عقل چیست؟

جایگاه خداوند و عقل

انجمن: 

آیا خداوند کاری را که از نظر عقلی محال است نمی‌تواند انجام دهد؟

1) اگر می‌تواند، پس عقلاً و منطقاً باید بپذیریم که آنچه عقل و منطق می‌گوید ممکن نیست، در واقع ممکن است. پس عقل خودش را بی اعتبار می‌داند. اگر عقل بی اعتبار باشد پس هیچ حرفی باقی نمی‌ماند یا می‌ماند یا هر چیز یا هیچ چیز (عقل بی اعتبار است و نتیجه‌ای نمی‌شود گرفت و هر چه بگوییم بیهوده است)...

2) اگر نمی‌تواند، بگویید چرا نمی‌تواند؟ آیا به خاطر این که عقل و منطق اجازه نمی‌دهد؟ اگر چنین است آیا خداوند محکوم به پذیرش محدودیت‌های عقلی است؟ اگر محکوم به پذیرش آن است، شاید بتوان گفت عقل و منطق را او بنا نگذاشته و عقل و منطق مقدم و مسلط بر اوست. پس آنگاه چه کسی این عقل و منطق را که نظام مند و هماهنگ است به وجود آورده؟

شاید بگویید خداوند خود عقل و منطق را ایجاد کرده. پس چه طور محکوم به پذیرش چیزی است که خود درست کرده؟

شاید بگوید عقل و منطق همراه با خدا همیشه بوده‌اند و هر دو واجب الوجودند. پس اگر این دو را جدا بینگاریم که باید بگویم عقل بر دیگری مسلط است اما ظاهرا خداوند در عقل اثری ندارد.:Gig:اگر بگوییم یکی هستند پس خدا و عقل یک وجود واحدند. پس آنچه عقل می‌گوید در واقع خدا می‌گوید...

============================

آیا پاسخی برای روشن شدن آنچه گفته شود وجود دارد؟ حدیثی، حرفی از یک فیلسوف اسلامی یا استدلالی هست که مسأله را روشن کند؟ اگر نیست بهتر است مدیران این سوال را حذف کنند.:ok:

شوهرم به زیارت کربلا برود یا نه؟

انجمن: 

با سلام:Gol:
من و شوهرم پارسال به سفرکربلا رفتیم .
امسال شوهرم اصرار دارد که پای پیاده به کربلا برود در حالی که تمام پس انداز ما که یک میلیون تومان است خرج این سفر میشود .
ما مستاجر هستیم و یک میلیون را به سختی در طول یک سال پس انداز کردیم.
من مخالف رفتن او به این سفر هستم .نمیدانم که کار درستی میکنم یا نه .لطفا راهنمایی کنید؟:Ghamgin:
با تشکر:Gol:

برچسب: 

عقل چیست ؟ اقسام آن کدامست ؟ عاقل کیست ؟ ( مباحث عقل شناسی )

عقل چیست ؟
عقل که در لسان قرآن کریم به لبّ و مغز تعبیر می شود (1) ، قوّه ایست حسابگر و اندیشه گر که خداوند به انسان موهبت فرموده تا به کمک آن نیک و بد را بشناسد و حق و باطل را تمیز دهد و مسیر خویش را به مقصد کمال و سعادت برگزیند . تکامل معنوی انسان در پرتوی تعقل میسر است و آن که عقل ندارد فاقد کمال انسانیست . و وجه تمایز انسان با حیوان قوه تعقل و اندیشه اوست .
یا به تعریفی دیگر : عقل قطبیست که مدار تکلیف بر آنست ، و حاکم و فارق بین حق و باطل است و ثواب و عقاب بر وجود آن مترتب می باشد و جلب منافع و دفع ضررها منوط به وجود او خواهد بود .
عقل از دیدگاه فلاسفه ، جوهریست قدیم و تعلق به ماده ندارد نه ذاتاَ و نه فعلاَ .
شناخت عقلی چیست ؟
شناختی است از طریق تفکر و اندیشه و از این رو با ادراکات حسّی تفاوت ماهوی دارد .
نیروی عقل و خرد هر چند یک حقیقت است امّا به لحاظ قلمروی تعقل و اندیشه عناوین مختلفی بدان می توان داد .

اقسام عقل :
1 - عقل رشد نایافته ( ناقص ) :
مانند عقول عموم مردم که به دانه نخلی می مانند که اگر شرائط رشد برای آنها فراهم باشد و تحت نظر باغبانی الهی قرار بگیرند ، مسیر رشد و تعالی را طی و به نهالی سرسبز و بلند قامت و تنومند تبدیل گردیده و به ثمر خواهند نشست .

2 – عقل رشد یافته ( کامل ) :
مانند عقول انسان های کامل : عقول انبیای الهی و اوصیای آنان و در رأس همه چهارده وجود مقدس و معصوم سلام الله علیهم ، از این قبیل است تا اینان برای سایر انسانها حجت و هادی گردیده و باغبان عقل آنها شوند و بدینوسیله عقولشان را رشد داده آنان را به حقایق عالم وجود و خدای متعال آشنا نمایند ، تا با این شناخت و معرفت ، در مسیر تکامل و سعادت قدم بردارند . برای روشن شدن این مسئله به مطلب زیر توجه کنیم :

خداوند آن هنگام که بندگانش را خلق فرمود ، آنها را عالم خلق نکرد ، بلکه جاهل خلق فرمود ، خدای متعال همراه این جهل ، دو چیز دیگر نیز خلق فرمودند :
الف – طبیعت انسان با هزار و یک نیاز و غریزه .
ب – عقل یا همان قوّه تفکر و اندیشه که بالقوّه و ناقص است ، که در لسان حدیث آن را به نام حجت باطنی می شناسیم .
بنا بر حکمت و مصلحت خداوندی قدرت و توان طبیعت آدمی بر قدرت و توان عقل او چیره و غالب است . خداوند متعال از روی قاعده لطف و رحمت خویش ، عقول کامله و نفوس زکیه که در لسان حدیث حجت های ظاهری نامیده می شوند را برای تعالی و تقویت این عقول ناقصه بر انگیخته است ، تا بدینوسیله عقل آدمی را رشد و نموّ داده ، بال عقل او را با بال طبیعت او متعادل نمایند که همانند یک پرنده با استفاده از دو بال او را به سوی سعادت ابدی خود پرواز دهند . انزال کتب و ارسال رسل الهی همه در راستای پرورش عقول ناقصه بشریست . قرآن کریم و مبینین این کتاب نورانی یعنی حضرات انبیا و معصومین سلام الله علیهم از جانب خدای متعال این وظیفه را به عهده دارند.
چنانکه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ی اول نهج البلاغه هدف از بعثت انبیا را اینگونه می فرماید :
« و واتر الیهم انبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکّروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول .
خداوند متعال [پیامبرانش را پی درپی به سوی مردم می فرستاد تا عهد و پیمان خداوند را که فطری آنان بود، بطلبند و به نعمت فراموش شده ( توحیدفطری ) یادآوریشان کنند و از راه تبلیغ با ایشان گفت و گو نمایند و عقول پنهان شده آنان را بیرون آورده بکاراندازند » .

1 - « انّ فی خلق السماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب .
( آل عمران آیه 19 )
حقّا كه در آفرينش آسمان‏ها و اين زمين و آمد و رفت شب و روز نشانه‏ هايى است (از قدرت و علم و حكمت خدا) براى صاحبان عقل و خرد ناب .

و من الله التوفیق
این مبحث همچنان ادامه دارد...