حکمت الهی
عواملی که مانع اجابت دعا هستند
ارسال شده توسط nooraaa در یکشنبه, ۱۳۹۷/۱۲/۱۲ - ۱۹:۵۴سلام
قبلا تاپیک داشتم راه برآورده شدن آرزو ها چیست ولی این بار به شکل دیگه ای مطرحش می کنم امیدوارم توفیقی بشه و جوابش و پیدا کنم.
از آشناهامون بچه دار نمیشن، شاید بگید حکمت خداست و علم و نظم جهانه و ... و باید دعا کنه و تسلیم اراده خداوند بشه. اما مشکل اینجاست هر بار می خوان دعا کنند یه اتفاق بدی براشون می افته. هرکسی نظری میکنه ضررش و میبینه. خودشون هربار خواستن اقدام درمانی بکنن ضررهای جانی براشون به وجود آمده. تا حد مرگ رفته. یا پاش شکسته و از این گونه بلاها.
یا من خودم خواسته ای دارم. همه چیز هم مهیاست ولی نمیشه. هربار میام تو نماز دعا کنم نمازم و اشتباه می خونم و مجددا میام بخونم و یادم میده. یا تو قنوت دعا می کنم بعدش نمازم و جاییش اشتباه میخونم و کلا باطل میشه. هر بار میخوام خلوت کنم برای دعا تا به این دعا میرسم یکی میاد داخل و به حرفم میکشه... من واقعا به بنبست رسیدم و هیچ راهی جلوی خودم نمیبینم. نمیدونم چکار کنم. شاید بگید به صلاحم نیست اما به صلاحم هست و در تقدیر منه چون همه و خودم توی خواب هام بارها دیدم. وقتی میام از این نیت صرف نظر کنم همه زندگیم قفل میشه انگار تنها راه همینه ولی چرا پس نمیشه؟
دلیل این اتفاقات چیه؟ از کجا باید علتش و دونست؟ تا کی باید صبر کرد؟
واقعا کسی علتش و میدونه
کیهان با این همه عظمت، با چه هدفی آفریده شده است؟
ارسال شده توسط بی ادعا در جمعه, ۱۳۹۷/۰۶/۲۳ - ۱۰:۴۹با سلام
من یه سوالی مطرح کنم شاید سوال خیلی از شما هم باشه.
میدانیم که در کیهانی که در آن زندگی میکنیم میلیارد ها میلیارد سیاره و ستاره همچون زمین و خورشید خودمان وجود داره.هر یک از این اجرام آسمانی در درون مجموعه هایی بنام کهکشان ها قرار دارند.هر یک از این کهکشانها میلیاردها ستاره و سیاره دارند.و باز در جهان قابل رصد میلیاردها کهکشان وجود داره که هزاران سال نوری از همدیگر فاصله دارند.تازه بخش زیادی از کیهان قابل رصد نیست!!!
از این همه عظمت محیر العقل واقعا در شگفت نمیمانید؟
حال سوال اینجاست.چرا این همه ستاره و کهکشان بایستی افریده می شدند؟ اصلا بود و نبود انها فرقی میکند؟
لطفا به سوال من یک پاسخ قانع کننده بدهید.خیلی ممنون
مسأله شر در عالم و سپاسگزاری از خداوند
ارسال شده توسط مهرشاد فراهانی در یکشنبه, ۱۳۹۷/۰۳/۰۶ - ۲۳:۰۳با سلام .
مدتیست که مسئله شر ذهن بنده را به خود مشغول ساخته سعی کردم مسئله را با دو بحث جبران شر و حکمت شر حل کنم . اما متاسفانه هنوز مسائلی برای من مجهول مانده و در ایمان دینی من تردید ایجاد کرده است . اگر به جز بحث جبران و حکمت موضوعی وجود دارد که بنده به آن در پاسخ به مسئله شر توجه نکرده ام لطفا ابتدا به توضیح آن موضوح بپردازید .
