بدون تردید، «یادگیری» از مهمترین فرآیندهای روانی است كه زمینههای آن از سنین كودكی شكل میگیرد و به تدریج با بالا رفتن سن كودك، استعدادهای او نیز در این راستا، بیشتر شكوفا میشود. كودك به دلیل وجود حس قوی تقلید در او، تلاش میكند تا رفتاری همسان با والدین خود بازسازی كند. وجود این حس، كمك فراوانی به او در یادگیری میكند. والدین نیز باید از این حس قوی به سود فرزند خود بهره برداری كنند و با آموزشهای ابتدایی، كم كم زمینههای آشنایی با تعالیم دینی و مبانی اعتقادی به ویژه نماز را در او به وجود آورند.
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«هنگامی كه كودك به سه سالگی رسید، «لا اله الاّ الله» را به او بیاموزید و او را رها كنید (همین مقدار كافی است) ! وقتی هفت ماه دیگر گذشت، «محمد رسول اللّه صلی الله علیه وآله» را به او آموزش دهید و سپس او را رها كنید تا چهار ساله شود. آن گاه «صلوات» فرستادن را به او بیاموزید. در پنج سالگی به او سَمت راست و چپ را آموزش دهید و قبله را نشان او داده، بگویید سجده كند. آن گاه او را تا شش سالگی واگذارید؛ فقط پیش روی او نماز بخوانید و ركوع و سجود را یادش دهید تا هفت سالش هم تمام شود. وقتی هفت سالگی را پشت سر گذاشت، وضو ساختن را به او تعلیم دهید و به او بگویید كه نماز بخواند تا هنگامی كه نه ساله شد، وضو و نماز را به نیكی فرا آموخته باشد. و هنگامی كه آن دو را به خوبی یاد گرفت، خداوند پدر و مادر او را به خاطر این آموزش آنها خواهد آمرزید.» 1
آموزشهای لازم و ارتقاء سطح بینش كودك
گذشته از ضرورت تعلیم كودك و آشنا كردن او با اصول اعتقادی، آموزشهای دیگری نیز - ولو در حد آشنایی - برای كودكِ در حال رشد ضروری است. اگر چه به دلیل رشد جوامع و مدرن شدن آن، خانواده برخی كاركردهای خود را از جمله آموزش و پرورش به دیگر نهادها واگذار كرده؛ اما اسلام واگذاری كامل آن را بر نمیتابد و بر این مبنا پا میفشارد كه بذر این نهال باید توسط والدین پاشیده شود و علاقه به تحصیل و نیز كسب معرفت باید به وسیله آنان در كودك شكوفا گردد و همه آن را به نهادهای اجتماعی نمیسپارد. از جمله مهمترین این تلاشها، ارتقاء سطح بینش و معرفت كودك است، تا كودك پیش از پا گذاشتن در متن جامعه و رو به رو شدن با انواع انحرافات و كجرویها، بُنْ مایه اعتقادات ناب را به دست آورده و ره توشه زندگی اجتماعی را گردآوری كرده باشد. امام صادق علیه السلام به جمیل بن دُرّاج فرمودند: «بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَیهِمُ الْمُرْجِئَةُ؛ 2رزندانتان را با كلام [ما] آشنا كنید! پیش از آنكه مرجئه [و دیگر فرقههای منحرف عقیدتی] بر شما سبقت بگیرند [و آنان را منحرف سازند] .»
و نیز فرمودند: «عَلِّمُوا صِبْیانَكُمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا ینْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَیهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْیهَا؛ 3كودكانتان را به دانش ما آموزش دهید كه خداوند به وسیله آن به آنها سود میرساند، تا مرجئه [و منحرفان] با دیدگاههای خود، آنان را مغلوب نسازند.»
اهل بیت طهارت علیهم السلام همواره عنایت ویژهای به آموزش فرزند و بالا بردن سطح درك و معرفت او نشان میدادند. نوشته اند: روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام در دوره كودكی حضرت عباس علیه السلام، او را در برابر خود نشاند و به وی فرمود: بگو یك! عباس علیه السلام گفت: یك. [امام كه میخواست شمردن را به او بیاموزد،] فرمود: بگو دو! پاسخ داد: شرم دارم با زبانی كه با آن، «یك» گفتهام [و به یگانگی خدا، شهادت دادهام] ، بگویم دو. امام علیه السلام چشمان پسرش را بوسید و این موضوع، باعث شد كه محبت او در دل امام بیشتر شود. 4
پی نوشت: 1) وسائل الشیعة، ج 15، ص 193.
2) همان، ج 17، ص 231.
3) الخصال، ابن بابویه القمی الشیخ الصدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1362 ش، ج 2، ص 157.
4) مستدرك الوسائل، ج 15، ص 215. منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره79.