تفسیر قرآن کریم

تفسیر آیه ۱۵ سوره نوح چیست؟

با عرض سلام
چرا حضرت نوح به قوم خود میگوید
أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً «15»
در حالی که هنوز هم در قرن حاضر حقیقت واقعی طبقات هفت گانه آسمان اثبات نشده چه برسد به زمان حضرت نوح ع.
آیا این سوال حضرت نوح ناظر بر یک معجزه حضرت برای قومش بوده؟
آیا در روایات اهل بیت در مورد این سوال حضرت نوح چیزی بیان شده؟

تفسیر و مفهوم یکی از آیات قرآن (إنا سنلقی علیک قولا ثقیلا )

با سلام

سوال بنده این بود که تفسیر و مفهوم آیه ی شریفه ی « إنا سنلقی علیک قولا ثقیلا » ( مزمل ، 5 ) چیست ؟

منظور از « قول ثقیل » در این آیه شریفه چه چیز می باشد ؟

سپاسگزارم

تفسیر عبارت « نحن » در آیات قرآن کریم

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما

از یکی از منبریون شنیدم که گفت : منظور از کلمه « نحن » در قرآن مجید ، اهل بیت علیهم السلام هستند . میخواستم بپرسم این گفته صحت دارد و آیا پشتوانه حدیثی دارد ؟

تشکر

درخواست راهنمایی برای شرکت در مسابقه ی تفسیر

انجمن: 

سلام ؛

بنده در مسابقه ی تفسیر قرآن کریم مرحله ی استانی ، به یاری خدا ، رتبه ی اول رو کسب کردم و چهارشنبه ی این هفته باید به مرحله ی کشوری برم
این جا پست گذاشتم برای اینکه از شما استادان گرامی ، راهنمایی بگیرم در مسابقه

محتوای مسابقه سوره های معارج و واقعه هستند و مرجع ، تفسیر نمونه و یه آزمون کتبی هست و کنفرانس

در تفسیر نمونه ، حدیث هست ولی نه برای همه ی آیات ، کسی مرجعی سراغ داره برای پیدا کردن احادیث پیرامون آیات ؟

معنا و تفسیر آیه 26 سوره مبارکه کهف

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما

سوال بنده این بود که معنای کلمه « ولی » در آیه شریفه (( مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا )) - 26 ، کهف - چیست ؟ بمعنای سرپرست و صاحب اختیار است یا دوست ؟ ( با استناد به کتب تفسیری شیعه )

با تشکر ...

نقش خدا در پلیدی های انسان چیست؟

سلام دوستان

من چندبار از مطالب سایت استفاده کردم. اما این اولین باره که سوالی می پرسم. امیدوارم بتونم از کمکتون استفاده کنم.

سوالم مربوط به آیه های 7 و 10 از سوره بقره هست:

آیه 7: ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه

سوال: چرا خدا چنین کاری با کسانیکه کافر شدن می کنه؟ مثل اینه که من از ریاضیات 0 بگیرم. بعد استادم طرحی بریزه که دیگه نتونم یاد بگیرم. و راه فراری از نمره ی صفر خودم نداشته باشم. مثلا اجازه نده من سر کلاس بیام، یا به بچه های کلاس بگه که بهم جزوه ندن، و ...

خب چرا؟ اصلا چرا خدا خودش رو در این اشتباه بوجود اومده (کفر) سهیم می کنه؟

آیه 10: فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا

سوال: باز هم همون سوال پیش میاد. چرا خدا مرض رو اضافه کنه؟ مثل اینه که من مریض باشم، برم دکتر. اما توصیه های دکتر رو رعایت نکنم. بعد دکترم عصبانی بشه و یه آمپول بهم بزنه که مریضیم بیشتر بشه...

