اخلاص

تشخیص ریا از اخلاص

سلام، بعضی کارهای خیری که انجام میدیم بخاطر تبلیغ ودیده شدن کار فرهنگی بودن حس بد ریا به انسان دست میده که نکنه ریاکاری محسوب بشه،سوال بنده اینه از کجا تشخیص بدیم که مبتلا به ریا شده کارما یا اینکه تبلیع فرهنگی کارخیره
برچسب: 

راه رسیدن به اخلاص

انجمن: 

سلام وقتتون بخیر میخواستم بدونم که ایا در کل شیک پوشیدن خوشتیپی مانع اخلاص میشه یا نه؟ ممنونم

راه رسیدن به اخلاص و تشخیص اعمال

انجمن: 

سلام من اکثر مقالات مربوط به اخلاص رو خوندم و دارم بهش مسلط میشم ولی یه جاهایی میرسم که نمیدونم دقیقا باید چکار کنم نمیدونم کاری که انجام میدم خالصانه برای خداست یا نه میخوام کمکم کنید تا شیوه تشخیصشو یاد بگیرم. و یه سوال دیگه ایا در راه رسیدن به اخلاص، انسان میتونه برای خودش هم کاری انجام بده یا نه مثلا ورزش کردن یا کارهایی که روح و روانشو خوب کنه یا مثلا من شبا میخوام زود بخوام به پدر مادرم میگم مراعات کنند تا سرو صدایی ایجاد نشه این حرف من که به پدر و مادرم میگم نمیدونم خالصانه است یا نباید بگم چون این کارا به نفع خود انسانه من نمیتونم شخیص بدم لطفا پاسخ بدید ممنون

کدام روش برای تبلیغ کار خیر و ذخیره آخرت ، بهتر است؟

انجمن: 

