اطاعت

اطاعت زن از شوهر مگر در محرمات

با سلام و احترام

با افرادی گفتگو داشتم
نظراتی در باب حقوق زناشویی مطرح شد.
قصد دارم دو نظریه را مطرح کنم.
این تاپیک را اختصاص به نظریه اطاعت مطلق می کنم.
و میخواهم نظرات کارشناسان قرآن را در باب این نظریه فقهی بدانم.

قرآن قوامیت مرد را در قبال قنوت زن می داند.
قوامیت مرد بر نفقه و فضل الهی استوار است.

زنان باید قانت باشند.
معنای قنوت یعنی اطاعت از روی تواضع.
لذا زن ها باید از شوهران خود اطاعت کنند.
در روایات هم به این مطلب اشاره شده است که زن باید از شوهرش اطاعت کند.
قرآن اطاعت را محدود به مسائل جنسی نمی داند و قنوت زن در کلیه شئون زندگی وجود دارد.
حتی اگر مرد بگوید به من آب بده، زن باید اطاعت کند مگر در محرمات...

آیا بندگی و حرف خدا را گوش کردن ذلت نیست؟

انجمن: 

سلام سوالی بود که دوست داشتم مطرح کنم ، فرض بگیرید یک فرد در زندگی شما پیدا شده که میگوید اگر کارهایی که من میگویم را انجام دهید به من نزدیک میشوید و در قبال این نزدیکی به پول ، لذت و قدرت خواهید رسید و اگر گوش نکنید پدرتان را درمی آورم مانند یزید و امام حسین نعوذباالله خداوند هم همینجوری از بندگانش خواسته پس چگونه میشود که گوش کردن حرف این ادم ها میشود ذلت و حرف خدا را گوش کردن و بنده مطیع و بی چون و چرای خدا بودن این چنین نیست البته من منظورم مقایسه یزید با خدا نیست سوبرداشت نشود مثالی آشنا زدم جهت رساندن منظورم و اینکه انسان به صورت پیشفرض از زیر بار حرف زور رفتن امتناع میکند و هیچ انسان سالمی رو نمیبینید بهش زور بگن و گوش کنه مگر اینکه صلاح در اینکار باشه مثلا خانوادش در خطر باشه که در مورد امام حسین (ع) این هم تاثیر نگذاشت پس این صفت و ویژگی را خدا به ما داده و از ما میخواهد پا روی ان بگذاریم. ولی چطور انجام این کار رو نمیشه ذلت نام گذاشت. پیشرفتی که انسان از گوش کردن حرف خدا بدست می آورد و چیزی هم که بدست می آورد هم مشابه ویژگی هایی است که مثلا یک حاکم در قبال گوش کردن حرفش به آن فرد میدهد . حالا خوب و بد ان چیزی که بدست می اوریم به خوب و بدی حاکم است .

توضیح روایت امام هادی (ع): «من اطاع الله یطاع»

سلام خدا قوت

امروز حدیثی رو از امام هادی علیه السلام میخوندم با این عبارت که "من اطاع الله یطاع"
این روایت برای دوست من ایجاد شبهه کرد که خب مگه ائمه در نهایت درجه اطاعت از خدا نبودن، پس چرا اطاعت نشدن؟

خیلی ممنون میشم راجبه مضمون و منظور امام هادی علیه السلام از این روایت توضیح بدین. البته به چند تا از تفسیر ها هم رجوع کردم ولی برا دوستم چندان قانع کننده نبود.
خیلی ممنونم

چرا باید بی چون و چرا از خدا اطاعت کنیم؟

با سلام و خسته نباشید .

سوال من این هست که چرا باید بی چون و چرا از خداوند اطاعت کنیم ؟ چرا خداوند دلیل تک تک احکامش را به ما نمیگوید تا ما بتوانیم با عقل و تمایل خود آن را انتخاب کنیم و با رنج و عذاب اخرت ما را مجبور به اطاعت میکند ؟

در واقع خداوند چرا ما را قانع نمیکند و به جای آن ما را عذاب میدهد تا او را اطاعت کنیم ؟

آیا این خلاف عدل الهی نیست ؟

با حفظ احترام، مخالفم... ( واجب یا حرام ؟ )