ممنون که سوالم رو خوندید. منتظر پاسخ هستم.:Sham:

تفاوت شیعه و اهل سنت در تفسیر قرآن

انجمن: 

با عرض سلام و خسته نباشید
برای اولین بار شروع به خواندن ترجمه قرآن نمودم و سوالاتی برایم پیش آمد خیلی سوال دارم و خوشحالم این انجمن را پیدا کردم متاسفانه علم بنده در مورد دین کافی نیست تا بحث دینی کنم فقط جوابم را میخواهم چون وقتی در اینترنت سرچ کردم متوجه شدم بعد پیامبر خاتم ، اسلام به چندین فرقه تبدیل که هر فرقه تفسیر و احکام خود را دارند اولین سوال من در مورد آیه زیر می باشد:

  • ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾(سورهٔ نساء-آیهٔ ۵۹)
  • اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است.
خوب در این آیه اطاعت 3 نفر واجب است اول و دوم خدا و پیامبر که شکی نیست سوم اولی الامر می باشد که نمی دانم کیست؟!

البته در آیه دیگری خدا اولی الامر را معرفی کرده

[=&amp]«[/][=&amp]اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون[/][=&amp]»[/]



[=&amp]«ولیّ شما تنها خدا و رسول او و کسانی که ایمان آورده‌اند؛[/]



[=&amp]همان کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و در حال رکوع نماز زکات می‌پردازند، می‎باشند.» (سوره مائده، آیه 55)[/]



بنابر تحقیقاتم شیعه حضرت علی (ع) را ولی امر میداند
میخواستم ببینم در فرقه های دیگر هم همین عقیده وجود دارد یا خیر و اگر نیست ولی امر چه کسی را شامل میشود؟

«فضیلت و خواص سوره های قرآن»

[="times new roman"]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
دوستان در این تاپیک ها فضیلت سوره ها قرار می گیرد لطفاً بحث ها دیگر مطرح نکنید!
[/]

در ضمن هر موضوعی درمورد آن سوره ای که ایجاد کرداید بود آن هم قرار دهید

دلنوشته یک مرد حجاب دیده

انجمن: 


[=&quot] با نام خداوند بخشنده مهربان[/]

[=&quot] اصل حجاب چیست؟؟؟[/]

