چرا خداحافظی ثواب ندارد؟
ارسال شده توسط رسانه در سهشنبه, ۱۳۹۸/۰۲/۱۰ - ۰۵:۵۷
سلام خدا قوت.
دختر بچه ۷ساله پرسیده: چرا سلام دادن ثواب داره ولی خداحافظی ثواب نداره؟
چطوری جوابشو بدم؟
با تشکر
سلام خدا قوت.
دختر بچه ۷ساله پرسیده: چرا سلام دادن ثواب داره ولی خداحافظی ثواب نداره؟
چطوری جوابشو بدم؟
با تشکر
سلام
از امام علی علیه السلام نقل شده که ایشان از سلام کردن به زنان جوان اجتناب میکردند.
سئوال: زن جوان در این موضوع به چه سنی گفته میشود؟ آیا تشخیص با خود مرد است؟ زن متاهل و مجرد فرقی میکند؟
سئوال: از لحاظ اخلاقی در موارد زیر چگونه باید عمل کرد که سلام نکردن حمل بر بیادبی یا بد اخلاق بودن مرد نشود؟
1- ابتدا سلام کردن یک کارمند به همکاران زن در یک اداره ،
2- ابتدا سلام کردن یک پزشک به همکاران زن و بیماران زن در یک بیمارستان ،
3- ابتدا سلام کردن یک استاد به دانشجو ی دختر در یک دانشگاه ،
4- ابتدا سلام کردن یک مرد به زن همسایهی واحد های مجاور هم در یک آپارتمان ،
5- ابتدا سلام کردن یک مهمان یا میزبان مرد به زنان در یک میهمانی،
6- سلام کردن یک کاربر مرد به یک کاربر زن در یک وب سایت گفتگو نظیر اسک دین.
سئوال: اگر زنی در یکی از شش حالت بالا به دیگران از سلام نکردن مردی ابراز ناراحتی کرد وظیفه آن مرد چیست؟
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: آیا میان دو برده که برادر هستند یا مادر و فرزند هستند می توان جدایی انداخت؟ فرمود: نه، حرام است مگر خودشان بخواهند. (من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۱۹) امام صادق(ع): هرکه به برده ای فحش بدهد شلاق می خورد. (تهذیب الاحکام، ج ۱۰، ص ۷۱) رسول خدا(ص): خداوند هر گناهی را می بخشد مگر کسی که منکر مهریه شود یا مزد کارگر را ندهد یا شخص آزاد را بفروشد. (مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۳۷۸) امام علی(ع) در نامه به امام حسن(ع) چنین نگاشت: برده ها را نیکو تربیت کن. اگر یکی از آنها مرتکب جرمی شد، از او در گذر زیرا عفو با قدرت بهتر از کتک زدن به جاندار است. (کنز العمال، ج ۱۶، ص ۱۸۳) خادمان امام ابوالحسن(ع) می گویند: آن حضرت به ما فرموده بود: هرگاه در حال غذا خوردن بودید و رسیدم، بلند نشوید مگر غذا خوردنتان تمام شود.
گاه می شد که آن حضرت بعضی از ما را صدا می زد، وقتی به او می گفتند که آنها مشغول غذا خوردن هستند، می فرمود: رها کنید تا غذا خوردنشان تمام شود. (بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۴۱) رسول اللَّه(ص): غذا و لباس برده باید در سطح معمول باشد و نباید به کاری که در توانش نیست، مجبور گردد. (کنز العمال، ج ۹، ص ۷۸) اگر بردگان، رسول خدا(ص) را به غذا دعوت می کردند، قبول می کرد. (کنز العمال، ج ۷، ص ۹۸) رسول اللَّه(ص): از هر آنچه می خورید به برده هایتان بدهید و از هرآنچه خود می پوشید به آنها هم بپوشانید. اگر خلافی مرتکب شدند که نخواستید از آن بگذرید، آنها را بفروشید ولی مجازاتشان نکنید. (کنز العمال، ج ۹، ص ۷۳) امام صادق(ع): رسول خدا(ص) فرمود: میخواهید بدترین مردم را به شما معرفی کنم؟ گفتند: بله ای رسول خدا.
