تقلید

تغییر مرجعی که بدون تحقبق انتخاب شده است

به نام خدا
سلام

من آقای مکارم شیرازی رو بدون تحقیق انتخاب کردم در واقع تا جایی که یادمه به خاطر این بود که عکسشونو دیده بودمو رسالشون توی نرم افزار بازار موجود بود.

ولی الان فهمیدم که انتخابم اینطوری درست نبوده،حالا میخوام ببینم کی اعلم تره،راستش میخوام بدونم بین مراجع(آیت الله خامنه ای-آیت الله مکارم شیرازی-آیت الله سیستانی)کدوم رو پیشنهاد میدید؟
بنده خودم فکر میکنم آقای خامنه ای اعلم تر باشن چون یه جورایی تو مسائل سیاسی هم نفوذ بیش تری دارن و اینکه مورد تایید هم هستن و مقلداشونم تا جایی که میدونم بیش تره در واقع یه جورایی بین آقای خامنه ای و آقای مکارم گیر کردم،میشه بگید بین این دو مرجع بزرگوار کدوم اعلم تره؟

آیا تقلید عقلانی است؟

با عرض سلام و خسته نباشید
درمورد تقلید می خواستم یک سری نقد ها داشته باشم و سولاتی بپرسم؟
اول توضیح بدم که سوال من از باب تفرقه افکنی نیست و اگر فکر می کنید این طور است سوال مرا به بحث نگذاشته و خصوصی جواب بدید.
سوال من این است که به دلایل زیر تقلید از مرجع عقلانی نیست:

1- مراجع با هم اختلاف نظر دارند. دریک سخنرانی شنیدم که حتی در مواردی اختلاف سر این است که فلان مرجع وجوب عینی یک فعل را مدنظر دارد امامرجع یگر حتی آن عمل را واجب تخییری هم نمی داند . البته در آن سخنرانی ، سخنران می گوید این مسئله مشکلی ایجاد نمی کند اما من نفهمیدم چرا مشکلی ایجاد نمی کند؟ مگر می شود یک عمل همزمان هم واجب باشد و هم واجب نباشد . بالاخره یکی از این ها اشتباه می کنند.
2- ما معتقدیم که مراجع معصوم نیستند بنابراین احتمال خطا در آن ها می رود .

ابتدا در مورد این دو دلیل بحث کنیم. ما اعتقاد داریم که دین الهی یک ضرورت در زندگی بشر است. حداقل من این اعتقاد را دارم. ما به دین به عنوان یک دستورالعمل برای زندگیمان احتیاج داریم و دین یک حقیقتی است که ما را می تواند به سعادت برساند. بنابراین باید دین را از منبع متقنی پیدا کنیم. به دو دلیلی که گفتم مراجع منابع متقنی نیستند.
بگذارید بیشتر توضیح بدهم. شما فرض کنید که من از مرجعی تقلید می کنم که نماز جمعه را واجب نمی داند. من تا آخر عمرم نمی رم نماز جمعه بخونم. اگر مرجع من مستحب کرده باشد گاهی می رم و گاهی نمی رم. اگر ما این دید را نسبت به یک عمل واجب داشته باشیم که یک عمل واجب به این خاطر واجب شده است که مانند دارویی است که انسان اگر نخورد مریض می شود( آیا این دید نسبت به عمل واجب غلط است؟) خوب من اگر از این مرجع تقلید می کردم که تا آخر عمرم از دارو محروم بودم . حالا از کجا معلوم که این مرجعی که الان دارم یک چیزهایی که واجب است را به من نگفته باشد؟ همین که دو مرجع آرائی متناقض دارند نشان می دهد که یکی شان اشتباه می کند؟ بنابراین عقلانی نیست که مرجعی که احتمال خطا در آن می رود را به عنوان کسی که دین را می خواهیم از او بگیریم انتخاب کنیم.
همچنین بیاییم راه هایی را برای انتخاب مرجع و مرجع اعلم بیان شده است نقد کنیم:
1- راه اول این است که خود انسان اهل علم باشد تا بتواند مرجع را انتخاب کند. این راه غلط است. چرا که انسان هرچقدر اهل علم باشد نمی تواند بالاتر از خودش را تایید یا تکذیب کند. چگونه یک طلبه پایه 5 یا 6 به خود اجازه می دهد در مورد شخصی که 20سال بیشتر از او درس خوانده است نظر دهد. او حق این را ندارد. وای به حال این که طرف عوام باشد و یک کلام هم درس فقهی نخوانده باشد.
2- دونفر عادل از اهل علم به او خبر دهند که فلانی اعلم است. به دلیلی که گفتم این راه هم غلط است. اصلا کسی که اهل علم باشد و در مورد بالاتر از خودش نظر دهد نشان می دهد که عادل نیست زیرا حقی نداشته در مورد بالاتر از خودش نظر بده و نظر داده.

