جمع بندی دوستی های دوران دبیرستان را چطور مدیریت کنیم؟
تبهای اولیه
سلام. احساس می کنم یکی از همکلاسیام از من خوششش اومده. اول سعی کردم به خودم تلقین کنم که اشتباه میکنم اما رفتارهایی ازش دیدم که دیگه حتی یک درصدم شک ندارم. خودش چهره ی زیبایی داره. منم از ترس اینکه به حال و روز الآنش نیفتم اصلا تحویلش نگرفتم. اما بعد از یه مدت دیدم خیلی پکره، حالش بدجور گرفتست. وقتی هم یه مدت باهاش بودم دیدم شنگول شده. الان هم که بیست روزی همدیگه رو نمیبینیم بهونه ای پیدا کرد تا با هم در ارتباط باشیم اما من هنوز جوابی بهش ندادم. خودمم هروقت تحویلش نگرفتم مدام به فکرش بودم. میخوام بدونم چی کار کنم که هم به نفع من باشه و هم به نفع اون.
سلام
به دلیل مبهم بودن سوال، بعد از بررسی های لازم پاسخگویی خواهد شد.
تا آن زمان تاپیک در اختیار بحث و نظر دوستان قرار می گیرد.
با تشکر
[="Navy"]ممکن است بگویید در حال حاضر شرایط ازدواج را ندارم...
با سلام. به نظر ميرسه منظور اين دوستمون از همکلاسي، همکلاسي همجنس است.[/]
با سلام. به نظر ميرسه منظور اين دوستمون از همکلاسي، همکلاسي همجنس است.
سلام
بله امکانش هست
پیگیری می کنم
ممنونم
سلام. احساس می کنم یکی از همکلاسیام از من خوششش اومده. اول سعی کردم به خودم تلقین کنم که اشتباه میکنم اما رفتارهایی ازش دیدم که دیگه حتی یک درصدم شک ندارم. خودش چهره ی زیبایی داره. منم از ترس اینکه به حال و روز الآنش نیفتم اصلا تحویلش نگرفتم. اما بعد از یه مدت دیدم خیلی پکره، حالش بدجور گرفتست. وقتی هم یه مدت باهاش بودم دیدم شنگول شده. الان هم که بیست روزی همدیگه رو نمیبینیم بهونه ای پیدا کرد تا با هم در ارتباط باشیم اما من هنوز جوابی بهش ندادم. خودمم هروقت تحویلش نگرفتم مدام به فکرش بودم. میخوام بدونم چی کار کنم که هم به نفع من باشه و هم به نفع اون.
توروخدا اگه توهم ازش خوشت اومده و مطمئنی که هوای نفسی درکار نیست و اینکه همجنست است باهاش خوش رفتاری کن.
اتفاقا اگه همجنسه سعی نکن زیاد باهاش خوش رفتاری کنی و زیاد بهش رو بدی تا بهت وابسته بشه. چون وابستگی دو همجنس به هم و با یک طرفش هم آفت هایی داره که قابل چشم بوشی نیست.
سلامبله امکانش هست
پیگیری می کنم
ممنونم
آقا هادی راس میگه. ایشون هم پسر هستن.
من اصلا موضوع رو تو این بخش انجمن مطرح نکرده بودم ولی جناب طاهر با صلاحدید خودشون و سوء برداشتی که کرده بودن تاپیکو منتقل کردن. درخواست بنده هم مبنی بر بازگشت تاپیک به انجمن اصلیش بی نتیجه موند که نتیجش شد این سوءتفاهم.
به هرحال ممنون میشم اگه جواب منو دوباره و با این فرض جدید بدید.
شما چندسالتونه؟
چقد جالبه که برای آقایون حتی قیافه ی هم جنساشونم مهمه!
یعنی قیافه برای همه مهمه ولی اینکه تنها ویژگیش رو این نکته گفتین خیلی جالب بود برام، مثلا نگفتین خوش اخلاقه ، با ایمانه، درس خونه، با معرفته و ... ولی گفتین خوشگله!!!
شما چندسالتونه؟چقد جالبه که برای آقایون حتی قیافه ی هم جنساشونم مهمه!
یعنی قیافه برای همه مهمه ولی اینکه تنها ویژگیش رو این نکته گفتین خیلی جالب بود برام، مثلا نگفتین خوش اخلاقه ، با ایمانه، درس خونه، با معرفته و ... ولی گفتین خوشگله!!!
جمله ی دومتون خیلی کنایه داشت!!!
اصلا چیز عجیبی نیست که،پسرا تو سن دبیرستان به این چیزا خیلی توجه میکنن،به قد،هیکل،توان بدنی و خیلی چیزای دیگه
کاملا طبیعی است؛اقتضای سنه خب،ولی بزرگتر که میشن اوضاع عادی تر میشه
خانم ها هم خیلی اخلاقای اینجوری دارن،حتی تو سنین بالاتر!!!(چون نمیخوام بحث کشدار بشه مطرح نمیکنم:Cheshmak:)
یا "حق"
آره برا منم پیش اومده .
من پسرم و دوم دبیرستانم . یه همکلاسی خوش چهره دارم که گاهی تحویلم میگیره و منم به وجد میام . اصطلاحا خر ذوق میشم .
برای پسند کردن نه تنها به صورت تئوری بلکه عملا و واقعا زیبایی چهره همه چیز نیست گاهی کسی دلداده و مرده کسی میشه اما همین که یکی از اسباب نفرت توی اون پیدا میشه این دلدادگی از بین میره .گاهی فاصله ها و کم محلی ها این رو از بین میره اخه آدم انقد فراموشکار هست که محبت هم از یادش میره!
تو این جور موافع بهترین کار بی محلی یه و اینکه جوری برخورد کنید که اصلا براتون اهمیت نداره ... و تلاش کنید که به هر روشی فاصلتون رو زیاد کنید ...حتی اگه یک درصد احتمال عمل و رفتار و حس ناروایی رو از طرف شخص بدین .چون اصولا این مساله عادی نیست .
متاسفانه جامعه ی فعلی وتبعات ماهواره وسایت های مستهجن و تفکرات شیطان پرستانه ، همه ی اینا دلایل خوب وقوی هستن برای اینکه بیشتر حواسمون رو جمع کنیم !
جمله ی دومتون خیلی کنایه داشت!!!
اصلا چیز عجیبی نیست که،پسرا تو سن دبیرستان به این چیزا خیلی توجه میکنن،به قد،هیکل،توان بدنی و خیلی چیزای دیگه
کاملا طبیعی است؛اقتضای سنه خب،ولی بزرگتر که میشن اوضاع عادی تر میشه
خانم ها هم خیلی اخلاقای اینجوری دارن،حتی تو سنین بالاتر!!!(چون نمیخوام بحث کشدار بشه مطرح نمیکنم:Cheshmak:)
یا "حق"
خب گفتم که برا همه مهمه، بله برا دخترام مهمه ولی اینکه تا این حد که مثلا یکی که قیافش خوبه بهتون محل می زاره ذوق می کنید نشونه توجه زیادتون به چهره هست و تو دخترا فک نمی کنم تا این حد وجود داشته باشه یا حداقل کمتره!
البته من فقط تو سن ایشون ندیدم مردای سن بالا رو هم دیدم که قیافه همجنساشون مثلا پسرای جوون براشون جذابه و گاهی به حدی که نگاهشون نمی کنن که...!
نمی دونم دلیلش چیه، درسته که خدا کشش رو از طریق چشمای جنس مذکر قرار داده ولی بعضی چیزا بنظرم فقط ناشی از توجه بیش از حد به ظاهر هست، شایدم چیزی هست که من نمی تونم درک کنم
می دونید مشکل اصلی کجاست؟ مشکل اینجاست که یه پسر خودش رو برای همجنسای خودش زیبا می کنه، حس می کنم این خیلی زشته، نمی دونم درست نمی تونم حسم رو بگم به این قضیه ولی بنظر من که یه جنس مخالف شمام و این چیزا رو می بینم اصلا چیز جالبی نیست
شما چندسالتونه؟چقد جالبه که برای آقایون حتی قیافه ی هم جنساشونم مهمه!
یعنی قیافه برای همه مهمه ولی اینکه تنها ویژگیش رو این نکته گفتین خیلی جالب بود برام، مثلا نگفتین خوش اخلاقه ، با ایمانه، درس خونه، با معرفته و ... ولی گفتین خوشگله!!!
تو یه تاپیک مشابه همین که در مورد دوستی بود اونم استارتر که یه آقا پسر 17 ساله بود نوشته بود یه دوستی دارم خیلی خوشگله ولی نماز نمیخونه منم به همین نکته اشاره کردم
گفتم شما تو دوستی با هم جنس هم قیافه ملاک تونه؟
گفتن مگه برای تو نیست؟ گرایش به زیبایی در نوجوانی کاملا طبیعیه
گفتم والا من هم نوجوون بودم اینطوری مثل شما نبودم
بهم گفتن حتما تو مشکل داشتی که اینطوری نبودی:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
تو یه تاپیک مشابه همین که در مورد دوستی بود اونم استارتر که یه آقا پسر 17 ساله بود نوشته بود یه دوستی دارم خیلی خوشگله ولی نماز نمیخونه منم به همین نکته اشاره کردم
گفتم شما تو دوستی با هم جنس هم قیافه ملاک تونه؟
گفتن مگه برای تو نیست؟ گرایش به زیبایی در نوجوانی کاملا طبیعیه
گفتم والا من هم نوجوون بودم اینطوری مثل شما نبودم
بهم گفتن حتما تو مشکل داشتی که اینطوری نبودی:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
نه جناب مهرانت مشکل از شما نیست
خیلیا تو این سن چیزای دیگه ای براشون مهمه مثل درس اخلاق ایمان و ... که خب ناشی از عقل بیشترشون هست البته نمی گم بقیه عقلشون کمتره ولی هنوز اونقدر رشد نکرده، بنظرم تعداد پسرایی که زیبایی همجنسشون تو دانشگاهم براشون مهمه خیلی کمتره دبیرستانه
ولی خب چیزیم هست که نمیشه منکرش شد و واقعا وجود داره، مخصوصا اونایی که خودشون زیبان خیلی مغرور هستن، این بنظرم تو پسرا بیشتر دختراست (البته منظورم برای همجنساشونه)
خب گفتم که برا همه مهمه، بله برا دخترام مهمه ولی اینکه تا این حد که مثلا یکی که قیافش خوبه بهتون محل می زاره ذوق می کنید نشونه توجه زیادتون به چهره هست و تو دخترا فک نمی کنم تا این حد وجود داشته باشه یا حداقل کمتره!البته من فقط تو سن ایشون ندیدم مردای سن بالا رو هم دیدم که قیافه همجنساشون مثلا پسرای جوون براشون جذابه و گاهی به حدی که نگاهشون نمی کنن که...!
نمی دونم دلیلش چیه، درسته که خدا کشش رو از طریق چشمای جنس مذکر قرار داده ولی بعضی چیزا بنظرم فقط ناشی از توجه بیش از حد به ظاهر هست، شایدم چیزی هست که من نمی تونم درک کنم
می دونید مشکل اصلی کجاست؟ مشکل اینجاست که یه پسر خودش رو برای همجنسای خودش زیبا می کنه، حس می کنم این خیلی زشته، نمی دونم درست نمی تونم حسم رو بگم به این قضیه ولی بنظر من که یه جنس مخالف شمام و این چیزا رو می بینم اصلا چیز جالبی نیست
خواهرم،با کمال احترام،از رنگ و بوی کلمات و عباراتتون کاملا مشخصه که یه چیزی در مورد پسر ها تو ذهنتون شکل گرفته(لطفا یه بار دیگه پستتون رو بخونید)،این که پسرا خیلی به قیافه اهمیت میدن و و توجهشون خیلی خیلی به ظاهره و ........:no::no::no::no::no:کاملا اشتباه فکر میکنید
یا اینکه میگید خودشون رو برای همجنسشون زیبا میکنن؟؟؟؟زیبا به نظرتون کلمه ی مناسبی برای این مورده؟اگر نگرشتون یه کم صحیح تر بود مثلا میگفتید آراسته/تمیز/شیک نه زیبا!!!
خیلی دید بدی نسبت به ما دارید،که البته حتما برای خودتون دلایلی هم دارید،ولی به هر حال از نظر کلی نظرتون درست نیست
خیلیا تو این سن چیزای دیگه ای براشون مهمه مثل درس اخلاق ایمان و ... که خب ناشی از عقل بیشترشون هست البته نمی گم بقیه عقلشون کمتره
چقدر صفر و یکی به مسایل نگاه میکنید،بعضی های دیگه هم هستن مثل من،اخلاق و ایمان براشون مهمه،در کنارش به آراستگی ظاهر همجنسشون هم اهمیت میدن،کاملا هم منطقیه!!!
(در ضمن الان شما توپ رو انداختید زمین پسرا،من اگه بخوام از این قبیل خصوصیات دخترا رو بگم یقینا خون به پا میشه اینجا،چون محکوم میشید:Nishkhand::khandeh!:)
سنتون چقدره ؟
من سوم دبیرستان هستم ؛ این مسئله ای شما مطرح کردین به وفور بین بچه های این سن وجود داره
یک حس عشق به همجنس ، طرف به حدی میرسه که اگه یکساعت یارو رو نبینه اشکش در میاد .
جالبه که بعضاً افراد با ایمان یعنی بچه های مومن هم دچارش میشن .
به نظر من اینها حیله ی شیطونه . شیطان قطعا نمیاد به یه بچه ی مومن اینطوری بگه برو تو نخ همکلاسیت خیلی خوشگله !
طوری به طرف القا میکنه که حس دوست داشتن رو در وجودش احساس کنه و بگه من که به یارو چشم بد ندارم ، فقط میخوام با هم دوست بشیم !
در دوستانم تجربه ی مشابه زیاد دیدم که اومدن باهام درد دل کردن.
شما با این همکلاسیتون رفیق بشید . اگر حرکت بد و زشتی ازش ندیدن چه اشکالی داره که با هم رفیق باشید .
شاید ایشون قضیش فرق داشته باشه.
تو یه تاپیک مشابه همین که در مورد دوستی بود اونم استارتر که یه آقا پسر 17 ساله بود نوشته بود یه دوستی دارم خیلی خوشگله ولی نماز نمیخونه منم به همین نکته اشاره کردم
گفتم شما تو دوستی با هم جنس هم قیافه ملاک تونه؟
گفتن مگه برای تو نیست؟ گرایش به زیبایی در نوجوانی کاملا طبیعیه
گفتم والا من هم نوجوون بودم اینطوری مثل شما نبودم
بهم گفتن حتما تو مشکل داشتی که اینطوری نبودی:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
توی اون تاپیک مشابه همچین چیزی نبوده
قیافه مطرح نبوده
ایمان مطرح بوده
سلام. احساس می کنم یکی از همکلاسیام از من خوششش اومده. اول سعی کردم به خودم تلقین کنم که اشتباه میکنم اما رفتارهایی ازش دیدم که دیگه حتی یک درصدم شک ندارم. خودش چهره ی زیبایی داره. منم از ترس اینکه به حال و روز الآنش نیفتم اصلا تحویلش نگرفتم. اما بعد از یه مدت دیدم خیلی پکره، حالش بدجور گرفتست. وقتی هم یه مدت باهاش بودم دیدم شنگول شده. الان هم که بیست روزی همدیگه رو نمیبینیم بهونه ای پیدا کرد تا با هم در ارتباط باشیم اما من هنوز جوابی بهش ندادم. خودمم هروقت تحویلش نگرفتم مدام به فکرش بودم. میخوام بدونم چی کار کنم که هم به نفع من باشه و هم به نفع اون.
سلام
با دیدن زیبایی در چهره همکلاسی آنرا از خدا بدانید و بگویید ماشاءالله و لاحول ولاقوة الا بالله
اگر حسی غیر از تحسین خداوند در خود احساس کردید القاء شیطان است!
اگر در دوست خود معایب رفتاری و گفتاری ندیدید، باید از مشاوران این سایت برای برقرای یا عدم برقرای ارتباط راهنمایی بخواهید.
بنده شنیدهام که شیخ مفید رحمة الله علیه روزی برای سید رضی و سید مرتضی( دو شاگرد نوجوانش) از سفر زیارتی دو عدد شانه مخصوص شانه کردن محاسن آورده بود
که یکی از آن دو به شیخ گفت برادرم محاسن ندارد. یعنی شیخ تا آن روز به چهره این دو نوجوان دقیق نگاه نکرده بوده است
گاهی انسان نقص جمالات و کمالات خود را در دیگران جستجو می کند و به همین خاطر با آنها رابطه برقرار می کند
معایب ارتباط به خاطر جمالات بسیار است از جمله از خدا غافل شدن و منحرف شدن یک دوست توسط اخلاق و رفتار بد دوست هم جنس جمیلش!
و یا طلاق گرفتن همسرانی که به دلیل جمالات همسر خود را گزینش کرده بودند
در حالیکه انسان برای افزایش کمالات خودش باید با دیگران ارتباط رفاقت و برادری برقرار کند.حال ممکن است دوست کسی هم دارای جمالات و هم کمالات باشد
بسیار افرادی هستند که ظاهراً جمالاتی ندارند ولی وقتی انسان جذب کمالات( گفتار ، رفتار، افکار) آنها میشود بسیار آنها را جمیل میبیند
مثالهای این افراد عبارتند از آیت الله قاضی، آیت الله بهجت، و ....
موفق باشید
جواب دوستانی که تیکه میندازنو بعدا میدم. الان موضوعات مهمتری هست.
دوستان پیشنهاد میکنم تاپیکو بادقت بخونید. من میدونم اگه از یکی خوشم اومد چیکار کنم. الان بحث اینه که اون از من خوشش اومده من چی کار کنم که براش بد نباشه؟
من همچنان منتظر جواب های مفید دوستان و کارشناسان هستم
خواهرم،با کمال احترام،از رنگ و بوی کلمات و عباراتتون کاملا مشخصه که یه چیزی در مورد پسر ها تو ذهنتون شکل گرفته(لطفا یه بار دیگه پستتون رو بخونید)،این که پسرا خیلی به قیافه اهمیت میدن و و توجهشون خیلی خیلی به ظاهره و ........کاملا اشتباه فکر میکنید
یا اینکه میگید خودشون رو برای همجنسشون زیبا میکنن؟؟؟؟زیبا به نظرتون کلمه ی مناسبی برای این مورده؟اگر نگرشتون یه کم صحیح تر بود مثلا میگفتید آراسته/تمیز/شیک نه زیبا!!!
