جمع بندی یک تحریف ماهرانه: میگویند اشک بریزید، حسین(ع) گناه شما را میبخشد!
تبهای اولیه
.
استاد شهید مرتضی مطهری/ یک تحریف ماهرانه: میگویند اشک بریزید، حسین(ع) گناه شما را میبخشد!
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهایش درباره تحریفات مربوط به واقعه عاشورا فریاد میزند که ما امام حسین خراب کن هستیم! و از علل آن میگوید :
«حسین(ع) میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است. ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم و تحریف کردیم.
ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
.
آیتالله صافی گلپایگانی/ آیا امام حسین در برابر دشمن با خشم و غضب میجنگید؟
آنچه در زیر میخوانید قسمتی از کتاب «پرتوی از عظمت امام حسین علیهالسلام» تالیف آیتالله صافی گلپایگانی است.
امام حسین علیهالسلام هرگز تحت تاثیر خشم و غضب، کاری را انجام نداد؛ او به هنگام غضب، بر خود مسلط بود و اگر تمام عوامل خشم فراهم میشد، آن حضرت از طریق اعتدال و میانهروی و راه صواب به قدر چشم برهمزدنی بیرون نمیشد.
یکی از نمایشهای حُسن خلق و کرم آن حضرت که نشان میدهد آن امام شهید در برابر عوامل غضب، خشم و کینه، کمال قدرت و ایستادگی را داشت، سیراب کردن لشکر حر است. وقتی لشکر حر در گرمگاه روز رسیدند و حضرت، تشنگی را مشاهده کرد فرمان داد تا به آنها و اسبهایشان آب بیاشامند. برحسب امر امام، تمام سپاه دشمن را از مرد و مرکب، سیراب کردند و بر پاها و شکم چهارپایانشان آب پاشیدند.
علی بن طعان محاربی گفت: «من پس از همه رسیدم؛ آن بحر کَرم و نور دیده ساقی کوثر مرا به آن حال دید؛ به زبان مبارک و در نهایت لطف و مرحمت به لغت حجاز فرمود: «یَابْنَ اَخِی اَنْخِ الراوِیَة، برادرزاده! شتر را بخوابان.»
من معنای کلام امام را ندانستم، امام دانست که نفهمیدم پس فرمود: «اَنْخِ الْجَمَلَ، شتر را بخوابان.» من شتر را خوابانیدم. سپس فرمود: «اخنث السِقا، دهانه مشک را بر گردان و آب بنوش!» من نتوانستم. امام پیش آمد و دهانه مشک را به دست مبارک پیچید تا آب نوشیدم.
از نمونههای دیگر صبر آن حضرت، امتناع او از شروع جنگ بود. با اینکه میدانست آن لشکر کفر پیشه به هیچ وجه بر او و عزیزانش رحم نمیکنند و با اینکه از آنها رفتارها و حرکاتی سر میزد که صبر بر آن اعمال نکوهیده، دشوار بود، آن حضرت، حجت را بر آنها تمام ساخت و نه خود و نه اصحابش دست به اسلحه نبردند.
.
استاد شهید مرتضی مطهری/ یک تحریف ماهرانه: میگویند اشک بریزید، حسین(ع) گناه شما را میبخشد!
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهایش درباره تحریفات مربوط به واقعه عاشورا فریاد میزند که ما امام حسین خراب کن هستیم! و از علل آن میگوید :
«حسین(ع) میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است. ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم و تحریف کردیم.
ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
پاسخ:
باسلام وتقدیر از شما که برای درک بهتر معارف حسینی تلاش می کنید .
در این باره باید به یک نکته توجه نماید :
1_قبل از همه باید توجه داشت که شهید مطهری آن بحث را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وبر اساس نیاز جامعه آن روز اراد نموده که در جای خود بسیار مفید وآموزنده است . بخصوص در آن زمان شرایط به گونه ی بود که آن گونه بر داشت ها از قیام عاشورا بیشتر رایج بود از این رو شهید مطهری به عنوان یک دین شناس جامع وآگاه با این گونه برداشت های ناقص از قیام عاشورا مبارزه نمود .
2_ به طور یقین مسله امر به معروف ونهی از منکر در شکل گیری نهضت حسینی نقس اساسی داشته است واین مطلبی است که در خود کلمات آن حضرت به تصریح شده که در کتاب های شهید مطهری در باره آن به تفصیل بح ث شده .
3ـ نکته دیگر که در این باب باید دقت نمود این که در قیام امام حسین نباید در پی یک عامل برای فلسفه قیام بود چون عوامل متعدد ومختلف در این قیام نقس داشته ولی مهمترین عامل که آن را علت کامل و یا علت تکمیل کننده سایر عوامل تلقی کرد ، همان است که در زیارت نورانی اربعین آمده:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛(1) جانش را در راه تو فدا کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد».
بنابر این اساس قیام امام برای نجات مردم از جهالت نوین و گمراهی جدید بود که به نام دین و خلیفه مسلمانان میخواست از سوی یزید اجرا شود. حضرت با قیام خود حقایق را روشن ساخت . برای ابد روشن نمود که جهالت نوین یزیدی ربطی به دین ندارد . نباید نفاق در لباس دین مردم را به حقایق آسمانی بدبین کند.
4_ با ید توجه داشت که شهید مطهری در صدد نفی تاثیر گریه برا ی مظلومیت آن حضرت در گناه زدای نیست چون این مسله در روایات فراوان مطرح شده واین گریه نوعی توبه است بی ترید توبه عامل پاکی انسان از گناه می شود . چه این که خود شهید مطهری نیز اگر نوار های روضه ی او را که در روز عاشورا خوانده است گوش دهید می بیند که برا ی مظلومیت امام حسین ع زار زار و مثل بچه با صدای بلند گریه نموده است .
. ولی مراد شهید مطهری از حرف های مطرح شده این است که نباید با براداشت ناقص از قیام حسین ع فلسفه قیام حسینی را تنها در یک جنبه محدود نمود واز آثار گوناگون ومختلف آن غفلت نمود .
5_ نکته دیگر این که گریه برای امام حسین تنها برای پاک شدن گناه انسان نیست بلکه در این باب نکته های بسیاری نفهفته است . درست است که ائمه (ع)، به واسطه شهادت به عالی ترین حد تکامل و بالاترین مقام نزد پروردگار رسیدند، ولی عزاداری و گریه بر آنها به جهت وضعیت کنونی ایشان نیست تا گفته شود وقتی آنان در بهشتند برچه اندوهگینید؛ در واقع این عزاداری ها دارای فلسفه ای مستقل بوده و از جهات دیگر دارای اهمیت است، هر چند اصل مظمویتی که برای این بزرگواران رخ داده و ظبلمی که بشریت در حق ایشان و البته در حق خود و نسل های بعد کرده را نمی توان در این اندوه و غم نادیده گرفت.