با سلام و خسته نباشید:
اولش بگم ببخشید که سوال طولانی می شه !
ما در صدد راه اندازی گروهی هستیم که برای عموم، نرم افزارها و کتب اموزشی مورد نیاز رشته دانشگاهی خود را تولید کنیم .هدف هم انجام کار خیر و تشویق برای حضور افراد در این گروه برای انجام کارهای خیر بزرگتر بعدی می باشد(در زمینه های اجتماعی، عمران و ابادانی و ... ولی فعلا بودجه در حد کارای داشگاهیه!!!) . حال همین ابتدا برای ما چندین سوال پیش امده؟ این که کدام حالت از حالت های زیر، تبلیغ بهتری از کار خیر خواهد بود و از طرفی در کدام حالت اجر ما بیشتر خواهد بود ؟
به عنوان مثال من می توانم کتابی را چاپ کنم .می خواهم بدانم در چه صورتی اجر و پاداش بیشتری دارم ؟
حالت 1 ) اگر هزینه کتاب را از استفاده کننده دریافت کرده و سپس پول ان را در کار خیر دیگری صرف کنم؟
حالت 2 ) من می توانم این کتاب را صلواتی(مثلا صلوات برای ظهور امام زمان عج) در اختیاردیگران قرار دهم و حتما ذکر کنم که استفاده از این کتاب با ذکر صلوات بلامانع است.
حالت 3 ) بدون هیچ درخواستی اعم از صلوات و .. ان را رایگان در اختیار دیگران قرار دهم .
برخی دوستان می گویند تاکید شود با ذکر صلوات رایگان است تا ما هم در قبال زحمتی که می کشیم اجری برده باشیم .ولی من نظر دیگری دارم . مجبور کردن به ذکر صلوات به نظرم شیوه تبلیغی خوبی نیست .اگر من مسلمان عقیده خود را دخیل یک نرم افزار کنم ، کسی که اعتقادی به این مسائل ندارد ممکن است حتی برخورد منفعلانه با نرم افزار یا اثر ما داشته باشد و از طرفی ممکن است یک فرد دیگر و غیر مسلمان هم در تولید نرم افزار خودش عقیده خودش را وارد کار کند.
از طرفی این را هم قبول ندارم که با صلوات ما اجر بیشتری می بریم . چون در این صورت ائمه ما که علم از جانب خداوند داشته اند برای هر جمله ای که بیان می کردند باید ازطرف مقابل درخواست صلوات می کردند . برای نمونه امام صادق ع که هزاران شاگرد را تربیت نمودند ایا علم خود را رایگان در اختیاردیگران قرار نمی دادند؟ بدون این که ذکر کنند استفاده از علم من با ذکر صلوات رایگان است ؟ در این صورت که پاداش بیشتری می بردند ولی ایا این کار را می کردند؟؟؟
از طرفی دوستان می گویند چون استفاده کننده، از علم ما دارد استفاده می کند اتوماتیک وار ثواب می کنیم و نیازی نیست رایگان در اختیار بگذاریم و بهتر است پول را صرف هزینه زندگی خود کنیم
دلیل تقریبا قانع کننده ای هم دارند . مثلا می گویند یک معلم حقوقش را می گیرد ولی ثواب اموختن را هم می برد..
برخی دیگر هم می گویند ما زحمت کشیده ایم و سال ها درس خوانده و برای تولید این نرم افزار زحمت کشیده ایم پس نسبت به کسی که تنبلی کرده حقمان است که هزینه را دریافت کنیم . و می گویند اگر قرار باشد همه ی افراد همه چیز را رایگان در اختیار هم قرار دهند پس نظام سعی و تلاش زیر سوال می رود و افراد گوشه ای نشسته و منتظر می مانند که یک انسان سخت کوش سال ها زحمت کشیده و به راحتی و رایگان علمش و اثرش را در اختیار انسان های تنبل بگذارد.ممکن است قیاس شود مثلا پزشکی که سالها درس خوانده اگر برای یک نجار رایگان کارش را انجام دهد و ان فردی که شغل فنی دارد مثلا یک نجار و ...( که به نسبت درس کمتری خوانده) ، او هم خدماتش را برای ان پزشک رایگان انجام دهد مسلما در حق پزشک اجحاف شده است و دیگر انگیزه ای برای تلاش و سعی و کوشش باقی نمی ماند .من در پاسخ به این حرف دوستان دو جواب دارم :
اول اینکه ، واقعا خجالت اور است که جوامع غیر مسلمان جنبشی به نام " متن باز " را راه انداخته و اثار خود را رایگان در اختیار مردم سراسر جهان قرار می دهند ولی ما در دینی که به کمک به هم نوع سفارش شده و از طرفی به پاداش های اخروی نیز اعتقاد داریم ، همیشه دنبال نفع شخصی هستیم . ایا پاداش هزینه به دست امده از نشر کتاب و تولید نرم افزار ( در حد چند میلیون تومان ) که در راه خیر صرف شده باشد بیشتر است یا این که همان کتاب رایگان در اختیار عموم قرار گرفته باشد .؟
از طرفی اگر همه ی مردم عالم اعتقاد بر این داشته باشند که کار خیر انها در اخرت بی پاداش نمی ماند و همه ی افراد خدمات خود را به صورت رایگان در اختیار هم قرار دهند اتفاقا بر عکس کسی دیگر تنبلی نمی کند زیرا هر کس مشتاق است تا خدمات بیشتری به مردم برساند پس تنبلی را کنار گذاشته و منتظر نمی نشیند تا دیگران به او خدمت رسانی کنند بلکه خود او تلاش می کند تا از نظر علمی و عملی انقدر رشد کند که خودش منشا خیر باشد.یعنی مثلا در مثال بالا همان نجار نیز تلاش می کند تا حرفه دیگر و یا منشا خیر دیگری را پیدا کند تا بتواند به ان پزشک خدمت رسانی کرده و از نظر اجر برده شده خود را به پزشک رسانده و حتی از او جلو بیفتد.
گرچه دوستان در جواب می گویند این فقط همان مدینه ی فاضله ای است که در زمان حضرت مهدی عج تحقق می یابد و فعلا که همه دنبال منافع شخصی خود هستند ما هم به همین شیوه عمل کنیم و پول به دست امده را در صورت تمایل در راه خیر صرف کنیم !
جمع بندی :
1- کدام کار باعث تبلیغ بهتر دین خواهد بود ؟
2- کدام روش اجر بیشتری خواهد برد ؟
3- نظر دین در این رابطه چیست و لطفا در مورد مطلب گفته شده در باره امام صادق ع و تربیت شاگردان به نحوی که گفته شد ، نظر دهید .
توجه : سوال من از کارشناس مذهبی هست تا بهم بگن کدوم اجرش بیشتره ولی لطفا دوستان هم خودشون رو جای مخاطب ما قرار بدن و بگن کدوم حالت رو بیشتر می پسندن برای تبلیغ کار خیر ."