یکی از آنها را کسی معرفی کرد که بنده اش را بزند. (بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۱۴۱) رسول اللَّه(ص): هرکس کنیزی داشته باشد که او را خوب ادب کند و دانش به او بیاموزد سپس آزادش کرده به ازدواج در آورد، دو پاداش دارد. (السنن الکبرى ، ج ۷، ص ۱۲۸) روزی امام علی(ع) با غلامش قنبر به بازار رفت. حضرت دو پیراهن یکی به دو درهم و دیگری به سه درهم خرید و به قنبر فرمود: پیراهن سه درهمی را تو بردار. قنبر گفت: تو به منبر می روی و با مردم بیش تر سر و کار داری، سزاوار است پیراهن بهتر را شما بپوشید. حضرت فرمود: ای قنبر، تو جوان هستی و باید مانند جوانان باشی. من از خدا شرم می کنم لباسی بهتر از تو بپوشم. (بحار الانوار، ج ۷۱، ص ص ۱۴۴) شخصی از امام باقر(ع) پرسید: آیا می توان پشت سر برده نماز خواند؟ فرمود: ایرادی ندارد اگر به مسائل دینی آگاه است و آگاه تر از او در آنجا نیست. (کافی، ج ۳، ص ۳۷۵) از امام صادق(ع) پرسیدند: آیا گواهی برده جایز است؟ فرمود: بله. (تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۴۸) ابومسعود انصاری می گوید: داشتم غلامم را می زدم که صدایی از پشت سر شنیدم که می گفت: بدان ابومسعود، بدان ابومسعود که قدرت خدا بر تو بیشتر از قدرت تو بر برده است.
وقتی به پشت سر نگاه کردم دیدم پیامبر(ص) است. گفتم: ای رسول خدا، او را برای خدا آزاد کردم. فرمود: اگر چنین نمی کردی، دری از آتش به روی تو باز می شد. (مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص ۲۹) از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) در مورد برده ای پرسیدند که امام جماعت عده ای می شود که به امامت او راضی هستند و بیش از همه قرآن می خواند. فرمود: ایراد ندارد. (تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۲۹) رسول خدا(ص): بهترین شما خوشرفتارترین شما با بردگان است. (کنز العمال، ج ۹، ص ۷۶)
9. چرا اسلام مجوز هم خوابی با کنیز را بدون عقد و بدون رضایت و بدون مهریه داده است؟
وقتی کسی در خانه اش قبلا با کنیزش طبق قوانین خودشان رابطه ی جنسی داشته است و از هم دیگر لذت برده اند ، حال اگر بخواهیم بگوییم که رابطه ی جنسی از این به بعد ممنوع است باید آنها را از همدیگر جدا کنیم ولی اینکه بخواهیم آنها را در یک خانه نگه داریم و با اینکه آنها قبلا بر همه ی بدن یکدیگر اشراف داشته اند آنها را از لحاظ جنسی بر یکدیگر حرام کنیم عملا قانونی صادر کرده ایم که انجام دادن آن ممکن نیست. اصلا اگر کنیزی بچه دار میشد زمینه آزادی اش فراهم میشد و خودش و فرزندش از مالکیت مولی خارج میشدند.
