سلام. ببخشيد يه حديث از حضرت علی (ع) هست که "نصيحت کردن در حضور ديگران خرد کردن شخصيت است". ميخوام ببينم مثلا چند نفر دارند غيبت ميکنند يا مثلا طرف داره حرف اشتباهي ميزنه یا کار اشتباهی میکنه یا کرده آيا بايد همونجا و همون موقع بهش بگی؟ اگر ندونی که با طرف بعدا تنها میشی یا نه یا کی تنها میشی یا بعدا اگر بگی اثربخشی نداره یا خیلی کم یا بعدا اصلا شاید یادت رفت اگر تنها شدید بهش بگی چی؟
سوال بعدیم اینه که آیا توصیه کردن هم نصیحت محسوب میشه؟ مثلا به طرف میخواهی بگی فلان کار درامد خوبی مثلا نداره یا مثلا به طرف بگی قدر پدرت یا برادرت رو بدون.
یه مثال میزنم. همین چند روز پیش یه نفر با برادرش اومده بود تو مکان ما و مدام از برادرش بد میگفت و ضایعش میکرد. حالا اگر همونجا بخواهی بهش یه جوری بگی که این کار درست نیست ایا این مصداق این حدیث میشه؟ اگر هم نمیگفتم که اون ادم رو دیگه نمیدیدم که در تنهایی بهش بگم.
سلام.یکی از دوستانم 3ماه عقد بودند و بعد از اون شاهد ماجرای خیانت و اعتیادش بود.در صورتی که دوستم نمیخواست ابروی شوهرشو ببره همینطور وقتی ازش کسی سوال میکرد همه چیز شوهرشو به همه میگفته ولی قصدی نداشته.بعداز طلاق شوهرش بهش زنگ میزنه که نمیبخشمت و حلالت نمیکنم.خدا ابروتو ببره.دوستم عذاب وجدان گرفته که چه کاری انجام بده چون حرفایی که زده رو دیگه نمی تونه جمع کنه
سوالی که هست چیکار کنه که این گناهش بخشیده بشه
ممنون
سلام و خسته نباشيد خدمت شما
خانواده من پنج سال است گرفتار مشكلي شدن و هنوز هم حل نشده است .پدرم بدون اجازه مادرم با زن ديگري ازدواج رسمي كرده با مهريه اي سنگين ،الان شرايط كنوني طوري پيش اومده كه مادرم مجبوره براي اينكه اموالمون حفظ بشه صبوري كنه و وجود يك زن ديگرو تحمل كنه .اما قضيه به اينجا ختم نميشه و اون خانم با كمال پررويي شروع به ريختن آبروي پدرم كرده و حتي نصف شب اومده و جلوي در خونمون همسايه هارو جمع كرده و آبروريزي راه انداخته ،ميزونم شايد فكر كنيد حتما اذيتش كرديم اما من و خونوادم خيلي مظلومتر و ساده تر از اين حرفا هستيم ،در حدي كه پنج سال خونه اي كه پدرم براش خريده و اون داره توش زندگي ميكنه ميشناسيم اما حتي يك بار هم نرفتيم دم درش ،اصلا نميخوايم باهاش روبرو بشيم ،فقط يه سوال ميكنم اينكه خدا چرا مارو با آبرومون به امتحان ميكشه ؟؟؟؟خيلي نااميد هستم ...ابرويي كه ريخته ميشه ديگه جبران نميشه......اصلا از بين بردن آبروي يه خونواده جزو امتحان الهيه؟؟؟؟؟خواهش ميكنم جوابمو بدين .من و خونوادم آدماي معتقدي هستيم اما با اين اتفاق من واقعا دچار ترديد شدم .....
با سلام
یه سوال چند وقته ذهنم رو درگیر خودش کرده. ......
چرا توی قرآن خیلی داستانا مطرح شده که آبروی یک مومن در طول تاریخ رو برده ...
مثلا وقتی زلیخا بیجاره خلوت میکنه و محیط رو آماده می کنه و به یوسف خود رو عرضه می کنه رو باید کل مردم در طول تاریخ بدونن؟؟ .... مثلا این بنده ی خدا تا آخر عمرش توبه میکنه و مسلمان میشه و همسر پیامبر میشه پس چرا باید آبروش توی کل تاریخ بره. ....
یا مثلا درباره همون داستان یوسف چرا برادرهای یوسف که از اولش هم مسلمان بودند و گفتند میکشیم و توبه میکنیم... باید آبروشون توی کل تاریخ بره. نمیشد خدا اسم نیاره و داستان رو بگه و ما عبرت بگیریم حتما باید اسم میاورد و غیبت میکرد. از خدا که بد گویی کردن بعیده. خدایی که خودش میگه مومن باید شبیه من بشه و اسما و صفات من رو به خودش بگیره. بجز کبر و چند تا صفت دیگه مثل خالقیت و ... چرا وقتی میگن آبروی مومن از کعبه بالاتره باید آبروی خیلی ها در قرآن بره؟
البته من میدونم که خیلی از چیزا غیبت نیست و خیلی از حرفا هست که میشه پشت سر فاسق زد. ولی فکر نمی کنم زلیخا فاسق باشه.
