پ.9

اولین عالم درباری که شکنجه را مشروع کرد؟

انجمن: 


سلام

اين حديث يعني چه ؟

[=&quot]عن ابي جعفر (عليه السلام): "[/]
[=&quot]أن اول [/][=&quot]من استحل الامراء العذاب لكذبة كذبها انس بن مالك[/][=&quot] على رسول الله (صلى الله[/]
[=&quot]عليه وآله): سمر يد رجل الى الحائط، ومن ثم استحل الامراء العذاب " [=&quot]. ع[=&quot]لل الشرايع[/][/][/]

حدیث «هر کس خبر خروج ماه صفر را بدهد بشارت بهشت را به او می دهم» در منابع اهل سنت

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم.

سلام علیکم

سوالی داشتم که متشکر از پاسخ به آن می شوم.

آیا حدیث معرفی که از پیامبر(ص) نقل شده که هر کس بشارت خروج ماه صفر را به من بدهد مژده بهشت را به او می دهم در منابع آل سنت آمده؟

میزان اعتبار این حدیث در صورت وجود در نزد آنان چگونه است؟

متشکرم.:Gol:

برداشت مفهوم انتظار در برخی از نوشته ها !!!

بسم رب الشهدا والصدیقین
قبل از شروع سوالم چند متن مرتبط با سوالم قرار میدم تا درادامه سوالم رو طرح کنم
1-(آقا جان هیچ عینکی دوری تو را نزدیک نمیکند..)
2-بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان !از غم هجر تو من دلخسته ام
همچو مرغی بال و پر بشکسته ام
کی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا ؟....
3-جان دو دست حضرت عباس جان مشک
آقا بیا که بخت دلم پا نمیشود....
واما سوال
این سبک ازنوشته ها تداعی کننده ی مفهومی احساسی وقلبی با حضرت بقیه الله الاعظم است اما این مفهوم را به ذهن متبادر میکند که اقا درمکان دوری ایستاده وماقادر به دیدنش نیستیم/
واینکه ایا ما باید منتطر ایشان باشیم یا اینکه ایشان باید در انتظار ما باشند؟؟؟
مفهوم انتظار در این جمله ها ایا درست است؟
واین سبک نوشتن دلنوشته ایا اشکال دارد؟
توضیح بیشتری در این باب داشته باشید ممنون میشم.سوالی در باب مفهوم انتظار

کتابی در مورد سیره پیامبر اسلام

با سلام من کتابی در مورد سیره عملی و اخلاقی و بلاخره تمامی ابعاد زندگی ایشون می خوام چه کتابی می تونه در شناخت پیامبر
خوب باشه

آفرینش انسانهای مختلف

مقدمه : من سوال و پاسخی را در سایت مطالعه کردم تحت عنوان :
هدف از آفرینش انسان چیست ؟ چرا ما محکوم به زندگیکردن هستیم؟ و البته پاسخ آن را نیز دیدم .
شما در بخشی از پاسخ خود به بحث مهم اختیارانسانها اشاره داشتید مبنی بر اینکه انسانها با اختیار خود به کارهای بد و خوب رویمی آورند .
حالا سوال من این است:
قبول داریم که انسانها با اختیار خود کار خوب و بدمی کنند اما نکته ای که همواره ذهن من را مشغول می کند مربوط به پراکندگی انسانهادر نقاط مختلف جهان می باشد ، پراکندگی به انحاء مختلف ، به نحوی که عده زیادی درنقاط دور از مرکزیت اسلام ، یا حتی دینهای آسمانی دیگر رشد و نمو می کنند و اینامر سبب می گردد که آنها با تعالیم الهی آشنا نشوند (یا اگر هم با تعالیم دینهای دیگر آشنا می شوند با تعالیمی آشنا می شوند که عمدتاً تحریف شده است) و به همین ترتیب دوران زندگی را سپری نمایند . همچنین از کودکی در خانواده ای مثلا کمونیست بزرگ می شوند و بالطبع کمونیسم و ضد دین پرورش می یابند یا اینکه در خانواده ای ازاهل سنت بدنیا می آیند پس از اهل سنت به شمار می آیند یا اینکه به لحاظ تربیت خانوادگی و فرهنگ محیط خود انسانهای بی تفاوت به دین و مسائل دینی رشد می کنند (حتی درجوامع مسلمان و شیعی) پس می توان گفت جامعه آنها ، محیط و خانواده عامل اصلی درنحوه رشد آنهاست و بالطبع اختیار اولیه ای ندارند تا انتخاب طریق بکنند.
خلاصه کلام : من در خانواده ای مسلمان و شیعی به دنیا می آیم و مسلمان وشیعه هستم و کودکی دیگر در خانواده لائیک یا در خانواده ای از اهل سنت ، من شیعی بزرگ می شوم و آن یکی لائیک یا سنی. (توضیح اینکه نمی خواهم لائیک یا سنی را در یک ردیف قرار دهم و علت عنوان کردن آن این است که همواره شیعه دوازدهامامی را کاملترین و جامعترین مذهب معرفی می کنند. یا حتی برخی بجز شیعه بقیه راعاقبت بخیر نمی شمارند و تنها آنها را نجات یافته می پندارند ؟ که این مسئله نیزخود جای تامل و بحث جداگانه دارد)
همچنین این مسئله را می توان به جوامع اسلامی وشیعی هم تعمیم داد بدین ترتیب که فردی در خانواده ای مذهبی رشد می کند و بالطبع مذهبی بار می آید اما فرد دیگری در خانواده ای که به مسائل دینی اهمیت نمی دهد رشد می کند
خوب سوال اینجاست: این فرد با شرایطی که گفته شدچه اختیاری از خود دارد یا اگر اختیاری در بزرگسالی برای او قائل شویم به لحاظ شرایطی که برایش شمردیم (مانند محیط و خانواده و نحوه رشد او در چنین جوامعی) چه مسئولیتی متوجه اوست؟
ممکن است در پاسخ دلایلی برای این مباحث مطرح گرددمثلا عنوان گردد که در جوامع لائیک نیز انسانهایی هستند که راه سعادت را می یابندو سعادمتند می شوند اما با نظر و دید کلی به جوامع مختلف می بینیم که این آمارپایین است و همین نکته یکی از درگیریهای ذهنی من می باشد.
یا اینکه پاسخی مبنی بر قاصر و مقصر بودن مطرح گردد باز در اینجا می بینیم که اکثریت قاصر خواهند بود خوب اگر اکثریت قاصر باشندسوال دیگری ذهن من را مشغول به خود می کند مبنی بر اینکه خداوند انسانهای زیادی راآفریده که به بسیاری از حقایق قاصر بوده و تقصیری ندارند حال حکمت آفرینش این همه انسانهای قاصر چیست؟ چرا نباید سرنوشت اخروی انسانهای قاصر همسان با سرنوشت نیک اخروی انسانهای خوب باشد یا اگر اینگونه است و هم ردیف در یک جایگاه قرار دارند چرا بایدانسانهای خوب در دنیا با مشقت فراوان برای بدست آوردن عاقبت اخروی نیک باشند وانسانهای قاصر با چنین مشکلاتی روبرو نباشند؟
با تشکر

کتاب هایی که برای یک شیعه از نان شب واجب تر است!!!

انجمن: 

با سلام خدمت کارشناس محترم این بحث

لطفا کتابهایی که برای یک مسلمان بویژه شیعیان ، مطالعه اون بمنظور شناخت هر چه بیشتر دین و خداوند ، و قوی شدن پایه های دین و معرفتی ، از واجبات هست رو معرفی کنید ... در حوزه های مختلف ، مثل معرفتی ، اخلاقی ، امام شناسی و....

اگر همه کتابها در یک پست بصورت تجمیعی معرفی بشه بهتر هست که پستها و کتابها پراکنده نباشه و ترجیحا اگر بصورت اولویت اهمیت لیست بشه و موضوع هر کتاب هم نوشته بشه که نور علی نور هست که اگر کسی بلحاظ زمانی در مضیقه بود ، مهمترها رو شروع به مطالعه کنه .... مثلا لیست از کتاب قران شروع میشه و الی اخر....

لطفا یک کتاب جامع از احادیثی که غالب علمای شیعه ، احادیث گرداوری شده در اون رو تایید کردن رو هم ذکر بفرمایید.

سپاس از لطف شما.

آیا محمد بن نصیر، باب حضرت عسکری (ع) بوده ؟

انجمن: 

به نام خدای بخشنده و مهربان
با سلام بر دوستان می خواستم در تایپیک در مورد محمد بن نصیر بحث کنیم .
اول می خواهم دوستان نظرات خودشون و دلایل خودشون را بیاورند فقط خواهش می کنم چند چیز را رعایت کنید.

1- حتما خودتون تحقیق کرده باشید و از کپی کردن مطلب از نوشته های سایت ها جدا خودداری کنید

2- مطلبتون کوتاه باشه و بهتره تنها به ذکر یک دلیل محکم قناعت کنید

3- حتما دلیلتان سند داشته باشد

4- اگر حرف از عالمی می آورید باید بگویید که آن عالم چه دلیلی بر سخنش داشته وگرنه صرف اینکه چند عالم چیزی را فرمودند دلیل نیست زیرا معصوم نیستند برای همین آیت الله خویی در این مورد شک کردند

با تشکر


عبد الرحمان بن عبد رب انصاری

عبدالرحمان بن عبد رب انصارياو از قبيله خزرج انصار مدينه، اهل و ساکن کوفه بوده است. و داراي سوابق اجتماعي، سياسي و فضايل درخشاني مي باشد. او از اصحاب و راويان حديث از حضرت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و از اصحاب و شاگردان حضرت علي عليه السلام محسوب مي شده.عبدالرحمن قرآن را از حضرت علي عليه السلام ياد گرفته و تربيت شده ي او و از شخصيتهاي برجسته کوفه، و يکي از کساني بود که براي امام حسين عليه السلام در کوفه بيعت مي گرفت و از مکه تا کربلا در خدمت امام عليه السلام بود تا اينکه در روز عاشورا در حمله نخست به شهادت رسيد.

« فاطمیون اربعه » ؛ فرزندان امام موسی کاظم (ع)

سلام
من چند تا سوال دارم

سبط ابن جوزى - دانشمند معروف اهل سنت در قرن هفتم - به هنگام شمارش اولاد حضرت امام موسى کاظم عليه السلام از چهار دختر آن حضرت به نام فاطمه به شرح ذيل ياد کرده است:


  • 1- فاطمه کبرى؛

[]
  • 2- فاطمه وسطى؛ [=Georgia, Times New Roman, Times, Serif] [/]
  • [/]

    • 3- فاطمه صغرى؛

    • 4- فاطمه اخرى.(چرا فاطمه اخری به خواهر امام مشهور بود)
    • اطلاعات جامعی درباره، زندگی، علت شهادت و معجزات و .......................
    ممنون اگه کسی اطلاعاتی بده ممنون