اخبار بنیاد علمی فرهنگی هاد
تبهای اولیه
گزارش از جلسه دفاعیه پایان نامه ای پیرامون موضوع نماز
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/4/3/1.jpg)
این پایان نامه که در سطح سه حوزه و در مرکز تخصصی اخلاق قم انجام شده، است توسط دانش پژوه محترم حجته الاسلام صفی پور و به راهنمایئی استاد محترم حجه الاسلام و المسلمین فقیهی و با مشاوره های استاد محترم حجته الاسلام و المسلمین بهشتی به سرانجام رسیده است.
جلسه دفاعیه با حضور نماینده رسمی مرکز مدیدیت حوزه علمیه قم و با داوری حضرت حجته الاسلام و المسلمین آقای مظفری و با حضور اساتایدان راهنما و مشاور و تعدادی از علاقهمندان و دانش پژوهان حوزه در ساختمان بنیاد هاد برگزار گردید.
این پایان نامه توانست در این جلسه نمره قبولی را از دست استاد داور و استادان راهنما و مشاور بگیرد و برگ افتخاری دیگر برای مرکز تخصصی اخلاق و بنیاد هاد رقم بخورد.
انشاء الله نتیجه این تحقیق در آینده در دسترس پژوهشگران و علاقهمندان به سلوک اخلاقی قرار خواهد گرفت.
گزارشی از جشن عمامه گزاری طلاب مدرسه صاحب الزمان عج اصفهان
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/4/2/1.jpg)
این افراد که از مسئولان و طلاب مدرسه حضرت صاحب الزمان عج اصفهان ـ از مراکز وابسته بنیاد علمی فرهنگی هاد ـ میباشند، در فضایی آکنده از معنویت و دلداگی به حضرت مهدی عج اولین روز سربازی خود را در جمع فضلا و طلاب وابسته به بنیاد جشن گرفتند.
در این مراسم ابتدا یکی از مداحان اهل بیت ع به خواندن مدحی از امام عصر (ارواحنا فداه) پرداخت و در ادامه حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری (دامت برکاته) دقائقی حاضران را به فیض رساندند. ایشان در ابتدای صحبتهای خود در مورد غیبت امام زمان عج فرمودند: غیبت حضرت صاحب عج یک قاعده حکیمانه است و اگر مشکلی باشد، از ما است. جلوهها و عنایات آن بزرگوار، آنبهآن ریزان است. کوچکترین توجهی از ناحیه کسی به آن زاویه کرامات شود، عنایت آن حضرت را به دنبال دارد.
در ادامه ایشان به مناسبت ورود برخی از طلاب به لباس مقدس روحانیت، تذکراتی در این باره دادند و فرمودند: هیچ گروهی در این هزار و چند صد ساله غیر از حوزههای علمیه، مدعی انتقال فرهنگ اسلام و اهل بیت ع نبودهاند. این افتخار ما، الگوهای ما و بزرگانی است که این اساس را بنا نهادهاند.
باید در این مسیر گام برداریم. گوشت و پوست و استخوان ما برگرفته از فرهنگ دین و رشدیافته از نظام فکری اهلبیت عصمت و طهارت (ع) است؛ لذا ما که به این لباس آمدیم، سزاوار است که در این زمینه بیشتر سعی کنیم.
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/4/2/3.jpg)
طلبه ما دوست دارد طلبه شود و طلبه بماند و با این سبْک زندگی میکند و به خاطر یک پارک رفتن یا فلان مسافرت رفتن، از خیر طلبه شدن نمیگذرد. زندگی مسائل و مشکلات خودش را دارد که با مهربانی و مدیریت قابل حل است. مهم این است که ما در شمار سربازان حضرت صاحب عج قرار گیریم. در شمار کسانی که دین خدا را در حد وسعشان یاری میکنند؛ یعنی کسانی که در مسیر تفقه هستند و معارف اهلبیت را در عرصه تبلیغ ارائه مینمایند. ما اینگونه «زندگی» میکنیم و طلبگیمان اینطور معنا میشود.
باید برویم به سمت طلبهتر شدن و طلبه ماندن. برای همین باید در تمام ذرات وجودمان حس تبلیغ را فهم و ارائه نماییم تا تمام وجودمان دغدغه دین خدا را داشته باشد و این برای ما ماندگار خواهد شد.
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/4/2/4.jpg)
حالا الحمدالله آنچه در این سی سال قسمت ما شده، بهترینها است و ما در بهترین زمانها هستیم. دور از انصاف است دوستانی که زمینه و تقیّدی دارند، مشغول طلبگی و درس و بحثشان هستند و ملتزم به تقوا هستند، از این لباس گریزان و فراری باشند. برخی برکات لباس مقدس روحانیت لباس طلبگی، لباس مقدسی است. این یک سبْک زندگی است که برکات خودش را هم دارد. چنانچه قیدی برای ما ایجاد نکند، مراقبه ما کم میشود. این قیود، قیودی است که مراقبهآور است و مانع زندگی نیست. گاهی این لباس کمک میکند که مراقبه و توجه به حق در انسان بیشتر شود. انشاءالله تأیید حضرت صاحبالزمان را به همراه خواهد داشت و برای همه ما گوارا خواهد بود.
مرحوم آیتالله کشمیری را در اواخر عمر به خاطر هوا به یکی از شهرهای شمالی برده بودند. روزی در مکانی که به بیرون اشراف داشت، صندلی گذاشته بودند و مردم را نگاه میکردند. طلبهای از خیابان رد شود. ایشان فرموده بودند: الحمدالله امروز روز خوبی برای من بود؛ چون طلبهای را دیدم. امروز برایم بس است و مرا پایین ببرید. لباس روحانیت باعث نورانیت خود شخص و دیگرانی میشود که او را میبینند.
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/4/2/2.jpg)
انشاءالله بتوانیم طلبه باشیم و طلبه بمانیم و در راه دین استقامت کنیم. این لباس طهارت باطنیه میخواهد و انسان در این لباس گامبهگام خودش را در محضر حق میبیند.
برای طلبه جهتی که مورد عنایت حضرت است، این است که انسان در ریز مسائل تا کلان آنها و بخشهای اعتقادی، دارای اعتدال فکری باشد و سعی کند این اعتدال را به جامعه سرایت دهد. این وظیفه تکتک ما در قبال خودمان و جامعه است.
اگر به تاریخ نگاه کنیم، میبینیم که خطر انحراف از نواحی مختلف بوده است و موفقترین علما آنهایی بودهاند که خوب خواندند و نوشتند و گفتند و نگذاشتند فرهنگ شیعی از ناحیه دشمن دچار انحراف فکری شود. این خلاصه طلبگی است.
