ابراز علاقه

آیا یک خانم می تواند به رهبری ابراز علاقه کند؟!

سلام خدمت عزیزان و سروران اسک دینی@};-

من حضرت آقا را خیلی زیاد دوست دارم و تا عکسش را می بینم و یا در تلوزیون آقا را می بینم شروع به قربون صدقه رفتن می کنم
اشکالی داره زنی عاشق رهبرش باشه و این را بروز بده؟!

ضرورت ابراز علاقه به مومنین یا دوستان

سلام

چند وقته یه مسئله ای خیلی ذهنم رو مشغول کرده. آیا ابراز علاقه به دیگران (چه در کلام ، چه در عمل) خوب هست یا بد؟ منظورم کلی هست ، حالا چه دوست و همجنس، چه جنس مخالف

چندین حدیث و روایت از پیامبر و امامان خوندم که همگی تاکید کردن اگر کسی رو دوست دارید ، حتما ابراز کنید و در کلام بهش بگید. ولی در واقعیت خیلی وقتها چیزهایی می بینم که باعث میشه در درست بودن اون شک و تردید زیادی داشته باشم.

خیلی وقتها ما آدمها (خودم هم میگم) وقتی می بینیم کسی خیلی دوسمون داره و بهمون ابراز علاقه میکنه،
فکر میکنیم چه خبره! واسش طاقچه بالا میزاریم!!!
فکر میکنیم خیلی از اون شخص والاتر و بهتر هستیم که اون این طور در مقابل ما متواضع و فروتنه!
فکر میکنیم حتما خیلی بهمون نیاز داره و به همین دلیل اینطور ما رو دوست داره.
فکر میکنیم حتما هیچکس رو نداره و خیلی تنهاست که اینطور به ما ابراز علاقه میکنه!
در نتیجه ممکنه خواسته یا ناخواسته مورد بی توجهی و بی اعتنایی مون قرار بگیره.

ولی از اون طرف قضییه، وقتی کسی به ما بی اعتنایی و بی توجهی میکنه، با خودمون میگیم چی شده که اون انقدر به ما بی اعتناست؟ و سعی میکنیم به هر نحوی که شده دلشو بدست بیاریم! یا فکر میکنیم حتما خیلی از ما سطحش بالاتر و بهتره و ما رو در سطح خودش نمی بینه!

خیلی وقتها ما دلهایی رو که واقعا دوستمون دارند، به راحتی آب خوردن، میشکنیم (چون خیالمون دیگه از عشق و علاقه شون به خودمون راحته) ولی به دنبال به دست آوردن دلهایی هستیم که بهمون بی اعتنا هستن!!!!
واقعا چرا این جوریه؟!؟!

این مسائل رو که میگم زیاد دیدم. چه در بین دو هم جنس و دوستانم و چه بین دو جنس مخالف (چه قبل ازدواج و چه بعد ازدواج)!

کدوم درسته؟ اگر پیامبر و ائمه ما فرمودن ابراز علاقه خوبه و حتما باید اون رو به زبان بیارید، پس چرا در واقعیت با اینجور روابط روبرو هستیم؟

این مسائلی که میگم شما هم از نزدیک دیدید؟ کاربرای عزیز هم اگه تجربه ای داشتن در این موارد ، لطفا تو تاپیک شرکت کنن. ممنونم

دیر باور بودن یا بی احساس بودن!

با نام و یاد دوست

عرض سلام و ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
دختر بیست و پنج ساله مجردی هستم، و در باره موارد زیر ازتون راهنمایی میخوام

1. سه ماه بزرگتر بودن دختر از پسر، ممکنه برای ازدواج مشکلاتی رو بوجود بیاره؟
2. اینکه پسر خیلی قدبلندتر باشه، مثلا درحدود 30،35 سانت، ممکنه در آینده باعث مشکلاتی بشه؟

3. شخص دیرباوری هستم و ابراز علاقه رو نمیتونم به راحتی بپذیرم، و این باعث شنیدن جملاتی مثل "به احساسات اهمیت نمیدی"، "بی احساسی" و ... شده

اخیرا آقایی که همکار من هستن و در دنیای مجازی هم با هم ارتباط داریم اما نسبت به علاقه اش شک دارم و نمیدونم چقدر حرفهاش قابل اعتماده.
در دنیای مجازی همین چند روز پیش ازم خواستگاری کرد، ما چون یه جورایی همکار هستیم، چند روزی یکبار ممکنه همدیگه رو ببینیم. نمیدونم چطور میتونم مطمئن بشم از علاقه شون و همچنین قصد ازدواجشون.
ایشون گفتن اول خود ما نظرمون در مورد هم مثبت باشه، تا بعدا خانواده ها

نمیدونم بدبینی منه یا واقع بینی، ولی نمیتونم بهشون اعتماد کنم.و وقتی رسمی در مقابل ابراز احساساتشون رفتار میکنم، میگه تو به احساسات من بها نمیدی و بی احساسی و ... .
ممنون میشم اگه راهنماییم کنید


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

❤❤ بگو ‌كه‌ دوستش داری! ❤❤ ===== « اهمیت ابراز محبت به همسر »





قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم:

قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ، لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً؛

این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم‏» ، هرگز از قلب زن بیرون نمی‏رود.»

کافی/5/569



ابراز علاقه دختر به پسر اشکالی داره؟

چرا رابطه دختر با پسر حرام است ؟ دختری که به یه پسر علاقه داره چرا نباید بهش ابراز علاقه کنه و با او نتونه براحتی صحبت کنه ؟؟؟؟

««»»««»» راهکار برای اینکه بفهمیم چقدر همسرم مرا دوست دارد؟ ««»»««»»

سلام و عرض ادب

از دوستان و کارشناسان تقاضا دارم راهکاری پیشنهاد بدن که بفهمیم همسر چقدر به شریک زندگی خود بها و ارزش میدهد ؟؟

تفاوت عشق و ازدواج!

یک روز پدر بزرگم برام يه کتاب دست نويس آورد، کتابي که بسيار گرون قيمت بود، و با ارزش، وقتي به من داد، تاکيد کرد که اين کتاب مال توئه مال خود خودته، و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا بايد چنين هديه با ارزشي رو بي هيچ مناسبتي به من بده، من اون کتاب رو گرفتم و يه جايي پنهونش کردم،
چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندي ؟ گفتم نه، وقتي ازم پرسيد چرا گفتم گذاشتم سر فرصت بخونمش، لبخندي زد و رفت،
همون روز عصر با يک کپي از روزنامه همون زمان که تنها نشريه بود برگشت اومد خونه ما و روزنامه رو گذاشت روي ميز، من داشتم نگاهي بهش مينداختم که گفت اين مال من نيست امانته بايد ببرمش،
به محض گفتن اين حرف شروع کردم با اشتياق تمام صفحه هاش رو ورق زدن وسعي ميکردم از هر صفحه اي حداقل يک مطلب رو بخونم.
در آخرين لحظه که پدر بزرگ ميخواست از خونه بره بيرون تقريبا به زور اون روزنامه رو کشيد از دستم بيرون و رفت. فقط چند روز طول کشيد که اومد پيشم و گفت ازدواج و عشق مثل اون کتاب و روزنامه مي مونه
ازدواج اطمينان برات درست مي کنه که اين زن يا مرد مال تو هستش مال خود خودت، اون موقع هست که فکر مي کني هميشه وقت دارم بهش محبت کنم، هميشه وقت هست که دلش رو به دست بيارم، هميشه مي تونم شام دعوتش کنم اگر الان يادم رفت يک شاخه گل به عنوان هديه بهش بدم، حتما در فرصت بعدي اين کارو مي کنم حتي اگر هرچقدراون آدم با ارزش باشه مثل اون کتاب نفيس و قيمتي، اما وقتي که اين باور در تونيست که اين آدم مال منه، و هر لحظه فکرمي کني که خوب اين که تعهدي نداره، مي تونه به راحتي دل بکنه و بره، مثل يه شيء با ارزش ازش نگهداري مي کني و هميشه ولع داري که تا جايي که ممکنه ازش لذت ببري، شايد فردا ديگه مال من نباشه، درست مثل اون روزنامه حتي اگر هم هيچ ارزش قيمتي نداشته باشه...
و این تفاوت عشق است با ازدواج