معنویت

با عرض سلام

بنده 7 سال پیش تقریبا در سن 14 سالگی متحول شدم
وجودم سرشار از عشق و یقین بود
و عشق محرکم بود
اما بعد از 2 سال عشق و اشک در وجودم شروع به کمرنگ شدن کرد
و راهنمایی های اشتباه من رو به انزوا و افسردگی کشید
و بعد مدتی من موندم و یک سری اعمال بی عشق و بی انگیزگی

الانم هر بلند میشم و شروع میکنم به خود سازی
بعد از چند روز انگیزم از دست میدم،
عشق و محبت در وجودم خشک شده،
و تنها موارد مادی میتونه برآم انگیزه ایجاد کنه

که اونم با تجربه معنویتی که داشتم
وابستگی و دلبستگی به دنیاست...

و متاسفانه الان هم میتونم خداشناسی رو تدریس کنم
و هم کفر رو....! از بس اندیشه های مختلف رو مطالعه کردم.

واقعا نفهمیدم چی شد که اینجور شد،
اما الان هر چی نگاه میکنم
صفت گمراهان و منافقان و... توی قرآن ‌‌شامل میشه.
ایا با موارد مادی انگیزه مو بر گردونم؟
یا چجوری میتونم عشق و احساس نسبت به خدا و...
رو در دلم زنده کنم؟

زندگی برام پوچ شده...

سلام ،
ممنون میشم که در مورد سوالات زیر نظر بدید:

سلامت معنوی یعنی چه؟

و ملاک سنجش آن چیست؟

سلام دوستان
خلاصه ای از زندگی خودم رو میخوام بگم و بعدش سوال و حرف

بنده تا سن 21 سالگی علاوه بر اینکه نماز نمیخوندم بلکه بسیار گناه کار بودم
بعد از طی کردن مسیر زیادی در حال حاضر اگه خدا قبول کنه به راه راست و اهل بیت هستم
بنده در حال حاضر 26 سال سن دارم و کلی سوال
ولی همه این سوالات رو در یک سوال به صورت جامع میپرسدم و جواب هم اگه کامل باشه ممنون میشم

بعد این همه سال گناه و ... که به راه راست هدایت شدم کم کم به سمت مال حلال و شرع و .... رفتم
ولی الان که خدمت تموم شده و میخوام به سمت یه کار حلال برم
همیشه فکر میکنم آیا واقعا بجز جهاد نمیشه منتظر و حتی ظهور رو به چشم دید ؟؟؟ و به درجات بالای معنویت رسید ؟؟
همیشه فکر میکنم که باید هرطور شده به جبهه ( مدافعان حرم ) برای مبارزه و شهادت برم !!! ( مشکلی ندارم ولی چون پاسدار نیستم یه ذره مراحلش سخته )
و در کنار این تفکرات زندگی ساده و حلال رو کم ارزش تلقی میکنم و احساس میکنم اگه برای جهاد به خط مقدم برای جنگ نرم کارهام بی ارزشه و اگه ظهور اتفاق بیفته و به چشم ببینم ( انشاالله ) حتی نتونم تو راه حضرت مهدی ( عج ) باشم

واقعا نمیدونم چه کنم
چون در این زمینه ها هیچ منبع و مطالعه ای ندارم و متاسفانه تو خانواده هم مدافعان حرم رو بیکار میدونن که نمیتونم سوالی بپرسم !

فکر کنم متوجه شدید چی گفتم و منظورم چیه
امیدوارم تا میتونید راهنمایی درست فرمایید

تشکر

مرجع تقلید مقام معظم رهبری

سلام
مدتیه به دلایل مشغله فراوون، کم کم از دعا خوندن و قران خوندن فاصله گرفتم و فقط می رسم نماز واجبم رو، اونم بصورت عجله ای بخونم...درحالی که قبلا دعا و قران میخوندم و قران حفظ میکردم و تفسیر مطالعه میکردم و تا فرصتی می یافتم مطالعه دینی داشتم...اما چند وقتیه به این روال عادت کردم و حتی اگه فراغتی هم پیدا کنم باز هم اصلا کششی ندارم که سراغ مستحبات و مطالعه دینی و این چیزها برم... خلاصه به همین دلیل خیلی از خداوند دور شدم و اصلا حس و حال معنوی از درونم پر کشیده..
چیکار کنم که دوباره به خداوند نزدیک بشم و حال و هوای معنویم رونق پیدا کنه؟
چند بار هم امتحان کردم که دوباره هرشب قران بخونم ومستحبات انجام بدم اما یک شب انجام میدم باز شب بعد یا فرصت نمیشه و یا متاسفانه حس و حالش رو ندارم...

راهنماییم کنیم چیکار کنم... اصلا حال و هوای معنوی از وجودم پرکشیده...

بنده گاهی مثلا در ماه رمضان و محرم و بعضی اوقات خاص

اهل نماز شب با صفا و ، نمازهای خوب و ، رفتن به زیارات و ، تقوا و.... هستم
گاهی هم متاسفانه گناه سر میزند و این حالات خوب گرفته میشود و حتی تا جایی میرسد که نماز واجب هم به تاخیر میوفتد!!!!

چه کنم همیشه در یک حالت (مورد اول) ثابت قدم باشم و تغییر نکنم؟

خجالت میکشم هی گناه، هی توبه، هی بازگشت و هی تکرار__ بسه دیگه:Ghamgin: