پروردگار

←←√♥♠♥◄◄◄ مـــعــــجـــزه شـــُــکــــرگــزاری و قـــــدردانـی ►►►♥♠♥√→→ (لطفا در نظرسنجی شرکت کنید)

انجمن: 

سلام و عرض ادب و احترام خدمت خودم :khandeh!: و همه ی اسکدینی های عزیز..:Gol:

این همه توی تاپیک های مختلف درباره نداشته هامون صحبت کردیم..

حالا اینجا می خوایم داشته هامون رو بشماریم و هر روز بخاطرشون شکرگزاری و قدردانی کنیم..:ok:

تجربه به من و خیلی های دیگه ثابت کرده اگر قدر همین زندگی که الان داری رو بدونی زندگیت بهتر و بهتر میشه.

ولی اگر منتظری اتفاق خاصی بیفته تا شکرگزاری کنی نه تنها اون اتفاق نمی افته . آرامش روانیت رو هم ازت می گیره . همون چیزی هم که داری از دست میدی.

خیلی برای خودم و دوستان و آشنایان اتفاق افتاده که میگفتیم خدایا فقط همین یکی حل بشه دیگه هیچی نمی خوام.

ولی هزار تا از این یکی ها حل شدن و ما همچنان با نهایت پررویی و قدرنشناسی یکی های دیگری گذاشتیم روی میز. :khaneh:

شکرگزاری و قدردانی از نعمات خداوند واقعا بسیاری از مسائل و مشکلات ما رو حل می کنه و واقعا شکر نعمت نعمتت افزون کند..

حالا بیایید همه مون مراقب افکار و گفتارمون باشیم تا شاکر بود جزئی از شخصیتمون بشه ؛ باشد که رستگار شویم..:ok:

این رو هم بگم من تا زمانی که خودم حسابی روی یه چیزی کار نکنم و ازش نتیجه نگیرم و بهش ایمان نیارم به هیچ احدی توصیه اش نمی کنم.

تمرین شکرگزاری رو من بیش از دو ماهه که دارم هر روز بدون حتی یک روز وقفه انجام میدم.

نتایجش رو هم نمیگم تا دلتون آب نشه.. :Nishkhand:

دوستان عزیز اینجا نه قراره کارشناس پاسخی بده . نه قراره بحثی درباره اش بکنیم.

فقط هرکس تمایل داره بیاد اینجا در کنار من و سایر دوستان باهم بخاطر تک تک نعمت های خداوند شکرگزاری و قدردانی کنیم.

هرکسم تمایل نداره از حراست اسکدین تقاضا میکنم درب خروجی رو نشونش بده.:kharej:

روش شکرگزاری هم به این شکل هست

تشکر از خداوند بخاطر.........و در ادامه نعمتی که دارید رو بنویسید.

حالا جمله بندیش با خودتون هرجور دوست دارید.
ولی حتما حتما در ادامه دلیل شکر نعمتتون رو هم بنویسید.

مثال:
این شکر:
خدایا من از تو سپاسگزارم و قدردانی میکنم بخاطر اینکه پدر و مادر خوبی دارم.

اینم دلیلش:
چون این پدر و مادر عزیز و خوب من بودند که من را درست و سالم تربیت کردند .
چون این پدر و مادر من بودند که انسانیت را به من آموختند .
چون این پدر و مادر من بودند که بالای سرم بودند تا در مسیر درست حرکت کنم.

دوستان این تکنیک بسیار بسیار بسیار بسیار عالی جواب میده. و بخاطر هر چیزی شکر کنید توی اون زمینه رشد و پیشرفت میکنید . مثلا در مثال بالا رابطتون با پدر و مادرتون بهتر میشه.

حالا شما هم انتظار نداشته باشید با دو سه بار شکرگزاری ملائکه شبها بیان عسل بزارن دهنتون :ghash: :shad:

صبور باشید به مرور زمان توی دلتون میشینه و فوق العاده تاثیر گذار هست.

اگر هم کسی دوست نداره اینجا تمرین کنه ولی حتما یه دفتر برای خودش درست کنه و این تمرین رو انجام بده. یا اینکه بیایید اینجا شکر های دیگران رو بخونید خیلی بهتون کمک می کنه..:ok:

موفق و سربلند باشید..:Gol:

دوستان عزیز خواهشا کسی نیاد اینجا در پیشگاه خداوند خودش رو تحقیر و له و لورده بکنه
که من حقیرم و من ناچیزم و من گناه کارم و ....
یا نیاید بگید من یه عمر ناشکری کردم خدایا منو ببخش.
تورو خدا درک کنید مجبورم نکنید بیش از این توضیح بدم. :ok:
هدف این تاپیک فقط و فقط شکر و شمارش نعمت هست . لطفا تواضع تان را ببرید جای دیگر . با تشکر.

چند خداوندگار (؟)

انجمن: 

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما

یک مطلبی بود که از خوندن یک تایپیکی جرقه ش به ذهنم زده شد و روش فکر کردم و نتایجی به دست اوردم که میخواستم مطرح کنم تا ببینم درست و غلطش از نظر عقاید اسلامی کجاست. ممنون میشم که منو در این زمینه راهنمایی کنین.

*********************


گفته شده که چند خدایی محال هست. در واقع ما به خدایی معتقد هستیم که در نهایتِ کامل بودن هستش و دیگه خود اصطلاحش که میشه واجب الوجوده و همه صفات رو داره و ...، خب طبق تعاریف گفته شده این خدا نمیتونه چند تا باشه. و همچنین در رد اون چند خدایی، هم گفته شده که بی نظمی و ... ایجاد میشه و همه ی اینا درست. یعنی مسئله ای که در زیر مطرح میشه، با پیش زمینه ی پذیرفتن این مسائل و عقاید، مطرح شده.

و در راستای این فکر:

-------------------------------------------------

1- اینکه حتی اگر چند پروردگار کامل داشته باشیم، فرض مثال چند الله (با تمام خصوصیات مطرح شده)، باز هم یکتا محسوب میشن و یکی هستن. برای اثبات چنین قضیه ای، چنین چیزی رو ساختم:


خب با این تصاویر میشه نتیجه گرفت که دو مربع ساخته شده در آخر کاملا یکی هستن. (فواصل در مربع سمت چپی خب حساب شده نیست چون مربع ها کنار هم بشن کاملا سیاه میشه، فواصل ایجاد شده صرفا برای فهمیدن اینه که اون مربع بزرگ از مربع های کوچک تر ساخته شده وگرنه در اصل فواصل نباید باشن و باید با یک نقطه مربعی کاملا سیاه مثل سمت راستی مواجه شد)

که البته شباهت و یکسان بودن این ها در مربع بودنشون نیست بلکه در نقطه بودنشون هست.

در اصول هنر های تجسمی، ما داریم که اون مربع تصویر اول در واقع یک نقطه محسوب میشه، یعنی هر ذره ای در یک کادر بزرگ، یک نقطه محسوب میشه حالا شکلش مربع باشه یا دایره یا ...، حالا در تصویر آخر ما میبینیم دو تا مربع تشکیل شده که هر دوتا هم نقطه محسوب میشن .بنابراین، ما دو نقطه داریم که کامل با هم برابر هستن. بنابراین :

حتی اگر چند خدای کامل (هر کدوم تمامی صفات فرض مثال، الله، رو داشته باشن) داشته باشیم، بنابر این فکر گفته شده، یکسان بودن و یکتا بودن اونها قطعی هست و در اصل هم اون ها چند تا به شمار نمیرن و میشن یک خدا. (دو نقطه در تصویر چهارم، هر دوتا یکی هستن. یک نقطه مربع شکل)

-------------------------------------------------

2- مسئله بعدی که میخوام بگم ریشه در همین فکر بالا داره طوری که ذات اصلی که واجب الوجود باشه، خداوند ازلی، خب در مرحله ی خداوندگاری کردن، باید حالت فاعل بگیره. به نوعی برای خداوندگاری کردن انسان ها، حیوانات، جهان ها، موجودات و... ، باید در مقام فاعل قرار بگیره.

و اما اینکه آیا در این مقام میتونه تکثیر بشه و به چند خداوندگار تبدیل بشه؟ میخواستم به همین موضوع بپردازم. گفته شده که نباید برای خدا شریک قائل شد و اینکه خدا یکتا و بی همتاست.
و مسئله هم اینه که اگر ما فرض رو بر فرضیه ی بالا بذاریم طوری که حتی اگر چندین خداوندگار فاعل در دنیا های مختلف و جای های مختلف مشغول به کار باشن، همشون یکی محسوب میشن و هیچ فرقی باهم ندارن.

یعنی، همشون یه جورایی الله محسوب میشن. منتهی به گونه ای که این خداوندگار ها دارن در زمان های مختلف یا عوالم مختلف یا بر اساس نیاز برخی از مخلوقاتشون به این شیوه، خداوندگاری میکنن اما از نظر ذاتی و خلق و خو و همه چیزشون، کاملا با هم یکسان هستن و در این صورت، در حالت واقعی، یکی به حساب میان.

