رشته فلسفه در دانشگاه و موسسات حوزوی
ارسال شده توسط محمد132 در شنبه, ۱۳۹۳/۰۷/۱۲ - ۱۰:۱۴سلام
رشته فلسفه در کدام یک از دانشگاه یا حوزه یا موسساتی مثل موسسه ایت الله مصباح قویتر هست؟ با تشکر
سلام
رشته فلسفه در کدام یک از دانشگاه یا حوزه یا موسساتی مثل موسسه ایت الله مصباح قویتر هست؟ با تشکر
با توجه به اینکه چندین بار شنیدیم حضرت قاسم (ع) در واقعه ی کربلا بوده اند ، معلم ادبیات ما گفت که حضرت قاسم در واقعه ی کربلا نبوده اند و کتابی از کتب آیت الله مطهری نام بردند که اسمش یادم نیست و گفتند بروید آن کتاب را بخوانید و چیز دیگری نگفت.
حالا میخواستم بدونم اهل فن و مراجع و چه چیزی در این مورد گفته اند؟
سلام
یکی از دوستانم در یکی از شبکه های اجتماعی این مطلب رو نوشته:
آیا درست گفته؟
اگه درست گفته چرا خدا این کار رو کرده؟
درود و دو صد بدرود
من امروز در حال مطالعه تورات بودم که به داستان حضرت ابراهیم و ملاقاتش با فرعون رسیدم، راستش در تورات توضیح داده شده که حضرت ابراهیم قوادی کرده.
سفر پیدایش (Genesis)، فصل دوازدهم:
و خداوند به ابرام گفت: " از ولایت خود، و از مولد خویش و از خانه پدر خود بسوی زمینی که به تو نشان دهم بیرون شو، و از تو امتی عظیم پیدا کنم و تو را برکت دهم، و نام تو را بزرگ سازم ، و تو برکت خواهی بود. و برکت دهم به آنانی که تو را مبارک خوانند، و لعنت کنم به آنکه تو را ملعون خواند. و از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند یافت." پس ابرام ، چنانکه خداوند بدو فرموده بود، روانه شد. و لوط همراه وی رفت . و ابرام هفتاد و پنج ساله بود، هنگامی که از حران بیرون آمد. و ابرام زن خود سارای، و برادرزاده خود لوط ، و همه اموال اندوخته خود را با اشخاصی که در حران پیدا کرده بودند، برداشته، به عزیمت زمین کنعان بیرون
شدند، و به زمین کنعان داخل شدند. و ابرام در زمین می گشت تا مکان شکیم تا بلوطستان موره. و در آنوقت کنعانیان در آن زمین بودند. و خداوند بر ابرا م ظاهر شده، گفت: "به ذریت تو این زمین را می بخشم." و در آنجا مذبحی برای خداوند که بر وی ظاهر شد، بنا نمود. پس ، از آنجا به کوه ی که به شرقی بیت ئیل است ، کوچ کرده ، خیمه خود را برپا نمود. و بیت ئیل بطرف غربی و عای بطرف شرقی آن بود. و در آنجا مذبحی برای خداوند بنا نمود و نام یهوه را خواند. و ابرام طی مراحل و منازل کرده، به سمت جنوب کوچید.
و قحطی در آن زمین شد، و ابرام به مصر فرود آمد تا در آنجا بسر برد، زیرا که قحط در زمین شدت می کرد. و واقع شد که چون نزدیک به ورود مصر شد، به زن خود سارای گفت: اینک می دانم که تو زن نیکومنظر هستی. همانا چون اهل مصر تو را بینند، گویند: "این زوجه اوست ." پس مرا بکشند و تو را زنده نگاه دارند. پس بگو که تو خواهر من هستی تا به خاطر تو برای من خیریت شود و جانم بسبب تو زنده ماند." و به مجرد ورود ابرام به مصر، اهل مصر آن زن را دیدند که بسیار خوش منظر است. و امرای فرعون او را دیدند، و او را در حضور فرعون ستودند. پس وی را به خانه فرعون در آوردند. و بخاطر وی با ابرام احسان نمود، و او صاحب میشها و گاوان و حماران و غلامان و کنیزان و ماده الاغان و شتران شد. و خداوند فرعون و اهل خانه او را بسبب سارای ، زوجه ابرام به بلایای سخت مبتلا ساخت . و فرعون ابرام را خوانده، گفت: "این چیست که به من کردی ؟ چرا مرا خبر ندادی که او زوجه توست ؟ چرا گفتی: او خواهر منست، که او را به زنی گرفتم ؟ و الآن ، اینک زوجه تو. او را برداشته، روانه شو!" آنگاه فرعون در خصوص وی، کسان خود را امر فرمود تا او را با زوج هاش و تمام مایملکش روانه نمودند.
من چند سوال دارم:
1. حضرت ابراهیم اینجا به خاطر زنده ماندن خودش، همسرش رو در اختیار مردان دیگر قرار میده که به این کار قوادی گفته میشه و گناه است! چرا خداوند کاری نکرد که حضرت ابراهیم ناچار به این کار نشه؟
2. حضرت ابراهیم اینجا در حال دروغ گفتن است.
3. حضرت ابراهیم چرا در قبال اینکه فرعون همسرش رو به زنی گرفت، پول و میش و الاق و ... دریافت کرد؟
4. چرا فرعون به عذاب سخت مبتلا شد؟ فرعون که فکر می کرد این زن خواهر ابراهیم هست، نظرش رو جلب کرد و پول و میش و الاق و ... هم پرداخت کرد؟ فرعون از کجا باید می دونست که حضرت ابراهیم دروغ گفته؟ آیا اینجا نباید حضرت ابراهیم به بلای سخت دچار می شد؟
5. در پایان هم که وقتی فرعون فهمید کاری با حضرت ابراهیم نداشت و نشون میده مرد شرافتمندی بود و اونها رو روانه کرد و حتی اموالی که حضرت ابراهیم از راه قوادی به دست آورده بود رو پس نگرفت!!!!
میشه این قضیه رو برای ما روشن کنید؟
با تشکر
سلام
در این بخش دوست دارم قبل از هر گونه بحثی آیات قرآن را راجع به این موضوع که هیچ کسی را نباید به غیر از خدا صدا زد بررسی کنید .
و همچنین آیات قرآن راجع به الگو گرفتن ( اسوه الحسنه ) که راجع به پیامبر و حضرت ابراهیم هست که می توان آنرا به تمام انسانهای پاک و همچنین امامان نسبت داد .
صدا زدن امامان در مدت زمان طولانی باعث شده صفات عجیبی به آنها بدهیم . صفاتی که در حقیقت معجزه هستند و تاکنون خداوند همچین معجزاتی را به هیچ انسانی نداده و ما هم هیچ آیه ای نداریم که امامان ، دارای چنینی معجزاتی باشند .
1- امامان صدای ما را در هر کجا که باشیم می شنوند . ( کوه - دریا - بیابان - چاه و ... ) یعنی آیه قرآن که می فرماید هیچ دو نفری نیستند که صحبت می کنند مگر سومیشان خدا باشد ... را تغییر داده ایم .
2- صدای هیچ صدا زننده ای ذهن آنها را به خود مشغول نمی کند . یعنی چند میلیون نفر با هم می توانند مشکلاتشان را مطرح کنند و امامان نه تنها حواسشان پرت نمی شود بلکه به همه ی آنها رسیدگی می کنند . که این صفت را تا بحال بجز خدا از کسی دیگر نشنیده ایم .
3- این معجزات عجیب باعث شده بعضی ها پا را از این فراتر بگذارند و امامان را ارباب خود بشناسند که این صراحتاً در سوره توبه آیه 31 و آل عمران 80 رد شده است .
4- امامان قادر به رفع گرفتاریها و شفای بیماری ها هستند . مثل حضرت عیسی ( ع ) . که این خود معجزه ای بزرگ است و جز از حضرت عیسی شهادتی دیگر در قرآن نیست .
5 - گاهی به ضریح امام زاده ای می رسیم و زیر لب و گاهی در دل مشکلمان را مطرح می کنیم . یعنی اعتقاد داریم امامان یا فرزندانشان به راز دلها آگاهند که این فقط مختص خداست .
6 - امامان را واسط بین خودمان و رگ گردنمان می کنیم یعنی امامان به ما نزدیکترند تا خداوند .
...
ان شاء الله شاید بیشتر معجزات فوق را رد کنید . ولی می بینیم که عوام الناس به آنها اعتقاد دارند . پس کسی یا کسانی در این میان بی گناه نیستند . چون عوام الناس همان می کنند که علما می گویند .
