اسلام

وقتی سنی ،شیعه را و شیعه سنی را نامسلمان می داند، پس مسلمان واقعی کیست؟

انجمن: 

سلام. شیعه و سنی در کنار هم سالها زندگی کرده اند اما چندسال اخیر جریاناتی براه افتاده که این دو مسلمان را نسبت به هم کینه توز ودشمن کرده است و باقهر عجیبی به هم توهین میکنند! هیچ کدام در این میان به قرآن و احکام ساده و شروط اولیه مسلمان بودن اعتنا نمی کنند و خود را مسلمان میدانند. 1- اینکه مسلمان واقعی در بحث های بیهوده که بیشترجدال بیهوده است وارد نمیشود. 2- باید مردم از زبان مسلمان در امان باشند ولی متاسفانه هردوطرف وقتی در موضع ضعف قرار میگیرند دست به توهین میزنند. 3- برادران اهل تشیع دست به غیبت و بهتان میزنند نسبت به خلفای اهل تسنن. وقتی کسی پشت سر کسی بد بگوید درحالیکه آن شخص حضور نداشته باشدتا از خود دفاع کند این غیبت است ولی اگر آن حرف حقیقت نداشته باشد و دروغ باشد این عمل بهتان است. پس حداقل غیبت را مرتکب میشوند.وبالعکس 4- تمام این بحث ها از سر تعصب است و کسی دنبال اینکه واقعا بخواهد و دنبال حقیقت باشد اینجا نیست چون کسی که دنبال حقیقت است جدل نمیکند نهایتا باز سوال میپرسد آن هم نه اینجاو نه از افراد عادی که صلاحیت ندارند نه شما از آنها سوال بپرسید و نه آنها جواب بدهند حتی اگر کاملا اشراف به قضیه مورد نظر داشته باشند. 5- مسلمان واقعی هیزم در آتش دشمنان اسلام نمیشود و حداقل سکوت بهترین کار در این زمان است. 6- میگویند در کتاب های خودتان است ولی یکبار نشده کسی ازهرکدام باشد یک فیلم تهیه کند و کتاب را باز کند و دقیقا آن مطلب مورد نظر بیابد و نشان بدهد. دلم از این همه جهالت و نادانی هردو سخت غمگین و افسرده است و حرف زیادولی درنهایت باید بگویم. کو ابوبکر تا از مسند براندازیمش و کو علی تا برمسند نشانیم. با نقل یک واقعه که در پیشروی همگی ماست شمارا به قادر متعال که از رگ گردن به ما نزدیکتر است میسپارم.البته کامل نیست و منظور را بگیرید در صحرای محشرآفتاب در حال نزدیک شدن به مردم است واین واقعه باعث حزن و وحشت آنان میشود پس یکی درآن هیاهو داد میزند آیا کسی نیست که از خدا بخواهد تا این دشواری را از ما بردارد و مارا شفاعت کند پس همگی نزد حضرت آدم میروند و میگویند تو کسی هستی که خدا بادست خویش تورا آفرید و دوستت داشته است ببین خورشید دارد میآید و گرمایش طاقت فرسا شده و دعایی کن و از خدا بخواه که خورشید را برگرداند تا همه هلاک نشدیم. حضرت آدم به آنان میگوید من فریب شیطان را خوردم و گناهی کردم که خدا را سخت خشمگین کرد واکنون نیز خدا خشمگین است به گونه ای که قبل ازین نبوده و بعد ازین نیز نخواهد شد،من نمیتوانم برای شما کاری انجام دهم بروید نزد نوح. نزد نوح میروند همان حرفهارامیزنند ولی نوح درجواب آنها میگوید که من یک دعای مستجاب داشتم که آنرا علیه قوم خودم بکار بردم و آنان را نفرین کردم و خدا نیز خشمگین است به گونه ای که قبل ازین نبوده و بعد ازین نیز نخواهد شد،من نمیتوانم برای شما کاری انجام دهم بروید نزد ابراهیم. وهرکدام از پیامبران عذری میآورند تا اینکه همگی نزد حضرت محمد ص میروند و آنگاه ایشان شروع میکنند به دعا کردن. هرپیامبر یک دعای مستجاب دارد و البته همه پیامبران همیشه در حال دعا بوده اند اما یک خواسته بزرگ آنها حتما اجابت میشود که آن دعا را محمد ص برای روز قیامت نگه داشته اند فقط برای شفاعت امت خودش حتی خدا حاضر بده است کلید آسمانها و زمین را به دست ایشان بدهد ولی ایشان قبول نکرده و فقط بفکر امت خویش بوده است ولی ما درجواب اینهمه از خود گذشتگی ایشان بجای اینکه باهم بفکر ارتقای دین باشیم با جنگ خونریزی آنهم برعلیه هم مایه خجالت و شرمندگی هستیم. اینهاراگفتم تا کمی فکر کنیم که آیا برای یک مسلمان واقعی فرقی هم میکند شیعه باشد یا سنی آیا یک مسلمان پاسخگوی اعمال خودش است یا اینکه جواب اعمال گذشتگان قبل از خودش را هم باید بدهد؟؟ هرکس پاسخگوی اعمال خویش است و قیه را دخلی در او نیست پس بفکر عاقبت خودمان باشیم.اول یک مسلمان واقعی باشیم تا شفاعت شامل حالمان بشود بعدا اگر به آن درجه رسیدیم که هدایت مردم شد وظیفه ما در آنصورت به بحث بنشینید. حتما کسانی به این حرفهای من نیز خورده خواهند گرفت و به جدل خویش اصرارخواهند کرد ماکه حرفمان را زدیم خواه پندگیر خواه ملال. تاخدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم. همه شمارا به خداوند منان که هیچوقت نمخوابد و استراحت نمیکند و برهمه امور قادر و آگاه است میسپارم.