[=&quot]در ابتدای مطلبم دستها را بالا برده و اعلام میدارم که من با اصل حجاب موافقم.اما با این حجابهای امروزی مخالفم.آنچه که خداوند بزرگ گفته و خصوصا عالمان اصل دین با آن رجوع نموده، درست است.خداوند دانا در سوره نور آیه 31 فرموده: "ای پیامبر، زنان مومن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و پاکدامنی کنند و زینت و آرایش خود را جز آنچه که قهرا ظاهر می شود بر دیگران ظاهر نسازند و روسری خود را تا گردن بیندازند و زیور آلات خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران خود و پدران شوهر و ... و طوری راه نروند تا زیور آلات پاهایشان معلوم گردد.ای اهل ایمان همگی به درگاه خداوند توبه کنید شاید که رستگار گردید":Gol:[/]
[=&quot]آنچه که از آیه بالا نمایان می شود بکار بردن روسری توسط بانوان آنهم تا گردن است و پوشاندن زیورآلات(دستبند و گردن بند و ...) از دید نامحرمان می باشد.بعبارت دیگر صحبتی از چادر و مانتو و پوشیدن روسری زیر چادر و نپوشیدن پیراهن آستین کوتاه و موارد دیگر در میان نیست.باز هم بعبارت دیگر اگر بانویی یک روسری بهمراه یک پیراهن و یک شلوار بپوشد مشکل شرعی در او وجود ندارد به شرط آنکه از زیور آلات در نزد نامحرمان استفاده نکند(این دیدگاه من نسبت به آیه است).حال در جامعه امروز ما چنین سیمایی دیده می شود؟ اگر دم از قرآن و انجام دستورات آن می زنیم اینگونه عمل کردن دیگر چیست؟چرا هر چیزی را به اسم دین می خواهیم بر دیگران جاری کنیم؟ همه ما دوست داریم که زنان و مردان و همه انسانها از این گونه گناهان در امان باشند و محیط جامعه سرشار از پاکی باشد اما باید این آب پاکی را از مجرایش در لوله های ادراکی مردم جریان داد نه هر آبی را از هر مجرایی جریان داد.آنقدر ناآگاهی و نادرستی در انجام اینگونه دستورات داریم که یا افراط پیش می آید یا تفریط سرش را از آخورش بیرون می آورد.یا آنقدر بی حجابی پدید می آید یا آنقدر پر حجابی! بطوریکه بانویی که خودش را بسیار پوشانده است در خیابان توسط شوهر خودش قابل شناسایی نیست.و باز هم بطوریکه بانویی خودش را آنقدر نپوشانده(از چهار تیکه لباس، چند تیکه آنرا نپوشیده!) که خودش و شوهرش توسط دیگران انگشت نما می شوند.:Cheshmak:[/]
[=&quot]این خداوند مهربان آنقدر مهربان است که در آخر باز هم از کسانی که به نگاه ناروا آلوده شده اند دعوت کرده تا توبه کنند.به نظر من او مجبور شده که این آیه را برای انسانها نازل کند.ببین چه کرده اند و چه کرده ایم که اینگونه شده است! دقت کنید او در ابتدا امر به حفظ نگاه کرده و از نگاه ناروا منع کرده است بعبارت دیگر این عمل می تواند باعث رفع گناه شده و پاکی را به ارمغان بیاورد.:Gol:[/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]مسئله حجاب در بین تمامی اقشار جامعه بازخوردهای مختلفی را ایجاد کرده است.اصلا حجاب یعنی چی؟ منظور پوشاندن نقاط خاصی از بدن از چشم نامحرم است.بعبارت دیگر یک تیکه پارچه می خواهد حیا وعفت را برای کسی که آنرا بر تن می کند به ارمغان بیاورد و در ضمن برای جنس مخالفش چشم پاکی و دوری از گناه را! که میتواند مثمر ثمر باشد اما کافی نیست.حکم صد در صد نیست که برای این نظریه داده می شود چرا که نقیضش نیز ثابت شده است.در واقع کاهنده و کم عمق کننده زخم تیغ نگاههای شهوانی است.اگر ذهن و دلی مریض باشد و اسیر شهوت باشد، چادر که هیچ دیوار چین هم جلودارش نیست.چرا که ذهنش و نفسش جلوتر از نگاهش بیرون می آید.مریض شده هار شده سرگردان شده دنبال شکار می گردد.:Moteajeb!:[/]