حال سوال من اینجاست که زیباتر نبود بجای اینکه امامان را صدا بزنیم و بی دلیل این معجزات را به ایشان نصبت دهیم ، آنها را الگو قرار می دادیم . از رفتارشان در رفتارمان تجدید نظر می کردیم ؟
با توجه به آیه 35 سوره انعام :
[="]و چنانچه اعراض آنها بر تو گران مىآيد، پس اگر مىتوانى نقبى در زمين يا نردبانى در آسمان فراهم آور تا معجزهاى بر آنان بياورى . و اگر خدا مىخواست آنها را [به اجبار] بر هدايت گرد مىآورد، پس زنهار از نادانان مباش[/][="][/]
چرا فکر می کنیم امامان اینهمه معجزه دارند ؟ در صورتی که خداوند درباره معجزه ، پیامبر را اینگونه مخاطب قرار می دهد !
بیایید شهادت بدهیم که امامان پاک به دنیا آمدند و صادقانه در راه خدا کوشیدند و پاک از دنیا رفتند و آنها را الگو و سرمشق زندگی خودمان کنیم تا شاید به گرد پای آنها برسیم . نه اینکه اینهمه معجزه برای آنها بسازیم و به غیر از خدا آنها را هم صدا بزنیم و گمان کنیم کار خوبی انجام می دهیم .
قرآن کریم مى فرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلا تَفَرَّقُوا ؛ همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید
وحدت اسلامی که بارها و بارها توسط علماء و مراجع خصوصاً مقام معظم رهبری بیان گردیده این است که پیروان هر یک از مذاهب اسلامی در عین حال که عقاید و سنن خاص آن مذهب را برای خود حفظ کرده و پای بند به آن هستند… ، در روابط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خود نیز با مسلمانان دیگر همسو و تابع مصالح عالیه اسلام باشند ، بر اساس این برداشت از وحدت ، امت اسلامی می بایست در مقابل دشمنان اسلام(دشمن مشترک) همواره به صورت «ید واحده» عمل کنند همچون اجزای یک بدن ،که به رغم تفاوت نام و وظایف هر یک از اعضاء ، لکن همة آنها با یکدیگر همکاری داشته و به هنگام بروز خطر و قرار گرفتن در مقابل دشمنی مشترک ، همگی متحد و با انسجام کامل با خطر مقابله میکنند .
پس منظور از وحدت ، این نیست که یک شیعه یا یک سنی به خاطر وحدت ، از مبانی اعتقادی خودش دست بردارد ، خیر ، ما موظفیم که مبانی اعتقادی تشیّع را خیلی شفاف و به دور از هر گونه تعصب بیان کنیم ، همانگونه هم اجازه میدهیم تا مخالفین هم مبانی فکری خودشان را شفاف بیان کنند و این حق انتخاب را به شنونده بدهیم که ” یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ “
اما از مهمترین راهکارها جهت ایجاد وحدت ، همگرایی و تقریب مذاهب ، پررنگ کردن و تقویت مشترکات * و نیز برگزاری گفتمان و بحث های علمی و نظریه پردازی است ، جهت آشنایی با مبانی یکدیگر ؛ زیرا بعضی از موارد اختلاف بین مسلمانان ناشی از آن است که فرق اسلامی از اصول و مبانی یکدیگر آشنایی کامل ندارند و این موجب شده که برداشت های نادرستی از هم داشته و نسبت به یکدیگر بدبین گشته ، حتی حکم تکفیر یکدیگر را صادر نموده و زمینه برخوردهای فیزیکی را نیز فراهم کنند .
ضمناً خوب است که بدانیم مسائل مورد اتفاق و اشتراک میان این دو مذهب بسیار فراتر از موارد اختلاف آنها می باشد ، اما متاسفانه غالباً مسائل مورد اختلاف مورد توجه قرار گرفته و مسائل و اعتقادات مشترک نادیده انگاشته شده که این خود باعث ایجاد تفرقه و دوری هرچه بیشتر مسلمین از یکدیگر می گردد و اما در این کشمکش ، سود حاصله و ثمره نزاع عائد کسی نمیشود مگر دشمنان اسلام خصوصاً کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار ، چرا که استعمارگران با شعار “اختلاف بینداز و حکومت کن” بین مسلمانان و فرق و مذاهب گوناگون اختلاف ایجاد کرده و با پررنگ کردن اختلاف نظرها سعی میکنند تا از آب گل آلود ِ خودساخته ، ماهی خویش را بگیرند ، فتنه و کشتارهایی که در قضیه گروهک ریگی و نیز در قضایای پاکستان و افغانستان و در سایر بلاد اسلامی دیدیم و شنیدیم همگی زاییده همین اختلاف افکنی های دشمنان خارجی و دامن زدن های نیروهای داخلی است .