برای همه دوستانی که لباس مقدس سربازی امام زمان عج را به تن کردند، ورودی مبارکی آرزو داریم؛ منتها به شرط ثبات و استقرار. باید مراقب بود بعضی دوستان لباسشان را بعد از معمم شدن عوض نکنند. انسان یک بار معمم میشود و باید برای همیشه در این لباس مقدس بماند. در همه ابعاد شخصیتی استقرار خوب است؛ منتها استقامت در امر دین بهتر است. نباید اینگونه باشیم که در زندگیمان یک روز این لباس تن ما باشد و یک روز نباشد.
انشاءالله این روز بر همه دوستان و خانواده گرامیشان مبارک باشد.
در روزهای گذشته اعضای شورای مرکزی بنیاد علمی فرهنگی هاد و مسئولان مراکز مختلف این بنیاد ، در مسافرت خود به شهر اصفهان، با حضرت آیتالله ناصری (دامت برکاته) دیدار نمودند.
در این دیدار که در فضای آکنده از معنویت و صمیمت برگزار شد، حضرت آیتالله ناصری (حفظه الله) که تولیت بنیاد هاد را عهدهدار هستند، مسئولان بنیاد علمی ـ فرهنگی هاد را مورد لطف و محبت خود قرار دادند. در ادامه برخی از مسئولان بنیاد گزارشی از عملکرد و برنامههای بنیاد خدمت ایشان ارائه دادند.
پس از آن، حضرت آیتالله ناصری (زید عزه) سفارش و توصیههایی به مسئولان بنیاد هاد نمودند که توشه مناسبی برای ایشان در ادامه این مسیر نورانی شد.
در ادامه حضرت آیتالله ناصری (حفظه الله) با طرح نکاتی در مورد حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) جلسه و دلهای حاضران را سرشار از نام و یاد حضرت نمودند و جلسه با نام مبارک ایشان به اتمام رسید.
گزارشی از بازدید مسئول مراکز تخصصی حوزه علمیه قم، حجتالاسلام کلباسی (دامت توفیقاته) از بنیاد علمی فرهنگی هاد در روزهای گذشته مسئول مراکز تخصصی حوزه علمیه قم، جناب حجتالاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ مجتبي كلباسي (زید عزه)، بازدیدی از بنیاد علمی فرهنگی هاد در شهر مقدس قم داشتند که طی آن، با مسئولان و شورای مرکزی بنیاد جلسهای تشکیل دادند.
در این جلسه که ریاست محترم بنیاد، حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری (دامت برکاته) و مسئولان مراکز مختلف بنیاد هاد حضور داشتند، ابتدا توضیحاتی در مورد مراکز مختلف این بنیاد و فلسفه وجودی هر کدام بیان شد و گزارش مختصری از عملکرد مراکز تابعه بنیاد هاد بیان گردید. در ادامه جناب حجتالاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ مجتبي كلباسي ایراد صحبت نموده و فرمودند: ما آمده بودیم استفاده کنیم که استفاده هم کردیم. من غیر از تبریک این ایام، بابت ساختار مراکز مختلف بنیاد هاد هم تبریک میگویم. در ساختاری که ایجاد شده، تقریباً همه چیز لحاظ شده است. تخصص در اخلاق از مسائل اساسی است که همواره خلأ آن احساس میشده است که الحمدالله گام روشن و محکمی برای رفع این نقص برداشتهاید. با توجه به فعالیتها و نیتهای شما، حتماً آثار این کار روزبهروز بیشتر میشود. مسئله اخلاق در حوزهها نیازمند توجه و بررسی بیشتر است؛ چراکه متأسفانه برخی از روحانیان توجه کافی به مبانی، راهها و روشهایش آن ندارند. ممکن است کسی بگوید اصلاً رشته اخلاق چیست؟ کسانی که این حرفها را میزنند، مشکلشان در تصور است. این عده میگویند اخلاق چه چیزی دارد؟! البته در ابواب دیگر هم همینطور هستند. انشاالله شما با حل این مشکل بتوانید این خلأ را جبران کند. البته مشکلاتی هم دارد؛ از جمله کمبود استاد، متن، شیوه و روش. مسئول مرکز تخصصی مهدیت قم در ادامه فرمودند: کار، کار مبارکی است که نمیشود از آن رشته چشمپوشی کرد؛ مخصوصاً اینکه خود آیتالله ناصری (حفظه الله) و آقازادهشان در این مجموعه و مسیر بوده و هستند. ما هم هر کاری از دستمان برآید، در خدمت هستیم؛ هم برای گسترش این رشته و توسعه آن و هم برای جا انداختن آن. باید اخلاق و کلام، دوشبهدوش فقه توسعه پیدا کنند، وگرنه در پاسخگویی به نیازهای جامعه ناتوان خواهیم بود. مجموعه خوبی شکل گرفته که انشاالله رو به توسعه باشد. انشاالله موفق باشید. در ادامه جلسه، مذاکرات و مشورتهایی در مورد وضعیت کاری بنیاد هاد و همچنین وضعیت مراکز تخصصی حوزه علمیه قم صورت گرفت.
گزارشی از دیدار مسئولان مراکز مختلف بنیاد علمی فرهنگی هاد با حضرت آیتالله مظاهری (حفظه الله) در هفتههای گذشته اعضای شورای مرکزی بنیاد هاد، متشکل از مسئولان مراکز تابعه بنیاد و برخی از همکاران دیگر بنیاد ، برای کسب فیض و گرفتن راهنماییهای لازم، محضر مبارک حضرت آیتالله مظاهری (زید عزه) رسیدند. در این دیدار که در فضائی صمیمی و معنوی برگزار شد، ابتدا برخی مسئولان بنیاد گزارشی از عملکرد مراکز مختلف بنیاد هاد ارائه دادند و از حضرت ایشان برای هرچه بهتر ادامه دادن این مسیر، کسب راهنمایی نمودند. پس از اتمام گزارشها، حضرت آیتالله مظاهری (زید عزه) حضار و مسئولان مختلف بنیاد را مورد لطف و محبت قرار دادند و در مورد فعالیت بنیاد علمی فرهنگی هاد در زمینه اخلاق و معنویت فرمودند: کار، کار مقدسی است. در حوزهها هم همیشه بوده، ولی کم بوده است. همانطور که اخلاق بالاتر از احکام و اعتقادات است، این کار شما به همان اندازه مقدستر از دروس فقهی و اعتقاداتی است؛ البته کاری است بسیار مشکل. ریاست محترم حوزه علمیه اصفهان در ادامه چنین توصیه نمودند: [h=1]
[/h] از همه شما تقاضا دارم با احتیاط کامل، کارتان را شروع کنید و مواظب باشید افراد جسور وارد نهاد شما نشوند. مواظب باشید با اصطلاحات و علم شما را به زمین نزنند. باید خیلی مواظب باشید. دشمنی که برای شما همیشه بوده و الان هم هست، عرفان و اخلاقهای کاذب است. ادعاها و تقواهای کاذب از همینجا سرچشمه گرفته است. از همة شما تقاضا دارم کارتان را طوری انجام دهید که بهانه دست کسی ندهید. [h=1][/h] آیت الله مظاهری (دامت برکاته) در ادامه چنین سفارش فرمودند: [h=1]
[/h] اصل کارتان مقدس است و ادامه آن خیلی خوب است. اگر بتوانید در چندین سال ده نفر تحویل جامعه دهید، برایتان کافی است. نمیخواهد که هزار نفر مجتهد و مرجع تحویل جامعه دهید. اگر کارتان را به نحو شایسته ادامه دهید، شخصی مانند ملا حسینقلی همدانی از آن درمیآید. مگر آنها چه بودهاند؟ آنها هم مثل ما طلبه بودند؛ اما طلبة مقدس و روشن. ملا حسینقلی همدانی افراد خوبی را تحویل اجتماع داد؛ اما روش او به گونهای بود که هیچ کس به او نمیگفت روش تو غلط یا کفر است یا عرفان تو عرفان مولوی است. یکی از فرمولهای مهم اخلاق احتیاط است. با احتیاط، مواظبت و دقت در حرفها و جملههایتان در کتابهایتان، انشاءالله با عنایت امام زمان(عج) در این امر مقدس موفق شوید و بتوانید مجتهدینی در اخلاق تحویل جامعه دهید. دعای ما و حضرت آیتالله ناصری بدرقه راهتان است. با همت شما عزیزان و عنایت امام زمان، انشاالله این نهاد نتیجه خوبی داشته باشد. [h=1]
[/h]
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/4.jpg)
برگزاری مراسم افتتاحیه پنجمین دوره تخصصی اخلاق مرکز تخصصی اخلاق دارالهدی
گفتنی است این دوره در سطح کارشناسی ارشد که معادل سطح سه حوزه است، هر ساله برگزار میشود و حدود شش ترم طول مدت دوره میباشد که با نوشتن پایاننامه به اتمام میرسد.
