جمع بندی دور شدن از خداوند
تبهای اولیه
سلام
مدتیه به دلایل مشغله فراوون، کم کم از دعا خوندن و قران خوندن فاصله گرفتم و فقط می رسم نماز واجبم رو، اونم بصورت عجله ای بخونم...درحالی که قبلا دعا و قران میخوندم و قران حفظ میکردم و تفسیر مطالعه میکردم و تا فرصتی می یافتم مطالعه دینی داشتم...اما چند وقتیه به این روال عادت کردم و حتی اگه فراغتی هم پیدا کنم باز هم اصلا کششی ندارم که سراغ مستحبات و مطالعه دینی و این چیزها برم... خلاصه به همین دلیل خیلی از خداوند دور شدم و اصلا حس و حال معنوی از درونم پر کشیده..
چیکار کنم که دوباره به خداوند نزدیک بشم و حال و هوای معنویم رونق پیدا کنه؟
چند بار هم امتحان کردم که دوباره هرشب قران بخونم ومستحبات انجام بدم اما یک شب انجام میدم باز شب بعد یا فرصت نمیشه و یا متاسفانه حس و حالش رو ندارم...
راهنماییم کنیم چیکار کنم... اصلا حال و هوای معنوی از وجودم پرکشیده...
سلام
مدتیه به دلایل مشغله فراوون، کم کم از دعا خوندن و قران خوندن فاصله گرفتم و فقط می رسم نماز واجبم رو، اونم بصورت عجله ای بخونم...درحالی که قبلا دعا و قران میخوندم و قران حفظ میکردم و تفسیر مطالعه میکردم و تا فرصتی می یافتم مطالعه دینی داشتم...اما چند وقتیه به این روال عادت کردم و حتی اگه فراغتی هم پیدا کنم باز هم اصلا کششی ندارم که سراغ مستحبات و مطالعه دینی و این چیزها برم... خلاصه به همین دلیل خیلی از خداوند دور شدم و اصلا حس و حال معنوی از درونم پر کشیده..
چیکار کنم که دوباره به خداوند نزدیک بشم و حال و هوای معنویم رونق پیدا کنه؟
چند بار هم امتحان کردم که دوباره هرشب قران بخونم ومستحبات انجام بدم اما یک شب انجام میدم باز شب بعد یا فرصت نمیشه و یا متاسفانه حس و حالش رو ندارم...راهنماییم کنیم چیکار کنم... اصلا حال و هوای معنوی از وجودم پرکشیده...
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
همين که شما چنين دغدغه اي داريد نشان دهنده اين است که از خدا دور نشده اید. اما در عین حال به نکاتی توجه بفرمایید:
الف: عبادت در اسلام، منحصر به نماز و روزه نمی شود. بلکه معنای وسیعی دارد. کار به عنوان یک امر مقدس، معرفی شده است؛ در روایتی در خصوص کار و داشتن حرفه آمده است:
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند: «إنّ اللهَ تعالی یُحِبُّ المُؤمنَ المُحترِف [1] خداوند مؤمنى را که داراى حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست میدارد.»[1]
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در بیانی می فرمایند: «العِبادَةُ سَبعون جُزءاً افضلها طَلَبُ الحَلال[2] عبادت هفتاد جزء است که برترین آن کسب حلال است».یا در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام)) آمده است؛ «الکادُّ عَلى عِیالِهِ مِن حَلالٍ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه [3] آن که خانواده خویش را از حلال روزى مىدهد، مانند مجاهدِ در راه خدا است.» و روایات متعدد دیگری که همگی تاکید بر اهمیت کار و حرفه و اشتغال دارند.
ب: دوری واقعی از طریق گناه و ترک واجب رخ می دهد، کمی با خود تامل نمایید، که ایا در محل کار و زندگی خود چنین اموری رخ داده، در صدد اصلاح برآیید.
ج: سعی نمایید در حین اشتغال، در صورت امکان اذکاری مانند صلوات و یا ذکرهایی که در برای هر روز هفته بیان شده و در ابتدای مفاتیح الجنان آمده، را بر سر زبان داشته باشید. نفس مشغول شدن به این اذکار، حال و هوای انسان را معنوی می نماید.