خیلی دید بدی نسبت به ما دارید،که البته حتما برای خودتون دلایلی هم دارید،ولی به هر حال از نظر کلی نظرتون درست نیست
من چیزایی که دیدم رو گفتم و متاسفانه نمی تونم براتون مثال بزنم وگرنه حتما خودتون هم به این نتیجه که من رسیدم می رسیدید
البته من منظورم همه پسرا نیستا ولی باید اینم بگم که یه پسر دیگه خودش می دونه چقدر چهره براش مهمه و می دونه چقدر چهره برای همجنساش مهمه، پس خیلی طبیعیه که از این امر نهایت سوء استفاده رو بکنه
(جناب استاتر محترم من روی صحبتم نه با شماست نه با دوست شما، من به طور کلی دارم حرف می زنم)
ببینید آراسته و شیک و تمیز که یه حسن هست، همه می تونن این کار رو بکنن ولی باید بگم اتفاقا منظور من همون زیبا بود، چرا پسرای الان زیر ابرو بر می دارن؟ انواع آرایش ها رو می کنن؟ موهاشون رو به انواع مدلا درمیارن؟ غیر اینکه می خوان زیباتر بشن؟ اگه زیبایی یه دختر فقط براشون مهم بود پس این کارا برای چیه؟
توجه بیش از حد به این مورد باعث میشه سایر ویژگی های اون طرف درنظر آدم کمرنگ بشه
آراستگی و زیبایی مسلما برای همه مهمه چه دختر چه پسر، ولی بعضی وقتا میشه یه معیار اشتباه، همون چیزی که واقعا الان وجود داره
بازم میگم من نمی تونم مثال بزنم وگرنه حتما منظورم رو بهتر می تونستم برسونم
چقدر صفر و یکی به مسایل نگاه میکنید،بعضی های دیگه هم هستن مثل من،اخلاق و ایمان براشون مهمه،در کنارش به آراستگی ظاهر همجنسشون هم اهمیت میدن،کاملا هم منطقیه!!!
(در ضمن الان شما توپ رو انداختید زمین پسرا،من اگه بخوام از این قبیل خصوصیات دخترا رو بگم یقینا خون به پا میشه اینجا،چون محکوم میشید)
اتفاقا منم مثه شمام، اصلا هم صفر و یک نیستم، جناب مهرانت فرمودند که دوستان بهشون گفتن مشکل از توئه که این چیزا برات مهم نیست من بهشون گفتم نه مشکل از شما نیست و هرکسی چیزی براش مهمه و واقعا هم اینکه آدم برای انتخاب دوست همجنسش اول به ظاهر اهمیت بده بنظرم یکم بخاطر همین انتخاب اشتباه معیارامونه
شما چندسالتونه؟چقد جالبه که برای آقایون حتی قیافه ی هم جنساشونم مهمه!
یعنی قیافه برای همه مهمه ولی اینکه تنها ویژگیش رو این نکته گفتین خیلی جالب بود برام، مثلا نگفتین خوش اخلاقه ، با ایمانه، درس خونه، با معرفته و ... ولی گفتین خوشگله!!!
شما یه خانوم متشخص هستید و مثل اغلب خانوم ها ریز بین. پس لطفا دقیقتر به جامعه ی دور و برتون نگاه کنید.
پسرهای دخترباز معمولا براشون فرقی نداره که رفیق خوش قیافشون چه رفتاری نسبت بهشون داره اما پیش اومده پسرهای نسبتا مذهبی به خاطر این موضوع حتی مریض شدن.
این اتفاق معمولا برای کسانی میفته که از روی حجب و حیا و یا هر دلیل دیگه ای به نامحرم حتی نگاه هم نمیکنن.
انتظار بنده این بود که کارشناس محترم باتوجه به تجربیاتشون جوانب ریز قضیه ( که شما قطعا متوجه اون نشدید ) رو متوجه بشن اما با یک انتقال تاپیک نابه جا و بی توجهی به درخواست بنده این سوء تفاهم بزرگ برای شما و حتی کارشناس موضوع پیش اومد.
به هر حال بنده برای حفظ حیثیت هم که شده مجبورم این جوانب ریز رو در حد ضرورت بیان کنم.
من گفتم ایشون چهره ی زیبایی داره پس قاعدتا کارشناس بحث باید متوجه بشن که ایشون مورد توجه خیلیهاست و شدیدا زیر ذره بین قرار داره. پس من هم با همراهی ایشون زیر ذره بین قرار میگیرم.
حالا یه کم شرایط عوض شد.
من در جمله ی اخر اشاره کردم که راه حلی ارایه کنید که هم به نفع من باشه و هم به نفع ایشون.
امیدوارم دیگه درباره ی « وقتی با اون نیستم به فکرشم « سوالی نداشته باشید و آبروی افراد رو مورد تهاجم قرار ندید.
در ضمن گفتم اون میخواد با من باشه اما ظاهرا دوستان جایمن و اون رو عوض کردن
متاسفانه جامعه ی فعلی وتبعات ماهواره وسایت های مستهجن و تفکرات شیطان پرستانه ، همه ی اینا دلایل خوب وقوی هستن برای اینکه بیشتر حواسمون رو جمع کنیم !
به خدا قسم هوا و هوسی در کار نیست. چرا برای خودتون میبرید و میدوزید؟
اگه مطلبی رو درک نمیکنید چرا با آبروی افراد بتزی میکنید؟
برای بار چندم میگم اون میخواد با من باشه
[="Arial"]اصلا چیز عجیبی نیست که،پسرا تو سن دبیرستان به این چیزا خیلی توجه میکنن
والّا ما که تو اون دوران به این چیزا توجه نمیکردیم! حالا بقیه رو نمیدونم!!!
می دونید مشکل اصلی کجاست؟ مشکل اینجاست که یه پسر خودش رو برای همجنسای خودش زیبا می کنه، حس می کنم این خیلی زشته، نمی دونم درست نمی تونم حسم رو بگم به این قضیه ولی بنظر من که یه جنس مخالف شمام و این چیزا رو می بینم اصلا چیز جالبی نیست
من اگه میدونستم شماها ذهنتون اینقدر منحرفه موضوعو اینطوری مطرح نمیکردم.
شماها چرا اینقدر علاقه دارید به ....
استغفرالله
بنده خدا ذاتا اینجوریه. روژ لب که نمیزنه.
به نظر من هم که جنس مخالف شمام آرایش کردن برای نامحرم که مقدمه ایه برای گناهان خیلی خیلی بزرگتر کار خیلی زشتیه.
سلام خدمت دوستان
موضوع تاپیک رو دیدم ، گفتم بذار تجربم رو بگم . آخه ظاهرا من یکی از اینجور افراد بودم!
قضیه مال 5 سال پیش ، و موقعی که سوم دبیرستان بودم هست.
یه دوست داشتم که خیلی دوسش داشتم ، همیشه با هم بودیم ، واقعا در حد یه برادر و یا شایدم بیشتر بود، چون باهاش رودربایستی نداشتم. واقعا دوسش داشتم چون مثل هم بودیم از نظر اخلاق ، ولی من همیشه وقتی تنها بودم فقط به این فکر میکردم که اگه یه روز دانشگاه با هم قبول نشیم من چکار کنم!
الان که یادش میفتم میبینم چقدر وابستش بودم، یه چیزی "شبیه" به عشق!!
عجیبه ولی وقتی حتی چند روز نمیدیدمش گریه میکردم به خاطرش، هر چند در ظاهر کاملا سنگین و بی اعتنا بودم و به خودش چیزی نمیگفتم.
سر کلاس درس اگه کنارش نمینشستم و بالعکس غاگه کنار من نمینشست واقعا از دست هم ناراحت میشدیم. ولی من زیادی دوسش داشتم و کلا فکرم درگیرش بود در حدی که حتی به درس هام هم لطمه میزد ولی نمیتونستم چیزی بگم. شاید ده بار خواستم برم پیش مشاور مدرسه و بهش موضوع رو بگم ولی همیشه به خودم میگفتم آخ چی بهش بگم!!
برم بگم من تو فکر همکلاسیمم??? شاید بهم بخنده! ولی برای من مشکل بزرگی بود و میدونستم که این عادی نیست و باید مشکل رو حل کنم
قضیه ادامه داره ، نمیدونم ادامه دادنم به بحث کمک میکنه یا نه?
تو یه تاپیک مشابه همین که در مورد دوستی بود اونم استارتر که یه آقا پسر 17 ساله بود نوشته بود یه دوستی دارم خیلی خوشگله ولی نماز نمیخونه منم به همین نکته اشاره کردم
گفتم شما تو دوستی با هم جنس هم قیافه ملاک تونه؟
گفتن مگه برای تو نیست؟ گرایش به زیبایی در نوجوانی کاملا طبیعیه
گفتم والا من هم نوجوون بودم اینطوری مثل شما نبودم
بهم گفتن حتما تو مشکل داشتی که اینطوری نبودی:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
نه داداش شما مشکلی نداشتی.
شاید شما اینقدری به خدای خودت نزدیک بودی که از این زمین کنده شده بودی.
مقامی که به هر کسی داده نمیشه
سنتون چقدره ؟
من سوم دبیرستان هستم ؛ این مسئله ای شما مطرح کردین به وفور بین بچه های این سن وجود داره
یک حس عشق به همجنس ، طرف به حدی میرسه که اگه یکساعت یارو رو نبینه اشکش در میاد .
جالبه که بعضاً افراد با ایمان یعنی بچه های مومن هم دچارش میشن .
به نظر من اینها حیله ی شیطونه . شیطان قطعا نمیاد به یه بچه ی مومن اینطوری بگه برو تو نخ همکلاسیت خیلی خوشگله !
طوری به طرف القا میکنه که حس دوست داشتن رو در وجودش احساس کنه و بگه من که به یارو چشم بد ندارم ، فقط میخوام با هم دوست بشیم !
در دوستانم تجربه ی مشابه زیاد دیدم که اومدن باهام درد دل کردن.
شما با این همکلاسیتون رفیق بشید . اگر حرکت بد و زشتی ازش ندیدن چه اشکالی داره که با هم رفیق باشید .
شاید ایشون قضیش فرق داشته باشه.
از بین این همه کاربر یه دوست عزیز که تونست تا حدی قضیه رو درک کنه.
خدا رو شکر.
اینکه چرا بچه های مذهبی هم دچار این مشکل میشن رو گفتم به خاطر اینه که از بچگی با حجب و حیا بزرگ شدن.
اما شما حتما میدونید علاقه به شخص شاید به خاطر قیافه ی شخص باشه اما لزوما به خاطر زیباییش نیست. شاید من در یک نگاه چیزی در چهره ی یک آدم معمولی ببینم که بهش علاقه مند بشم.
البته امیدوارم دوستان فهمیده باشن که کلمه ی من صرفا یه مثال بود.
و متاسفانه یا خوشبختانه ایشون با اینکه خودشون چهره ی زیبایی دارن اما انگار نسبت به من که یک چهره ی کاملا معمولی دارم احساس خاصی دارن
[="Arial"]ملت تو این تاپیک درباره همه چیز بحث کردند جز سوال شروع کننده تاپیک!!!
خدا از دهنت بشنوه
سلام خدمت دوستان
موضوع تاپیک رو دیدم ، گفتم بذار تجربم رو بگم . آخه ظاهرا من یکی از اینجور افراد بودم!
قضیه مال 5 سال پیش ، و موقعی که سوم دبیرستان بودم هست.
یه دوست داشتم که خیلی دوسش داشتم ، همیشه با هم بودیم ، واقعا در حد یه برادر و یا شایدم بیشتر بود، چون باهاش رودربایستی نداشتم. واقعا دوسش داشتم چون مثل هم بودیم از نظر اخلاق ، ولی من همیشه وقتی تنها بودم فقط به این فکر میکردم که اگه یه روز دانشگاه با هم قبول نشیم من چکار کنم!