مراسم افتتاحیه دوره پنجم، با تلاوت آیات حیاتبخش قرآن کریم آغاز گردید و در ادامه یکی از مداحان اهلبیت عليهم السلام به مناسبت ایام دهه کرامت و ولادت حضرت رضا عليه السلام مولودیخوانی نمود. پس از آن، مدیر محترم مرکز تخصصی اخلاق، جناب حجتالاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی با عرض خیر مقدم و ابراز خرسندی از حضور دانشپژوهان جدید، پارهای از نکات و اطلاعات لازم را برای بهتر برگزار شدن دوره آموزشی ارائه دادند. در ادامه جلسه، ریاست محترم بنیاد هاد، حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری به ایراد سخنرانی پرداختند.
ایشان ضمن خیر مقدم به طلاب و دانشپژوهان جدید، برای موفقیت ایشان در فصل جدید آرزوی موفقیت نمودند و با تشکر از زحمات مدیران و مسئولان مرکز، فرمودند:
رابطه نفس و مدرکات انسان
انسان مُمثّلی از مدرکاتش است. آدمی آینه تمامنمای ادراکاتش است. شخصیت آدمی به حسب ادراکات او شکل گرفته است. آنچه ابعاد مختلف یک ادراک را
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/4.jpg)
در این مقدّماتی که ما را به مدرکات خودمان میرساند، به تهذیب و رشد و تنظیم نیازمندیم؛ زیرا یک زاویه از بحث مدرکات، مربوط به نفس انسانی است. از ناحیه نفس آدمی هم در مدرکات تأثیر وجود دارد. پس مدرکات انسان، در طبقات مختلف و در انواع متفاوت، مربوط به نفس آدمی است و ادراک از آنجا شروع میشود. چینش مقدّماتی که ناخودآگاه در نفوس است، میزانهای خودش را میخواهد.
نفس آدمی، هم اصل برخی مدرکات را تعیین میکند و هم گاهی برداشت خاصی از مدرکات را به انسان تحمیل میکند. مثلاً انسانی که در خیابان در حال حرکت است، از بین انبوهی از صحنههایی که ممکن است ببیند، فقط چیزی را میبیند که نفسش مشتاق دیدن آن است، و دیگر صحنهها را ـ هر چند مهم یا زیبا باشند ـ نمیبیند. این نمونهای از تأثیر نفس در اصل مدرکات است.
گاهی نفس در کیفیت مدرکات تأثیر میگذارد. به همین علت سه نفر مسئلهای را میبینند یا مطلبی را میخوانند، ولی هر کدام برداشت و تفسیر مختلفی از آن دارند. این برداشتهای متفاوت دلیل تأثیر نفوس هر کدام و برداشتهای قبلی هر کدام در مدرکاتشان است.
نمونه قرآنی آن را عرض کنم. قرآن کریم میفرماید:
يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا؛
اى زنان پيامبر! (شما) همچون يكى از زنان (معمولى) نيستيد. اگر خودنگهدارى (و پارسايى) مىكنيد، پس بهنرمى سخن مگوييد، تا كسى كه در دلش بيمارى است، طمع ورزد، و سخنى پسنديده بگوييد.
قرآن به زنان پیامبر میگوید وقتی شما لحن سخن خود را دگرگون میکنید، حس زیادهخواهی مردانه در یک مرد فوران میکند؛ چون که قلبش بیمار است. کمتر کسی است که دچار این بیماری نباشد و حد و حدود برای خودش گذاشته باشد و در چارچوب تعریفشده زندگیاش حرکت کند. بخش زیادی از مشکلات مربوط به زیادهخواهی است. این نمونهای از بیماریهای قلب است که مدرکات را دچار اشکال میکند؛ چون مرکز و قلب، بیمار است.
ضرورت تهذیب نفس برای داشتن مدرکات صحیح
قلب یکی از ابعاد و زوایای اصلی انسان است که باید اصلاح شود و اینجا است که به تهذیب نیاز پیدا میکنیم. باید حس مدیریت بر خویشتن در راستای رشد و
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/2.jpg)
لذا بر همه ما تهذیب لازم است. البته تهذیب یک مرتبه ندارد. آنقدر طهارت و پاکی و معارف بیحد و مرز هستند که خدا کاری کرده که انبیاء را هم در این مسئله به پیش بکشد؛ زیرا خدا و معارف بینهایت است و انسان موجودی نامحدود است.
یکی از مشکلات ما برداشتمان از خودمان است. نوع نگاه ما به خودمان و جهان بسیار مادّی است و احتیاج به اصلاح دارد. شعری منسوب به امیر المؤمنین عليه السلام است که میگوید:
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/3.jpg)
به هر حال گریزی از تهذیب نیست. اگر بخواهیم الان از حیث هندسی وارد بحث تهذیب شویم، ساختار تهذیبی در بخش نظری و محتوایی بسیار جای کار دارد. این مسئله نیاز ما است. قرآن تمام این معارف را در لایههای بسیار زیبا و گوناگون ارائه کرده است. ما احتیاج داریم که ورودیهایمان را برای داشتن یک شخصیت سالم و رشدیافته مهذب کنیم. از جهت اقدامات عملی و درمانی کارهای گوناگونی میتوان انجام داد. گاهی برای درمان، راههای گوناگونی ارائه میدهند که بعضاً مؤثر هم هست. مانند کسی که سرما خورده است. یکی میگوید این دارو را بخور؛ میخورد و خوب میشود. یکی میگوید استراحت کن؛ استراحت میکند و خوب میشود. یک نفر نیز غذای مناسبی پیشنهاد میدهد که بیمار با خوردن آن بهبودی مییابد. اینها با هم منافاتی ندارند. این تعدد و تنوع راهکارهای درمانی در بیماریهای باطنی نیز وجود دارد و چه بسا تعدد و تنوعش بیشتر و وسیعتر هم باشد.
