مهریه سنگین و مخالفت پدر دختر
ارسال شده توسط danial.irani96 در یکشنبه, ۱۳۹۶/۰۱/۲۰ - ۰۸:۳۱با سلام.من به خواستگاری دختری رفتم که ازنظر مذهبی و اقتصادی و و سطح تحصیلات و سن وتا حد زیادی تفاهم داریم.ولی با هم کمی تفاوت فرهنگی و اجتماعی داریم.ما خونواده اونها رو خیلی خوب نمیشناسیم.چون غریبه هستند و فقط دو هفته اس که اونها رو میشناسیم.ولی پدرش آدم زرنگیه و توی این دو هفته 27 سال زندگی من رو بررسی کرده و همه تحقیقاتش رو کرده و من رو تایید کرده.اما متاسفانه در شب خواستگاری ، پدرم که قرار بود مهریه 114 سکه را قبول کند اصلاً اصرار نکرد.درصورتی که درخانواده ما توافق بر مهر 114 سکه بود.ولی پدر ایشان که مذهبی هم هستند مهریه 500 سکه را درنظر داشتند.یکی از اقوام ما هم در جلسه حضور داشتند مهریه 313 سکه و یک حج را برای مهریه انتخاب کردند و پدرم هم پذیرفت.دراون مجلس من دوست داشتم حرفی بزنم و بگم که اگر ممکنه ما با هم مشورت کنیم و بعداً جواب بدهیم.ولی نگفتم.ای کاش زمان به عقب برمیگشت و من این رو میگفتم.وقتی به خونه اومدیم.گفتم بابا مگه قرار نشد مهریه 114 سکه رو قبول کنی.و کل دارایی ما یعنی همه چیز رو بفروشیم 313 سکه هم نمیشه.خوب مگه نمیگن مهریه باید عددی باشه که پسر بتونه پرداخت کنه.مگه مهریه عندالمطالبه نیست!؟ مگه مهریه یه دین بر گردن مرد نیست!؟ خوب ما وقتی عددهای بالا رو بی حساب کتاب قبول کنیم کار درستی نکردیم.همون شب من به دختر خانومشون پیام دادم که لطفا با پدرتون صحبت کنید و مهریه رو کم کنید.ولی روز بعدش باباش زنگ زد و کلی ما رو تهدید کرد و دعوا کرد و گفت من به شما دختر نمیدم چون پسرتون در کمتر از چند ساعت زده زیر همه توافقات و شما شب خواستگاری به ما امضا دادید.پسر شما قابل اعتماد نیست و از این حرفا ... بعد من دوباره با دختر خانومش دو روز بعد تلفنی صحبت کردم و گفتم من فکر میکنم مهریه بالا خوشبختی نمیاره.این تفاهم و شناخته که ضامن خوشبختیه نه مهریه سنگین.من عقیده دارم ما که مذهبی هستیم باید به ذات مهریه توجه کنیم نه به چشم هم چشمی و پز دادن.گفت آخه دوستام همه مهریه شون بالا بوده و انتظار نداشتم شما انقدر کم بگویید.خونوادشون و دخترشون فکر میکنه زن کالاست و ارزش زن به مهریه اونه.هرچقدر زیباتر و تحصیلکرده تر و بهتر باشه مهریه اون هم بیشتره.ولی من فکر میکنم مهریه ارزش دختر رو مشخص نمیکنه.بلکه توانایی مالی پسر رو مشخص میکنه.اونها هم روز اول با شغل و درآمد من مشکلی نداشتند.به هر حال من به خاطر دختره قبول کردم که مهریه همون مهریه توافقی (313 سکه) باشه.ولی مشکل اینجاست الان دختره با پدرش صحبت کرده و پیام داده : «پدرم میگه من دیگه راضی به این وصلت نیستم.من رضایت پدرم برام خیلی مهمه».
من دیگه نمیدونم چیکار کنم!؟ به نظر شما چی کار کنم بعداً پشیمون نمیشم!؟
بیخیال این خونواده بشم!؟
بزرگترهام رو بفرستم با پدر دختره حرف بزنه !؟
خودم برم بگم به پدر دختره غلط کردم!؟ آخه من فکر میکنم دیگه بیشتراز این کوچیک میشم.میشم برده اونا.حالا میتونم غرور رو کنار بزارم و برم بگم غلط کردم.ولی از این میترسم در آینده هم برای همیشه من برده شون باشم!!!