سلام علیکم چندی پیش در موضوعی سوالی پرسیدم که پاسخی داده نشد پس تصمیم به ایجاد موضوع جداگانه ای گرفتم تا به صورت خاص جوابش را بگیریم. خداوند می فرماید از خدا و رسول اطاعت کنید. اما هیچ گاه نفرموده است از والدین اطاعت کنید. خداوند می فرماید به والدین احسان کنید ( بالوالدین احسانا ) قسمت اول سوال : نسبت میان اطاعت و احسان چیست ؟ سوال را توضیح می دهم وقتی والدین، دستور به انجام حرام یا ترک واجب می دهند، اطاعت از آنها واجب نیست و ترک احسان یا بی احترامی محسوب نمیشود حتی اگر والدین و جامعه این کار را بی احترامی یا ترک احسان بدانند. اینها که واضح است ... اما والدینی را فرض کنید که در یک موضوعی که نه واجب است و نه حرام، به فرزندشان امری می کنند ( مثلا انتخاب رشته تحصیلی یا ازدواج کردن یا انتخاب دانشگاه یا دوست یا طلب قرض کردن یا انتخاب زن ) فرزندشان از والدین اطاعت نمی کند اما با حفظ این دو فرض : اولا بی احترامی نمی کند و در کمال ادب با آنها گفتگو می کند و دوما تلاشی برای راضی کردن آنها نمی کند مگر در حد اینکه آنها را به حکم خدا مبنی بر حلال بودن آن فعل ارجاع دهد یا در حد همین توضیحات سوال می کنیم : آیا صرف اطاعت نکردن از پدر و مادر با شرایطی که عرض شد، مصداق ترک احسان ( ترک واجب ) است ؟ اگر بله یعنی اگر صرف اطاعت نکردن از والدین بدون بی احترامی، خودش ترک احسان محسوب میشود پس چند اشکال مطرح میشود اولا چرا خداوند اطاعت از والدین را واجب نکرده است ؟ ( شاید واجب کرده و ما بی اطلاعیم ) ( مثلا چرا نفرموده است : اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و اطیعوا آبائکم و امهاتکم یا ایها الذین آمنوا الرسول و اولی الامر منکم اولی بکم من آبائکم و امهاتکم ) شواهد روایی معتبر نیز آورده شود. دوما آیا اطاعت از والدین در امور مباح با این آیه منافات ندارد ؟ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ سوما طبق آیه ی زیر وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا احسان کردن به والدین و ذی القربی و یتیمان و مساکین و همسایگان و ... ، لازم است اما منافاتی با اطاعت نکردن از آنها ندارد. می توان از اینها اطاعت نکرد اما احسان کرد و حتی لازم نیست اول سعی کنیم آنها را نسبت به انتخاب های مان راضی کنیم تا بعد بتوانیم به آنها عمل کنیم. می توانیم بدون جلب رضایت آنها به انتخاب های مباح خود عمل کنیم. مثلا اگر همسایه ی شما بگوید فلان کار را نکنید و از طرفی آن کار مباح باشد، شما لازم نیست به انتخاب او عمل کنید و همسایه نمی تواند بگوید تو با این انجام این کارت، ترک احسان کرده ای و مرتکب فعل حرام شده ای و باید به دستور من عمل می کردی. ( هم چنین طبق بخش دوم سوال : همسایه نمی تواند بگوید تو ترک احسان کرده ای چون ابتدا باید من را راضی می کردی و لا اقل باید تلاش می کردی اما نکردی پس مرتکب فعل حرام شده ای ) و اگر خیر یعنی اگر صرف اطاعت نکردن از والدین بدون بی احترامی ، خودش ترک احسان محسوب نمیشود پس می توان در هر کاری ( که طبق فرض مسئله نه ترک واجب است و نه انجام حرام ) به تشخیص خودمان عمل کنیم بدون اینکه ترک احسان حساب شود. بخش دوم سوال عین بخش اول است با این تفاوت که فرزند تلاش کرده تا والدین را مثل خودش کند یا رضایت انها را کسب کند یا به تعبیر عامیانه مخشان را بزند اما موفق نشده و بعد اقدام به اطاعت نکردن گرفته است. و سوال این گونه می شود : فرزندشان از والدین اطاعت نمی کند اما با حفظ این دو فرض : اولا بی احترامی نمی کند و در کمال ادب با آنها گفتگو می کند و دوما برای راضی کردن والدین تلاش می کند اما تلاشی فراتر از ارجاع به قول خداوند مبنی بر حلال بودن این کارش یا فراتر از گفتگوهای کوتاه بلکه ساعت ها وقت می گذارد و حتی مشاوره می روند و ... سوال می کنیم : آیا صرف اطاعت نکردن از پدر و مادر با شرایطی که عرض شد، مصداق ترک احسان ( ترک واجب ) است ؟

انگیزه‌ی قیام حضرت سیّد الشهداء (علیه السلام) با علم به عدم پیروزی ظاهری

انجمن: 


با سلام و عرض ادب خدمت فرهیختگان اسک دین

با توجّه به علم حضرت به شهادت خود و یارانش، این بحث را پیگیری می کنیم تا علل و انگیزه‌ی‌قیام آن حضرت را بررسی کنیم ...

