س: کسى که میخواهد شخصى را امر به معروف و نهى از منکر نماید، آیا باید قدرت بر آن را داشته باشد؟ در چه زمانى امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب میشود؟
ج: آمر به معروف و نهى کننده از منکر باید عالم به معروف و منکر باشد، و همچنین بداند که فاعل منکر عمداً و بدون عذر شرعى مرتکب آن مىشود، و زمانى اقدام به امر ونهى واجب میشود که احتمال تأثیر امر به معروف و نهى از منکر در مورد آن شخص داده شود، و ضررى براى خود او نداشته باشد، و در این مورد باید تناسب بین ضرر احتمالى و اهمیت معروفى را که به آن امر مىنماید یا منکرى که از آن نهى میکند، ملاحظه نماید. در غیر این صورت، امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب نیست.
س: اگر یکى از اقوام انسان مبادرت به ارتکاب معصیت کند و نسبت به آن لاابالى باشد، تکلیف ما نسبت به رابطه با او چیست؟
ج: اگر احتمال بدهید که ترک معاشرت با او موقتا موجب خوددارى او از ارتکاب معصیت مىشود، به عنوان امر به معروف و نهى از منکر واجب است، و در غیر این صورت، قطع رحم جایز نیست.
س: آیا ترک امر به معروف و نهى از منکر بر اثر ترس از اخراج از کار، جایز است؟ مثلاً با اینکه مىبیند مسئول یکى از مراکز آموزشى که با طبقه جوان در دانشگاه ارتباط دارد، مرتکب اعمال خلاف شرع مىشود و یا زمینه ارتکاب گناه در آن مکان را فراهم می آورد. اگر او را نهى از منکر نماید ترس آن دارد که از طرف مسئول مقدمات اخراج او از کار فراهم شود.
ج: بهطور کلى اگر خوف دارد که در صورت اقدام به امر به معروف و نهى از منکر ضرر قابل توجهى متوجه خود او شود، انجام آن واجب نیست.
س: اگر در بعضى از محیطهاى دانشگاهى معروف ترک شود و معصیت رواج پیدا کند و شرایط امر به معروف و نهى از منکر هم وجود داشته باشد و امر کننده به معروف و نهى کننده از منکر شخصى مجرّد باشد که هنوز ازدواج نکرده است آیا به خاطر مجرّد بودن، امر به معروف و نهى از منکر از او ساقط میشود یا خیر؟
ج: اگر موضوع و شرایط امر به معروف و نهى از منکر محقق باشد، تکلیف شرعى و وظیفه واجب اجتماعى و انسانى همه مکلفین است، و حالتهاى مختلف مکلّف مانند مجرّد یا متأهل بودن در آن تاثیر ندارد، و به صرف اینکه مکلّف مجرد است، تکلیف از او ساقط نمیشود.
س: اگر شخصى داراى نفوذ و موقعیت اجتماعى خاصى باشد که اگر بخواهد میتواند بر معترضین به خود ضرر وارد سازد، و شواهدى هم دلالت کند بر اینکه وى مرتکب گناه و کارهاى خلاف و دروغگویى میشود، با این وضع، آیا جایز است امر به معروف و نهى از منکر را در مورد او ترک کنیم یا اینکه با وجود ترس از ضرر رساندن او، واجب است او را امر به معروف و نهى از منکر کنیم؟
ج: اگر ترس از ضرر منشأ عقلایى داشته باشد، مبادرت به امر به معروف و نهى از منکر واجب نیست، بلکه تکلیف از شما ساقط میشود. ولى سزاوار نیست کسى به مجرد ملاحظه مقام کسى که واجب را ترک کرده و یا مرتکب فعل حرام شده و یا به مجرد احتمال وارد شدن ضرر کمى از طرف او، تذکر و موعظه به برادر مؤمن خود را ترک کند.
س: گاهى در اثناى امر به معروف و نهى از منکر مواردى پیش می آید که شخص گناهگار بر اثر عدم آگاهى از واجبات و احکام اسلامى، با نهى از منکر، نسبت به اسلام بدبین میشود، و اگر هم او را به حال خود رها کنیم، زمینه فساد و ارتکاب گناه توسط دیگران را فراهم میکند، تکلیف ما در این موارد چیست؟
ج: امر به معروف و نهى از منکر با رعایت شرایط آن یک تکلیف شرعى عمومى براى حفظ احکام اسلام و سلامت جامعه است، و مجرّد توهم اینکه موجب بدبینى فاعل منکر یا بعضى از مردم نسبت به اسلام مىگردد، باعث نمیشود که این وظیفه بسیار مهم ترک شود.
س: اگر مأمورانى که از طرف دولت وظیفه جلوگیرى از فساد را بر عهده دارند، در انجام وظیفه خود کوتاهى کنند، آیا خود مردم میتوانند اقدام به این کار کنند؟
ج: دخالت اشخاص دیگر در امورى که از وظائف نیروهاى امنیتى و قضایى محسوب میشود، جایز نیست، ولى مبادرت مردم به امر به معروف و نهى از منکر با رعایت حدود و شرایط آن، اشکال ندارد.
س: آیا وظیفه افراد در امر به معروف و نهى از منکر این است که فقط به امر به معروف و نهى از منکر زبانى اکتفا کنند؟ و اگر اکتفا به تذکر زبانى واجب باشد، این امر با آنچه در رساله هاى عملیه بهخصوص تحریر الوسیله آمده است، منافات دارد، و اگر مراتب دیگرِ امر به معروف و نهى از منکر هم براى افراد در موارد لزوم جایز باشد، آیا در صورت نیاز میتوان همه مراتب مذکور در تحریر الوسیله را انجام داد؟
ج: با توجه به اینکه در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامى مىتوان مراتب دیگر امر به معروف و نهى از منکر را که بعد از مرحله امر و نهى زبانى هستند، به نیروهاى امنیتى داخلى (پلیس) و قوه قضائیه واگذار کرد، بهخصوص در مواردى که براى جلوگیرى از ارتکاب معصیت چارهاى جز اعمال قدرت از طریق تصرّف در اموال کسى که فعل حرام انجام میدهد یا تعزیر و حبس او و مانند آن نیست، در چنین زمانى با حاکمیت و اقتدار چنین حکومت اسلامى، واجب است مکلفین در امر به معروف و نهى از منکر به امر و نهى زبانى اکتفا کنند، و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسئولین ذیربط در نیروى انتظامى و قوه قضائیه ارجاع دهند و این منافاتى با فتاواى امام راحل(قدّس سرّه) در این رابطه ندارد. ولى در زمان و مکانى که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامى نیست، بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهى از منکر را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.
س: بعضى از رانندگان از نوارهاى موسیقى غنا و حرام استفاده میکنند و علىرغم نصیحتها و راهنماییها آن را خاموش نمیکنند، خواهشمندیم نحوه برخورد مناسب با این موارد و این افراد را بیان فرمایید، آیا برخورد شدید با آنان جایز است یا خیر؟
ج: با تحقق شرایط نهى از منکر، بر شما بیشتر از نهى زبانى از منکر واجب نیست، و در صورتى که مؤثر واقع نشود، واجب است که از گوشدادن به غنا و موسیقى حرام اجتناب کنید، و اگر بهطور غیر ارادى صداى موسیقى حرام و غنا به گوش شما برسد، چیزى بر شما نیست.
س: از بعضى از منازل صداى موسیقى شنیده میشود که معلوم نیست جایز است یا خیر، و گاهى صداى آن بلند است بهطورى که باعث اذیت و آزار مؤمنین مىیشود، وظیفه ما در برابر آن چیست؟
ج: تعرض به داخل خانه هاى مردم جایز نیست و امر به معروف و نهى از منکر متوقف بر تشخیص موضوع و تحقق شرایط آن است.
س: امر و نهى زنانى که حجاب کامل ندارند، چه حکمى دارد، و در صورتى که انسان هنگام نهى زبانى از تحریک شهوت خود بترسد، چه حکمى دارد؟
ج: نهى از منکر متوقف بر نگاه با ریبه به زن نامحرم نیست، و بر هرمکلفى واجب است که از حرام اجتناب کند، بهخصوص زمانى که مبادرت به انجام فریضه نهى از منکر مى کند.