قرآن درباره تهذیب نفس میفرماید:
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدا؛
و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هيچ يك از شما هرگز پاك نمىشد.
اهمیت کار دقیق علمی در مورد مسائل اخلاقی
پس ما باید به فضل خداوند متوسل شویم. البته معنای این آیه این نیست که رشد و تزکیه قانونمند نیست. تهذیب هم قوانین خاص خودش را دارد؛ منتها باید این
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/1.jpg)
باید از خودمان بپرسیم چگونه است که بزرگان ما در طول تاریخ با سختیهای بیشتری مواجه بودند، اما بیشتر از ما از اوقاتشان بهره میبردند؟
طبیعتاً رسیدن به این مرحله، سعی و تلاش فراوان میخواهد. با وجود اهتمامی که بزرگان ما داشتند، الان جای کار بیشتری است. مخصوصاً بحثهای اخلاقی و تهذیبی و بیان چگونگی ساماندهی شخصیت، معنی و مسیر رسیدن به رشد، با ابعاد گوناگونی که دارد، کار علمی و عملی بیشتری را میطلبد.
تمام رشد در این زاویه قابل جستجو است که انسانِ ثلاثیالارکان باید تمام زوایا و ارکان خود را خوب بشناسد. یعنی قلب، عقل و روح خود را تا حد ممکن بشناسد. معنای رشد و آفتهای هر کدام از این ارکان را بشناسد و راه استاندارد کردن انتقال مفاهیم به نفس را بیاموزد. در بخشهای نظری قضیه، کاری که کمتر در حوزهها شده، تعیین هندسه این ساختار و نحوه اصلاح مقدّمات این ادراک است که بر روی قضیه دومی، چه بسا کمتر کار شده است.
ضرورت بهروزرسانی زحمات بزرگان
مرحوم نراقی، جامع السعادات، و آقازادهشان، معراجالسعاده را تدوین نمودند که حاصل سالها تحصیل در حوزه است. آیا امروزه این دو اثر قابل نقد و بررسی
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/4.jpg)
طبیعتاً این سعی و تلاش فراوان میخواهد، با وجود اهتمامی که بزرگان ما داشتند، الان جای کار بیشتری است. مخصوصا بحثهای اخلاقی، معنوی و تهذیبی وبیان چگونگی ساماندهی شخصیت، معنی و مسیر رسیدن به رشد، با ابعاد گوناگونی که دارد جای کار علمی و عملی بیشتری دارد. از طرفی ضرورت این مسئله برای تکتک ما محسوس است. آنچه ما را وارد حوزه کرد، تعالی، آرامش، نور و حیات طیّبه بود. امّا چرا غالباً در حوزه دچار مشکل میشویم و پس از چندی میگوییم: ابتدا که حوزه آمدم، اوضاع روحیام بهتر بود؟!
چرا ما باید قواعد تهذیبی و اخلاقیمان آنقدر مدوّن نباشد که مسائل هر سطح و پایه و طبقهای را آماده در اختیارش قرار دهیم؟ حوزه خیلی جای کار دارد. باید بسیار کار کنیم تا با خودمان مربوط شویم و خودمان را بشناسیم. گاهی ما ابتدای طلبگی حس و حال خوبی داریم، ولی چه میشود که فراموشی عارض ما میشود؟ به یکی از دوستان عرض کردم: مرحوم شهید مطهری ، یک نیروی پرظرفیت، فداکار و باگذشت بود. ایشان از وقتی که وارد حوزه شد تا وقتی که برای التیام بین حوزه و دانشگاه و بعضی جهات دیگر، وارد دانشگاه شد، اقدامات فراوانی انجام داد و دستش پربرکت بود. به گمان من اگر ده نفر مثل ایشان، در همان سطح از توانمندی، در حوزه داشتیم و همه آنها وقتشان را برای حوزه میگذاشتند، باز هم حوزه جای کار داشت.
لزوم استفاده از فصل جدید
فصل جدیدی برای حوزه شروع شده است. زمانی روحانیت اسیر فضاهایی بود که اجازه فعالیت اندکی به حوزه میداد و حوزویان خیلی محدود بودند. خدای متعال فرصتی را در اختیار ما قرار داده که میتوانیم هم خودمان رشد کنیم و هم خدمات فرهنگی و تبلیغی به جامعه و دین خدا ارائه دهیم. منتها باید کارهای بزرگی انجام دهیم. ما باید فصل جدیدی را که برای حوزه پیش آمده، قدر بدانیم. این فصل، فصل مبارکی است برای رشد و خدمت تا بتوانیم به وظیفه طلبگیمان برسیم.
هدف نهایی مرکز تخصصی اخلاق
انشاءالله مجموعه تخصصی اخلاق درالهدی، و به اعتباری بنیاد هاد، بتواند با نیروهایش که الحمدالله از فضلای حوزه و مستعدین این امر هستند، قوانین تهذیب و رشد را به صورت یک نظام جامع تدوین کنند و به جامعه ارائه دهند. بر این کار انشاءالله بهرههای بیشماری مترتب است.
![](http://www.askdin.com/datasite/94/6/3.jpg)
البته این مسئله با زحمات زیاد به دست میآید. تحقیقاتی که دوستان در قالب پایاننامه و غیره انجام میدهند، قسمتهای مختلف پازلی هستند که در آینده کنار هم چیده میشوند و تعریف خواهند شد و به این ترتیب، نظام منسجم و مدون تهذیبی و اخلاقی را شکل میدهند. توفیقی نصیب مجموعه شده که در این مسیر گامهایی بردارد که امروزه قدمهای اول را برمیداریم. انشاءالله با ارائه کامل این قواعد تهذیبی و نظام اخلاقی، به خود و جامعهمان خدمت کنیم.
راه راه انبیاء است و اسطورههای این مسیر انبیاء هستند. منّت سر ما گذاشتهاند که ما را به این فضا راه دادهاند. هر قدر بتوانیم رشد فردی بکنیم، طبیعتاً آن نصیب جدا روزی ما میشود و هر قدر بتوانیم به دین خدا خدمت کنیم، آن هم جدا آثار و برکاتی به دنبال دارد.