[=&quot]بسیاری از عارفان گذشته برای اینکه از این خطرات در امان بمانند روشهای خاصی را در نظر می گرفتند تا بتوانند این زهر را گرفته و از آن پاد زهر درست کنند!آنها خودشان را به سختی زیادی دچار می کردند تا بتوانند پرهیز کرده و در امان بمانند.اما حالا به جای جا انداختن و رفع مشکلات حاد انسانی و شخصی که برای هر شخصی ضروری است روی به سختگیری از جهات دیگر آورده اند.مثل این است که جلوی انسانی گرسنه، بر گوشت بریان روی میز یک حفاظ فولادی بکشی و او را در حسرت غذا بگذاری.آخه جان دلم او گرسنه است او نیاز به غذا دارد او نیاز به همسر دارد نیاز به مونس دارد.آقایان عظام من! تدبیری بیندیشید تا از راه سالمش به نیاز خود برسد تا از راه ناسالم درگیر گناهان نگردد.آخه همه ما که پرهیزگار نیستیم، همه ما بر راه راست پرورش نمی یابیم باید بسیاری را به آن سمت رهنمایی کرد.روی ریل قرار داد.تا ....[/]
[=&quot]آن حجابی که باید انسان را از گناه دور بدارد چیز دیگریست.چرا دائم به ظاهر توجه داریم.چرا اصل را نمی توانیم جا بیندازیم بزور فرع را وارد می کنیم.خداوند بزرگ در قرآن فرموده که به مستمندان کمک کنید، ذکات بدهید، مال حرام نخورید، و موارد دیگر! آیا در جامعه این گناهان در هر روز روی نمی دهد؟ آیا اگر شخصی ذکات نمی دهد باید برویم و بزور او را مجبور سازیم تا ذکات بدهد یا روزه بگیرد یا موارد دیگر!:Narahat az:[/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]اصلا من پیشنهاد دیگری برای جماعت مردان خصوصا این مردان عظام و قانون گذار دینی و مدنی دارم.چطور است ما مردان همگی دسته جمعی اخته(همان ختنه عمیق یا عمق دار) کنیم.بخاطر زنان جامعه خود فداکاری کنیم تا آنها با خیالی آسوده بهمراه ما از گناه در امان بمانیم.اگر برای گناه نکردن اینهمه اشتیاق داریم و مشتاق لقا خداوند هستیم، اینکار را بکنیم.از لحاظ درونی و قلبی که نتوانستیم به پاکی و تقوا برسیم از لحاظ فیزیکی و دیداری این کار را بکنیم.(کمی طنز-اگر کسی اینکار را کرد پای خودش!):Nishkhand:[/]
[=&quot]آیا در طول تاریخ یک باحجابی نبوده که تن به گناه ندهد؟اگر نبوده بگویید.مثال نقض بیاورید تا این فرضیه از بنیان باطل شود.اصلا خودم با یک تی پا بیرونش می کنم![/]
[=&quot]حضرت آدم (ع) و حوا (ع) هم وقتی در برابر هم قرار گرفتند از روی شرم و حیا بعضی از قسمتهای بدن خود را پوشاندند.من بعید می دانم حضرت حوا (ع) در آن لحظه چادری برای خود بریده باشد و آنرا بر سر کرده باشد.اگر موضوع حجاب اینقدر مهم است چرا خداوند متعال از همان اول این موضوع را برای آنها بیان نکرده بود و برای حضرت حوا (ع) چادری در نظر نگرفته بود؟ چرا از زمانهای بسیار گذشته این مسئله به این شکل بیان نشده است.اصلا حجاب امروزی این چیزی است که خداوند متعال مد نظرش است؟حتما می گویید که شرایط زمانه و انحرافات موجود در آن باعث شده که چنین احکامی صادر شود.بله! اما نمی گویید گذشتگان ما چه کردند که خداوند متعال مجبور شده اینچنین حکمی را صادر کند(البته این حکم به این محکمی نیست که در شرایط حاضر اجرا می گردد)؟ آیا احکام و دستورات دیگر راجب تقوی و حیا و موارد دیگر را فراموش کرده ایم و راهکارهایی درست را نیندیشیده ایم که روزی به این روز دچار نگردیم.
[/]
