خدا و من
تفحص سیره شهداء(خاطرات زیبای شهدا)✿✾✾✿
ارسال شده توسط yaali در چهارشنبه, ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ - ۱۲:۰۵خاطراتی از شهید دکتر چمران
ارسال شده توسط بچه شيعه در شنبه, ۱۳۹۱/۱۱/۰۷ - ۱۸:۵۵منبع:
کتاب چمران- رهی رسولی فر- انتشارات روایت فتح
نشسته بود زار زار گریه می کرد. همه جمع شده بودند دورمان. چه می دانستم این جوری می کند؟ می گویم "مصطفی طوریش نیس. من ریاضی رد شدم. برای من ناراحته." کی باور می کند؟
جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)
ارسال شده توسط آسمان هفتم در دوشنبه, ۱۳۸۸/۱۰/۱۴ - ۲۰:۵۹سلام دوستان
با اجازه اسا تید محترم مدیران و کاربران این موضو ع را ایجاد میکنم تا هر یک از دوستان
حرف قشنگ جمله زیبا حدیث تاثیر گذار و یا نصیحت های بزرگان دین و فلاسفه و .........
خلاصه هرجمله ای که به نظر شما قشنگ هست و خواننده با خواندنش احساس شادی
درونی می کنه....... را اینجا بنویسیم
البته من که اگر پشت یک ماشین یک شعر زیبا باشه اونقدر
تعقیبش میکنم تا اون شعر را یادداشت کنم و............... دوست دارم شما هم حرفهای قشنگ را اینجا بنویسید
به هرحال با حول و قوه الهی و به یاری امام زمان این کار را شروع میکنیم
امیواریم که مورد توجه قرار گیرد ....
یا علی مدد
پاسخگویی به شبهات یا تایید حقانیت وهابیت؟
ارسال شده توسط لیلی49 در جمعه, ۱۳۹۳/۰۱/۱۵ - ۱۲:۳۹چراما باتوجه به علم اندک سعی می کنیم کتاب ومطلب درباره پاسخ به شبهات وهابیت بنویسیم که این مطالب نوشتاری باعث صحه برحقانیت وهابیت میشود
آیا گذاشتن پاسخ گویی به این شبهات به اهل فن وعلم که همان عالمان هستندرواست
چرا ماباجهالت فرقه وهابیت را بجای تکذیب عاقلانه ،تایید میکنیم
►●◄ اخبار پژوهشی- مذهبی ►●◄ آیتالله قائنی از شاگردان مرحوم آیتالله انصاری همدانی، درگذشت
ارسال شده توسط طاها در سهشنبه, ۱۳۸۹/۰۱/۳۱ - ۱۱:۵۴ıllıllı پیام و وصیت نامه شهدا ▒ دفاع مقدس ▒
ارسال شده توسط سلیلة الزهراء در یکشنبه, ۱۳۸۹/۰۱/۱۵ - ۱۷:۴۲
خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام:
- ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم:
« اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.»
- اگر در پیروزیها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انكار خداست.
- اگر برای خدا جنگ میكنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟
- در مشكلات است كه انسانها آزمایش میشوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.
- هر چه كه میكشیم و هر چه كه بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
- سهلانگاری و سستی در اعمال عبادی تأناثثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.
- همه ما مكلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارساییها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی میجنگیم نه به قصد پیروزی تنها.
- مطبوعات ما جنگ را درشت مینویسد، درست نمینویسد.
- مسأله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسأله من حل میشود.
- همواره سعیمان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند.
- من علاقمندم كه با بیآلایشی تمام، همیشه در میان بسیجیها باشم و به درد دل آنها برسم.
وصیتنامه اول:
... از مردم میخواهم كه پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول میخواهم كه آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا میخواهم كه ادامهدهنده راه آنها باشم. آنهایی كه با بودنشان و زندگیشان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید.
وصیت نامه دوم :
استغفرالله، خدایا امان از تاریكی و تنگی و فشار قبر و سوال نكیر و منكر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل شكسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را میدانم و بس. و بر تو توكل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده كل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام كافر را از سر مسلمین بكن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهكاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول كن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهرهمندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... میدانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممكن است زیادهروی كرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم كنید و آمرزش بخواهید.
و السلام
حسین خرازی - 1365/10/1
خدا و من
ارسال شده توسط NOOB در پنجشنبه, ۱۳۹۲/۰۱/۲۹ - ۱۷:۳۰سلام
خیلی سایت رو زیر و رو کردم تا یه جای خوب برای طرح سوال مطرح کنم.(هرچند نمیدونم آزادی بیان اینجا چطوره و آیا این مطلبم پاک میشه یا پاسخ داده میشه)
یک جوان هستم ، خانواده مذهبی داشتم. با نماز و هیئت و قرآن بزرگ شدم.
متاسفانه و یا خوشبختانه حدود 5 سال هست که به صحت اعتقادی خدای خود به دین خود به طرز فکر خود مشکوک شدم.
از همون اول که با شبهات قرآنی روبرو شدم سریع به دنبال تفسیر های مختلف گشتم با روحانی های مختلف گفت و گو کردم هرکسی که میشد ازش کمک بگیرم گرفتم.
کم و بیش بعضی پاسخ ها منو قانع می کرد و بعضی هم نه قانع نمی شدم (به ناچار خودم رو قانع نشون میدادم).
برا یاینکه یک طرفه به قاضی هم نرفته باشم تا الان 7 جلد اول از کتاب تفسیر نمونه آیت ا.. مکارم رو هم کامل خواندم و این طور نبوده که فقط به دنبال شبهات بگردم.
اما الان و بعد از گذشت این پیگیری ها خدای گذشته من کمی غیر قابل باور شده و با منطقم اصلا نمیتونم چیزی که در گذشته باور داشتم رو به همون شکل گذشته باور داشته باشم.
از طرفی دوست ندارم از دینی که اسمش رو منه حکم مرتد بگیرم و جدا بشم و از طرفی این اعتقادات برای ذهن و درک و منطقم غیر قابل باور شده.
سوالم اینه که
1. نظر شما برای این وضعیتی که الان دارم چیه و چه تحلیلی دارین و چه راه کاری دارید؟
2. آیا الان که دچار سستی اعتقادی شدم از نظر اسلام من یک مرتد هستم ؟ آیا اصلا من مسلمان بوده ام که بخواهم مرتد باشم ؟
تشکر