تازه این همه میگن پشت سر مرده حرف نزنید.
مبنا چیه؟ مبنای روایی و قرآنی...
خیلی بهم کمک میکنید که جهل هایم برطرف شود. خودم یه جوابایی دادم ولی قلبم آروم نمیشه
یا مثلا یه سوال دیگه کاملا توی یک فضای دیگه چرا ابراهیم میاد و همزبان میشه با مشرکان و به اونها میگه آره این ستاره خدای منه. خب این چه مبنایی ایجاد میکنه برای ما که همزبان بشیم با کافر و حرفاش رو بپذیریم و اشکال نداره؟ کفر بگیم؟ باهاش همزبون بشیم.... این رو توی کدوم فروم بپرسم؟
استاد فاطمي نيا در جلسهاي با ذکر چند نکته اخلاقي و عرفاني فرمود:
خدمت آيت الله بهاالديني رسيدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سيد سکوت چه بود؟
آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد.
خدا شاهد است الان مردم خيلي دست کم گرفتهاند آبرو بردن را.
ببينيد؛ خدا چند گناه را نميبخشد:
۱- عمدا نماز نخواندن
۲- به ناحق آدم کشتن
۳- عقوق والدين
۴- آبرو بردن.
۵ حق الناس
اين گناهان اينقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهي موفق به توبه نميشوند.
پسر يکي از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، براي من تعريف ميکرد
: «به پدرم گفتم پدر تو درياي علم هستي. اگر بنا باشد يک نصيحت به من بکني چه ميگويي؟ ميگفت پدرم سرش را انداخت پايين. بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروي کسي را نبر!»
الان در زمان ما هيئتيها، مسجديها و مقدسها آبرو ميبرند.
عزيز من اسلام ميخواهد آبروي فرد حفظ شود.
شما با اين مشکل داري؟ دقت کنيد که بعضيها با زبانشان ميروند جهنم.
روايت داريم که ميفرمايد اغلب جهنميها، جهنمي زبان هستند. فکر نکنيد همه شراب ميخورند و از ديوار مردم بالا ميروند. يک مشت مومن مقدس را ميآورند جهنم. اي آقا تو که هميشه هيأت بودي! مسجد بودي! بله. توي صفوف جماعت مي نشينند آبرو ميبرند.
اميرالمومنين به حارث همداني ميفرمايد:
اگر هر چه را که ميشنوي بگويي؛ دروغگو هستي.
گناهکار چند نوع است:
عدهاي گناه ميکنند، بعد ناراحت و پشيمان ميشوند؛ سوزوگداز دارند؛ توبه ميکنند
و هرگز فکر نميکنند که روزي اين توبه را بشکنند؛ اما دوباره ميشکنند.
دوباره، سه باره، ده باره.
در حديث داريم که اين اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعي داشته باشد،
اسلام دین مهربانی و عطوفت ،دین انسانیت و عزت است ،دینی که به پیروانش اجازه نمیدهد حتی در حین نماز سلامی را بی جواب بگذارند،دینی که عالی ترین ملاک های رفتار اجتماعی را ببان میکند..
یکی از این موارد اخلاقی- اجتماعی حفظ آبرو است که دین به انسان اجازه نمیدهد نه آبروی خود را ببرد و نه آبروی دیگری را..
برای این که بیشتر با اهمیت موضوع آشنا شویم حدیثی از امام صادق علیه السلام ذکر می نماییم. امام صادق عليهالسلام فرمود كه رسول خدا فرمودند: خداوند تبارك و تعالي فرموده است: هر كس دوستي از دوستان مرا خوار كند، در كمين جنگ با من نشسته است.
ما در مساله آبرو سه محور را بررسی میکنیم:
1-وظیفه ما در قبال حفظ آبروی خود و راهکار های آن
2-وظیفه ما در قبال حفظ آبروی دیگران
3-ما مجاز به ریختن آبروی چه کسانی هستیم؟
انشالله در ادامه به تشریح کامل این موارد خواهیم پرداخت و از سخن های حکیمانه اساتید و کاربران گرامی بهرمند خواهیم شد.
محترم شمردن آبرو و شخصيت ديگران و سعى در پرداختن به عيوب خود و رفع آن عيب و چشم پوشى از آنچه سودي براى دنيا و آخرت ندارد، از اعظم مسائل زندگى و از بهترين كارهاست كه توسط بزرگان دين سفارش ويژه و موكدي شده است. در احاديث در قبح عمل زشت و ناپسند غيبت آن را به مانند خوردن گوشت برادر مرده ياد كرده است. اهميت مساله پوشاندن عيب ديگران و حفظ حرمت و آبروي مومن بارها در قالب آيات و روايات مورد تاكيد قرار گرفته است.