3- آن چنان میان اهل علم مشهور باشد که انسان به اعلم بودن آن یقین کند. این راه نمی گویم غلط است اما مبهم است. مشهور بودن مقداری ابهام دارد. همچنین امروز این راه عملی نیست زیرا چندین مرجع وجود دارد که مشهور اند . چگونه بینشان انتخاب کنیم؟ با در نظر گرفتن این واقعیت که با هم اختلاف دارند. خوب چه راه متقنی پیداکنیم برای پیدا کردن احکام جزئیه دین که بسیار واجب هستند در زندگی ما ؟
حتی اجتهاد هم راه متقنی نیست. زیرا ممکن است که من اجتهاد کنم و به چیزی برسم که مخالف اجتهاد دیگران است و بنابراین ممکن است به حقیقت حقه دین نرسم. چه معیاری وجود دارد که بفهمیم حقیقت حقه دین چیست؟ و کجاست؟

توضیحی بدم که بحث من کاملا عقلانی است و قصد تخریب مرجعیت را ندارم . فقط دغدغه های ذهنی ام را بیان کردم .

ضرورت مرجع تقلید

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

چندی پیش، در همین انجمن با شخصی محترم، بحثمون شد سر همین مسئله و ایشون گفتن که بدون داشتن مرجع تقلید تمامی اعمال شخص، باطل هست. از همین رو سوالی برام پیش اومد که باید مطرح کنم تا به جواب برسم.
در این انجمن هم مطرح کردم چون فتوا یا استفتا شرعی نمیخوام، بلکه یک بحث عقیدتی میخوام.

(پیش از شروع بحث باید نکته ای بگم: دوستان، اگر میبنین من اینجا از خودم دارم میگم، قصدم این نیست که بگم فقط منم که دارم اینکارو میکنم، بلکه صد در صد هستن بسیار بسیار افراد که منم مشابه اونائم اما خب من الان پرسشگرم و از احوالات خودم آگاهم نه از دیگران، برای همین خودم رو مثال میزنم - این نکته رو گفتم چون ممکنه بعضی ها * فکر کنن این "من" گفتنم از روی غرور و تکبره که در اشتباهن)

سوال اول: توجه بفرمایین، (اصلا منظورم خودم نیست، به طور کلی میپرسم) یک انسان که خوبی کنه، همنوعش رو دوست بداره،سعی کنه دروغ نگه، خدا رو به شیوه ی پیامبر حضرت محمد (ص) نماز بزاره، به طور کلی اعمال شرعی (مثل روزه، غسل و ...) رو انجام بده،سعی کنه متواضع باشه، و خلاصه صفات نیک رو سعی کنه داشته باشه اما، هم یک مرجع تقلید نداشته باشه و هم مجتهد نباشه. چطور ممکنه این شخص تمامی این اعمالش باطل بشه؟ صرفا بر همین مبنی که "چون مرجع تقلید ندارد" اعمالش باطله!؟ چطور میشود خداوند عادل و رحیمی که ما میشناسیم فقط به همین دلیل، تمامی خوبی ها و نیکی های شخص رو نادیده بگیره و بگه باطله؟ چه دلیل عقلانی و یا قرآنی ای بر این موضوع وجود داره؟

