شرک
تعداد آیاتی که خداوند در آنها فرموده تنها مرا پرستش کنید چند آیه است؟
ارسال شده توسط Pure در پنجشنبه, ۱۳۹۸/۰۱/۲۹ - ۱۸:۵۳با سلام
تعداد آیاتی که خداوند در آنها گفته مرا پرستش کنید یا تنها مرا پرستش کنید چند تا است؟
صحت نماز استغاثه به حضرت زهرا (س)
ارسال شده توسط جبریل در جمعه, ۱۳۹۷/۱۰/۲۱ - ۱۹:۴۷بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام
میخواستم بپرسم آیا کیفیت خواندن نماز استغاثه به حضرت زهرا( http://www.askdin.com/showthread.php?t=56199 ) که در سجده باید از حضرت طلب دستگیری نمود ،با قرآن(آیه ۱۸ سوره جن) و سایر روایات ائمه که در زیر آمده متناقص نیست؟
آیا میتوان بر استدلال زیر بیان داشت که احادیث مربوط به کیفیت نماز استغاثه به حضرت سلام الله علیها جعلی میباشد؟
چون حدیثی قبلا خواندم که فکر کنم امام صادق ع فرموده بودند که اگر حدیثی از ما به شما رسید آن را به قرآن و عقل عرضه کنید ، اگر مخالف آن دو بود بدانید که آن حدیث از ما نیست
در تفسير عياشى از امام جواد (عليه السلام ) روايت كرده كه معتصم (خليفه عباسى ) از بريدن دست سارق پرسش نمود، كه از كجا بايد دستش را قطع كنند؟ فرمود: بايد از آخرين بند انگشتان قطع كنند، و كف دست را باقى بگذارند. معتصم پرسيد دليل بر اين معنا چيست ؟ فرمود: كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است ، كه فرمود سجده بايد بر هفت موضع بدن واقع شود. پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت پا، پس اگر دست دزد را از مچ و يا از آرنج قطع كنند، دستى باقى نمى ماند تا با آن سجده كند، خداى تعالى هم فرموده : ((ان المساجد لله )) و منظورش از مساجد همان عضوهاى هفتگانه اى است كه بر آن سجده مى شود، و معناى جمله ((فلا تدعوا مع اللّه حدا هم )) همين است كه چيزى كه خاص خدا است نبايد قطع شود (تا آخر حديث ).
و در كافى به سند خود از حماد بن عيسى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى گفت : و سجده كرد، امام صادق (عليه السلام ) بر هشت استخوان ، يعنى دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت ابهام پا و پيشانى و بينى ، و آنگاه فرمود هفت موضع آن واجب است ، و آنها همان مواضعى است كه خداى تعالى در كتابش آورده و فرموده : ((و ان المساجد لله فلا تدعوا مع اللّه حدا)) و آن عبارت است از پيشانى و دو كف دست و دو سر زانو و دو ابهام پا، و اما نهادن بىنى بر خاك مستحب است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 20 صفحه 91
چرا خداوند به شیطان فرصت توبه نمی دهد؟
ارسال شده توسط فتا 2 در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۹/۲۰ - ۰۷:۴۴ِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبرََ وَ كاَنَ مِنَ الْكَفِرِينَ(74)
قَالَ يَإِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَىَّ أَسْتَكْبرَْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ(75)
قَالَ أَنَا خَيرٌْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنهَْا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ(77)
وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتىِ إِلىَ يَوْمِ الدِّينِ(78)
باسلام
چرا خداوند به شیطان فرصت توبه نمیدهد ؟
طلب کمک از دیگران در کنار کمک خواستن از خدا
ارسال شده توسط Persian110 در چهارشنبه, ۱۳۹۶/۰۱/۳۰ - ۰۹:۴۰با سلام
بنده یک سوال دارم اینکه ایا میشه در کنار درخواست از خدا برای براورده شدن یک حاجتی از شخص دیگری که شاید بتواند کمک کرد درخواست کمک کرد یا خیر؟
با تشکر
مبارزه با خرافات؛ بررسی اهداف پیامبر اسلام (ص)
ارسال شده توسط vadesadegh.ir در سهشنبه, ۱۳۹۲/۰۴/۲۵ - ۲۰:۳۶بی شک یکی از اهداف پیامبر اسلام :doa(1):ستیز با خرافات و ترویج قدرت فکری بوده است به صوری که حضرت می فرمایند: من برای این آمده ام که قدرت فکری بشر را تقویت کنمو با هر گونه خرافات به هر گونه که باشد حتی اگر به پیشرفت هدفم کمک کند سرسختانه مبارزه کنم و این یکی از افتخارات بزرگ پیامبر اسلام است. پیامبری که حاظر نشد حتی برای پیشبرد اهدافش از خرافات کمک گیرد با آنکه در ملتی به سر میبرد که خرافات جزئی از زندگی آنان بود!