طولانی بودن مسیر رشد
نام این مرکز، مرکز تخصصی اخلاق گذاشته شده است؛ ولی طبیعتاً با این وسعتی که برای شناخت طریق در پیش رو داریم، بنا نیست در چند سال آینده اتفاق مهمی بیفتد. برخی چیزهایی که در کتابها، مخصوصاً در دهه اخیر در شرح حال بزرگان نوشته شده، گاهی انسان را به اشتباه میاندازد؛ زیرا افراد علاقهمند گمان میکنند اگر فلان دستور را انجام دهند، یکشبه میشود علامه طباطبایی یا آیتالله بهجت یا ... در حالی که اینگونه نیست. رشد، گامبهگام و تدریجی اتفاق میافتد. قرآن میفرماید:
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ؛
در حقيقت كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خدا است» سپس پايدارى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآيند (و مىگويند) كه: «مترسيد و اندوهگين مباشيد، و مژده باد بر شما، به بهشتى كه همواره (بدان) وعده داده مىشُديد».
مسیر خیلی طولانی است و فقط در محضر آیات و روایات اهلبیت عليهم السلام راه هدایت یافت میشود. پشتوانههای لازم برای تعریف کردن یک سازه دقیق هندسی در بحث تهذیب و اخلاق، به برکت دوستان فاضل و دلسوز، الحمدلله در این مجموعه تأمین است و دورنما و چشمانداز بسیار روشن و دقیقی پیش رو است. آنچه الان به فضل الهی اجرا میشود ـ همانطور که دوست عزیزمان جناب آقای آذربایجانی فرمودند ـ هنوز خیلی جای کار دارد. باید کار کرد و از حیث اخلاص عمل و نیت هم فضا را برای رشد بیشتر آماده ساخت. این معارف از دل قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت عليهم السلام میجوشد. مرکز ثقل گرایش مجموعه به سمت قرآن و روایات اهلبیت عصمت و طهارت عليه السلام و زحماتی است که علما و بزرگان ما میکشیدند.
امیدوارم امضای امام زمان (عج)، مبنی بر تأیید ما به عنوان سرباز حضرت و روحانی، پای پرونده همه ما قرار گیرد و بتوانیم به دین خدا و جامعهمان خدمت کنیم و در چرخه روحانیتی قرار بگیریم که قطب مرکز آن، حضرت امام زمان (عج) است.
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/6/khabar1.jpg)
به گزارش روابط عمومی بنیاد هاد، کلاسهای تخصصی اخلاق از هفتم شهریورماه سال جاری، با شرکت دو گروه از اخلاق پژوهان، گروه چهارم که در ترم سوم مشغول هستند و دوره پنجم که در ترم اول مشغول هستند، آغاز شد.
لازم به ذکر است: آزمون طلاب دوره پنجم که از ابتدای سال جاری مشغول به تحصیل شده اند، در اردیبهشت ماه سال جاری برگزار و 29 نفر از متقاضیان موفق به کسب امتیازات لازم و ورود به دوره مصاحبه شده اند که پس از برگزاری آزمون مصاحبه، ت قبول شدگان جهت شرکت در دوره پنجم که به نام شیخ صدوق(ره) مزین شده است، دعوت شدند.
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/6/khabar2.jpg)
با هدف تربیت طلاب و اساتید توانمند اخلاقی در حوزه، سطح چهار تخصصی تربیت اخلاقی در مرکز تخصصی اخلاق قم وابسته به بنیاد هاد راه اندازی می شود
به گزارش روابط عمومی بنیاد هاد ،تا کنون جلسات متعددی در شورای علمی این مرکز با هدف تصویب سرفصل های سطح چهار برگزار شده است.
برپایه این گزارش: مرکز تخصصی اخلاق جهت راه اندازی سطح چهار تخصصی گرایش تربیت اخلاقی ، از اساتید به نام در این زمینه دعوت به نوشتن و تهیه سرفصل های مربوط به این رشته نموده است.
این گزارش می افزاید: در جلسه اخیر از این سلسله جلسات، سرفصل های پیشنهاد شده توسط اساتید، برای چندمین بار در جلسه شورای علمی مرکز جهت تصویب و بررسی مورد بحث گذاشته شد و پس از بررسی و اعمال نظرات کارشناسی اعضا در نهایت به تصویب رسید و برای طی نمودن مراحل قانونی باقی مانده در مرکز مدیریت حوزه علمیه قم آماده گردید.
گفتنی است : اعضای این شورا شامل حجج اسلام و المسلیمن آذربایجانی، داودی، سالاری فر، علیزاده، عالم زاده نوری، عمومی، مهوری و فلاحیان می باشند.
![](http://www.bonyadhad.com/bonyad/datasite/94/6/khabar3.jpg)
جلسه افتتاحیه مدرسه عالی فقه المهدی وابسته به بنیاد هاد در هفته گذشته در ساختمان مدرسه، واقع در خیابان صفائیه قم برگزار گردید. در این جلسه که به مناسبت شروع پنجمین دوره آموزشی مدرسه بود و با طلاب محصل در مدرسه و برخی از مدعوین حضور داشتند، ابتدا آیاتی از کلام خدا قرائت شد و پس از آن یکی از مسئولان مدرسه تذکراتی درباره مسائل آموزشی و انضباطی ارائه داد. پس از آن از حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری (حفظه الله تعالی) دعوت شد که با سخنان خود حاضران را بهرهمند سازند. ایشان در ابتدا به حاضران و طلاب تازهوارد خیر مقدم گفتند و برای موفقیت ایشان دعا و ابراز امیدواری نمودند و فرمودند:
به لطف الهی و عنایت حضرت بقیتالله عج دوستان، سیر علمی و هجرت معنوی را از خویشتن خویش به سمت قلههای معارف قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت : طی کنند.
در ادامه ایشان حکایتی نقل کردند مبنی بر اینکه:
نوشتهاند مرد ژولیدهای نزد سلطان با لباسی فرسوده و آلوده حاضر شد. وزیر به مرد ژولیده، خطاب و عتاب کرد که: با این لباس نزد سلطان حاضر شدن ندانستی که عیب است؟ مرد ژولیده گفت: عیب آن است که با این لباس از نزد سلطان خارج شوم. سلطان را این جمله پسند آمد، دستور داد او را تأمین کنند.
در ادامه ایشان خطاب به حضرت بقیتالله عج فرمودند:
خدمت حضرت صاحب عج التماساً عرض میکنیم که آقا! این آلودگی برای ما هست؛ ولی به شما التجا کردهایم و خود را در شمار سربازان شما قرار دادهایم. کاری که از ما برمیآمد این بود که خودمان را در گام اول در این مسیر قرار دهیم؛ لذا وارد حوزه شدیم و به کرم، عنایت و حمایت شما امیدوار هستیم. تصمیم ما این است که راست بگوییم و توفیق را از شما خواستاریم؛ چراکه هدایت از ناحیه شما و رشد، هدیه شما از ناحیه خداوند متعال به بندههای او است.