اما به هر حال عاوه بر این مصیبت و اندوه بر انسان و انسانیت، این عزاداری ها دارای حکمت ها و ثمرات گوناگونی است که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:
الف. محبت و دوستى:
قرآن و روايات، دوستى خاندان رسول اكرم (ص) و اهلبيت (ع) را بر مسلمانان واجب كرده است(1). روشن است كه دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، كسى است كه شرط دوستى را- چنان كه بايد و شايد- به جا آورد. يكى از مهمترين لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ يا شادى آنان است(2) از اين رو در احاديث، بر برپايى جشن و سرور در ايام شادى اهلبيت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد فراوان شده است.
حضرت على (ع) در روايتى مىفرمايد:«شيعیان و پيروان ما بر شادى ما شادند و بر حزن ما محزونند». «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»(3) امام صادق (ع) نيز فرمودند: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا يسوؤهم ما يسؤنا و يسرّهم ما يسرّنا»(4) «شيعيان ما پارهاى از خود ما بوده و از زيادى گل ما خلق شدهاند آنچه كه ما را بدحال يا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند.»
وقتی خود اهل بیت در ایام عزداری پدران خود مانند ماه محرم محزون بودند و ما را نیز به حزن و اندوه سفارش نمودند، اين وظيفه عقلانى و شرعى، ايجاب مىكند كه در ايام عزادارى اهلبيت (ع)، حزن و اندوه خود را به شکل های گوناگون اظهارکرده و همانند افراد غم زدهباشیم و ابعاد مختلفمان حكايتگر اندوه و ناراحتى مان باشد(5).
ب. انسانسازى:
از آنجا كه در فرهنگ شيعى، عزادارى بايد از سر معرفت و شناخت باشد هم دردى با آن عزيزان، در واقع يادآورى فضايل، مناقب و آرمانهاى آنان بوده و بدين شكل، آدمى را به سمت الگوگيرى و الگوپذيرى از آنان سوق مىدهد.
فردى كه با معرفت در مجالس عزادارى، شركت مىكند شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مىآميزد و در پرتو آن، انگيزهاى قوى در او پديدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مىشود كه فعّال و شتابان، به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
ج. جامعهسازى:
هنگامى كه مجلس عزادارى، موجب انسانسازى گشت تغيير درونى انسان به عرصه جامعه نيز كشيده مىشود و آدمى مىكوشد تا آرمانهاى اهلبيت (ع) را در جامعه حكم فرما كند.
به بيان ديگر، عزادارى بر اهلبيت (ع) در واقع با يك واسطه زمينه را براى حفظ آرمانهاى آنان و پياده كردن آنها فراهم مىسازد. به همين دليل مىتوان گفت: يكى از حكمتهاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.
در واقع یمی از مهمترین کارکردهای این قبیل مجالس امور عمیق اجتماعی و سیاسی است. چنان که نتایج آن هم در انقلاب ایران و برخی کشورهای دیگر مشاهده می شود؛ در تاریخ نیز می بینیم که گریه حضرت زهرا(ع) به عنوان حربه ای در نمایاندن چهره غاصبان خلافت به کار افتاده و موجبات وحشت آن ها را برانگیخته بود؛ در حادثه جانگداز عاشورا می بینیم که امام سجاد(ع) بیست سال بعد از واقعه، هنوز از این حرکت افشاگرانه دست نمی کشد و به نوحه سرایی برای کشتگان کربلا می پردازد، و با بیدارگری سعی در نقش بر آب ساختن تبلیغات سوء بنی امیه می نماید.(6)
حضرت امام خمینی(رحمه الله) نیز در یکی از سخنانشان می فرمایند:
«زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده است یک مسأله سیاسی است.... باید به این مظاهر، شعائر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که این ها یک مسأله سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر، ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است را خرد می کنیم.»(7)
د. انتقالدهنده فرهنگ شيعى به نسل بعد:
كسى نمىتواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكى، در همین مجالس اعم از مجالس عزا و شادی اهل بیت ، با فرهنگ اهلبيت (ع) آشنا مىشوند. به راستى این مجالس يكى از عناصر و عوامل برجستهاى است تا آموزههاى نظرى و عملى امامان راستين، به نسلهاى آينده منتقل شود. البته در این میان مراسم عزادارى، به دليل قالب و محتوا و ارتباط عمیق عاطفی که در آن برقرار می شود ، یکی از بهترين راهکارها براى انتقال مبانی معرفتی دینی و تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايى آنان با گفتار و كردار اهلبيت (ع) است.
پىنوشت ها :
1. مفاتیح الجنان، ص 775.
2 . رک:شورى (42)، آيه 23 ؛ هود (11)، آيه 29 ؛ محمدي ري شهري ، ميزانالحكمه،دارالحديث، سال 1416هـ .ق ، ج 2، ص 632.
3. .رک : محمد محمدي ري شهري، المحبة فى الكتاب والسنة، دارالحديث، بي تا، ص 170- 169 و 181- 281.
4. . علامه مجلسي، بحارالانوار،بيروت، موسسه الوفاء ، 1404 هـ.ق ، ج 44، ص 782.
5. . شيخ طوسي، الامالى،قم ، انتشارات دارالثقافه ، 1414 هـ.ق ، ص 299.
6 . طبق فرموده امام صادق (ع) به معاوية بن وهب،« عزاداران سيدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جويند تا آن كه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند ». رک : نبيل رضا علوان، تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن على، مركز اطلاعات و مدارك اسلامي، بي تا ، ج 1، ص 751- 951.
7. امام خمینی، صحیفه نور، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ، تهران، ج 13، ص 156.
نوشته اصلی توسط شهید علی اصغر پازوکی
.
استاد شهید مرتضی مطهری/ یک تحریف ماهرانه: میگویند اشک بریزید، حسین(ع) گناه شما را میبخشد!
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهایش درباره تحریفات مربوط به واقعه عاشورا فریاد میزند که ما امام حسین خراب کن هستیم! و از علل آن میگوید :
«حسین(ع) میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است. ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم و تحریف کردیم.
ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
پاسخ:
باسلام وتقدیر از شما که برای درک بهتر معارف حسینی تلاش می کنید .
در این باره باید به چند نکته توجه نماید :
1_قبل از همه باید توجه داشت که شهید مطهری آن بحث را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وبر اساس نیاز جامعه آن روز اراد نموده که در جای خود بسیار مفید وآموزنده است . بخصوص در آن زمان شرایط به گونه ی بود که آن گونه بر داشت ها از قیام عاشورا بیشتر رایج بود از این رو شهید مطهری به عنوان یک دین شناس جامع وآگاه با این گونه برداشت های ناقص از قیام عاشورا مبارزه نمود .
2_ به طور یقین مسله امر به معروف ونهی از منکر در شکل گیری نهضت حسینی نقس اساسی داشته است واین مطلبی است که در خود کلمات آن حضرت به صراحت بیان شده که در کتاب های شهید مطهری در باره آن به تفصیل بحث شده .
3ـ نکته دیگر که در این باب باید دقت نمود این که در قیام امام حسین نباید در پی یک عامل برای فلسفه قیام بود چون عوامل متعدد ومختلف در این قیام نقس داشته ولی مهمترین عامل که آن را علت کامل و یا علت تکمیل کننده سایر عوامل تلقی کرد ، همان است که در زیارت نورانی اربعین آمده:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛(1) جانش را در راه تو فدا کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد».
بنابر این اساس قیام امام برای نجات مردم از جهالت نوین و گمراهی جدید بود که به نام دین و خلیفه مسلمانان میخواست از سوی یزید اجرا شود. حضرت با قیام خود حقایق را روشن ساخت . برای ابد روشن نمود که جهالت نوین یزیدی ربطی به دین ندارد . نباید نفاق در لباس دین مردم را به حقایق آسمانی بدبین کند.
4_ با ید توجه داشت که شهید مطهری در صدد نفی تاثیر گریه برا ی مظلومیت آن حضرت در گناه زدای نیست چون این مسله در روایات فراوان مطرح شده واین گریه نوعی توبه است بی ترید توبه عامل پاکی انسان از گناه می شود . چه این که خود شهید مطهری نیز اگر نوار های روضه ی او را که در روز عاشورا خوانده است گوش دهید می بیند که برا ی مظلومیت امام حسین ع زار زار و مثل بچه با صدای بلند گریه نموده است .
. ولی مراد شهید مطهری از حرف های مطرح شده این است که نباید با براداشت ناقص از قیام حسین ع فلسفه قیام حسینی را تنها در یک جنبه محدود نمود واز آثار گوناگون ومختلف آن غفلت نمود .
5 _ نکته دیگر این که گریه برای امام حسین تنها برای پاک شدن گناه انسان نیست بلکه در این باب نکته های بسیاری نهفته است . درست است که ائمه (ع)، به واسطه شهادت به عالی ترین حد تکامل و بالاترین مقام نزد پروردگار رسیدند، ولی عزاداری و گریه بر آنها به جهت وضعیت کنونی ایشان نیست ؛ در واقع این عزاداری ها دارای فلسفه ای مستقل بوده و از جهات دیگر دارای اهمیت است، هر چند اصل مظلومتی که برای این بزرگواران رخ داده و ظلمی که بشریت در حق ایشان و البته در حق خود و نسل های بعد کرده را نمی توان در این اندوه و غم نادیده گرفت.
اما به هر حال علاوه بر این مصیبت و اندوه بر انسان و انسانیت، این عزاداری ها دارای حکمت ها و ثمرات گوناگونی است که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:
الف. محبت و دوستى:
قرآن و روايات، دوستى خاندان رسول اكرم (ص) و اهلبيت (ع) را بر مسلمانان واجب كرده است(1). روشن است كه دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، كسى است كه شرط دوستى را- چنان كه بايد و شايد- به جا آورد. يكى از مهمترين لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ يا شادى آنان است(2) از اين رو در احاديث، بر برپايى جشن و سرور در ايام شادى اهلبيت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد فراوان شده است.
حضرت على (ع) در روايتى مىفرمايد:«شيعیان و پيروان ما بر شادى ما شادند و بر حزن ما محزونند». «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»(3) امام صادق (ع) نيز فرمودند: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا يسوؤهم ما يسؤنا و يسرّهم ما يسرّنا»(4) «شيعيان ما پارهاى از خود ما بوده و از زيادى گل ما خلق شدهاند آنچه كه ما را بدحال يا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند.»
وقتی خود اهل بیت در ایام عزداری پدران خود مانند ماه محرم محزون بودند و ما را نیز به حزن و اندوه سفارش نمودند، اين وظيفه عقلانى و شرعى، ايجاب مىكند كه در ايام عزادارى اهلبيت (ع)، حزن و اندوه خود را به شکل های گوناگون اظهارکرده و همانند افراد غم زدهباشیم و ابعاد مختلف مان حكايتگر اندوه و ناراحتى مان باشد(5).
ب. انسانسازى:
از آنجا كه در فرهنگ شيعى، عزادارى بايد از سر معرفت و شناخت باشد هم دردى با آن عزيزان، در واقع يادآورى فضايل، مناقب و آرمانهاى آنان بوده و بدين شكل، آدمى را به سمت الگوگيرى و الگوپذيرى از آنان سوق مىدهد.
فردى كه با معرفت در مجالس عزادارى، شركت مىكند شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مىآميزد و در پرتو آن، انگيزهاى قوى در او پديدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مىشود كه فعّال و شتابان، به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
ج. جامعهسازى:
هنگامى كه مجلس عزادارى، موجب انسانسازى گشت تغيير درونى انسان به عرصه جامعه نيز كشيده مىشود و آدمى مىكوشد تا آرمانهاى اهلبيت (ع) را در جامعه حكم فرما كند.
به بيان ديگر، عزادارى بر اهلبيت (ع) در واقع با يك واسطه زمينه را براى حفظ آرمانهاى آنان و پياده كردن آنها فراهم مىسازد. به همين دليل مىتوان گفت: يكى از حكمتهاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.
در واقع یکی از مهمترین کارکردهای این قبیل مجالس امور عمیق اجتماعی و سیاسی است. چنان که نتایج آن هم در انقلاب ایران و برخی کشورهای دیگر مشاهده می شود؛ در تاریخ نیز می بینیم که گریه حضرت زهرا(ع) به عنوان حربه ای در نمایاندن چهره غاصبان خلافت به کار افتاده و موجبات وحشت آن ها را برانگیخته بود؛ در حادثه جانگداز عاشورا می بینیم که امام سجاد(ع) بیست سال بعد از واقعه، هنوز از این حرکت افشاگرانه دست نمی کشد و به نوحه سرایی برای کشتگان کربلا می پردازد، و با بیدارگری سعی در نقش بر آب ساختن تبلیغات سوء بنی امیه می نماید.(6)
حضرت امام خمینی(رحمه الله) نیز در یکی از سخنانشان می فرمایند:
«زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده است یک مسأله سیاسی است.... باید به این مظاهر، شعائر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که این ها یک مسأله سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر، ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است را خرد می کنیم.»(7)
د. انتقالدهنده فرهنگ شيعى به نسل بعد:
كسى نمىتواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكى، در همین مجالس اعم از مجالس عزا و شادی اهل بیت ، با فرهنگ اهلبيت (ع) آشنا مىشوند. به راستى این مجالس يكى از عناصر و عوامل برجستهاى است تا آموزههاى نظرى و عملى امامان راستين، به نسلهاى آينده منتقل شود. البته در این میان مراسم عزادارى، به دليل قالب و محتوا و ارتباط عمیق عاطفی که در آن برقرار می شود ، یکی از بهترين راهکارها براى انتقال مبانی معرفتی دینی و تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايى آنان با گفتار و كردار اهلبيت (ع) است.
6_ گفتنی است در باره اسرارنهفته در نهضت امام حسین از جنبه های گوناگون تا کنون بحث شده که از مهتمرین آن رویکرد عرفانی آن است که مسله گریه بر امام هم با این روکرد بهتر قابل درک است . در این باره کتاب : ((جلوه های عرفانی نهضت حسینی )) نکته های نو وعرفانی بسیاری طرح نموده است . خواندن آن کتاب |( البته با ورایش سوم وچاپ 5) به شما توصیه می شودتا به اسرار این گونه معارف نهضت عاشورا بشتر آشنا شوید .
پىنوشت ها :
1. مفاتیح الجنان، ص 775.
2 . رک:شورى (42)، آيه 23 ؛ هود (11)، آيه 29 ؛ محمدي ري شهري ، ميزانالحكمه،دارالحديث، سال 1416هـ .ق ، ج 2، ص 632.
3. .رک : محمد محمدي ري شهري، المحبة فى الكتاب والسنة، دارالحديث، بي تا، ص 170- 169 و 181- 281.
4. . علامه مجلسي، بحارالانوار،بيروت، موسسه الوفاء ، 1404 هـ.ق ، ج 44، ص 782.
5. . شيخ طوسي، الامالى،قم ، انتشارات دارالثقافه ، 1414 هـ.ق ، ص 299.
6 . طبق فرموده امام صادق (ع) به معاوية بن وهب،« عزاداران سيدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جويند تا آن كه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند ». رک : نبيل رضا علوان، تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن على، مركز اطلاعات و مدارك اسلامي، بي تا ، ج 1، ص 751- 951.
7. امام خمینی، صحیفه نور، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ، تهران، ج 13، ص 156.
با سلام
ضمن تشکر از پاسخ مبسوط شما
جانم فدای حسین (ع)
که ما هر چه درایم از او و قیام اوست
گریه بر رو روان را پاک میکند برای حسینی شدن.
مطلب بالا در یکی از سایت ها بطور وسیع امده بود که
در ان سایت افرادمتبحر مثل شما وجود ندارند
و لذا دیدم شبهه را باید پاسخ داد
لذا اینجا اوردم و شما هم بموقع پاسخ فرمودید
باز هم از شماتشکر میکنم
الماس دعا
[SPOILER]اما بعد
پاسخگویان محترم هر جا صلاح دیدند
ورود فرمایند[/SPOILER]
دکتر عبدالرحیم گواهی/ ما امام حسین خراب کن هستیم!
دکتر عبدالرحیم گواهی، استاد فلسفه و پژوهشگر ادیان دانشگاه درباره علت دینگریزی جوانان میگوید: «یکی از مشکلات ما این است که بسیاری از جوانها دینگریز شدهاند، در حالی که واقعا هیچ دشمنی با خدا و اسلام و امام حسین ندارند. اینها بیدین نیستند بلکه تنها به زبان دینی ما معترضند. واژگان دینی اینها باید واژگان فلسفه علم روز باشد و الگوی دینی که وجه عقلانیشان را اشباع کند. مشکل اینجاست که مبلغان دین، روی همان بیانهای کهنه چند صد سال پیش توقف کردهاند! این کاری است که در نهایت جوان را به سوی مسلماننما شدن میکشاند!
در حالی که حماسه حسینی الگویی است که میتواند وجه عقلانیت دینی ما را تا قیامت اشباع کند. یک الگوی سرآمد و کامل، متشکل از خطبهها، شعارها، سلوک، مناجات، پیام و راه اباعبدالله و همین جاست که مطهری، آن اسلامشناس دلسوز و آن روشنفکر دینی زحمت کشیده، با سوز سینه فریاد میزند: ما امام حسین خراب کن هستیم! »
او درباره به روز بیان کردن واقعه عاشورا میگوید: «باید قیام امام حسین را شناخت و بر اساس آن برای نیاز امروز جوان مسلمان، علیالخصوص ایرانی، دستورالعمل ارائه داد. این تنها تضمین برای جلوگیری از تکرار واقعه در تاریخ است. «کل یوم عاشورا» یعنی هر روز تلاش کنیم، مبارزه کنیم تا آن واقعه تکرار نشود نه اینکه هر روز صبح بچهها را مجبور کنیم چند خط زیارت عاشورا بخوانند. یاد اباعبدااله درست است، عزاداری هم جای خودش را دارد، امام شاید شیوه عزاداری و نحوه بیان ما از عاشورا باید روزآمدتر شود. البته «بیان» به معنای ظهور و بروز یافتن؛ چرا که ممکن است هیچ لفظی در این «بیان» به کار نرود، مثل زبان هنر و نمایش.»
استاد محمدرضا حکیمی/ پیام عدالت عاشورا در جامعه ما کجاست؟
استاد محمدرضا حکیمی در سخرانی عصر عاشورای سال 1381 با موضوع «عاشورا، مظلومیتی مضاعف» گفته است: « واقعه عاشورا، در حادترین شرایط خود، 24 ساعت را اشغال کرد: از عصر تاسوعا که عمر سعد فرمان هجوم به خیمههای خاندان پیامبر(ص) را صادر کرد تا عصر عاشورا که سر پسر پیامبر(ص) بر سر نیزه رفت. در این یک شبانه روز، امام حسین(ع) -وارث آدم(ع) تا خاتم(ع)- دو مسئله اصلی رسالت انبیایی یعنی نماز و عدالت را به گوش همه تاریخ و همه جهان و جهانیان رسانید.
نماز: امام حسین(ع)، شب عاشورا را از لشکر مرتد مهلت گرفت برای وداع با نماز. بدین گونه اهمیت بنیادین حیات انسانی را در این کره خاکی که ارتباط با آفریدگار خود است - آن هم به صورت «ذکر اکبر» که نماز است- چنان خورشید روزهای روزستان روشن کرد.
عدالت: و در روز عاشورا فریاد عدالت را در ذات لحظهها دمید، تا از منافذ تاریخ، در همیشه روزگار شنیده شود و با رنگ خونبار فجر و شفق همواره آبادیهای گیتی را به حماسه حیات و حیات حماسه فرا خواند.»
استاد حکیمی در نقد رفتار متفاوت جامعه شیعی با پیام عاشورا میگوید: «امروز شیعه در جهان بسیار است و در کشورهای بسیاری سکونت دارد، لیکن کشوری که در همه جهان به نام تشیع معروف است و در هر سال برپا دارنده اصلی مراسم عاشورای حسینی است، ملت ایران است. یعنی ملتی که باید بداند امام حسین(ع) و یارانش شهید شدند و خاندان پیامبر اسیر گشتند تا احکام عملی قرآن عملی گردد و قسط قرآنی گسترش یابد. و هنگامی که به نام اسلام و با یاد حسین(ع)، اینهمه جوانهای این مملکت به جبهه رفتند و سپس جنازه آنها را، آن هم نه همه را، به خانوادههایشان تحویل دادند، باید نظام عامل بالعدل و جامعه قائم بالقسط تشکیل مییافت.
آیا به جای آن چه کردند؟ و اکنون کسی هست که با ریشههای فساد در قضاوت و اقتصاد و نفوذ نفوذیهای بیشمار بتواند درافتد و ملت را نجات دهد؟ و از یدک کشیدن نام اسلام دست بردارند؟ آیا کو عمل به احکام قضایی و اقتصادی اسلام؟ کو پیام عدالت عاشورا؟»
او درباره عنوان مظلومیت مضاعف توضیح میدهد: «اما عنوان «مظلومیت مضاعف» به چه معناست؟ به این معنا که در عاشورا دو ظلم واقع شده است: یکی بر حضرت امام حسین(ع) و خاندان پیامبر و دیگری بر خودِ عاشورا. عاشورایی که برای عدالت برپا شد، در راه تکاثر و اتراف و اسراف و اجحاف و اتلاف مال مردم مصرف میشود. کسی که در عاشورا گامی برای عدالت بر نمیدارد، و آنکه علی (ع) فرمود: «گردن توانگران را خرد میکنم تا حق محرومان را از آنان بگیرم و طبقات محروم را در صدر جامعه مینشانم و حقشان را به آنان میرسانم» به گوش احدی فرو نمیرود. پس چنان است که باز باید عاشورایی برای عاشورا گرفت...
ای عدالت مظلوم، چگونه میخواهی با ظالمان درافتی؟ تو باید با توان جامعههای عادل اسلامی، در برابر شیطان مستکبر و ظلم جهانی بایستی، اما اکنون از ستم دنیاداران و دنیاخواران، خودت هم نمیتوانی قد راست کنی!»
مرحوم سید حسن حسینی/ دریاب مان در این شب تاریک
مرحوم سید حسن حسینی، شاعر و نویسنده معاصر در یکی از نثرهای عاشوراییاش نوشته است:
«نه! سر سال را از محرم نیافریدند!
حسین بن علی (ع) در هر ماهی قیام میکرد، آن ماه، سر سال عاشقان میشد. یعنی سر سال شیداییان سر بر زانوی آن ماه مینهاد. اما قرعه به نام محرم افتاد تا کتاب بهار کربلاییان در این فصل، سطرهای ارغوانیاش با پاکترین جوهر عالم، یعنی خون خاندان نبوت رقم خورد.
سالار حماسه آفرین کربلا سر سال را محرمی کرد تا سالکان حقیقی با او همراه شوند. حرکت او چون صافی و پالوانهای تاریخی، خالص را از ناخالص، مدعی را از صادق و عاشق را از منافق برای ابد جدا کرد.»
علیرضا قزوه/ ابتدای کربلا غدیر بود
علیرضا قزوه، نویسنده و شاعر معاصرشعری در وصف کربلا سروده است، که در ادامه می خوانید:
ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خونْفشان نینوا، اشکهای حضرت امیر بود
بعد از آن فتوت همیشه سبز، برکت از حجاز و از عراق رفت
هر چه دانه داشتند سنگ شد، پشت هر بهار، صد کویر بود
بعد مکه و مدینه، دام شد، کوفه صرف عیش و نوش شام شد
آفتابِ سربلندِ سایه سوز، در حصارِ نیزهها اسیر بود
الامان ز شام، الامان ز شام، الامان ز درد و غربت امام
شام بیمروّت غریبکش، کاش کوفهی بهانهگیر بود
هان! هبا شدید، هان! هدر شدید، مردم مدینه! بیپدر شدید
این صدای غربت مدینه بود، این صدای زخمی بشیر بود
کربلا به اصل خود رسیدن است، هر چه میروم به خود نمیرسم!
چشم تا به هم زدم چه دور شد، تا به خویش آمدم چه دیر بود!
لیاقت علیخان/ هر چقدر سختی و خطر باشد نباید از راه حقیقت منحرف شد
لیاقت علیخان، اولین نخست وزیر پاکستان درباره واقعه عاشورا و تاثیر شهادت میگوید: « این روز عاشورا برای مسلمانان در سراسر جهان معنایی بزرگ دارد، در این روز یکی از حزنآورترین و تراژیکترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت امام حسین در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود، زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار میرود.
شهادت یکی از عظیمترین پیروان اسلام، نمونهای درخشنده و پایدار برای همه ماست. این حادثه به ما میآموزد که هر چند سختیها و خطرات باشد، نباید از راه حقیقت و عدالت منحرف شد.»
دکتر توماس مان/ تفاوت فداکاری حسین(ع) با مسیح(ع)
توماس مان، نویسنده و محقق آلمانی در مقایسه امام حسین(ع) با حضرت مسیح می گوید: «اگر فداکاری مسیح و حسین با هم مقایسه شود، حتما فداکاری حسین پرمغزتر و با ارزشتر جلوه خواهد کرد. زیرا روزی که مسیح میخواست فدا شود زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبود که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند شد. اما حسین زن و فرزند داشت و بعضی از آنها خردسال بودند و به پدر احتیاج داشتند.»
دکتر رسول جعفریان/ سست نویسی و داستان سرایی ها درباره واقعه عاشورا در دوره ای از تاریخ
دکتر رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام درباره لزوم پاسداشت معارف حسینی میگوید: «شیعه حق داشت که تلاش کند یاد و خاطره رویداد کربلا را حفظ کند و علاوه بر همراهی با انبیاء و فرشتگان در سوگواری برای حسین، آن را به عنوان یک درس، یک عبرت، یک حادثه مهم که عمق دنائت و پستی امویان و هواداران آنها را نشان میدهد، حفظ کند. در این میان بسیاری از مورخان اهل سنت که اهل بیت دوست بودند، در این زمینه همراهی کردند و متونی را برای پاسداری از حرمت امام حسین (ع) نوشتند و در ثبت تاریخ کربلا تلاش کردند.»
وی درباره تغییرات تالیف در طول تاریخ میگوید: «به مرور زمان، فضای علمی در دنیای اسلام تنگ شد و آثار تألیف شده در همه حوزهها از جمله تاریخ و همین طور تاریخ کربلا، به سست نویسی گرایید. این رویه در سراسر شرق اسلامی به ویژه خراسان و مرکز ایران سبب شد تا آنچه به عنوان تاریخ اسلام طی قرنهای هفتم تا دهم تولید شد، فاقد ارزش علمی و پژوهشی باشد. در همین فضا، نگاشتههای فراوان در حوزه تاریخ اسلامی، به جز آن که استمرار نوشتههای تاریخی اصیل باشد، متأثر از جریانهای خاص و برخی از کتابهای ویژه بود، کتابهایی که دستمایههای داستانی داشت و مقبولیت عامه را بیش از کتب علمی، به همراه خود داشت.
غلبه ادبیات تصوف و صوفیگری در سراسر ایران و باز هم به ویژه خراسان که مهد تصوف و زندگینامهنویسی عرفانی بود، چنان که مثلا در طبقات الصوفیه سلمی شاهدیم، ادبیات عاشورایی هم در همان لباس درآمد و متاسفانه منشأ تغییر در نوع نگاه به این حرکت اصیل تاریخی و حماسه دینی شد.»
سلام علیکم و رحمه الله
قبل از همه باید توجه داشت که شهید مطهری آن بحث را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وبر اساس نیاز جامعه آن روز اراد نموده که در جای خود بسیار مفید وآموزنده است . بخصوص در آن زمان شرایط به گونه ی بود که آن گونه بر داشت ها از قیام عاشورا بیشتر رایج بود از این رو شهید مطهری به عنوان یک دین شناس جامع وآگاه با این گونه برداشت های ناقص از قیام عاشورا مبارزه نمود .
شهید مطهری تبئینی هم دیل مطلب دارند که مربوط به زمان و شرایط خاصی نیست
ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
[FONT=times new roman]ایشان هدف و ماهیت قیام را مد نظر قرار میدهند و حفظ شریعت منزل با تبئین نبوی برای نسل های بعدی است .
و سعی دارند بفرمایند که
گریه برای امام حسین علیه السلام و انکار و عمل نکردن شریعت با کیفیتی که ذکر شد در یکجا با هم جمع نمیشود و اینکه گفته میشود گریه بر امام حسین علیه السلام برای بخشش گناهان کفایت میکند و بعد میتوانید بروید از گام های شیطان پیروی نموده و مانند عمر سعد و یزید بن معاویه و ابن مرجانه عمل کنید تحریفی ماهرانه است از جنس دین نصارا و یهود .
یاحق
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهایش درباره تحریفات مربوط به واقعه عاشورا فریاد میزند که ما امام حسین خراب کن هستیم! و از علل آن میگوید :
«حسین(ع) میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است. ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم و تحریف کردیم.
ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
سلام
از آنجا که عاشورا و شخصیت سیدالشهدا ع دارای جامعیت است در هر دوره و زمانی به حسب گرایشها و بلکه نیازها یک یا چند بعد خاص ان مورد توجه قرار گرفته است به نظر بنده ابعادی مثل استکبار ستیزی ، انقلابی بودن و داشتن هدفهای بزرگ ابعادی است که امروز بیشتر میتواند مد نظر قرار گیرد و البته معتقدم نباید ابعاد دیگر را بخاطر توجه دادن به این ابعاد نفی و انکار کرد
والله الموفق
سلام علیکم به همه عزاداران امام حسین (ع)
سوالی داشتم از خدمت کارشناسان محترم
با توجه به اینکه روز پنجم محرم رو به نام حضرت قاسم(ع) نامگذاری کرده اند و در برخی مجالس عزاداری گل پرپر میکنند و دستهایشان را حنا میگذارند و.... برخی کارهای دیگر
میخواهم بدانم آیا این قبیل کارها عزاداری ما را دچار اشکال میکند؟؟؟
البته میدانم طبق گفته های استاد شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی گرفتن عروسی و .... نوعی تحریف در عزاداری است ولی میخواهم بدانم به اینصورت که در بالا گفتم یعنی گل پر پر کنند و دستهایشان را حنا بگذارند عزاداری را دچار مشکل میکند؟؟؟؟
http://www.askdin.com/thread32966.html
جمع بندی 1
یک تحریف ماهرانه: میگویند اشک بریزید، حسین(ع) گناه شما را میبخشد!
پاسخ:
در این باره باید به یک نکته توجه نماید :
1_قبل از همه باید توجه داشت که شهید مطهری آن بحث را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وبر اساس نیاز جامعه آن روز اراد نموده که در جای خود بسیار مفید وآموزنده است . بخصوص در آن زمان شرایط به گونه ی بود که آن گونه بر داشت ها از قیام عاشورا بیشتر رایج بود از این رو شهید مطهری به عنوان یک دین شناس جامع وآگاه با این گونه برداشت های ناقص از قیام عاشورا مبارزه نمود .
2_ به طور یقین مسله امر به معروف ونهی از منکر در شکل گیری نهضت حسینی نقس اساسی داشته است واین مطلبی است که در خود کلمات آن حضرت به تصریح شده که در کتاب های شهید مطهری در باره آن به تفصیل بح ث شده .
3ـ نکته دیگر که در این باب باید دقت نمود این که در قیام امام حسین نباید در پی یک عامل برای فلسفه قیام بود چون عوامل متعدد ومختلف در این قیام نقس داشته ولی مهمترین عامل که آن را علت کامل و یا علت تکمیل کننده سایر عوامل تلقی کرد ، همان است که در زیارت نورانی اربعین آمده:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛(1) جانش را در راه تو فدا کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد».
بنابر این اساس قیام امام برای نجات مردم از جهالت نوین و گمراهی جدید بود که به نام دین و خلیفه مسلمانان میخواست از سوی یزید اجرا شود. حضرت با قیام خود حقایق را روشن ساخت . برای ابد روشن نمود که جهالت نوین یزیدی ربطی به دین ندارد . نباید نفاق در لباس دین مردم را به حقایق آسمانی بدبین کند.
4_ با ید توجه داشت که شهید مطهری در صدد نفی تاثیر گریه برا ی مظلومیت آن حضرت در گناه زدای نیست چون این مسله در روایات فراوان مطرح شده واین گریه نوعی توبه است بی ترید توبه عامل پاکی انسان از گناه می شود . چه این که خود شهید مطهری نیز اگر نوار های روضه ی او را که در روز عاشورا خوانده است گوش دهید می بیند که برا ی مظلومیت امام حسین ع زار زار و مثل بچه با صدای بلند گریه نموده است .
. ولی مراد شهید مطهری از حرف های مطرح شده این است که نباید با براداشت ناقص از قیام حسین ع فلسفه قیام حسینی را تنها در یک جنبه محدود نمود واز آثار گوناگون ومختلف آن غفلت نمود .
5_ نکته دیگر این که گریه برای امام حسین تنها برای پاک شدن گناه انسان نیست بلکه در این باب نکته های بسیاری نفهفته است . درست است که ائمه (ع)، به واسطه شهادت به عالی ترین حد تکامل و بالاترین مقام نزد پروردگار رسیدند، ولی عزاداری و گریه بر آنها به جهت وضعیت کنونی ایشان نیست تا گفته شود وقتی آنان در بهشتند برچه اندوهگینید؛ در واقع این عزاداری ها دارای فلسفه ای مستقل بوده و از جهات دیگر دارای اهمیت است، هر چند اصل مظمویتی که برای این بزرگواران رخ داده و ظبلمی که بشریت در حق ایشان و البته در حق خود و نسل های بعد کرده را نمی توان در این اندوه و غم نادیده گرفت.
اما به هر حال عاوه بر این مصیبت و اندوه بر انسان و انسانیت، این عزاداری ها دارای حکمت ها و ثمرات گوناگونی است که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:
الف. محبت و دوستى:
قرآن و روايات، دوستى خاندان رسول اكرم (ص) و اهلبيت (ع) را بر مسلمانان واجب كرده است(1). روشن است كه دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، كسى است كه شرط دوستى را- چنان كه بايد و شايد- به جا آورد. يكى از مهمترين لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ يا شادى آنان است(2) از اين رو در احاديث، بر برپايى جشن و سرور در ايام شادى اهلبيت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد فراوان شده است.
حضرت على (ع) در روايتى مىفرمايد:«شيعیان و پيروان ما بر شادى ما شادند و بر حزن ما محزونند». «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»(3) امام صادق (ع) نيز فرمودند: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا يسوؤهم ما يسؤنا و يسرّهم ما يسرّنا»(4) «شيعيان ما پارهاى از خود ما بوده و از زيادى گل ما خلق شدهاند آنچه كه ما را بدحال يا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند.»
وقتی خود اهل بیت در ایام عزداری پدران خود مانند ماه محرم محزون بودند و ما را نیز به حزن و اندوه سفارش نمودند، اين وظيفه عقلانى و شرعى، ايجاب مىكند كه در ايام عزادارى اهلبيت (ع)، حزن و اندوه خود را به شکل های گوناگون اظهارکرده و همانند افراد غم زدهباشیم و ابعاد مختلفمان حكايتگر اندوه و ناراحتى مان باشد(5).
ب. انسانسازى:
از آنجا كه در فرهنگ شيعى، عزادارى بايد از سر معرفت و شناخت باشد هم دردى با آن عزيزان، در واقع يادآورى فضايل، مناقب و آرمانهاى آنان بوده و بدين شكل، آدمى را به سمت الگوگيرى و الگوپذيرى از آنان سوق مىدهد.
فردى كه با معرفت در مجالس عزادارى، شركت مىكند شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مىآميزد و در پرتو آن، انگيزهاى قوى در او پديدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مىشود كه فعّال و شتابان، به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
ج. جامعهسازى:
هنگامى كه مجلس عزادارى، موجب انسانسازى گشت تغيير درونى انسان به عرصه جامعه نيز كشيده مىشود و آدمى مىكوشد تا آرمانهاى اهلبيت (ع) را در جامعه حكم فرما كند.
به بيان ديگر، عزادارى بر اهلبيت (ع) در واقع با يك واسطه زمينه را براى حفظ آرمانهاى آنان و پياده كردن آنها فراهم مىسازد. به همين دليل مىتوان گفت: يكى از حكمتهاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.
در واقع یمی از مهمترین کارکردهای این قبیل مجالس امور عمیق اجتماعی و سیاسی است. چنان که نتایج آن هم در انقلاب ایران و برخی کشورهای دیگر مشاهده می شود؛ در تاریخ نیز می بینیم که گریه حضرت زهرا(ع) به عنوان حربه ای در نمایاندن چهره غاصبان خلافت به کار افتاده و موجبات وحشت آن ها را برانگیخته بود؛ در حادثه جانگداز عاشورا می بینیم که امام سجاد(ع) بیست سال بعد از واقعه، هنوز از این حرکت افشاگرانه دست نمی کشد و به نوحه سرایی برای کشتگان کربلا می پردازد، و با بیدارگری سعی در نقش بر آب ساختن تبلیغات سوء بنی امیه می نماید.(6)
حضرت امام خمینی(رحمه الله) نیز در یکی از سخنانشان می فرمایند:
«زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده است یک مسأله سیاسی است.... باید به این مظاهر، شعائر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که این ها یک مسأله سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر، ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است را خرد می کنیم.»(7)
د. انتقالدهنده فرهنگ شيعى به نسل بعد:
كسى نمىتواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكى، در همین مجالس اعم از مجالس عزا و شادی اهل بیت ، با فرهنگ اهلبيت (ع) آشنا مىشوند. به راستى این مجالس يكى از عناصر و عوامل برجستهاى است تا آموزههاى نظرى و عملى امامان راستين، به نسلهاى آينده منتقل شود. البته در این میان مراسم عزادارى، به دليل قالب و محتوا و ارتباط عمیق عاطفی که در آن برقرار می شود ، یکی از بهترين راهکارها براى انتقال مبانی معرفتی دینی و تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايى آنان با گفتار و كردار اهلبيت (ع) است.
پىنوشت ها :
1. مفاتیح الجنان، ص 775.
2 . رک:شورى (42)، آيه 23 ؛ هود (11)، آيه 29 ؛ محمدي ري شهري ، ميزانالحكمه،دارالحديث، سال 1416هـ .ق ، ج 2، ص 632.
3. .رک : محمد محمدي ري شهري، المحبة فى الكتاب والسنة، دارالحديث، بي تا، ص 170- 169 و 181- 281.
4. . علامه مجلسي، بحارالانوار،بيروت، موسسه الوفاء ، 1404 هـ.ق ، ج 44، ص 782.
5. . شيخ طوسي، الامالى،قم ، انتشارات دارالثقافه ، 1414 هـ.ق ، ص 299.
6 . طبق فرموده امام صادق (ع) به معاوية بن وهب،« عزاداران سيدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جويند تا آن كه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند ». رک : نبيل رضا علوان، تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن على، مركز اطلاعات و مدارك اسلامي، بي تا ، ج 1، ص 751- 951.
7. امام خمینی، صحیفه نور، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ، تهران، ج 13، ص 156.
http://www.askdin.com/thread32966.html
جمع بندی 2
یک تحریف ماهرانه: میگویند اشک بریزید، حسین(ع) گناه شما را میبخشد!
پاسخ:
در این باره باید به چند نکته توجه نماید :
1_قبل از همه باید توجه داشت که شهید مطهری آن بحث را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وبر اساس نیاز جامعه آن روز اراد نموده که در جای خود بسیار مفید وآموزنده است . بخصوص در آن زمان شرایط به گونه ی بود که آن گونه بر داشت ها از قیام عاشورا بیشتر رایج بود از این رو شهید مطهری به عنوان یک دین شناس جامع وآگاه با این گونه برداشت های ناقص از قیام عاشورا مبارزه نمود .
2_ به طور یقین مسله امر به معروف ونهی از منکر در شکل گیری نهضت حسینی نقس اساسی داشته است واین مطلبی است که در خود کلمات آن حضرت به صراحت بیان شده که در کتاب های شهید مطهری در باره آن به تفصیل بحث شده .
3ـ نکته دیگر که در این باب باید دقت نمود این که در قیام امام حسین نباید در پی یک عامل برای فلسفه قیام بود چون عوامل متعدد ومختلف در این قیام نقس داشته ولی مهمترین عامل که آن را علت کامل و یا علت تکمیل کننده سایر عوامل تلقی کرد ، همان است که در زیارت نورانی اربعین آمده:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة؛(1) جانش را در راه تو فدا کرد تا بندگانت را از نادانی و حیرت گمراهی نجات دهد».
بنابر این اساس قیام امام برای نجات مردم از جهالت نوین و گمراهی جدید بود که به نام دین و خلیفه مسلمانان میخواست از سوی یزید اجرا شود. حضرت با قیام خود حقایق را روشن ساخت . برای ابد روشن نمود که جهالت نوین یزیدی ربطی به دین ندارد . نباید نفاق در لباس دین مردم را به حقایق آسمانی بدبین کند.
4_ با ید توجه داشت که شهید مطهری در صدد نفی تاثیر گریه برا ی مظلومیت آن حضرت در گناه زدای نیست چون این مسله در روایات فراوان مطرح شده واین گریه نوعی توبه است بی ترید توبه عامل پاکی انسان از گناه می شود . چه این که خود شهید مطهری نیز اگر نوار های روضه ی او را که در روز عاشورا خوانده است گوش دهید می بیند که برا ی مظلومیت امام حسین ع زار زار و مثل بچه با صدای بلند گریه نموده است .
. ولی مراد شهید مطهری از حرف های مطرح شده این است که نباید با براداشت ناقص از قیام حسین ع فلسفه قیام حسینی را تنها در یک جنبه محدود نمود واز آثار گوناگون ومختلف آن غفلت نمود .
5 _ نکته دیگر این که گریه برای امام حسین تنها برای پاک شدن گناه انسان نیست بلکه در این باب نکته های بسیاری نهفته است . درست است که ائمه (ع)، به واسطه شهادت به عالی ترین حد تکامل و بالاترین مقام نزد پروردگار رسیدند، ولی عزاداری و گریه بر آنها به جهت وضعیت کنونی ایشان نیست ؛ در واقع این عزاداری ها دارای فلسفه ای مستقل بوده و از جهات دیگر دارای اهمیت است، هر چند اصل مظلومتی که برای این بزرگواران رخ داده و ظلمی که بشریت در حق ایشان و البته در حق خود و نسل های بعد کرده را نمی توان در این اندوه و غم نادیده گرفت.
اما به هر حال علاوه بر این مصیبت و اندوه بر انسان و انسانیت، این عزاداری ها دارای حکمت ها و ثمرات گوناگونی است که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:
الف. محبت و دوستى:
قرآن و روايات، دوستى خاندان رسول اكرم (ص) و اهلبيت (ع) را بر مسلمانان واجب كرده است(1). روشن است كه دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق، كسى است كه شرط دوستى را- چنان كه بايد و شايد- به جا آورد. يكى از مهمترين لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ يا شادى آنان است(2) از اين رو در احاديث، بر برپايى جشن و سرور در ايام شادى اهلبيت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأكيد فراوان شده است.
حضرت على (ع) در روايتى مىفرمايد:«شيعیان و پيروان ما بر شادى ما شادند و بر حزن ما محزونند». «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا»(3) امام صادق (ع) نيز فرمودند: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا يسوؤهم ما يسؤنا و يسرّهم ما يسرّنا»(4) «شيعيان ما پارهاى از خود ما بوده و از زيادى گل ما خلق شدهاند آنچه كه ما را بدحال يا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند.»
وقتی خود اهل بیت در ایام عزداری پدران خود مانند ماه محرم محزون بودند و ما را نیز به حزن و اندوه سفارش نمودند، اين وظيفه عقلانى و شرعى، ايجاب مىكند كه در ايام عزادارى اهلبيت (ع)، حزن و اندوه خود را به شکل های گوناگون اظهارکرده و همانند افراد غم زدهباشیم و ابعاد مختلف مان حكايتگر اندوه و ناراحتى مان باشد(5).
ب. انسانسازى:
از آنجا كه در فرهنگ شيعى، عزادارى بايد از سر معرفت و شناخت باشد هم دردى با آن عزيزان، در واقع يادآورى فضايل، مناقب و آرمانهاى آنان بوده و بدين شكل، آدمى را به سمت الگوگيرى و الگوپذيرى از آنان سوق مىدهد.
فردى كه با معرفت در مجالس عزادارى، شركت مىكند شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مىآميزد و در پرتو آن، انگيزهاى قوى در او پديدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مىشود كه فعّال و شتابان، به دنبال پياده كردن اوصاف محبوب در وجود خويشتن است.
ج. جامعهسازى:
هنگامى كه مجلس عزادارى، موجب انسانسازى گشت تغيير درونى انسان به عرصه جامعه نيز كشيده مىشود و آدمى مىكوشد تا آرمانهاى اهلبيت (ع) را در جامعه حكم فرما كند.
به بيان ديگر، عزادارى بر اهلبيت (ع) در واقع با يك واسطه زمينه را براى حفظ آرمانهاى آنان و پياده كردن آنها فراهم مىسازد. به همين دليل مىتوان گفت: يكى از حكمتهاى عزادارى، ساختن جامعه براساس الگوى ارائه شده از سوى اسلام است.
در واقع یکی از مهمترین کارکردهای این قبیل مجالس امور عمیق اجتماعی و سیاسی است. چنان که نتایج آن هم در انقلاب ایران و برخی کشورهای دیگر مشاهده می شود؛ در تاریخ نیز می بینیم که گریه حضرت زهرا(ع) به عنوان حربه ای در نمایاندن چهره غاصبان خلافت به کار افتاده و موجبات وحشت آن ها را برانگیخته بود؛ در حادثه جانگداز عاشورا می بینیم که امام سجاد(ع) بیست سال بعد از واقعه، هنوز از این حرکت افشاگرانه دست نمی کشد و به نوحه سرایی برای کشتگان کربلا می پردازد، و با بیدارگری سعی در نقش بر آب ساختن تبلیغات سوء بنی امیه می نماید.(6)
حضرت امام خمینی(رحمه الله) نیز در یکی از سخنانشان می فرمایند:
«زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده است یک مسأله سیاسی است.... باید به این مظاهر، شعائر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که این ها یک مسأله سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر، ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است را خرد می کنیم.»(7)
د. انتقالدهنده فرهنگ شيعى به نسل بعد:
كسى نمىتواند منكر اين حقيقت شود كه نسل جديد در سنين كودكى، در همین مجالس اعم از مجالس عزا و شادی اهل بیت ، با فرهنگ اهلبيت (ع) آشنا مىشوند. به راستى این مجالس يكى از عناصر و عوامل برجستهاى است تا آموزههاى نظرى و عملى امامان راستين، به نسلهاى آينده منتقل شود. البته در این میان مراسم عزادارى، به دليل قالب و محتوا و ارتباط عمیق عاطفی که در آن برقرار می شود ، یکی از بهترين راهکارها براى انتقال مبانی معرفتی دینی و تعليم و تربيت نسل جديد و آشنايى آنان با گفتار و كردار اهلبيت (ع) است.
6_ گفتنی است در باره اسرارنهفته در نهضت امام حسین از جنبه های گوناگون تا کنون بحث شده که از مهتمرین آن رویکرد عرفانی آن است که مسله گریه بر امام هم با این روکرد بهتر قابل درک است . در این باره کتاب : ((جلوه های عرفانی نهضت حسینی )) نکته های نو وعرفانی بسیاری طرح نموده است . خواندن آن کتاب |( البته با ورایش سوم وچاپ 5) به شما توصیه می شودتا به اسرار این گونه معارف نهضت عاشورا بشتر آشنا شوید .
پىنوشت ها :
1. مفاتیح الجنان،نشر طوبی . قم 1378 ش . ص 775.
2 . رک:شورى (42)، آيه 23 ؛ هود (11)، آيه 29 ؛ محمدي ري شهري ، ميزانالحكمه،دارالحديث، سال 1416هـ .ق ، ج 2، ص 632.
3. .رک : محمد محمدي ري شهري، المحبة فى الكتاب والسنة، دارالحديث، بي تا، ص 170- 169 و 181- 281.
4. . علامه مجلسي، بحارالانوار،بيروت، موسسه الوفاء ، 1404 هـ.ق ، ج 44، ص 782.
5. . شيخ طوسي، الامالى،قم ، انتشارات دارالثقافه ، 1414 هـ.ق ، ص 299.
6 . طبق فرموده امام صادق (ع) به معاوية بن وهب،« عزاداران سيدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جويند تا آن كه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند ». رک : نبيل رضا علوان، تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن على، مركز اطلاعات و مدارك اسلامي، بي تا ، ج 1، ص 751- 951.
7. امام خمینی، صحیفه نور، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ، تهران، ج 13، ص 156.