بنده در راستای رد حکیم بودن خداوند نمیتوانم به استدلالی متوسل بشم زیرا هر گاه بپرسم مثلا در اینکه یک نفر کر و کور و لال به دنیا امده چه حکمتی است ؟ ممکن است جواب این باشد که حکمتی دارد و ما چون علممان ناقص است قادر به درک آن نیستیم .
اما این مسئله شر بنده را در زمینه سپاسگزاری از خدا دچار تردید قرار داده . به طور مثلا امروز بعد از امتحان که بیرون امدیم یکی از دوستانم داشت میگفت خدایا شکرت که امتحان خوب شد بعد تو ذهنم این سوال پیش اومد که چرا باید خدا رو شکر کرد ؟ و وقتی همین سوال را از دوستم پرسیدم گفت دعا کرده بودم و خدا بهم کمک کرده . بعد از او پرسیدم خدا در مرگ میر انسان هایی که هر روز در اثر گرسنگی با زجر تمام میمیرند سکوت کرده اگر قرار باشد رحمت خدا شامل کسی بشود کدام واقعا در اولویت قرار دارد ؟ البته این نیز با همان مسئله حکمت قابل توجیه است و میتوان گفت که مثلا اگر خدا به آن ها کمک نمیکند حکمتی وجود دارد که پشت آن رحمت است .
خلاصه کلام اینکه : موضوع حکمت داشتن شر در عالم به نظر موضوعی است که مطابق با براهین صدیقین و متون دینی است و در ضد حکیم بودن خداوند استدلالی جز توسل به حس و حواس نیست .
اما برای بنده شخصا "بدی ها به قدری نفرت انگیز هستند" که نمیتوانم این مسئله را با حکیم بودن خداوند توجیه کنم و هنوز هم حس بدی نسبت به خدا دارم و فکر میکنم چون ما شر را ازمایش کردیم و حس کردیم و بین شر و مهربانی مطلق خدا تناقض وجود دارد یکی باید کنار برود زیرا ما سایر صفات خدا را حس نکردیم .
سلسله ایرادات ما بر اصل وجود خدا (مسأله شر)
ارسال شده توسط hessam78 در دوشنبه, ۱۳۹۷/۰۲/۰۳ - ۲۳:۲۴با درودی دیگر
این مسئله ای را که امروز خواهیم پرداخت مسئله شر میباشد
که نیازمند است بارها و بارها تکرار شود
که از استوار ترین استدلالاتی است که علیه وجود خدا مطرح شده است
پیش از ورود به این موضوع باید توضیحاتی را عرض کنم
که دیده ام برخی دوستان اشتباه میکنند
تاکید اصلی مسئله شر بر تناقض است
یعنی یک جسم کروی است دیگر نمیتواند مربع باشد
در منطق تضاد و تناقض مانعة الجمع هستند،یعنی یک برگ اگر سبز است دیگر قرمز نیست
موضوع بعدی مفهوم مطلق است
یک خط بینهایت را تصور کنید
. . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . . .
این همان صفت خیر خداست(انتها هم ندارد مانند صفت خیر خدا بینهایت است)
اگر کسی بگوید این خط آبی مطلق است حرفش اشتباه است چرا که قسمتی از آن قرمز است
اپیکور میگوید خدا خیر خواه عالم و توانای مطلق است
پس در دنیا چرا شر وجود دارد؟ وجود شر هرچقدر کم متناقض است با خیر
در اینجا دو راهکار وجود دارد
یک اینکه اساسا شری در عالم نیست
دو اینکه شر است
اگر شر باشد طبق همان قاعده منطقی متناقض است با خیر
ممکن است گفته شود چیزی برای یکی خیر است برای دیگری شر،فرقی ندارد هر مقدار شر باشد نافی خیرخواهی خداست
اگر کسی اولی را بگوید پس برای جهنم عذاب و درد شر نیست
ادامه دارد...
نگاهی دیگر به مسأله شر
ارسال شده توسط به من بیاموز در جمعه, ۱۳۹۷/۰۱/۲۴ - ۲۱:۰۶با سلام و عرض ادب .
توی این انجمن داشتم مباحث رو دنبال میکردم که دیدم یکی از کاربران نوشته بود کافیست به بیمارستان اعصاب و روان کودکان مراجعه کنید تا فطرتا درک کنید که خدا نیست !
