جمع بندی بررسی صحت و اعتبار و منابع یک حدیث (همه چیز محدود است جز ...)
تبهای اولیه
با سلام خدمت شما
میخواستم بپرسم حدیث زیر از کدام معصوم صادر شده و اینکه لطفا منابع این حدیث را بگذارید و صحت حدیث رو بررسی نمائید . ( بررسی سندی و درایه ای )
« همه چیز محدود است جز علی و نورش »
و اینکه این علی منظور خداوند است غلام عشق علی بن ابی طالب سلام الله علیه ؟
سپاس از شما ...
این روایتی که نقل کردید بنابر هر دو توجیه، به این الفاظ در منابع روایی ما وجود ندارد.« همه چیز محدود است جز علی و نورش »
ولی اگر منظور امام علی باشد به یقین توجیه غیر قابل قبولی است که روایات ذیل تایید می کند نا محدودیت مخصوص خداوند است و اگر منظور خداوند باشد حرف حرف درستی است ولی این روایت را به این معنی رساندن قابل قبول نیست :
1 . كُلَّ مَحْدُودٍ مُتَنَاهٍ إِلَى حَدٍّ فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُودٍ وَ لَا مُتَزَايِدٍ وَ لَا مُتَجَزٍّ وَ لَا مُتَوَهَّمٍ
هر محدودي، بالاخره در جايي تمام ميشود، اما او نامحدود است، نه كم ميشود نه زياد ميشود نه تقسيم ميشود و نه حتي در لحاظهاي ذهني حد و مرزي دارد.
2 . غَيْرُ مَوْصُوفٍ بِحَدٍّ مُسَمًّى؛ لَمْ يَتَنَاهَ إِلَى غَايَةٍ إِلَّا كَانَتْ غَيْرَهُ لَايَزِلُّ مَنْ فَهِمَ هَذَا الْحُكْمَ أَبَداً وَ هُوَ التَّوْحِيدُ الْخَالِصُ
هر گونه حد و مرزي كه قابل تصور باشد در مورد او قابل تصور نيست
اگر قرار باشد موقعيت خاصي داشته باشد بايد در غير آن موقعيت، غير او موجود باشد در حاليكه او نامحدود است؛ هر كه اين مطلب را بفهمد هيچگاه در معرفت انحراف پيدا نميكند و اين همان توحيد ناب است.
پی نوشت :
1. علل الشرايع ج1 ص119
2. كافي ج1 ص113
القصص : 88 وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون
هر چيز تباه و نيست گردد جز وجه و ذات او
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي سَلَّامٍ النَّخَّاسِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: نَحْنُ الْمَثَانِي الَّذِي أَعْطَاهُ اللَّهُ نَبِيَّنَا مُحَمَّداً ص وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِي الْأَرْضِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ وَ نَحْنُ عَيْنُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ وَ يَدُهُ الْمَبْسُوطَةُ بِالرَّحْمَةِ عَلَى عِبَادِهِ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ جَهِلَنَا مَنْ جَهِلَنَا وَ إِمَامَةَ الْمُتَّقِين
مائيم وجه خدا كه در زمين ميان شما رفت و آمد كنيم
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ النَّصْرِيِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ[1] فَقَالَ مَا يَقُولُونَ فِيهِ قُلْتُ يَقُولُونَ يَهْلِكُ كُلُّ شَيْءٍ إِلَّا وَجْهَ اللَّهِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ لَقَدْ قَالُوا قَوْلًا عَظِيماً إِنَّمَا عَنَى بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ.
حارث بن مغيرة گويد از امام صادق (ع) در باره قول خداى تبارك و تعالى (88 سوره 28) «همه چيز نابود است جز وجه خدا» پرسش شد حضرت فرمود: در اين باره چه ميگويند؟ عرض كردم ميگويند همه چيز هلاك شود جز وجه خدا، فرمود منزه است خدا، سخن درشتى گفتند، مقصود از وجه راهى است كه بسوى خدا روند.
پس شاید در اینجا هم منظور راه امیر المومنین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام باشد.
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
با سپاس فراوان از کارشناسان گرامی
پس این حدیثی که من نوشتم « همه چیز محدود است جز علی و نورش » اصلا وجود نداره ! درسته ؟!
البته بطور کلی باید منظور راه امیر المومنین (علیه السلام) و سایر ائمه معصومین (علیهم السلام) باشد . ولی این روایت اصلا وجود ندارد ولو هم وجود داشته باشد این توجیه از کلامات این روایت فهمیده نمی شود.
« همه چیز محدود است جز علی و نورش »
سلام
از ترجمه حدیث مطمئن هستید و یا نقل به مضمون می کنید؟
سلام
از ترجمه حدیث مطمئن هستید و یا نقل به مضمون می کنید؟
دقیقا ترجمه حدیث این است !
خود من از کسی شنیدم !
پرسش:
حدیث زیر از کدام معصوم صادر شده و این که لطفا منابع این حدیث را بگذارید و صحت حدیث رو بررسی نمائید . ( بررسی سندی و درایه )
« همه چیز محدود است جز علی و نورش »و این که این علی منظور خداوند است ؟
پاسخ:
این روایتی که نقل کردید بنابر هر دو توجیه، به این الفاظ در منابع روایی ما وجود ندارد.« همه چیز محدود است جز علی و نورش »
ولی اگر منظور امام علی (علیه السلام) باشد به یقین توجیه غیر قابل قبولی است که روایات ذیل تایید می کند نامحدودیت مخصوص خداوند است و اگر منظور خداوند باشد حرف حرف درستی است ولی این روایت را به این معنی رساندن قابل قبول نیست :
1 . كُلَّ مَحْدُودٍ مُتَنَاهٍ إِلَى حَدٍّ فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُودٍ وَ لَا مُتَزَايِدٍ وَ لَا مُتَجَزٍّ وَ لَا مُتَوَهَّمٍ
هر محدودي، بالاخره در جايي تمام ميشود، اما او نامحدود است، نه كم ميشود نه زياد ميشود نه تقسيم ميشود و نه حتي در لحاظهاي ذهني حد و مرزي دارد.
2 . غَيْرُ مَوْصُوفٍ بِحَدٍّ مُسَمًّى؛ لَمْ يَتَنَاهَ إِلَى غَايَةٍ إِلَّا كَانَتْ غَيْرَهُ لَايَزِلُّ مَنْ فَهِمَ هَذَا الْحُكْمَ أَبَداً وَ هُوَ التَّوْحِيدُ الْخَالِصُ
هر گونه حد و مرزي كه قابل تصور باشد در مورد او قابل تصور نيست
اگر قرار باشد موقعيت خاصي داشته باشد بايد در غير آن موقعيت، غير او موجود باشد در حاليكه او نامحدود است؛ هر كه اين مطلب را بفهمد هيچگاه در معرفت انحراف پيدا نميكند و اين همان توحيد ناب است.
البته بطور کلی باید منظور راه امیرالمومنین (علیه السلام) و سایرائمه معصومین (علیهم السلام) باشد . ولی این روایت اصلا وجود ندارد ولو هم وجود داشته باشد این توجیه از عبارات این روایت فهمیده نمی شود.
منابع:
1. علل الشرايع ج1 ص119
2. كافي ج1 ص11