زمان و وضع محيط دگرگون مي شود. گاه اين نيازها ثابت و پايدار است. اين مسئله با توجه به قانون تكامل انسان و جوامع روشنتر مي گردد كه در روند تكامل و پيشرفت انسانها گاه برنامهاي مفيد و سازنده است و گاه زيانبار و غير لازم. در مورد احكام خداوند همين طور است. برخي احكام در زمان و مكان خاصي كارآيي داشته و بعد از آن به خاطر تغيير اوضاع بي اثر مي شود. البته نبايد فراموش كرد كه اصول احكام پروردگار در همه جا يكسان است. هرگز اصل "توحيد" يا "عدالت اجتماعي" و صدها حكم مانند آن دگرگون نميشود. تغيير هماره در مسائل كوچكتر و دست دوم است.[2]
[=Times New Roman][1][=Times New Roman] - آيت اللَّه خوئي، بيان، ج 2، ص 475.
[=Times New Roman][2][=Times New Roman] - مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 1، ص 390.
[=Times New Roman][3][=Times New Roman] - [=Karim]پـاورقي 3.ترجمهء تفسير الميزان , ج 1 ص 345.
پرسش:
نسخ چیست؟ مراد از نسخ در قرآن چه نوع نسخی است؟ هدف از نسخ چیست؟
پاسخ:
نسخ به معناي ازاله و از بين بردن است و در اصطلاح علم تفسير, نسخِ حكم آن است كه مصلحت حكم محدود به زمان باشد و با سر آمدن زمان , مصلحت از بين رفته و منسوخ مي گردد.
نسخ در لغت به معناي از بين بردن و در منطق شرع , تغيير دادن حكمي و جانشين ساختن حكم ديگر به جاي آن است , مثلاً مسلمانان ابتدا مدت شانزده ماه به سوي بيت المقدس نماز مي خواندند, پس از آن دستورتغيير قبله صادر شد.
ب: انواع نسح
1) نسخ حقيقي: نظر و رأي جديد حاصل شود و رأي قبلي را باطل كند. لازمه اين معنا، ضعف و جهل قانون گذار است كه يقيناً اين معنا با علم بي پايان خداوند منافات داشته و از ساحت مقدّس پروردگار به دور است.
2) نسخ مجازي: حكم از همان آغاز محدود به زمان خاصي بوده كه خداوند به آن آگاه است؛ هر چند مردمان نسبت به آن جاهل بوده و اين گمان را داشتهاند كه حكم دائمي است. نسخ به اين معنا هيچ اشكالي نداشته و با علم خدا و مصلحت الهي منافاتي ندارد؛ زيرا مدت حكم از اوّل موقتي و محدود بوده و سپري شدن دوران آن، به عنوان نسخ بعداً اعلان مي شود.(1)
ج: اهداف نسخ حکم
1- احكام خداوند غالباً براي پياده نمودن آن توسط بندگان است كه در سايه انجام آن، فايده هايي نصيب انسانها مي گردد، ولي در بعضي موارد احكام امتحاني است؛ يعني هدف، آزمايش و امتحان افراد و يا اتمام حجت است، كه بعد از برآورده شدن هدف، نسخ مي گردد. چنين نسخي بر خلاف حكمت نبوده و عدم آگاهي معنا نميدهد، مانند آيه نجوا در سوره مجادله (آيه 12) كه هدف از قرار دادن حكم اوّل، آزمايش مردم بود و به سبب اين آيه فضيلت اميرالمؤمنين ثابت شد.
2- نيازهاي انسان گاه با تغيير زمان و وضع محيط دگرگون مي شود. گاه اين نيازها ثابت و پايدار است. اين مسئله با توجه به قانون تكامل انسان و جوامع روشنتر مي گردد كه در روند تكامل و پيشرفت انسانها گاه برنامهاي مفيد و سازنده است و گاه زيانبار و غير لازم. در مورد احكام خداوند همين طور است. برخي احكام در زمان و مكان خاصي كارآيي داشته و بعد از آن به خاطر تغيير اوضاع بي اثر مي شود. البته نبايد فراموش كرد كه اصول احكام پروردگار در همه جا يكسان است. هرگز اصل "توحيد" يا "عدالت اجتماعي" و صدها حكم مانند آن دگرگون نميشود. تغيير هماره در مسائل كوچكتر و دست دوم است.(2)
نکته آخری که باید به آن اشاره کرد این است که آيه اي كه منسوخ شده , به كلي ساقط نشده است و از آيه و معجزه بودن ساقطنمي شود. مرحوم علامهء طباطبايي مي گويد: نسخ مخصوص احكام شرعيه نيست و در امور تكويني نيز جريان دارد و نيازمند دو طرف است : ناسخ و منسوخ . ناسخ , كمالات و مصالح منسوخ را در بر دارد و در ظاهر بامنسوخ مخالف است , ولي در اين جهت كه هر دو داراي مصلحت اند, شريك مي باشند; لذا تناقضي ميان آنها نيست . نسخ بر طبق جريان ناموس طبيعي در مورد حيات و مرگ و روزي و عمر و اقتضاي مصالح بندگانِ خدا,به اختلاف هر عصر و تكامل انسان , صورت گرفته است . هم چنين هنگامي كه حكمي به وسيلهء حكم ديگرنسخ شود, هر دو حكم واجد مصلحت ديني هستند و هر يك در زمان خود با مصلحت وقت بهتر تطبيق مي كند, مثلاً حكم در ابتداي اسلام كه هنوز مسلمانان قدرت كافي نداشتند و حكم جهاد بعد ازقدرت يافتن و عِدّهء كافي و جا گرفتن ترس و وحشت در دل كافران و مشركان , هر كدام داراي مصلحت بود و باوضع زمان خود موافقت كامل داشتند.(3)
منابع:
1. آيت اللَّه خوئي، بيان، ج 2، ص 475.
2. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 1، ص 390.
3. پـاورقي 3.ترجمهء تفسير الميزان , ج 1 ص 345.