اخلاص و پذیرش عمل

انجمن: 

باسلام، چند تا سوال داشتم:

1- آیا روزه شخصی که روزه میگیره تا هم فرمان الهی رو انجام بده و هم خودش رو لاغر کنه، پذیرفته میشه؟ اگه فقط برای لاغر شدن بگیره چطور؟

2- آیا درس خوندن کسی که هم هدف خوبی داره و هم می خواد در آینده مشهور بشه، برای آخرتش ثواب داره؟ اگه فقط برای مشهور شدن بخونه چطور؟

3- آیا درس خوندن شخصی که هم هدف الهی داره و هم با دوستش رقابت میکنه، براش ثواب داره؟ اگه فقط برای رقابت باشه چطور؟

و خیلی موارد این چنینی، آیا برای عاملش ثواب داره یا نه؟ و اگه ثواب داره، ثوابش به همون اندازه هست یا کمتره؟

در پناه حق.

بنده ی کامل و خالص

سلام تو یکی از پستا جواب یکی از کاربرا این نوشته رو دیدم که خیلی منو بفکر برد شایدبشه گفت سردرد گرفتم ازفکربهش

چطور می شود انسان بنده خاص خدا شود؟

یک حدیث بسیار ممتازی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هست که می فرمایند: هر کس که عبادت خالص خود را به نزد خدا و به بالا می فرستد و عباداتش مخلوط نیست...
حداقل خلوص این است که ما در نماز می گوییم قربة الی الله. یعنی من این دو رکعت نماز را برای خشنودی شما نمی خوانم. شما خوشتان بیاید یا نه فرقی ندارد. من دو رکعت نماز را برای خدا می خوانم. این حداقل است که اگر این حداقل را نداشته باشد نماز باطل است. یعنی اگر من نمازم را کمی برای خوشایند شما چرب کنم، نمازم باطل است. ولو یک کلمه اش را اینگونه بخوانم نماز باطل است. این حداقل است. قصد قربت در برابر ریا است.
می گویند آقا شیخ رجبعلی خیاط هر شب در مفاتیح می گشت تا ببیند هر نماز و ذکر و دعایی چه اثری دارد. یک شب هرچه گشت چیزی پیدا نکرد و همینطوری دو رکعت نماز خواند. به او گفتند این دو رکعت نماز را برای ما خواندی. آن قبلی ها برای چیزهای دیگر بود.
معمولا همه ما پی نتیجه اعمالیم ؛ مثلا می پرسیم ثواب این عمل چیه؟! اگر انسان پی این نباشد و ثوابش در خاطرش نباشد، به دنبال نتیجه و اینکه چه بلایی را از جان انسان دور می کند نباشد، نیتش خالص می شود. اگر برای رضای مردم انجام دهد که پست ترین مرحله نیت است. اگر از این بگذرد و یاد ثواب هم نباشد و فقط به یاد رضایت خدا باشد درست است. اعمال درجه خلوص دارند. هرچه خلوص بیشتر باشد، نتیجه اش بیشتر است.

یعنی ما قرآن که میخونیم برای اینکه بلا ازمون دور شه این انچنان خلوص نیتی درونش نیست؟؟یا همینکه برا ثوابش بخونیم
و کلا هرچی تو این نوشته هست
ماچطور به همچین چیزی برسیم به همچین خلوصی؟؟؟