الان که یادش میفتم میبینم چقدر وابستش بودم، یه چیزی "شبیه" به عشق!!
عجیبه ولی وقتی حتی چند روز نمیدیدمش گریه میکردم به خاطرش، هر چند در ظاهر کاملا سنگین و بی اعتنا بودم و به خودش چیزی نمیگفتم.
سر کلاس درس اگه کنارش نمینشستم و بالعکس غاگه کنار من نمینشست واقعا از دست هم ناراحت میشدیم. ولی من زیادی دوسش داشتم و کلا فکرم درگیرش بود در حدی که حتی به درس هام هم لطمه میزد ولی نمیتونستم چیزی بگم. شاید ده بار خواستم برم پیش مشاور مدرسه و بهش موضوع رو بگم ولی همیشه به خودم میگفتم آخ چی بهش بگم!!
برم بگم من تو فکر همکلاسیمم??? شاید بهم بخنده! ولی برای من مشکل بزرگی بود و میدونستم که این عادی نیست و باید مشکل رو حل کنمقضیه ادامه داره ، نمیدونم ادامه دادنم به بحث کمک میکنه یا نه?
درکت میکنم احمد جان.
منم یه دوست داشتم که از هر نظر شبیه هم بودیم. حتی بعضی وقت ها افکارمون هم مشترک بود.
اما یه جدایی که منو خورد کرد...
خدا رو شکر من باهاش رو در بایستی نداشتم و ندارم. راحت بهش میگم که دوستش دارم (الآنم باهم در ارتباطیم) . چون میدونم که میدونه به خاطر قیافه یا هر ملاک ظاهری دیگه ای باهاش دوست نشدم. من به خاطر اینکه پسر خوبی بود باهاش دوست شدم.
شاید بیان کردن چنین خاطراتی به دوستمون کمک کنه.
البته بهتره این نکته رو در نظر بگیریم که ظاهرا یکی دیگه از این دوستمون خوشش اومده.
من اگه میدونستم شماها ذهنتون اینقدر منحرفه موضوعو اینطوری مطرح نمیکردم.
شماها چرا اینقدر علاقه دارید به ....
استغفرالله
بنده خدا ذاتا اینجوریه. روژ لب که نمیزنه.به نظر من هم که جنس مخالف شمام آرایش کردن برای نامحرم که مقدمه ایه برای گناهان خیلی خیلی بزرگتر کار خیلی زشتیه.
برادر انگار شما اصلا متوجه نشدید من بقیه حرفام اصلا با شما نبود، اینم تو حرفام گفتم که به خودتون برندارین ولی گویا بازم اشتباه برداشت کردید
من به طور کلی بحث کردم، چیزیم بود که واقعا برام سوال بود که چرا باید اینجوری باشه که به جوابم نرسیدم!!!
در مورد جمله آخرتون هم 100% باهاتون موافقم و همیشه اینکار رو کار بسیار زشتی دونستم:ok:
به نظر من که ایرادی نداره
مگه خلاف شرعه؟
تا توانی دلی به دست آور#دل شکستن هنر نمی باشد
خودت رو بذار جای اون ببین داری کار درستی میکنی؟
اتفاقا دوستی دوران دبیرستان با هیچ نوع دیگه ای قابل قیاس نیست:pir:
تو این جور موافع بهترین کار بی محلی یه و اینکه جوری برخورد کنید که اصلا براتون اهمیت نداره ... و تلاش کنید که به هر روشی فاصلتون رو زیاد کنید ...حتی اگه یک درصد احتمال عمل و رفتار و حس ناروایی رو از طرف شخص بدین .چون اصولا این مساله عادی نیست .متاسفانه جامعه ی فعلی وتبعات ماهواره وسایت های مستهجن و تفکرات شیطان پرستانه ، همه ی اینا دلایل خوب وقوی هستن برای اینکه بیشتر حواسمون رو جمع کنیم !
اصلا خوشم نمیاد همه چیز رو به شهوت ربط میدین اساسا دوستی چیز پاکی نمیدونم چرا بعضیا هی میگن محل نزار :Moteajeb!:
اون بیچاره هم دل داره خب:Mohabbat:
درکت میکنم احمد جان.
منم یه دوست داشتم که از هر نظر شبیه هم بودیم. حتی بعضی وقت ها افکارمون هم مشترک بود.
اما یه جدایی که منو خورد کرد...
خدا رو شکر من باهاش رو در بایستی نداشتم و ندارم. راحت بهش میگم که دوستش دارم (الآنم باهم در ارتباطیم) . چون میدونم که میدونه به خاطر قیافه یا هر ملاک ظاهری دیگه ای باهاش دوست نشدم. من به خاطر اینکه پسر خوبی بود باهاش دوست شدم.شاید بیان کردن چنین خاطراتی به دوستمون کمک کنه.
البته بهتره این نکته رو در نظر بگیریم که ظاهرا یکی دیگه از این دوستمون خوشش اومده.
دوستان اصن یه تاپیک بزنید خاطرات عشق کاربرای اسک دین به همجنس!
یا اسم این تاپیکو عوض کنید چون همش شد خاطره
گفتم والا من هم نوجوون بودم اینطوری مثل شما نبودم
بهم گفتن حتما تو مشکل داشتی که اینطوری نبودی
اقا تحریف نکن گفتم یا گرایش دانت خراب بوده یا خدایی نکرده پاره شده یا بچه که بودی گرایش دانتو عمل کردن یادت نیست:khandeh!:
اینم لینکش:http://www.askdin.com/thread47743-2.html
قضیه ادامه داره ، نمیدونم ادامه دادنم به بحث کمک میکنه یا نه?
بله بله ادامه بدید تازه داشت خوابم میبرد خواب قیـــــــــــــلولــــــــــــــه:Nishkhand:
دوستان من مزاح می کنم ناراحت نشینا :jangjoo:
ا
اما شما حتما میدونید علاقه به شخص شاید به خاطر قیافه ی شخص باشه اما لزوما به خاطر زیباییش نیست. شاید من در یک نگاه چیزی در چهره ی یک آدم معمولی ببینم که بهش علاقه مند بشم.
