جمع بندی تفاوت پیامبران تبلیغی و امام
تبهای اولیه
با عرض سلام و احترام
سوالی در زمینه مقام مهم امامت داشتم که خدمت اساتید محترم مطرح می کنم و اگر مطلب مهم دیگری هم در این باب صلاح دانستند ممنون می شوم که مطرح بفرمایند.
همان طور که قبلا در این آدرس http://www.askdin.com/showthread.php?p=998427#post998427 مشخص شد در تاریخ قبل از رسول الله (ص) هم کسانی بوده اند که دارای مقام امامت بودند اما پیامبر نبودند مانند ذوالقرنین و آصف بن برخیاء.
از طرفی می دانیم که در گذشته پیامبرانی بوده اند که صرفا وظیفه تبلیغ داشته اند و تشریع نکرده اند. تفاوت اینگونه پیامبران با یک امام در چیست. در واقع اینکه ذوالقرنین یا آصف بن برخیا یا خضر پیامبر تبلیغی باشند یا صرفا یک امام دقیقا در چیست و چه فرقی به حال جامعه یا خودشان دارد ؟
با تشکر فراوان
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد مشکور | |
[TD][/TD] | |
پرسش:
تفاوت پیامبران تبلیغی و امام در چیست و چه فرقی به حال خودشان و جامعه دارد؟
پاسخ:
در پاسخ به سؤال شما گفتنی است:
پيغمبران تبليغي به پيامبراني گفته مي شود كه صاحب شريعت نمي باشند؛ بلكه مُبلِّغ و توضيح دهنده شرايع پيامبران قبلي هستند، مثلا بعد از ابراهيم(علیه السلام) صدها پيامبر آمدند و همه اينها مروج شريعت ابراهيم بودند. مانند لوط و شعيب و يعقوب و يوسف و ... به شريعت ابراهيم دعوت مي كردند، و يا هارون و يوشع پيامبر بودند، ولي به شريعت موسي دعوت مي كردند و ...(1). با توجه به اين نكته مي توان گفت پيغمبران تبليغي با امام اشتراكاتي دارند و تفاوت هايي، اشتراكاتشان يكي اين است كه هر دو به نوعي با غيب در ارتباطند ولي كيفيت آن تفاوت مي كند، هر دو مبلغ شريعت قبلي و مبين و مفسر آن هستند. اما تفاوت آن دو بسيار است كه اهم آنها از اين قرار است:
1. دارا بودن هدایت تشریعی و هدایت تکوینی: پيغمبر تبليغي فقط هدايت و تبليغ مي كند؛ يعني هدايت تشريعي ولي امام علاوه بر هدایت تشریعی، هدايت تكويني هم دارد. علامه طباطبايي مي گويد: «فرق امام با نبي در اين است كه نبي تنها داراي هدايت تشريعي و به اصطلاح ارائه كننده طريق است؛ اما امام افزون بر آن، داراي هدايت تكويني هم هست، يعني امام از نظر باطني و نفوذ روحاني كه اثر وجودش در قلب انسان مي تابد او را هدايت مي كند و لذا مقام امامت يك نوع ولايت بر اعمال مردم است از نظر باطن كه توأم با هدايت مي باشد.»(2). و استاد مطهري مي گويد: «فرق نبوت و امامت در اين است كه نبوت راهنمايي و ابلاغ و ... است ولي امامت رهبري، يعني علاوه بر رهبري اجتماعي، رهبري معنوي به سوي خدا هم هست.»(3).
2. سِمَت امر و نهي در رساندن به كمال: انبياء مخصوصا پيغمبران تبليغي تنها مأمور ابلاغ رسالت، پيامبران پيشين و توضيح و تفسير آن بودند؛ اما امام علاوه بر آن پيشوايي است كه شخصا داراي سمت امر و نهي و تكليف و دستورات است و جامعه بشري را با مديريت صحيح به كمال رساند.(4).
3. امام مرجع حل اختلاف: پيغمبران تبليغي فقط مبين و مفسر شرايع قبلي بودند؛ اما امام جانشين پيغمبر است در حل اختلاف مذهبي، يعني امام حجت خداست در ميان مردم و وظيفه دارد كه اختلافاتي را كه اهل هوا و بدع و اهل اغراض به وجود مي آورند، رفع كند او صلاحيت كافي و كامل دارد براي حل اين اختلافات.(5).
4. امامت لازمه كمال شريعت و دين خاتم: از مهم ترين نقش و فرق هاي امام با پيامبران تبليغي اين است كه اگر دين خاتم، دين كاملي است با وجود امام و امامت كامل است و اين صريح قرآن است كه در روز انتخاب امام علي(ع) به عنوان امام، دين كامل گرديد «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ ...»(6) يعني امروز كه امامت به عنوان ادامه دهنده خط رسالت تعيين شده، دين كامل شده است و صريح آيه تبليغ(7) اين است كه اگر پيامبر مسئله امامت را ابلاغ نمي كرد رسالت او تمام نبود رسالت او آنگاه كامل گرديد كه امام و امامت جزء اصلي ترين متن دين خاتم معرفي شد.
5. امام پاسدار و حافظ مكتب: پيغمبران تبليغي فقط مبلغ شرايع قبلي بودند نه حافظ و نگهبان آن از دست تحريف، به همين جهت شرايع موسي و عيسي تحريف شدند؛ ولي وظيفه امام خصوصاً در دین خاتم، بسته به مراتبی که امامت دارد، در عين معصوم بودن، حفظ اسلام در برابر انحرافات، تحريف ها و توطئه ها از يك سو و توضيح و تفسير تعاليم اسلام و رهبري جامعه اسلامي از سوي ديگر است.(8)
بنابراین، تفاوت بین امام و پیامبر تبلیغی بودن عمدتاً به نوع رسالت و کم و کیف نقش آفرینی ایشان در جامعه بستگی دارد(که بیانش گذشت) و از این جهت تفاوتی به حال خود فرد ندارد بلکه آثار آن متوجه جامعه است. اما دارا بودن مقام امامت، گواه دارا بودن ولایت تکوینی و معنوی، افزون بر ولایت و هدایت تشریعی است که حاکی از افضلیت و واجدیت مقامات قرب امام نسبت به پیامبر تبلیغی است که آثار و برکت آن هم متوجه خود فرد و هم متوجه جامعه پیرامونی می باشد.
پی نوشت ها:
1. مرتضي مطهري، خاتميت، انتشارات صدرا، قم، اول، 1366، ص 32-33.
2. ترجمه تفسير الميزان، مترجم محمدباقر موسوي همداني، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1374 ه.ش، ج 1، ص 372-382.
3. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، پیشین، ج 3، ص 318.
4. جعفر سبحاني، منشور جاويد، انتشارات توحيد، قم، بی تا، ج 5، ص 252.
5. مرتضي مطهري، خاتميت، پیشین، ص 58.
6. مائده/ آیه 3.
7.« يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»، ... ، مائده/ آیه 67.
8. بنقل از پرسمان دانشجویان، با کمی تغییر.