[=&quot]آقایان عظام! اصل دین چیست و چه چیزی را فریاد میزند؟چرا بر سرش حجاب می کنید؟ چرا حجاب ارزش و والا مقامی را بر سر این انسان درمانده و ذلیل امروزی نمی کنید تا از فرش بر عرش رود و ارزش واقعی خود را درک کند تا خودش را به هر تنی نسپارد! تا هر خداوندی را خداوند یکتای خود نکند!! این انسان امروزی بیمار است.برادر من، خواهر من، پدر من، استاد من، درس دین خوانده من، زیر سایه سادات قرار داده ای من،از همه جا روزی خور من، دم از حق گفتن و نان ناحق خور من،... موارد دیگر من(کمی طنز)!!!، آخر به کدامین سوی می رویم؟ آیا این راهی که می رویم به رستگاری منجر می شود؟چه کسی این راه را رفته که دوباره برگشته که برای ما اینگونه احکام امروزی را تجویز می کند؟ :Ghamgin:[/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]مادرم که در تابستان با آن حجابش بیرون می رود، من ناراحت می شوم و فکر می کنم که او چگونه در این گرما دوام خواهد آورد.مانتو می پوشد و روسری بر سر می کند و روی آنهم چادر بر سر میکند.یادم رفت بگویم شلوار هم می پوشد بهمراه جوراب!(چقدر گرمم شد!-کمی طنز). او وقتی به خانه می آید از گرما می نالد.حق هم دارد.من با یک تی شرت که بیرون میروم گاهی از گرما به فغان می آیم.آیا زنان ما که خواهران و مادران ما هستند این حق را ندارند؟چه کسی این حق را از آنها گرفته است؟آنهایی که یکروز حلال می کنند و روز دیگر حرام میکنند و قوانین و احکام جدید از طرف خود در می آورند و دیگران را مجبور به اطاعت می کنند یک روزی باید پاسخگو شوند.حتما در برابر خداوند متعال میگویند ما برای دین و دوری از گناه اینکار را کردیم.اما نمی دانند بخاطر دین چه حقهایی که ضایع نشده و چه جنایتهایی به نام دین از دیگران سر نزده است.اما میدانند! اگر اینطور است چرا مردان را کور نکردند تا از دیدن جمال زنان محروم مانده و از گناه بدور نگردند آنهم به نام دین! اگر روزی یک زن مستبد و قوی در دنیا پیدا شود که چشم مردان را از کاسه در آورد و یا آنها را اخته کند، همین آقایان عظام! از ته دل خوشحال خواهند شد که در آن زمان و در آن مکان نیستند تا آن بلا برسرشان آید!!!:Khandidan!:[/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]حجاب آنهم اینگونه بیشتر شبیه استثمار مردان بر زنان است.چون من گناه نکنم شما اینگونه بگرد.چون دیگران گناه نکنند تو اینگونه باش.پس راحت تر است بفرمایید نسل زنان را برای همیشه برچینند تا مردان همان عصر از گناه بدور بمانند.اگر برای محافظت زنان جامعه از دست افکار پلید باید حجاب بر تن آنها کرد، پس با این وضع و اوضاع زمانه، حتما باید برای محافظت زنان عصر ما، به دستشان آر پی جی داد و بر تنشان زره و کلاه خود کرد و بر اطرافشان چند تا مین ضد نفر کاشت تا شاید در امان بمانند![/]
[=&quot]اگر مردی، نه اگر واقعا مردی(آقا شما را میگم، آقایان عظام و احکام گذار و خواص و عوام)، مثل حضرت یوسف باش در بین جماعت زنان خوشگل و بی حجاب مصری! آیا اگر بانو زلیخا حجاب بر سر داشت از آتش شهوت در امان می ماند؟ تا شبیه حضرت یوسف نباشی و آنچیزی که او در خودش داشت، تو نداشته باشی نمی توانی با تقوا گردی.پس شبیه او شو! چون که من ضعیفم و ممکن است گاهی آن حسم بجنبد پس بنابراین تو حجاب داشته باش که نشد حرف، نشد کار، نشد عاقبت اندیشی، نشد آخرت، نشد تقوا....