جان دادن
توضیح درباره دو بال خوف و رجا
ارسال شده توسط MeHraNZO313 در دوشنبه, ۱۳۹۶/۱۲/۰۷ - ۱۴:۲۱با عرض سلام و احترام،
این حدیث از دو بال خوف و رجا، جز خوف برای من باقی نگذاشته.
مگر غیر این هست که امام صادق (ع) فرمودند که قبض روح مومن مانند بوییدن گل هست؟
و مگر غیر این هست که ازرائیل با روی خوش و گلی برای مومنین ظاهر خواهد شد؟
و مگر غیر این است که مومن بعد مرگ 14 معصوم (ع) و یا امام علی (ع) را در کنار خود خواهد دید؟ و حضرت سفارش فرد مرده رو به ملک نمیکند؟
در این حدیث، شخص مرحوم که از عالم اموات بازگشته، خود رو مومنی بی نقص معرفی میکنه اما اتفاقاتی که بر وی حادث شده، طبق روایات دیگر بر افراد بی دین یا سهل انگار حادث خواهد شد، برای مثال در کلام امام صادق (ع) مرگ فرد بی دین یا کسی که بدرستی دینداری نکرده، مانند آن هست که یک بوته خار رو از گلویش بیرون بکشند.
میخواستم نظر کارشناسان محترم رو در این باره بدونم. ممنونم.
متن حدیث:
آیا قضیه جان دادن فردی در هنگام تلاوت قرآن توسط استاد عبدالباسط صحت دارد؟
ارسال شده توسط ++Hadi++ در پنجشنبه, ۱۳۹۶/۰۳/۲۵ - ۱۵:۳۷سلام
بنده شنیده بودم سال 1954 در کاظمین در حرم حضرت امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) استاد مرحوم عبد الباسط بزرگ (ره)، یکی از شاهکارهای تاریخی تلاوت قرآن مجید را با خواندن آیات پایانی سوره حشر و سوره تکویر و آیه های پایانی سوره فجر خلق کردند و پس از چهارمین بار تلاوت آیه لو انزلنا هذا القرآن... که در دستگاه حجاز تلاوت کردند، سر و صدایی بلند شد که علت اون، جان دادن فردی بر اثر شنیدن این آیه بوده که (هر 4 بار)با زیبایی هر چه تمام تر توسط استاد مرحوم تلاوت شده بود.
از طرفی افرادی گفته اند که این صدا به جهت ورود پارشاه زمان عراق بوده...فکر می کنم اوایل ماه مبارک رمضان آن سال و به جهت وفات مادر پادشاه زمان عراق یا ...بوده..
در شرایطی که وقتی از استادی به نام استاد صفری این مورد رو پرسیدم، ایشون فرمودند ظاهرا فرزند مرحوم در وب سایت استاد عبد الباسط گفته بودند در یکی از تلاوت های استاد عبد الباسط، فردی با استماع آیه ای جان داد.
می شه اساتید محترم یا کاربرانی که در این زمینه اطلاعاتی دارند، صحت یا سقم بحث جان دادن اون فرد رو بفرمایند.
با وجود اینکه جان دادن در حین تلاوت قرآن یا ادعیه و اذکار در زمان حضرت دادوود نبی (ع) و پیامبر اکرم (ص) و امیر المومنین علی (ع) و ... در تاریخ اومده...
این هم تصویری به جا مانده از اون تلاوت که در پایان جلسه گرفته شد:
با تشکر
ناگهان بانگی بر آمد خواجه مُرد . . . .نگاه شما به مرگ چگونه است؟
ارسال شده توسط استاد در سهشنبه, ۱۳۹۲/۱۲/۰۶ - ۱۱:۵۲بسمه تعالی
می گویند مرگ شتری است درب خانه ی همه می نشیند،راست می گویند اما آیا ما آمادگی برای این سفر داریم؟
نکته مهمتر که مغفول هم مانده است اینکه آیا ما آنچنان که باید نسبت به مرگ شناخت و معرفت داریم؟اگر داشتیم یقینا به آن اهمیت شایسته ای داده و در فکر تدارک آن بودیم.
این تاپیک را با ذکر احادیثی که بسیار جای تفکر دارند شروع می کنم،امید آنکه توشه ای به سوی معارف الهی برگیریم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
برترين بى رغبتى به دنيا، ياد مرگ است. برترين عبادت، ياد مرگ است و برترين انديشيدن، ياد مرگ است. پس، هر كه ياد مرگ وجودش را پر كند، گور خود را باغى از باغ هاى بهشت بيابد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ وقتى از ايشان سؤال شد :
آيا كسى با شهدا محشور مى شود؟ ـ فرمود : آرى، كسى كه شبانه روز بيست مرتبه مرگ را ياد كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ چون بر انجمنى گذشت كه در آن صداى خنده بلند بود ـ فرمود:
انجمن خود را با ياد مكدّر كننده خوشى ها بياميزيد. عرض كردند : مكدّر كننده خوشى ها چيست؟ فرمود : مرگ.
امام على عليه السلام :
به ياد آوريد آن بر هم زننده خوشى ها و منغّص كننده عيش ها و دعوتگر پراكندگى را. ياد كنيد آن از هم پاشنده انجمن ها و دور كننده آرزوها و نزديك كننده مرگ ها و اعلام كننده جدايى و پراكندگى را.
امام على عليه السلام :
هركه به ياد مرگ باشد، از دنيا به اندك خشنود شود.
امام على عليه السلام :
چگونه مرگ را فراموش مى كنى در حالى كه نشانه هايش به تو تذكّر مى دهند؟!
امام على عليه السلام :
شما را سفارش مى كنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد. چگونه از چيزى غافليد كه او از شما غافل نيست و چگونه به كسى چشم طمع دوخته ايد كه به شما مهلت نمى دهد! مردگانى كه مشاهده كرده ايد خود واعظانى هستند كه شما را از هر واعظى بى نياز مى كنند.
امام صادق عليه السلام :
ياد مرگ، خواهش هاى نفس را مى ميراند و رويشگاه هاى غفلت را ريشه كن مى كند و دل را با وعده هاى خدا نيرو مى بخشد و طبع را نازك مى سازد و پرچم هاى هوس را درهم مى شكند و آتش آزمندى را خاموش مى سازد و دنيا را در نظر كوچك مى كند.
امام هادى عليه السلام :
به يادآور آن هنگامى را كه پيش روى خانواده ات در بستر مرگ افتاده اى و نه طبيبى مى تواند جلو مردنت را بگيرد و نه دوستى به كارت مى آيد.
بحار الأنوار : در زبور آمده است : هر كه خود را از مرگ بترساند، دنيا در نظرش بى مقدار شود.