تمایل به اسلام ، اما نه این اسلام

انجمن: 

بنام خدا
سلام به کاربران و اساتید محترم

در ابتدای آشنایی با دین اسلام ، با خواندن کتاب های مختلف از جمله نهج البلاغه ، شیفتهء راه و رسم ائمه(ع) و بخصوص پیامبر(ص) و امام علی(ع) شدم. با شناخت این بزرگواران ، میل به تحقیق و شناخت درمورد دین در قلب من مدام بیشتر شد ، اما این تحقیق در شناختِ دین ، برای من دو نتیجه داشت:

اول - پی بردن به برتری بسیار زیادِ اسلام در مقابل تمام عقاید دیگر
دوم - اعتقاد پیدا کردن به اینکه اسلامِ حاضر یک دینِ کامل نیست!

اعتقاد اول که از نظر اساتید این سایت کاملاً پسندیده است. اما اعتقاد دوم را می دانم که رد می کنند ، لذا توضیحی عرض میکنم تا برسیم به گفتگوی اصلی. من فکر می کنم که قوانین اسلامی نیاز به یک بازنگری دارند. البته برای اینکه کارشناس محترم و سایر دوستان حرف بنده را با کسانی که می خواهند اسلام را با آئین هیومنیستی پیوند بزنند ، اشتباه نگیرند ، توضیحی عرض میکنم. بازنگری که مد نظر من است سه گونه است:

1 - بازنگری در شناخت اسلام
با قاطعیت عرض می کنم که جمع زیادی از مسلمانان اصلاً نمی دانند اسلام چیست و چه چیز از ما می خواهد. خیلی از مردم صرفاً مسلمان زاده هستند و صرفاً آنچه به آنها به ارث رسیده را تقلید می کنند. تازه بگذریم از اینکه بعضی ها همین را هم نصفه نیمه انجام می دهند! برای مثال چند روز پیش همسر من در بیمارستان بستری بودند و من هم بالای سر ایشان بودم. شب قدر بود و از تلویزیون دعا پخش میشد. بخش مورد بحث من بخش بیماران سرطانی است که خیلی از آنها بخاطر شیمی درمانی بدن هایی بسیار ضعیف دارند و شدیداً نیاز به استراحت دارند. در چنین شرایط ، یکی از همراهان که بقول معروف بچه مذهبی بود ، صدای تلویزیون را زیاد کرده بود و قرآنی را در دست گرفته بود و اشک می ریخت و دعا می خواند ، آن هم ساعت 3 صبح!! و این کار را در حالی انجام می داد که بیماران دیگر که حالشان خیلی بدتر از او بود ، بخاطر صدای بلند خوابشان نمی برد و مدام پهلو به پهلو میشدند. همچنین ما همراهان هم که ساعت ها از بیمارمان پرستاری کرده و بسیار خسته بودیم و از طرفی فقط یک صندلی برای خوابیدن داشتیم ، به هیچ عنوان نمی توانستیم استراحت کنیم. یعنی این آقای مذهبی درحالی داشت دعا می خواند که چندین نفر داشتند از دعا خواندن او اذیت میشدند!!! بخصوص چند بیمار