البته امیدوارم دوستان فهمیده باشن که کلمه ی من صرفا یه مثال بود.و متاسفانه یا خوشبختانه ایشون با اینکه خودشون چهره ی زیبایی دارن اما انگار نسبت به من که یک چهره ی کاملا معمولی دارم احساس خاصی دارن
البته به نظر مندو جور عشق داریم(البته دو جور عشق به مخلوق)
یکی اینکه قیافه ی خوب باعث این عشق میشه
اما دومیش اینه که عسق باعث زیبا دیدن معشوق میشه که البته فکر کنم بحث دوستمون از نوع دوم باشه ک متاسفانه اکثر کاربرا دارن از این عشقق اولی که گفتم بحث میکنن
[="Indigo"]سلام
راستش این مساله برای من پیش نیومده ولی توی دبیرستان دوستانی بودن که به دیگران علاقه مند شوند.
یکی از دوستام بود که یه نفر به شدت ازش خوشش میومد. اونم بهش توجه میکرد. الان هردو ازدواج کردن ولی هنوز باهم رابطه دارند. دوستیشون از اون عشق به دوستی خیلی زیاد رسیده و منطقی تر شده.
بنابراین به نظرم مشکل خاصی پیش نمیاد اگه باهاش دوست باشید. البته خودتون بهتر میدونید که آدمها باهم فرق دارند.[/]
rreezzaa;658644 نوشت: اصلا خوشم نمیاد همه چیز رو به شهوت ربط میدین اساسا دوستی چیز پاکی نمیدونم چرا بعضیا هی میگن محل نزار
اون بیچاره هم دل داره خب
:Mohabbat:
1-وقتی تاپیکی عمومی زده میشه یعنی پرسش گر جواب می خواد و هر کسی نظر خودشو داره نه نظری که پرسش گر دوس داره بشنوه ..و این احترام به نظر دیگرانه
2-استادی داشتم که تو کلاس گفت وقتی دانشجو بودیم استاد فقهشون در مورد رابطه جن سی انسان با حیوان تدریس داشت که بهش گفتیم استاد برای چی اینو درس میدین وقتی وجود نداره ....و بعد به ما گفت حالا که چند سال گذشته میبینم که الان این مساله تو دنیا وجود داره ...
این یعنی اون چیزی که ما نمیدونیم یا نمی بینیم یا الان وجودنداره دلیل نداره در اینده ی دور یا نزدیک وجود نداشته باشه ...من برای هشیاری گفتم . ...نه فقط برای پرسش گر بلکه برای کسایی که این موضوع رو تو موتور های جستجو سرچ می کنن و میان جوابارو می خونن......
3- والا مشاور محترم هم با اسم تاپیک فکر کردن قضیه عشق و عاشقی یه .......اگه موضوع دوستی سادس که تو کل دنیا وجود داره تاپیک زدن نداره که ! با کسی که از من خوشش اومده چطور رفتار کنم!!!! و با این نوع گفتن اصولا هرکسی فکرش به این سمت منحرف میشه !!
[="Navy"]توی دبیرستان دوستانی بودن که به دیگران علاقه مند شوند.
مهمترين عاملش کمبود محبّت خانوادگي هست.[/]
Mcمن ی سوال برام پیش اومد
مگه شروع کننده ی تاپیی گفت از هم جنسش خوشش میاد آیا؟؟؟؟؟!!!!!
بله صفحات بعدی رو بخونید چنین چیزی رو در پست های بعدی خودش گفت
منم پارسال سوم دبیرستان بودم.....
کلا تو تمام مراحل زندگیم ندیدم همچین چیزیو و تجربه هم نکردم!
شرمنده ولی مواردی هم ک دیدم پسره خیلی سفید پوست و خوشگل بوده و بدنش و صورتش ریش هم نداشته یا...بوده چشم دیگه ای روش داشتن!
اصولا پسرا همکلاسیشون هیکلش خوبو ورزشی باشه چرا میگن لامصب چ هیکلی داره!(حالا جای لامصب چیزای دیگه هم میگن تو رفاقت)
ولی ب نظر شما مثلا ی همکلاسیم خیلی خوشگله و ...من دوسش داشته باشم ک چی؟
دوس داشتن این مدلی جز برای جنس مخالف مگه فایده ای هم داره؟
اون دوست داشتن فرق میکنه ک رفاقتو لوتی گری کنی.....
وااااااای من عاشق علیرضام خیلی خوشگله!
معنی داد جمله بالام؟
البته موردی رو دیده بودم دختر خانم ها به شدت عاشق معلم و همکلاسیشون میشدن به حد جنون! عاشقش میشدن و از این ک ازدواج کرده و محبت به این نمیکنه داشتن میمردن!
به نظرم مشکل روحی روانیه....
[="Navy"]دوس داشتن این مدلی جز برای جنس مخالف مگه فایده ای هم داره؟
اون دوست داشتن فرق میکنه ک رفاقتو لوتی گری کنی.....
وااااااای من عاشق علیرضام خیلی خوشگله!
معنی داد جمله بالام؟
با سلام
اينطوري يعني يکطرفه نبايد به قضايا نگاه کنيم، هميشه جوانب مختلف رو هم در نظر بگيريم
هميشه اينطور نيست که محبت يا عشق به همجنس از تمايلات شهواني نشأت گرفته باشه، ممکنه منشأ ديگري داشته باشه،
ممکنه اصلا طرف، زيبا هم نباشه ولي خصائص و سيرتي داشته باشه که يک شخص رو مجذوبش بکنه، در عين حال، اون خصائص و سيرت براي اشخاص ديگه جذّابيّتي نداشته باشه،
نکته ديگه اينکه: خيلي وقتها ظاهر و صورت خوب، حاکي از باطن و سيرتي خوب است. (نمونه بارزش قضيّهي حضرت يوسف(ع))
...مگه فایده ای هم داره؟
گاهي ممکنه فايده هم داشته باشه، يكي از مواردش رو ميشه در محبّت معلّم نسبت به محصّل عنوان کرد؛
مثلا فرض کنيد خداوند محبّت يک نوجوان را در دل يک معلّم بيندازد،
معلّم مفروض، تمام تلاشش را براي ترقّي شاگردش به کار خواهد بست.