بنده یکم این مساله منو به فکر فرو برد و گفتم یه مروری به مسئله شر بکنم .
ابتدا نگاهی بندازیم به یک تقریر مسئله ی شر :
- حالت اول: شر در جهان وجود دارد، چون خدا از وجود شر بی خبر است؛ در این صورت خدا عالم مطلق نیست.
- حالت دوم: شر در جهان وجود دارد، زیرا گرچه خدا از وجود شر باخبر است، اما نمیتواند آن را نابود کند؛ در این صورت خدا قادر مطلق نیست.
- حالت سوم: شر در جهان وجود دارد، در حالی که خدا از وجود شر باخبر و نسبت به دفع آن تواناست؛ در این صورت خدا خیرخواه مطلق نیست.
آنطور که من فهمیدم اختلاف سر این است که خداوند از وجود شر با خبر است و نسبت به دفع آن هم تواناست اما از اینکار امتناع میکند بنا بر مصلحت و خیر بزرگتر !
اما سوال اینجاست که چه خیری میتواند بزرگتر از عذاب چند ساله ی یک کودک برای او باشد ؟ چه خیری میتواند در این باشد که یک ساعقه بزند و صدها گوزن را بکشد ؟
البته ممکن است خیرهایی برای دیگران باشد ولی آیا این افراد قربانی جامعه شده اند ؟ یا نه نیک خودشان هم در همین بوده که بیمار باشند ؟
---
از نظر خوده بنده اینجا نه تنها وجود خداوند رد نمی شود ، بلکه بیشتر ضروری تر می باشد که خداوندی باشد تا در برابر این ضعف ها و نیازها ( بیماری و ... ) از ما حمایت کند و همچنین در جهان دیگر پاداش این موجوداتی که در این جهان تنها عذاب نسیبشان شده را در صورت موفقیتشان در امتحان الهی اگر خدا بخواهد بدهد .
مدعیان میگویند اگر خداوند مهربان و عالم و قادری بود این کودکان مریض را شفا میداد و همه جا گل و بلبل بود ولی ما از آنها میپرسیم کجای این عادلانه است که یک انسانی که در ذات خود خیری ندارد به فیض الهی برسد ؟
بنابر این از ضرورت خلق دنیای قبل بهشت و جهنم ( جهان امتحان بشر ) و همچنین اینکه چرا خداوند یک دفعه همه را به بهشت نبرده ( تا این عذاب ها که انسان خیری در آن نمی بیند نباشد ) نیز در بین سخنان خود لطفا بنویسید .
و هم از اینکه فلسفه ی این رنج ها و عذاب ها چیست و چه سودی برای ما دارد .
با تشکر .
سنگسار مجازات غیر انسانی
ارسال شده توسط Infinity در یکشنبه, ۱۳۹۶/۱۲/۲۰ - ۱۷:۱۱سلام
من جدیدا به خاطر مشاهده یک سری فیلم (سنگسارها در ایران +فیلم سینمایی) ذهنم به شدت مشغول و از هر مذهبی دارم بیزار میشم.
چرا همچین مجازات وحشیانه و غیر انسانی رو اسلام قرار داده؟
داعش رو همه به خاطر وحشی گری متنفر و میترسند در ایران که اگه بخوایم منطقی فکر کنیم دارن رسما به سنتت پیامبر تو مجازات هاشون از قبیل سر بریدن و سنگسار کردن عمل میکنند.
و اینکه برای هیچ گناهی همچین مجازاتی نیومده، برای یک روانی که بچه ای رو شکنجه میکنه و میکشه برای قاتل های سریالی و...اما برای کسی که بدن خودشه اسیبیه هم نرسونده (قبح عمل رو انکار نمیکنم خیانت بسیار زشت هست) چرا باید همچین حکمی بدند؟
اصلا فلسفه برخی احکام نظیر سنگسار چیست؟
بکر بودن؛ اما و اگر ها
ارسال شده توسط پارسا مهر در چهارشنبه, ۱۳۹۶/۰۵/۰۴ - ۱۸:۵۲سلام...می خواستم بدونم، در کل، از نظر عقلی محاله یا بعیده و یا دور از انتظاره که کسی بتواند با اتکای به نیروهایی که بالقوه که در انسان وجود دارد، یا می تواند به صورت طبیعی در اشخصاص و افرادی خاص وجود داشته باشد، عملی از خود نشان دهد که آن عمل نه تنها در زمان حیاتش بلکه در چندین و چند قرن همچنان پس از حیاتش بکر باشد؟یا بدون رقیب باشد؟
مثلا کسی بتواند، با تمرکز و مراقبه با نیرویی که در درونش نهفته، مثلا کتابی را از یک نقطه به نقطه دیگه جابه جا کننريال بدون آنکه کتاب را لمس کند؟؟اگر فردی یک همچین کاری کرد، ما باید بگیم، از نیروی های مافوق بشر کمک گرفته یا نه می تونیم بپذیریم که این انسان یکی از انسانی های طبیعی کره خاکی هست ولی با نیروی بالقوه که دیگران یا آن را نداشته اند یا داشته اند و آن را به کار نبسته اند، توانسته کاری منحصر به فرد انجام دهد....مثال ها زیاد....مثلا ما می بینیم که یکی مثل رضازاده وزنه مثلا سیصد رو بلند می کنه و کسی هم نمی تونه رکوردشو بزنه....آیا محاله و دور از انتظاره که کسی یپیدا بشه چهارصد تا رو بزنه و کس در طول قرن ها نتونه رکوردشو بزنه؟؟یا مثالی که ما مد نظرمونه، آیا محاله که کسی بتونه با واژه هایی به نحوی بازی کنه و اونا رو در کنار هم ردیف کنه که به شکل معجزه آسایی کسی دیگه از پس انجامش بر نیاد؟؟
فرض هم می گیریم که اون افراد که مثالشو ردم در عین انجام اون کار منحصر به فردشون، ادعای پیغمبری هم نمی کنن...یعنی ما کاری به ادعای پیغمبری نداریم....بدون در نظر گرفتن ادعای پیغمبری، می خواییم به این سوالی که مطرح کردم پاسخ بدیم...
برهان حکمت الهی
ارسال شده توسط پارسا مهر در پنجشنبه, ۱۳۹۵/۰۴/۲۴ - ۱۳:۳۱سلام علیکم
فرض، خدای عالم و حکیم وجود دارد.
مقدمه 1، خدای حکیم ما را با هدف رسیدن به کمال و سعادت اخروی آفریده
مقدمه 2، برای رسیدن به کمال عقل و فطرت و وجدانیات، کفایت نمی کند و نیاز به پیامبر و راهنمای الهی است
مقدمه 3، خدا نقض غرض نمی کند، برای به سرانجام رسیدن هدف، لوازم و وسایل لازم از جمله پیامبران الهی را در اختیار انسان می رساند و در طول تاریخ پیامبرانی فرستاده که عموم انسان ها را و نه فقط علما و فلاسفه را، به دین واحد و الهی و اسلام، دعوت کنند
مقدمه 4، عموم و اکثریت مردم در عمل تاپ تحمل شبهات و انتقادات را ندارن و وقتی با استدلال و منطق و براهین در باب خدا و معاد و پیغمبر و ادعا های پیامبران روبه رو می شوند، به ندانم و چه کنم چه کنم می افتند.
مقدمه 3 و 4 تناقض دارند.و نمی تواند با هم وجود داشته باشند.خدا ضرورت دیده که پیامبرانی برای عموم بفرستد در حالی که عموم گنجایش و ظرفیت این پیامبران الهی و ادعاهایشان را ندارند...نتیجه، یا خدا لزومی ندیده که پیامبرانی بفرستد و تا به حال هم پیامبری نفرستاده و اصلا ضرورتی به ارسال پیامبران نیست...یا پیامبران را تنها برای قشر اندکی در طول تاریخ که فلاسفه و علمای بزرگ باشد فرستاده، که این ادعای مومنان نیست و در مقدمات خلافش آمد.یا اینکه.....؟؟؟
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته:-b