اصلاح
نژاد پرستی دینی علمی!!!
ارسال شده توسط esi72 در پنجشنبه, ۱۳۹۵/۰۲/۱۶ - ۱۸:۳۵با سلام
این اولین پست من هست و خوشحالم! با تجربه ایی که از خواندن مطالب در این فروم ها دارم تقریبا مطمئنم که بحث به حاشیه کشیده میشود پس تقاضا میکنم از بحث اصلی به هیچ عنوان منحرف نشوید.ممنون
موضوع ساده است_ مسلمانان و ایرانیان غالبا در مواجه با کشفیات علمی در غرب به مقابله مثل روی می اورند و از پیشرو بودن مسلمانان یا ایرانیان همچون ابن هیثم_ ابن سینا_زکریا رازی و غیره سخن میگویند یاغالبا از ادبیاتی مثل این استفاده میکنند:(در حالی که اروپائیان یا غربیان در قرون وسطی خبری از علم نداشتند و در عصری تاریک زندگی میکردند ایرانیان یا مسلمانان فلان کشف و فلان اختراع را انجام میدادند.)
اما نکته اصلی من این جا است که علم این دانشمندان یا کشفیات آنها ربطی به دین یا کشور آنها نداشته بلکه به کارگیری علم و درایتشان بوده که باعث این پیشرفتها شده. اگر بگوئیم دانشمند بزرگ ایرانی ابن سینا فلان بوده و به خاطر ایرانی بودنش افتخار کنیم پس در مورد ابن هیثم بصری یا ابن نفیس دمشقی کاشف جریان ریوی چرا به مسلمان بودن آنها استناد میکنیم و از برتری اسلام بر غرب سخن میگوییم? آیا این نشان نمیدهد نه دین و نه کشور هیچ ارتباطی با پیشرفت و علم ندارند و اینگونه سخن گفتن غلط است?
گناهان پس از اصلاح انسان محو می شوند یا منتقل ؟
ارسال شده توسط پرنس کوچولو در جمعه, ۱۳۹۴/۰۳/۲۹ - ۱۱:۵۹با سلام
من چند وقت پیش در یک مجله ی قدیمی یک داستان قابل تاملی را خواندم
پسری نقل میکرد که پدرش را از دست داده بود و دچار افسردگی شد و این باعث شد که به اعتیاد هم روی بیاورد
او برادر بزرگ تری هم داشت ...وقتی برادرش از سربازی برگشت و متوجه اعتیاد برادر کوچک خود شد بسیار ناراحت شد و چون تنومند و ورزشکار هم بود او را به زیر زمین خانه شان کشاند و زیر باد کتک گرفت طوری که این جوان معتاد به شدت ترسید و تصمیم گرفت حتما ترک کند!
فردای ان برادرش اونو به تختی بست و یک ماه خودش کارگری کرد تا هزینه دارو و غذای او را تامین کند
بردادر کوچک چند ماه بعد اصلاح شد و به زندگی طبیعی خود برگشت و حتی کنکور ثبت نام کرد و رشته پزشکی هم قبول شد!!
اما اصل ماجرا اینجا ست که حالا این بردار بزرگتر بود که دچار افسردگی شد و ابتدا به سیگار و کم کم به تریاک و هروئین معتاد شد ! ...که متاسفانه بعد مدتی هم فوت کرد!!
**************
و اما سوالم این هست که:
ایا این قانون درست هست که چیزی که بوجود بیاید دیگر از بین نمیرود و یا باید از حالتی به حالت دیگر تبدیل ، و یا باید از ظرفی به ظرف دیگر منتقل شود!؟
یعنی ایا ممکن هست برادر بزرگ تر میزبان و ظرف اماده ای بوده باشه برای بیماری و خسیسه های ناپسند برادر کوچک تر تا که اینگونه او بتواند رهایی بیابد و اصلاح شود؟
در جایی هم خواندم عالمی بود که مدتی را با بیماران صعب العلاج که درد می کشیدند می ماند تا بیماری انها را به درون خود منتقل کند و اینگونه دردش را به جان می خرید تا انها شفا یابند!....ایا ممکن هست این نظریه درست باشد؟
با تشکر
در قبال دوستم که نماز نمیخونه و نسبت به دین بی توجه است، چه وظیفه ای دارم؟
ارسال شده توسط mjsari در سهشنبه, ۱۳۹۷/۰۴/۱۹ - ۱۶:۵۲سلام
پسری هستم که در سال چهارم دبیرستان مشغول به تحصیل می باشم.
