اعتیاد

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

به نام خدا
سلام به همه ی دوستان و اساتید محترم.

دختری 19 ساله رو می شناسم که به واسطه ی خانواده ی معتادش، به دام اعتیاد افتاده. پدرش معتاد بوده و الان فوت کرده و اون در کنار مادرش و خانواده ی عموش زندگی میکنه که همه شون اعتیاد دارن و توی یه خانه ی مخروبه زندگی می کنن. به نظر شما چطوری میشه به این دختر کمک کرد تا از دام اعتیاد آزاد بشه. چون همه ی خانوادش درگیر اعتیادن،نمی شه راحت کمکش کرد که ترک کنه، مطمئنا دوباره گرفتارش می شه و از ترس اینکه به دام های دیگه از جمله تن فروشی برای تامین موادش بیافته (چون همان طور که گفتم خانواده ی فقیری داره) در مقابلش احساس مسئولیت می کنم و دلم میخواد از این منجلاب بیرونش بیارم. سنش کمه و حیفه که اینجوری از بین بره.
خیلی روی این قضیه فکر کردم. گفتم توی انجمن سوالم رو مطرح کنم شاید شما راهکارهای مفیدی داشته باشین.
از همراهی تون ممنونم.

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب

سوال یکی از کاربران را با توجه به اهمیت موضوع

و اینکه بنا به دلایلی امکان اینکه با آیدی خودشون مطرح بشه نبود

در اینجا نقل می کنم:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

با عرض خسته نباشید و خداقوت سوالمو شروع می کنم.
من یه خانم 23 ساله هستم در حال تحصیل. یک سال و نیمه که ازدواج کردیم.
اولین قدم نیتم در ازدواج: بعداز روایات زیادی که در مورد ازدواج داریم .چون پسر خوبی بود. ترس از به گناه افتادن.
اویل زندگی خوب و بدش بخاطر سختی بودنش و آشنا نبودن بایک جنس مخالف وتوکل به خداو صبر گذشت.

باور می کنید نمی تونم سوالمو از کجا شروع کنم. دارم دیوونه میشم.

شوهرم 24 سال ونیمه. تک پسر با 6 خواهر. دیپلم ، تو شرکت کار می کنه. از وقتی رفتم تو زندگیش پریشون شدم . درسته چون خیلی بخاطرنبودنش مادرو پدرش حرف خوردن. چون با سختی بدستش اورده بودن خیلی بهش بها دادن. هر حرفی اون بزنه همونه. یک ماه که صیغه بودیم خیلی وقتا واسه نماز صبح بیدارم می کرد. دروغاشو اون موقع حس کردم.

بعداز عقد خود سربودنشو . لجباز بودنشو...
بعداز عروسی بدقول بودن و نماز نخوندن. دل شکستن.
این چیزهارو نوشتم تا یه شمه ای از زندگیم بدستتون بیاد.

ولی سوالم!

یه شب که امتحان داشتم .زودتر خوابیدم که نیمه شب بیداربشم . یه بویی احساس کردم بو واسم آشنا بود درسته بو تریاک.

هیچی نگفتم صبر کردم بعد دوباره فرداکه از سرکار اومد من رفتم داروخانه برگشتنی همون بو احساس کردم. خوابیدیم صبح زود که می خواست بره سرکار تا بیدارشدم دوباره احساس کردم کشیده. تو این دو شب رابطه ای نداشتیم. با توکل در جریان گذاشتن بحث با یه مشاوره تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم.

وقتی اومد خونه باهاش حرف زدم خندید و آروم گفت تو که گفتی بو تریاکو نمی شناسی(یادمه یکی دوبار ازم پرسیده بود، منم فکر می کردم نمی شناسم،اما از دور بوشو گاهی احساس می کردم).

به هر حال بحث رو شروع کردم و گفت و گفت بعد انگیزشو از این کار بخاطر اینکه رابطه مون طول بکشه. اون شب کشید جلوی چشمام(البته آقای مشاور فرمودند اجازه بده یه کم جلوت بکشه فقط همین بعدشم بگو با اجازه مشاور ه چنین کاری کردم).

منم اجازه دادم و اصرار کرد باید تو هم بکشی من بی عقل و حیفه نون باهاش کشیدم .بعدش رفتیم مهمونی و بعد...

دوباره چندروز بعد تکرار شد دوباره به اجبار کشیدم . باهاش یه کم دعوا کردم قسمش دادم که نکنه. گذشتو یه شب مهمون خواهرش بودیم از بیرون که اومدم احساس کردم هیچی نگفتم. موند تا فردا که منو فرستاد خونه مامانم گفت شب بمون.

وقتی فرداش از خونه مامانم اومدم چنان بوی می اومد که سرم پراز درد شد.روز 29 اسفند91. قبل از اینکه برم خونه مادر شوهرم یه یادداشت کوچولو یه پیامی از بدقولی و دل شکستن گذاشتم خونه.

اون شب من خونه مادر شوهرم بودم ایشونم شرکت تا ساعت 10 شب اضافه کاری داشتند. ساعت 11 شب زنگ زدم گفتم کجایی گفت خونمون الان میام ولی خیلی حالش بد بود . از بیرون که اومد مثل همیشه رفتم جلو در بهش خسته نباشد گفتم.

بردم تو اتاقو یاداشتو انداخت جلومو کلی قر زد منم بهش گفتم چرا؟ چرا؟ اون موقع که می کشیدی می گفتی واسه کمرمه که سفت بشه. دیگه حالا چرا؟

گفت اگه تو هم جایه من بودی همین کارو می کردی من از5 صبح پای دستگاهم تا 10 شب توان نداشتم. مجبور بودم واسه کارم کشیدم . نمی دونم چرا این حرفو زدم رو چه مصلحتی نمی دونم. بهش گفتم بابام رسوندم اومده خونه گفته این بو چیه گفتم هیچی بو تریاکه دیشب که من خونه شما بودم دوستشو اورده خونه بابام بهم گفته اگه شوهرت می کشه بیا بریم خونه خودمون.
با بابام هماهنگ کردم بابام باهاش حرف زد گفته بود دیگه دوستامو نمیارم.
بهم قول داد دیگه نمی کشه من هم باور کردم. قسم خورد

دیشب روز14 رفتم دندانپزشکی دندان پر کردم. از سرکار که اومد چون درد داشتم با اینکه پروفن خورده بودم. گفت یه کم تریاک دارم بیا بکشش خواهش کردم نه عادت می کنیم . اما آمادش کرد و مجبورم کرد بکشم. حالادردش افتاده. اونم کشید زیاد .

می دونید وقتی می کشه خیلی خوب میشه .نماز می خونه. مهربون میشه. صبور میشه وبا محبت میشه.
ازتون خواهش می کنم کمکم کنید. از چه راهی وارد شم که گرفتار این مرض نشیم. گفته از سرکار بیام دوباره باهم می کشیم. الان اون یه ذره دست منه. تهیه کردنش واسش کاری نداره.

من چون مدرکم بالاتره نمی خوام فکر کنه معلمشم، خیلی از دست کاراش کشیدم.ولی تاحدودی خوب برخورد کردم از بعضیاشونم جواب خوب گرفتم. از لحاظ جنسی هم فوق العاده گرمه ؛خیلی هم واسش مهمه اصلاً تا حالا نتونستم از این طریق مطیع نباشم . هروقتو هر جا که باشه
لطف کنید در مورد این هم بفرماید که چطوری باید ناز کنم و از رابطه زناشویی برای درمان او استفاده کنم متاسفانه این جاهم لنگ می زنم.

با تشکر از لطف شما

خواهش می کنم جوابموکامل بدبد.

اجرکم عندالله

[=&amp] خدای نکرده تا حالا یکی از عزیزانتون مثلا برادر ، پدر، برادرزاده ، و یا خواهر، مادر،عمو و ... اسیر اعتیاد شده اند ؟ انشاءا... که بلا دور باشد ولی این روزها همه می دانند که این جور بلاها (واقعا هم بلا ) خیلی هم دور نیست بلکه خیلی خیلی نزدیکه ، حتی نزدیکتر از خیلی چیزها مثل : کتاب ، روزنامه و یا حتی آب خوردن ، مثلا اگر یک روز تو یک خیابان شلوغ و گرم کار داشته باشی و همه جا پر از مغازه و آدم و ماشین باشه و از شانس شما با کسی هم آشنا نباشید ، شاید به سختی بتونید یک لیوان آب خنک پیدا کنید ،ولی اگر اهلش باشید که انشاءا... هم نباشید ، در کمتر از چند دقیقه هر نوع مواد مخدری که بخواهید با یک جفت چشم مجرب و چند تا صد تومنی میتونید به دست بیارید . آنهایی که خودشون یا عزیزشون با این بلا دست به گریبان هستند می دونن که معتاد فقط اولین و دومین بار که مصرف می کند خلافکاری و خوشگذرونی می کند و از اون به بعد یک مریضه که باید مثل یک بیمار باهاش برخورد کرد نه یک خلافکار مادر زاد . چه پدر و مادرها و یا خواهر و برادرهایی رو دیدم که زار می زنن و همه زندگی خودشون رو حاضرن بدن تا عزیزشون رو نجات بدن ، ولی دیگه کاری نمی شه کرد ، تازه اگه با بدبختی و مشکلات زیاد کسی هم بتونه ترک کنه سال ها باید در معرض خطر و گرفتاری دوباره باشد .[/]
[=&amp]تازه اعتیاد یکی از بلاهای دوران تکنولوژی و مدرن می باشد که بدبختی های دیگری هم در کمین دارد . مثل : فحشا ، دزدی ، ولگردی ،و هر نوع بزهکاری دیگه که خودت از همه خبر داری .[/]
[=&amp]ولی چه باید کرد ؟[/]
[=&amp]خداوند در قرآن کریم می فرماید :« ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرما بانفسهم » یعنی خداوند حال هیچ قومی را تغیر نمی دهد مگر اینکه خود آن قوم حالشان را تغییر دهند . « رعد 11 » [/]
[=&amp]خوب الان اگر از هر کی بپرسیم چه باید کرد ؟ اولین چیزی که می گه اینه که [/]"[=&amp]دولت یه کاری باید بکنه [/]" [=&amp]،خوب شاید هم درست بگه ولی نکته اینجاست که اگر دولت کاری نکنه اونوقت ما باید بشینیم و دست رو دست بذاریم و هر وقت عزیزمون می ره بیرون سلام و صلوات بفرستیم که سالم برگرده خونه ! [/]
[=&amp]ببین عزیزم به فحشا کشیده شدن دخترا و پسرامون و یا معتاد شدنشون و یا هر خلافکاریه دیگشون ممکنه دلایل زیادی داشته باشه ،مثلا دوست ناباب ، پدر و مادر خطاکار، بی پولی ، ماهواره ، اینترنت ، معلم بد و یا شاید توارث و ..... شاید همه اینها درست باشه شایدم نباشه ولی کاریشون نمیشه کرد (یعنی اینا چاره دارن ولی به این آسونی ها درست نمیشه اصلا کار من و تو نیست ) من میگم مشکل بیکاری جوانان اگه از موارد بالا بزرگتر نباشه کوچکتر هم نیست و خیلی هم موثره . بعضی هارو دیدم که تا دوران جوونی سالم و خوب موندن ولی به خاطر بیکاری و فشار زندگی به خلاف کشیده شدن . شما نمی دونید که این بیکاری و فقر چه فشاری به آدم میاره ، ولی فکر می-کنم که این درد یک درمانی داشته باشه که همه باید تو اون شریک باشن .[/]
[=&amp] اصلا بیا یه گروهی درست کنیم ،یه حزب ، یه نهضت ، یه ... ، نمی دونم هرچی که دوست داری اسمشو بذار ، عضو شدن در این نهضت هم خیلی آسونه ، نه عکس می خواد نه کپی شناسنامه و نه شهریه و نه پارتی ..... ثمره فعالیت گروهمون تو دستای خودمون و فرزندان این مملکته و به هیچ کس و هیچ چیزی هم کاری نداریم ، تنها شرط عضو شدن اینه که « جنس ایرونی بخریم » [/]
[=&amp]آره عزیزم هرکی جنس ایرونی بخره عضو این گروه می شه ، اسم گروهمونم بذاریم مثلا .... [/]
[=&amp]هرکی بیشتر جنس ایرونی بخره مقامش از همه بالاتره ،شایدم یه روز همه رئیس بشن .[/]
[=&amp] آهای مادری که حاضری همه دار و ندارتو بدی تا فرزندت از فحشا یا اعتیاد نجات پیدا کنه، لازم نیست این کارو بکنی ، وقتی که جلوی دوست وآشنا ،خواهرشوهرو جاری و همسایه و غیره پز می دی که یخچال ایتالیایی دارم و فرش بلژیکی و لباسشویی آلمانی و فلان و بهمان ... یه دفعه پسر معتادت وارد خونه می شه و تو سرتو میندازی پایین ، از الآن به فکر باش و نذار کار به اونجا بکشه . به جای اینکه اون موقع همه دار و ندارتو بدی تا عزیزت نجات پیدا کنه از الان همه دارو ندارتو ایرونی کن بعدا پز بده که همه وسایل خونمون ایرونیه اینم پسر گلم که باعث افتخارمه ،نور چشممه ،بهش پز می دم . آهای بابایی که پیش همکارات ژست میگیری که ماشین خارجی دارم و پز تور اروپا و کت و شلوارمارک دار خارجیتو میدی و وقتی از فرزندانت می پرسن رنگت عوض می-شه و می گی ای بابا خر ما از کرگی دم نداشت .[/]
[=&amp] آره عزیزم اگه یه روز به اینجا رسیدیم که حاضر باشیم یک جفت کفش ایرونی بخریم اگر چه شاید زشتر یا گرانتر و یا اصلا بدتر از خارجی باشد ولی بهش افتخار کنیم که آره کار بچه های خودمونه ، اون موقع شاید بتونیم روی خوشبختی رو ببینیم وگرنه این بلای خانمان سوز از خونمون بیرون نخواهد رفت .[/]
[=&amp] ببین عزیز من ، این حرفا رو من نباید بگم بلکه اینا وظیفه مسؤلین، صدا و سیما، دولت، مجلس و ... است که باید بگن ولی نمی گن حالا چرا ؟ نمی دونم ! وقتی که جنس خارجی وارد کشور می شه کی سودشو می بره ؟ چطور می گن قاچاقه ولی کشتی کشتی داره وارد می شه ؟ کی سودشو می بره ! معلومه اول اون کشوری که تولید می کنه ، دوم اون کسی که راشون می ده یا وارد می کنه . من به این چیزا کاری ندارم . چطور شده که کشور چین که مرکز تولید و مصرف مواد مخدر بود حالا از زیر پوش زنانه تا اسباب بازی و مترو و پالایشگاهمون رو داره تولید و وارد کشورمون می کنه ، اون وقت ایرونی جماعت با اون سابقه علم و تمدن شده مصرف کننده اونها ؟![/]
[=&amp] عزیز من چرخ های ماشین آلات در کارخانه هامون زنگ زده و داره می پوسه ، بچه های این مملکت باید راهشون بندازن ! چطور ؟! با استفاده من و تو از اجناس ایرونی . یه موقع نگی ای بابا حالا من اگه یه یخچال ایرونی بخرم همه چی درست می شه ؟ بله که درست می شه وقتی که تو بخری ، من بخرم و همه بخرن معلومه که درست میشه . چرا تحصیلکرده های ما برن خارج ؟ بذار اونقدر تولید کنیم که یکروز کارگر خارجی وارد کنیم نه محصولات کارگراشونو ، البته صدا و سیما اونقدرها هم بی تفاوت نیست بلکه هر روز حداقل دو ساعت فریاد میزنه که تولید نکنید فقط مصرف کنید البته مثل من که بی ادب نیست بلکه مؤدبانه می گه : پولهاتونو برای تولید هدر ندید بلکه اونها رو بذارید تو جیب من « بانک » من هم بهتون شمش طلا می دم ، 20 کیلومتر اسکناس 2000 تومانی می دم . هنوز بین مراجع تقلید در مورد اسلامی یا غیر اسلامی بودن بانکها اختلاف نظره ، اونوقت اونها طوری در مورد اجر دنیوی و اخروی حسابهاشون شعار می دن که آدم به فکر می افته که فرش زیر پاشو بفروشه و در این حراج اجرهای دنیوی و اخروی شریک بشه . تولید برای چی ؟! راحت برید بخوابید تو خونه آخر سال هم بیایید بهره پولتونو بگیرید ، کار مال تراکتور، مال کفار، مال خارجی هاست . شما آقایید شما که نباید برید تو کارخونه ، دستاتون روغنی می شه کثیف می شه ... نه عزیزم شمش طلا مال ما نیست ، مال اونهاییه که کار می کنن و تولیداتشون وارد کشور ما میشه .آهای ایهاالناس اینو بدونید هر چه بهره بانک بالاتر باشه کشور عقبتر می مونه ، اگه اینجوری نبود بهره پول تو کشورای پیشرفته بیشتر بود ولی می دونیم کمتره .[/]
[=&amp] خدارو شکر که حالا مؤسسات و بانکهای خصوصی هم اعلام همبستگی کرده اند و همشون با هم در آبادانی کشور رقابت دارند . اولی 15% ،دومی 16% و سومی 20% و الی ماشاءا... .[/]
[=&amp]آهای مؤمن ،کافر، نمازخون ، با سواد ، بی سواد ... ای ایرونی من این حرفارو گفتم و شما که می دونستی یاد آوری شد و شمایی که نمی دونستی حالا می دونی . حالا دیگه حواست باشه وقتی که داری جنس خارجی می خری و اسکناس های رنگارنگ را تو دست فروشنده می ذاری ، دقیقا مثل اینه که داری به بچه هات مواد مخدر می دی، آره عزیزم من حجت رو تموم کردم حالا وقتی که جنس خارجی خریدی و شب عذاب وجدان نگرفتی یا وقتی که عزیزت رو دیدی که به فحشا کشیده شده و عذاب وجدان نگرفتی دیگه نمی دونم اسم تو چیه ؟! وقتی داری جنس خارجی می خری داری خودت و عزیزانت را به پرتگاه نابودی هول میدی .[/]
[=&amp] آهای مادری که هر روز قد و بالای رعنای دختر عزیزت رو برانداز می کنی و هی فکر می کنی که شاید دخترت ایرادی داره که براش یک خواستگار نمی یاد ، یک روز دماغشو کوتاه می کنی و یک روز بلند ، یک روز لباشو کلفت می کنی و فرداش نازک ، یک روز رنگ چشماشو سبز می کنی و یک روز آبی ، اما دریغ از یک خواستگار . بابام جان دماغ این بنده خدا ایرادی نداره ، اشکال اینه که خواستگار آس و پاسه و بی کار، دیگه جرات نداره پا جلو بذاره ، من و تو امکان ازدواج رو ازش گرفتیم و راه فحشا رو براش باز کردیم ، چطوری ؟! با خرید جنس خارجی . پس از ماست که بر ماست .[/]
[=&amp] حالا فکر نکنی راه رو آب و جارو کردن که صاف بری و تولید داخلی راه بندازی ، مسیر بس دشوار است اونقدر سنگ جلو پات میندازن که نزدیکه پشیمان شی ،کیا ؟خارجیا ؟! نه بابا تو همین مملکت ، همین همشهری ها ، پدرت درمیاد ولی نباید ایستاد ، بخاطر کشورمون ، دینمون ، عزیزامون باید حرکت کرد و مقاوم بود . بله اولش سخته ولی یه روزی ظفر میرسه ، تولیدات ما هم زیبا و کارآمد میشن ، وقتی تولیدات بالا رفت کیفیت هم بالا میره . دو سال پیش تو همین روزنامه همشهری خوندم که بیش از 60 هزار نفربا تحصیلات دانشگاهی در بانک اطلاعات کاریابی همشهری ثبت نام کرده اند ، چرا ؟! چون من و تو به جنس خارجی پز میدیم ، همین و بس . خوب این جوونا ازدواج هم نمی تونن بکنن ، با کدوم پول ،کدوم کار ؟[/]
[=&amp] به امید روزی که هیچ ایرونی ای بیکار نباشد و در کنار تربیت صحیح و درپناه خداوند متعال کشوری سر بلند و آباد داشته باشیم . بعداً نگی نگفتی ها .:Sham::hamdel::Sham:[/]