جمع بندی علل اختلاف در امور روزانه و واضح رسول خدا ص
تبهای اولیه
كليدي ترين موضوع و سوالي سرنوشت ساز در تاريخ اسلام :
چرا در وضو و #نماز وقرائت رسول خدا ص كه ميليونها مرتبه توسط صحابه ديده شد و شنيده شد اينهمه اختلاف عميق وجود دارد ؟!
يك فرقه سرو پايش را در وضو مسح ميكند و فرقه ديگر ميشويد وجالبتر هر دو به آيات قران استناد ميكنند ؟!
جالبتر اينكه آنقدر وضوي ونماز رسول خداص مورد توجه و دقت اصحاب بود كه باقيمانده آب وضوي ايشان را براي تبرك ميبردند و..بروايت بخاري و...
يك قاري ميخواند ملك و ديگري مالك يوم الدين و آخرش هم آمين ميفرستد و... ؟!
واقعا عجيبه كه چرا در اين اعمال روزانه رسول خدا ص كه هريك را هزاران بار ديدند وشنيدند باز اينهمه اختلاف كردند ؟!
چه كاسه اي زير نيم #كاسه بود؟ كاسه يهود زير نيم كاسه منافقين !! يا ؟؟؟؟
قرآن فرمود مسح ، رسول خدا ص هم فرمود مسح اما چرا بعضیا تغییر و تبدیل کردند ؟!
چرا در وضو و #نماز وقرائت رسول خدا ص كه ميليونها مرتبه توسط صحابه ديده شد و شنيده شد اينهمه اختلاف عميق وجود دارد ؟!
با عرض سلام و ادب
در ابتدا بايد گفت : بين شيعه و اهل سنت در زمينه مسال ديني وعبادي مشترکات فراواني وجود دارد ، مانند اينکه اهل سنت و شيعه اصل نماز ، حج روزه و زکات را واجب مي دانند، منتهي در برخي از فروعات و جزييات اختلاف دارند ، چنانکه اهل سنت به صورت دست بسته نماز مي خوانند، و حال اينکه شيعه به اين صورت نماز نمي خوانند، همچنين کيفيت وضوي شيعه و سني تفاوت دارد .اين تفاوت ها عمدتاً مربوط به منابع دريافت و استنباط مسائل ديني است. شيعه معتقد است که بنا بر سفارش پيامبر اکرم(ص) در حديث ثقلين ما بايد تفسير متون ديني و قرآن کريم و همين طور تفصيل احکام شرعي و معارف ديني را از ائمه و عترت پيامبر (ص) بگيريم ولي برادران اهل سنت از منابع ديگر به استنباط احکام ديني مي پردازند. لذا برخى از اختلافات فقهى ريشه در همين نکته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. لذا وضوي شيعيان ريشه در گفتار و رفتار پيامبر و امامان دارد. چنانکه امام باقر(ع) ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر (ص) چنين وضو مى ساخت.(1)
کيفيت وضوى اهل سنت به جهت تفسيرى است که ايشان از آيه «فاغسلوا وجوهکم و ايديکم الى المرافق» (2) دارند ظاهر معناى آيه چنين است که صورت و دستها را تا آرنج بشوييد. اهل سنت از کلمه «الى»برداشت مىکنند که آيه مىگويد دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد، ولى با اندکى دقّت روشن مىشود که کلمه «الى» تنها براى بيان حدّ شستن است، نه کيفيّت شستن. توضيح: آيه درست به آن مىماند که انسان به کارگرى سفارش مىکند ديوار اتاق را از کف تا يک متر رنگ کند. بديهى است منظور اين نيست که ديوار از پايين به بالا رنگ شود، بلکه منظور اين است که اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه کمتر. بنابراين فقط مقدارى از دست که بايد شسته شود، در آيه ذکر شده اما کيفيت آن در سنت پيامبر آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.(3) البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست -هنگام- وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمىدانند و مىگويند بهتر است که بدين طريق وضو گرفته شود.
اماميه(شيعه) گفتهاند: از آرنج واجب است و عکس آن باطل است، هم چنان که مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است.
باقى مذاهب گفتهاند: شستن آنها به هر طريقى که باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (4) يعنى ثواب بيشترى دارد.