واضح تر بگم: ممکنه میلیون ها میلیون باشن اما همشون یکسان هستن و بنابر فکری که بالا مطرح کردم، اونها، خدای واحد هستن. برای همین نمیشه اونارو با هم مقایسه کرد (چون تفاوتی با هم ندارن) و نمیشه هم با چیزی خارج از خودشون مقایسه شون کرد ( چون شریک یا چیزی همتای خودشون (خودش) ندارن).

و در نهایت، این یعنی، ما یک خدا داریم.


*********************


منتظر پاسخ شما هستم. ممنون.

چرا خداوند پروردگار است؟

سلام. میخواستم بدونم چرا باید خدا پروردگار باشد؟ اگر دنیا بدون هیچ خللی آفریده شده است، خودش بر اساس قوانینش مانند قانون علیت می‌تواند ادامه پیدا کند. دنیا چه نیازی به وجود یک سرپرست دارد؟ آیا نیاز به سرپرست به معنای خلل داشتن در آفرینش است؟
ممنون برای پاسختون.

خدایا... در لحظه های دور از تو گم شده ام... ♥ミ♥ミ♥ تصویری

به نام خدا

[HL]نماز که می خوانی خوب به صدای خودت گوش بده و دقت کن.
کم کم می بینی که تو نیستی که عبارات نماز را می خوانی و یک نَفَس لطیف همراه نَفَس توست و یک موجود شریف و مظلوم است که در درون تو دارد نماز رامی خواند.[/HL]

حاج اسماعیل دولابی
برگرفته از کتاب شهید محبت

کلیپ های صوتی کوتاه از آیت الله شیخ حسین انصاریان

انجمن: 

[=&amp]سلام به کاربران اسک دین،من تو اینجا سخنان شیخ حسین انصاریان رو می زارم،به شکل فایل [/]MP3[=&amp]،فعلا هم 5تا از سخنان کوتاه ایشان رو گذاشتم که درباره مناجات با خدا است،خیلی قشنگه،پیشنهاد می کنم حتما دانلودشون کنید،بعدا درباره ی موضوعات دیگه هم از ایشان براتون فایل صوتی می زارم.
مناجات گنهکار با خداوند:لینک دانلود از آپلودبوی = [video]http://uploadboy.com/ota3ejnjijy6.html[/video][/]


[/HR][=&amp]
مناجات با خداوند 1:لینک دانلود از آپلودبوی= [video]http://uploadboy.com/ham3f1m2kw1x.html[/video][/]
[/HR]مناجات با خداوند 2:لینک دانلود از آپلودبوی= [video]http://uploadboy.com/079xedb2qy70.html[/video]
[/HR]مناجات با خداوند 3:لینک دانلود از آپلودبوی= [video]http://uploadboy.com/zxp7npuxsw35.html[/video]
[/HR]مناجات با خداوند 4:لینک دانلود از آپلودبوی= [video]http://uploadboy.com/asuuebijir89.html[/video]

دید ما به خدا باید چگونه باشد ؟

انجمن: 

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

یک سوال برای من پیش آمد ، گفتم در اینجا بپرسم تارفع مشکل بشود .

قبل از آن یک مسئله ای رو مطرح می کنم و آن هم این است که آیا به نظر شما دید عموم مردم ایران (خصوصا اکثریت جوان ها) به خدا همان دیدی هست که هزاران سال پیش مردم نسبت به خدایان داشتند ؟

البته من این مسئله رو خطاب به افراد فهمیده و کسانی که میرن و در دین تحقیق می کنن و اطلاعات کسب می کنن مطرح نمی کنم بلکه منظورم افراد معمولی و عموم جامعه ماست .

بگذارید منظورم رو واضح تر بگم . من از خیلی ها شنیدم که میگن چرا خدا نمیاد پایین و کاری بکنه که اینجا بهشت بشه و همه چی خوب بشه . یا مثلا میگن من اگر جای خدا بودم کاری می کردم که اینقدر بدی و فلان در دنیا نباشه . یا مثلا میگن خدا که داره مارو می بینه ، ای خدا می بینی این چیزای بد جامعه رو ؟ بیا پایین و حداقل کمی کمک کن .

یا مثلا از این مسائل و حرف ها به گونه های بسیار متفاوت شنیدم . هرچند بعضی افراد هستن که هدفشون از زدن این مدل حرف ، استفاده از آرایه ی ادبی تشبیه و استعاره و .... هست . اما من در اول هم گفتم به افراد عموم کار دارم .