شما فرض بفرما، از نظر خداوند همه ی ما انسان هستیم و درجه ایمان و نیک بودنمونه که باعث میشه پیش خدا ارزشمند بشیم. حالا خداوندی که میگه براش ایمان و خوب بودن مهمه، چطور ممکنه خوب و با ایمان بودن یک شخص رو فقط به دلیل اینکه "مرجع تقلید ندارد" نادیده بگیره و بگه اعمالت باطله؟

سوال دوم: حالا شما فرض کنید، (این درباره خودمه) شخصی نخواد که "یک" مرجع تقلید داشته باشه. این شخص دوست داره برای مسائل شرعی و ...، نظر اکثر مراجع رو مطلع بشه (یا با خوندن رساله هاشون یا رفتن به سایتشون یا پرس و جو و خلاصه روش های مختلف) و بعد با تصمیم و عقل خودش بسنجه که کدوم میتونه مناسب باشه و بعد بگه فرض مثال آیت الله فلانی نظر خوبی داره و کاری که من میکنم شبیه گفته ایشونه یا دوست دارم که شبیه ایشون انجام بدم چون به نظرم به حقه.

خب چنین کسی چرا باید اعمالش باطل باشه؟ توجه بفرمایین، این شخص نمیگه "مراجع تقلید کشک تشریف دارن(بنابر تهمتی که شخص محترم به من زدن این جمله رو به کار بردم)" و خودش واسه خودش قرآن و روایات و ... رو تفسیر نمیکنه که بعد بخواد بهشون عمل کنه(تا یک شخصی از راه برسه و انگ گمراه بزنه و بره)، بلکه میگه من عقلا نمی پسندم که فقط به یک مرجع بسنده کنم. بلکه میخوام که نظر اکثریت تا اونجا که بتونم رو ببینم و بعد انتخاب کنم که کدوم بیشتر عقلانی به نظر میرسه.

آیا واقعا از نظر عقلی چنین مسئله ای اشتباهه؟

یک توضیحی و دفاعی درباره ی این نوع طرز تفکر برای شما دارم:

ببینین فرض مثال، نظر یک فیلسوف آلمانی بر یه چیزه، نظر یه فیلسوف فرانسوی بر یه چیز دیگه... و خب صراحتا مکاتب مختلف فلسفی-سیاسی حرف های متنوع و تفکرات مختلفی رو بیان میکنن. حالا شما فکر کن بیاین، با مطالعه ی اکثر آثار، جمع آوریشون و مقایسه ی بین مفاهیم و مطالب مذکور در هر مکتب و ریشه، به یک نتیجه که به نظر شما با جهان بینی و منطق شما یکسو هست برسین. آیا این روش مفید تر هست یا اینکه من بگم پیرو فرض مثال مارکس هستم و بس! هرچی او میگوید حق است.

من واقعا چنین کاری رو در حد محدود ترش انجام دادم و دیدم که با تجمع نظرات فیلسوفان (معاصر بیشتر) به نظراتی میرسیم که سخن حق دارن ! یعنی حتی میتونن در راستای اثبات خدا و مسائل دینی قرار بگیرن. خب چرا وقتی چنین کاری چنین نتیجه ی خوبی میده رو نباید انجام داد؟
برای همینه که من روی اوردم به روش تلفیق. درباره ی مراجع هم به همین شیوه. من فرض مثال مشکل دارم درباره ی فلان موضوع و فکر میکنم که خودم به تنهایی نمیتونم جواب مناسبی بدم یا اصلا برای اینکه بتونم به جواب برسم، نیازمندم که نظر مراجع رو مطلع بشم. در این حالت به جای اینکه بیام ببینم فقط مثلا آیت الله مکارم شیرازی چی گفته، میرم میبینم علاوه بر ایشون بقیه چی گفتن. و بعد نتیجه گیری میکنم از بین گفته هاشون که کدوم صحیحه.