به نقل از رجانیوز، استاد فرزانه اخلاق ؛ آیت الله جاودان می فرمود : «گروهک ریگی یک مجموعه بزرگی از شیعیان را دزدیده بودند که بعد از شکنجه و شلاق با فاصله هایی سر می بریدند ، به این صورت که یک نوار سخنرانی در اصفهان که خیلی هم سرو صدا داشت را ابتدا پخش میکردند-سخنرانی علنی که نوارهایش را همه جا برده اند که لعن و سبّ خلفا کرده بود- هروقت میخواستند سر یک نفر را ببُرند، این نوار را می گذاشتند ، خونشان به جوش می آمد و بعد سر می بریدند ، خُب ثوابش برای آن آقایی که سخنرانی کرد و آنهایی که پای منبر خندیدند و کف زدند ! آنهایی که تشویق کردند ، آنهایی که دعوت کردند ، ثوابش به آنها هم میرسد! »
برادر من !
مشکل اصلی امروز جهان اسلام که اختلاف شیعه و سنی نیست ، بیاییم اهمّ و مهم کنیم ، دشمنان جلوی اسلام و مسلمین صف کشیده اند و بعضی از ما به فکر این هستیم که در مراسمات خاص نهم ربیع الاول چطوری …………………؟!؟!
چرا چنین جلساتی را برگزار ، ضبط و فیلمبرداری و منتشر می کنیم که بهانه دست دیگر فرق و مذاهب بدهیم و نیز مستمسکی برای ایجاد تفرقه بین مسلمین در دست دشمنان اسلام قرار دهیم ، بنده نمی دانم چرا بعضی از ما اینقدر کوته فکریم ؟ چرا نمی توانیم بزرگتر و ژرف اندیش تر فکر کنیم ؟ گویا همه مشکلات اسلام و مسلمین حل شده و الان مانده که با سبّ و لعن علنی ، مشکل شیعه و سنی را حل کنیم ؟! یا وضعیت امروز از صف آرائی و اتّحاد دشمنان را نمی فهمیم یا خودمان را به نفهمی زده ایم ، اگر نه که در اینترنت و فضای مجازی جستجویی بکنیم و ببینیم چه صوت و تصویرهایی خواسته یا ناخواسته از این مجالس از بعضی از مداحان و سخنرانان شهیر و مثلاً ولایتمدار منتشر شده ، قطعاً اینان رضایتی به انتشار چنین کلیپ هایی از مجالسشون نداشتند اما انسان عاقل چرا از اساس کاری را بکند که بعد بخواهد دغدغه اینرا داشته باشد که یکوقت منتشر شود ، الان هم که وسائل ارتباط جمعی در دست همه هست پس کمی به خود بیاییم . . .
به نظر حقیر هر چه سرمان می آید از بیگانگی خواص و مؤثّرین از فرهنگ علوی و دوری از گفتمان مولای متّقیان علی علیه السلام و اهل بیت معصومین علیهم السلام است ، برویم تاریخ را مطالعه کنیم ببینیم مولا امیرالمؤمنین جهت حفظ اسلام و جلوگیری از تفرقه و ایجاد شکاف بین مسلمین چقدر مصائب را به جان خریدند ، چقدر خون دل ها خوردند ، گرچه ایشان خود را وصى پیامبرصلی الله علیه وآله میدانست و شایستگى و برترى او بر دیگران محرز بود ، اما صبر کردند و علناً اهانتی به خلفا نمیفرمود تا بین مسلمین شکاف ایجاد نگردد و اسلام حفظ شود ، پس ما هم اگر لاأقل محبّ اهل بیت هم هستیم همچنان ایشان از علنی نمودن سبّ و لعن بپرهیزیم تا وحدت مسلمین عالم در مقابل دشمنان اسلام حفظ گردد ، مراجع معظم تقلید هم که فتوای به حرمت دادند پس ما ببینیم که دنبال رضای خدا هستیم یا رضای دل خودمان ؟!؟
منبع:سایت فیروزی
سلام
در همه ممالک سنی این دعا پس از اذان خوانده میشود
[=arial,helvetica,sans-serif]اللهم رب هذه الدعوة التامة والصلاة القائمة آت محمدا الوسيلة و الفضيلة و ابعثه مقاما محمودا الذي وعدته
[/][=arial,helvetica,sans-serif] خدايا ! اي صاحب اين دعوت كامل (اذان) و نمازي كه هم اكنون
برگزار مي شود! به محمد صلي الله عليه وسلم وسيله ( بهشت) و فضيلت عنايت فرما و او را طبق وعده ات به مقام محمود (شفاعت) برسان.[/]
هر بار با شنیدن این دعا این شبه برای من ایجاد میشود که اهل سنت معتقداند برای آنکه پیامبر اکرم به مقام محمود و فضیلت برسند و به بهشت بروند باید برای او دعا کرد و در واقع ایشانند که محتاج شفاعت دیگرانند:Moteajeb!:
اگر خداوند به پیامبرش مقام محمود و فصلت و بهشت عطا نکرده پس به چه کسی این مقامات را داده؟:Gig:
سلام
من در جاهایی دیده ام که می گویند آیه اولوالامر به حضرت علی رض اشاره دارد اما مثل اینکه مورد اتفاق علمای شیعه است، در کجای منابع اهل سنت ایه "یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" را منتصب به علی رض می دانند ؟
سلام علیکم و عرض ادب خدمت همه دوستان.