بسه دیگه بابا تو هم، اه!:Kaf:[/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]شما میتوانی در خانه ات به پسرت بگویی: پسرم تا ساعت ده شب بیشتر بیرون از خانه نمان. اما نمی توانی بگویی خداوند متعال اینگونه فرموده است.چون نفرموده است.باید کاری کنی که وقتی به سن رشد رسید احساس "نیاز" به زنآشویی داشته باشد نه احساس نیاز به زن آغوشی! و باید در جامعه کاری که کرد که این نیاز انسانها که یکی از ساده ترین آنها است براحتی رفع گردد.بابا مگر چیکار می خواهند بکنند؟ یک زن و یک مرد بعد از سر کردن دوران نوجوانی می خواهد مستقل شده و با هم در یکجا زندگی کنند بچه دار شوند و الی آباد!!! بابا اگر حیوانات هم مشکلات ما را داشتند تا بحال نسلشان منقرض شده بود، آخه، آخه بابا، آخه یکی نیست بگوید چرا اینجوری شده است؟ آخه چرا ما جوانان را در این شرایط قرار می دهید؟اگر مردید بگویید دیگر، توضیح دهید دیگر، ... بسه دیگر! :ok:[/]
[=&quot]اگر واقعا کسی مریضی روحی و بیماری شهوانی گرفته که با این تجویزها کاری از پیش نمی رود.مثل این می ماند که به یک گرگ در بین جماعت بره ها پیتزا تعارف کنی! مثل این می ماند که برای مریض در حال موت، آسپیرین بچه تجویز کنی!! مثل این می ماند که ... بقیه اش را شما دوستان همسفرم بگویید!!![/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]در آخر پیشنهادی دیگری مطرح می کنم که شاید مفید واقع گردد.چطور است بعضی از این آقایان عظام را با کشتی به پیش قبایلی که فقط زنان عریان مادرزاد دارند برده و آنها را بر سواحل آنجا پیدا کرده تا یکماهی آنجا بمانند.تا ببینیم چه میشود(بدون دوربین و میکروفون).آنوقت خواهیم دید که آنها لباس بر تن زنان می کنند یا این آقایان لباس از تن خود خارج می کنند!!!(کمی طنز-برای بهبود جو- برای فضا سازی-برای رساندن مقصود).:khaneh:[/]
[=&quot]تقوا داشته باشی فرقی نمی کند در کجا باشی در دربار زنان مصری یا سواحل دریایی خاص!!! (بدون طنز-جدی جدی):ok:[/]
[=&quot]---[/]
[=&quot]نوشتارم حالتی خاص و رها داشته که در جای دیگری مشابه آنرا ندیده اید.که نثری روان بدون داشتن ترکیب نوشتاری و لغات سخت آنرا همراهی میکند. بنابراین هر چه که در دلتان می گذرد و درست می پندارید در این تاپیک(موضوع) ابراز دارید هر چند که توسط مسئولین مملکت مورد توجه قرار نگیرد.دین اصل، چنان باید بوزد که تمامی انسانها را از وزشش بهره مند سازد باید بوی خوش اصلش، بدون زدن ادوکلن مشامها را نوازش کند، باید اختلافات اعتقادی بوجود آمده را رفع کند باید انسانها را از این دلتنگیها و پابستگیها و دلبستگیهای آلوده کننده برهاند. نباید با تصمیمات اشتباه راه آنرا سد کرده و باعث بروز مشکلات جدیدتر و حادتری آنهم به اسم دین گردیم.:ok:[/]
[=&quot]این دیدگاه من است که میتواند با اشتباه همراه بوده و نیازمند دیدگاه حق دیگران است.که در نهایت حق از خالقش که خالق همه هستی است نشات می گیرد.بنابراین دوستان همسفر عزیزم با تامل و تفکر بیشتری به دیدگاه من و دوستان دیگر اندیشیده تا گمراهی حاصل نگردد و خط راستی به حاشیه کشیده نشود.بنابراین در اینگونه موارد به خداوند هدایتگر متوسل شده تا اگر با گمراهی روبرو شده او شما را نجات بخشد.[/]
[=&quot]نوشته های دیگرم در تاپیک "آیا حضرت عیسی (ع) مرده است" و "با اینکه خدا هست چرا مردم سومالی و آفریقا می میرند[/]. , "[=&quot]جواب واقعی این سوال چیست؟آیا قرآن واقعا وحی است؟[/]"
[=&quot]با تشکر از همه دوستان همسفر!:Sokhan:[/]