نگاه کنین این دقیقا عین همون کار بقیه هست، بقیه هم حق انتخاب دارن که مرجعی که میخوان رو انتخاب کنن. منم همینکارو میکنم. اما بقیه (بقیه که میگم منظورم همه نیست، منظورم متدین هایی هست که از چنین روشی جلو میرن) به طور مطلق یک شخص رو انتخاب میکنن که همیشه ازش پیروی کنن. اما من برای هر موضوعی که برام علامت سواله، نظر اونی که میخوام رو انتخاب میکنم.

فرض مثال در موقع قنوت فارسی خوندن از نظر این مراجع جایزه:
آیت الله خامنه ای،آیت الله اراکی، آیت الله بهجت، و در همون تایپیک گفتن که آیت الله مظاهری.

و کسانی مثل آیت الله تبریزی، آیت الله خویی، آیت الله سیستانی گفتن که مشکلی نداره اما وظیفه قنوتی به غیر عربی اشکال داره یا ادا نمیشه. در صورتی که من دعاهایم که به فارسی بوده در زمان قنوت (مثال هم زده بودم سه تا که بیشتر از اون رخ داده) به تحقق رسیده. خب این نشون دهنده ی اینه که آیت الله خامنه ای و ایت الله اراکی و آیت الله مظاهری و آیت الله بهجت درست میگفتن.

بعد از طرفی فرض مثال درباره ی نشان دادن چهره ی پیامبر و ائمه در یک بازی رایانه ای از آیت الله خامنه ای استفتا میگیرم. و ایشون بنابر شرایطی میگه صحیحه و مانعی نداره. (درصورتی که ممکنه خیلی ها بگن نه، جایز نیست)

خب چه مانعی داره برای مسائل مختلف به نظرات مراجع مختلف نگاه کنم و اونی که به نظر عقلانی (منظور از عقل، عقلِ شخص هست) میرسه رو انتخاب کنم؟

ممنونم از شما و منتظر پاسختون می مونم.

انواع تعلیم و تربیت دینی و تفاوت های آنها

سلام سوال زیر رو قبلا مطرح کردم و دوستان ارجاع دادن که در این تالار مطرح کنم تا کارشناس اخلاق رسیدگی کنن ،سوالم این هست:
آیا تعلیم و تربیت دینی شکل دادنی، تحمیل کردنی یا تقلید کردنی است؟ چه تفاوتی باهم دارند؟

تشکر

رجوع، در فتوای مجتهد زنده

سلام و احترام خدمت اساتید محترم و تشکر از زحمات شما.
سوال من در بخش احکام شرعی و تقلید است.
آیا وقتی مرجع تقلیدی دارم که زنده هست، میتوانم در یک حکم خاص که ایشان (مرجع تقلید اصلی خودم) فتوا دارند، به مرجع تقلید زنده دیگری رجوع کنم؟
مرجع: آیت الله خامنه ای
با تشکر

پیروی از حدیث یا تحمیل حدیث؟

انجمن: 

[=&amp] با سلام[/]

[=&amp]به ما گفته شده است که یک انسان باید احکام دینی خودش را بلد باشد و سه راه در پیش روی ما گذاشته اند :[/]

[=&amp]یا از مجتهد عالم یا اعلم تقلید کنیم.[/]

[=&amp]یا خودمان مجتهد ( کلی یا جزئی) شویم.[/]

[=&amp]یا احتیاط کنیم.[/]

[=&amp]و هم چنین گفته اند منابع دینی ما عبارت است از :[/]