حال این طرز فکر دقیقا مثل این می مونه که مثلا بگیم ....آقای زئوس مثلا الآن اون بالا نشسته به عنوان خدا ....اراده کنه با یه انگشت اشاره کنه می تونه یه جهان خلق کنه و می تونه با فلان نیرو های ماورایی و الهیش بدی هارو از بین ببره و همه چیزو خوب کنه اما اینکارو نمی کنه زیرا می خواد مارو امتحان کنه !

خیلی ها هم همینجوری میگن .... میگن که خدا نمیاد و به ما کمک نمی کنه یا تحت فشار مارو میذاره تا از ما امتحان بگیره !

اما دید من به خدا کمی متفاوته ..... من این دید رو پیدا کردم که میگم خدا اینطور نیست که اون بالا باشه و بخواد مارو نگاه کنه و ... یا حرف بزنه و ....

خدا اول و آخر همه چیزه و همه چیز به او ختم میشه و همه چیز از او شروع میشه . پس درکش برای انسان ممکن نیست .

پس باید فرض کرد که وجودی هست که در دل و جان تمامی سلول های جهان هستی ، خودش را گذاشته و همه چیز از اوست پس ما هر چیزی یا طبیعت و یا .... رو اذیت می کنیم پس داریم به بخضی از خدا آزار میرسونیم ....بخشی از او که در دنیای ما گذاشته . پس وقتی ما طبیعت رو آزار می رسونیم ....این طبیعت که از خداست و به خدا میرسه جواب مارو میده .

زندگی هم از خداست و زمان هم از اوست پس بقیه مسائل به شکلی به وجود او می پیونده . پس یعنی طرز تفکر شکل انسانی که خیلی از ما مردم از او در ذهن تصور کرده ایم غلط هست .
درسته از همین آدما بپرسی که آیا طرز تفکرت این چنین هست که مانند دوره اساطیر فکر می کنی .... میگه نه و خدا یکی یدونه هست ... اما در واقعیت نمی دونه چه گونه باید بهش بنگر و چه دیدی بهش داشته باشه .

این سوال رو مطرح کردم که دقیقا بگویید که دید ما نسبت به خدای یگانه ما باید چگونه باشه ؟


کارشناس بحث : شعیب

حدیثی برای شناخت پروردگار(کارشناس:مجید)

انجمن: 

دوستان سلام
حتماً این حدیث زیبا رو شنیدید

« من عرف نفسه فقد عرف ربَه »


امَا من چند وقت پیش چیزی شنیدم که برام جالب بود امَا شک دارم که درست باشه .
شنیدم که این حدیث جعلیه :Moteajeb!:
از کارشناسان محترم تقاضا دارم که بنده رو در این ضمینه روشن کنند .

تفاوت اسماء خداوند با دیگر اسماء


اسماء پروردگار به معنی نامگذاری نیست، چون اسم نامگذاری قراردادی است، هر اسمی را روی هر چیزی می شود گذاشت، آن دیگر قرارداد است، لازم نیست معنی آن اسم واقعا در این شخص صدق کند. مثلا اگر اسم کسی را گذاشتند " حسن " (حسن یعنی نیکو، زیبا) ممکن است او واقعا هم حسن و نیکو و زیبا باشد، و ممکن است زشت ترین افراد باشد، کسی نمی تواند ایراد بگیرد، می گویند نامگذاری است و در نامگذاری این حرفها نیست، مثل فامیلهایی است که افراد روی خودشان می گذارند. البته فامیلها خوب انتخاب می شود و باید هم خوب انتخاب شود اما معنای نامگذاری این نیست که حتما حقیقت این (نام) بر آن (شی ء) صدق کند.

از آن شاهکارهای سیاسی مرحوم سیدحسن مدرس نقل می کنند: در همان دوره تقریبا چهل و پنج سال پیش یک موجی پیداشده بود - که هر چند وقت یک بار هم پیدا می شود و آن وقت این موج شدیدتر از امروز بود - که ما باید لغات بیگانه را (به قول اینها) از زبان فارسی بیرون بریزیم و اصلا نباید هیچ لغت عربی در زبان ما وجود داشته باشد.
این موج در مجلس هم راه پیدا کرده بود و می خواستند آن را به صورت یک قانون در بیاورند. مرحوم مدرس با این فکر مبارزه می کرد. (گاهی یک شوخی، یک متلک، یک هو کردن اثرش از چند برهان بیشتر است.) گفته بود بسیار خوب، حالا ببینیم چی می شد! (به قول خودش، اصفهانی بود)، چه از آب درمی آید!
رو کرده بود به رئیس مجلس و گفته بود آقای رئیس مجلس! اسم من حسنس، اسم جنابعالی هم حسینس حالا این اسمها را می خواهند تبدیل کنند به فارسی، من می شوم " نیک "، حسین هم که تصغیر حسن است می شود نیکچه، پس بعد از این من نیکم شما نیکچه، مثل دیگ و دیگچه، یک چند تا از اینها را با همدیگر جور کرد، مجلس خندید، لایحه به همین (امر) از بین رفت.

حال، اسم گذاری اسم گذاری است، ولی در مورد پروردگار اسم به آن معناست که گفته شد، یعنی یک صفت که قائم به ذات پروردگار است، و الا کسی آنجا اسم گذاری نکرده، و لهذا اسمهای پروردگار هه اسمهای عام و کلی است که احیانا در مورد غیر پروردگار هم این اسمها یا بعضی از اسمها استعمال می شود ولی در یک دایره خیلی محدود. مثلا ما به پروردگار می گوییم " عالم "، به غیر پروردگار هم می گوییم عالم. گو اینکه علم او به معنای علم غیرمتناهی است و علم غیر پروردگار هر چه باشد بالأخره متناهی و محدود است، ولی گفته می شود.

پروردگار من و تو و پدرت الله است.

کی از بزرگترین الگوهای صبر و استقامت بر اطاعت و فرمانبرداری از خدا و در راه خدا، آرایشگر دختر فرعون است. روزی موهای دختر فرعون را شانه می زد و مشغول آرایشش بود که شانه از دستش افتاد. و گفت: بسم الله (فراموش کرد، چون ایمانش را مخفی نگه داشته بود، ولی مؤمن اینگونه است؛ اخلاقمان ما را لو می دهد) در این هنگام دختر فرعون گفت: پدرم خدا است؟ آرایشگر گفت: پروردگار من و تو و پدرت الله است. دختر گفت: آیا توخدای دیگر ی غیر از پدرم داری؟ او گفت: پروردگار من و تو و پدرت الله است. دختر گفت: به پدرم می گویم و این کار را هم کرد. فرعون به او گفت: آیا توخدای دیگری غیر از من داری؟ زن آرایشگر گفت: پروردگار من و تو خداست. فرعون گفت: آیا این زن فرزندی دارد؟ گفتند: چهار فرزند که یکی از آنها شیر خوار است. فرعون گفت: آنها را بیاورید و گوي مسی نیز بیاورید و آتش را در آن روشن کنید تا ذوب شود. سعی کن تصور کنی که چه اتفاقی خواهد افتاد، خودت را به جای آرایشگر قرار بده.
فرعون پسر بزرگش را گرفت و از زن پرسید: آیا خدایی جز من داری؟ او گفت: پروردگار من و تو الله است. آنها پسر را جلو چشمان مادرش در آتش انداختند. پسر شروع به جیغ و داد کرد تا اینکه زغال شد و از بین رفت. پسر دوم و سومش را نیز گرفتند و زن پاسخی جز اینکه پروردگار من و توالله است، نداشت. آن دو را نیز به کام آتش انداختند. این صحنه جلوچشمان مادر اتفاق می افتد. نوبت فرزند شیر خوار رسید، اینجا قلب مادر برای فرزند شیر خوارش سوخت. او را محکم گرفت. در این هنگام کودک شیر خوار به صدا در آمد وگفت: صبور و بردبار باش مادر، چون تو بر حق هستی. پس بچه و مادرش را در آتش انداختند.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وسلم ـ می فرماید: «بینما أنا أعرج فی السماء شممت رائحة طیبة ما سمعت مثلها من قبل، فقلت: یا جبرئیل! ما هذه الرائحة؟ قال: هذه رائحة ماشطة بنت فرعون وأولادها الأربعة »
«وقتی به آسمان بالا می رفتنم بوی خوشی به مشامم رسید که تا به حال چنین بویی به مشامم نخورده بود. گفتم: ای جبرئیل! این بو چیست؟ گفت: این بوی آرایشگر دختر فرعون و چهار فرزندش است.»
خدایا! در غم و شادی اشک از چشمان سرازیر می شود!
(إنما یوفی الصابرون أجرهم بغیر حساب)، [الزمر: 10].
«قطعاً به صابران اجر و پاداششان به تمام و کمال و بدون حساب داده می شود».
منبع:با تلخيص http://nahadsbmu.ir/article.aspx?gidview=5352