به این نکته نیز توجه شود رابطه ی جنسی مولی با کنیز در آن زمان نوعی کسر شأن برای مولی بوده است چون کنیز شخصیت درجه ی دوم جامعه محسوب می شده است و افراد معمولا دوست ندارند که با شخصیت درجه ی دوم جامعه رابطه داشته باشند و به همین خاطر است که در آیه ۲۵ سوره نساء خداوند ازدواج با کنیز را در صورتی پیشنهاد می دهد که افراد نتوانند ازدواج طبیعی داشته باشند و تازه چون ازدواج با کنیز دارای سختی های مربوط به خودش می باشد آنها را به صبر تشویق می کند. پس طبق معمول ، این کنیز است که خواستار رابطه با مولی است نه برعکس. بنابراین بر خلاف آنکه در تصور ما این است که رابطه ی جنسی با کنیز نوعی بی احترامی به او محسوب می شود اتفاقا مولاها در آن روزگار این گونه نبوده است که برای رابطه ی جنسی با کنیز سر و دست بشکنند. از آن طرف شخصیت درجه ی دوم جامعه برایش بسیار خوب است که زیردست شخصیت درجه ی اول جامعه باشد. امروزه بسیاری از زنان حاضرند تحت سرپرستی یک مهندس قرار گیرند و حتی آقای مهندس از آنها بهره ی جنسی ببرد. این آقای مهندس است که کسر شأن خود می داند با هر زنی رابطه داشته باشد. امروزه اصلا بسیاری از زنان مطلقه خودشان خواستار رابطه ی جنسی هستند. پس اینکه کسی بگوید کنیزان خواستار رابطه ی جنسی نبوده اند واقع گرایانه نیست.
ترجمه : و از شما کسى که به سبب تنگدستى نتواند با زنان آزاد مؤمن ازدواج کند، با کنیزان جوان با ایمانتان [ازدواج کنید]. و خدا به ایمان شما داناتر است از یکدیگر، پس با کنیزان با اجازه صاحبانشان ازدواج کنید، و مهریه آنان را به طور شایسته و پسندیده به خودشان بپردازید.(سوره نسا آیه 25) همانطور که میبینید اینطور نبوده که مردان برای ارتباط با کنیزان سر و دست بشکنند برای همین خدا دستور میدهد اگر پول ندارید با کنیزان با ایمان اردواج کنید
ترجمه : و [ازدواج با] زنان شوهردار [بر شما حرام شده است] مگر زنانى که ملک یمین شما هستند و زنان دیگر غیر از این [زنانى که حرمت ازدواج با آنان بیان شد] براى شما حلال است، که آنان را با [هزینه کردن] اموالتان [به عنوان ازدواج] بخواهید. (نساء-۲۴) طبق توضیحاتی که در طول بحث دادیم می فهمیم که مراد از استثناء ملک یمین از زنان شوهر دار این است که کنیزان ممکن است دارای شوهر باشند و قبل از کنیز شدن ، شوهر داشته باشند و مثلا وقتی از آفریقا آورده شده اند در آنجا شوهر داشته اند. و اما حال که کنیز شده اند با اینکه در واقع شوهر دار هستند ولی می توان با آنها ازدواج کرد چرا که کنیز شدنشان در حکم طلاق از شوهر است. این حکم البته حکمی عقلانی است چرا که بالاخره کسی که در آن زمان کنیز می شد عملا دیگر نمی توانست به شوهر خود بازگردد. حال آیا باید چنین شخصی تا آخر عمر از شوهر کردن منع شود؟ در اینجا دین انعطافی به خرج داده است و کنیز شدن او را در حکم طلاق از همسر سابق قرار داده است تا بتواند ازدواج کند. پس این حکم اسلام نه تنها به ضرر کنیز نیست بلکه به نفع اوست چون با این حکم ، تازه به سر و سامان می رسد و مهریه و نفقه نیز دریافت می کند. این نکته را باز ذکر کنم که کنیز از طریق جنگ و اسیر شدن کنیز نمیشود و ترجمه هایی در واقع کلمه "ملکت ایمانکم" را تفسیر (نه ترجمه) میکنند مردود هستند. معنی ملکت ایمانکم واضح است = مالک پیمان ها نه غنیمت جنگ یا کسی که از راه اسارت کنیز میشود
یک نکته ظریف خارج از بحث :
همانطور که در بالا توضیح دادم خداوند بردگان را با "ملکت ایمانکم" خطاب کرده در حالی میتوانست بگوید التي تملكها یا الفاظ دیگری که بگوید شما مالک آن افراد هستید اما خداوند مالکیت را به "پیمان و عهد" نسبت داده یعنی گفته شما مالک آنها نیستید بلکه عهد و پیمان شما مالک آنهاست و این نکته ای است که خداوند شخصی را مالک شخص دیگری نمیگرداند.
سلام علیکم
در رابطه با شنوا بودن شهدای احد تا روز قیامت روایتی را حاکم نیشابوری نقل نموده خواستم آنرا بررسی سندی فرمائید.
«...أَشْهَدُ أَنَّ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، فَأْتُوهُمْ وَزُورُوهُمْ، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا رَدُّوا عَلَيْهِ».
گفته شده ذهبی این روایت را رد نموده، آیا در صورت چنین امری این روایت مشکل دار نمی شود؟
متشکرم.
سلام
بنده چند تا سوال از کارشناس محترم داشتم که امیدوارم به تکتکشون جواب بدن:
1:من بعد از سلام دادن(بعد از و رحمه الله و برکاته ) صلوات می فرستم بعدش دستمو میارم بالا 3 تا تکبیر می گم.ولی تقریبا ندیدم کسی اینکارو کنه .کار من اشتباهه؟
درستش کدومه؟
2.فلسفه ی کشیدن دست ها رو زانو بعد از سلام نماز چیه؟
3.3تا تکبیر بعد از نماز جزو تسیحات حضرت زهرا(س) حساب میشه؟
4.من بعد از تسبحات حضرات زهرا یک لااله الا اله می گم.از ثواب تسبیحات حضرت زهرا که کم نمیشه؟
چون می دونم اگه تو خود این تسبیح تعداد کم وزیاد شه درست نیست ,واسه همین این سوال برام پیش اومد.
5.دیدم که امام جماعت اول نیت می کنه بعد دستشو میاره بالا و همرمان تکبیر می گه و بعدش بلافاصه میاره پایین.اما من اول دستمو میارم بالا , وقتی دستم اومد بالا نیت می کنم , بعدش دستمو میارم پایینو و همزمان تکبیر میگم.کدوم درستره؟
6.من بعد از سجده هام همزمان که سرمو میارم بالا الله و اکبر می گم,کار من درسته یا اینکه و قتی سرمو آوردم بالا و کامل نشستم(بی حرکت شدم)تکبیرو بگم؟
7.بعد از هر سجده باید تکبیر گفت؟چندتا؟
ببخشیدکه زیاد شد
نظر چندین مرجعو می خواستم.
واقعا ازتون ممنونم.
با نام و یاد دوست
سلام
یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود
لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:
با سلام
دختری 32 هستم وبسیار مقید به دین ولی مدتی است حالت شهوتی دارم
از طرفی فعلا امکان ازدواج ندارم چه کنم تا هم از گناه دور بمانم و هم اینکه دچار وسواس نشوم؟
لطفا راهنماییم کنید
ممنون
با تشکر
در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:
با سلام
اگر کسی سهوا در رکعت اول نماز تشهد بخواند یا در رکعت دوم نماز چهر رکعتی سلام دهد(تشهد و سلام را در جایی که لازم نیست بیان کند)
نمازش چگونه است؟
و اگر سجده سهو بر او واجب می شود چه مقدار از تشهد و سلام ملاک خواندن آنهاست؟(مثلا یک کلمه ,جمله اول یا....)
(مرجع آیت الله خامنه ای)
ببخشید ما در نماز در سلام دوم و سوم دقیقا به چه کسانی سلام می فرستیم و اینکه در سلام دوم ، سلام بر ما و سلام بر بندگان صالح دقیقا به چه کسانی است یعنی بندگان صالح چه کسانی هستند یعنی تمامی مسلمانان اعم از مسیحیان تحریف نشده و یهودیان تحریف نشده و ادیان الهی را هم شامل می شود یا فقط مسلمانان اسلام ناب محمدی است و اینکه در سلام سوم ، ما فقط سلام بر جمعیت نمازگزاران دین اسلام ناب محمدی می فرستیم یا اینکه مثل بالا تمامی مسلمانان ادیان الهی و یا ادیان ابراهیمی را هم شامل می شود و اینکه ایا سایر ادیان الهی نماز دارند یا نه و می خواستم بدانم مسلمان و ادیان الهی و ادیان توحیدی و ادیان ابراهیمی به چه کسانی اطلاق می شود با تشکر از شما...