[=&amp]کتاب، سنت، عقل و اجماع ( کاشف از قول یا فعل معصوم)[/]

[=&amp]و هم چنین گفته اند که [/]

[=&amp]سنت از طریق روایات و احادیث کشف میشوند.[/]

[=&amp]و نیز گفته اند که [/]

[=&amp]احادیث متواتر، قطعی الصدور هستند و احادیث غیر متواتر ظنی الصدور.[/]

[=&amp]و باز احادیث غیر متواتر باید از جهت سند و محتوا بررسی شوند تا حدیث ظنی معتبر را به دست آوریم.[/]

[=&amp]و نیز گفته اند[/]

[=&amp]احادیث ظنی معتبر، به دلیل سیره عقلا و کتاب و سنت ، حجت هستند.[/]

[=&amp]حال در این مسیر با یک معضل روبرو هستیم به نام[/]

[=&amp]اختلاف در اجتهاد [/]

[=&amp]( که تمام جامعه مسلمانان را در بر میگیرد با تفاوت های بسیار که طیف وسیعی از حلال و حرام ها و عبادات را در بر میگیرد.)[/]

[=&amp]از طرفی گفته شده است که اجتهاد هر کس برای خودش و مقلدان او، حجت است. اینجا معضل دیگری رخ می نماید.[/]

[=&amp]تعارض و تزاحم بین این اجتهاد ها ایجاد می شود. [/]

[=&amp]( آیا در تزاحم و تقابل بین اجتهاد مجتهدان باز هم اجتهادشان برایشان حجت است ؟ یا ظلم است ؟ )[/]

[=&amp]حال سوالات اصلی این است که :[/]

[=&amp]یک مجتهد بر اساس منابع ظنی یا قطعی، به احکامی دست می یابد و این احکام را به خداوند نسبت می دهد. مثلا گفته میشود تمام آلات موسیقی حرام است. یا گفته میشود ریش تراشی حرام است یا گفته میشود علت حکم عده، عدم الحمل است و ...[/]

[=&amp]سوال اول : اگر قبول کنیم که بخش اعظمی از این احکام از منابع ظنی الصدور هستند آیا مجتهد می تواند به صورت قطعی این احکام را به خداوند نسبت بدهد ؟[/]

[=&amp]سوال دوم : آیا یک مجتهد می توند احکام استنتاجی خود را به دیگران تحمیل کند ؟ یا دیگران را قضاوت کند ؟ مثلا بگوید فلانی کار حرام انجام داده است ؟ یا مثلا بگوید فلانی باید تعزیر شود ؟ [/]

[=&amp]آیا مقلدان یک مجتهد می توانند بنا به رساله ی یک مجتهد ، نظر او را بر دیگران تحمیل کنند یا به دیگران نسبت فعل حرام بدهند ؟[/]

[=&amp]آیا در این موارد باز هم مجتهد می تواند بگوید افعال من حجت هستند ؟ یا اینکه فعل مجتهد، مصداق بارز ظلم و تحمیل اجتهاد خودش است ؟[/]

آیا می توان فتوای مورد علاقه را از بین چند مرجع انتخاب کرد؟

[="Black"]سلام
سوالی داشتم که شخصی برای انتخاب مرجع اعلم از آن سه راهی که وجود دارد اقدام می کند و به سه مرجع می رسد و تحقیقش را هم ادامه می دهد اما دلیلی پیدا نمی کند که کدام یک از این سه مرجع اعلم هستند و کسانی که برای اعلمیت آن سه مرجع دلیل می آورند تمام دلایلشان از نظر آن شخص مورد قبول است و از جهتی صحیح است و مقلد در نهایت به نتیجه نمی رسد کدام یک حقیقتا اعلم هستند اما می داند این سه نفر نسبت به بقیه مراجع علم بیشتری دارند.
حالا آیا این شخص می تواند فتوای این سه مرجع را در یک موضوع ببیند و هر کدام طبق برداشت مقلد از دین مطابق واقع بود را انتخاب کند؟ (مقلد مجتهد نیست اما چیزی از برخی از مجتهدین کم ندارد و تا حدودی با روش اجتهاد آشناست)(البته اعتماد به نفس بالایی هم دارد:Cheshmak:)
سه مرجع آیات عظام سیستانی و خامنه ای و وحید خراسانی هستند.
[/]

