جمع بندی به دوش کشیدن بار گناهان شیعیان توسط امام
تبهای اولیه
با سلام
در مورد مقام رفیع ولی الله و ولایت الله ائمه معصومین علیهم السلام مطالب زیادی گفته شده است منجمله در این سایت :
http://mobalegh.miu.ac.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=130&pageid=28372&newsview=52805
منظور من متن ذیل از این گفتار است:
دلیل استغفار معصومین علیهم السلام
پس خدای متعال میفرماید: به خاطر این فتح بزرگ ( فتح مکه)همهی گناهان شیعیان از گذشته تا آینده را آمرزیدم. ««إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً[21]» پس با این توضیحات دعاهای معصومین و استغفارهایشان توجیه میشود. گناهان شیعیان را آنها قبول کرده بودند و به همین دلیل گناه خودشان به حساب میآمده است (مانند پرداخت دیه توسط شخصی غیر از شخص خطاکار.) معصوم گناه نمیکند ولی گناهان شیعه بر دوش معصوم است، به خاطر اینکه قبول کردهاند مردم را پاک کرده و رشد دهند. چنین اشخاصی به دنیا آمدهاند تا دست انسان خاکی را بگیرند و او را هدایت نمایند. آنها بلا را تحمل نمودند، برای اینکه خدای متعال ما را هدایت کند. در کافی آمده که امامان معصوم زمان مرگ خودشان را میدانند و مرگ خود را انتخاب میکنند.
نمونه ای از بردوش کشیدن بار گناه توسط امام کاظم علیه السلام امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند:«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَه[22]» خدای متعال بر شیعیان من غضب کرد، به این دلیل که تقیه نمیکردند و وظایفی که نسبت به ولی خدا بر عهده داشتند را انجام نمیدادند. «فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ[23]» پس خدا به من اختیار داد که بلا را بر دوش کشم تا شیعیانم در عافیت باشند یا بلای رفع گناهانشان را بر خودشان بار نماید «فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي[24]» بلایی که من کشیدم سپر گناهی بود که شیعیان مرتکب شده بودند و برای پاک شدن باید عذاب میشدند و سختی میکشیدند، اما من بار گناه آنان را به دوش کشیدم. همهی خطاهای ما خروج از ولایت خدا و ورود به محیط ولایت طاغوت است. حرام در باطن قرآن ولایت اولیای ستمگر و خروج از ولایت خدا است و حلال در باطن قرآن ولایت امامان است. اگر شیعیان از محیط ولایت خارج شوند معصومین برای مقابله با شیطان بلا را تحمل میکنند و با این کار به ما کمک میکنند
حال برای بنده این سوال پیش می آید آیا واقعا این مطالب درست است؟ آیا واقعا ائمه معصومین گناهان شیعیان را بردوش میکشند؟ اینکه همان نظر مسیحیان است که میگویند عیسی مسیح به صلیب کشیده شد و سختی کشید برای بخشیده شدن گناهان مسیحیان و با این استدلال مسیحیان گناه میکنند و میگویند مسیح گناه مارو به دوش میکشه
سوال بعد اینکه در همین سایت می خوانیم:
شفاعت معصومین علیهم السلام نسبت به شیعیان یکی از رتبههای عبودیت معصومین شفاعت نسبت به عوالم است؛ یعنی یکی از میثاقهایی که معصومین علیهم السلام با خدا بستهاند این است که دست امت ها و خوبان و خدا خواهان و مؤمنین را بگیرند و آنها را تا مقام لقای خدا پیش برند. مانع هجوم شیطان و وسوسهها و تاریکی اولیای طاغوت شوند. یکی از رتبههای میثاق معصومین با خدا و نزول آنها به دنیا دستگیری از بندگان و رساندن آنها به مقام قرب، پاک نمودن آنها از گناهان و به تعبیری بر دوش کشیدن بار گناهان شیعیان است که خودشان این کار را پذیرفتهاند. گناهان شیعیان به معصومین نسبت داده شده است. این آیهی قرآن را معصومین در روایات تفسیر فرمودهاند: «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبينا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّر[14]» این آیه بعد از فتح مکه نازل شده است. نتیجهی فتح مکه این است که خدای متعال گناهان گذشته و آیندهی تو(پیامبر) را میآمرزد.