د: سعی شود همیشه با وضو باشید. کسب چنین طهارتی تاثیر بسزایی در کسب معنویت دارد.
ه: برنامه ریزی کنید که حداقل 50 ایه قران را بخوانید، منتها در صورت امکان این برنامه را در صبح داشته باشید که سرحال هستید، نه آخر شب که خسته اید و حال و رمقی نمانده.
و: اهل محاسبه باشید
بنابراین هر شب قبل از خواب یک خلوتی با خود داشته باشید و کارهای خود را از صبح تا شب مروری کنید و طبق قاعده محاسبه نفس عمل نمایید.
ز: هر چند وقت یک بار به قبرستان رفتن و به مرگ فکر نمودن و این که هدف از خلقت و حضور در این دنیا چیست و مقصد ابدی ما کجاست ، نقش بشزایی در تحول درونی انسان دارد.
موفق باشید.
پی نوشت:
[1]. کلینی، کافی، ج5، ص 113، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.
[2]. همان، ص 78.
[3]. ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج3، ص 176، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین قم، قم، 1413ق.
[4].تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم،ص329،دار الكتاب الإسلامي،قم،1410 ق
ممنون از پاسخ شما.
دعا کنید که انشالله با یاری خدا و با کمک راهنمایی های شما دوباره بتونم در زندگیم برکت و حس و حال معنوی پیدا کنم
[="Tahoma"][="Navy"] راهنماییم کنیم چیکار کنم... اصلا حال و هوای معنوی از وجودم پرکشیده...سلام
مدتیه به دلایل مشغله فراوون، کم کم از دعا خوندن و قران خوندن فاصله گرفتم و فقط می رسم نماز واجبم رو، اونم بصورت عجله ای بخونم...درحالی که قبلا دعا و قران میخوندم و قران حفظ میکردم و تفسیر مطالعه میکردم و تا فرصتی می یافتم مطالعه دینی داشتم...اما چند وقتیه به این روال عادت کردم و حتی اگه فراغتی هم پیدا کنم باز هم اصلا کششی ندارم که سراغ مستحبات و مطالعه دینی و این چیزها برم... خلاصه به همین دلیل خیلی از خداوند دور شدم و اصلا حس و حال معنوی از درونم پر کشیده..
چیکار کنم که دوباره به خداوند نزدیک بشم و حال و هوای معنویم رونق پیدا کنه؟
چند بار هم امتحان کردم که دوباره هرشب قران بخونم ومستحبات انجام بدم اما یک شب انجام میدم باز شب بعد یا فرصت نمیشه و یا متاسفانه حس و حالش رو ندارم...
سلام
با همت و تلاش می توانید به وضعیت قبلی برگردید. نفس انسان طوری است که با هر شرایطی خو می گیرد لذا می توان از این وضعیت هم خارج شد و به وضع قبل بازگشت البته با همت و اراده و تلاش و برنامه ریزی...
یا علیم[/]
سوال:
مدتی است به دلایل مشغله فراوان، کم کم از دعا خواندن و قران خواندن فاصله گرفتم و فقط فرصت می کنم نماز واجبم، آن هم بصورت عجله ای بخوانم و اصلا حس و حال معنوی از درونم پر کشیده، چه کار کنم که دوباره به خداوند نزدیک بشوم و حال و هوای معنویم رونق پیدا کند؟
پاسخ
همين که شما چنين دغدغه اي داريد نشان دهنده اين است که از خدا دور نشده اید. اما در عین حال به نکاتی توجه بفرمایید:
الف: عبادت در اسلام، منحصر به نماز و روزه نمی شود. بلکه معنای وسیعی دارد. کار به عنوان یک امر مقدس، معرفی شده است؛ در روایتی در خصوص کار و داشتن حرفه آمده است:
امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند: «إنّ اللهَ تعالی یُحِبُّ المُؤمنَ المُحترِف(1) خداوند مؤمنى را که داراى حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست میدارد.»