شستن پا به جاى مسح که ميان اهل سنت رواج دارد، تفسير خاصى است که از ادامه همان آيه ارائه داده اند. به نظر آنها کلمه «ارجلکم» (پاها) بر «وجوهکم» (صورتها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود، اما شيعه معتقد است اين کلمه بعد از کلمه رؤوس (سرها) ذکر شده و عطف به آن است و بايد پاها را مانند سر مسح کنيد. در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات و روايات مي باشد. اما شيعه افتخار دارد که روش وضوى پيامبر(ص) به روش شيعه بوده است. . امام باقر(ع) فرمود: بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست بر روى دست در حال نماز نگذار (5)
پىنوشتها:
1. وسايل الشيعه، شيخ حرّ عاملي ج 1، ص 274،بيروت ،داراحياء التراث العربي،1412ه.
2 . سوره مائده (5) آيه 6 .
3 . تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي وديگران ج 4، ص 286، دار الكتب الإسلامية،1374ش، تهران.
4 . محمد جواد مغنيه، فقه تطبيقى ،ترجمه کاظم پورجوادى، ص 40بي نام.
5 . وسائل الشيعه ، حر عاملي،ج 4، باب 15 از ابواب قواطع الصلاة،بيروت ،داراحيا ء التراث العربي،1412ه.
علت این اختلاف بین شیعه و سنی در برخی مسائل را می توان در اختلاف و تفاوت آنها در مورد منابع استنباط احکام دانست.
در منابع استنباط احکام اسلامي بین شیعه و سنی تفاوت وجود دارد؛ بدين معنا که اهل سنت در کنار کتاب، سنت و اجماع، اجتهاد صحابه را نيز به عنوان يکي از منابع اصلي شناخت احکام مي شمارند؛ در حالي که نزد شيعه قرآن و سنت دو منبع اساسي براي احکام الهي است؛ ولي قياس و عمل به رأي و اجتهاد جايگاهي ندارد.
بنابراين، برخى از اختلافات فقهى ريشه در همين نکته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. امامان ما چنين راهنمايي کردند که وضو را به همين صورت که الان هست، انجام دهيم؛ چنان که امام باقر(ع) ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر (ص) چنين وضو مى ساخت؛(1) اما کيفيت وضوى اهل سنت به جهت تفسيرى است که ايشان از آيه «فاغسلوا وجوهکم و ايديکم الى المرافق» (2) دارند. ظاهر معناى آيه چنين است که صورت و دستها را تا آرنج بشوييد. اهل سنت از کلمه «الى»برداشت مىکنند که آيه مىگويد دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد؛ ولى با اندکى دقّت روشن مىشود که کلمه «الى» تنها براى بيان حدّ شستن است، نه کيفيّت شستن.
توضيح اين که: آيه درست به آن مىماند که انسان به کارگرى سفارش مىکند ديوار اتاق را از کف تا يک متر رنگ کند. بديهى است منظور اين نيست که ديوار از پايين به بالا رنگ شود؛ بلکه منظور اين است که اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه کمتر. بنابراين، فقط مقدارى از دست که بايد شسته شود، در آيه ذکر شده است؛ اما کيفيت آن، در سنت پيامبر آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان. (3)
يکي از علل اين تفاوت ها، به منابع اجتهاد بر مي گردد که شيعه و سني در آن اختلاف دارند.
درباره تفاوت و اختلافات شيعه و اهل سنت، به کتاب هاي: "نشانه هاي دو مکتب" اثر سيد مرتضي عسگري، "فرق کلامي" اثر علي رباني گلپايگاني، "فرهنگ فرق اسلامي" اثر محمد جواد مشکور، و نيز کتاب "رهبري امامت امام علي از ديدگاه قرآن و سنت" (ترجمه المراجعات علامه شرف الدين) مراجعه نماييد.
پىنوشتها:
1. وسائل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج 1، ص 274، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1412ق.
2. مائده (5) آيه 6.
3. تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي و ديگران، ج 4، ص 286، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374ش.
با سلام وصلوات
ممنون ، اما علت اينهمه تفاوت آنهم در اموري بديهي كه روزانه از رسول خدا ص ديدند وشنيدند چي ميتونه باشد ؟
مثلا آيا گوششان سنگين بود و بد شنيدند يا چشمشان بد ديد يا ...؟؟؟!!!