2 - بازنگری در اولویت های اسلام
تعریف ما از شخص مذهبی چیست؟ ما چه خصوصیاتِ دینی را برای معیار قرار دادن اولویت می دهیم؟ ما به چه کسی میگوئیم مذهبی؟
خانمِ مذهبی = چادر می زند ، آرایش نمی کند ، نماز و روزه را انجام می دهد ، در مجالس مذهبی شرکت می کند ، با نامحرم حرف نمی زند
آقایِ مذهبی = ریش میگذارد ، آستین کوتاه نمی پوشد ، نماز و روزه و مجالس مذهبی را انجام می دهد ، احیاناً مداح یا قاری قرآن است

خب؟ دیگر چه؟! دیگر چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
شاید به یک سری موارد دیگر را بصورت زبانی نام ببریم ، اما در عمل آن موارد را به عنوان معیارِ مذهبی بودن قرار نمی دهیم. یعنی اولویتِ ما همین چند قلم است که عرض شد. مثلاً اگر ما با این دو نفر برخورد می کنیم:

مرد اول = ریش دارد ، مدام در مسجد است ، قاری قرآن است ، بد اخلاق است ، به فقرا اهمیت نمی دهد ، اهل علم نیست
مرد دوم = شش تیغ می کند! ، آستین کوتاه می پوشد ، خوش اخلاق است ، به مردم کمک می کند ، در چند رشته علمی تخصص دارد

به اولی میگوئیم مذهبی و به دومی میگوئیم غیرمذهبی!!

3 - بازنگری در احکام اسلام
من فکر می کنم بعضی قوانین اسلامی برای امروز کارایی ندارند. مثلاً:

در ازدواج = حق طلاق ، مهریه ، حق ازدواج دوم مرد بطور مطلق ، وظیفهء تهیه نفقه از جانب شوهر بطور مطلق و.....
در خانواده = مطلق بودن احترام به والدین ، احترام به سن و سال بزرگان فامیل (بجای احترام به علم و شخصیت)
در جنگ = گرفتن کنیز و برده ، بخصوص بحث استفادهء جنسی از کنیز و تحلیل او به دیگران
و..............

حال اولاً از جناب کارشناس عزیز می خواهم این موارد را بررسی فرموده و نظران را بیان کنند
ثانیاً می خواهم بدانم اگر من به آنچه از اسلام که با دلیل عقلی آن را نادرست می دانم عمل نکنم و بلکه خلاف آن عمل کنم ، یا به عبارت بهتر به آن قسمت ها اعتقاد نداشته باشم ، آیا این به معنایِ نامسلمان بودنم خواهد بود؟
با تشکر گل

چطور ثابت می کنید اسلام دین غیر الهی نیست؟

با سلام، من الان سالهاست بیماری پارانویا دارم و به خاطر همین بیماری به خیلی چیزا شک میکنم و بدبین میشم، از جمله چیزایی که من بهش شک کردم و بدبین شده ام اسلامه، من اعتقاد دارم چیزایی هستن که من نمیدونم ولی دلیل نمیشه اگه چیزی رو نمیدونم چشم و گوش بسته هر چی گفتن باور کنم .

مساله ای که شک منو قویتر میکنه احکام اسلامه، خیلی از احکام اسلام اصلا مناسب دنیای امروز نیست مثل تعدد زوجین، ازدواج کودکان، برده داری و خیلی مسائل دیگه که مربوط به مسائل تربیتی میشه.

چطور میتوانیم این اعتقاد را داشته باشیم که شخصی در این جهان مالک جسم و جانه انسان دیگری باشد ؟ چرا همش باید تحقیر بشیم ؟ چرا خداوند بزرگی و برتری اش را به رخ ما میکشد و ... چرا این همه تبعیض و ... چرا تسلیم شدن و اطاعت کورکورانه ؟

کمی که فکر میکنم میبینم این مسائل اصلا با ذات انسان سالم سازگار نیست، بلکه بیشتر شباهت به عقاید انسان مغروری دارد که میخواهد بر سراسر جهان حکومت کند .

جدا از اینها، این همه التماس خداوند را کردم پس کجاست اون رحمان و رحیم بودنش ؟ من چیز زیادی میخواهم ؟ میخواهم که مرا هدایت کند آیا این چیز زیادی است ؟ میخواهم که کمکم کند و حقیقت را به من بگوید .

علاوه بر اینها وقتی در سیر تاریخی اساطیر و خدایان جستجو میکنم میبینم بیشتر چیزی بودند برای ابراز برتری بر دیگران و نوعی سلاح که از جهل دیگران سوء استفاده بشود .

لطفا پاسخ بدید بهم، از کجا بفهمم اسلام هم مانند سایر ادیان دست ساخته ی انسان ها و شیاطین نیست ؟ [-(

چه ادیان و مذاهبی الله را پرستش می کنند؟

انجمن: 

سلام، خسته نباشید؛
میخوام بدونم چه ادیان و مذاهبی الله رو پرستش میکنند؟
ممنون میشم پاسخ بدید.

فلسفه‌ی حرمت نگاه به نامحرم


با سلام و عرض ادل

یکی از شبهاتی که از جانب اسلام ستیزان مطرح می شود این است که: «چرا خداوند قانون حجاب را وضع کرده است؛ زن زیباست و انسان هم زیبایی را دوست دارد چرا خداوند به خانم‌ها دستور می‌دهد حجاب داشته باشند اگر قرار بود این زیبایی‌ها دیده نشود چرا آفریده شده»؟
در پاسخ عرض می شود:
اولا: چشم، یکی از نعمت‌های الهی است که در راستای این هدف مقدس (رسیدن به کمال) به انسان عطا شده است، لذا استفاده از این نعمت نیز باید در راستای همین هدف باشد، اگر در این راستا نباشد هدف اصلی(که چشم برای آن خلق شده بود) فراموش خواهد شد؛ چنان‌که اگر دانش آموز، از امکانات مدرسه در راستای علم‌آموزی بهره نبرد به هدف مقدّس علم‌آموزی نائل نخواهد شد.
ثانیا: اگر قرار باشد انسان، هر چیزی را که دوست داشت انجام دهد، نظم عالَم به هم می‌ریزد.(حلّی، حسن بن مطهر، شرح التجرید، 347) اگر برای همه جایز باشد که از هر آفریده‌ای استفاده کند، همه مُجاز هستند از مال و ناموس دیگری استفاده کنند. لذا از شبهه افکن سوال می‌کنیم: من چرا از اموالی كه خدا خلق نموده استفاده نكنم؟ اگر تو مُجازی كه به دختر دیگران نگاه كنی پس من هم مجازم كه اتومبيل تو را بدزدم. زيبايی دختر مردم، آفريده‌ی خداست؛ اتومبيل و اموال شما هم آفريده‌ی خداست. اگر برای همه جايز است كه از هر آفريده‌ایی استفاده كنند، پس ما هم مجازيم كه از اتومبيل و خانه و اموال شما استفاده كنيم.

برچسب: 

نشاط از دیدگاه اسلام

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی
دهه ی کرامت را خدمت عزیزان تبریک عرض می کنم
شادی و نشاط از منظر دین مقدس اسلام مورد سفارش و تأکید فراوان قرار گرفته به نحوی که از منظر دین مقدس اسلام، فرد افسرده و غمگین قادر نیست مدارج علمی و معنوی را طیّ کرده و به کمال لایق خویش نائل آید. به همین جهت اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) در فرمایشات متعددی عوامل ایجاد شور و نشاط در قلب انسان را بیان فرمودند و تأکید فراوان داشتند که با ایجاد این عوامل، نشاط در قلب و جان انسان همیشگی باشد، چرا که شادی افزایش دهنده آگاهی، خلاقیّت و فعالیّت فرد است؛ تسهیل‌گر روابط اجتماعی است و موجب حفظ سلامت و افزایش طول عمر افراد می‌گردد. فرد شادکام، فردی سالم، فرهیخته، برون‌گرا، متدیّن و خوش‌بین است.

در اسلام سفارش به نشاط و سرزندگی و پرهیز از کسالت و بی‌حالی و افسردگی چندان زیاد است که اگر روایات مربوط به آن یک‌جا جمع شود کتابی از آن ساخته خواهد شد. امام باقر(علیه‌السلام) در وصیتش به فرزند خویش فرمود:« إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ- مَنْ كَسِلَ لَمْ يُؤَدِّ حَقّاً- وَ مَنْ ضَجِرَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى حقّ». بر تو باد پرهیز از کسل بودن و افسردگی، که همانا آن دو کلید هر شرّی هستند. هر که کسل باشد حقّ خدا را ادا نمی‌کند و هر که افسرده و غمگین باشد بر حقّ و حقیقت صبر نمی‌کند».(بحار الأنوار ، ج‏75، ص175)

دلایل حمله اعراب به ایرانیان

انجمن: 

با سلام خدمت شما دوستان. میخواستم بدانم دلایل حمله اعراب به ایران چه بود؟ یعمی چرا اصلا" اعراب حمله را آغاز کردند ؟درسایت گشتم ولی متاسفانه دلایلی را که باعث شروع جنگ شد را پیدا نکردم.تشکر.

ازکجا بدانیم که دین ما ساختگی نیست؟

انجمن: 

[="DarkOrchid"]سلام خسته نباشید.
:Esteghfar:(کسانی که عقایدشان ابتدایی و سست است ممنون میشوم اگر این بحث را نخوانند اگر خواستند جمع بندی بعد از بسته شدن را بخوانند)
در صورت انحراف مسئولیتش به عهده خودتونه. من جواب خدا رو نمیدم. نگید من منحرفتون کردم!:khandeh!:
پس تا اطلاع ثانوی نیایید:ok:

ازکجا بدانیم که دین ما ساختگی نیست و جزءعرفان های کاذب نیست؟
از کجا معلوم که نعوذ بالله پیامبران برای جاه طلبی ادعای نبوت نکردند؟(جاه طلبی که حتی برایش جانشان را میدهند)
مانند محمد علی باب
(دلایلی غیر از قران میخواهم و قران را به عنوان معجزه قبول ندارم)
[/]

استفاده ابزاری از زن در غرب و جوامع در حال تغییر مادی گرا چگونه است؟

استفاده ابزاری از زن در غرب و جوامع در حال تغییر مادیگرا چگونه است؟

کشف برگ هایی از قرآن که قدمت آن به پیش از پیامبر ص می رسد! مگه داریم؟

انجمن: 

با سلام و عرض ادب
اعیاد شعبانیه رو خدمت عزیزان تبریک عرض می کنم
مسلمانان هیچ وقت تردید نداشته‌اند که متن موجود قرآن کریم همان متنی است که زمان رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌ و‌ آله) بر قلب نازنین حضرت نازل گردید. اگر بخواهیم این اطمینان مسلمانان را، در قالب دلیلی علمی عرضه کنیم، می‌‌توان گفت که قرآن به‌ صورت متواتر از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و هیچ یک از نسل‌ها در اینکه این همان قرآنی است که پیامبر آورده، تردید نکرده‌اند.
یعنی افرادی که قرآن را با الفاظ، عبارات و اعراب‌گذاری‌ آن برای ما نقل کرده‌اند، از نظر فراوانی به اندازه‌ای هستند که احتمال توطئه و توافق آن‌ها بر دروغ درباره‌ی ایشان تصوّر نمی‌شود. برای مثال بسیاری از مردم، برج ایفل را ندیده‌اند اما با توجّه به اینکه اخبار زیادی به دست ما رسیده که چنین برجی با نام ایفل وجود دارد، در وجود آن شک نداریم؛ قرآن‌کریم نیز از طریق تواتر بدون تردید و بدون هیچ تغییر و تحوّلی، به دست مسلمانان رسیده است.
محقّق قمی از بزرگان شیعه می‌‌گوید: «اما تواتر همه‌ی قرآن و وجوب عمل به آن‌چه امروز پیش روی ماست، شکی در آن نیست و شبهه‌ای بر آن وارد نیست».(«امّا تواتر القرآن فی‌الجملة و وجوب العمل بما فی أیدینا الیوم فمِمّا لاشکّ فیه ولا شبهة تعتریه». قمی، میرزا ابولقاسم. (1374ق.). قوانین الأصول. تهران: کتابفروشی علمیّة اسلامی، ص 403.)
علّامه جوادی‌آملی نیز می‌‌گوید: «در تمام عصرها، مصرها و نسل‌ها، طبقات انبوهی صدور همین مصحف کنونی را از شخص پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌ و‌ آله) که عصمت وی از هر جهت تأمین است، نقل کرده‌اند و آن حضرت، گرچه یک نفر است، ولی عصمت قاطع او یقین‌بخش است و چنین کتابی قطعی‌الصّدور خواهد بود».(جوادی آملی، عبدالله. (1382). نزاهت قرآن از تحریف. چاپ اوّل. قم: اسراء.ص 106.)

در برخی جوامع مجازی شبهه ای مطرح می شود بدین مضمون که: «برگ‌هایی از یک قران کهنه که بر روی پوست حیوانات دست نویس شده پیدا کردند که قدمت نوشتن و وجود آن را به سالیان پیش از تولد پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌ و‌ آله) می‌رساند»

در این تاپیک ان شاء الله به پاسخ این شبهه خواهیم پرداخت ...

یا حق