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در بیانی می فرمایند: «العِبادَةُ سَبعون جُزءاً افضلها طَلَبُ الحَلال (2) عبادت هفتاد جزء است که برترین آن کسب حلال است».
یا در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام)) آمده است؛ «الکادُّ عَلى عِیالِهِ مِن حَلالٍ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّه (3) آن که خانواده خویش را از حلال روزى مىدهد، مانند مجاهدِ در راه خدا است.» و روایات متعدد دیگری که همگی تاکید بر اهمیت کار و حرفه و اشتغال دارند.
ب: دوری واقعی از طریق گناه و ترک واجب رخ می دهد، کمی با خود تامل نمایید، که آیا در محل کار و زندگی خود چنین اموری رخ داده، در صدد اصلاح برآیید.
ج: سعی نمایید در حین اشتغال، در صورت امکان اذکاری مانند صلوات و یا ذکرهایی که در برای هر روز هفته بیان شده و در ابتدای مفاتیح الجنان آمده، را بر سر زبان داشته باشید. نفس مشغول شدن به این اذکار، حال و هوای انسان را معنوی می نماید.
د: سعی شود همیشه با وضو باشید. کسب چنین طهارتی تاثیر بسزایی در کسب معنویت دارد.
ه: برنامه ریزی کنید که حداقل 50 ایه قران را بخوانید، منتها در صورت امکان این برنامه را در صبح داشته باشید که سرحال هستید، نه آخر شب که خسته اید و حال و رمقی نمانده.
و: اهل محاسبه باشید
اصل محاسبه که يکي از ملزومات اخلاقي و از راههاي مهم مبارزه با نفس اماره قلمداد ميگردد، اساس تهذيب و تصفيه باطن است. انسان تا محاسبه نفس نکند، به عيوب خود پي نميبرد، و تا به عيوب خويش آگاه نشود، در صدد اصلاح نفس بر نخواهد آمد.لذا اميرمؤمنان علي (عليه السلام) در فرمايشي فرمودند: «ثَمَرَةُ الْمُحَاسَبَةِ إِصْلَاحُ النَّفْس(4) ميوه و نتيجه حساب گري، اصلاح نفس است»
امام صادق (عليه السلام) در بياني طريقه محاسبه نفس را بيان فرمودهاند:
«يا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا أنْ يَعرِضَ عَمَلَهُ في كلِّ يوم و لَيْلَة على نَفْسِهِ فَيَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخُزى يَومَ القيمةِ (5) اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مىشناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها يافت، بر آن بيفزايد و اگر كار زشتى يافت، طلب بخشايش نمايد تا در قيامت دچار رسوايى نگردد.»
طبق اين روايت، انسان بايد در محاسبه نفس خود توجه داشته باشد، که اگر كار خوبى انجام داده، و از عهده وظايف خويش برآمده، آنرا لطفي از جانب خدا بداند، و از او توفيق بخواهد كه آن امور را بيشتر انجام دهد، و اگر هم لغزش و خطايي در اعمال خود مشاهده نمايد، در صدد توبه و تدارک بر آيد. مثلا، اگر عمل واجبي از او فوت شده، قضا نمايد يا اگر حقى از كسى ضايع ساخته، ادا كند و يا چنانچه كار زشت ديگرى انجام داده، آن را جبران نمايد.
بنابراین هر شب قبل از خواب یک خلوتی با خود داشته باشید و کارهای خود را از صبح تا شب مروری کنید و طبق قاعده محاسبه نفس عمل نمایید.
ز: هر چند وقت یک بار به قبرستان رفتن و به مرگ فکر نمودن و این که هدف از خلقت و حضور در این دنیا چیست و مقصد ابدی ما کجاست ، نقش بسزایی در تحول درونی انسان دارد
پی نوشت:
1.کلینی، کافی، ج5، ص 113، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.
2.همان، ص 78.
3.ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج3، ص 176، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین قم، قم، 1413ق.
4.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم،ص329،دار الكتاب الإسلامي،قم،1410 ق.
5.ابن شعبه حرانى، حسن بن على،تحف العقول،ص301،: جامعه مدرسين،قم،1404 / 1363 ق.