جمع بندی آفات علمی و عملی سیر و سلوک
تبهای اولیه
[="Tahoma"]با سلام و ارادت و احترام خدمت کارشناس بزرگوار و کاربران گرامی
شخصی که در صراط سیر و سلوک قدم گذاشته از آفات آن هم در امان نیست و باید خود را برای
مقابله با این مسائل آماده کند.
در سلوک علمی ممکن است با فهم اشتباه مطالب و توهمات و تفسیر های غلط و...
و در سلوک عملی هم خودبرتربینی و بدبینی نسبت به دیگران و... او را گرفتار کند و عمری به زعم خود سالک باشد ولی در واقع هالک است.
در صورت امکان و لزوم لطف بفرمایید کمی از انواع این آفات و نکته های برون رفت از آن برایمان درج فرموده و ما را مستفیض فرمایید.
تشکر و سپاس
(البته مبتدیانی همچون حقیر باید بدانیم که سیر و سلوک در مراتب بالاترش قطعا نیاز به استاد کامل مکمل دارد و سرخود نباید پیش رفت که به احتمال خیلی زیاد به پس رفت می انجامد که فرمود
ولی به هر حال کسی که به انجام واجبات و ترک محرمات و بیرون کردن رذایل و به دست آوردن فضایل همت می گمارد هم در مسیر سلوک است و آفات او را تهدید می کند و باید به سلامت از این مرحله عبور کند تا ان شاءالله استادی کامل مکمل روزی اش شود)[/]
شخصی که در صراط سیر و سلوک قدم گذاشته از آفات آن هم در امان نیست و باید خود را برای و در سلوک عملی هم خودبرتربینی و بدبینی نسبت به دیگران و... او را گرفتار کند و عمری به زعم خود سالک باشد ولی در واقع هالک است. تشکر و سپاسبا سلام و ارادت و احترام خدمت کارشناس بزرگوار و کاربران گرامی
مقابله با این مسائل آماده کند.
در سلوک علمی ممکن است با فهم اشتباه مطالب و توهمات و تفسیر های غلط و...
در صورت امکان و لزوم لطف بفرمایید کمی از انواع این آفات و نکته های برون رفت از آن برایمان درج فرموده و ما را مستفیض فرمایید.
باعرض سلام و ادب خدمت شما برادر فرهیخته و ارجمند جناب مکیال عزیز
از آنجا که سوال شما مطلبی کلی در مورد آفات است پاسخ آن نیز کلی می باشد چرا که نمی توان یکایک آفات را در این پاسخ مختصر نام برد و راه برون رفت تمامی آنها را با جزئیاتش بیان نمود زیرا این خود چندین جلد کتاب اخلاق را می طلبد.
به طور کلی می توان گفت که آفات سیر و سلوک آدمی به دو قسم آفات ظاهری و آفات باطنی تقسیم می شوند.آفات ظاهری سیر و سلوک همان آفاتی هستند که حواس ظاهری انسان اعم از چشم و گوش و زبان و لمس بدان مبتلا می شوند و آفات باطنی عبارتند از بی طهارتی انسان در قوای باطنی خویش همچون وهم و خیال.
آفات ظاهری و باطنی سیر و سلوک انسان علاوه بر ناامنی اجتماعی، مشکلات متعددی را برای فرد رقم می زنند که برخی از آنها عبارتند از کاهش قوای عقلی، قساوت قلب، زوال نعمتها و نزول بلایا.
به عنوان مثال این آفات منجر به ضعف قوای عقلانی انسان می شوند که از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود :از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدید تر است(1)
و یا یکی دیگر از آثار این آفات، زوال نعمتها است که در قرآن کریم می خوانیم:وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (2)
(و اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و پارسایی می کردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آنان می گشودیم، اما (آنان حق را) تکذیب کردند، پس به سبب آنچه همواره کسب می کردند، گرفتارشان کردیم.)اگر در مورد آفات خاصی سوالی دارید بفرمایید تا در خدمتتان باشم.
پی نوشت:
1-بحار، ج 74، ص 501.2- سوره اعراف آیه96
[="Tahoma"]
عرض سلام مجدد خدمت استاد عزیز@};-
بزرگوارید . از مطالب شیوایتان بهره منده شدم و از این بابت تشکر می کنم.
دوست داشتم این تاپیک شبیه سلسله دروسی ادامه پیدا کند ، همانند بعضی از تاپیک های دیگری که شخص شخیص شما آنها را پیش می برید.
و اما : استاد عزیز گاهی شخص در ابتدای مسیر دارای میل و رغبت است و با دلگرمی جلو می رود ولی بعد از مدتی به سردی می گراید و احساس توقف و درجا زدن می کند.
چه عوامل و اشتباهاتی باعث همچین حالاتی می شود؟
ممنون@};-
الهی ، به تو پناه می بریم.
باسلام
بنظر حقیر ،
مسیر سیروسلوک و عرفان مسیر بسیار آسانیست ، عرفان آفات ندارد .. همنشینی با خدا آفات ندارد .
یه وقتی شخص از عبادت دنبال چشم برزخیس این مسیر را خودش اشتباه رفته
به عارف اگر تمام دنیا و حتی بهشت را بدهند حاضر نیست با یه ذکر ولو یه لحظه چند صدم ثانیه یاد خدا عوض کند .. این شخص عارفه و به آفات و مکافات گرفتار نمی شود.
در عبادات هر فرد حدی را دلش تحمل دارد و با پافشاری و تلاش این در یادخدا بودن افزایش پیدا می کند حتما به نماز و ذکر نیست یادخدا در تمام امور اینکه رضایت خدارا در نظر بگیرد.. بعد یه مدتی سالک به حدی میرسه می بیند تمام روز را در یاد خدا بوده ولی باز از خودش راضی نیست ... و این رضایت قلبی از خودش تا آخر حاصل نمی شود ولو در نظر دیگران دارد کوه را جابجا می کند.
به عنوان مثال این آفات منجر به ضعف قوای عقلانی انسان می شوند که از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود :از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدید تر است(1) و یا یکی دیگر از آثار این آفات، زوال نعمتها است که در قرآن کریم می خوانیم:وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (2)(و اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و پارسایی می کردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آنان می گشودیم، اما (آنان حق را) تکذیب کردند، پس به سبب آنچه همواره کسب می کردند، گرفتارشان کردیم.)
اگر در مورد آفات خاصی سوالی دارید بفرمایید تا در خدمتتان باشم.
پی نوشت:
1-بحار، ج 74، ص 501.2- سوره اعراف آیه96
باسلام خدمت استاد عزیزم
مورد اول که ممباب گناه است و مستی گناه ولو دروغ باشد که در دل ایجاد نشاط لحظه ای می کند.. مورد دوم هم تکذیب حق ! ربطی به آفات سیر و سلوک ندارد
در نظر حقیر ..خودبرتربینی یا آفاتی اینچنین اگر باشه سالک اگر بفهمد که اصلاح می کند و رفیع درجه پیدا می کنه اگر نفهمد انقدر تکرار می شود انقدر تکرار می شود که یا از عرفان دست بکشد یا اصلاح کند.
و اما : استاد عزیز گاهی شخص در ابتدای مسیر دارای میل و رغبت است و با دلگرمی جلو می رود ولی بعد از مدتی به سردی می گراید و احساس توقف و درجا زدن می کند.
چه عوامل و اشتباهاتی باعث همچین حالاتی می شود؟
با عرض سلام خدمت برادر ارجمندم جناب مکیال
عوامل گوناگونی می توانند انسان را به سردی و توقف و بی میلی در وادی خودسازی بکشانند:
مهمترین عوامل توقف انجام گناهان کبیره و صغیره است که لازم است شخص به حضور و مراقبت در صادرات و واردات نفسانی خویش بیشتر اهتمام داشته باشد و گره های معنوی کار خود را بیابد. مثلا حرف زدن با نامحرم باعث قساوت قلب و بی میلی انسان به انجام مستحبات می شود و اگر این حرام تقویت شود منجر به بی میلی انسان در انجام واجب و ترک حرام می شود.
از جمله عوامل توقف، افراط در مسائل معنوی است یعنی گاه انجام زیاد مستحبات و مطالعه زیاد کتب مذهبی و نگنجاندن تفریح و سرگرمی سالم در میان برنامه های روزمره منجر به خستگی و پس زدگی نفس نسبت به مسائل معنوی می شود.
یکی دیگر از عوامل توقف، بسنده کردن به اطلاعات و علومی است که شخص از قبل برای خود جمع کرده و گمان می کند به آگاهی هر آنچه لازم بوده نائل گشته و انگیزه ای برای مطالعه و تقویت بنیه علمی و معنوی خود پیدا نمی کند.
گاه معاشرت و هم نشینی با دوست بی مبالات و عصیان گر و ترک معاشرت با مومنین و موحدین منجر به این حالت توقف می شود
و گاه اشتغالات زیاد مادی و کاری و خستگی های زیاد روزمره موجب این حالت می شود
با عرض سلام خدمت برادر ارجمندم جناب مکیالعوامل گوناگونی می توانند انسان را به سردی و توقف و بی میلی در وادی خودسازی بکشانند:
مهمترین عوامل توقف انجام گناهان کبیره و صغیره است که لازم است .....
ایشان فرمودند بی میلی سالک نه انسان معمولی ، مگر اینکه شما بفرمایید کسی که گناه به عمد می کند می تواند سالک هم باشد؟!
ولی به هر حال کسی که به انجام واجبات و ترک محرمات و بیرون کردن رذایل و به دست آوردن فضایل همت می گمارد هم در مسیر سلوک است و آفات او را تهدید می کند و باید به سلامت از این مرحله عبور کندتا ان شاءالله استادی کامل مکمل روزی اش شود)
آیا سیر وسلوکی که قدم اول آن ترک معاصی و انجام تمامیت واجبات است آیا این سیرو وسلوک آفات دارد؟ چاره کار چیست ؟
[="Tahoma"] آیا سیر وسلوکی که قدم اول آن ترک معاصی و انجام تمامیت واجبات است آیا این سیرو وسلوک آفات دارد؟ چاره کار چیست ؟ایشان فرمودند بی میلی سالک نه انسان معمولی ، مگر اینکه شما بفرمایید کسی که گناه به عمد می کند می تواند سالک هم باشد؟!
با اجازه استاد عزیز@};-
سلام برادر گرامی@};-
سالک در اینجا کسیست که در مسیر خودسازی قدم گذاشته و همچین شخصی(مخصوصا در ابتدا مسیر) از گناهان در امان نیست و ممکن است گرفتارش شود گرچه باید مراقبت باشد که دچار گناه نشود که حضرت علی علیه السلام فرمود : گناه نکردن از توبه کردن آسان تر است ولی مهم این است که توقف نکند و با توبه حقیقی دوباره مسیر را طی کند.
و اینکه فرمودید آیا این سیر و سلوک آفات دارد؟ بله قطعا دارد و فقط یکی از آفاتش می تواند عُجب باشد که شخص را دچار غرور کند.
و چاره کارش با استاد عزیز
با اجازه استاد عزیز@};-
سلام برادر گرامی@};-
سالک در اینجا کسیست که در مسیر خودسازی قدم گذاشته و همچین شخصی(مخصوصا در ابتدا مسیر) از گناهان در امان نیست و ممکن است گرفتارش شود گرچه باید مراقبت باشد که دچار گناه نشود که حضرت علی علیه السلام فرمود : گناه نکردن از توبه کردن آسان تر است ولی مهم این است که توقف نکند و با توبه حقیقی دوباره مسیر را طی کند.
و اینکه فرمودید آیا این سیر و سلوک آفات دارد؟ بله قطعا دارد و فقط یکی از آفاتش می تواند عُجب باشد که شخص را دچار غرور کند.
و چاره کارش با استاد عزیز
نه اینطور نیست من نمی توانم بپذیرم کسی که واجبات را انجام نمی دهد تماما ، و گاهی گناه هم به عمد می کند این سالک نیست ، سالک حرمت داره .. گیرم باشد ولی بحثی که شما آغاز کردید بنده فکر می کنم مراتب بالا را نشانه گرفته بودید کما اینکه از متن چنین مفهومی استنباط میشه..
در هر حال حقیر آفاتی برای سیرو سلوک واقعی و عرفان قائل نیستم هرگز آفات ندارد گفتم اینجا :
خودبرتربینی یا آفاتی اینچنین اگر باشه سالک اگر بفهمد که اصلاح می کند و رفیع درجه پیدا می کنه اگر نفهمد انقدر تکرار می شود انقدر تکرار می شود که یا از عرفان دست بکشد یا اصلاح کند.
عُجب و غرور این آفت نیست ، این ضعفیست که اگر در عبادت زیاد بوجود نمی آمد در جمع کردن پول زیاد بوجود می آمد ، این ضعفیست که در ذات نفس بوده و حالا سالک آن را شناسایی کرده و بر بریدنش اقدام می کند
سالک حقیقی گفتم اینجا این ویژگی را دارد بنظر حقیر :
به عارف اگر تمام دنیا و حتی بهشت را بدهند حاضر نیست با یه ذکر ولو یه لحظه چند صدم ثانیه یاد خدا عوض کند .. این شخص عارفه و به آفات و مکافات گرفتار نمی شود.
این چنین نفسی که تا این حد طاعت و بندگی رسیده این امکان نداره مسیر را اشتباه بره.. مسیر از روز برایش روشن تره ولو استاد هم نداشته باشد مگر این جناب کربلایی کاظم ساروقی استاد داشت نه عرفان داشت ..
بازم اگر نظر استاد بزرگوار بیان شود بر درک مطلب خیلی بهتر خواهد بود.
آیا سیر وسلوکی که قدم اول آن ترک معاصی و انجام تمامیت واجبات است آیا این سیرو وسلوک آفات دارد؟ چاره کار چیست ؟
درست است که قدم اول سیر و سلوک ترک معاصی و انجام تمام واجبات است اما شخص تا ریشه های رذائل نفسانی را بخشکاند و از همه گرایشها و تمایلات به حرام جدا شود کار دشواری است و چنین نیست که در همان قدم اول سیر و سلوک منتهای این سیر حاصل شده باشد.
درست است که قدم اول سیر و سلوک ترک معاصی و انجام تمام واجبات است اما شخص تا ریشه های رذائل نفسانی را بخشکاند و از همه گرایشها و تمایلات به حرام جدا شود کار دشواری است و چنین نیست که در همان قدم اول سیر و سلوک منتهای این سیر حاصل شده باشد.
اینکه شما می فرمایید مزیت سیروسلوکه که سالک رو آگاه می کنه کدام اخلاقش رذیله اس کدام فضیلت اخلاقیست
کما اینکه تا آخر عمرحاصل بشه یانشه این مزیت است
شما تیتر را دقت بفرمایید ما قراره درباره آفات سیروسلوک صحبت کنیم ، آیا سیروسلوک آفاتی دارد؟؟
به طور کلی می توان گفت که آفات سیر و سلوک آدمی به دو قسم آفات ظاهری و آفات باطنی تقسیم می شوند.آفات ظاهری سیر و سلوک همان آفاتی هستند که حواس ظاهری انسان اعم از چشم و گوش و زبان و لمس بدان مبتلا می شوند و آفات باطنی عبارتند از بی طهارتی انسان در قوای باطنی خویش همچون وهم و خیال.
آفات ظاهری و باطنی سیر و سلوک انسان علاوه بر ناامنی اجتماعی، مشکلات متعددی را برای فرد رقم می زنند که برخی از آنها عبارتند از کاهش قوای عقلی، قساوت قلب، زوال نعمتها و نزول بلایا.
به عنوان مثال این آفات منجر به ضعف قوای عقلانی انسان می شوند که از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود :از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدید تر است(1)
و یا یکی دیگر از آثار این آفات، زوال نعمتها است که در قرآن کریم می خوانیم:وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (2)
(و اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و پارسایی می کردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آنان می گشودیم، اما (آنان حق را) تکذیب کردند، پس به سبب آنچه همواره کسب می کردند، گرفتارشان کردیم.)اگر در مورد آفات خاصی سوالی دارید بفرمایید تا در خدمتتان باشم.
پی نوشت:
1-بحار، ج 74، ص 501.2- سوره اعراف آیه96
این دو مورد که برمزایای سیروسلوک صحبت میشه ، بر آفات سیروسلوک دلیلی دارید؟ مثلا اگر حدیثی باشه عالی میشه نه نظر روحانیون که فعلا وارد بحثشان نشویم.
ببینید مثلا در این کتاب آیةالله حاج شیخ علی رضائی خیلی خوب توضیح دادن ولی بنده کتاب را مطالعه نکردم و وقتش را فعلا ندارم ..
سلوك دو نوع آفت دارد:
در اين بخش عمدة نظر ما بر نوع اول از آفات است. در بحث منازل سفر، آنجا که نظر خود را آورديم، اجمالاً برخي آفات درجات سلوک را ياد آور شديم.
- آفاتي كلّي كه اختصاص به درجة خاصي از سلوك ندارد
- و آفاتي كه مربوط به درجات سلوكي است.
۳. هرچه درجة سلوكي بالاتر و سالك پيشرفتهتر باشد، آفت مربوط به آن درجه ظريفتر و پيچيدهتر و درمانش مشكلتر است.
۴. هرچه سرعت سير سالك بيشتر باشد، احتمال آفتزدگي سلوكش بيشتر است و كنترلش مشكلتر است. استاد ميفرمودند:«اعتدال در همة امور خوب است، حتي در سير الي الله. بيشتر كساني كه سرعت سير غير عادي داشتهاند، سلوكشان به آفت خورده است و از سير باز ماندهاند»
۷. اگر آفت سلوكي دامنگير سالك شود و خداي ناكرده به عافيت تبديل نشود، يعني سلوك مسافر راه خدا آفتزده گردد و آسيب ببيند، از دو حال بيرون نيست، يا سالك در همان حال و مقام ميماند و يا به استدراج دچار ميشود.
در این کتاب منظور از آفت ماندن در حد و رتبه خودشه اینرو آفت میدانه این بزرگوار نه اینکه تازه شخص در پی بند کفشش باشه .. داره می دوه با سرعت هم می دوه ..
ببخشید حقیر از سرخودشیفتگی و من من کردن و شعار دادن به این تاپیک نمی یام .. حقیر می خوام بحث رو به این سمت بکشونم تا قدری کلاس درس پیشرفته تر بشه و صدالبته خودم خیلی سوالات در این مورد دارم .
شما تیتر را دقت بفرمایید ما قراره درباره آفات سیروسلوک صحبت کنیم ، آیا سیروسلوک آفاتی دارد؟؟اینکه شما می فرمایید مزیت سیروسلوکه که سالک رو آگاه می کنه کدام اخلاقش رذیله اس کدام فضیلت اخلاقیست
کما اینکه تا آخر عمرحاصل بشه یانشه این مزیت است
سیر و سلوک به معنای مسافرت کردن است منتهی مسافرتی که مقصدش خداوند است و از آنجا که هر سفری (قطع نظر از مقصد آن) ممکن است گردنه ها و رهزنهایی داشته باشد سیر و سلوک نیز دارای خطرات و رهزنهایی همچون کبر و غرور و عجب است که سالک باید خود را از آنها ایمن سازد.
ببینید مثلا در این کتاب آیةالله حاج شیخ علی رضائی خیلی خوب توضیح دادن ولی بنده کتاب را مطالعه نکردم و وقتش را فعلا ندارم ..این دو مورد که برمزایای سیروسلوک صحبت میشه ، بر آفات سیروسلوک دلیلی دارید؟ مثلا اگر حدیثی باشه عالی میشه نه نظر روحانیون که فعلا وارد بحثشان نشویم.
تعبیر به آفات سیر و سلوک در روایات نیامده است آنچه در روایات آمده دلالت بر حجابهای چشم و گوش و زبان و وهم و خیال در مسیر سعادت انسانی دارد که پرسشگر محترم از آن تعبیر به «آفات سیر و سلوک» نمودند و ما نیز چون نمی خواستیم درگیر مباحث لفظی شویم به این تعبیر ایرادی وارد نکردیم و به جای دعوای لفظی به معنای مطلوبی که فایده بیشتر داشت پرداختیم.
سوال
آیا در مسیر سیر و سلوک علمی و عملی نیز آفاتی وجود دارد؟
پاسخ
به طور کلی می توان گفت که آفات سیر و سلوک آدمی به دو قسم آفات ظاهری و آفات باطنی تقسیم می شوند.آفات ظاهری سیر و سلوک همان آفاتی هستند که حواس ظاهری انسان اعم از چشم و گوش و زبان و لمس بدان مبتلا می شوند و آفات باطنی عبارتند از بی طهارتی انسان در قوای باطنی خویش همچون وهم و خیال.
آفات ظاهری و باطنی سیر و سلوک انسان علاوه بر ناامنی اجتماعی، مشکلات متعددی را برای فرد رقم می زنند که برخی از آنها عبارتند از کاهش قوای عقلی، قساوت قلب، زوال نعمتها و نزول بلایا.
به عنوان مثال این آفات منجر به ضعف قوای عقلانی انسان می شوند که از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود:از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدید تر است(1)
و یا یکی دیگر از آثار این آفات، زوال نعمتها است که در قرآن کریم می خوانیم:وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (2)
(و اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و پارسایی می کردند، حتماً برکاتی از آسمان و زمین بر آنان می گشودیم، اما (آنان حق را) تکذیب کردند، پس به سبب آنچه همواره کسب می کردند، گرفتارشان کردیم.)اگر در مورد آفات خاصی سوالی دارید بفرمایید تا در خدمتتان باشم.
پی نوشتها:
1-مجلسی، محمدباقر (1111ق)، بحارالانوار، تحقیق محمدباقر بهبودی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، جلد 74، صفحه 501.
2- سوره اعراف، آیه 96.