اینجاست که می گویند هدف وسیله را توجیه نمی کند
پیامبر با تمام قوا تلاش میکرد که مردم بنده حقیقت باشند نه بنده افسانه و خرافات
در ادامه اشاره میکنیم به داستانی از یک مرگ غم انگیز برای پیامبر اسلام و مبارزه ایشان با خرافات
تنها فرزند پسر حضرت به نام ابراهیم درگذشت. پیامبر در مرگ وی بسیار گریست . در روز مرگ وی پدیده خورشید گرفتگی(زمانی که ماه بین خورشید و زمین قرار گیرد و سایه ماه روی زمین افتد) رخ داد، ملت خرافی عرب این را نشانه ی عظمت مصیبت دانستند و گفتند آفتاب برای مرگ فرزند پیامبر گرفته است. پیامبر این حرف ها را شنید. ایشان بالای مبنر رفتند و فرمودند: آفتاب و ماه دو نشانه بزرگ از قدرت بی پایان خداوند هستند و سر به فرمان او دارند و هرگز برای مرگ و زندگی کسی نمی گریند. در این لحظه از منبر پایین آمد و نماز آیات خواندند.
گرچه این پدیده و فکر مردم عقیده آنان را نسبت به رسالت پیامبر راسختر می ساخت و در ظاهر به پیشرفت آیین او کمک میکرد ولی او هرگز راضی نشد که موقعیت او از طریق خرافات در دل مردم تحکیم گردد
مبارزه پیامبر با خرافات در کودکی ایشان نیز قابل تامل است. نقل است از حلمیه دایه محمد صلی الله علیه و آلیه که وقتی کودکی در صحررا بود وقتی مهره یمنی را برای محافظت ایشان از دیو های صحرا به گردنشان آویختم، او گردنبند را به من داد و گفت: خدای من پیوسته با من است، نگهدار و حافظ من است.
منبع: vadesadegh.ir
سوال: آیا همراه داشتن قرآن جهت دفع بلا نیز مانند موارد بالا خرافه است؟؟
2- آیا بازو بند ها و گردنبند هایی که شامل آیات و ادعیه می باشند نیز خرافات و شرک محسوب می شوند
3- آیا همراه داشتن دعا های رفع بلا و آیات خاصی از قرآن خرافه است و شرک محسوب می شود؟ با توجه به اینکه حضرت امام صادق فرموده اند بسیاری از این بازوبند ها شرک محسوب میشود
با تشکر از شما:Gol:
انواع شرک
ارسال شده توسط javad_joon در چهارشنبه, ۱۳۹۲/۱۱/۳۰ - ۱۶:۲۲سلام میخواستم بدونم شرک افعالی و جلی به چه معناست ممنون
دو راهی شرک یا تکبر؟
ارسال شده توسط شروحیل در سهشنبه, ۱۳۹۶/۱۱/۱۰ - ۱۰:۱۰با سلام و عرض احترام
خداوند از شیطان خواست تا برای انسان سجده کند
1 - آیا سجده برای غیر خدا شرک نیست؟
بت پرستان بت ها را واسطه خود و خدا می دانستند
2 - تفاوت بت پرستان و کسانی که انسان ها را واسطه خود و خدا قرار می دهند در چیست؟
تناقض در عدل خداوند، عذاب نامحدود برای گناه محدود
ارسال شده توسط وایسلی گوجا در یکشنبه, ۱۳۹۶/۰۹/۱۲ - ۱۶:۱۵در ادیان بیان شده که خداوند عادل است. قطعا عدالت بر این اساس است که افراد به خاطر کارهای خوبشان پاداش بگیرند و به خاطر گناهانشان مجازات شوند.
اما در اسلام بیان شده به دلیل بعضی از گناهان افراد میتوانند تا ابدیت در جهنم باشند.
مدت زمانی که فرد روی زمین است محدود بوده. بطور مثال فردی که شرک می ورزد برای مدت خاصی برای خداوند اسلام شریک قائل شده است و بعد هم این شخص مرده. بر چه اساسی این عدالت است که این شخص برای گناهی در زمان محدود، به مدت نامحدود و تا ابدیت مجازات شود؟
آیا اینکه افراد بصورت دائم به جهنم می روند در تناقض با صفت کمال خداوند در عادل بودنش نیست؟
من جزو کدوم گروه هستم؟! (پرهیزکاران/کافران/منافقان)
ارسال شده توسط یا علے در دوشنبه, ۱۳۹۶/۰۵/۳۰ - ۱۴:۲۴سلام خسته نباشید
داشتم تفسیر سوره بقره رو میخوندم که به یه متنی برخورد کردم
ابتدای این سوره مردم رو در ارتباط با آئین اسلام به سه بخش تقسیم کرده
پرهیزکاران(متقین)/کافران/منافقان
الان میخواستم بدونم من جزو هیچکدوم از این گروها نیستم که!!
پرهیزکار نیستم چون انسان متقی کسیه که تو همه موارد خودنگهدار باشه و گناه نکنه
من روز به روز سعی میکنم بهتر از دیروز باشم و خدا رو شکر بهتر هم میشم کخودمو بیشتر بشناسم اما من متقی نیستم چون هنوزم گناهانی دارم که سعی در ترک اونا دارم
گروه دوم کافران هستند که مسلما کافر هم نیستم چون برنامه و دین اسلام رو کاملا قبول دارم واجباتو انجام میدم و محرمات هم اکثرشو انجام نمیدم و سعی در ترک گناهان دارم مثل دروغ ازروی مصلحت
گروه سوم هم منافقان هستند که جزوشون نیستم
منافقان در ظاهر با مسلمانان هستند ولی ذاتا با مخالف های اسلام
الان قرآن ادما رو سه بخش کرده
خب یعنی آدمایی مثل من چه اسمی روشون گذاشته میشه؟