آیا واقعا از این آیه میشه استنباط کرد خدا به خاطر فتح مکه همه گناهان شیعیان گناهان گذشته و آینده را بخشیده؟
بر فرض اگر درست باشد دیگر به دوش کشیدن گناهان شیعیان توسط پیامبر اسلام و ائمه معصومین و استغفار آنها چه معنی میدهد؟
قضیه خیلی بغرنج است و با عدالت خدا و با آیه « وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى »جور در نمی آید و بوی غلو میدهد لطفا راهنمایی کنید
با تشکر
سوال:
دلیل استغفار معصومین
پس خدای متعال میفرماید: به خاطر این فتح بزرگ ( فتح مکه)همهی گناهان شیعیان از گذشته تا آینده را آمرزیدم. ««إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً[21]» پس با این توضیحات دعاهای معصومین و استغفارهایشان توجیه میشود. گناهان شیعیان را آنها قبول کرده بودند و به همین دلیل گناه خودشان به حساب میآمده است معصوم گناه نمیکند ولی گناهان شیعه بر دوش معصوم است، به خاطر اینکه قبول کردهاند مردم را پاک کرده و رشد دهند.
نمونه ای از بردوش کشیدن بار گناه توسط امام کاظم (علیه السلام) فرمودند:«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَه[22]» خدای متعال بر شیعیان من غضب کرد، به این دلیل که تقیه نمیکردند و وظایفی که نسبت به ولی خدا بر عهده داشتند را انجام نمیدادند. «فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ[23]» پس خدا به من اختیار داد که بلا را بر دوش کشم تا شیعیانم در عافیت باشند یا بلای رفع گناهانشان را بر خودشان بار نماید «
حال برای بنده این سوال پیش می آید آیا واقعا این مطالب درست است؟ آیا واقعا ائمه معصومین گناهان شیعیان را بردوش میکشند؟
قضیه خیلی بغرنج است و با عدالت خدا و با آیه « وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى »جور در نمی آید و بوی غلو میدهد لطفا راهنمایی کنید
پاسخ:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
در مورد سوال شما توجه به چند نکته لازم است:
- نخست اینکه در آموزه های اسلامی، هر انسانی بر اساس اعمال خودش، در روز قیامت مورد قضاوت قرار خواهد گرفت و چنین نیست که رسالت امامان بر دوش کشیدن گناهان شیعه باشد.
اساسا ارسال پیامبر و تعیین امام برای ایجاد زمینه هدایت است نه برای اینکه آنها به جای ما عمل کنند.
- در این زمینه احادیث مختلفی نیز وجود دارد که به یکی از آنها اشاره می کنم:
لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد في العبادة اتكالا على حب آل محمد (ع) و لا تدعوا حب آل محمد (ع) و التسليم لأمرهم اتكالا على العبادة فإنه لا يقبل أحدهما دون الآخر (1)
مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنید، مبادا دوستى آل محمد (ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید، زیرا هیچ کدام از ایـن دو ، به تنهایى پذیرفته نمى شود.
- از سوی دیگر، ادعای اینکه امامان بار گناهان شیعیان را به دوش می کشند، با برخی از آیات سازگار نیست. به طور مثال:
مَّنِ ٱهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِى لِنَفْسِهِۦ ۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌۭ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًۭا (2) هر کس هدایت شود، برای خود هدایت یافته؛ و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است؛ و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد؛ و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم (تا وظایفشان را بیان کند.)
بر اساس این آیه، ایمان افراد و بار گناه افراد اختصاصی است و فردی بار دیگری را بر دوش نمی کشد. این دقیقا در مقابل مدعای مطرح شده است.
- در مورد حدیثی که از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است نیز علاوه بر اینکه حدیث اساسا حدیثی مرسل است و اعتبار چندانی ندارد. طبق شرحی که علامه مجلسی ارائه می دهد(3) مراد بر دوش کشیدن عذاب الهی حاصل از گناه شیعیان نیست بلکه مراد مقابله ای است که هارون الرشید با شیعیان است که امام (ع) زندگی و امنیت شیعیان را بر آزادی و امنیت خود مقدم کردند.
موفق باشید
منابع:_____________________________________________________________________________________________
1. بحارالانوار(ط-بیروت) ج 75، ص 347 و 348
2. اسراء 15
3. مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ج3 ص126
عبارت علامه مجلسی:
" غضب على الشيعة" إما لتركهم التقية فانتشر أمر إمامته عليه السلام فتردد الأمر بين أن يقتل الرشيد شيعته و تتبعهم أو يحبسه عليه السلام و يقتله، فدعا عليه السلام لشيعته و اختار البلاء لنفسه، أو لعدم انقيادهم لإمامهم و خلوصهم في متابعته و إطاعة أو أمره،
فخيره الله تعالى بين أن يخرج على الرشيد فتقتل شيعته إذا يخرج، فينتهي الأمر إلى ما انتهى إليه.
و قيل: خيرني الله بين أن أوطن نفسي على الهلاك و الموت، أو أرضى بإهلاك الشيعة" فوقيتهم و الله بنفسي" يعني فاخترت هلاكي دونهم، و قيل: أي فخيرني بين إرادة موتي أو موتهم لتحقق المفارقة بيني و بينهم، فاخترت لقاء الله شفقة عليهم.