همانطور که می دانید اقای یاسر الحبیب همه ازش بد می گند و برخی از مراجع به بعضی از کاراشون عیب گرفتند و توبیخ کردند خوب حالا ولی در سایت خود این شخص دو تا اجازه نامه هست از ایت الله العظمی سید صادق شیرازی و ایت الله العظمی فقیه امامی که ثابت می کند این شخص اجازه نامه داشته و مراجع الکی به ایشون که اجازه نامه نداده اند خوب حالا این شخص ما چی کار کنیم در مورد شخصیتش دقیقا این شخص که اجازه نامه دارد چگونه برخی مراجع با ایشون برخورد کردند ؟؟چون شاید از دید این شخص بعضی مطالب درست باشد
اینم عکس :
اگ این ها جعلی است بفرمایید جعلی است و اگر راست است توضیح دهید
سلام. برای اطمینان پیدا کردن ترجمه ام از کارشناسان عزیز درخواست ترجمه قسمت قرمز رنک حدیث زیر از کتاب شریف سلیم رو دارم:
وظلماك وطلبا ما ليس لهما، وأنا ابن عم عثمان والطالب بدمه. وبلغني أنك تعتذر من قتل عثمان وتتبرأ من دمه، وتزعم أنه قتل وأنت قاعد في بيتك، وأنك قلت حين قتل - واسترجعت -: (اللهم لم أرض ولم أمالئ)، وقلت يوم الجمل حين نادوا (يا لثارات عثمان) - حين ثار من حول الجمل - قلت: (كب قتلة عثمان اليوم لوجوههم إلى النار، أنحن قتلناه ؟ وإنما قتله هما وصاحبتهما وأمروا بقتله وأنا قاعد في بيتي). وأنا ابن عم عثمان ووليه والطالب بدمه، فإن كان الأمر كما قلت فأمكنا من قتلة عثمان وادفعهم إلينا نقتلهم بابن عمنا، ونبايعك ونسلم إليك الأمر. لعن أمير المؤمنين عليه السلام لأبي بكر وعمر وعثمان وبراءته منهم هذه واحدة، وأما الثانية فقد أنبأتني عيوني وأتتني الكتب من أولياء عثمان - ممن هو معك يقاتل وتحسب أنه على رأيك وراض بأمرك وهواه معنا وقلبه عندنا وجسده معك - أنك تظهر ولاية أبي بكر وعمر وتترحم عليهما، وتكف عن عثمان ولا تذكره ولا تترحم عليه ولا تلعنه. وبلغني عنك: أنك إذا خلوت ببطانتك الخبيثة وشيعتك وخاصتك الضالة المغيرة الكاذبة تبرأت عندهم من أبي بكر وعمر وعثمان ولعنتهم. وادعيت أنك خليفة رسول الله صلى الله عليه وآله في أمته ووصيه فيهم، وأن الله فرض على المؤمنين طاعتك وأمر بولايتك في كتابه وسنة نبيه، وأن الله أمر محمدا أن يقوم بذلك في أمته، وأنه أنزل عليه: (يا أيها الرسول بلغ ما أنزل اليك من ربك وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس فجمع أمته بغدير خم فبلغ ما أمر به فيك عن الله، وأمر أن يبلغ الشاهد الغائب، وأخبرهم أنك أولى بهم من أنفسهم، وأنك منه بمنزلة هارون من موسى.
تشکر