آيا ابن عباس وعائشه راست ميگفتند يا پسر عمر و ابوهريره آيا بد شنيدند از رسول خدا ص يا ...؟!!!:
علت اختلاف قرائات در آيات چيه ؟ آيا صحابه بد شنيدند يا ... ؟؟!!! قرائتي كه از زبان رسول ص خارج شد كدام بود ؟
سوال اصلی اینجاست آیا این اختلافات عمدی بود یا سهوی ؟ آیا گوششان ضعیف بود یا مثلا راه دور بود وصدای پیامبر ص به ایشان نمیرسید یا ....؟!
1 - حَدَّثَنا أَبُو اليَمَانِ، أَخْبَرَنَا شُعَيْبٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَنِي سَالِمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " إِنَّمَا الشُّؤْمُ فِي ثَلاَثَةٍ: فِي الفَرَسِ، وَالمَرْأَةِ، وَالدَّارِ " , (بخاري) 2858
پسر عمر میگوید شنیدم از نبی ص شومي و نحوست در 3 چيز است در مركب و زن و خانه ؟!
به كلمه شنيدم دقت شود !!!!
25209 - حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا بهز ثنا همام انا قتادة عن أبي حسان ان رجلا قال لعائشة ان أبا هريرة يحدث ان رسول الله صلى الله عليه و سلم قال : ان الطيرة في المرأة والدار والدابة فغضبت غضبا شديدا فطارت شقة منها في السماء وشقة في الأرض (يعني عائشه از شدت غضب دوشقه شد) فقالت إنما كان أهل الجاهلية يتطيرون من ذلك
تعليق شعيب الأرنؤوط : إسناده صحيح على شرط مسلم
عائشه گفت اهل جاهليت چنين ميگفتند نه رسول خدا ص ؟!
يعني عائشه بر خلاف ابن عمر شنيده از پيامبر ص ؟!
- حَدَّثَني مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، قَالَ: سَمِعْتُ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لاَ عَدْوَى وَلاَ طِيَرَةَ، وَيُعْجِبُنِي الفَأْلُ» قَالُوا: وَمَا الفَأْلُ؟ قَالَ: «كَلِمَةٌ طَيِّبَةٌ» بخاري
14013- الطيرة شرك الطيرة شرك الطيرة شرك (الطيالسى ، وأحمد ، وأبو داود ، وابن ماجه ، والحاكم ، والبيهقى فى شعب الإيمان عن ابن مسعود)
وروى الطبرى في "تهذيب الآثار" عن زكريا بن يحيى بن أبى زائدة، قال: حدثنا حجاج، قال: سمعت ابن جُرَيْج يقول: سمعتُ ابنَ أبى مُلَيكة يقول: قلتُ لابن عباس: كيف ترى في جارية لي، في نفسي منها شيء؟ فإني سمعتُهم يقولون: قال نبيُّ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ": إن كان شيءٌ، ففي الرَبْع والفرس والمرأة"؟ قال: فأنكر أن يكون سمع ذلك عن النبي صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أشدَّ النَّكرَة، وقال: إذا وقع في نفسك منها شيء، ففارِقْها، بِعْها، أو أعتقها. قلنا: وإسناده حسن من أجل زكريا بن يحيى بن أبي زائدة، وبقية رجاله ثقات رجال الشيخين. حجاج: هو ابن محمد المِصَّيصي.
قَالَ أَبُو دَاوُدَ الطَّيَالِسِيُّ : حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ رَاشِدٍ ، عَنْ مَكْحُولٍ ، قَالَ : قِيلَ لِعَائِشَةَ : إِنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ ، يَقُولُ : قَالَ رَسُولُ الله صَلَّى الله عَلَيه وسَلَّم : الشُّؤْمُ فِي ثَلاَثَةٍ : فِي الدَّارِ ، وَالْمَرْأَةِ ، وَالْفَرَسِ فَقَالَتْ عَائِشَةُ : لَمْ يَحْفَظْ أَبُو هُرَيْرَةَ ، لأَنَّهُ دَخَلَ وَرَسُولُ الله صَلَّى الله عَلَيه وسَلَّم يَقُولُ : قَاتَلَ الله الْيَهُودَ ، يَقُولُونَ : الشَّؤْمُ فِي ثَلاَثَةٍ : الدَّارُ ، وَالْمَرْأَةُ ، وَالْفَرَسُ فَسَمِعَ آخِرَ الْحَدِيثِ ، وَلَمْ يَسْمَعْ أَوَّلَهُ.
عائشه بروایت طیالسی شیخ بخاری ميگه: : لَمْ يَحْفَظْ أَبُو هُرَيْرَة : يعني ابوهريره اشتباه كرده وچنين نيست !پيامبر ص گفت يهود چنين ميگفتند ؟!
وبروايت ابن عبدالبر عائشه قسم ميخورد كه ابوهريره دروغگوست :
النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ إِنَّمَا الطِّيَرَةُ فِي الْمَرْأَةِ وَالدَّارِ وَالدَّابَّةِ فَطَارَتْ شُقَّةٌ مِنْهَا فِي السَّمَاءِ وَشُقَّةٌ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ قَالَتْ كَذَبَ وَالَّذِي أَنْزَلَ الْفَرْقَانَ عَلَى أَبِي الْقَاسِمِ مَنْ حَدَّثَ عَنْهُ بِهَذَا وَلَكِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَ يَقُولُ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ الطِّيَرَةُ فِي الْمَرْأَةِ وَالدَّارِ وَالدَّابَّةِ ثُمَّ قَرَأَتْ عَائِشَةُ مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ قَالَ أَبُو عُمَرَ أَمَّا قَوْلُ عَائِشَةَ فِي أَبِي هُرَيْرَةَ كَذَبَ وَالَّذِي أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ فَإِنَّ الْعَرَبَ تَقُولُ كَذَبْتَ بِمَعْنَى غَلِطْتَ فِيمَا قَدَّرْتَ وَأَوْهَمْتَ فِيمَا قُلْتَ
الكتاب: التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد
المؤلف: أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر بن عاصم النمري القرطبي (المتوفى: 463هـ)
تحقيق: مصطفى بن أحمد العلوي , محمد عبد الكبير البكري
وروى الطحاوي في "شرح مشكل الآثار" (785) من حديث مخمر بن معاوية، قال: سمعتُ النبيَّ عليه السلام يقول " لا شؤم، وقد يكون اليُمن في المرأة والفرس والدابة": قال الطحاوي: هكذا قال، وقد يجوز أن يكون مكان: الدابة: الدار. والله أعلم.
البته بروایت مسلم عائشه پسر عمر را هم بی حافظه میدانسته : ذُكِرَ عِنْدَ عَائِشَةَ قَوْلُ ابْنِ عُمَرَ الْمَيِّتُ يُعَذَّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ عَلَيْهِ فَقَالَتْ رَحِمَ اللَّه أبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ سَمِعَ شَيْئًا فَلَمْ يَحْفَظْهُ ؟!
اما برعکسش هم آمده :
وقال الدماميني في تعليق المصابيح على الجامع الصحيح ( ص: 561):
( هذه الثلاثة مبهمة بمقتضى رواية بينت ذلك، ذكرها الحافظ السلفي في المختار من الطيوريات بإسناده إلى النبي صلى الله عليه وسلم قال: " الشؤم في ثلاثة: في الفرس والمرأة والدار"، فقال يوسف القطان: سألت سفيان بن عيينة عن معنى هذا الحديث، وقد صح عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال: " البركة في ثلاث: الدار والدابة والمرأة"، فقال: إني سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عن معنى هذا الحديث، وقد سمعناك تقول: " البركة في ثلاث: في الفرس والمرأة والدار"، فقال النبي صلى الله عليه وسلم: إذا كان الفرس ضروبا فهو مشؤوم، وإذا كانت المرأة قد عرفت زوجا قبل زوجها فحنت إلى الزوج الأول فهي مشؤومة، وإذا كانت الدار بعيدة عن المسجد لا يسمع فيها الأذان والإقامة فهي مشؤومة، وإذا كن بغير هذا الوصف فهن مباركات)؛
ويشهد لهذه الرواية ما رواه مالك في الموطأ ( في جامع النكاح من كتاب النكاح) عن زيد بن أسلم أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: ( إذا تزوج أحدكم المرأة أو اشترى الجارية فليأخذ بناصيتها وليدع بالبركة).
ولكن روى الترمذي، عن حكيم بن معاوية سمعت النبي -صلى الله عليه وسلم- يقول: "لا شؤم، وقد يكون اليمن في الدار والمرأة والفرس".
پرسش:
علت اختلاف مسلمانان در امور روزانه و واضح رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همچون وضو و نماز چیست؟
پاسخ:
در ابتدا بايد گفت : بين شيعه و اهل سنت در زمينه مسائل ديني وعبادي مشترکات فراواني وجود دارد ، مانند اينکه اهل سنت و شيعه اصل نماز ، حج و روزه و زکات را واجب مي دانند، منتهي در برخي از فروعات و جزييات اختلاف دارند ، چنانکه اهل سنت به صورت دست بسته نماز مي خوانند، و حال اينکه شيعه به اين صورت نماز نمي خوانند. همچنين کيفيت وضوي شيعه و سني تفاوت دارد .اين تفاوت ها عمدتاً مربوط به منابع دريافت و استنباط مسائل ديني است. شيعه معتقد است که بنا بر سفارش پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حديث ثقلين ما بايد تفسير متون ديني و قرآن کريم و همين طور تفصيل احکام شرعي و معارف ديني را از ائمه و عترت پيامبر (صلی الله علیه و آله) بگيريم ولي برادران اهل سنت از منابع ديگر به استنباط احکام ديني مي پردازند.
لذا برخى از اختلافات فقهى ريشه در همين نکته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. لذا وضوي شيعيان ريشه در گفتار و رفتار پيامبر و امامان دارد. چنانکه امام باقر(علیه السلام) ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر (صلی الله علیه و آله) چنين وضو مى ساخت.(1)
کيفيت وضوى اهل سنت به جهت تفسيرى است که ايشان از آيه «فاغسلوا وجوهکم و ايديکم الى المرافق» (2) دارند ظاهر معناى آيه چنين است که صورت و دستها را تا آرنج بشوييد. اهل سنت از کلمه «الى»برداشت مىکنند که آيه مىگويد دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد، ولى با اندکى دقّت روشن مىشود که کلمه «الى» تنها براى بيان حدّ شستن است، نه کيفيّت شستن.
توضيح:
آيه درست به آن مى ماند که انسان به کارگرى سفارش مىکند ديوار اتاق را از کف تا يک متر رنگ کند. بديهى است منظور اين نيست که ديوار از پايين به بالا رنگ شود، بلکه منظور اين است که اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه کمتر. بنابراين فقط مقدارى از دست که بايد شسته شود، در آيه ذکر شده اما کيفيت آن در سنت پيامبر(صلی الله علیه و آله)آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.(3)
البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست -هنگام- وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمى دانند و مىگويند بهتر است که بدين طريق وضو گرفته شود.
اماميه(شيعه) گفته اند: از آرنج واجب است و عکس آن باطل است، هم چنان که مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است.
باقى مذاهب گفته اند:
شستن آنها به هر طريقى که باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (4) يعنى ثواب بيشترى دارد.
شستن پا به جاى مسح که ميان اهل سنت رواج دارد، تفسير خاصى است که از ادامه همان آيه ارائه داده اند. به نظر آنها کلمه «ارجلکم» (پاها) بر «وجوهکم» (صورتها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود، اما شيعه معتقد است اين کلمه بعد از کلمه رؤوس (سرها) ذکر شده و عطف به آن است و بايد پاها را مانند سر مسح کنيد. در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات و روايات مي باشد. اما شيعه افتخار دارد که روش وضوى پيامبر(صلی الله علیه و آله) به روش شيعه بوده است. . امام باقر(ع) فرمود: بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست بر روى دست در حال نماز نگذار (5)
بنابراین علت این اختلاف بین شیعه و سنی در برخی مسائل را می توان در اختلاف و تفاوت آنها در مورد منابع استنباط احکام دانست.
درباره تفاوت و اختلافات شيعه و اهل سنت، به کتاب هاي: "نشانه هاي دو مکتب" اثر سيد مرتضي عسگري، "فرق کلامي" اثر علي رباني گلپايگاني، "فرهنگ فرق اسلامي" اثر محمد جواد مشکور، و نيز کتاب "رهبري امامت امام علي از ديدگاه قرآن و سنت" (ترجمه المراجعات علامه شرف الدين) مراجعه نماييد.
پىنوشتها:
1. وسايل الشيعه، شيخ حرّ عاملي ج 1، ص 274،بيروت ،داراحياء التراث العربي،1412ه.
2 . سوره مائده (5) آيه 6 .
3 . تفسير نمونه، ناصر مکارم شيرازي وديگران ج 4، ص 286، دار الكتب الإسلامية،1374ش، تهران.
4 . محمد جواد مغنيه، فقه تطبيقى ،ترجمه کاظم پورجوادى، ص 40بي نام.
5 . وسائل الشيعه ، حر عاملي،ج 4، باب 15 از ابواب قواطع الصلاة،بيروت ،داراحيا ء التراث العربي،1412ه.