خیلی سعی کردم زندگی ام به اینجا ختم نشه، اما فایده نداشت ...
ارسال شده توسط مدیر ارجاع سوالات در جمعه, ۱۳۹۷/۰۳/۱۸ - ۱۴:۵۹
با نام و یاد دوست
سلام
طاعات و عبادات تون قبول باشه
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
من خانمی هستم که 22 سال دارم و با همسرم زندگی می کنم
تحصیلات من دیپلم هستش
مشکلات زندگی یکی دو تا نیستن
هی به خودت میگی کم نیار ،لبخند بزن تا فکر نکنه خسته شدی ،سینه سپر کن که فکر نکنه بریدی ،اما با همه ی این دلداری ها و مقاومت ها ،ادم کم میاره
قبل از ازدواج دوست داشتم زندگی رو با عشق شروع کنم.اما با یه دوست داشتن خیلی ساده شروع شد
البته من فکر میکردم دوست داشتن ساده اس ،از طرف مقابلم همون هم نبود
وقتی فکرش و میکنم صرفا جهت استفاده جن... با من ازدواج کرده حالم از خودم بهم میخوره .
دلم میخواد تیغ و بردارم و رو رگای ابی رنگ مچم یه ضربدر خوشگل رو خط زندگیم بکشم
اما چه فایده. این فقط یه خواسته نشدنیه
حداقل تا وقتی که اون ته ته های قلبم به خدا ایمان دارم
نمیدونم الان که اینقدر از زندگی شاکی ام به خاطر حال بدمه یا واقعا زندگی و سختی هاش از پا درم اورده
زندگی که یه طرفش یه دوست داشتن ساده باشه و اون سرش نیاز ته اش چی میشه ؟
هر روز بیشتر از دیروز تبدیل به یخ میشه
دوست داشتن ساده ام تموم شد و به یه حامی تبدیل شد
چه جوری بگم ؟
شاید عادت ،شاید هم فقط صرفا به خاطر نیاز مالی تحمل اش میکنم
اون هم مثل من ،حتما به خاطر منافع اش منو تحمل میکنه
نمیخواستم زندگیم به اینجا ختم بشه، سعی کردم ، خیلی به این درو اون در زدم ،اما فایده نداره
کشتی زندگی من خیلی وقته به گل نشسته و نمیخوام باورش کنم
کل حرف های ما در روز به نیم ساعت هم ختم نمیشه ،نمیتونیم در کنار هم باشیم چون سریع دعوامون میشه ،دو قطب مخالف همدیگه هستیم
هر چیزی که اون دوست داره من ازش متنفرم
و بالعکس
من خیلی تنهام ..تنها دوستی که دارم دنیای مجازیه ...با آدم های مجازی ....
نمی دونم جواب کارشناس چیه ؟
اما اصلا فکر مشاوره حضوری رو هم نکنید ،من اونقدر ازادی ندارم که بتونم پیش مشاوره برم
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید