منشأ تشیع
ارسال شده توسط مسلمان ایرانی در شنبه, ۱۳۹۲/۰۹/۰۹ - ۲۲:۲۳سلام. برخی ادعا می کنند که تشیع در واقع حاصل مقاومت ایرانیان در برابر اسلام بوده است. پاسخ این شبهه چیست؟
سلام. برخی ادعا می کنند که تشیع در واقع حاصل مقاومت ایرانیان در برابر اسلام بوده است. پاسخ این شبهه چیست؟
به نام خالق بی همتا
زندگی عاشقانه و پاک حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها درسهای بزرگی به ما می آموزد که می توان با الگو گرفتن از زندگی ایشان راه و رسم همسرداری و زندگی مشترک را آموخت
با این تاپیک همراه باشید
درس هایی از این زندگی آسمانی و الهی را خواهیم نوشت :Gol:
با ساام
مدتی قبل فردی که سن زیاد و حتی مدرک تحصیلی بالایی هم داشت به ذکر نکته ای شبه بر انگیز اقدام کرد و سوال بزرگی برای اینجانب بوجود آورد و در صدد هستم این موضوع برایم حل شود.
وی اظهار نمود: علی (ع) قبل از ازدواج با فاطمه (ع) با دختری که ملقب به خواهر عمر یا کسی مشابه می نمود ازدواجی نموده و آن هم فقط در طی یک شب!!!!!! بدون اذن بزرگتر!!!!! این نکته به نظر من شدیدا مشکوک آمد. همچنین فرزندی به نام طالب حاصل این ازدواج بوده و به درخواست پیامبر این زن از حضرت جدا شده و فرزند او توسط دخت پیغمبر بزرگ شده اند!
می خواستم در این مورد من را یاری فرمایید.
با تشکر
سلام
کسی میتونه متن کامل قصیده هائیه به همراه یک ترجمه روان را قرار بده ...؟
-----------------
خیلی ممنون میشم :Gol::frind: :Gol:
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
حقیر چند وقتی است که بدنبال علوم غریبه در روایت میگردم . مطلبی هست که برایم مفهوم نیست و لذا سوالاتی ایجاد کرده که خدمت پاسخگوی محترم مطرح میکنم :
1- آیا تابوت عهد برای شیعیان معتبر است و مقدس است ؟
توضیح : در احتجاج این مطلب آمده که :
اما چون آن شافع العصات في العرصات رحل اقامت بمأمن عرفات انداخت پيك رب جليل علام امين الوحى جبرئيل عليه السّلام بخدمت رسول ايزد جميل آمد بعد از عرض تحيت و سلام و تهنيت از قبل خالق الانام گفت اى سيد الخواص و العام چون اجل شما نزديك و مواصلت تو بما اى حبيب بغايت قريب گشته بناء على هذا شما را مطلع و مخبر گردانم.
تو خوب تبليغ امر كه بحكم ايزد اكبر از امور ضروريه دين مبين بلكه از متممات شرع سيد المرسلين است و از آن مفر و محيص جايز و رخيص نيست بايد كه
بزودى در همين زمان در تجديد عهد و پيمان سعى و جهد فراوان نمائى و قيام بحكم و امر من فرمائى و نيز از آنچه علوم غريبه كه در نزد تو مودعست بلكه ميراث از انبياء كه پيش از شما در دار دنيا بودند با سلاح و تابوت و علامات و آيات كه از انبياى سابق بشما عايد و لاحق گرديد همه آن را تسليم وصى و خليفه تو و حجت بالغه من على بن ابى طالب عليه السّلام نمائى
2- امیرالمومنین در پاسخ به یهودی ای که کرامت استفاده از باد را از سلیمان نبی نقل کرده بود و با کرامت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم به قیاس گذاشته بود (در همان احتجاج ) چنین میفرمایند :
حضرت امير المؤمنين على (ع) فرمود:
كه يا يهودى آنچه در باب تسخير رياح بواسطه سليمان (ع) بيان نمودى چنان است ليكن اعطا و احسان كه حضرت واهب منان به خاتم پيغمبران نموده افضل از آنست زيرا كه آن سيد البشر از مسجد الحرام در وقتى كه روانه مسجد اقصى گرديد و آن مسافت و سير يكماه است و از آنجا سير و عروج بملكوت سموات كه مسافت پنجاه هزار ساله را هست تمامى اين مسافات بيغايات را در اقل از ثلث شب در هنگام معراج آن سيد العجم و العرب طى نموده
با این توصیف استفاده از علوم غریبه به چه کار نبی (ص) و ولیش (ع)می آمد ؟
ذكر بيان احوال سامرى و پيدا كردن گوساله بعلم ساحرى
اما حقايق احوال سامرى ضال على سبيل الاجمال كه ذكر آن مناسب اين محالست شرح و بيان آن بدين منوال است كه نام آن مرتد ابتر موسى بن ظفر است و آن مردود ضليل در ميان قوم بنى اسرائيل بوقوف علم كيميا بلكه بمعرفت و شناخت همه اشياء از علوم مثل رمل و هندسه و نجوم شهرت تمام و امتياز لا كلام داشت.
اكثر طلبه علوم آن قوم در پيش او تردد براى تحصيل علم رمل و حكمت و هندسه و نجوم ميكردند.
خلاصه كلام على سبيل الاستفهام و الاستعلام آنكه چون شدايد سختگيرى فرعون و تبعه او بقوم بنى اسرائيل از حد بيان و تفصيل و از حيز طاقت آن قوم ذليل متجاوز كردند قوم بنى اسرائيل بالتمام براى رفع و دفع آن شدايد و آلام بحضرت موسى عليه السّلام مستغاثى شدند.
آن پيغمبر عاليمقام چون مطلع بر تعدى و تسلط ظلمه لئام بود بعد از استجازه از مهيمن علام و بحكم اوامر قوم بسفر از آن مرز و بوم فرمود بنى اسرائيل امتثالا لامره العالى و احترازا من ظلم الفرعون الغاوى تمامى رجال و نسوان با اطفال و مماليك ايشان از بلده مصر برآمده روى به بيابان نهادند
همانطوریکه در نوشته هاو نقلهای قبلی عرض شد هم علی علیه السلام نبی اکرم را بی نیاز از استفاده از بادها که از کرامت حضرت سلیمان است توصیف مینماید و کرامات نبی را افضل توصیف میکند
هم علوم غریبه را که ( سامری ملعون از آن استفاده می نموده ) و حتی موسی علیه السلام هم هرگز بدان متوسل نشده و بکار نبرده ( والا حضرت سلیمان بایست مطلع میشد ) حضرت جبرئیل از نبی اکرم میخواهد که به همراه تابوت عهد و ... علی علیه السلام بدهد.
اما سوال :
الف : آیا این روایات که در رابطه با علوم غریبه و تابوت عهد است قوی هستند و محل استنادند ؟
ب: چرا وقتی خداوند در قرآن میفرمایند که الیس الله بکاف عبده و با نگین انگشتری حضرت سلیمان را پادشاه عالم جن می نماید برای نبی اکرم تابوت عهد و ابزار آلات دیگر را شایسته می داند؟
د : آیا استفاده از علوم غریبه توسط نبی اکرم و لی اش کرامت است ؟
باسپاس
یاحق
با سلام
1ـ مبارزه با بدعت ها
در دوران 25 سـاله حـكـومت سران سقيفه ، بدعت ها و دگرگونى هاى زيادى در احكام الهى پـديـد آورده بـودنـد كـه تـربـيـت اجـتـمـاعـى مـردم ، و بـازگـردانـدن امـت بـه ارزش هاى اصيل اسلامى ، يكى از مشكلات اجرائى حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام بود.
خليفه دوّم دستور داده بود، نماز مستحبى را مى شود به جماعت خواند.
وقـتـى امـام عـلى عـليـه السـّلام دسـتور داد كه نخوانند، اعتراض ها شروع شد، و فريادها بلند شد كه :
على عليه السّلام مى خواهد بر خلاف دستورات خليفه دوّم رفتار كند!!.
روزى كه على عليه السّلام خواست منبر پيامبر را در جاى خود قرار دهد، (همان جائى كه در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار داشت )،
مردم اعتراض كردند، و مانع شدند و فرياد كشيدند،
امـّا روزى كـه خـليـفـه اوّل و خـليـفـه دوّم مـى خـواسـتـنـد مـنـبـر رسول خدا صلى الله عليه و آله را از جاى خود بردارند كسى اعتراض نكرد.
ايـنـهـا نـشـان دهـنـده مـشـكـلات عـلى عـليـه السـّلام در سنّت گرائى و بازگشت به سنّت رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله اسـت ، چـون 25 سال مردم منحرف شدند، مسخ گرديدند، و احكام دين را تغيير دادند.1
باسلام
ابن شهر آشوب از عبدالواحد بن زيد نقل مى كند كه :
روزى در كـنـار كـعـبـه بـه عـبـادت مـشـغـول بـودم ، دختر كوچكى را ديدم كه خدا را به حقّ اميرالمؤ منين على عليه السّلام سوگند مى دهد،و نام و شخصيّت امام على عليه السّلام را در قالب الفاظ و عباراتى زيبا بيان مى دارد.
شگفت زده شدم ، پيش رفتم و پرسيدم :
اى دختر كوچك ، آيا تو خودت على عليه السّلام را مى شناسى ؟
پاسخ داد: آرى
چـگونه على را نمى شناسم در حاليكه از آن روز كه پدرم در صفّين به شهادت رسيد و مـا يـتـيـم شـديـم ، عـلى عـليـه السـّلام هـمـواره از مـا حال مى پرسيد و مشكلات ما را برطرف مى كرد.
روزى من به بيمارى (آبله ) دچار شدم ، و بينائى خود را از دست دادم .
مادر و خانواده مان سخت ناراحت بودند، كه حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به خانه ما آمد، مادرم مرا نزد امام على عليه السّلام برد و ماجرا را تعريف كرد.
حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـلى عـليـه السـّلام آهى كشيد و شعرى خواند و دست مبارك را بر صـورت مـن كـشـيد.
فورا چشمان من بينا شد و هم اكنون به خوبى اجسام را از فاصله هاى دور مى بينم ،
(آيا مى شود على عليه السّلام را نشناخت ؟!)1
ب ـ نقل عبدالواحد
عبدالواحد بن زيد نقل مى كند كه :
به زيارت حج رفتم ، در وقت طواف دختر پنج ساله اى ديدم كه پرده كعبه را گرفته ، به دخترى مثل خود مى گفت :
قسم به آنكه به وصايت رسول اللّه صلى الله عليه و آله انتخاب شد؛ميان مردم احكام خدا را يكسان اجرا مى كرد؛حجّتش بر ولايت آشكار و همسر فاطمه مرضيّه سلام الله عليها بود؛مطلب چنين و چنان نبود.
از ايـنـكه دخترى با آن كمى سنّ، على بن ابيطالب عليه السّلام را با آن اوصاف تعريف مى كرد در شگفت شدم كه اين سخنان بر اين دهان بزرگ است !!
گفتم : دخترم آن كيست كه اين اوصاف را داراست ؟
قالَت ذلِكَ وَاللّه عَلَمُ الاَعلامِ وَ بابُ الاَحكامِ وَ قَسيمُ الجَنَّةِ وَ النّار وَ رَبّانِىُّ هذِهِ الاُمَّة وَ رَاءسُ الاَئِمَّة ، اءَخـُو النَّبـِىَّ وَ وَصِيُّهُ وَ خَليفَتهُُفى اءُمَّتِه ذلِكَ اءَمِيرُالمُؤ مِنِين عَلِىُّ بنُ اءَبِى طالِب
گـفـت : او واللّه بـزرگ بـزرگـان ، و بـاب احـكام ، و قسمت كننده بهشت و دوزخ ، تربيت كـنـنـده ايـن امـّت ، اوّل امـامـان ، بـرادر و وصـىّ و جـانـشـيـن رسول اللّه عليه السّلام در ميان امّت ، او مولاى من اميرالمؤ منين على بن ابيطالب است .