تعدادی از دوستایی که بیشتر با اونام نماز نمیخونن و یا فیلم های مستهجن رو میگن این که خیلی اشکالی نداره و کلا فلسفه میارن که به نظر ما اینجا دین اشتباه کرده .
مثلا یکیشون رو که میدونم به دلیل شرایط فرهنگی خونوادش الکل هم هراز گاهی میخوره و سیگار میکشه و پارتی هم میره.
البته بعضی وقت هام یه چند رکعتی نماز میخونه!!!
البته تو دوستی بحث سر این جور موارد نمیشه و طوری نیست که بخواد من رو از راه به در کنه و من هم سعی در اصلاح اون دارم.
اما چندجا شنیدم که میگن دوستی با آدم های فاسق مشکل داره...
منیخوام بدونم وظیفه ی من در قبال این دوستم چیه؟
چه جوری میتونم اصلاحش کنم؟؟
آیا اصلاح ریش و سیبیل در روزهای شهادت اشکالی دارد؟
ارسال شده توسط حیدر لیلا در یکشنبه, ۱۳۹۱/۰۵/۲۲ - ۰۹:۴۵آیا اصلاح ریش و سیبیل در این روز ها (مثلا 23 رمضان المبارك) اشکال دارد و گناه یا بی احترامی محسوب میشود؟ مقلد دو بزرگوار آیت الله بهجت و وحید میباشم
سلام علیکم
یا علی مدد:Gol:
آیا اصلاح نقائص خدادادی به منزله ناشکری است؟
ارسال شده توسط مشکاة در شنبه, ۱۳۹۱/۰۲/۱۶ - ۱۷:۳۲سلام و عرض ادب
سوال یکی از کاربران سایت:
یک سوالی از چند وقتی هست که داره منو همش اذیت میکنه،ممکنه که برام بشکافین؟:من به علت اختلالی که در گفتارم دارم،از چند وقتی هست که میرم گفتار درمانی،در این مدت همش این فکر را میکنم کهنکنه این کار من ناشکری حساب بشه؟چون خدا منو اینطوری آفریده،حالا من بیام تغییرش بدم،یک نوع ناشکری میشه؛چکار کنم بزرگوار؟آیا درسته فکر میکنم یا نه؟
خیلی ممنون و متشکرم
برای بررسی جنبه فقهی موضوع ، بنده از کارشناسان احکام هم دعوت می کنم که جهت پاسخگویی تشریف بیاورند.
با تشکر.
پوشيدن لباس جنس مخالف و با آن به مهماني رفتن چه حكمي دارد؟
ارسال شده توسط Hal Majid در پنجشنبه, ۱۳۹۰/۰۹/۲۴ - ۰۸:۵۷با سلام
مي خواستم بدونم پوشيدن لباس جنس مخالف و با آن به مهماني رفتن چه حكمي دارد؟
باتشكر
نحوه ارشاد همسر بی نماز
ارسال شده توسط سادات در چهارشنبه, ۱۳۸۹/۰۶/۲۴ - ۲۲:۰۷سوال:
چگونه می توان همسری را كه به مسایل اسلامی خصوصا نماز اهمیت نمی دهد ارشاد كرد؟
جواب:
زن و شوهر می توانند نقش آفرینی حیاتی گسترده ای بر یكدیگرداشته باشند. البته كیفیت و میزان اثرگذاری و اثر پذیری ها بسیارمتفاوت است. آنچه در اینجا حایز اهمیت می باشد داشتن درك روانشناختی ژرف و درستی از طرف مقابل است. به عبارت دیگرشما دقیقا باید راههای نفوذ و تاثیرگذاری بر همسر خود را بشناسید و متناسب با آن برنامه ریزی كنید و بدون داشتن چنین دركی چه بسابسیاری از زحمات شما بی نتیجه یا كم ثمر خواهد بود. بنابراین اگر همسر شما خودگرا و منطق پذیر است باید بازبانی بسیار منطقی ومستدل او را قانع سازید و اگر فردی نصیحت و انذارپذیر است باید بیشتر بر جنبه های عقوبتی ترك نماز و روایات و حكایات وارده دراین مورد با او سخن گویید. اگر احساس می كنید با محبت بیشتر می توانید او را به سوی خدا بكشانید باید از همین طریق وارد شوید واگر راههای دیگری بر او موثر است تا جایی كه با احكام شرع انطباق دارد از آن راهها استفاده كنید.