"از ويژگيهاي معلم محبت وي به شاگرد است,
محقّق طوسي (خواجه نصير رحمه الله) اين محبت را در مرتبهء متوسط ميان محبت بيشائبه عالمان رباني به پروردگار و محبت والدين به فرزند ميداند.
معلم پدر روحاني است و در تربيت نفوس به مثابه پدران در تربيت اجسام هستند." (منبع: http://www.zekr.ir/article.asp?aid=1172&lng=1)
"معلم باید عاشق شاگردانش باشد و آنان را چون فرزندان خود بداند و رابطه ای نزدیک و صمیمانه با آنان داشته باشد
« معلم خوب نه فقط باید شاگردانش را دوست بدارد بلکه باید باطناً از معاشرت و موانست ایشان لذت ببرد و خود را از ایشان دور و جدا نگاه ندارد. " (منبع: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=198980)
يک نمونه ديگر از عشق به همجنس که منشأ شهواني نداشته:
شما عشق و محبت حضرت يعقوب به حضرت يوسف را در نظر بگيريد، آيا اين نوع دوست داشتن، منشأ شهواني دارد؟ يا بيفايده است؟
بعدش خداوند همين عشق را در دل عزيز مصر مياندازد، در نتيجه، وي خطاب به همسرش ميگويد: «أکرِمي مَثواه» (سوره يوسف: آيه کريمه 21)
علاّمه طباطبايي در تفسير اين عبارت بياني دارد که ترجمهاش اين است:
«« آري، يوسف جمالى بديع و بىنظير داشته كه عقل هر بيننده را خيره و دلها را واله مىساخته،
و بالاتر از زيبايى آب و گل ، خلق زيبا داشته ، صبور و با وقار و داراى حركاتى سنگين بوده ،
لهجهاى مليح و منطقى حكيمانه و نفسى كريم و اصلى نجيب داشته ،
و اين صفات وقتى در فردى وجود داشته باشد ريشه هايش از همان كودكى حركات و سكنات كودک را از حركات و سكنات ديگر كودكان متمايز مىكند و آثارش از همان كودكى در سيمايش ظاهر مىگردد .
اينها بوده كه دل عزيز را به سوى يوسف - يك طفل صغير - مجذوب كرده ، تا آنجا كه آرزومندش نموده كه اين كودک در خانه او نشو و نما كند
و از خواص اهل بيتش شمرده شود ، و بلكه نزديكترين مردم به وى باشد تا او در امور مهم و مقاصد بزرگ خود از وى منتفع گردد. »»
و الله يقول الحقّ و هو يهدي السبيل.[/]
پرسش:
دوستی های دوران دبیرستان را چطور مدیریت کنیم؟
پاسخ:
در این سن که سن نوجوانی است گرایش های عاطفی زیاد است و افراد به دلیل داشتن محدودیت هایی در رفع این نیاز از طریق جنس مخالف، سعی می کنند با دوستی با همجنس خود این نیاز را ارضا کنند. اصل چنین دوستی هایی در حالت عادی بد نیست؛ منتها به دلیل اینکه اولا زیاد شدن دوستی منجر به وابستگی شدید و در نتیجه مختل کردن زندگی عادی طرفین مثل افت تحصیلی و ... می شود و ثانیا چون در این سن علاوه بر نیازها عاطفی نیازهای جنسی هم شدید است و به همین خاطر ممکن است بعد از مدتی این دوستی به انحراف کشیده شود، لذا حتما باید این نوع دوستی ها، مدیریت شده و حساب شده پیش برود.
لذا پذیرش دوستی از طرف شما مانعی ندارد متنها برای مدیریت بهتر به این نکات توجه کنید:
1- سعی کنید از دوستی انحصاری و دو نفره بپرهیزید و همزمان چند نفر با هم دوست باشید. دوستی گروهی خیلی از مشکلات مثل وابستگی و انحرافات و ... را رفع می کند. حتی در مورد شما که در معرض تهمت هستید، این نوع دوستی کمک خیلی زیادی می کند که دیگران در مورد شما فکر بد نکنند. لذا سعی کنید او را با دیگر دوستان خود که افراد خوبی هستند آشنا کنید و اوقات فراغتتان را به صورت جمعی بگذرانید و تا حد امکان دو نفری نگردید.
2- توقعات را در دوستی زیاد نکنید تا از وابستگی او و حتی خودتان جلوگیری کنید. مثلا اگر با هم به مدرسه می روید، گاهی اوقات بدون اطلاع قبلی با فرد دیگری بروید. یا اگر با هم به جایی مثل فوتبال یا ... می روید گاهی با دوستان دیگرتان بروید. به طرف بفهمانید که او تنها دوست شما نیست و شما دوستان دیگری هم دارید و نباید انتظار داشته باشد که شما همه جا با هم باشید یا مثلا اگر در کلاس کنار هم می نشینید گاهی اوقات جای خود را عوض کنید. به او هم این را یاد بدهید که نباید فقط یک دوست داشته باشد و باید با دیگران هم در تعامل باشد.
3- سعی کنید او را با خانواده خودتان آشنا کنید و شما هم با خانواده او در ارتباط باشید. نظارت بزرگترها بر دوستی شما هم از بروز خیلی از مشکلات جلوگیری می کند.
4- به دوستیتان روح معنوی ببخشید. هر چه دوستی شما معنوی تر باشد، فایده آن بیشتر و ضررش کمتر خواهد بود. شرکت در مجالس مذهبی و گفت و گوهای دینی و ارتباط با روحانیونی که می شناسید و ... به دوستی شما جهت مثبت می دهد. اگر احیانا متوجه انحرافی در ایشان شدید، از همین طریق می توانید به او کمک کنید که خودش را اصلاح کند.
3- هر موقع احساس کردید شما یا او دچار وابستگی شدید، رابطه را برای مدتی کم و یا حتی قطع کنید؛ چون ادامه پیدا کردن آن به این شکل مشکل ساز می شود.