امام صادق(ع) ميفرمايند: «با نظر عبرت و چشم بصيرت و ديده تحقيق به فضل حضرت حق بنگريد كه وسايل پوشش را براى پوشاندن عيوب و نواقص ظاهرى براى شما خلق كرده و درهاى توبه و بازگشت را براى پوشيده شدن عيوب باطن و گناهان و اخلاق ناپسند به روى شما باز كرده است.»
آن حضرت در ارتباط با حفظ حرمت و آبروي افراد ميفرمايند: «كسى را به بديهايى كه از او خبر دارى رسوا و بيآبرو مكن، خود تو همان انسانى هستى كه خداوند غفار قبايحى بدتر از آنچه كه از ديگران خبر دارى بر تو پوشانده و نگذاشته آبرويت به باد رود!»
«آبرو و شخصيت ديگران را محترم بدان و سعى كن از اعتبار ديگران كم نكنى، به عيب خود مشغول باش و براى آن بكوش كه رفع عيب از اعظم مسائل زندگى و از بهترين كارهاست و هرچه براى تو انجامش و برنامهاش سود ندارد از آن درگذر و بترس از اينكه با مشغول شدن به عيب ديگران از طريق غيبت و تهمت و افترا عمرت را فنا كنى و اين سرمايه گرانبهاى هستى را از دست بدهى.»
مرحوم آيتالله مجتهدي تهراني نيز در شرح بحث ستر و عفاف معتقد بود:
ستر يعني اينكه گناهان مردم را مخفي كنيم.
به ما چه ارتباطي دارد كه فلاني عيب دارد؟
خوش به حال بندهاي كه به عيب خودش ميپردازد و به عيب ديگران كاري ندارد.
اگر رفيقت هم عيب دارد به كسي نگو خوبيهاي مردم را بيان كن. آنها كه به عيب ديگران كاري ندارند، بهترين زينت را دارند. در حديث آمده كه خوش به حال كسي كه به عيب خود پرداخته و به عيب ديگران كاري ندارد.
سلام
اگرکسي دو نفر را در حالت زنا ديد و آن شخص دوستش بود و به خاطر آبروي دوستش سکوت کرد آيا اين شخص هم به خاطر سکوتش گناهکار ميشود؟
خير، بلکه بهتر آنست که سکوت کند و آنرا نزد کسي بازگو نکند، و بعدا آنها را نصيحت کند. پيامبر صلي الله عليه وآله فرموده : «من ستر مسلما ستره الله في الدنيا و الآخرة». يعني: هر کس عيب مسلماني را بپوشاند، خدا عيب او را در دنيا و آخرت ميپوشاند».
در ضمن اگر کسي دو نفر را در حال زنا ببيند، چنانکه بعد از آن در بين مردم اظهار بدارد که فلاني مرتکب زنا شده است، در آنصورت قاضي شرع از وي مي خواهد که براي اثبات ادعايش سه شاهد ديگر بياورد که آن صحنه را ديده باشند، اگر سه شاهد نياورد او را به جرم اتهام حد مي زنند، چنانکه خداوند متعال ميفرمايد :
«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلاَتَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً وَ أُولَئِکَ هُمْ الْفَاسِقُونَ». (نور: 4) يعني:«کساني که به زنان پاکدامن نسبت زنا ميدهند؛ سپس چهار شاهد نميآورند؛ بديشان هشتاد شلاق بزنيد و هرگز گواهي دادن آنان را نپذيريد، و چنين کساني فاسق هستند».
اگر چهار مرد مسلمان، آزاد و عادل شهادت بدهند که آلت تناسلي فلان مرد را در فرج فلان زن مانند فرورفتن ميل در سرمهدان، و ريسمان در چاه، ديدهاند بر آن زن و مرد حد جاري ميشود. ولي اگر سه نفر شهادت بدهند و چهارمي شهادت ندهد، حد قذف (تهمت) بر آن سه نفر جاري ميشود، به دليل آيه کريمه. و هدف از اين احکام اينست که : اولا: بندگان گناهکار فرصت توبه بيابند، و پشيمان شوند و چه بسا توبه کنند و خداوند گناهشان را بخشيد بدون آنکه بر آنها حدي جاري گردد. دوما: هرکسي که با شخص ديگري عداوت يا کينه داشت ممکن است به دروغ و از سر بي تقوايي به کسي تهمتي بزند، بنابراين براي جلوگيري از اين فتنه، احکام سختي را براي اثبات جرم قرار داده اند. سوما: گناه در بين مردم افشاء نشود، زيرا افشاي گناه در جامعه، فساد بدنبال دارد، لذا شايسته است که گناه خود و ديگران را مخفي نمود و آنرا در بين مردم افشاء نکرد.
بنابراين شايسته آنست که اگر کسي مرتکب گناهي شد، در خفاء توبه کند و نزد ديگران مطرح نکند، همچنين اگر کسي گناه فرد مسلماني را مشاهده نمود آنرا مخفي کند و نزد کسي بازگو نکند.