راههای رسیدن به اخلاص در عمل چیست؟ و کار خیر چه زمانی ارزش دارد؟

بسم الله الرحمن الرحيم.
با عرض سلام و خسته نباشيد.میخواستیم بپرسم که کار ما کی ارزش داره؟ مثلا من موقع رفتن به خانه ی مادربزرگم اونجا کمک میکنم، پذیرایی میکنم و...و از این کارم خوشحال میشم و از دعاهای مادربزرگم.ولی بعضی وقتا واقعا نمیدونم نیتم چیه.رضای خدا؟ رضایت مادربزرگم؟ جلب توجه؟ یا علاقه به کار خانه؟یا بقیه بگن طفلک خیلی زحمت میکشه؟ هر از گاهی یکی از این موارد یا چند تاش به عنوان نیت عمل به ذهنم میاد.من واقعا کار خونه رو دوست دارم و به آشپزی هم علاقه دارم.کوچکتر که بودم مادرم نمی ذاشت کار کنم و خیلیا من رو کسی میشناختن که هیچ کاری از دستش برنمیاد، واسه همین ،الان که به 19 سالگی رسیدم همیشه سعی میکنم یه خودی نشون بدم و توجه بقیه رو جلب کنم.مثلا وقتی مهمون میاد به مامانم میگم بذار من هم یه چیزی رو درست کنم.که بقیه بخورن و بگن خوشمزه ست و تعریف کنن ازم.خب مثلا وقتی دستپخت من رو میخورن و به قول معروف بهشون میچسبه ، این ثواب نداره؟البته از منت زدن و به زبون آوردن و ای وای خسته شدم اینقدر کار کردم بدم میاد و اکثرا چنین رفتاری نداشتم.چون احساس میکنم هم ارزش عمل از بین میره و هم شخصیتم کوچک میشه.ولی گاهی مواقع صرفا نیتم به طور مستقیم خداوند نیست.یعنی مثلا میگم خدا به کار خیر سفارش کرده، با این کار محبت بین من و فرد دیگه زیاد میشه،یا فلانی من رو بیشتر دوست خواهد داشت.یا میخوام محبت فرد رو جبران کنم،میخواستیم بدونم با این توصیف جایگاه اعمال من چیه؟و آیا من واقعا دست خالی خواهم بود؟ یا وسواس فکریه؟
همچنین لطفا بفرمایید چه کنیم تا به اخلاص در عمل برسیم؟
ببخشید طولانی بود.ممنون میشم از راهنماییتون.

مطالب منتشر شده در کانال تلگرام حاج شیخ جعفر ناصری

[h=2]ماه رجب یا شعبان یا ماه مبارک رمضان جزء بهارهاى معنوى می تواند باشد[/h]

ماه رجب یا شعبان یا ماه مبارک رمضان جزء بهارهاى معنوى می تواند باشد، منتهى دیگر اگر یک دلى از فصل بهار معنوى هم به طراوت نیفتاد دیگر این خیلى مشکل است، مشکل از خود انسان است،... ادامه نوشته





[h=2]علاقه حقیقی، وقتی است که آرام آرام به دل نفوذ کند.[/h]

حالا به تناسب ماه شعبان عرض کنم که ما نسبت به کمال حقیقی و کامل حقیقی ضعف در ارتباط داریم. ان شاء الله خدای متعال یک نوری بدهد که بشود توجه به حضرت پیدا کرد. یعنی... ادامه نوشته




[h=2]در این ماه (شعبان) در حد توان یک ارتباط محکمى با قرآن می‌خواهد.[/h]



در این ماه (شعبان) در حد توان یک ارتباط محکمى با قرآن می‌خواهد. بخشى از شب را باید انس با قرآن داشت و این ماه شعبان را هم انسان ادامه بدهد آنوقت در ماه رمضان جواب مى‏دهد.... ادامه نوشته




[h=2]این دعا را برای حوائج در ماه شعبان، از اول ماه شعبان تا آخر ماه خوانده می شود[/h]



یک پیام و یک هدیه از ناحیه حضرت سجاد علیه السلام همین دعای «اللهم صل علی محمد و آل محمد ، شجره النبوه» است که در ماه شعبان وارد شده است. این مال امام زین العابدین (ع) است. این را حض... ادامه نوشته




[h=2]در ماه رجب، دو جزء و در ماه شعبان سه جزء و در ماه رمضان پنج جزء الی هفت جزء بخواند[/h]



از ماه رجب دو کار را باید تمرین کرد؛ یکی روزه و یکی قرآن خواندن و حداقل حداقل حداقل آن، این است که در ماه رجب، روزی یک جزء قرآن و در ماه شعبان دو جزء و در ماه رمضان سه جزء... ادامه نوشته




[h=2]ماه رجب رفت و ماه شعبان آمد؛ پناه به خدا[/h]



حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری حفظه الله در شب اول ماه شعبان چنین فرمودند: خدا به ما رحم کند، کاری نکردیم… ماه رجب رفت و ماه شعبان آمد؛ پنا... ادامه نوشته




[h=2]مؤمنی هم که خواسته مهمش قرب به حضرت بقیه الله عج و دیدار آن حضرت است و آن را پیوسته از خدا می‌طلبد[/h]



خداوند متعال، بشر را به گونه‌ای آفریده است که اگر خواسته‌ای در وجودش سوسو زد و در فکرش گذر کرد، آن چیز – ولو پس از مدت‌ها – ناخودآگاه در مسیر او قرار خواهد گرفت.... ادامه نوشته




[h=2]برای انسان از اول ممکن نیست تا حالت توجه و اخلاص را نگه دارد و معمولا تشتّت دارد
[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: برای انسان از اول ممکن نیست تا حالت توجه و اخلاص را نگه دارد و معمولا تشتّت دارد ولی بعد از مدتی ادامه و تلاش یک ثانیه یک ثان... ادامه نوشته




[h=2]۷۰ سال زحمت بکشی[/h]



اگر ۷۰ سال زحمت بکشی و لحظه ای او(امام زمان ارواحنا له الفداء) را زیارت کنی،زحمت ۷۰ ساله را فراموش خواهی کرد (حجت الإسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری حفظه الله) ادامه نوشته



[h=2]اردوی مشهد مقدس | طلاب مدرسه علمیه صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه اصفهان[/h]



حجت الاسلام شیخ جعفرناصری حفظه الله در جمع طلاب مدرسه علمیه صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه اصفهان اردوی مشهد مقدس ادامه نوشته



[h=2]شعر – مجمع البحرین[/h]



شعر – مجمع البحرین باز گویم از تجلی‌های او از تجلی‌های هو سبحانه ….. آدمی را مجمع البحرین دان آب تلخ و آب شیرین توامان ….. هم صفات خوب و بد را مستعد هم قوای خیر و شر... ادامه نوشته



[h=2]شعر – جام ولا[/h]



شعر – جام ولا ای غلام حلقه گوشت آفتاب لطف کن روی از من بی دل متاب ….. بحر غم گویا ندارد ساحلی جز نوای چنگ و مزمار و رباب .. چنگ بر بند جگر خواهیم زد تا از او آید صدای چنگ ناب ..... ادامه نوشته



[h=2]شیاطین جایگاه قوه واهمه و ضعف وهم در افراد را که از چه کانالی می‏توانند وارد شوند را خوب می‏شناسند[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: شیاطین که‏ این طور تسلّط بر بنی آدم دارند، از کانال قوه واهمه افراد است؛ یعنی شیاطین جنس قوای افراد را می‏شناسند، واهمه‏ فرد... ادامه نوشته




[h=2]اکثر گرفتاری ها برای مؤمنین به خاطر موهومات است.[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: اکثر گرفتاری ها برای مؤمنین به خاطر موهومات است. قوه واهمه خیلی مؤمنین را مشغول می‏کند. وهم، ضد توکل و ضد خیلی چیزها... ادامه نوشته




[h=2]من کنت مولاه فهذا علی مولاه[/h]



حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله صوت و خداوند راضی شد به این دین برای مردم، و همه ابعاد این دین با ضمیمه شدن ولایت و معرفی آقا امیر المؤمنین علیه السلام تمام... ادامه نوشته




[h=2]جناب کمیل رحمه الله علیه صاحب اسم اعظم و صاحب سرّ امیرالمؤمنین علیه السلام[/h]



جناب کمیل رحمه الله علیه صاحب اسم اعظم و صاحب سرّ امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است قبر ایشان هم خیلی قابل استتفاده است . یک پیر مردی سر قبر کمیل علیه السلام خادم... ادامه نوشته




[h=2]شما نگاه کنید که ما چقدر گرفتار هستیم ؟[/h]



حجت‌الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: علی ‏بن مهزیار بیست سفر خون دل خورده و دنبال آقا پیاده رفته مکه؛ وقتی می رسد، آقا عتاب می‏کند که شما مشکل دارید و به فکر زیاد کردن امو... ادامه نوشته




[h=2]چه کار کنیم در نماز توجه داشته باشیم ؟[/h]


حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله: بعضی‏ها می‏گویند چه کار کنیم در نماز توجه داشته باشیم؟ توجه یک حالی است که وقتی آمد، باید دائم جنگ کرد و آن را نگاه... ادامه نوشته




[h=2]چهل سوره یس بخوانید و هدیه کنید به امام رضا علیه السلام[/h]




حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در مورد زیارت امام رضا علیه السلام چنین سفارش می نمایند: بعضی از رفقا در مشهد سؤال می‏کردند «این جا چه کار کنیم؟» ... ادامه نوشته




[h=2]سخنرانی حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله در دومین همایش کشوری اخلاق حوزه های علمیه[/h]