طلبگی، معاملهای با خدا
ایشان پس از این توسل کوتاه و پرمعنا فرمودند:
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم؛ همانا خداوند، جان و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خريدارى كرده است». طلبگی و ورود به حوزه نوعی معامله با خدا است. در این معامله، ما جوانی و عمر خود را با خدا معامله میکنیم و آن را صرف دین خدا مینماییم. در این معامله باید خود را به صدق و حقیقت و راستی، در اختیار حوزه قرار دهیم. گام، گام بلندی است. بزرگترین نتیجه رشد در این مسیر تعریف میشود؛ اما شرایط دشواری دارد؛ این مسیر، ثبات قدم میخواهد و انسان در ابتدا با اندوختههای ذهنی و خیالیاش حرکت می کند. تمام شخصیت انسان مساوی است با ادراکاتش و این ادراکات انسان، مقدّماتی نسبتاً طولانی را طی میکند تا انسان را به نتیجه برساند. انسان سوار بر کشتی شناوری است که همواره ادراکاتی را میگیرد. مبانی انسان در چینش مقدّمات ادراکی خود، به ساختار شخصیتی او بستگی دارد. حوزه به انسان، میزان، رشد و اعتدال میدهد؛ فقط کافی است میزان ورودی ادراکات را از حبط، پیشگیری کنیم و آن را اصلاح نماییم.
آقا امیر المومنین ع خطاب به کمیل میفرمایند: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا»؛ پس انسان مساوی است با ظرفیت. حوزه به انسان، ظرفیت و درک میدهد. ما باید قدر این معامله را بدانیم و بررسی کنیم که چه کردهایم و در ادامه چه باید بکنیم. همّ ما برای ورود به حوزه علمیه، دنیا نبوده است. افراد بسیار مستعدی در حوزه یافت میشوند که اگر میخواستند با سرنوشتشان معامله مادّی کنند، میتوانستند؛ ولی طلبه حقیقی، به دنبال مسائل مادّی نیست؛ بلکه به دنبال گوهر گرانبهایی است که ارزش آن از تمام دنیا و آنچه در آن است، بیشتر است.
البته باید مسیر معتدلی را دنبال کنیم. افراط و تفریط، خطری است که در همه جا وجود دارد. ما با تکیه به الطاف الهی و دعوتنامهای که برای ما آمده است، باید مسیر را ادامه دهیم. گاهی برای بعضی، فرصت طلبگی پیش آمده، ولی قدر آن را ندانستند و حوزه را رها ساختند. این توفیقات مقدّمهای است برای اینکه ببینند ما تصمیم بر انجام چه کاری داریم و چقدر از این فرصت استفاده میکنیم.
خداوند متعال حجتش را بر همه تمام میکند. نباید حتی یک لحظه و ساعت را به غفلت و بطالت گذراند. گوهری گرانبها در وجود ما است که باید آن را بیابیم و رشد دهیم.
بعضی نقل میکنند از مرحوم کمپانی پرسیده بودند: شما اینهمه مشغولیت فکری، معنوی، ذکری و دعایی دارید، با این حال اینهمه وقت، صرف درس و بحث و نوشتن بعضی از رسائل میکنید. فرموده بودند: آدم جهنم هم که برود، بهتر است که باسواد باشد!
با مطالعه زندگی الگوها میتوان میزانها را به دست آورد، عقل را رشد داد و نفْس را شناخت. میوه حوزه، ارتقایی است که جای دیگر یافت نمیشود. جای دیگر، این معرفت و ظرفیت و این اندازه از رشد نیست. الگوها و اسطورههای حوزه نمونههای بارزی برای این ادعا هستند. البته گاهی دچار افراط و تفریط میشویم. خدای متعال باید توفیق مشی معتدل به انسان دهد تا انسان همّت خود را برای رشد و تعالی بگذارد. علم حقیقی، انسان را به حلم و خشوع و همچنین نماز و قرآن میرساند.
این راه، راهی است که ذکاوت خاصی میخواهد؛ چراکه انتخاب مقصد، ارتباطی خاص میخواهد. میوه این شجره، گواراترین میوه تاریخ است و بلندترین قله رشد را نصیب انسان خواهد کرد؛ به گونهای که انسان قدرت پیدا میکند از گامهای اولیه، بر نفْس خود پا بگذارد. این برکات، جای دیگر پیدا نمیشود. انسان به واسطه حمایت الهی میتواند قدرتی بیابد که آن قدر بلند فکر کند که خود را فراموش کند و جلوه نورانی آن مقصد مقدس شود.
لزوم سعی و تلاش
سعی و تلاشها جواب میدهد. البته شرح صدر میخواهد تا انسان گامی پیش برود و خود را دریابد و شخصیتش استقرار پیدا کند. فضاهای رشد همیشه برای حوزهها مهیا بوده؛ اما الان هم فضای رشد شخصی و هم فضای خدمات فرهنگی فراهم است.
نباید تشتت در طلبگی ما رخنه کند. اولویتهایمان را بشناسیم و اهل سعی و تلاش و زحمت باشیم. امروزه کمتر از دوازده ساعت کار، نتیجه نمیدهد؛ لذا حق نداریم اوقاتمان را به بطالت بگذرانیم. جامعه تشنه معارف اهلبیت : است و حتی مردم کشورهای دیگر به صورت ناخودآگاه میگویند که تشنه معارف اهلبیت : هستند.
خدای متعال به حوزهها، خیلی عنایت کرده است. نفوس تشنه معارف اهلبیت : زیاد و زمینهها برای تبلیغ، آماده است. اگر هم مشکلی باشد، مشکل در کم بودن سعی و تلاش ما است.
دوستان قدر جمع خود را بهتر بدانند. حرکت فرهنگی اصحاب کهف با کیفیت ترکیب اجتماع آنها سرّی است که گوشزد این معنا است. آنها چه کسانی بودند که در این مدت کوتاه اینهمه رشد کردند؟ از کجا شروع کردند و در چه مدتی این قدر رشد کردند که هنگام ظهور حضرت بقیتالله ع جزو اصحاب آن حضرت هستند؟ بخشی از رشد آنها مربوط به کیفیت ترکیب آنها است.
قدردانی از نعمتهای الهی
قرآن و روایات اهلبیت : بزرگترین نعمت ما است؛ ما غرق نعمتیم. همه اینها چراغهای راهگشا برای آینده بشر است. ما قدر نعم الهی را نمیدانیم و گاهی به تذکرات فراوانی که به ما میرسد، بیتوجه میشویم. ما طلبهها خوب میدانیم که بدون التزام به سحر، رشد غیرممکن است و کارهای انسان سخت و بیبرکت میشود؛ ولی گاهی بسیار راحت از کنار این مسائل میگذریم. باید گرایش اصلی ما در ضمن سعی و تلاشهایمان، تهذیبی و الهی باشد. در این صورت است که به آرامش میرسیم.
«بسماللهالرحمنالرحیم» که در اختیار ما قرار گرفته، خیلی ارزشمند است؛ چراکه از تجلیات اسماء الهی است. الگوهای حوزه، نعمتها و سرمایههای ما هستند که متأسفانه قدر آنها را نمیدانیم. مرحوم حاجی کلباسی 1 یکی از علمای بزرگ اصفهان بود. در آن زمان، قحطی شد. آن بزرگواران با کمترین هزینه و سختترین شرایط، بیشترین مراعاتها را در زندگی داشتند. این سرمایه، مجانی به دست ما نرسیده و برای به دست آوردن آن، بسیار هزینه شده است. از انبیاء : گرفته تا علمای بزرگ، همه این مسیر را ادامه میدادند تا این مسیر قطع نشود و به ما برسد. نقل میکنند مرحوم سید محمدباقر درچهای 1 حتی در سختترین روزها درسش تعطیل نمیشد.
لزوم گذشت در مسیر طلبگی
بر ما منّت گذاشتهاند که نام ما را در لیست حوزویان و سربازان حضرت ولیعصر 7 نوشتهاند. وظیفه ما، تلاش، گذشت و استقامت بیشتر است. به هر صدایی که از اطراف ما برمیخیزد، توجه نکنید. راه خودمان را در کمال اعتدال برویم و قصدمان تقرب به خداوند و رضایت خدای متعال و حضرت بقیتالله 7 باشد. در این صورت از این شجره طیّبه متنعم خواهیم بود. اگر طلبه از خودش بیرون بیاید و رنگ الهی بگیرد، ماندگار خواهد شد. باید از خود بیرون آمد و از دنیا و خود گذشت تا به مقصد رسید. قرآن موارد متعددی از گذشتهایی را که در مسیر خدا بوده، بیان میکند و نشان میدهد. این گذشتها در نهایت به برکات فوقالعادهای ختم شد. هیچ کس از گذشتن از دنیا ضرر نکرده؛ بلکه بهتر و بیشتر از آنچه گذشت کرده، به او برگردانده شده است. در ادامه چند نمونه آن را ذکر میکنم.
گذشت مادر حضرت موسی ع
نمونه زیبا، گذشت قضیه مادر حضرت موسی ع است. نکته زیبایی در جریان زندگی حضرت موسی 7 وجود دارد و آن امری است که به مادر آن حضرت شد. امر شد که فرزند خود را در سبدی بگذار و در رود نیل رها کن. چنین کاری برای یک مادر خیلی دشوار است. او بدون حمایت الهی، موفق به این کار نمیشد. وقتی این مادر با توکل بر خداوند، تسلیم مقدرات الهی شد، خداوند متعال آن کودک را از رود نیل نجات داد. به قول پروین اعتصامی:
ما گرفتیم آنچه را انداختی دست حق را دیدی و نشناختی
نکته لطیف اینکه ما باید با توکل بر خداوند، نفوس خود را در دریای مقدرات رها کنیم و بگذاریم این معامله با خدای متعال محقق شود. به خداوند عرضه بداریم: خدایا ما خودمان را وقف دین تو کردیم، تو ما را دریاب.
بعد از این معامله، ابتدای سعی و تلاش، هوشیاری و استقامت است. باید کار کرد تا به حقیقت علم و خشوع رسید. ما با لباسی آلوده و افکاری متشتت میخواهیم در محضر سلطانی عظیمالشأن وارد شویم. امیدواریم این توفیق را پیدا کنیم که از عنایت آن سلطان، بهرهمند شویم و قلوب ما از تمایلات گوناگون نفسانی، خلاصی یابد.
گذشت مادر حضرت مریم 3
یک نمونه دیگر از گذشتهایی که قرآن طرح مینماید، ماجرای نذر مادر حضرت مریم است. خدواند متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ به ياد آور هنگامى كه زن عمران گفت: پروردگارا من نذر كردم فرزندى كه در رَحِم دارم در راه خدمت تو آزاد كنم. اين نذر مرا قبول بفرما كه تو دعاى خلق را بشنوى و به احوال بندگان آگاهى».
قرآن میفرماید:
«فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ؛ پس پروردگارش آن دختر را به نيكى از او بپذيرفت و به وجهى پسنديده پرورشش داد و زكريا را به سرپرستى او گماشت و هر وقت كه زكريا به محراب نزد او مىرفت، پيش او خوردنى مىيافت. مىگفت: اى مريم، اينها براى تو از كجا مىرسد؟ مريم گفت: از جانب خدا؛ زيرا او هر كس را كه بخواهد بىحساب روزى مىدهد».
نکته آیه برای ما این است که این سفره، سفره خاصی است و در این میهمانی بزرگ، ما با وقف کردن خودمان برای دین خدا وارد شدهایم. ما هم میتوانیم مانند حضرت مریم س با همه وجود در خدمت دین خدا باشیم. اما شرایط خاصی دارد؛ باید گذشت کرد و میزان و ملاک ما خدایی باشد. آن وقت است که در دنیا و آخرت از برکات علم بهرهمند خواهیم شد. اساساً بدون گذشتن از دنیا امکان رشد وجود ندرد.
گذشت ملکه سبأ
یک نمونه دیگر قرآنیِ گذشت، ملکه سبأ است. ملکه سبأ تمام داشتههایش بر تخت گرانبهایش متمرکز شده بود؛ «وَ لَها عَرْشٌ عَظيمٌ»؛ حضرت سلیمان 7 این زن را این گونه به خداپرستی دعوت کرد: «إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم؛ این نامه از جانب سليمان و عنوانش به نام خداى بخشنده مهربان است». حضرت سلیمان 7 برگی را رو کرده بودند که تا آن وقت ـ به حسب بعضی از روایاتـ رو نشده بود. نسخه کامل «بسم الله الرحمن الرحیم» تا آن زمان رو نشده بود.
این زن بسیار باهوش بود. او باید پا بر خواسته خود بگذارد و از تخت خود بگذرد. جالب اینکه این کار را کرد و لطف الهی شامل حال او شد. وقتی خدمت حضرت سلیمان 7 آمد، حضور او مصادف با حاضر شدن تختش شد. آن زن، به تخت خود پشت پا زد، خداوند هم در عوض، آن تخت را به او برگرداند؛ ولی نه تخت تنها را؛ بلکه در کنار تخت، ایمان نیز آورد و گفت: «أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين».
ما نیز در معاملهای که با خداوند متعال کردهایم، باید تمام ظرفیت و توانمندیهای خود را هزینه کنیم تا ببینیم چه برکاتی برای ما به دنبال خواهد داشت. باید خود را در مسیر الهی رها کنیم تا ببینیم خدا از ما چه درست میکند و به ما برمیگرداند. نکتهای لطیف از ماجرای عصای حضرت موسی ع
نمونه لطیف این قضیه ماجرای حضرت موسی است. حضرت موسی ع در جواب سؤال خداوند که «چه در دست داری؟» فرمود: «هِىَ عَصَاىَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيهْا وَ أَهُشُّ بهَا عَلىَ غَنَمِى وَ لِیَ فِيهَا مَارِبُ أُخْرَى؛ اين عصاى من است كه بر آن تكيه مىكنم و با آن براى گوسفندانم برگ فرو مىريزم و نيازهاى ديگر را با آن برطرف مىسازم». خداوند فرمود: «أَلْقِهَا يَمُوسى؛ ای موسی، آن را بینداز».
