اسلام ، احکام ، آرامش ؟
ارسال شده توسط felfely در چهارشنبه, ۱۳۹۴/۰۵/۱۴ - ۱۲:۰۱سلام
وقت شما بخیر
مراجع، روحانیون، حوزویان و در کل اکثریت کسایی که میخوان از اسلام دفاع کنن میگن اسلام دین آرامشه. هدف اسلام آرامشه. ما هم میگیم هدف خدا از اسلام نمیتونه چیزی غیر از آرامش باشه و گرنه دلیلی نداره خدا مایه هدایت رو مایه عذاب کنه!
ما میدونیم احکامی مثل نماز، روزه، خمس، دروغ نگفتن، غیبت نکردن، تهمت نزدن و ... همه و همه حتی با مادی ترین نگرش هم سود شخصی داره.
ولی تو این بین احکامی هستن که توسط روحانیون گفته میشه که یا این احکام با فلسفه آرامش اسلامی تناقض داره یا این احکام اون طوری نیست که روحانیون می گن.
برای درک بهتر موضوع سه حکم رو می گم:
ظهارت و نجاست --> اگه یه جایی خونی شده باشه اگه صد بار هم با پارچه خیس تمیزش کنی تظهیر نمیشه و باز هم نجسه! هرچند این حکم جای بحث داره ولی باز هم میشه یه جور باهاش کنار اومد ولی گاهی اوقات تعمیم این حکم توسط روحانیون جای زار زار گریستن داره! مثلا شما یه پریز برق رو فرض کنید خونی شده یا فرض کنید لپ تاپ یا گوشی یه نفر نجس شده یا موارد این چنینی. در مورد تظهیرش از روحانیون می پرسیم، نگاه کنید چی جواب میدن:
با دستمال خیس کشیدن و ... نجاست برطرف نمیشه. باید جلوی آب کر بگیری و یا دوبار آب قلیل بریزی روش. تازه اگه آب قلیل بریزی، آب جاری شده هم نجسه!
اگه هم روحانیون بخوان ساده ترش کنن می گن:
خوب تا زمانی که با دست خیس بهش نزنین اشکالی نداره بذارین نجس بمونه.
واقعا بیایم یه بار هم که شده منظقی فکر کنیم و از نعمت عقل استفاده کنیم. آیا میشه وسیله الکترونیکی رو زیر آب کر گرفت؟ آیا میشه روش با پارچ آب ریخت؟ آیا امکانش هست هیچ وقت دست خیستون به گوشی و لپ تاپ و کلید برق و ... نخوره؟
واقعا جایگاه منطق توی این احکامی که توسط روحانیون گفته میشه کجاست؟
تا بیایم کوچکترین انتقادی نسبت به احکام نجاست و طهارات داشته باشیم منتقد رو میچسبونن به انگ وسواس داشتن!
بهتر نیست به جای انگ زدن و در رفتن از زیر انتقادات یک بار هم که شده روحانیون به خودشون رجوع کنند؟
باور کنید حل مثال فوق حل معادله 8 مجهولی نیست که سخت باشه. حکمی هست که خود شما دارید برای ما صادر می کنین و وقتی عملی نیست آیا این مردم هستن که وسواس دارند؟
غسل --> یا حکم میدید که در زمان غسل نباید یک سر سوزن هم خشک باقی بماند و در ضمن از آنجایی که موضوعیت غسل، شستن هست باید بدن شسته شود نه اینکه مسح کشیده شود. از یه طرف به مردم این رو میگید از یه طرف دیگه می گید پیامبر با فلان مقدار آب غسل کرده و ... .
طرف میره زیر دوش میخواد حرفی که شما به عنوان حکم اسلامی بهش زدین رو رعات کنه می بینه با آب کم نمیشه یه جور بدن رو شست که حتی سر سوزنی هم خشک نمونه. بعد میاد انتقاد میکنه بهش میگید وسواس دارید.
کسایی که این طور صحبت میکنن یا نمیدونن وسواس چیه و یا نمیدونن سر سروزن چقدره؟
وضو --> سر مسئله وضو هم ماجرای خشک نبودن دست باقیه.
میگید نباید جایی خشک باقی بمونه.
میگم اگه بخوام همچین کاری کنم وضوی من سه چهار دقیقه طول می کشه.
میگید دچار وسواس شدید.
میگم من مطمئنم و دارم به چشم می بینم که یه جایی از دستم هنوز خشک باقی مونده.
میگید اعتنا نکن.
اگه میشه یه جایی از بدن خشک بمونه و وضو صحیح باشه پس چرا میگین نباید خشک باقی بمونه؟ اگه میگین نمیشه پس چرا به کسی که واقعا میخواد حرفاتون انجام بده میگید وسواسی و ...
الان رابطه منطق، آرامش و احکامی که در چارچوب اسلام به خورد مردم داده میشه چیه؟
لطفا سفسطه نکنید.
در پناه حق
یا علی