دانلود «البیان» جلوه‌ای از اجتهاد روشمند در تفسیر قرآن

[="darkgreen"]«البیان» فی تفسیرالقرآن، اثر فقیه شیعی معاصر، آیت الله سیدابوالقاسم خویی (متوفی1371 ش) است.این کتاب که بیشتر به عنوان اثری در حوزة علوم قرآنی شناخته شده است تا تفسیر، در واقع، حاصل درس های تفسیر قرآن آیت الله العظمی خویی در حوزة علمیة نجف است. ایشان با نگاهی انتقادی به تفاسیر موجود در نظر داشتند کتابی در تفسیر قرآن بنویسد که مزایای یک تفسیر جامع را دارا باشد.(خویی،/ 13)
اما با توجه به آنکه پیش از پرداختن به تفسیر لازم است مفسر دیدگاه خود را درباره مباحث مهمی که با اصل مباحث تفسیری مربوط است و می‏تواند روشنی‏بخش زوایای تاریک علم تفسیر باشد کاملا ًروشن کند، ایشان قبل از شروع به اصل تفسیر، مقدمه ای را با عنوان «مدخل تفسیر قرآن» قرار دادند و در آن یک سلسله مباحث علمی و کلی را پیرامون قرآن مانند: عظمت قرآن، اعجاز قرآن، مصونیت قرآن از تحریف، عدم تناقض و عدم نسخ در احکام قرآن و امثال این مباحث که اساس و شالوده یک تفسیر صحیح و اصیل علمی را تشکیل می‏دهد را بررسی نمودند.
تفسیر سورة حمد، بخش پایانی کتاب است که مؤلف در پرتو توجه به قرآن و سنت، و تأمل در لغت و ادب عربی، آیات را تفسیر کرده است. بینش فقهی و دقت های اصولیِ مؤلف در جای جای تفسیرِ وی آشکار است.
در تعلیقات این اثر 26 بحث مهم تفسیری، حدیثی، کلامی وفقهی ارائه شده است که در میان آن ها می‌توان مباحثی همچون، مصادر حدیث ثقلین، شرایط ترجمه قرآن، مصادر حدیث شفاعت‏، تحریف حدیث متعه، احادیث تلاوت «بسم اللّه» در نماز، مسئله الامر بین الامرین را یافت.
مباحث علوم قرآنی این اثر به دلیل اتقان و جامعیت مورد توجه محافل علمی و قرآنی داخل و خارج از کشور واقع شد. تأثیر این کتاب در حوزة علوم قرآنی، بویژه در بحث تحریف ناپذیری قرآن کریم، بسیار بارز است، تا جایی که برخی آثار، نوعی تلخیص یا بسط «البیان» به شمار می روند. توجه عالمان و قرآن پژوهان اهل سنت نیز نشانة دیگری از گسترة حضور این اثر است. (مهدوی راد، /‌47)
اهمیت ویژه و منحصر به فرد مباحث علوم قرآنی «البیان» موجب شده است تا این کتاب به صورت کامل به زبان های مختلف ترجمه و چاپ شود. «البیان» بار نخست در 1375 هجری در نجف به چاپ رسید. هاشم هاشم زادة هریسی و محمدصادق نجمی آن را با عنوانِ بیان، در علوم و مسائل کلی قرآنی، به فارسی ترجمه کرده اند. ترجمة کاملی از آن نیز به زبان اردو، به مترجمیِ محمد شفاء نجفی، در1410/1989 در اسلام آباد به چاپ رسیده است انتشارات دانشگاه آکسفورد هم ترجمة انگلیسی کاملی از «البیان» به قلمِ عبدالعزیز ساشادینا در 1998منتشرکرده است. همچنین، دو فصل «جمع و تدوین قرآن» و «مصونیت قرآن از تحریف» توسط اصغرعلی جعفر در1987 به انگلیسی منتشر شده است. فصل «حجیّت ظواهر قرآن» نیز به ترجمة مجاهد حسین در مجله التوحید در 1989 منتشر شده است. (مهدوی راد، 5/48)
علیرغم توجه گسترده به بخش علوم قرآنی این اثر، متاسفانه بخش تفسیری آن چندان مورد توجه و ژرفکاوی های پژوهشی واقع نشده است. این در حالی است که به نظر می رسد در این بخش روش و سبک جدیدی از تفسیر قرآن ارائه شده است از این رو جا دارد با مراجعه و کنکاش پی در پی در زوایای این اثر ویژگی‌ها و اسلوب تفسیری آن تبیین گردد.
در این نوشتار، تلاش می شود بخشی از این کاستی ها جبران گردد و با بررسی تفسیر سوره حمد از زوایای مختلف به ترسیم اصول و ویژگی های روش تفسیری آیت الله خویی بپردازیم.[/]