حضرت موسی ع عصای خود را رها کرد، وقتی آن عصا را گرفت، چیز دیگری شد؛ عصا به موجودی تبدیل شد که کاخ فرعون را میبلعید.
باید ـ یک بار امکاناتی که خداوند متعال به ما عنایت کرده است، هزینه کنیم و در راه خدا رها کنیم و با نهایت هوشیاری، تمام توانمندی خودمان را به کار بگیریم. برای خدا و به احترام این دعوتنامهای که برای ما طلبهها آمده است، هزینه و گذشت کنیم، استقرار و ثبات داشته باشیم تا برکاتش را مشاهده کنیم. انسان تا ابد، مهمان ظرفیت خود است. نباید به کم قانع بود. بهترین فرصت را خداوند در اختیار ما قرار داده است. باید نعمت جوانی و انرژی متراکم آن را در راه معارف اهلبیت : و طریق بندگی خداوند، صرف کنیم.
عظمت الگوهای حوزه علمیه
گاهی که شرح حال علما را نگاه میکنم، با خود میگویم: اگر این بزرگان در روز قیامت حجت ما باشند، در پیشگاه خداوند حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. فاصله ما از بزرگان، بسیار زیاد است. اگر انسان به آن نقطه نورانی، یعنی حقیقت علم برسد، حرکت و صحبتهای او مؤثر خواهد بود. علمای ما اینگونه بودهاند که یک نمونه آن، مرحوم حاج آقا رحیم ارباب ره است. بخشی از سخنان ایشان که خطبه نماز جمعه را به عربی ایراد میفرمودند، الان موجود است. نیت ایشان به قدری خالص بود که گوش دادن آن سخنان بر انسان تأثیر عجیبی میگذارد.
نمونه دیگر مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی ره بود. بعضی از استادان 1 میفرمودند:
دو تاجر هندی خدمت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی ره در نجف رسیدند و هر کدام برای ایشان یک دانه مروارید بزرگ، هدیه آورده بودند. گویا مرحوم سید قبل از آمدن آن دو نفر، میدانستند که این دو تاجر میآیند، بنابراین در منزل، منتظر آنها بودند. آن دو تاجر بعد از اتمام جلسه، هدیههایشان را خدمت مرحوم سید، تقدیم کردند و مرخص شدند. همان لحظه دو طلبه سید فقیر به صورت اتفاقی خدمت مرحوم سید رسیده و گفتند: ما قصد تشکیل زندگی داریم؛ ولی دستمان خالی است. مرحوم سید به هر یک از آنها یک دانه از همان مرواریدها دادند. فرزند مرحوم سید در اعتراض به ایشان گفت: ما پشتوانه مالی نداریم، خوب بود آنها را برای ما کنار میگذاشتید.
مرحوم سید در جواب فرمودند: پسرم! وقتی من از اصفهان به نجف آمدم، جوان بودم؛ ولی دو قِران بیشتر پول نداشتم. یک حجره گرفته، با یک قِران از آن پول یک زیرانداز و با یک قِران دیگر، یک ظرف سفالین و کوزهای خریدم؛ ولی همان زمان بعضی از چراغهایی استفاده میکردند که قسمتهایی از آن، نقره بود؛ اما من، به فضل الهی متکی بودم. گاهی کتابم را برمیداشتم و در مکانهای عمومی که روشنایی بود، مطالعه میکردم.
بزرگان ما اینطور گذشت میکردند تا در نهایت به رشد رسیدند.
ما فضاهای قبل از انقلاب را دیده بودیم. پدر بزرگ ما ـ حاج ملا محمدباقر ناصری ـ در مدرسه حجره کوچکی داشتند که شنبه تا چهارشنبه در آن حجره سکونت داشتند و دو روز آخر هفته را در محل خود بودند. برای نهار ظهر مقداری زردچوبه و نمک و روغن حیوانی را در آب حل کرده، در یک ظرف مسی بر چراغی قرار میداد که در حجره داشت. بعد از اینکه آن آب جوش میآمد، مقداری نان در آن ریخته و تناول میکردند. غذای ایشان همین بود. ایشان دائم کتاب میخواند و نمازهای عجیبی اقامه میکرد. حاصل این نحوه زندگی و طلبگی این شد که خود ایشان نقل میفرمودند:
روزی برای اقامه نماز جماعت ظهر و عصر به مسجد رفتم. دیدم همه مردم، مشغول خواندن نافله هستند. پیش خود فکر کرده و گفتم: من تا به حال به این مردم خواندن نافله را سفارش نکردهام؛ چگونه است که همه مشغول نافله هستند؟ ناگهان به ذهنم آمد که خود، همیشه نافلهها را میخواندهام و همین عمل من در مردم اثر گذاشته است بدون اینکه حرفی بزنم.
گذشت از دنیا، و تقوا و قداستشان باعث میشد نهتنها حرفشان که عملشان هم در مردم اثر بگذارد. بزرگان موقعیت و وضعیتهای سختی را پشت سر میگذاشتند. در حوزه قم و نجف، محدودیت مادّی زیاد بوده است. گاهی نهایت شهریه طلاب، نانی بوده که به تعداد افراد خانواده آنها میدادند.
آسیبهای دشمن به حوزه علمیه
اگر دشمن میدانست طلبهای که در مسیر طلبگی قرار میگیرد، چه معاملهای با خداوند متعال میکند و چقدر بهره میبرد، برای کوبیدن این بخش، سعی بیشتری میکرد. البته الان هم دشمن آسیبهای مختلف و گوناگونی را به حوزه میزند تا اعتدال، رشد و تقوا را به تدریج از طلبهها بگیرند. در این 35 سال، توفیقی نصیب حوزه علمیه شده که زمینه را برای برنامهریزی فراهم کرده است.
ایشان در پایان سخنانشان در مورد مدرسه و مسئولان آن فرمودند:
در پایان، عرض خسته نباشید دارم خدمت عزیزانی که برای این مرکز همّت کردهاند. از جناب حجتالاسلام و المسلمین حاج آقای عمومی و بصیرتی و بقیه عزیزان، متشکرم. دوستان برای این چرخه فعال، سعی و تلاش بسیاری کردهاند. الحمدالله دوستان با نهایت دقت و تمرکز مدیریتی، قضایا را پیگیری میکنند و انشاءالله این شجره طیبه به بار بنشیند و نفوس طالب رشد را جهتدهی و ارتقا دهد تا در فرهنگ دین و حوزههای علمیه ماندگار شوند.
حسن ختام این جلسه، نماز جماعت به امامت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری (دام عزه) بود. آخرین ویرایش دردوشنبه, 23 شهریور 1394 ساعت 17:07