«یکی از آداب دوست داشتنی سبک زندگی حسینی همین یاد کردن از عطش حضرت حسین سیدالشهداء، هنگام نوشیدن آب گواراست.
تصویر زیبایی است؛ جوانی را میبینی که مشغول یکی از امور گوناگون زندگی است؛ تحصیل یا ورزش و یا تفریح و سرگرمی و ... تشنهاش شده آب مینوشد! انگار همه چیز از شتاب میافتد، همه چیز رنگ میبازد و او آرام و با احساس و عاطفه میگوید: "سلام بر حسین" و "به فدای لب عطشان حسین" و یالعن میکند: "لعنَ اللهُ قاتلَ الحسین"
اینکه تاثیر این رفتار در ملکوتِ او و اطرافش و حتی نسلش دقیقا به چه میزان و مقدار است، از عهده عقل و دانش ما بر نمیآید اما مسلم است که برکتی شگرف، دنیا و آخرت او را تحت تاثیر قرار میدهد. این را از ثواب تکتک رفتارهای پر خیر و برکت او در این حال میشود حدس زد؛ اعم از ادب به امام حسین، یادآوری عطش و مظلومیت او، فرزندان و یارانش اما فقط حدس! چون خدای سبحان در مورد امام حسین سنگ تمام میگذارد و حد لطف و عنایت خدا به دوستدار حسین از عقول امثال من خارج است اما برای تقریب به ذهن روایتی معتبر را از کتاب شریف "کامل الزیارات" ابن قولویه قمی در باب ثواب یادکردن از عطش امام حسین علیهالسلام هنگام نوشیدن آب و لعن کردن قاتلانش تقدیم میکنم. به این امید که این رفتار حسنه را بیش از گذشته اِظهار و ترویج کنیم و ادب و عرضِ ارادتمان را به سیدالشهداء علیه السلام بیشتر و بیشتر کنیم.
حدیث از امام صادق علیه السلام است. حدّثنی محمدُ بن جعفر الرَزّاز الکوفی، عن محمدبن الحسین، عن الخشّاب، عن علی بن حسّان، عن عبدالرحمن بن کثیر، عن داود رقّی؛ قال: کنتُ عندَ ابی عبدالله (علیه السلام) إذ استسقی الماء، فلما شربه، رأیته؛ قد استعبر واغْرَ و رَقت عیناه بِدُمُوعِهِ
داود رقّی میگوید: من محضر امام صادق علیهالسلام مشرف بودم. حضرت، آب طلب کردند و همین که آب را نوشیدند دیدم امام منقلب شد و حالت گریه پیدا کرد و دو چشم مبارکش پر از اشک شد.
ثمّ قال لی: یا داود"لعنَ اللهُ قاتلَ الحسین"
سپس به من فرمودند: ای داوود خدا لعنت کند قاتل حسین را.
فَما من عبدٍ شرِبَ الماءَ، فَذکرَ الحسین (علیهالسلام) و لَعَنَ قاتلَه الّا کتب الله له مائة الف حسنة و حطّ عنه مائة الف سیئة و رفع له مائة الف درجة و کانّما أعتق مائة الف نسمة و حشره الله تعالی یوم القیامة ثلج الفؤاد
بندهای نیست که آب بنوشد و حسین علیهالسلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا صدهزار حسنه برایش مینویسد و صدهزار گناه از سیئات او را پاک میکند و او را صد هزار درجه معنوی بالا میبرد و با این عمل گویی او صد هزار برده را آزاد کرده و خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام (در آن محشر سوزان با دلی بسیار خُنک - ثلج الفؤاد - و نه جگری تفدیده) محشور میکند.
شاید اینها همه از اجابت دعای مادرش باشد.
صلی الله علیک یا اباعبدالله»