مجموعه سوالات شرعی درباره تقلید

خسته نباشید دوستان
من چندتا سوال داشتم که واقعا داره اذیتم میکنه و رو زندگیم تاثیر گذاشته
من مرجعم اقای مکارم شیرازی هستش
اولا که من ایشون رو همینجوری تو 15 , 16 سالگی انتخاب کردم چون شنیده بودم اسون گیر هستن !!! الان اینجوری نستما اون موقع نگاهم به دین این شکلی بود
الان درسته من بدون تحقیق خاصی مقلد ایشون هستم؟
دوما که خیلی خیلی هم مهمه
من وقتی در مورد مسئله ای که از مسائل روز هم هست (مثل کپی رایت یا انواع موسیقی یا ... نه که چیزهایی مثل نماز و روزه) با درصد بالای اطمینان و با توجه به شناختم به خودم و اون مسئله نظری دارم مثلا میدونم که گناهه یا گناه نیست
تو این موارد باید از مرجعه سوال کنم اصالا؟
یعنی اصلا تو این مسائل باید تقلید کرد؟
ممنون میشم اینا رو جواب بدید واقعا روشون گیرم
حالا ایشالا تو ادامه سوال های دیگه ام دارم که بپرسم
منتهی این دوتا به خصوصصصص دومی خیلییییییییی برام مهمه و اضطراری ممنون میشم سریعتر لطفتون رو در حقم تموم کنید

عدول به مرجع مساوی

سلام. در دوران دبیرستان پس از پرسش از معلم دین و زندگی (ایشان فرد مومن و خوبی هستند) آیت الله وحید خراسانی را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کرده بودم. در دوران دانشگاه در اثر توصیه‌ی مشاور دانشگاه و نظر دوستان و همچنین، با توجه به اینکه مقام معظم رهبری ولی فقیه هستند و نام ایشان در لیست مراجع اعلم تهیه شده توسط جامعه‌ی مدرسین وجود دارد (پس با آیت الله وحید مساوی هستند)، ایشان را به عنوان مرجع تقلید جدید انتخاب کردم و چند سالی است که از ایشان تقلید میکنم.
جدیداً متوجه شده ام که هم آیت الله وحید و هم مقام معظم رهبری عدول به مرجع مساوی را جایز نمی دانند (البته مقام معظم رهبری احتیاط کرده اند). حال سؤال بنده این است که مرجع تقلید من در حال حاضر کدام یکی از این بزرگان است؟
با تشکر

آیا فقط مراجع مورد تایید جامعه مدرسین اعلم هستند؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام

من در مورد اعلمیت آیت الله محمد ابراهیم جناتی تحقیق می کردم

اما بالاخره با تحقیق از هزار و یک نفر به هیچ نتیجه ای نرسیدم
از هر کس پرسیدم گفتن نمیشناسیم ُ یا گفتن نمیتونیم نظر بدیم ُ یا اصلا ما عادل نیستیم که
تا اونجایی که میدونم وقتی که اعلم ترین مرجع وجود نداشته باشه (در اعلمیت همه در یک سطح باشن) باید از مرجعی که اعلمیتش تصدیق میشه تقلید کرد
تعصب خاصی رو تقلید از یک نفر ندارم ولی از هر کس می پرسم میگن فقط اعلمیت مراجع مورد تایید جامعه مدرسین رو قبول داریم (پس این همه مرجع دیگه اعلمیتشون چی میشه؟


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol: