دلنوشته یک مرد حجاب دیده
تبهای اولیه
در ابتدای مطلبم دستها را بالا برده و اعلام میدارم که من با اصل حجاب موافقم.اما با این حجابهای امروزی مخالفم.آنچه که خداوند بزرگ گفته و خصوصا عالمان اصل دین با آن رجوع نموده، درست است.خداوند دانا در سوره نور آیه 31 فرموده: "ای پیامبر، زنان مومن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و پاکدامنی کنند و زینت و آرایش خود را جز آنچه که قهرا ظاهر می شود بر دیگران ظاهر نسازند و روسری خود را تا گردن بیندازند و زیور آلات خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران خود و پدران شوهر و ... و طوری راه نروند تا زیور آلات پاهایشان معلوم گردد.ای اهل ایمان همگی به درگاه خداوند توبه کنید شاید که رستگار گردید":Gol:
آنچه که از آیه بالا نمایان می شود بکار بردن روسری توسط بانوان آنهم تا گردن است و پوشاندن زیورآلات(دستبند و گردن بند و ...) از دید نامحرمان می باشد.بعبارت دیگر صحبتی از چادر و مانتو و پوشیدن روسری زیر چادر و نپوشیدن پیراهن آستین کوتاه و موارد دیگر در میان نیست.باز هم بعبارت دیگر اگر بانویی یک روسری بهمراه یک پیراهن و یک شلوار بپوشد مشکل شرعی در او وجود ندارد به شرط آنکه از زیور آلات در نزد نامحرمان استفاده نکند(این دیدگاه من نسبت به آیه است).حال در جامعه امروز ما چنین سیمایی دیده می شود؟ اگر دم از قرآن و انجام دستورات آن می زنیم اینگونه عمل کردن دیگر چیست؟چرا هر چیزی را به اسم دین می خواهیم بر دیگران جاری کنیم؟ همه ما دوست داریم که زنان و مردان و همه انسانها از این گونه گناهان در امان باشند و محیط جامعه سرشار از پاکی باشد اما باید این آب پاکی را از مجرایش در لوله های ادراکی مردم جریان داد نه هر آبی را از هر مجرایی جریان داد.آنقدر ناآگاهی و نادرستی در انجام اینگونه دستورات داریم که یا افراط پیش می آید یا تفریط سرش را از آخورش بیرون می آورد.یا آنقدر بی حجابی پدید می آید یا آنقدر پر حجابی! بطوریکه بانویی که خودش را بسیار پوشانده است در خیابان توسط شوهر خودش قابل شناسایی نیست.و باز هم بطوریکه بانویی خودش را آنقدر نپوشانده(از چهار تیکه لباس، چند تیکه آنرا نپوشیده!) که خودش و شوهرش توسط دیگران انگشت نما می شوند.:Cheshmak:
این خداوند مهربان آنقدر مهربان است که در آخر باز هم از کسانی که به نگاه ناروا آلوده شده اند دعوت کرده تا توبه کنند.به نظر من او مجبور شده که این آیه را برای انسانها نازل کند.ببین چه کرده اند و چه کرده ایم که اینگونه شده است! دقت کنید او در ابتدا امر به حفظ نگاه کرده و از نگاه ناروا منع کرده است بعبارت دیگر این عمل می تواند باعث رفع گناه شده و پاکی را به ارمغان بیاورد.:Gol:
---
مسئله حجاب در بین تمامی اقشار جامعه بازخوردهای مختلفی را ایجاد کرده است.اصلا حجاب یعنی چی؟ منظور پوشاندن نقاط خاصی از بدن از چشم نامحرم است.بعبارت دیگر یک تیکه پارچه می خواهد حیا وعفت را برای کسی که آنرا بر تن می کند به ارمغان بیاورد و در ضمن برای جنس مخالفش چشم پاکی و دوری از گناه را! که میتواند مثمر ثمر باشد اما کافی نیست.حکم صد در صد نیست که برای این نظریه داده می شود چرا که نقیضش نیز ثابت شده است.در واقع کاهنده و کم عمق کننده زخم تیغ نگاههای شهوانی است.اگر ذهن و دلی مریض باشد و اسیر شهوت باشد، چادر که هیچ دیوار چین هم جلودارش نیست.چرا که ذهنش و نفسش جلوتر از نگاهش بیرون می آید.مریض شده هار شده سرگردان شده دنبال شکار می گردد.:Moteajeb!:
بسیاری از عارفان گذشته برای اینکه از این خطرات در امان بمانند روشهای خاصی را در نظر می گرفتند تا بتوانند این زهر را گرفته و از آن پاد زهر درست کنند!آنها خودشان را به سختی زیادی دچار می کردند تا بتوانند پرهیز کرده و در امان بمانند.اما حالا به جای جا انداختن و رفع مشکلات حاد انسانی و شخصی که برای هر شخصی ضروری است روی به سختگیری از جهات دیگر آورده اند.مثل این است که جلوی انسانی گرسنه، بر گوشت بریان روی میز یک حفاظ فولادی بکشی و او را در حسرت غذا بگذاری.آخه جان دلم او گرسنه است او نیاز به غذا دارد او نیاز به همسر دارد نیاز به مونس دارد.آقایان عظام من! تدبیری بیندیشید تا از راه سالمش به نیاز خود برسد تا از راه ناسالم درگیر گناهان نگردد.آخه همه ما که پرهیزگار نیستیم، همه ما بر راه راست پرورش نمی یابیم باید بسیاری را به آن سمت رهنمایی کرد.روی ریل قرار داد.تا ....
آن حجابی که باید انسان را از گناه دور بدارد چیز دیگریست.چرا دائم به ظاهر توجه داریم.چرا اصل را نمی توانیم جا بیندازیم بزور فرع را وارد می کنیم.خداوند بزرگ در قرآن فرموده که به مستمندان کمک کنید، ذکات بدهید، مال حرام نخورید، و موارد دیگر! آیا در جامعه این گناهان در هر روز روی نمی دهد؟ آیا اگر شخصی ذکات نمی دهد باید برویم و بزور او را مجبور سازیم تا ذکات بدهد یا روزه بگیرد یا موارد دیگر!:Narahat az:
---
اصلا من پیشنهاد دیگری برای جماعت مردان خصوصا این مردان عظام و قانون گذار دینی و مدنی دارم.چطور است ما مردان همگی دسته جمعی اخته(همان ختنه عمیق یا عمق دار) کنیم.بخاطر زنان جامعه خود فداکاری کنیم تا آنها با خیالی آسوده بهمراه ما از گناه در امان بمانیم.اگر برای گناه نکردن اینهمه اشتیاق داریم و مشتاق لقا خداوند هستیم، اینکار را بکنیم.از لحاظ درونی و قلبی که نتوانستیم به پاکی و تقوا برسیم از لحاظ فیزیکی و دیداری این کار را بکنیم.(کمی طنز-اگر کسی اینکار را کرد پای خودش!):Nishkhand:
آیا در طول تاریخ یک باحجابی نبوده که تن به گناه ندهد؟اگر نبوده بگویید.مثال نقض بیاورید تا این فرضیه از بنیان باطل شود.اصلا خودم با یک تی پا بیرونش می کنم!
حضرت آدم (ع) و حوا (ع) هم وقتی در برابر هم قرار گرفتند از روی شرم و حیا بعضی از قسمتهای بدن خود را پوشاندند.من بعید می دانم حضرت حوا (ع) در آن لحظه چادری برای خود بریده باشد و آنرا بر سر کرده باشد.اگر موضوع حجاب اینقدر مهم است چرا خداوند متعال از همان اول این موضوع را برای آنها بیان نکرده بود و برای حضرت حوا (ع) چادری در نظر نگرفته بود؟ چرا از زمانهای بسیار گذشته این مسئله به این شکل بیان نشده است.اصلا حجاب امروزی این چیزی است که خداوند متعال مد نظرش است؟حتما می گویید که شرایط زمانه و انحرافات موجود در آن باعث شده که چنین احکامی صادر شود.بله! اما نمی گویید گذشتگان ما چه کردند که خداوند متعال مجبور شده اینچنین حکمی را صادر کند(البته این حکم به این محکمی نیست که در شرایط حاضر اجرا می گردد)؟ آیا احکام و دستورات دیگر راجب تقوی و حیا و موارد دیگر را فراموش کرده ایم و راهکارهایی درست را نیندیشیده ایم که روزی به این روز دچار نگردیم.
آقایان عظام! اصل دین چیست و چه چیزی را فریاد میزند؟چرا بر سرش حجاب می کنید؟ چرا حجاب ارزش و والا مقامی را بر سر این انسان درمانده و ذلیل امروزی نمی کنید تا از فرش بر عرش رود و ارزش واقعی خود را درک کند تا خودش را به هر تنی نسپارد! تا هر خداوندی را خداوند یکتای خود نکند!! این انسان امروزی بیمار است.برادر من، خواهر من، پدر من، استاد من، درس دین خوانده من، زیر سایه سادات قرار داده ای من،از همه جا روزی خور من، دم از حق گفتن و نان ناحق خور من،... موارد دیگر من(کمی طنز)!!!، آخر به کدامین سوی می رویم؟ آیا این راهی که می رویم به رستگاری منجر می شود؟چه کسی این راه را رفته که دوباره برگشته که برای ما اینگونه احکام امروزی را تجویز می کند؟ :Ghamgin:
---
مادرم که در تابستان با آن حجابش بیرون می رود، من ناراحت می شوم و فکر می کنم که او چگونه در این گرما دوام خواهد آورد.مانتو می پوشد و روسری بر سر می کند و روی آنهم چادر بر سر میکند.یادم رفت بگویم شلوار هم می پوشد بهمراه جوراب!(چقدر گرمم شد!-کمی طنز). او وقتی به خانه می آید از گرما می نالد.حق هم دارد.من با یک تی شرت که بیرون میروم گاهی از گرما به فغان می آیم.آیا زنان ما که خواهران و مادران ما هستند این حق را ندارند؟چه کسی این حق را از آنها گرفته است؟آنهایی که یکروز حلال می کنند و روز دیگر حرام میکنند و قوانین و احکام جدید از طرف خود در می آورند و دیگران را مجبور به اطاعت می کنند یک روزی باید پاسخگو شوند.حتما در برابر خداوند متعال میگویند ما برای دین و دوری از گناه اینکار را کردیم.اما نمی دانند بخاطر دین چه حقهایی که ضایع نشده و چه جنایتهایی به نام دین از دیگران سر نزده است.اما میدانند! اگر اینطور است چرا مردان را کور نکردند تا از دیدن جمال زنان محروم مانده و از گناه بدور نگردند آنهم به نام دین! اگر روزی یک زن مستبد و قوی در دنیا پیدا شود که چشم مردان را از کاسه در آورد و یا آنها را اخته کند، همین آقایان عظام! از ته دل خوشحال خواهند شد که در آن زمان و در آن مکان نیستند تا آن بلا برسرشان آید!!!:Khandidan!:
---
حجاب آنهم اینگونه بیشتر شبیه استثمار مردان بر زنان است.چون من گناه نکنم شما اینگونه بگرد.چون دیگران گناه نکنند تو اینگونه باش.پس راحت تر است بفرمایید نسل زنان را برای همیشه برچینند تا مردان همان عصر از گناه بدور بمانند.اگر برای محافظت زنان جامعه از دست افکار پلید باید حجاب بر تن آنها کرد، پس با این وضع و اوضاع زمانه، حتما باید برای محافظت زنان عصر ما، به دستشان آر پی جی داد و بر تنشان زره و کلاه خود کرد و بر اطرافشان چند تا مین ضد نفر کاشت تا شاید در امان بمانند!
اگر مردی، نه اگر واقعا مردی(آقا شما را میگم، آقایان عظام و احکام گذار و خواص و عوام)، مثل حضرت یوسف باش در بین جماعت زنان خوشگل و بی حجاب مصری! آیا اگر بانو زلیخا حجاب بر سر داشت از آتش شهوت در امان می ماند؟ تا شبیه حضرت یوسف نباشی و آنچیزی که او در خودش داشت، تو نداشته باشی نمی توانی با تقوا گردی.پس شبیه او شو! چون که من ضعیفم و ممکن است گاهی آن حسم بجنبد پس بنابراین تو حجاب داشته باش که نشد حرف، نشد کار، نشد عاقبت اندیشی، نشد آخرت، نشد تقوا....بسه دیگه بابا تو هم، اه!:Kaf:
---
شما میتوانی در خانه ات به پسرت بگویی: پسرم تا ساعت ده شب بیشتر بیرون از خانه نمان. اما نمی توانی بگویی خداوند متعال اینگونه فرموده است.چون نفرموده است.باید کاری کنی که وقتی به سن رشد رسید احساس "نیاز" به زنآشویی داشته باشد نه احساس نیاز به زن آغوشی! و باید در جامعه کاری که کرد که این نیاز انسانها که یکی از ساده ترین آنها است براحتی رفع گردد.بابا مگر چیکار می خواهند بکنند؟ یک زن و یک مرد بعد از سر کردن دوران نوجوانی می خواهد مستقل شده و با هم در یکجا زندگی کنند بچه دار شوند و الی آباد!!! بابا اگر حیوانات هم مشکلات ما را داشتند تا بحال نسلشان منقرض شده بود، آخه، آخه بابا، آخه یکی نیست بگوید چرا اینجوری شده است؟ آخه چرا ما جوانان را در این شرایط قرار می دهید؟اگر مردید بگویید دیگر، توضیح دهید دیگر، ... بسه دیگر! :ok:
اگر واقعا کسی مریضی روحی و بیماری شهوانی گرفته که با این تجویزها کاری از پیش نمی رود.مثل این می ماند که به یک گرگ در بین جماعت بره ها پیتزا تعارف کنی! مثل این می ماند که برای مریض در حال موت، آسپیرین بچه تجویز کنی!! مثل این می ماند که ... بقیه اش را شما دوستان همسفرم بگویید!!!
---
در آخر پیشنهادی دیگری مطرح می کنم که شاید مفید واقع گردد.چطور است بعضی از این آقایان عظام را با کشتی به پیش قبایلی که فقط زنان عریان مادرزاد دارند برده و آنها را بر سواحل آنجا پیدا کرده تا یکماهی آنجا بمانند.تا ببینیم چه میشود(بدون دوربین و میکروفون).آنوقت خواهیم دید که آنها لباس بر تن زنان می کنند یا این آقایان لباس از تن خود خارج می کنند!!!(کمی طنز-برای بهبود جو- برای فضا سازی-برای رساندن مقصود).:khaneh:
تقوا داشته باشی فرقی نمی کند در کجا باشی در دربار زنان مصری یا سواحل دریایی خاص!!! (بدون طنز-جدی جدی):ok:
---
نوشتارم حالتی خاص و رها داشته که در جای دیگری مشابه آنرا ندیده اید.که نثری روان بدون داشتن ترکیب نوشتاری و لغات سخت آنرا همراهی میکند. بنابراین هر چه که در دلتان می گذرد و درست می پندارید در این تاپیک(موضوع) ابراز دارید هر چند که توسط مسئولین مملکت مورد توجه قرار نگیرد.دین اصل، چنان باید بوزد که تمامی انسانها را از وزشش بهره مند سازد باید بوی خوش اصلش، بدون زدن ادوکلن مشامها را نوازش کند، باید اختلافات اعتقادی بوجود آمده را رفع کند باید انسانها را از این دلتنگیها و پابستگیها و دلبستگیهای آلوده کننده برهاند. نباید با تصمیمات اشتباه راه آنرا سد کرده و باعث بروز مشکلات جدیدتر و حادتری آنهم به اسم دین گردیم.:ok:
این دیدگاه من است که میتواند با اشتباه همراه بوده و نیازمند دیدگاه حق دیگران است.که در نهایت حق از خالقش که خالق همه هستی است نشات می گیرد.بنابراین دوستان همسفر عزیزم با تامل و تفکر بیشتری به دیدگاه من و دوستان دیگر اندیشیده تا گمراهی حاصل نگردد و خط راستی به حاشیه کشیده نشود.بنابراین در اینگونه موارد به خداوند هدایتگر متوسل شده تا اگر با گمراهی روبرو شده او شما را نجات بخشد.
نوشته های دیگرم در تاپیک "آیا حضرت عیسی (ع) مرده است" و "با اینکه خدا هست چرا مردم سومالی و آفریقا می میرند. , "جواب واقعی این سوال چیست؟آیا قرآن واقعا وحی است؟"
با تشکر از همه دوستان همسفر!:Sokhan:
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
[/font]
در مورد حوا (س) هم تا جایی که ما می دانیم با حضرت آدم محرم بوده! نیازی به چادر نداشته! بقیه مردان هم پسرانش بودند!
سلام
تازه فکر نکنم اصلا کلا حضرت زنده هم بشوند لازم به حجاب کامل باشه
چون مادرمون هستند!!:Gol:
(این دیدگاه من نسبت به آیه است).
حال در جامعه امروز ما چنین سیمایی دیده می شود؟
یعنی الان شما دنبال سیمایی در جامعه هستید که با دیدگاهتون نسبت به این آیه مطابقت داشته باشه؟؟؟؟ :Moteajeb!:
ببخشید اونوقت چرا؟ اینقدر به دیدگاهتون مطمئن هستید؟!!!!
بسیاری از عارفان گذشته برای اینکه از این خطرات در امان بمانند روشهای خاصی را در نظر می گرفتند تا بتوانند این زهر را گرفته و از آن پاد زهر درست کنند!آنها خودشان را به سختی زیادی دچار می کردند تا بتوانند پرهیز کرده و در امان بمانند.اما حالا به جای جا انداختن و رفع مشکلات حاد انسانی و شخصی که برای هر شخصی ضروری است روی به سختگیری از جهات دیگر آورده اند.مثل این است که جلوی انسانی گرسنه، بر گوشت بریان روی میز یک حفاظ فولادی بکشی و او را در حسرت غذا بگذاری.آخه جان دلم او گرسنه است او نیاز به غذا دارد او نیاز به همسر دارد نیاز به مونس دارد.آقایان عظام من! تدبیری بیندیشید تا از راه سالمش به نیاز خود برسد تا از راه ناسالم درگیر گناهان نگردد.آخه همه ما که پرهیزگار نیستیم، همه ما بر راه راست پرورش نمی یابیم باید بسیاری را به آن سمت رهنمایی کرد.روی ریل قرار داد.تا .... آن حجابی که باید انسان را از گناه دور بدارد چیز دیگریست.چرا دائم به ظاهر توجه داریم.چرا اصل را نمی توانیم جا بیندازیم بزور فرع را وارد می کنیم.خداوند بزرگ در قرآن فرموده که به مستمندان کمک کنید، ذکات بدهید، مال حرام نخورید، و موارد دیگر! آیا در جامعه این گناهان در هر روز روی نمی دهد؟ آیا اگر شخصی ذکات نمی دهد باید برویم و بزور او را مجبور سازیم تا ذکات بدهد یا روزه بگیرد یا موارد دیگر!
کلا صحبت های متناقضی هستند.خودتون حرف خودتون رو نقض میکنیدو به بعد به بخش دیگری از موضوع می پردازید.
آیا در طول تاریخ یک باحجابی نبوده که تن به گناه ندهد؟
این هم جواب:
میتواند مثمر ثمر باشد اما کافی نیست.
بعبارت دیگر صحبتی از چادر و مانتو و پوشیدن روسری زیر چادر و نپوشیدن پیراهن آستین کوتاه و موارد دیگر در میان نیست.باز هم بعبارت دیگر اگر بانویی یک روسری بهمراه یک پیراهن و یک شلوار بپوشد مشکل شرعی در او وجود ندارد به شرط آنکه از زیور آلات در نزد نامحرمان استفاده نکند(این دیدگاه من نسبت به آیه است)
در پاسخ به شبهه مطرح شده توجه شما رو به مقاله ذیل جلب میکنم:
برخي مدعي هستند که " چادر، حجاب ديني و مذهبي نيست " . در اين مقاله قصد داريم بدون جانب داري ، به اين بحث پرداخته و پاسخي شايسته ارائه دهيم :
دقت و پژوهش در آيهي 59 سورهي احزاب، صحت ادعاي مذکور را مورد ترديد جدي قرار ميدهد.
خداوند در اين آيه خطاب به پيامبرش فرموده است:
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛
اي پيغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خويشتن را با چادر خود فرو پوشند، که اين کار براي اين که آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ بر آنان بسيار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
«جلابيب» جمع «جلباب» است و جلباب در کتابهاي لغت معتبر، مثل لسان العرب، صحاح اللغة و معجم الوسيط، به «ملحفه» معنا شده است و ملحفه پوششي گسترده است که زن خود را در آن ميپيچد.[1]
قبل از بررسي معنا و مفهوم جلباب، بايد ديد چادر رايج در بين زنان مسلمان و ايراني چه نوع پوششي است و عناصر و مؤلفههاي اصلي تشکيلدهندهي آن چيست؟ با اندک تأملي ميتوان گفت چادر داراي دو مؤلفهي اصلي ذيل است:
1. اندازهي چادر: پوشش وسيع، که از بالاي سر تا پايين پاي زن را ميپوشاند.
2. کارکرد چادر: پوششي جلوباز که از بالاي سر، روي لباسهاي ديگر پوشيده ميشود و به نحو خاصي کنترل و جمع و جور ميگردد.
حال بايد بررسي نمود آيا جلباب قرآني که در بعضي تفاسير از آن به ملحفه تعبير شده است،[2] دو عنصر ذکر شده براي چادرهاي رايج فعلي را دارد يا نه؟ اگر دو عنصر ياد شده را بتوان براي جلباب اثبات نمود، ميتوان ادعا کرد که جلباب قرآني همانند چادرهاي رايج فعلي بوده است و گرنه نميتوان چنين ادعايي کرد؛ از اين رو، به بررسي دو مؤلفهي اندازه و کارکرد جلباب ميپردازيم:
الف) اندازهي جلباب:
تقريباً همهي کتابهاي لغت در اين که جلباب پوششي وسيع است اتفاق نظر دارند، ولي ديدگاههاي کتابهاي لغت و تفسير دربارهي اندازهي دقيق جلباب متفاوت است.
از مجموع کلمات مفسرين در مورد اندازهي جلباب، سه ديدگاه قابل اشاره است:
ديدگاه اول: جلباب پوششي فراگير بوده که از بالاي سر تا پايين پا را ميپوشانده است. اين ديدگاه از کتابهاي لغوي و تفسيري فراوان استفاده ميگردد.[3]
ديدگاه دوم: جلباب پوششي بزرگتر از خمار (مقنعه) بوده که کمتر از مقدار ردا، يعني تقريباً تا زانوها را ميپوشانده است. اين ديدگاه از بعضي از کتابهاي لغت، مثل مصباح المنير فيومي استفاده ميشود.[4]
ديدگاه سوم: جلباب همان خمار (مقنعه) است؛ پوششي که فقط سر و سينهها را ميپوشانده است. اين ديدگاه از مفردات راغب اصفهاني به دست ميآيد.[5]
ما معتقديم شواهد مختلفي وجود دارد که صحت ديدگاه اول و مخدوش بودن ديدگاه دوم و سوم را ثابت ميکند که بعضي از آنها عبارتاند از:
شاهد اول: دربارهي پوشش حضرت فاطمهي زهرا(س) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد براي دفاع از فدک اين گونه نقل شده است:
لاثت خمارها علي رأسها و اشتملت بجلبابها.[6]
يعني فاطمهي زهرا(س) خمار و مقنعهي خويش را بر سر و جلباب، يعني پوششي که شامل و در بر گيرندهي تمام آن وجود مبارک بود بر تن کردند.
از نحوهي پوشش حضرت در قضيهي مذکور دو نکته استفاده ميشود:
1) پوشش حضرت در بيرون منزل، همان دو پوشش قرآني مستقل از يکديگر به نام «خمار» و «جلباب» بوده است؛ بر اين اساس، نظر طرفداران ديدگاه سوم، مثل راغب اصفهاني در مفردات که جلباب را به خمار معني کرده است، مخدوش ميگردد.
2) از عبارت «و اشتملت بجلبابها»، به روشني استفاده ميشود که جلباب، پوششي سرتاسري بوده که تمام آن وجود مبارک، از سر تا قدمها را فرا ميگرفته است؛ بنابراين، نظر طرفداران ديدگاه دوم؛ که قايل بودند جلباب تقريباً تا زانوها را ميپوشانده است، مخدوش ميگردد.
شاهد دوم: از کتابهاي لغوي، مثل مصباح المنير فيومي که گفتهاند: «الجلباب ثوب اوسع من الخمار؛ جلباب پوششي گستردهتر از خمار است»، تباين و مستقل بودن «خمار» و «جلباب» به خوبي استفاده ميشود.
شاهد سوم: احاديثي همچون حديث نبوي(ص) «و لغير ذي محرم اربعة اثواب: درع و خمار و جلباب و ازار»[7] که از جلباب و خمار به عنوان دو پوشش مستقل نام برده است نيز، شاهد بطلان ديدگاه سوم است.
شاهد چهارم: زمخشري در تفسير کشاف و آلوسي در تفسير روح المعاني از ابن عباس، صحابي پيامبر اکرم(ص) و شاگرد امام علي(ع) نقل کردهاند که جلباب پوششي بوده که از بالا تا پايين بدن را ميپوشانده است؛[8] که با اين شاهد بطلان ديدگاه دوم اثبات ميشود.
حاصل اين که اندازهي جلباب قرآني به مقداري بوده است که همانند چادرهاي زمان حاضر از بالاي سر تا پايين پا را ميپوشانده است.
ب) کارکرد جلباب:
براي فهميدن کارکرد جلباب و کيفيت پوششي آن، لازم است معناي «ادناء» در آيهي «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» معلوم شود. آلوسي از ابن عباس و قتاده و زمخشري در تفسير کشاف از ابن سيرين نقل کردهاند که مراد از «يدنين» قرار دادن جلباب در بالاي ابرو و گردن و جمع و جور کردن و قرار دادن گوشههاي جمع شدهي آن در بالاي بيني است،[9] که معمولاً بانوان متدين و حساس نسبت به رعايت حجاب در مواجهه با نامحرم اين کار را انجام ميدهند. از عبارت ابن عباس، قتاده و ابن سيرين معلوم ميشود که جلباب همانند چادرهاي فعلي، پوششي جلوباز بوده است که واژهي «يدنين» در آيهي شريفه نيز مؤيد اين مدعاست؛ بنابراين، از نظر کارکرد و کيفيت پوشش نيز جلباب قرآني، شبيه چادرهاي امروزي بوده است.
به رغم اين که بحث بر سر الفاظ و نامگذاري نيست و مهم اين است که حقيقت و مصداقي از پوشش، شبيه چادرهاي فعلي، در صدر اسلام موجود بوده است، ولي با اين همه، خوشبختانه در کتابهاي واژههاي قرآني و کتابهايي که دربارهي جلباب بحث نمودهاند، جلباب به چادر معنا شده است و اين مؤيد بسيار خوبي است بر اين که آنها نيز به دليل اشتراک مؤلفه ها و عناصر جلباب و چادر، همانند ما، از جلباب قرآني معناي چادر را فهميدهاند. [10]
حاصل اين که، با توجه به مشابهت بسيار نزديک جلباب قرآني با چادر، از نظر اندازه و کارکرد ، ميتوان ادعا کرد که چادر ارتباط وثيقي با دين اسلام و قرآن دارد؛ و بدين ترتيب ادعاي اول که چادر ارتباطي با دين و مذهب ندارد ابطال ميگردد.
پي نوشتها:
[1 ] الملحفة: بالکسر، هي الملائة التي تلتحف بها المرأة (واللحاف) کل ثوب يتغطي به: فيومي، المصباح المنير، ريشهي لحف.
[2] به عنوان مثال ر.ک: شيخ طوسي، التبيان في تفسير القرآن، ج 8، ص 361؛ ميرزا محمد مشهدي، کنزالدقائق، ج 8، ص 226 و فيض کاشاني، تفسير صافي، ج 4، ص 203، ذيل آيهي 59 سورهي احزاب، (آيهي جلابيب).
[3] به عنوان نمونه، ر.ک: شيخ طوسي، تفسير تبيان؛ بيضاوي، تفسير انوار التنزيل و اسرار التأويل و علامه طباطبايي، تفسير الميزان؛ شيخ محمد جواد مغنيه، تفسير الکاشف، ذيل آيهي جلابيب؛ همچنين از ابن عباس، مفسر بزرگ قرآن کريم اين ديدگاه استفاده ميشود که در ضمن بررسي اقوال سه گانه خواهد آمد. در کتاب الجدول في اعراب القرآن و صرفه و بيانه، ذيل آيهي 59 سورهي احزاب (آيهي جلابيب) آمده است: «جلابيب جمع جلباب اسم جامد للملاءة التي تشتمل بها المرأة قال المبرَّد: الجلباب ما يستر الکل مثل اللحفة»؛ همچنين اين ديدگاه از کلام ابن عربي در کتاب احکام القرآن در ذيل آيهي جلباب نيز استفاده ميشود. علاوه بر کتب تفاسير، از بعضي کتابهايي که به طور مفصل دربارهي احکام زنان بحث کردهاند ديدگاه اوّل صريحاً استفاده ميشود؛ مثلاً در کتاب المفصل في احکام المرأة والبيت المسلم في الشريعة الاسلامية، ج 3، ص 3222 آمده است: انّه الملاءة التي تشتمل بها المرأة فتلبسها فوق ثيابها و تعظي بها جميع بدنها من رأسها الي قدمها و الجلباب بهذا التعريف شبيه العَباءة»
[4] . الجلباب: ثوب اوسع من الخمار دون الرداء: فيومي، المصباح المنير، ريشهي جلب.
[5] . الجلابيب: القمص و الخمر الواحد الجلباب: راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، ريشهي جلب.
[6] . طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 98.
[7] . طبرسي، مجمع البيان، ج7، ص155.
[8] . عن ابن عباس: الرداء الذي يستر من فوق الي اسفل: زمخشري، تفسير کشاف، و آلوسي، تفسير روح المعاني، ذيل آيهي جلباب (آيهي 59 سورهي احزاب.)
[9] . عن ابن سيرين سألت عبيدة السلماني عن ذلک (يدنين) فقال ان تضع رداءها فوق الحاجب ثم تديره حتي تضعه علي انفها. شبيه تعبير مذکور عبارتهاي مختلفي در تفسير آلوسي، ذيل آيهيجلباب نقل شده است که نحوهي کارکرد جلباب را بيان ميکند؛ مثلاً از ابن عباس و قتاده اينگونه نقل شده است. «تلوي الجلباب فوق الجبينين و تشده ثم تعطفه علي الانف و ان ظهرت عينها لکن تستر الصدر و معظم الوجه».
[10] . ر.ک: لسان التنزيل، تأليف قرن 4 و 5، ه . ص 103، به اهتمام مهدي محقق؛ تفسير ابوالفتوح رازي، ج 8، ص 191، ذيل آيهي 59 سورهي احزاب؛ ميرزا ابوالحسنé êشعراني، نثر طوبي، واژهي جلباب؛ عبدالرحيم صفيپور، منتهي الارب في لغة العرب، ج 1، ص 186، واژهي جلب؛ ر. پ. آ: دزي، فرهنگ البسهي مسلمانان، ص 117 و فياض زنجاني، «رسالهي حجابيه»، مجلهي کيهان انديشه، شمارهي 60، خرداد و تيرماه، سال 1374، ص 112. و نسخهي کهن تفسير مفردات قرآن، ص190، قسمت مفردات، سورهي احزاب.
[11] . ر. ک: سيد مسعود معصومي، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعي آنان (مطابق با نظرات آيات و مراجع تقليد) ص 65. و استفتائات آخر کتاب.
منبع : برگرفته از مقاله " تاريخچه حجاب" – باشگاه انديشه
2) در ابتدای مطلبم دستها را بالا برده و اعلام میدارم که من با اصل حجاب موافقم.
2) جواب : اصل حجابی که خود شما آنرا تعریف می کنید نه دین اسلام اما با این حجابهای امروزی مخالفم.آنچه که خداوند بزرگ گفته و خصوصا عالمان اصل دین با آن رجوع نموده، درست است.3)خداوند دانا در سوره نور آیه 31 فرموده: "ای پیامبر، زنان مومن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و پاکدامنی کنند و زینت و آرایش خود را جز آنچه که قهرا ظاهر می شود بر دیگران ظاهر نسازند و روسری خود را تا گردن بیندازند و زیور آلات خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران خود و پدران شوهر و ... و طوری راه نروند تا زیور آلات پاهایشان معلوم گردد.ای اهل ایمان همگی به درگاه خداوند توبه کنید شاید که رستگار گردید":gol:3) جواب : آخه ما کی قراره یاد بگیریم که نمی شود از قرآن هرآنچه که می خوانیم برداشت کنیم ، الان این موضوع شده بلای جان شیعیان و کل مسلمین جهان . برخی بی دین و بی مذهب با شعار فقط قرآن فعالیتی علیه اسلام رو شروع کرده اند و متاسفانه در این راه در پیش گرفته هم دارند خوب میتازونند چون ما شیعیان بی سواد سرمون رو مثل کبک زیر برف کردیم .
آنچه که از آیه بالا نمایان می شود بکار بردن روسری توسط بانوان آنهم تا گردن است و پوشاندن زیورآلات(دستبند و گردن بند و ...) از دید نامحرمان می باشد.4)بعبارت دیگر صحبتی از چادر و مانتو و پوشیدن روسری زیر چادر و نپوشیدن پیراهن آستین کوتاه و موارد دیگر در میان نیست.
طرف بیست سال در س حوزه میخونه هنوز به خودش اجازه نمیده قرآن رو تفسیر کنه...ولی ما از بدو تولد شدیم مفسر و عالم...
4) جواب : برای روشن شدن این موضوع هم فعلا یک کلمه بکار میبرم :
جلباب که فرموده اند : جلباب پیراهن یا لباس گشاد است ، در اصل لغت، کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع میشده است،5) باز هم بعبارت دیگر اگر بانویی یک روسری بهمراه یک پیراهن و یک شلوار بپوشد مشکل شرعی در او وجود ندارد به شرط آنکه از زیور آلات در نزد نامحرمان استفاده نکند(این دیدگاه من نسبت به آیه است).
5)جواب : میشه بفرمایید این فتوا از کدام عالم بزرگوار است .
حال در جامعه امروز ما چنین سیمایی دیده می شود؟ اگر دم از قرآن و انجام دستورات آن می زنیم اینگونه عمل کردن دیگر چیست؟چرا هر چیزی را به اسم دین می خواهیم بر دیگران جاری کنیم؟ همه ما دوست داریم که زنان و مردان و همه انسانها از این گونه گناهان در امان باشند و محیط جامعه سرشار از پاکی باشد اما باید این آب پاکی را از مجرایش در لوله های ادراکی مردم جریان داد نه هر آبی را از هر مجرایی جریان داد.6) آنقدر ناآگاهی و نادرستی در انجام اینگونه دستورات داریم که یا افراط پیش می آید یا تفریط سرش را از آخورش بیرون می آورد.یا آنقدر بی حجابی پدید می آید یا آنقدر پر حجابی! بطوریکه بانویی که خودش را بسیار پوشانده است در خیابان توسط شوهر خودش قابل شناسایی نیست.
6) جواب: ناآگاهی ما بدلیل این است که مغروریم و نمیخواهیم قبول کنیم که احادیث و فرمایشات علما و بزرگان دین برای همین افراط و تفریطی است که شما میفرمایید .و باز هم بطوریکه بانویی خودش را آنقدر نپوشانده7)(از چهار تیکه لباس، چند تیکه آنرا نپوشیده!) که خودش و شوهرش توسط دیگران انگشت نما می شوند.:cheshmak:
7) جواب : این هم بدلیل سیر تکاملی افکار غلطی و نادرستی است که هرچه خود می اندیشند رو بر آن چیزی که سفارش شده و صحیح است ترجیح میدهند این خداوند مهربان آنقدر مهربان است که در آخر باز هم از کسانی که به نگاه ناروا آلوده شده اند دعوت کرده تا توبه کنند.8) به نظر من او مجبور شده که این آیه را برای انسانها نازل کند.ببین چه کرده اند و چه کرده ایم که اینگونه شده است! دقت کنید او در ابتدا امر به حفظ نگاه کرده و از نگاه ناروا منع کرده است بعبارت دیگر این عمل می تواند باعث رفع گناه شده و پاکی را به ارمغان بیاورد.
8) جواب :دوست عزیز میشه بفرمایید چه کسی خداوند رو مجبور نموده ---
مسئله حجاب در بین تمامی اقشار جامعه بازخوردهای مختلفی را ایجاد کرده است.اصلا 9) حجاب یعنی چی؟9) در جوابتون چند حدیث ذکر میکنم :
1- امام على علیه السّلام فرموده اند : پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست . غرر الحکم(5820)
2- امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج5)
3- امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند
4- حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند
5- رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند.
6- پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمیدهند ، نفرین کرده است.
:sokhan:
دوست گرامی
لطفا به این چند مورد توجه کنید
این هم یک پاسخ روشن و کامل :
آیا در قرآن یا حدیث از چادر به عنوان حجاب برتر نام برده شده است؟ آیا مانتو و روسری نمی تواند پوشش کامل باشد؟
قرآن مجید خطاب به پیامبرش فرمود: "به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که: خویشتن را با "جلباب" بپوشند که این کار برای این که به عفت شناخته میشوند و از تعرض محفوظ میمانند، برای آنان بهتر است".(1) بعضی از مفسّران جلباب را پوششی فراگیر معنا کردهاند که از بالای سر تا پایین پا را میپوشاند و چیزی در حدود اندازه چادر است.(2) البته دیدگاه دیگر جلباب را پوشش تا زانو(3) و دیدگاه سوم جلباب را مقنعه میداند.(4) بر اساس دیدگاه اوّل میتوان گفت: قرآن از چادر یا چیزی مانند آن که تمام بدن را بپوشاند، به عنوان حجاب برتر نام برده است. علاوه بر این: درباره پوشش حضرت فاطمه(ع) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک، همین پوشش نقل شده است.
حضرت فاطمه(ع) مقنعه خویش را بر سر و جلباب بر تن کردند؛(5) یعنی پوششی که تمام تن را از سر تا قدم فرا میگرفته است.
علاوه بر این عقل نیز بر برتر بودن چادر حکم میکند، چون اندام بدن با چادر بهتر محفوظ میماند. شاید با استفاده از این موارد و احادیث دیگر، فقهای بزرگوار بر حجاب برتر بودن چادر تصریح نمودهاند.
البته پوشش کامل با مانتو و روسری نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد، ولی حجاب برتر نیست، زیرا هر چند با مانتو و روسری پوشش صورت میگیرد، ولی باز حجم بدن مشخص است. با مقایسه با چادر، قطعاً چادر برتری دارد.
آنچه مهم است، مراقبت زن از خود و حجاب و عفت خویش به جهت ایجاد جامعه سالم است. آن چه که بهتر بتواند این هدف را تأمین کند، برتر است، در عین حال در صورت لزوم زن باید با حفظ عفت و حجاب، نقش اجتماعی خود را به خوبی انجام دهد. البته شیک پوشی و تمیز و مرتب بودن از خصلت زنان است و خصلت بسیار خوبی است که خدا در وجود زنان قرار داده تا بر جذابیت آنان افزوده شود، لیکن باید در کوچه و خیابان و در منظر مردان نامحرم طوری رفت و آمد کنند که همراه با متانت و عفت بوده و باعث گناه و معصیت الهی نشوند یا طمع در دل های بیمار ایجاد کند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشتها:
1. احزاب (33) آیه 59.
2. ر.ک: علامه طباطبایی، المیزان؛ شیخ طوسی، تفسیر تبیان.
3. المصباح المنیر، ریشه جلب.
4. راغب اصفهانی، مفردات، ریشه جلب.
5. طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 98.
سلام علیکم
اگر منظور این است که پوششی بنام چادر ذکر نشده که بنا بر آنچه که دوستان هم بدان اشاره فرمودند در آیه 59 سوره احزاب ذکر شده
ولی منظور از حجاب تنها چادر و پوشش از جنس پارچه هم نیست
وهمینطور
حجاب تنها برای زنان نیست و مردان نیز حجابی دارند
حجاب بمعنای پوشاندن و آیه مربوط به عفاف و حجاب در سوره نور در رابطه با پوشش برای مردان هم ذکر شده:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يصْنَعُونَ(النور/30)
به مؤمنان بگو چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ اين براي آنان پاکيزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام ميدهيد آگاه است!
پس بهتر است هم مفهوم را درست درک کنیم و بعد از اینکه مفهوم را درک کردیم تمام جوانب را مد نظر قرار دهیم تا بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم.
والا بنا بر تعریف شما
مردان نمیتوانستند دارای حجاب باشند و دیدیم که هستند.
یاحق
[FONT=times new roman][FONT=times new roman]
با سلام!
ظاهرا بر سر خاک شهدای تازه وارد این سایت، صلوات زیادی نمی فرستند(شاید در دلشان !).اما اگر دیدگاههایم نادرست است لااقل یک خدا بیامرزی نثار جان حقیر و خوارشده ما بکنید!! پیشنهاد می کنم که مدیران سایت بخش "خدابیامرزدت" را هم در کنار بخش صلوات ایجاد کرده تا نثار آنهایی گردد که دیدگاههایشان مورد قبول دوستان همسفر دیگر قرار نمی گیرد، شود تا دست خالی از اینجا نرویم.با تشکر!
---
mahdiyeدوست عزیز و همسفرم!
1-در جایی فرموده اید"[FONT="]حجاب حضرت زهرا چطور بوده..." --- شرح من: می خواهم از نوع و لباس مردمان آن عصر برای ما بگویید.لباس محلی و لباسی که هم مردان و هم زنان مورد استفاده قرار می دهند؟همانطور که در فیلمها هم می بینید حتی قبل از ظهور اسلام، لباس های خاص محلی آنها چه مردان و چه زنان چیزی شبیه جلاب یا لباس بلندی است که همه شما می گویید، بوده است.آنها تغییر لباسی نداده اند.شکی بر پاکی و دلپاکی حضرت زهرا(ع) نیست.اما دقت فرمایید ایشان اول نگاه ناروا از مردان نامحرم پوشانده و تقوی داشتند.
2- در جایی فرموده اید"[FONT="] اگر او مرا نمی بیند من که او را می بینم. او می تواند بویم را استشمام کند" --- شرح من: این نشان تقوای ایشان است نه حجاب! ایشان خود را در برابر خداوند متعال حاضر می دیدند.تقوا داشتن زمان و مکان و کور و ناشنوا نمی شناسد.بعبارت دیگر اگر کسی ناشنوا هم بود که نباید به او دروغ گفت!!
3- در جایی فرموده اید"[FONT="] صورت حضرت رقیه سه ساله هم پوشیده بود..." --- شرح من: این لباس و نوع پوشش آنزمان بوده چرا که برای یک بچه سه ساله تقوا مفهومی ندارد.و برای یک جوان چشم ناپاک 18 ساله هم بچه سه ساله یک دختر بالغ به حساب نمی آید.امروزه در برداشت بعضی موضوعات گاها به افراط می گراییم.
4- در جایی فرموده اید"[FONT="] حضرت زینب وقتی سن و سال کمی هم داشتند و می خواستند..." --- شرح من: من هم در آن سن و سال اگر با این بزرگواران بیرون می رفتم اصلا دیده نمی شدم(کمی طنز).اما می خواهم بگویم شما و یا مردمان آندوره چگونه به این نتیجه رسیده اید؟آیا حضرت زینت (ع) هیچوقت تنها بیرون نمی رفتند؟ آیا دوست عزیزی هست که این موضوع را نقض کند؟ همچنین آیا در دربار یزید هم کسی این بانوی بزرگوار را در بر گرفته بود وقتی جزو اسیران بود؟ باز هم تکرار می کنم در دربار یزید باشی یا قصر مصریان، آنچیزی که تو را حفظ می کند تقوای توست که باعث می شود دست خداوند یزدان برای کمک به تو بیرون آید.زبانت تیز حق گردد و دلت برون از دربار!