نكته دیگری كه شایان توجه است این است كه هرگز از بكار بردن شیوه های نامستقیم غافل نباشید. تذكرات ذیل در این زمینه راهگشاست:
الف) وقتی می خواهید مطلبی را مطرح كنید از قبل برنامه ریزی كرده و مراقب نحوه ی آغاز و پایان خود در سخن گفتن باشید.
ب ) باید حتی الامكان خودتان اهل مطالعه بوده و سرمایه هایی از معارف دینی و اسلامی را دارا باشید. همچنین در ابعاد مختلف سیرنموده و شواهد تاریخی را از رجال متشخص و متدین و نیز قرآن وحدیث مطرح سازید.
ج ) كتاب و مجلاتی را خودتان یا از طریق دیگران تهیه كرده با ظرافت خاصی در معرض دید ایشان قرار دهید یا اگر مصلحت دیدیدپیشنهاد مطالعه ی آن را به ایشان بدهید.
د ) از دیگران; یعنی، از افرادی كه دارای نفوذ كلمه و سرمایه ی كافی در این زمینه باشند استفاده كنید. سوال هایی را به طور طبیعی مطرح سازید و محور صحبت را به آن سو بكشانیدبه طوری كه ناخود آگاه در این طریق قرار بگیرند. و اصولا طرح سو ال در این زمینه چه از طرف خودتان و چه از طرف دیگران، می تواند ذهن طرف را جلب نماید.
ه) در صورت امكان در مواردی ایشان را به بعضی از جلسات سازنده و جذاب دینی مانند سخنرانی برخی از شخصیتها، دعای كمیل و امثال آن دعوت كنید و با هم به اینگونه مجالس بروید.
و ) از خدای سبحان نیز استمداد كنید و مایوس نباشید. حالات انسان متفاوت است. بسیار شده كه ما نسبت به كسی مایوس می شویم ولی برخلاف تصور ما، شرایطی فراهم می شود و طرف متحول می گردد. تجربه و تاریخ شواهد زیادی را نشان می دهد كه به طور غیر مترقبه كسی دگرگون گشته و سرنوشت دیگری پیدا كرده است.
ای خوش آن جذبه كه ناگاه رسدناگهان بردل آگاه رسد
ای خوشا بوی دلاویز گلی كز پری چهره ای چون ماه رسد
ز ) در عین حال اگر آثار مثبت چندانی مشاهده نكردید نگران تاثیر پذیری از ایشان نباشید، البته با جدیت تمام بكوشید كه ایمان و عمل صالح خود را به دقت مواظبت نموده و اندك فروگذار نكنید و همواره از خداوند حفظ ایمان ودیانت خود را استمرار كنید، چه بسا در طول زمان بقای ایمان شما اثر سازنده ای در ایشان ایجاد كند. از طرف دیگر سرمایه گذاری جدی و حساب روی فرزندان خود نمایید. در مواردبسیاری دیده شده است كه ایمان و اعمال فرزندان بر والدین تاثیر گذاشته و موجب بازگشت و هدایت آنان شده است.
به نقل از وبلاگ طلوع آرامش در زندگی