سخنرانی حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری حفظه الله در دومین همایش کشوری اخلاق حوزه های علمیه ۹ اردیبهشت۱۳۹۵ اصفهان ـ سالن همایش موسسه اهل بیت علیهم السلام ادامه نوشته

مزد اخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم

:parandeh:خاطرات و زندگینامه

شهید علی محمد صباغ زاده :parandeh:

سفر عجیب

داستان از زبان حجت الاسلام قرائتی که در تلویزیون و برنامه درس هایی از قرآن بیان کردند
... این همدان آمدن برای ما یک دانشگاهی شد. درس ها گرفتیم از این سفر...
این خاطره، خاطره مهمی است.من خواهش می کنم زیادی گوش کنید.
چند سال پیش، من مسئول نهضت سواد آموزی بودم و در تهران پشت میز نشسته بودم. به سرم افتاد همدان بروم برای سرکشی از نهضت سوادآموزی، حالا چطور به دلم افتاد، نفهمیدم.
شهید محراب آیت الله مدنی در همدان خانه ای قدیمی داشت که من رو بردند آنجا. مرحوم آیت الله موسوی امام جمعه همدان هم آمدند. نزدیک غروب بود. تا نشستم یک پیرمردی آمد گفت: امشب مهمان خانه ی ما باشید!
این پدر دو شهید نزدیک غروب ما را قلاب کرد و خانه ی خودش برد!
یک خانه ی محقر، در یک اتاق دور تا دور نشستیم و ایشان خاطرات بچه هایش را نقل می کرد، یک پیرمرد دوید داخل، با ریش های سفید بدو آمد!
بعد من را بغل کرد. بوسید و گفت: آقای قرائتی! در تلویزیون چند سال است می بینمت. می خواستم از بیرون شیشه هم ببینمت. بعد بغل ما نشست و حرف های صاحبخانه، پدر دو شهید را قیچی کرد. گفت: من بگویم؟
بعد گفت: من بچه هایم همه دختر هستند. فقط یک پسر داشتم. آن پسر هم شهید شد. اما چه پسر خوبی! این پسر من که شهید شد معلم آموزش پرورش بود. ریش های بلندی داشت. در مسجد کوپن توزیع می کرد.
بعد ادامه داد: یک شخصی (که کوپن به او نمی رسد) عصبانی می شود تف می اندازد به ریش پسر من. می گوید: این انقلاب بود شما داشتید!؟ تف! یک تف کرد. بچه های بسیج می خواستد او را بزنند، حالا بالاخره کسی به ریشش تف بیندازند عصبانی می شود. اینجا نفس هیجانی می شود. «وَالکاظمینَ الغیظ» وقتی عصبانی شدی باید خودت را نگه داری. می گفت: تا بچه های بسیج خواستند بزنند دستمالش را درآورد و گفت: بابا این حالا عصبانی شده، من آب دهان ایشان را پاک می کنم. تمام شد و رفت!!
دیگر حالا در یک مسجد به خاطر یک آب دهان درگیری نکنید. ولش کنید. خُب، ماجرا تمام می شود و بعد این معلمی که تف به ریشش افتاد است، می رود جبهه و شهید می شود. آن شخصی که آب دهان پرتاپ کرده است، ناراحت می شود که من به کسی آب دهان پرتاب کردم که در جبهه شهید شد!؟ آمد پهلوی من عذرخواهی کند. که ببخشید من به پسر شما جسارت کردم. من را حلال کن. این پسر شما جبهه رفت و شهید شد.
پدر شهید تا اینجا را گفت و ادامه داد: چه جوانی، چه معلمی، چه پسر خوبی! خدا چه پسری به من داده بود؟ الحمدلله! همین طور الحمدلله ، الحمدلله، الحمدلله می گفت که یک دفعه افتاد و سکته کرد و مرد!!
ما را می گویی اصلا کلافه شدیم. به امام جمعه گفتم: امشب چه خبر است!؟
ما کلافه شدیم. بالاخره آن شب، شبی بود. تا نزدیک صبح من خوابم نبرد. یعنی مرتب فکر می کردم که قرائتی، اگر کسی آب دهان به صورت تو پرتاب کند، تو «وَ الکاظمینَ الغیظ» (پوشاندن خشم را) داری!؟
تو نفست را می گیری از شهوت، از پول، از غضب، بالاخره نفس است.خطر نفس است، خلاصه ما خیلی تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفتیم.
تا اینکه...


منبع: کتاب مزد اخلاص (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)