5- در جایی فرموده اید"[FONT="] کسی هم گرگ گرسنه شده و سیر نمی شود از بس بد دیده این طور شده..." --- شرح من: نه دوست عزیزم! از بس در مضیقه قرار گرفته از بس برای سوالاتش جواب پیدا نکرده از بس برای رفع نیازهای طبیعی انسانیش آنرا سرکوب کرده از بس نتوانسته به جوابهای واقعی برسد،از بس ... اینطوری شده است.مگر ما چگونه رشد می کنیم.از بدو تولد که گرگ گرسنه زاده نشده ایم. از بس بد عمل کردند، از بس درست تعلیم نیافتیم، از بس ساز وارونه زدیم، از بس تقوا نیافتیم و فرزندانمان را با باد هوا پرورش دادیم، از بس ... بسه دیگه!!!! که آنها شدند و ما شدیم، آنچه که هستند و آنچه که هستیم. اگر به یک کسی یکماه گرسنگی دهیم(اگر زنده بماند!) بعد به او سوسک هم بدی می خورد با اشتها هم می خورد تشکر هم میکند! دین و هدایت برای کیست؟برای همین انسانها، برای کسانی که از مسیر دور شده اند.
6- در جایی فرموده اید"[FONT="] اگر همه زکات بدهند باز هم مشکلی برای ازدواج نیست؟ انسان باید خود دار باشد" --- شرح من: منظور من از طرح این موضوع این بود که برای انجام دادن یا ندادن بعضی دستورات قرآن کسی را به بزور وادار به انجام و پذیرش آن نمی کنند.اگر همه ذکات بدهند که خیلی هم خوب است آنوقت بعضی از مشکلات حل می گردد.تازه همه به آن بینش رسیده اند که باید دستورات قرآن را عمل کنند و میتوان امیدوار بوده که بتوانند به باقی آن هم جامع عمل بپوشانند.خصوصا بخش ازدواج!!!
شما خودت اگر بدون دغدغه به خواستگاری شما بیایند یا به خواستگاری کسی بروی(یکی از نیازهای اساسی و ساده بشر)، آیا خرسند نمی گردی؟در ثانی اگر با تقوا نباشی و سالهای سال نتوانی ازدواج کنی تا چند سال می توانی خوددار باشی(چه حجاب داشته باشی چه نداشته باشی)؟خودداری همان تقوا است.
7- در جایی فرموده اید"[FONT="] دوستی دارم که دختری تقریبا دوساله دارد..." --- شرح من: این به نوع بینش و روش پرورش ایشان بر می گردد که کمی با سختگیری و تعصب همراه است.اما آیا اگر دختر عزیز ایشان به سن شانزده سالگی برسد، خود این والدین عزیز با توجه به شرایط موجود می توانند به حجاب این دخترشان اعتنماد کنند و از دل نگرانی به دور باشند؟ پرورش دل و اندیشه چیزی فراتر از این نوع پرورشهاست.که شخص با تقوا حتی اگر روزی مورد تعرض قرا گرفت باز هم دلش نمی لرزد و اشکال را در تقوای خود نمی داند.
8- در جایی فرموده اید"[FONT="] کسی با این تربیت گرگ گرسنه می شود؟کسی که بنده شهوت می شود حتما خودش پرده های حیا را پاره کرده" --- شرح من: شما را به بند 5 همین نوشتار رجوع میدهم.
9- در جایی فرموده اید"[FONT="]خداوند نخواسته مردان خودشان را عقیم کنند[FONT="]." --- شرح من: بله! این پیشنهاد من بود که هم جنبه طنز داشت و هم منظوری در آن نهفته بود.می خواهم بگویم کلام خداوند متعال هم مرد را در نظر گرفته و هم زن را نشانه رفته است.تقوا هم هر دو را نشانه رفته است.نوع نگاه امروزی به زنان و حجابشان، درست و منطقی نیست.
10- در جایی فرموده اید"[FONT="]در مورد حوا (س) هم تا جایی که ما می دانیم با حضرت آدم محرم بوده..." --- شرح من: شرم و حیایی که آندو در بطن خود از آن می نوشیدند باعث این نوع رفتار شد و شرم و حیای خود را با پوششی مناسب همان زمان و مکان اجابت کردند.می خواهم بگویم برای خداوند متعال همان خصوصیات بارز انسانی مهم و ارجح است.به عبارت دیگر خداوند علیم نمی توانست در همان ابتدا برای آنها پوششی را در نظر بگیرد؟می توانست. کما اینکه دیدیم این پوشش هم نتوانست مانع جلوگیری از گناهان دیگر آنها(کلا بشر) گردد.
11- در جایی فرموده اید"[FONT="]اگر دین را می خواهید حجاب هم باید باشد." --- شرح من: این فرموده شما نادرست است.در قرآن و یا کلام پیامبران از این موضوع حرفی به میان نیامده است.من می گویم: اگر خداوند متعال را می خواهید از دین "خالص" او پیروی کنید.از راه "راست" او پیروی کنید نه راه راست دیگران!!!
12-- در جایی فرموده اید"[FONT="]حجاب برای خود خانمها هم مفید است. امنیت بخش است و نشونه ارزش یک خانمه" --- شرح من: در شرایط حال حاضر که اصل را ول کرده اند و به فرع می چسبند می تواند مفید باشد اما کافی نیست.آنهم هر طریقی ممکن نیست.اصل حجاب مفید است اما امنیت بخش نیست و نشانه ارزش یک بانوی گرامی نمی تواند باشد.شما اگر همسری داشته باشید که حجابش کامل باشد اما بد دهان یا دروغگو باشد برایتان آن حجاب ارزش آن بانو را باز هم زیاد می کند؟نمی کند.می کند؟ارزش انسان آنقدر بالا و والا است که با این چیزها کم و زیاد نمی گردد.چرا حجاب صوری بر سر اصل دین می کنیم.حجاب والا مقامی بر سر این انسان درمانده امروزی کنید تا ارزش واقعی خود را درک کند تا به آنچه که خدواند متعال می خواهد برسد.
13-- در جایی فرموده اید"[FONT="]یک محجبه وقتی با چادر می خواهد از جایی رد شود که سی تا مرد ایستاده اند و راه باریک است" --- شرح من: اگر بانو گرامیی هستید یا مرد بزرگواری که همسری گرامی دارد، آیا با حجاب هم شهامت این را دارید که از وسط سی مرد رد بشوید و حرکت اشتباهی صورت نگیرد و توهینی انجام نپذیرد؟ اگر اینگونه شد من به شما می گویم اصلا لازم نیست دیگر حجاب بر سرتان کنید چون آنقدر بینش و فرهنگ مردم بالا رفته است که به بانوان گرامی هیچ نگاه ناروایی نمی کنند هیچ تعرضی نمی کنند.
دوست همسفرم منظور شما اینست که این حجاب باید باعث شود تا این مردم عادی به آن سطح از بینش معرفتی برسند؟ پس اگر اینگونه باشد چرا در حال حاضر با این همه فشار و سختگیری اینگونه نمی شود؟ چرا در زمان صدر اسلام که نزدیکتر به پیامبر است اینگونه نشد و همه جان سالم از دیو شهوات و نفسانیات بیرون نیامدند؟
14- در جایی فرموده اید"[FONT="]در زمان یکی از معصومین، وقتی به ایشان گفتند مردها و زنها در بازار کنار..." --- شرح من: من بعید می دانم که موضوع به همین سادگیها باشد.چرا که معصومین به همین سادگی حکمی را صادر نمی کنند.بعلاوه شما قرآن کریم را که از خداوند رحمان نازل شده در نظر نمی گیرید و به این داستانهای ساده و عامیانه توجه می کنید؟
15-- در جایی فرموده اید"[FONT="]این یعنی غیرت و حجاب" --- شرح من: خیر! خصلت بزرگ غیرت را که ودیعه خداوند به انسان است و از اسما اوست را با حجاب که خصلت انسانی نیست با هم در یک مرتبه قرار ندهید.
16-- در جایی فرموده اید"[FONT="]کشور ما عالی نیست، اما اگر از اون جا بهتره به خاطر حجاب (حتی اندک) مردمانشه" --- شرح من: خیر! در کشوری که به چهارده معصومش میبالد، اما از نظر من باید به خداوند و قرآن و پیامبرش بالید، فقط به خاطر حجاب عالی نمی گردد!!! (نقض ائمه اطهار را نمی کنم.بلکه آن بزرگواران هم به خداوند بزرگ و قرآنش تمسک می کردند.)
17-- در جایی فرموده اید"[FONT="]شما کشورهای دیگه که حجاب را کنار گذاشتند بیینید. چند تا کتاب اجتماعی از اونها بخونید تا ببینید توی کثافت خودشون دست و پا می زنند" --- شرح من: منظور شما اینست که آنها بخاطر حجاب نداشتن به این وضع دچار شده اند؟خیر اینگونه نیست.مشکلات درک مفاهیم درست معرفتی و یا کج اندیشی معنوی و تعصبات غیر منطقی را به حساب حجاب و این موارد ساده نگذارید.موضوع بسیار عمیقتر از این مباحث است.
18- در جایی فرموده اید"[FONT="]شما حضرت یوسف و زنان مصری را مثال زدید..." --- شرح من: چرا مثال نزنم؟مگر او از پیامبران الهی نیست که باید الگوی دیگران قرار گیرد؟ شاید ایشان در زمانی بسیار دورتر زیسته اند اما اثرات آنها همیشگی و ماندگار است.چرا قرآن از این پیامبران گرامی مثال آورده و من و شما را به عبرت گرفتن از آنها دعوت کرده است؟
---
اختتامیه مطلب:
دوستان همسفر من! آنچیزی که بارها در قرآن گفته شده تقواست نه چیز دیگر! که ملاک همان قرآن است که تمامای اولیا خداوند به آن تمسک می جویند.من نمی دانم اگر ما در دوران قبل از حصرت محمد (ص) بودیم اگر در زمان حضرت موسی بودیم به چه چهارده معصومی تمسک می کردیم؟آنموقع دیگر از شیره کدامیک از آنها می نوشیدیم؟ یک خداوند یکتایی است که کتابهای آسمانی فرستاده و فرموده به سوی من بیایید.دعوت مرا بپذیرید که تمامی انبیا و چهارده معصوم هم رو به سوی او داشتند.آنها هیچوقت دیگران را به سوی خودشان دعوت نکردند.چرا برای آمرزش گناهانمان توبه کامل نمی کنیم و برای آمرزش اینهمه به این بنده های خداوند متعال گیر میدهیم و شفاعت آنها را می خواهیم.چرا برای تقوای خودمان کاری نمی کنیم و اینهمه به حجاب آنها، آنهم در آن دوران گیر می دهیم.آمدیم و حجاب شما توانست کمی از آتش شهواتمان کم کند، با دست و زبان و ذهن و نفسمان چه کنیم؟ آمدیم حجاب شما کامل بود اما دل و ذهن شما ساز دیگری کوک می کرد و چشمان ظاهر شما از نامحرمان بدور بود اما چشمان باطن شما به نفس اماره و شهوت باز بود.آنوقت چه باید کرد؟
دوستان عزیزم! اگر شما به اصل موضوع بپردازید و تقوای دل بدست آوری خود بخود این مسئله پوشش و حجاب شما هم حل میشود.اول شما شیر را درون مشک بزن بعد ازش کره بگیر!!!
---
این دیدگاه من است که میتواند با اشتباه همراه بوده و نیازمند دیدگاه حق دیگران است.که در نهایت حق از خالقش که خالق همه هستی است نشات می گیرد.بنابراین دوستان همسفر عزیزم با تامل و تفکر بیشتری به دیدگاه من و دوستان دیگر اندیشیده تا گمراهی حاصل نگردد و خط راستی به حاشیه کشیده نشود.بنابراین در اینگونه موارد به خداوند هدایتگر متوسل شده تا اگر با گمراهی روبرو شده او شما را نجات بخشد.
با تشکر از همه دوستان همسفر!
[FONT="]دوست عزیز[FONT="] Hamedgh
برادر بزرگوار
اولا در همین مملکت خودمون ایران یک نفر رو شما مثال بیاورید که اسلحه بر روی سرش گذاشته باشند تا مجبور باشد چادر بر سر کند . اگر در اداره و یا سازمان دولتی و یا دانشگاه کشور بر پوشیدن چادر سفارش میشود و به نوعی اجبار است خب این موضوع فقط مختص آن سازمان و اداره و دانشگاه است آنهم فقط تا زمانی که فرد در محل کار حضور دارد . بعد از آن مختار است . مگر نه اینکه در هر سازمانی ممکن است نوعی لباس بعنوان لباس سازمانی معرفی شده باشد و پوشیدن آن هم اجبار باشد .
دوما - لطف کنید هر زمان از نام ائمه علیها السلام استفاده میکنید با ادب و احترام رفتار کنید چون بی ادبی شما از مقام و منلزت آن بزرگوارن ذره ای کم نخواهد کرد بلکه شعور خود شما را میرساند . (منظورم استفاده از واژه طنز است)
سوما - این بحث قرآن ، قرآن گفتن شما شده حکایت شبکه ها و سایتهای ضد شیعه و ضد اسلام
اگر قرآنی هست از وجود مبارک پیامبر (ص) است که بر زمینیان فرود آمده و همین پیامبر بزرگوار و عظیم شأن در فرمایشات خود فرموده اند که قرآن و عترت من .... بدونش شک معنی عترت را میدانید
پس چرا به برداشت های غلط و نابجا و حتی زیان آور خود از قرآن ادامه میدهید
خیلی ساده :
مگر غیر از این است که ما انسانها دوست داریم به چیز بهتر و بالاتر و اصلح تر و کاملتر برسیم
اسلام از تمام ادیان الهی کامل تر است پس به دین کامل تر و اصلح تر دعوت میشویم نا با زور .....از روی عقل و درایت
و اماحجاب
حجاب آنهم حجاب چادر از هر حجابی کامل تر و اصلح تر است ... در چادر به سر کردن هم اجباری نبوده و نیست ...
کلا صحبت های متناقضی هستند.خودتون حرف خودتون رو نقض میکنیدو به بعد به بخش دیگری از موضوع می پردازید.
باسلام!
شهرزاد، دوست عزیز و همسفرم!:Gol:
آیا واقعا یک باحجابی نبوده که تن به گناه بدهد؟ بوده! اما منظورم این نبوده که تمامی با حجابان به گناه آلوده شده اند.بنابراین میتوان نتیجه گرفت که می تواند تاثیر گذار باشد اما کافی نیست.شرط لازم همان تقوی است.آیا به نظر شما آنهایی که از نفس اماره و شهوت و شهوت رانان جان سالم بدر برده اند فقط به واسطه حجاب بوده است آنهم به این شکلش؟ پس در زمان حضرت ابراهیم (ع) و دیگر اعصار که صحبتی از جلباب نبوده(که هر شخصی تفسیر خودش را از معنی آن می کند) چگونه مردم تقوا پیشه می کردند؟من که نمی گویم مردم لباس نپوشند.خیر! شرم و حیا چیز دیگری حکم می کند.اما بدور بودن از آتش شهوت به خصلت دیگری نیاز دارد.
---
خیر! بدنبال سیمایی می گردیم که به خود خداوند و اصل دین توجه داشته باشند.و از هر چیزی برای خود حکم درست نکنند و بندگان خداوند منان را مجبور به اطاعت از آن نکنند و در دین تفرقه ایجاد نکنند.خداوند بزرگ قرآن را به ساده ترین شیوه برای مردم آن دوران فرستاد تا قابل هضم باشد.و پیامبرش را مامور رساندن آن و پاسخگویی به اختلافات کرد.اما در حال حاضر چند هزار توضیح و تفسیر از آن بیرون آمده است؟و بسیاری نیز از آن سو استفاده های نابجا کردند.
---
اما از عارفان گفتم.هر کسی روشی را برای سیر و سلوکش داشته است اما هر چه بوده برای خودش بوده است.آیا میتوان مرارتها و پرهیزات بایزید بسطامی را در جامعه پیاده کرد؟ آنچنان بر مردم سخت گرفت و برای پر کردن ضعفهای اعتقادیمان به شیوه های مختلف متمسک گردیم تا مردم از اصل دین بدور گردند؟ چرا باید برای دین هدایتگر خداوند منان اینهمه کتاب مرجع احکام ایجاد شود؟ چرا اینهمه صاحب نظر عظام پیدا شده است.خدا را شکر، که خدای بزرگ آنچه که مد نظرش بوده و برایش بسیار مهم بوده را در همان قرآن حکم نموده است والا ما هم مثل قوم بنی اسرائیل به بهانه جویی و گمراهی گرفتار می گشتیم و به تعداد احکام، صدها حکم کننده دین پیدا میشد.من که با حجاب مخالف نیستم، اما متمسک شدن به هر شیوه و طریقی را درست نمی دانم.
آیا این درست که اگر بایزید بسطامی آنطور عمل می کرده مریدانش در آن دوره مردم را مجبور به اطاعت از آن شیوه می کردند؟ این معلوم است که همه پرهیزگار نیستند چرا که اگر بودند دنیا به این وضع دچار نمی گشت؟اما تقوا و پرهیزگاری چگونه محقق می گردد؟ما سر را ول کردیم به دم چسبیدیم.ما قلب ها را ول کرده ایم به ذهنها چسبیده ایم. خداوند بزرگ را ول کرده ایم به بندگانش متوسل می شویم.اما نمی دانم در کجای نوشتارم ضد و نقیضی به چشم می آید که مد نظر شما بوده است؟ اما ممکن است اشتباهی دیده شود که ناشی از ضعف دیدگاه و بینش من است.خداوند مرا ببخشد! من پیامبر خداوند نیستم، حکم هم نمی کنم.اما اگر بتوانم خود خداوند متعال و قرآن را هدف اصلی قرار می دهم.
---
دوستان همسفرم!
خداوند متعال نگاه ناروا و شعله ور کردن آتش شهوت را نشانه رفته است و در آخر بندگانش را دعوت به توبه می کند.و در همه جا از تقوا صحبت به میان آورده و آنرا وسیله ای برای رسیدن به رستگاری بر شمرده است.او می داند شهوت چه بلایی بر سر مخلوقش می آورد.من هم که بنده اویم می دانم چه بلایی بر سر ما می آورد.امید است خداوند متعال آنهایی را که بدنشان به آتش شهوت نسوخته است در امان دارد!
دوست همسفرم!
نیا! دنبالش نیا!دنبال گرمای این نفس وسوسه گر نیا! این آن آتشی نیست که موسی به دنبالش روان شد تا به خداوند متعال رسید.شهوت(گرایش به جنس مخالف) می سوزاند.می خشکاند! (الان چشمانم کمی تر شده-امیدوارم اشتباه ننویسم) آتشت می کشد و خاکسترت را باد همراهش با خود می برد! می دانم چه میکند چگونه چشم و گوش را می بندد.می دانم! می دانم که نوشتارم اثر نمی کند چرا که قرآن تاثیرش از کلام من بیشتر است.می دانم که اثر نمی کند اما اگر رفتی، بدان که اول و آخرش یک چیز است.اما اگر دچارش نگشته ای خدا را شکر کن!و هر روز از او بخواه که تو را در امان دارد.بخواه! نترس از خالقت می خواهی!دائم بگو دائم بگو دائم بگو...بدان که هر نقص و ضعفی داشته باشی سرانجام نفس و شیطان آنرا پیدا میکنند و ضربه خود را می زنند.پس عجله کن تا ضعف ها را پر کنی! مطمئنم که شیطان، فکرش را هم نمیکرد در خودش روزی آتش حسد و کینه شعله ور شود.پس بدان اگر امروز احساس حسد نمی کنی فردا را به اطمینان دیروز سر مکن.باید ریشه کنش کنی!!!
--------------------
اما نمی دانم چرا دوست عزیزم [FONT="]quester مرا به غیر اسلامی بودن و ماهواره(شاید پشتم دیش ماهواره وصل شده خودم خبر ندارم!-کمی طنز) متصل کرده اند. شاید اگر رویشان میشد مرا کافر هم می نامیدند.این دردیست که در جامعه ما موجود است و زخمی است که در دل خیلی از دوستان عمق گرفته است.اگر شخصی عقایدش را براحتی بگوید و از دیگران نظر بخواهد و یا نظرش با دیگران متفاوت باشد، متصل به جریانات خاصی است.اگر به زعم شما من اینطور هستم به زعم خودم می رفتم و در جاهاییکه از حجاب و موارد دیگر انتقاد می کنند و دیدگاههای تند خود را ابراز می کنند مطلب می نوشتم.چرا آمده ام در این خانه(سایت) و در ضیافت شما شرکت کرده ام؟ در حالیکه می دانم قطعا دوستان بسیار معتقد و گاها متعصب زیادی در این خانه حضور دارند.چرا باید خودم را سیبل اتهامات آنها کنم؟ اما می دانم که تعصب با تعقد بسیار فرق می کند.می دانم که خداوند آگاهی هست که از قلب من و قلب دیگران با خبر است.
اگر هم کمی طنز بکار بردم قطعا برای کوچکی و به سخره کشیدن شخص خاصی نیست خصوصا که از انبیا و ائمه اطهار باشند.من خوار کجا و بزرگی آنها کجا! در کل کلام سو تفاهم ایجاد میکند و گوش و ادراکات با هم تفاوت داشته و دریچه های گوناگونی را برای صاحبش باز می کنند.در نهایت [FONT="]quester عزیز را به خداوند بزرگ واگذار می نمایم امید است اثرات این واگذاری در او معلوم گردد.و از اینکه در این چند روز مرامهمانداری کردید بسیار ممنونم!:Bye:
باز هم از خالق خودم که خالق انبیا هم هست، مغفرت می خواهم!:Doaa:
---
*نظر شما را به پاسخ این حقیر که به دوست عزیزم [FONT="]mahdiye داده ام جلب می کنم.تا دیدگاهم بیشتر برای شما روشن گردد.
با تشکر از همه دوستان همسفر!:Gol:
سلام
1: "اما دقت فرمایید ایشان اول نگاه ناروا از مردان نامحرم پوشانده و تقوی داشتند." کاملا با این حرف موافقم، اما حجاب ظاهری هم چیزی نیست که نادیده گرفته شود یا حتی مهم تلقی نشود. ما دو نوع حجاب داریم، حجاب ظاهری و حجاب باطنی. حجاب ظاهری برای خانمها شامل همین چادر و .. می شود، و حجاب باطنی یعنی نگهداشتن چشم و دل و فکر و .. از نامحرم. کسی که درونش خوب نباشد و بیرونش را زیبا کند منافق است، کسی هم که ظاهرش خوب نباشد درون خوبی برایش نمی ماند، یا حتی اگر بماند ارزش خود را از دست می دهد. حجاب ظاهری و باطنی باید در کنار هم باشد. مثل حضرت زهرا. "می خواهم از نوع و لباس مردمان آن عصر برای ما بگویید" ما نباید کلیشه ای برخورد کنیم. اصل موضوع حجاب ربطی به شرایط اقلیمی ندارد. حضرت زهرا خود را می پوشانده اند، پس ما هم اینکار را می کنیم. پوشش خوب جامعه ما الان چادر است.
2: "بعبارت دیگر اگر کسی ناشنوا هم بود که نباید به او دروغ گفت" مثال غلطی زدید. منظور من حیای حضرت زهرا بود.
3: در مورد حضرت رقیه ، ایشان یک دختر سه ساله معمولی نبودند. الگوی زنان بالغ هم بودند. حجابشان به ما درس میدهد.
4: محیط روی انسانهایی تاثیر نمی گذارد که به اوج تقوا رسیده باشند. غلط است خودمان را با حضرت یوسف و حضرت زینب مقایسه کنیم. اگر آنها الگوی ما هستند باید بدانیم هر دو نفرشان مجبور مجبور شدند در دربار حضور پیدا کنند. آنجا هم با نهایت عفت و حیا بودند. هرجا باشی باید خوب بمانی، ولی با میل خودت هم جای بد نباید بروی.
5: دین برای همه هست. هم آنهایی که در مسیرند هم آنهایی که دور شده اند. تقوا باید باشد، اما تقوای درونی از همین چیزهایی به وجود می آید که شما به آن می گویید افراط!
6: زکات واجب است، اگر داده نمی شود از اشتباه مردمه. به نظر من اگر حجاب در جامعه ما اجباری است ( البته نه حجاب واقعی، شمه ای از آن اجباری است) به نفع آن کسانی است که نمی خواهند گناه کنند و نامحرم را با پوشش بد ببینند. نه اینکه دلشان مریض باشد، اما بالاخره آدم توی خیابان که می خواهد سرش را بالا بگیرد! خودداری همان تقوا است، اما اگر شرایط ازدواج را نیابی باید تا آخر عمر خوددار باشی. حجاب ظاهری جز مهمی از تقواست. یک میوه اگر مغز خیلی خوبی داشته باشد اما پوسته اش پلاسیده و کرمو باشد کسی آن را نمی خواهد. کسی که حجاب ظاهری بدی داشته باشد(چون ظاهر بد دل پاکی باقی نمی گذارد) از دیدگاه خداوند مورد قبول نیست.
7: در جامعه ما این سختگیری لازم است. این دختر با حیا بار می آید، یاد می گیرد درون خودش را هم نگه دارد تا پدر و مادرش بدانند در همان کاخ هم سربلند و پاک می ماند! شما دم از تقوای درونی می زنید، ولی از حجاب ظاهری این شکلی ایراد می گیرید. این تقوا باید از آسمان توی دل کسی بیافتد یا با همین تربیتها؟
9: "تقوا هم هر دو را نشانه رفته است." کاملا درسته اما "نوع نگاه امروزی به زنان و حجابشان، درست و منطقی نیست." منظور شما از نگاه امروزی چیست؟ نگاه اسلام به حجاب در دو مقوله ظاهری و باطنی است. ظاهری شامل پوششی مثل چادر، نگه داشتن صدای محرک یا خنده و .. و امثال این است. باطنی هم که گفتم. اگر منظور از نگاه امروزی همین نگاه شما و امثال شما و حجاب نصفه و نیمه یا صفر است، بله درست نیست.
10: حجاب از خصوصیات مهم و انسانی ارجح است. حضرت آدم و حوا هم حجاب داشتند، اما وقتی به زمین آمدند این حجاب فروریخت. بعد از توبه شان هم گناه نکردند(انشاا..) "این پوشش هم نتوانست مانع جلوگیری از گناهان دیگر آنها(کلا بشر) گردد." حجاب لازم هست اما کافی نیست.
11: چرا می گویید راه راست دیگران؟ حجاب در تمام فرقه های اسلام هست. یعنی تمام این مردم در تمام این سالها برداشت اشتباهی از دستور خدا و سخنان رسول می کردند، فقط شما می گویید حجاب این شکلی نباید باشد؟ پس الگوهای ما چی؟ حضرت زهرا اگر حجاب داشت به خاطر شرایط زمانه بود؟ مگر در آن زمان زن بد حجاب نبود؟ بود، ولی حجاب دستور خداست و حضرت زهرا آن را پیروی می کرد. شما می گویید"ایشان اول نگاه ناروا از مردان نامحرم پوشانده و تقوی داشتند." پس مشخص است که کنارش حجاب ظاهری هم بود، اما حجاب ظاهری را زیر سوال می برید.
12: من که گفتم حجاب لازم است اما کافی نیست. این حجاب هم صوری نیست. همه ی فرقه ها از آغاز اسلام تا حالا این را انجام می دادند، حالا شما به آن می گویید صوری؟ حجاب یکی از محکمترین دستورات دین ماست که زیر سوال نمی رود، با صحبتهای شما لابد خداوند (نعوذبالله) این حجاب صوری را به مردم دستور داده. در اینکه حجاب دستور خداست شکی نیست. اگر شما غیر این را می گویید چون علم ندارید. شاید هم فکر می کنید از خدا بیشتر می دانید! اما اینکه جامعه ما را با جامعه آن وقت مقایسه می کنید: حلال محمد تا ابد حلال است و حرام او تا ابد حرام.
13: حجاب ربطی به فرهنگ مردم ندارد. به نهاد آنها بستگی دارد. انسان غریزه دارد و ضعیف است. پس باید موانعی برایش ایجاد کرد. مثال من برای ارزش حجاب بود. وگرنه من خودم اینکار را نمی کنم. چون مردم آن تقوای لازم را ندارند. حتی اگر هم داشته باشند اگر خانمها بی حجاب بشوند این تقوا را از دست می دهند.
14: شما یک آیه از قرآن را بیاورید که گفته باشد اختلاط زن و مرد جایز است. این داستان عامیانه نیست، روایت است. قرآن در کنار معصوم ما را به هدایت می رساند، اگر قرآن تنها را بگیریم و طبق نفس خود تفسیرش کنیم عقایدمان می شود مثل حرفهای شما!
15: اصل غیرت این است که انسان خودش حجاب داشته باشد، هم ظاهری هم باطنی. غیرت یک زن یا مرد به پاکی خود اوست.
16: منظورتان را متوجه نمی شوم. ما هم به خدا و قرآن می بالیم هم چهارده معصوم. باز هم می گویم حجاب لازم است اما کافی نیست. حجاب یکی از واجبات است، البته از واجبات بزرگ است، اما همه دستورات خدا نیست.
17: شما خود را خیلی فهیم فرض کرده اید که دستورات خدا را غیر منطقی می دانید،ولی یکی از عوامل بزرگ کثیف شدن مردم کشورهای دیگر بی عفتی بود. هر کسی این را میفهمد، اگر فکر کند و متعصبانه قضاوت نکند.
18: حضرت یوسف مثال بارز عفت است، اما این به این معنی نیست که جامعه می تواند هرجوری باشد، فقط ما باید خود را نگه داریم. حضرت یوسف به اجبار به قصر فرعون رفت. اگر دستور خدا نبود مطمئن باشید نمی رفت. اما آنجا هم خود را حفظ کرد. انسان باید پاک بماند، اما نباید خود را در محیط گناه بیاندازد. من مثال دیگری می زنم: آیه ای که راجع به برخورد حضرت موسی با دختر حضرت شعیب است را چرا نمی بینید؟ حضرت موسی جلوتر رفت تا وقتی باد لباس دختر را تکان می دهد و لباس به بدنش می خورد او را نبیند. بعد دختر با انداختن سنگ او را راهنمایی کرد. نه حتی با حرف زدن و آدرس دادن. البته اینها از نظر شما تعصبات غیر منطقی و افراط است. لابد حضرت موسی باید هم با دختر حرف می زد هم پشت سرش راه می رفت و خود را نگه می داشت! چرا از اینها الگو نمی گیرید؟ شما مثل کسانی هستید که از قرآن آنچه به نفعشان است می گیرند.
اختتامیه:
14 معصوم وسیله توسل ما با خداوندند. خود خداوند فرموده برای تمسک به من وسیله بجویید. اگر ما از معصومین می خواهیم شفاعت کنند برای قبولی توبه به درگاه خداست. حجاب جز مهمی از تقواست. اگر حجاب نباشد پس تقوایی هم نیست. هیچ کس نبوده که با بی حجابی به مقام قرب خدا رسیده باشد. 14 معصوم قرآن ناطق هستند، کسانی که تماما به قرآن عمل کرده اند. پس اگر کسی تفسیر حقیقی قرآن را می خواهد باید 14 معصوم را بنگرد.
شما نظر خودتان را دارید و تا وقتی این نظر با دستورات الهی مخالف است (که هست) اشتباه است. پس لطف کنید این شبهه افکنی ها را رها کنید. تا وقتی تنها به عقل و برداشت خود متکی هستید به جایی نمی رسید.
الگوی ما معصومین هستند چون آیینه تمام نمای خدا و قرآنند. تا وقتی هم که عمل آنها در این مورد روشن است جای بحثی نمیماند.
در پاسخ به شبهه مطرح شده توجه شما رو به مقاله ذیل جلب میکنم:
برخي مدعي هستند که " چادر، حجاب ديني و مذهبي نيست " . در اين مقاله قصد داريم بدون جانب داري ، به اين بحث پرداخته و پاسخي شايسته ارائه دهيم :دقت و پژوهش در آيهي 59 سورهي احزاب، صحت ادعاي مذکور را مورد ترديد جدي قرار ميدهد.
خداوند در اين آيه خطاب به پيامبرش فرموده است:
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛
اي پيغمبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خويشتن را با چادر خود فرو پوشند، که اين کار براي اين که آنها به عفت و حريت شناخته شوند تا از تعرض و جسارت هوسرانان آزار نکشند؛ بر آنان بسيار بهتر است و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
با سلام!:Gol:
از مدیر اجرایی عزیز کمال تشکر را دارم!
اما توجه شما را هم به ترتیب نزول سوره های قرآن کریم جلب می کنم:
سوره احزاب: سوره 90
سوره نور: سوره 103
بنابراین اگر حمل بر کامل کردن آیات قبلی باشد این سوره نور است که باید مورد استناد قرار گیرد!
---
اما در آخر از اینکه در این خانه (سایت) مرا مهمان بودید تشکر می کنم.اما در این خانه نیز بعضی از تعصبات بیشتر از تعقلات بوده و مرا مورد نوازش قرار دادند(که در دیدگاههای دیگر مشاهده می کنید و همینطور در دیدگاههای دیگرم در همین تاپیک).بنابراین همه شما را به خدای بزرگ می سپارم.
باقی بقایتان!
---
با تشکر از همه دوستان همسفر!:Gol:
سلام
به نظرم اون آیه ایی که دوستمون اوردند و تفسیر و تدبر کردندو باید با تاریخ نزول آن آیه بررسی بشه
یعنی دید اون موقع حجابی که زنان داشتند چه شکلی بوده
یکی کارشناسان تاریخو صدا می کند؟:Gol:
[FONT="]ظاهرا بر سر خاک شهدای تازه وارد این سایت، صلوات زیادی نمی فرستند(شاید در دلشان !).اما اگر دیدگاههایم نادرست است لااقل یک خدا بیامرزی نثار جان حقیر و خوارشده ما بکنید!! پیشنهاد می کنم که مدیران سایت بخش "خدابیامرزدت" را هم در کنار بخش صلوات ایجاد کرده تا نثار آنهایی گردد که دیدگاههایشان مورد قبول دوستان همسفر دیگر قرار نمی گیرد، شود تا دست خالی از اینجا نرویم.با تشکر!
سلام خدمت دوستان و کاربر گرامی جناب حامدق:Gol:
اول در مورد صلوات که فرمودید ما صلوات زدیم نه به این معنی که با شما هم عقیده ایم بلکه یعنی بحث خوبی را شروع کردید تا ابهامات دیگر اذهان نیز با پاسخهای روشن دوستان برطرف شود:ok:
و اما در مورد بحث :
اول سوالی دارم میشود بفرمائید موضع شما چیست؟
اصلن سر چه قضیه ای مشکل دارید و بحث دارید؟شما در هر پستتان به موضوعات زیادی اشاره کردید.
در اولین پستتان فرمودید شما بر سر اصل موضوع حجاب بحث دارید !!
میشود بگویید شما که مسلمانید اصل هر چیزی را در کجا میجوئید؟
{ما اصلا به شیعه بودن و اهل بیت کاری نداریم (به فرض )تا جواب شما را با گفته های خودتان بدهیم.}
خب اگر ما خود را مسلمان میدانیم پس برای اصل هر چیزی به قران رجوع میکنیم ؛غیر این است؟!!!
دوستان ایه هایی را از قران ذکر کردند که بسیار روشن و واضح اصل موضوع حجاب را بیان فرموده و به ان تاکید داشته هم برای زنان و هم مردان!!
که به طور ناخود اگاه در نوشته زیر به ان اعتراف کردید!:Nishkhand:
در جایی فرموده اید"[FONT="]حجاب حضرت زهرا چطور بوده...[FONT="]" --- شرح من: می خواهم از نوع و لباس مردمان آن عصر برای ما بگویید.لباس محلی و لباسی که هم مردان و هم زنان مورد استفاده قرار می دهند؟همانطور که در فیلمها هم می بینید حتی قبل از ظهور اسلام، لباس های خاص محلی آنها چه مردان و چه زنان چیزی شبیه جلاب یا لباس بلندی است که همه شما می گویید، بوده است.آنها تغییر لباسی نداده اند.شکی بر پاکی و دلپاکی حضرت زهرا(ع) نیست.اما دقت فرمایید
دوست گرامی:
ایا شما قبول دارید که جلباب همان پوشش بلند است؟
خب اگر قبول دارید که با توجه به نوشته هان مشخص شده دارید!!(قسمت قرمز شده)
پس باز سوال پیش می اید:
ایا قران فقط برای صدر اسلام نازل شده یا هنوز هم ریسمان نجات است و تمسک بدان واجب؟در حالی که میدانیم قران محدود به زمان خاصی نبوده و نیست!!
اما در مجموع باید بگویم
اول اینکه شما دوست عزیز مشخص نیست چه سوالی دارید و با چه چیزی مشکل دارید.چرا که صحبتهای نقض زیاد دیده شده.
دوم :اگر شما قران را اساس قرار میدهید پس باید بپذیرید که اصل حجاب همان چیزی است که دوستان اشاره کردند و خودتان نیز قبول داشتید.
با این تفاسیر دیگر جای بحث نمیماند:ok:
موفق باشید
باسلام!
اما نمی دانم چرا دوست عزیزم quester مرا به غیر اسلامی بودن و ماهواره(شاید پشتم دیش ماهواره وصل شده خودم خبر ندارم!-کمی طنز) متصل کرده اند. شاید اگر رویشان میشد مرا کافر هم می نامیدند.این دردیست که در جامعه ما موجود است و زخمی است که در دل خیلی از دوستان عمق گرفته است.اگر شخصی عقایدش را براحتی بگوید و از دیگران نظر بخواهد و یا نظرش با دیگران متفاوت باشد، متصل به جریانات خاصی است.اگر به زعم شما من اینطور هستم به زعم خودم می رفتم و در جاهاییکه از حجاب و موارد دیگر انتقاد می کنند و دیدگاههای تند خود را ابراز می کنند مطلب می نوشتم.چرا آمده ام در این خانه(سایت) و در ضیافت شما شرکت کرده ام؟ در حالیکه می دانم قطعا دوستان بسیار معتقد و گاها متعصب زیادی در این خانه حضور دارند.چرا باید خودم را سیبل اتهامات آنها کنم؟ اما می دانم که تعصب با تعقد بسیار فرق می کند.می دانم که خداوند آگاهی هست که از قلب من و قلب دیگران با خبر است.
اگر هم کمی طنز بکار بردم قطعا برای کوچکی و به سخره کشیدن شخص خاصی نیست خصوصا که از انبیا و ائمه اطهار باشند.من خوار کجا و بزرگی آنها کجا! در کل کلام سو تفاهم ایجاد میکند و گوش و ادراکات با هم تفاوت داشته و دریچه های گوناگونی را برای صاحبش باز می کنند.در نهایت quester عزیز را به خداوند بزرگ واگذار می نمایم امید است اثرات این واگذاری در او معلوم گردد.و از اینکه در این چند روز مرامهمانداری کردید بسیار ممنونم!:bye:
باز هم از خالق خودم که خالق انبیا هم هست، مغفرت می خواهم!:doaa:
---
*نظر شما را به پاسخ این حقیر که به دوست عزیزم mahdiye داده ام جلب می کنم.تا دیدگاهم بیشتر برای شما روشن گردد.
با تشکر از همه دوستان همسفر!:gol:
برادر گرامی
طنز هم ادب خاص خودش را دارد که اگر در جای مناسب و زمان مناسب مطرح نشود از مبحث طنز خارج می شود
منظور من از تشبیه حرفهای شما به برخی از شبکه های ماهواره ای ، همسو بودن سخنان شما با اینگونه شبکه هاست .
لطفا به نوشته من دوباره توجه کنید :
سوما - این بحث قرآن ، قرآن گفتن شما شده حکایت شبکه ها و سایتهای ضد شیعه و ضد اسلام
اگر قرآنی هست از وجود مبارک پیامبر (ص) است که بر زمینیان فرود آمده و همین پیامبر بزرگوار و عظیم شأن در فرمایشات خود فرموده اند که قرآن و عترت من .... بدونش شک معنی عترت را میدانید
پس چرا به برداشت های غلط و نابجا و حتی زیان آور خود از قرآن ادامه میدهید .
--------------------------------
متاسفانه در این دوره زمانی که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم این بحث ها رواج پیدا کرده و این خود از علائم آخر زمان است . کسی مخالف پرسیدن سوال و حس پژوهشگری و کنجکاوی و تحقیق شخص و یا گروهی نیست ولی معضل گریبانگیر این است که ماهیت پرسش سوال و زیر سوال بردن قرآن و دین و مذهب و پیامبر و امامت و در کل انسانیت ، این نیست که پرسش از روی علم و تحقیق و برای رسیدن به آگاهی و شناخت و رسیدن به کمال علمی و معرفتی شخص باشد بلکه دقیقا نقطه مقابل آن است ، اینکه از روی علم و آگاهی برای از بین بردن اعتقادات سوال پرسیده می شود برای بوجود آوردن شبهه و شک و تردید در نگاه مردم ، در اعتقادات مردم و بسیاری دیگر از مسائل...
لطفا به این نکات توجه کنید :
متاسفانه سوالاتی که خود ماهیتی ساده دارند با جوابی ساده پاسخ داده می شوند . اما پرسشگر قانع نمی شود !!!
با جوابی دقیق و کامل پاسخ داده می شود . اما پرسشگر باز قانع نمی شود !!!
از روی سند و احادیث و روایات به سوال پاسخ داده می شود . اما پرسشگر قانع نمی شود و علاوه بر قانع نشدن به رد و بی ارزش نشان دادن احادیث و روایات هم می پردازد
از روی قرآن پاسخی بدون کمی و کاستی داده می شود ولی باز در این حال پرسشگر فقط بر آنچه که خود از قرآن برداشت مینماید پافشاری نموده و حتی حاضر به بررسی پاسخ ها و راهنمایی ها نمی شود
خب دوست گرامی خودتان جواب دهید که علاج این قانع نشدن ها در کجاست !!!
در مورد آمدنتان به اینگونه انجمن ها و بحث ها و... هم عرض میکنم که من به شخصه به شما خوش آمد میگویم و امیدوارم که با پاسخ های مدیران عزیز و زحمت کش و دیگر دوستان باسواد و آگاه ، سوالات و شبهات شما و دیگر عزیزان به پاسخ برسد و ان شاءالله برطرف شود .
من برای دعایتان از شما کمال تشکر و سپاس رو دارم اینکه مرا به خدا واگذار کردید ،
من خودم روزی نیست که از خدا نخواهم که فقط گذرم به سوی او باشد نه غیر او ... آرزو بالاتر از این چیست ؟؟
ان شاءالله که همه ما به راه راست (همان صراط مستقیم) هدایت شده و سعادتمند دنیا و آخرت باشیم
برادر بزرگوارم
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که می تواند تاثیر گذار باشد اما کافی نیست.
این نتیجه به راحتی گرفته میشود و من هم موافق هستم با کمی تعدیلات: تاثیرگذار است اما کافی نیست.
به نظر شما آنهایی که از نفس اماره و شهوت و شهوت رانان جان سالم بدر برده اند فقط به واسطه حجاب بوده است آنهم به این شکلش؟
چه کسی گفته که تنها راه بدر رفتن از شهوات حجاب است؟؟!!!حجاب از راه های لازم بدر رفتن از شهوات است و مسلم است که این اول راه است
آخر به کدام شکلش؟ خیلی برایتان محیرالعقل است این حجاب برتر؟؟ این جمله دوست بزرگوار بسیار به جاست:
میشود بگویید شما که مسلمانید اصل هر چیزی را در کجا میجوئید؟
چرا باید برای دین هدایتگر خداوند منان اینهمه کتاب مرجع احکام ایجاد شود؟
چرا اینهمه صاحب نظر عظام پیدا شده است.
البته شبهات شما چیزی ورای این مسئله حجاب است برادر بزرگوار، که انشالله به لطف خدا با منطق روشن و منصفانه
در صدد رفع آنها بربیایید.
سلام
ظاهرا با مسائل خیلی زیادی توی دین مشکل دارید! حجاب فقط یکیشه!
می گید با اصل حجاب موافقید، ولی احتمالا اصل حجاب از نظر شما با اصل حجاب از نظر دین خیلی فرق می کنه..! حرف هیچ کسی هم قابل قبول نیست، چه کارشناس چه عالم! هر چند دیش بهتون وصل نیست، اما شما مسائلی از دین بیان می کنید که پیش از شما همون دیش دارها موفق به درکش شدند!
کسی که سوال می کنه منتظر پاسخ می مونه تا جواب رو پیدا کنه. مقاله نمی نویسه و روش پافشاری نمی کنه.