ماده اولیه

هیولی

انجمن: 

با سلام
جای یک بخش به نام هستی شناسی در کلام و عقاید خالیست ولی چون من این سوال رو در ارتباط با خدا شناسی دارم به ناچار اینجا می پرسم.

هیولی چیست؟
من خودم از براهین وجوب و امکان و برهان صدیقین نهایتاً به یک ماده اولیه رسیده ام که خود ذاتاً واجب الوجود است و از راه حس قابل ادراک نیست بلکه جهان مادی همان تصاویر حسی است که موجود هشیار از آن ماده اولیه نزد خود دارد. هنوز نتوانسته ام وجود را به عنوان یک موجود بپذیرم.
آیا هیولی همان ماده اولیه است؟؟؟
ممنون

ماده اولیه آفرینش چه بوده است؟

با عرض سلام و خسته نباشید و با عرض پوزش بخاطر دخالتی که من می کنم .
خدا روز و شب را خلق کرده این کاملا اثبات شدنی است .
مشکل شما این هستش که خلق شب و روز رو بعد از خلقت مورد بحث قرار دادید در حالی که اگر اراده خدا به خلقت نبود اصلا چیزی به نام دنیایی که میشناسیم بوجود نمیامد . صبح و شب خصوصیات این دنیا هستند در حالی که بخواهیم بحث رو باز تر کنیم از اول باید شروع کنیم .
اگر بخواهیم تاریخ پیدایش دنیا رو به دست بیاریم باید به منبع اصلی این تاریخ برسیم یعنی خلأ کامل . هیچ چیز نمی تونه به خودی خود وجود داشته باشه و اگر دنیا از یک وحله ای شروع شده یعنی از مرز نیستی کامل که همون خلا هستش به عرصه وجود پا گذاشته و پیدایش داشته . الان ما هرچیز علمی که می بینیم و توصیفش می کنیم بخاطر این هستش که از یک ریشه تاریخی پیدایش بوده یعنی همه چیز رو درواقع بعد از خلقت داریم بحث می کنیم و این اشتباه بزرگیه . چون هیچ چیز به خودی خود بوجود نیومده پس دنیا باید از یک تاریخی که میشه به نام ( نیستی کامل ) نام برد بوجود امده باشه . دنیا مثل یک بعد یا بردار با اراده خدا بوجود میاد بعد با اراده خودش این ابعادو گستردگی رو ایجاد می کنه پس منطق می گه اول ابعاد هستی باید بوجود امده باشند مثل سند های کاری نرم افزار های رایانه ای که تا یک فایل یا سند جدید برای انجام امور و ایجاد اطلاعات ایجاد نکنیم هیچ کاری نمی شه کرد.
پس خدا اول از همه از نیستی کامل ابعاد دنیا رو بوجود میاره که حالا شاید هم زمان همه چیز هم به اراده خودش بوجود اورده باشه یا هرچیز دیگه ای که ممکنه طبقه بندی شده باشه .( من داخل این قضیه نمی رم چون در مورد خدا نمیشه به همین راحتی ها صحبت کرد و نظر داد ) تنها چیزی که مهمه اینه که تاریخ پیدایش دنیا رو ما اشتباه گرفتیم یعنی همه تاریخ پیدایش دنیا رو بعد از خلقت ها متعدد در نظر گرفتیم در حالی که باید به اصل و ریشه ای که از اول بوده یعنی نیستی کامل بصورت کامل برگردیم . جایی در تاریخ دنیا که اصلا هیچ معنا و مفهومی وجود نداشته و حتی خیلی از افعال و صفات هم با موجودات خلق نشدند . یک موجود وقتی قادر به درک چیزی هستش که آن چیز وجود داشته باشه مثل گرما ، سرما و ... در حالی که تاریخ اصلی دنیا به جایی میرسه که درکی از سرما و گرما هم وجود نداشته در واقع اصلا چیزی وجود نداشته که بخواد درک بشه یا توصیف بشه پس حتی عناصر اولیه و خیلی چیزهای دیگه باید طوری به پیدایش میرسیدند تا مسیر تکاملی رو ادامه بدند . پس در اول و آخر باید به مفهوم خدا برسیم که اگر اراده او نبود اصلا چیزی نبود که الان مورد بحث باشه . به همین راحتی فقط کافیه به اصل وجود دنیا و ریشه اصلی دنیا پی ببریم تا به عظمت خدا و خلقی که کرده برسیم .
با تشکر از همه