علل و انگیزه قیام حضرت، از چند نظر قابل بررسی است که مهم ترین آن ها عبارت است از:

الف. اطاعت و عبودیّت حقّ
باید توجه داشت که اولیای الهی به گذشته و آینده‌ی خود و دیگران، تغییری در زندگی عادی و روزمرّه ی آن ها ایجاد نمی کند؛ بلکه مثل دیگر مردم، تکالیف ظاهری شرعی خود را انجام می دهند. بنابراین، محور در حرکت ها و تصمیم گیری های آن ها در همه امورِ خود، انجام وظیفه الهی، عبودیّت و اطاعت اوست، بدون در نظر گرفتنِ علم خود و این که نتیجه ظاهری آن چه خواهد شد؛ چنان که خداوند خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید:
«قُلْ إِنَّ صَلاتي‏ وَ نُسُكي‏ وَ مَحْيايَ وَ مَماتي‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين* لا شَريكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمين‏» (انعام آیات 163و162)
بگو: در حقیقت نماز من و سایر عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است، که او را شریکی نیست، و بر این کار دستور یافته ام، و من نخستین مسلمانم.
حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) نیز در پاسخ به بعضی افراد که دلیل حرکتشان را با توجه به شرایط خطرناک موجود، می پرسیدند، به همین مسأله اشاره می فرمود که به بعضی از آن ها اشاره می شود:

1. حضرت به عبدالله بن جعفر و یحیی فرمود:
«انّی رأیت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) فی المنام و امرنی بما انا ماض له » (بحار الانوار ج 44،ص336)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) را در خواب دیدم و مرا به ان چه انجام می دهم، امر فرمود ...

2. نیز به امّ سلمه فرمود:
«يَا أُمَّاهْ قَدْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرَانِي مَقْتُولًا مَذْبُوحاً ظُلْماً وَ عُدْوَانا» (بحار الانوار ج 44،ص331)
ای مادر، همانا خداوند عزّ و جلّ خواسته مرا کشته شده و سر بریده به ظلم و دشمنی ببیند.
بیان: در بعضی زیارت های دیگر سیّد الشّهدا (علیه السلام) خطاب به خود حضرت یا ائمه (علیهم السلام) و نیز در زیارت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) نظیر جمله عبدت الله و شبیه آن دیده می شود که مراد، تنها عمل کردن به خواست پروردگار توجه دارند، و این، بالاترین و بارزترین نشانه بندگی آن ها؛ بلکه هر مومن واقعی است.

حتی انبیاء و اولیاء (علیهم السلام) تا بنده واقعی نباشند، مقام رسالت و نبوّت و ولایت و امامت به آن ها داده نخواهد شد، که «واشهد انّ محمّدا عبده و رسوله» مومنان نیز پس از رسیدن به این مقام، دیگر مقامات عالیه، به آن ها عطا خواهد شد. جمله «رضا الله رضانا اهل البیت» نیز از آثار عبودیت واقعی است.

ب+ن+د+ه=؟؟؟؟؟؟

با سلام

ب+ن+د+ه=؟؟؟؟؟؟

اينكه گفته ميشه ما بايد بنده خدا باشيم يعني چي ؟

از اين مسئله چه دركي داريم و اين مسئله تا چه حد برامون جا افتاده ؟

براي من اصلا جا نيفتاده . در اين مورد چه توضيحاتي وجود داره ؟ اگه ممكنه راهنمايي بفرماييد .

اگه توضيحات هم زياد شد اشكال نداره تا تهشو ميخونم

خدايا كمك كن يه عالمه كارشناس با كلي پاسخ از اينجا رد بشن .:Gol:

چرا قرآن می فرماید هنگام خواندن قرآن سجده کنید؟

انجمن: 

در آیه وَ إِذا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لا يَسْجُدُونَ (21انشقاق) می خوانیم که آنها هنگام خواندن قران سجده نمی کردند. چرا باید هنگام خواندن قران سجده کرد؟ چرا کسی سجده نمی کند در حالی که مومن است مگر در برابر چند سوره سجده واجب.